Ooma
پرسش (1402/05/15):

میشه یک لحظه بیاید

سلام خانما خیلی دلم گرفته خیلی بغضم گرفته از زندگی از ازداوجم پشیمونم من بخاطر اینکه از خونه پدرم فرار کنم با شوهرم ازدواج کردم اونم با اختلاف سنی ۶ ماه اصلا تفاهم نداریم اولش اینجوری نبوده ولی الان خیلی عوض شده خیلی هرچه کار میکنه میده واسه این اون آخرش جبیش خالی میشه میره قرض میگیره منو تو خونه ی کوچیک حبس کرده همه چیش خرابه حسرت بدل موندم خونه تمیز و مرتب داشته باشم نمیتونم وسیله ایی بخرم اصلا به فکر زن و بچش نیست بی مسولیته فقط به فکر دل خودشه از وقتی دخترم بدنیا اومد بهش میگم دلم گرفته محو ببر بیرون میگه کجا ببرم با بچه کوچک کجا میخوای بری چکارت کنم باهاش حرف میزنم درست جوابم رو نمیده خسیس نیست بد نیست دوستش دارم ولی عوض شده جوری رفتار میکنه انگار منو نمیبنه جوری شده باید واسه همه چی حرص بخورم اون روز میدونه مریضم حالم بده حتی نمیگه چته همه اینا بکنار ولی با این رفتارش چکار کنم هرپولی دست میاره اصلا انکار نمیدونه باهاشون چکار کنه بهش میگم بسه از بس قرض گرفتی خسته شدیم اون روز فقط همین چند قرون تو کارت بود اونم بی کار زودی رفت واسه داداشش واریز کرد میکه ازش پول قرض گرفتم بهش گفتم حالا میزاشتی کار کنی بعد میدادی پولش رو اینا واسه خرج خونه میذاشتی چرا اینکار کردی حالا دخترم مریضه هر روز میگه امروز میبرم ولی هیچی کلا بی خیاله سمت زن بچه اش نمیکه ماهم آدمم منم دل دارم دلم میخواد بخرم برم بیرون

چند سالشه
ب نکته خوبی اشاره کردی
یعنی تنهات می‌زاره می‌ره سفر با دوستاش؟
تو شهر مامان باباتی؟
لوله ظرف شویی خرابه سینگ که پر آب بشه از فاضلاب اب در میاد همه فرش رو آب میبره یعنی باید هر ماه یا هرهفته من این فرش آشپزخونه رو بشورم اینا بکنار بوی بدی از فاضلاب میاد میگم درستش کن میگه چکارش کنم دیکه بخدا چند بار مادرش میکه آشپزخونه شما بوی بدی میده هرچه بهش میگم باور نمیکنه
هر دو ۲۷
ای بابا چقد بی مسولیت
تو بچه کوچک داری اون نداره توخونه داری برسی اون نداره کارکنه خرج کنه همش قرض قرض....
شوهرت پدری برادری مادری کسی نداره ک بترسه یاب حرفش گوش بده چرا ب اونا نمیگی فک نکنم وضعت بدترازاین بشه
وای
حقشه سرشو بکنی تو همون فاضلاب
داره خوبم داره ولی اصلا گوش نمیده کلا لجبازه بخدا نمیتونم کمی عصبانی شم تا از کوره در میاد میگم خوب چرا اینکار میکنی شروع میکنه به دادزدن
تو بچه کوچیک داری؟!! 😐
بهش بگو مگه من تنهایی این بچه رو بوجود اوردم
این بچه فقط مال منه؟ تو پدرش نیستی؟ هیچ مسیولیتی در قبالش نداری؟

