اوف
مردا کلا بچه ننه هستن
فقط درجه کم و زیادش فرق میکنن
بخصوص‌اگر بگی ننت اینه
انگار به مقدسات توهین کردی
و اونا مبری از هرگونه اشتباهن
من نمیدونم اینا که انقد مامانی بودن چرا زن گرفتن🤦♀️
نمیدونم ابم کم بود نونم کم بود شوهر کردنم چی بود
منم شوهرم اوایل‌مقاومت میکرد
بخصوص‌برای خواهرشوهرم
فک میکرد حسودیش میکنم😂😂😂
منم دیگه اروم شدم
چون ارامش‌خودم از همه چیز مهم تره
الان دیگه خودش فهمیده چ بشریه این
بابا بیخیال با بچت خوش باش
شوهرتم کم کم درست میشه
انشالله 😃
خودشم حقو ب من میده ولی بازم کون ننشو میشوره
دو روز عمری‌اذیت خودت نکن اصلا
حرصم میگیره میگه تو برا چی به مامانم زنگ نزدی عفریته
مردا اصلا خیالشونم نیس
فقط‌ماییم که غصه میخوریم
اصلا دلم نمیاد نفرین کنم اصلا
۷ساله ازدواج کردم تاحالا نشده باهم دعوا کنیم مادرش دخالت نکرده باشه
من اینجور مواقع میگم خداکنه داشته باشیم همه از مال ما بخورن ما مدیون و محتاج کسب نباشیم ولی
به نظرم سخت نگیر خرج و مخارج و خرید های خودتو راحت داشته باش
اینا کلا رو گردن ما سوارن
منم نمیگم
الحمد لله خدا داده
ولی این حرکت مادرشوهرم خیلی اعصابمو خورد کرد
حالا شوهرت به خونوادش خواست دست و دلبازی کنه یا نه به خودش مربوطه
اصلا شوهرم درجریان نبود پدرش شوهرم رفته یه گوسفند اورده بود گفته بود پسرم میاد حساب میکنه
کلا مادرشوهر رو مخ نباشه که مادر شوهر نیس عزیزم
بالاخره که شوهرت میفهمید تو مسائل بین شوهر و پدر شوهر دخالت نکنی بهتره
من کلا کار به کار اونا ندارم
منظورم اینه شوهرم حتی خودش غافلگیر شد با این کار باباش
من از حرف مامانش ناراحتم
همش هم دعوا میندازه ذخالت میکنه
من اصلا دوست نداشتم از اون گوشت بیارم چونکه اون به نیت جاریم بود
نمیخواستم فک کنه من از مال اونا برداشتم
همه ی این مشکل ها حل میشه تو زمان آرامش خودتو شوهرت باهاش حرف بزن
مردا هیچوقت مادر و خواهرشونو برای زن زیر پا نمیزارن مال من که اینجوره
مردا هیچوقت برای خانواده هاشون کم نمیزارن
اما برای زن،،، می‌تونن امروز و فردا کننگ
عزیزم بهترین دفاع کردی و خوب شد قهرنکردی بذاریکم تنهاباشه میفهمه الکی شلوغ کرده بعدم باآرامش باهاش حرف بزن و ب اون ننه شم زنگ بزن اما سنگین رفتارکن بذاربفهمه ناراحتی مردها جون ب جونشون کمی ننه دوست اند
سلام شما باردار شدیربسلامتی
من کاری ب شوهرت ندارم ولی یه مادر چقد باید بی درک و شعور باشه همچین کارایی بکنه
مگ ادم بچه بزرگ نمیکنه ک خوشبختیشو ببینه چرا انقد فضول و احمقن ک فقط زندگیه بچشونو تلخ میکنن
من دیشب ب شوهرم گفتم دوستم با کلی غصه میگفت زایمان کردم رفتم بخش منتظر بودم شوهرم مث بقیه با گل و شیرینی بیاد و همه برا زناشون ارزش قائل شدن غیر شوهرم ک حتی سمت منم نیومد مستقیم رفت پیش بچه گفتم شوهرش خیلی بیفکر بود زنه دلش شکست
این حرفم الکی بوداا یه چیزه خیالی بود گفتم تو ذهنش بمونه که اگ خودمون تو این شرایط بودیم از این غلطا نکنه