بهش بگو بجای اینکه پول قرض بگیری بری خوش گذرونی بیا بچمونو ببریم دکتر
ب وضع خونه زندگیمون برسیم
نکن کلا .....وقتی نمیفهمه حیف نیس صدتو بزاری براکسی ک ده شم نمیزاره خاک توسرش بااین مدل دوستداشتنش ...نداشته باشه
پولاش خرج کی میکنه؟
سرش جایی گرم نیس؟
خیلی از ازوادجم پشیمونم ولی میخواستم از پدرم از خونه پدرم خلاص شم گفتم شوهرم میکنم راحت میشم
از کجا می‌دونی دوستت داره
این چ مدلشه
بیاد ازنزدیک بمونه دعوتشون کن یکی دوروز خونت
پول قرض میکنه میره مسافرت ولی پول نمیتونه قرض کنه بچشو ببره دکتر؟
برات سخت میشه اماببینن
نه فقط از این مطمعن هستم جایی بدی پول رو نمیده میدونم چقدر تو حسابش پول میاد من مشکلم اینکه اصلا نمیشه باهاش حرف زد
ببخشیدا ولی زیادی بهش اعتماد داری
پول قرض میگیره ولی من دیکه خسته شدم دلم نمیخواد دیکه از کسی پول بگیره
بزار برات ی راه یگم خواعر شوهر من شوهرش دقیقا مث شوهر تو بود شرایطشم بدتر از تو بود با دوتا بچه ۴و۵ ساله بامادرشوهرش یجا زندگی میکرد ی روز شوهرم بهش گف بچهارو بزار بیا اینجا خونه ما دلش نمیمود ولی من و شوهرم پشتش در اومدم بچهارو گذاشت پیش شوهرش اومد قهر کرد گف تا شرایط درست نکنی نمیام
من موندم چرا بهش پول قرض میدن اینهمه
اصلا چکارش داری ب درک ک قرض میکنه بگو بچرو ببریم دکتر بزار پیداکنه ازهرجاشده
از این جانب مطمعن هستم گوشیش همش دستم ولی عوض شد از وقتی با این دوستش آشنا شد
تا اینکه شوهرش کلا خونه اینا جدا کردن و الان رفته سر خونه خودش توم بهش بگو بگو لینجوری کنی بچه ر میزارم میرم
ادم میترسه بچه رو تنها بزاره بره مسافرت
دیدی گوش نمیکنه ی روز بچه رو بزار کنارش پاشو برو خونه پدرت بگو اگ روال همینه من ن تورو میخوام ن این شرایطو الانم بچت مریضه مجبوره شرایط درست کن خودشو درست کنه تا بیاد ببرتت
نمیره اون میبینه هرکاری کنه هرچی بشه زنش بچرو ول نمیکنه .....اینجوری میکنه
خودش افسرده نیس ببینه تو جیبش هیچی پول نیس زنش پول لازم داره جلوش شرمندس؟
اخلاقش خوبه توخونه؟
دلم میخواد قهر کنم برم ولی پدرم اینجوری نیست که بگه خوب کاری کردی همه فکر میکنم من زندگی خوبی دارم ناشکری نمیکنم بخدا چیز زیادی هم نمیخوام فقط دلم میخواد شوهرم منو بفهمه کمی حس مسئولیت کنه از اینجا بریم همین
عزیزم اسمتو نمیدونم
ناراحت نشیا اینجوری میگم
تو هم خودتو زدی به اون راه
هم از اینهمه بدیای شوهرت میگی که واقعا هم تو مغز نمیگنجه انقد بی مسئولیت بودن هم ازش راصی هستی و تعریف میکنی😑😑😑
خواهر شوهرمم همینو میگف ولی دیگ واقعا کم اورده بود ۸ سال بود همون بود شرایطشون از شانس خواهر شوهرم همین ک اومد خونه ما دوتا بچهاش ابلمرغون گرفتن شوهرش جوری خودش،جمع و جور کرد ک نگو
خداروشکر...
بچه ها گناه دارن
خوشحال شدم واسه خواهرشوهرت
خب پس چیکار میکنه ک تو میگی میدونم دوسم داره؟؟؟ 😐


این چ دوست داشتنیه اخه
خواهر شوهرمم دقیقا حرفای تورو میگف ولی لازم بود ب شوهرش شوک بده چون حرف تو مغزش نمیرف تو رندگی بعضی وقتا باید سنگ دل بشی بعدشم قهرتو نزار کسی بفهمه جز مادرشوهرت و خانواده خودت
به خاطر بچتم شده جمع کن برو
فردا اون بچه مدرسه میره خرج داره کلی
میگم کلا عوض شده نمیدونم چشه بخدا به مادرش بگی نمی‌فهمه اولش پشتت رو میگیره ولی بعدش میره به همه میگه ما تویک شهر کوچیکی زندگی میکنم همه هم رو میشاسن
اره ببین خونه اینا باهم رفتیم پیدا کردیم انقد براش خوشحال بودم ک نگو وسایل خونشو باهم چیدیم فک بعد ۸ سال تازه جهیزیتو باز کنی بچینی چشاش از خوشحالب برق میزد
ایندفعه ک اب فاضلاب بالا اومد خونه ب شکل افتضاحی درومد همون لحظه ب خانواده ها زنگ بزن الکی بگو افتادم شوهرم نیس یا هرچی یچیزی بگو ک بترسن فوری بیان بگو شوهرم تب کرده مونده زمین نمتونم بلندش کنم ازاین چیزا.....بیان ببینن هردو وضعتو....بعدم بشین بحرف بگوکارنمیکنه فقط قرض مسافرت مجردی میره چیزی نمیخره بچه مریضه گوش نمیده
الهی بمیرم چشام اشکی شد
رابطش بات چجوریه؟تغییر نکرده
تعریف نکردم ولی دورغ هم نمیگم مرض ندارم بیام بگم اگر واقعا بی مسولیته خیلی دلم گرفته بود نمی دونستم برم به کی بگم اینجا تایپک زدم
من هرچی میتونم هضم کنم جز اینکه شوهر تنها بره سفر مجردی
اصلا نزار دیگه
قربون قلب معربونت برم .خواهرشوهرمم دلش خیلی خوبه من ک نامزد بودم گف فقط هرکاری میکنی حتی شد تو ی اتاقم میشینی خونتو و خورد خوراکتو جدا کن ک جز بدبختی هیچی نداره نصحیتای اون باعث شد ما ب فکر خونه ساختن بشیم گرچه طبقه بالا مادرشوهرمه ولی جداس خداروشکر
نگفتم ک دروغ میگی
ن بابا با همین وضعیت بزاره بره یکی اومد ببینه شرایطشون چیه دیگ بگه شوهرم قرض میکنه میره مسافرت این وضعیت منه بچه مریض اینم خونه
شما چجوری با شوهراتون حرف می‌زنید یعنی چجوری قانعشون می‌کنید
بنظر من زنگ بزن هم خانواده خودت هم خانواده شوهرت بیان حرفاتو بزن
...
از قبل با خانواده خودت هماهنگ کن اصلا همونجا بگو من نمیتونم بسازم
ببین عزیزم من ایشونو درک میکنم ماها بعضیامون جوری تربیت شدیم ک هرچی شد با شوهرت کنار بیا قهر نکنیا زشتها ال بل یا خودمون طرف انقد دوسش داریم ک نمیتونیم دل بکنیم ولی دلیل اصلیش همینویه ک اول گفتم خانوادهامون ترسوندنمون کسی پشتمون نیس خواهر شوهرم اگ شوهرم پشتش نبود شرایط همین بود چون مادرشوهرم بخاطر حرف مردم میگف ن تحمل کن ال بل
😔😔
اخه شرایط تو فرق میکنه همه چی مشخصه نیازی به قانع کردن نیست
وقتی فاضلاب زده بالا داره میبینه دیگه چیو قانع کنی
☹️☹️☹️☹️
دقیقا اول حرفاتو بزن اگ درست شد ک هیچ نشد جمع کن بیا بگو من هرکاری کردم نشد ک بشه با خودت خانوادت ب هر زبونی حرف زدم نصیحت کردم نشد تحمل کردم نشد
خب مریم جان اشتباهه به خاطر اون بچه باید ی کاری بکنه
لابد الان فکر می‌کنید من دارم علکی شما رو سرکار میذارم ولی خدا شاهده از بس دلم گرفته بود اومدم اینجا بااینکه مترسیدم آشنا ببینه تایپک رو ولی واقعا دلم گرفته بود
همون دیگ میگم باید این احساست بزار کنه محکم روی حرفش وایسع بخاطر بچه اش حای بخاطر خودش ما زنا تا کی باید تحمل کنیم تا کی خودمون زیر پا بندازیم
شوهرمنم مسافرت مجردی یکی دوباری رفت
اما خرجی‌رو‌ میداد
منم با دوستام رفتیم مسافرت
هرکار میکرد منم عینا همون کارو میکردم
الان میدونه اگه بخاد تنهایی تا سرکوچه بره، ساک من جلوتر از خودش بسته شده

بنظرم باید بزرگترت بشینه باهاش صحبت کنه
پدری،برادری، مادری...
بگن اگه نمیتونی از عهده زن و بچه ات بربیایی بگو تا یه فکری برداریم
(بااین یک کلمه حرف قرار نیست تو طلاق بگیری،فقط میفهمه که پشت و پناه داری، نمیتونه هرکاری خاست بکنه)
خب چرا باید فکر کنیم دروغ میگی عزیزم انشالله خدا کمکت کنه
به شوهرم گفتم صد بار گقتم میگه من. هیمنم همین که هست میخوای بمون نمیخوای برو اینجوری میگه میگه من عوض نمیشم شما بگید جای من بودید چکار میکینید
ن بابا گلم من درکت میکنم ولی باید ی فکر اساسی کنی با غصه چیزی حل نمیش عصری ب خانوادش بگو بیان خونت خودشم باشه قشنگ جدی بگو بگو من کم اوردم اگ روال اینه من واقعا نمیتونم بسازم و میرم خونه پدرم
بخدا تو خودت داری ارزش خودتو میاری پایین
یعنی چی من همینم
زنگ بزن ننه باباش بیان جمعش کنن
عزیزم شوهرت سالمه معتاد نیس
شوهر من یک بار تنها رفت شمال منم رفتم خونه مادر شوهرم اخرین بارش بود که رفت . مادر شوهرم زنگ زده بود که تا صبح نشده باید تهران باشی . و الان نه ساله تنهایی جایی نرفته ...
البته تفریح تنهایی هم برای مرد لازمه و هم برای زن ولی چون همسرم دوست نداره من برم مادرشم میگه حق نداری خودتم بری😅🤭
دقیقا منم
هرکار کنه ماهم باید عینش رو انجام بدیم
من شب دیر میومد خودمم دیر میومدم خونه
محل نمی‌داد منم میرفتم تو گوشی محل نمی‌دادم
خیلی این کار جواب میده خدایی
به نظرم به جای خانواده ی خودت باید با خانواده ی شوهرت صحبت کنی ✔️
دقیقا محکم جدی باش دختر خودتو جمع کن
مادرش گفتم میگه خودت بلد نیستی خونه رو جمع کنی
خانواده شوهرش حرفاشو باور نمیکنن بنظرم باید دو خانواده جمع بشن
بگو تو که بلدی بیا جمع کن مادرانه من یادبگیرم ازتون
خب این میدونه تو جایی نمیری
هرکار کنه از ترس آبرو یا حالا هرچیز دیگه، میشینی تو خونه ات
و با خوب و بدش میسازی
بقول دوستمون یا بچتو بذار و برو چندروزی
یاهم اگه نمیتونی زنگ بزن به خانوادت یه روز دعوتشون کن بیان وضع زندگیتو ببینن و اونا یه کم نصیحتش کنن
(من اگه جات بودم زنگ میزدم به مادرم اونم سریع میومد دنبالم اول باهاش حرف میزد اگ درست بشو بود که هیچی نبود می‌برد خونه اش)
منم تنها مسفرت تنهایم اینکه مامانم اینا میان شمال تابستون میمونن منموباهاشون اومدم همین.
ولی همسرم اصلا مسافرت بدون نرفته
نه دیکه میگم من ولخرجه اصلا بلد نیست چجوری با پولش مدارا کنه علکی خرج میکنه میره مسافرت پول خرجی میذاره جنس میاره ولی مشکلم قرض زیادی و لجبازی که داره میکنه
باز امروز پدرشوهرت و مادرشوهرت و شوهرت بگو باشن اگ مادر خودتم باسه خوبه بگو من شرایطم اینه من نمیتونم بپونم بسازم اگ اینجوری من برم خونه پدرم اگ فرق نکرد .ی روز بچه رم بزار برو
تا زمانی که کاسه چه کنم چه کنم دستت بگیری زندگیت درست نمیشه ، همه ماها مشکل داریم ، ولی یه جا دیگه کاسه صبر لبریز بشه یه حرکت تپل می‌زنیم