خدااا خداااا چرا همه از دست شوهر و فامیل شوهر مینالن من در عجبم!😣
تو قبل اینک تو این شرایطا قرار بگیری راجب یه نفر دیگ اینجور چیزارو مثال بزن
فلانی دهن بینه
یا فلانی بدونه اینک واقعیت داشته باشه ب حرف بقیه گوش میده تحت تاثیر قرار میگیره
وقتی از قبل بگی تو اون شرایط ک قرار بگیره شاید پیش خودش بگه من مث اون طرف نشم دیگ
خب نمیکشت گوسفندو مجبود بود؟
چطو برا اون خود شیرینی میکنن؟
جدی همه میگن برا جاریم فلان کارو کردن اون جاریه لعنتی کی میشه پس انقد بهش محبت میش
برا جاری منم خیلی کارا کردنااا ولی ۶ برارش از دماغش در اوردن انقد گفتن برا من هیچکاری نکردن جراتم ندارن ادعایی کنن
همشم میگم خداروشکر کسی لطفی ب من نکرد ب منتشو بزاره
نه بندگان خدا فرق نمیزارن برا منم کشتن برا منم بود
ولی از مادرشوهرم ناراحتم
الان که پامو تو اون خونه بزارم میدونن همه باهام دشمنن
انقدر که پشت ادم حرف میزنه
خوب گوشتو میگرفتی میدادی یه نیازمند
در این مواقع وقتی خانواده شوهرت گوشتو به تو دادن میگرفتی که حرفی پیش نیاد و پشتت حرف درست نشه بعد گوشتو میدادی نیازمند نمیخاستی مصرف شخصی بکنی
بعدم مگه جاریت پولشو داده که بخاد بگه شما بخوری یا نخوری؟
پولشو شوهر تو داده به اسم پدرشوهرت برا بچه برادرشوهرت اصن به جاریت چه ربطی داره که بیاد بگه تو بخوری یا نخوری؟به نظر من باید میگرفتی بعد تازه سرتم بالا بود اگه شوهرت میخاست خودش میبرد پس میداد اگه حرفم میزد کسی میگفتی من به احترام شما گرفتم ولی چون میدونستم جاریم راضی نیست مصرف شخصی نکردم دادم نیازمند
با شوهرت دعوا نکن، با سیاست و آرامش حرفتو به کرسی بشون
بنظر منم باید میبردی
اگ ی روزی جاری حرفشو پیش میکشید توئم میگفتی ک از پول شوهر من بوده
عزیزم تو سیاست به خرج ندادی
هیچوقت مستقیم نباید نه بگی میگفتی باشه حالا اگه زیاد اصرار میکرد میگفتی مادرجان نذری نیست جاریم تازه زاییده من دلم میخواد بمونه کباب کنن نوش جونشون
با مهربونی از زیرش در میرفتی
الانم دیگه بهونه دست شوهرت نده اما به مادرشم اصلا زنگ نزن تا میتونی نماساتو کمترکن و فاصله بگیر برای همیشه
خیلی احساسی رفتار کردی فقط بخاطر جاریت من احساس میکنم زورتم گرفته که پدرشوهرت رفته رو حساب شوهرت گوسفند آورده لجبازی کردی ولی بنظرم میوردی بهتر بود بالاخره شوهرت قرار پولشو بده ،الانم بنظر من کشش نده به مادرشوهرت بگو از حرکتش ناراحت شدی تا شرمنده خودت کنیش ،کلا خودتو تو مسائل خانوادگی دخالت نده الان فک میکنن بخاطر اینکه شوهرت حساب کرده لج کردی نبردی
بنظرم کار تو اشتباه بوده حالا گوشتو میاوردی بعد میدیدی ک واقعا قراره وسفندو کنن تو پاچه شوهرت یانه خب وقتی میگه ببر خیلی زشته می نمیبرم
ولی خب حرف مادرشوهرتم بد بوده
یه سوال مگه قربونی نکردن جلو پای جاریت؟ما گوشت قربونی خودمون نمیخوریم .