شما باید بلند بشی بدون اینکه بهش بگی دست بچه ات رو بگیری ببری خونه پدرت حتی شده پدرت بهت سرکوفت بزنه تحقیرت کنه باز بهتراز این جهنمه

تو باید مادر زرنگی باشی برای دخترت و گرنه هیچی
ببین خودتو گول نزن عزیزم. این مرد نه تنها تو رو دوس نداره که بچه اشم دوس نداره
همه آدما مثل هم نیستن
یکی دوست داره با دوستاش بره مسافرت یکی دوست نداره
در صورتی هم ک چ مرد چ زن رصایت داشته باشن ایرادی نداره بنظرم
اینکه زندگیش ب ی ورش نیست بده
افرین دقیقا همینجوره
اینجوری وقیحانه حرف میزنه چون میبینه ک چقد در مقابل بی مسئولیت بودنش کوتاه اومدی و هیچ کاری نکردی

چون ب خانوات نمیگی ب خودش اجازه میده هر جور دلش میخواد رفتار کنه
اگه همینجوری ادامه بدی شرایطتت بدتر هم میشه

با خانوادت حرف بزن تا حمایتت کن
شوهرت فک نکنه دور از جون نوکر بی جیره مواجب اورده
بی مسئولیتی هم حدی داره
گناه داره بدبخت دیگه اینجوری نامیدش نکن
پدرش عرضه نداره پدری کنه تو مادری کن در حق دخترت ببرش از این زندگی بیرون
👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼🤌🏼🤌🏼🤌🏼
واقعا سخته ....شوهر من تا پول توی کارتش باشه انگار ی کرمی تو کونش هست تا تموم نکنش اروم نمیشه،ولخرج و بی مسئولیته خیلی جوش میزنم سراین مساله😑😔
میدونم الان همینو میخواستم بگم.میدونم اومدی اینجا درد و دل کنی. ماهم نباید آتیشتو بیشتر کنیم. ولی واقعیت اینه که هممون اینجا دلمون برا بچت خیلی سوخته. گناه داره. مادری کن در حقش حداقل شرایط رو تغییر بده
میگم خب بجای اینکه بری خونه بابات، بچه تو بگیر برو خونه پدر شوهرت اینا قهر. همونجا بمون تا اوضاع درست شه. اینطوری هرچی مزاحم تر باشی برا پدرشوهرت اینا، بیشتر تلاش میکنن پسرشونو درست کنن
ب نظر میاد آدمیه ک هنوز هوس مجردی تو سرشه..احساس مسوولیتو هنوز درک نکرده...دوست داره عشق حال کنه
خدا به انسان عقل داده زمانی بهت کمک می‌کنه که خودت بخوای به خودت کمک کنی و گرنه تا صبح قیامت هم اشک بریزی زندگیت عوض نمیشه

پس بسم الله بگو و دل بکن از این رویا بافی
اگر همینجور با نارضایتی و غم ادامه بدی روز به روز روتون به هم باز تر میشه و از چشم هم بیشتر میفتین یک جا باید دلو بزنی به دریا و افسار زندگیتو دستت بگیری .
ببین شوهر من اولش جوری بود همش رفیقاش بیرون ال بل الان جوری جمع جورش کردم بهم میگ دیگ مث اولا دوست ندارم با رفیقام برم بیرون اصلا نمیره اخرین باری ک رفته یادم نمیاد اسون نبود کلی بحث کردیم کلی قهر کردیم ولی ارزششو داشت کلی زندگیم عوض شد حتی دعوا هامون ارزششو داشت
شوهرم خوب همینه من فقط میخوام همین عادتش رو ترک کنه
اشتب ریپ زدی من صاحب تاپیک نیسم
اره. میخواستم همینو بگم. به خانواده خودت چیزی نگو. من تجربه اشو دارم. تو رابطه ات با شوهرت درست بشه. خانواده ات تا قیامت ولش نمیکنن
والا خانواده پسر هر وقت پشت عروس بودن زندگی عروس ها اینجوری نمیشد تهش میگن خودت بلد نبودی زندگی رو بسازی پسر ما خوبه
عزیزم باید دنبال راه حل باشی یکی از فامیلای ما هم همینطوری بود بنده خدا شوهرش بی مسیولیت بود اومد چند ماه خونه باباش بزرگترا باهم حرف زدن درست شد باید یه فکر اساسی کنی شوهرت هنوز به بلوغ متاهلی نرسیده چرا ازدواج کرده !!!!
دقیقا شوهرمم همسن شوهر تو ۱ سال فرق دارن شوهر من ۲۸ خودم ۲۱
من الان یک ماهه نرفتم خونشون با مادرشوهرم سردم
عزیزم گفتی ناامیدش نکن جواب دادم
خوب بودن رو توی چی میبینی آخه ؟
من مخالفم با دوستمون که گفتن شوهرت دوستت نداره . اتفاقا هم تورو دوست داره و هم دخترتو ...
متاسفانه بعضی مردا مهارت زندگی ندارن چون خوب پرورش داده نشدن ولی یک جا باید به خودشون بیاریشون تا یاد بگیرن زندگی به این راحتیا و ولخرجیا و راس راست گشتنا نمیگذره ...
اشکال نداره. بره چند روز حتی چند هفته خونه پدر شوهرش بمونه تا تکلیفش روشن شه. حتی اگر غر بزنن به عروس اما باز متوجه اشتباهات پسرشونم میشن. خونه ی باباش رفتن فایده ای نداره
دخترا من نه میتونم برم خونه پدرم نه مادرشوهرم فقط یک راه حل میخوام بتونم خودم شوهرم رو قانع کنم
این دوستمون نمیخواد قبول کنه که شوهرش آخر بی معرفت بودنه
چرا نمیتونی دلیل خاصی داره؟
و بی مسئولیتی
هیچ ایرادی نداره. حتی اگر بهت غر زدن یا بی احترامی کردن هیچ طوری نیست تحمل کن. یه مدتی بموووون همونجا تا تکلیفت روشن شه
خودت میگی هیچ جوره نتونستی خب
اگه میتونستی تنهایی کاری کنی شوهرت حساب کار دستش می اومد تنهایی فقط میتونی بری دادگاه درخواست نفقه بدی همین
حتی زنگم نمیتونی بزنی پدرت اینا بیان خونت؟
خوب بودنش اینه میگه سرش جایی گرم نیست اینکه مثل خیلی مردایی که تو اوما دیدیم دست بزن نداره معتاد نیست با زن دیگه ای نیست و ...
اونبکه تو زندگیشه خوبیای شوهرشم میبینه ما که نمیتونیم بگیم چیه شوهرت خوبه ما فقط چند تا پیام درباره ی یک شخصیت واقعی دیدیم که اونم توی ناراحتی خانمش گفته
من همچین شوهری میداشتم در درجه اول بهش شک میکردم نکنه با کسیه
نظر خودم گفتم .تومیگی مطمین از شوهرت حتما همین طوره
ولی رفیق بازی داره اصلا عاقبت خوبی ندارع
مامانا لابد پشتیبانی ندارع
واقعا چون شوهرش و دوست داره چشمش رو روی واقعیت ها بسته من اعصابم خورد شد بخدا از دست شوهرش
ببین مرد نباید ول کنی یکم‌ ول کنی اینجوری بیخیال میش باید یکم سخت تا مرد خودشو جمع و جور کنه
منم
میخوام خودم زندکی ام رو عوض کنم بدون اینکه خانودش دخالت کننن چون اصلا نمیتونم به مادرش بگم هیچ جوره نمیشه باهاشون حرف زد مشکلم یکی دو تا نیست تو شهر ما هیچ کس کنارت نیست باخودت زندکی رو عوض کنی که اونم من بلد نیستم گاهی میکنم تقصیر مادرمه که هیچی به ما یاد نداد

من دوستم شوهرش دست بزن داره مثل ....میزنع ها در حد مرگ ،خانواده داره ها اما میگه هیچوقت پشتم در نمیان هیچ تحقیرم میشم
حداقل آدرس بده بیایم یه فصل کتکش بزنیم
دهنت😂😂😂
😅😅😅😅🤭🤭✔️✔️
خب زندگیش رو ول کرده بچه مریض رو ول کرده با رفیقش رفته مسافرت

فکر نکرده این بچه گشنه میشه شیر میخواد مادرش باید از نظر غذایی تامین بشه

آدم زنشو دوست نداشته باشه دلش برای بچه مریض نباید بسوزه ؟؟
عزیزم حق داری
منم هراتفاقی بیفته نه ب خانواده خودم میگم نه شوهرم
کلا دوس ندارم عالم آدم خبردار بشن
کاش بتونی خودت درستش کنی
بخدا برا منم درس عبرت شد
خودت مگه چیکار میتونی بکنی
یا دعوا راه بندازی
یا با محبت حرف بزنی
یا قهر کنی

میگی همه ی اینکارا رو کردی گفته همینه که هست

کاری نمیمونه دیگه..