به نظرم شما سیاست نداشتید باید میگفتید گوشت قربونی بدیم به فقراا.یا من گوشت دارم و...
سیاست خیلی خوبه منم ندارم🤣🤣یعنی در لحطه نمیتونم تصمیم درست بگیرم
اخه این جاری من خیلی رو مخ
اصلا کار به پدرشوهرم نداشتم
فقط به خاطر ادا اصول این اینکارو کردم
اصلا اصلا دلم نمیخواست منتش به سرما باشه
اینجوری که دیگه فقط خونو خونریزی میکرد مادرشوهر
مگه میخاستی چیکار کنی که خونریزی میکرد گوشتو ازش گرفتی دعوایی بعدش نبود چرا خونریزی بکنه
اتفاقا بهش هم گفتم
گفتم جاریم هم خودش زاجه
هم این چند وقته مهمون خونشون زیاد رفت و آمد داره
خونه ما با هم هیچ فرقی نداره
اوه اوه میفهمید گوشتو دادم نیازمند خیلی بدتر بود
این کلا انقدر تو توهمه فک میکنه خودش پلو میخوره بقیه نون کپک زده
اصلا دلم نمیخواست اینجوری فکر کنه
که من از گوشت قربونی اون یه ران بردم خونه
بعدش مگه قانع میشن
نهایتا میگن وظیفتون بوده این خیلی بیشتر حرص دربیاره
چندین بار این قضیه پیش اومده
دوسه بار برادر شوهرم رفته گوسفند اورده زنگ زده بیاین
ما ام رفتیم خوب که گوسفند کشته شده و تقسیم شده میگن
اره ما رفتیم دیدیم بنده خدا گوسفن داره تو رو میشناسه گفتیم حالا بعدا باهم حساب کنید
دوستان درست می گن شما برخوردتون اشتباه بوده،اونم فقط به خاطر طرز فکر جاریت،بزار اون هرچی می خواد فکر کنه.
الان اون داره زندگیش رو می کنه شما داری اذیت میشی.
به نظرم دیگه موضوع رو کش نده،یه زنگم به مادرشوهرت بزن بهش بگو اصلا قصدی نداشتی و معذرت خواهی کن البته بهشم بگو اصلا ازش انتظار همچین حرفی نداشتی
مگه میخاستی بگی که دعوا راه بیوفته اگه روزی جاریت دعوایی انداخت بعدش تو میگفتی من برا سلامتی بچت اون گوشتو دست نزدم دادم نیازمند بعد شما اینطور میگی اینطور توپ تو زمین توهه
هرمادرشوهری باشه عروس دستش رد کنه ممکنه چنین رفتاری نشون بده و پسرشو پر کنه
خوب تو چیکار طرز فکرش داری
بعد حقشون بوده به توهم از اون گوشت بدن اونا خودتون عقلشون رسید دیگه
مث این میمونه پدرشوهر من برا فروش مثلا یه گوسفند بکشه بعد مثلا دوکیلو بده منو بگه ببر خونت بعد من بگمش نه نمیخام مال فروشه و اینا
خوب اونم باشه میگه میخام کوفت ببری 🤣🤣
یا حدقل میگفتی برا مثال شوهرم گفته در این مواقع از خودش اجازه بگیرم شما چیزی میدید جلو خودت زنگ میزنی مثلا فلانی مادرت این گوشتو داده بیارم باخودم؟ اگه بله اره یا نه گردن اونه تو بی تقصیری
1555
1402/05/16