مگه اینکه کلا بیخیالش بشی
سعی کنی عصبی نشی
و زندگی‌رو به تخمت بگیری
اون هرکاری خاست بکنه
توهم هرکاری دوست داشتی بکن
اعصابم بهم ریخت
همه ی حرفاتون صحیحه کارهای اشتباهی داره ولی اینا معیار این نیست که این شوهر دیگه اصلا خوب نیست و تمام ...‌
خب این بحث یک زندگیه نمیخوایم که خدایی نکرده از هم بپاشه خود این بنده خدا میخواد زندگیشو نجات بده
الان شوهرت کجاس ؟؟؟؟
آخه ما هر کدوم راهکار بدیم نمیدونیم چه چیزی برات پیش میاد

ولی من در وهله اول وابستگی عاطفیم رو قطع می‌کنم نه میخندم نه شادم نه علاقه ای نشون میدم هیچی
اره شهر ماهم اینجوری قهر کردن خیلی بده وقتی قهر میکنی کلی خرف پشت تو زندگیت میش میگن خودت باید بسازی خودت باید درست کنی هرچی باشه زن باید با مرد بسازه و اکثرا از طرف مادر و پدر دختر همایت نمیشن ولی اگ خانوادتم ناراحت شدن باید قهر کنی
خدایی من اعصاب مرد بی مسئولیت رو ندارم ، مردی که متاهل میشه باید مدیریت کنه زندگیش رو

زن و نمیخوای باشه ولی بخاطر بچه ات باید جلو دنیا وایستی نه یکاره بری سفر
بنظرم اگه بعد قهر و سخت گیری زندگیش درست بشه می ارزه به حرف گوه مردم
به نظرم یکی از اساسی ترین کارهایی که میتونی بکنی اینه که هر چقدر میتونی حتی کم پس انداز کن .
جلو دهن مردم رو نمیتونی بگیری همه یه چیزی برای گفتن دارن

ابرویی که بخواد با قهر بره بذار بره بهتر از این جوری عذاب کشیدنه
دقیقا باید بعضی وقتا چشم رو حرف مردم بست من الان قشنگ ایشون درک میکنم چون شوهر خواهر شوهرم همین بود با رفیقاش میرف یهو تهران گوشیو خاموش مبکرد بچه مریضه یا چیه اصلا براش مهم نبود
اتنا جانم این خوب بودن نیست
بدیِ ک از بدتر بهتره

یعنی چون دست بزن نداره و معتاد نیست باید برگرده ب زنش بگه من همینم ک هستم میخوای بخوا نمیخوای بسلامت؟

هیچ ادمی بی عیب نیست من اینو قبول دارم
ولی واقعا بی مسئولیت بودن اونم در این حد و ابعاد واقعا قابل چشم پوشی نیست
سینک رو ببین خودت نمیتونی درست کنی

یه تشت بزرگ بذار زیر سینکت
بازش کن
بپیچونی باز میشه
بعد اشغالاشو خالی کن و مجدد ببند

بعدش
اسیدم بگیر بریز توی سینک که اگه چیزی گیر کرده بره پایین
حق دارین خیلی سخته ...
ولی خب همه توی زندگیاشون با یک سری مشکلات دست و پنجه نرم میکنن دیگه کلا اگه کسی بگه زندگی من بی عیب و نقص هست شاید اغراق کرده ...
هر کس به طوری ...‌
وای اون بوی اسید برای بچه ۸ ماهه سمه باید یکی باشه بچه رو نگه داره ببره بیرون کلا توو این محیط نباشه
دقیقا من بالا گفتم گفتم باید چشاتو رو همه چی ببندیو بری خونه مادرت حتی اگ از طرف اونام حمایت نمیشی ب زور بمونی تا شوهرت درست بشه
نه عزیزم این حقو نداره خیلی خطای بزرگیه و دل این دخترو شکسته ولی میتونه اصلاح بشه ...
نمی‌دونم چرا ماها باز یه ترسی داریم توو زندگی ، یه چیزی هی پای مارو زنجیر می‌کنه به زندگی

خودم میدونم اگر قهر کنم برم شوهرم درست میشه ولی از آخر عاقبت مترسم ببینید بخدا گاهی مهربون میشه حرفاش خوبه خسیس نیست ولی میگم کلا از وقتی این دوستش وارد زندگی ما شد کلا عوض شد شوهرم دو سال پیش اصلا بدون من نمیرفت مسافرت بهش میگفتم این چیزو دوست دارم میخره ولی الان یک ساله همش قرض و رفتارش عوض شده بخدا نه پای زن درمیانه نه معتاده نه چیزی وقت شوهرم هرچه دوستاش میگن یاد میگیره شوهرم عین بچه س بهش گفتم چند بار وقتی خودت نمیتونی زندگی رو بچرخونی چرا زن گرفتی
خب اسید رو بریزه یکساعتی بره تو پارک بشینه
بچشم حال و هواش عوض میشه
میتونی مشاوره بگیری کمکت کنه ولی من خدایی تحمل این مدل مرد رو ندارم
هیچ مردی حق نداره معتاد باشه دست بزن داشته باشه یا زن باز باشه یا چشمش الوده باشه ‌خسیس باشه و یا .... اینا همه از رذایله ولی وقتی ازین کلکسیون بد دوتاشو داره هشت تاشو نداره خب این جای اصلاح داره وقتی جمع بدیاش جمع باشه خب این دیگه خیلی سخته بشه درستش کرد
اره همش ی زنجیر تو پامونه ی ترس ته دلمون ب نظر من چون حمایت خانواده هاموم نیس ب شخصه من اگ ی روز قهر کنم هرچی بشه. باز پدر و مادرم میگن تو باید بسازی تو باید کنار بیای تو سخت میگیری
هر کدوم ازین بدی ها خودش خیلیییییی عذاب اور و سخته
اون دوست گور به گوریش کیه ...
اخه عزیزم مشکل دوستش نیست مشکل شوهر ساده ی توعه
شاید بتونی این دوستشو پاک کنی اگه بعدی بدتر از این بود چی ...
عزیزم با اینکه کلا پیاما رو نمیبینی اما اینم من میگم

تا زمانی ک باورت اینه ک خودت ب تنهایی میتونی زندگیتو تغییر بدی شرایطت بهتر نمیشه
چون شما فراموش کردی ک زندگی مشترک ی زندگی دو نفره اس
پس دو طرف باید تلاش کنن واسه تغییر
اگه همسرت نخواد و همکاری نکنه شما ب تنهایی کاری از دستت بر نمیاد

من خودمم مخالف اینم ک پای خانواده ها ب بحثای زنو شوهری کشیده بشه
اما این فقط در صورتیه ک زن و شوهر خودشون بخوان و بتونن با کمک هم مشکلشون رو حل کنن

نه اینکه ی نفر تلاش کنه برا تغییر
اما اون یکی بگه من همینم ک هستم!
زن اگه خودش پول داشته باشه و بره مستقیم وکیل و بگیره و قانون پوست این مدل مردا رو بکنه خیلی خوبه
ماها جز ترس این بی پولی هم مارو عقب میندازه
دوست بد واقعا زن شوهردار یا شوهر زن دارو منحرف می‌کنه...من خودم دوستام مجرد بودن دوس پسر داشتن اصلا ی حوری سده بودم میرفتم بیرون انکار من ی چیزی کم دارم انکار منم دلم میخواست مجرد می‌بودم
دیگه ولشون کردم خیلی راحت شدم بخدا
این رفیق شوهرتم کاری کن باش موزه
وگرنه کم کم. از راه بدرش میکنه
سه بار لوله باز کن آوردیم بی فایده کلا فقط این نیست واسه همین دلم میخواد برم خونه دیکه
پول پیش و ایناتون اوکیه واسه جا ب جایی؟
امان از رفیق بد امان زندگی همه رو داغون میکنن بهش بگو دو سال پیش قبل اینکه با این دوستاش اشنا بشه رو یادش بیار شاید ب خودش اومد از این دوستاش دور شد بهش بفهمون با اومدن این دوستاش داری عذاب میکشی اذیت میشی
اره وابسطه بودن زن از نظر مالی ب مرد خیلی بده
بهش بگو واقعا رفیقات از دخترت بهت عزیزتر شدن ؟؟

از کی تا حالا رفیق برات تصمیم میگیره نمیبینی زندگیت داره خراب میشه ؟
از غیرت پدرانه اش استفاده کن شاید دلش لرزید
میینم پیام ها رو ولی حرفی واسه گقتن ندارم خسته ام از همه چی واقعا نمیدونم دیگه چکار کنم
بعدشم دوست عزیز تا آدم خودش نخواد هیچی درست نمیشه

آدمی که خودشو به خواب زده رو نمیتونی بیدار کنی
رفیقش مجرده؟
اره یادش بیار حال خوبتونو دخترتو بهش نشون بده بگو ببین این بچه بخاطر این دوستات دارن عذاب میکشن ارزش داره.
تو هزاران هزار کار انجام بدی دست تنها ولی باز شوهرت همین بمونه کارت سخت میشه
با تمام غم و خستگیت حق نداری از پا بیفتی چون یه دختر داری که نباید زندگیش بشه مثل تو که به هر دلیلی بخواد از خونه ی پدرش بره
ما بعد ۶ سال و دو تا سقط خدا این بچه ام رو داد از اول زندگی من سختی و حرف کشیدم الانم بعد اینکه خدا بهم بچه داد بهش میگم کم گم به فکر خونه باشیم ولی عین خیالش نیست
من با شوهرم دعوا میکردم می‌گفت بخاطر بچه باید بمونی گفتم با بچه هم نمیتونی منو تووی زندگیت نگه داری

می‌دونه که دیگه صبرم تموم بشه بدون بچه هم میتونم برم ولش کنم

مرد باید یه ترسی داشته باشه بلاخره نمیشه فقط زن بترسه
وقتی خواست بره مسافرت بهش میگم این کار نکن به فکر ما باش کار کن پول قرض ها رو بده میگه میدونی من دیونه ام هرکار کنی میرم
😐😐😐😐
نمیدونم دیگ واقعا چیکار میش کرد
هی خونه پدرم همش دعوا بود همش قهر اذیت الانم بیشتر وقتا با شوهرم جروبحث میکنم تقصیر من هست از اول باید میدونستم که باهام تفاهم نداریم
بگو من از تو دیوونه ترم بری بلایی سر زندگی میارم تا عمر داری بگی علط کردم
مشکل شما خونه نیست مشکل اخلاق شوهرته ... دنبال خونه نباش خونه دار و بی خونه میتونی زندگی شادی داشته باشی به شرطی که شوهرت خوب بشه . به نظرم یه مدت بحث خونرو نکش وسط
بعصی مردا چمشون از کارهای بزرگ میترسه ...
ریز ریز برو جلو شروع کن یادش بدی که اول یکم پس انداز کنه حالا به هر بهانه ای مثل خرید یک تکه طلای کادویی برای دخترت یا نوشتن یه وام خونگی ...
اون سنگ بزرگی که علامت نزدنه برای شوهرت خوردش کن ....

نمیدونم چطوری بگم...
باید همیشه یکم پول توی یه کارت مخفی یا اصلا پول نقد داشته باشهی برای مواقع ضروری مثل مریضی بچه و ....
شوهرش باید خرجی بده دیگه که بعید می‌دونم بده
وام خونگی داریم این ماه به اسم ماست ولی باید بده به قرضی که واسه مسافرتش رفته😔😔😔
قبلش تو برای یه چیز واجب تر خرجش کن ولی صحیح باشه
مجبور میشه بفهمه مسافرتش کار اشتباهی بوده
حتی شده خیلی خیلی کم به این پول میده فکر نکنم دیگه صفرم باشه
حرفات درست آتنا جان ولی همه پولا دست اونه گفتم بهش ولی نمیده میگه مردم میدونم چکار کنم بخدا همه راه رو رفتم بی فایده واسه همین خسته شدم
نه وقتی دستش باشه میده
یعنی حتی برای ماسائل شخصی خودتم هیچی نمیده ؟
به قول شما من خودم باید جمع کنم گاهی یواشکی قایم میکنم ولی میبنم دستش خالیه برمیدارم میدم بهش😔😑
اشتباه ترین کارو میکنی دیگه . نمیگم نباید به مرد کمک کرد ولی نه هر مردی
چرا میده ولی مثلا بخوام زیاد ببرم نمیده
خب تو کمتو جمع کن
از هیچی بهتره
درست میگید بخدا عین یه احمق میمونم هیچی بلد نیستم میدونم خودم بلد نیستم چجوری زندگی رو بچرخونم
من برم تایپک پاک می‌کنم میترسم کسی آشنا ببینه
خیلی ممنون از اینکه وقت گذاشتید
تو نباید مادرش باشی کسی که همش قرض میگیره مثل بچه ایه که چشمش به جیب باباشه تو از قرض گرفتنش بدت میاد ولی خودت بهش پول میدی
عزیزم نه عکس داری نه مشخصاتی چیزی گفتی .کی میخواد بفهمه شمایی
وقتی میبینم ناراحته یا فکرش مشغوله دلم نمیاد میدونم اشتباهه
ب مرد هرنوع کمک مالی کردن اشتباهه ک دوست عزیز توداری میکنی باید ب صفربرسه کسی قرض نده مجبورشه کارکنه
درکت میکنم تقریبا مث منی خدا بهمون صبر بده ک بتونیم طاقت بیاریم منم ن راه پس دارم ن روی برگشتن و ن حتی دلم میخاد برگردم خونه‌ننم😒😑😑
یک بار تایپک زدم همه عالم و آدم فهمیدن وقتی اقدام بودم مشکل شد واسم بخدا خیلی بغضم گرفته بود مجبور شدم بیام اینجا
ولی من نمیخوام برم خونه مادرم دلم تنهایی میخواد با بچم
دلم میخواد مدتی تنها باشم دور از همه
خب اونم دلش نیاد تورو ناراحت ببینه ...
لجبازی میکنه تنها دوراه داری یا پابه پاش لجبازی کنی ک اونم ازتو برنمیاد بااون دل نازکت.....
یام باید بازبون نرم مارو بکشی....
نگوکارکن نگوقرض بگیر....
بگو توک مرد قوی هستی زرنگی ازدستت هرکاری برمیاد بیابیزحمت اینو درستش کن
توکه میگی عین بچه هاست شایدباتعریف وتشویق درست شه
گاه و بی گاه ازش چیزی بخاه بگو قبلنا مثلا فلان کارومیکردی حس خوب داشتم بیا ....
تشویق خیلی جواب میده
منم اکثراباتشویقش خیلی کارامو جلو میبرم....البته قهرم بکنم دیگ خدانیاره
این یا پولارو میبره خرج دوستاش میکنه
یا با کسیه برا اون خرج میکنه
ببین بچت اگه یه چاقو دستش باشه و اگر بگیری ازش گریه کنه خب تو که نمیدی دستش چون میدونی دستشو میبره و گریش شدید تر میشه ....
یا اگه بچت مریض باشه و بستنی بخواد با اینکه ندی گریه مییکنه خب نمیدی چون میدونی بدترش میکنه ...


دقیقا خوبی تو هم همینه میدونم نمیتونی ناراحتیشو ببینی ولی اگه میخوای ناراحتی های ایندش کمتر باشه باید تحمل کنی .

میتونی یک تیکه خیلیییییییییی کوچیک ططلا بخری که اصلا نداشته باشی که بخوای بهش بدی

سوالات مشابه