Ooma
پرسش (1402/05/11):

خانمهایی که تجربه دو زایمان طبیعی دارن لطفا کمک کنن

سلام
من بارداری دومم هست، اولی طبیعی بود، البته کیسه آب پاره شد و به زور آمپول فشار تونستم طبیعی زایمان کنم
الان دومی رو هم میخوام طبیعی باشه، اما شنیدم زایمان طبیعی دوم خیلی زودتر از اول اتفاق میفته
کسایی که تجربه دارن لطفا بگن زایمان طبیعی دوم از لحظه شروع درد تا زایمان چقدر طول کشید؟
و آیا دردش به اندازه همون اولی بود؟
علائمی از روز های قبل زایمان داشتن؟
یعنی مثلا علائمی بود که نشون بده مثلا ظرف دو یا سه روز آینده زایمان اتفاق میفته؟
ممنونم اگر راهنماییم کنید

برای من ساعت ۷ دکتر معاینه کرد ۳_۴ سانت بودم اومدم خونه دردام شروع شد ساعت ۱۰ رفتم بیمارستان گفتن ۶ سانتی و ساعت ۱۲ هم بچم دنیا اومد
من هیچ علائمی نداشتم وقتی هم ک دکتر معاینه کرد گفت دهانه رحمت باز شده
چند هفته ؟
من برا زایمان دومم ساعت ۱ونیم کیسه ابم پاره شد ساعت ۴ونیم زایمان کردم البته خونه کیسه ابم پاره شد ولی برا سومی دردام شروع نشد رفتم بیمارستان بهم قرص دادن ساعت ۷ قرص دادن ساعت ۹ دردام شروع شد ساعت ۲ونیم زایمان کردم
البته اینو بگم زایمان دومم نسبت به اولم خیلی راحتر بود زایمان سومم نسبت به دومم راحتر بود
ولی برازایمان سومم تا ساعت ۱۲ باوجودردام توسالن فقط پیاده روی کردم وهمراه باپیاده روی خرما میخوردم
مطمینم اثر این بود زایمان راحتی داشتم
کلا ساعت دوازده تا دونیم دردشدید داشتم وزایمان کردم
سلام
من نه درد داشتم نه هیچ علائمی فقط دوبار لکه بینی دیدم تو یه روز رفتم معاینه شدم گفتن ۳ سانتی برو بیمارستان اومدم خونه چون درد نداشتم نمی‌رفتم بیمارستان ماماهمراهم همش میگفت برو زایمان دوم خیلی با اولی فرق داره میگفت که یکهو از ۳ سانت میری رو ۶،۷ من هی گوش نمیکردم از ساعت ۸ شب نرفتم تا ۳ شب که شد به زور رفتم بیمارستان اونام چون درد نداشتم گفتن که بمون صبح آمپول فشار میزنیم دردت بگیره معاینه که شدم همون ۳ سانت بود دوباره ساعت ۵ معاینه شدم ۴ سانت بودم که کیسه آبم زدن دردام شروع شد من فکر میکردم مثل زایمان اولم میشه ،چون خیلی طولانی بود با ماماهمراهم که ورزش میکردم همش میگفتم کاش تا ظهر بچم دنیا بیاد که یکدفعه دردام خیلی شدید شد به زور رسوندنم به تخت زایمان دکترام اماده نبودن فقط میگفتن زور نزن ما اماده شیم کهساعت ۸ بچم دنیا اومد
دردها تقریبا همون بود ولی خب همین که سریع تر دنیا اومد و طولانی درد نکشیدم خیلی بهتر بود
سلام منم اولی رو با امپول فشار بدنیا آوردم سر شش ساعت دنیا اومد اما سر دومی اصلا علایم نداشتم هفته چهل رفتم بیمارستان که بچه رو دنیا بیارم گفت چهارساعت باز شده و ظرف دوساعت بچه دنیا اومد
اولی کیسه آبم پاره شد که مجبور شدم امپول فشار بزنم سر دومی اصلا نرسید امپول فشار بزنه دکتر گفت نزن تا من خودمو برسونم
یکی از دوستام میگفت زایمان دومش45 دقیقه دردای شدیدش طول کشیده
من که خودم سزارینی هستم،ولی دوستم تعریف میکرد برای زایمان دومیش ،میگفت دیدم نه درد دارم نه چیزی، با شوهرم رفتم ضربان قلب بچه رو چک کنن، میگه تا معاینه کرد،گفت سریع برو رو تخت، موهای سر بچه دیده میشه... میگفت نه کیف آورده بودم نه چیزی، شوهرشم بیرون بوده میگه ده دقیقه نشد بچه بدنیا اومد میگفت شوهرم شاخ هاش زده بود بیرون که،خانمم درد نداشت که،چجوری بچه بدنیا اومد؟؟؟😁😁😁
در این حدم دیگه نبايد توفع داشته باشیم😁، اینا استثناعاتن🤗
😀😀😀
خیلی برا همه جالب بود اینجوری راحت زایمان کردن. بهش میگفتیم،عطسه کردی بیشتر طول کشید تا زاییدی
وای نگو منم رفته بودم nstیه خانومی کنارم بود یه کم کمر درد داشت هی بهش میگفتن برو بعد بیا چیزیت نیست مادر شوهرش گفت خانم من نمیبرمش راهمون دوره یکی از پرستارا صداش زد گفت بیا معاینه کنم ببینم باز شدی یا نه اصلا بردش رو تخت یهو پرستاره شروع کرد جیغ زدن ما هم بیرون چشمامون داشت از ترس میزد بیرون
نگو برده بود رو تخت بچه افتاده بود بیرون 🤣🤣🤣🤣
نمیدونم چطوری میشه اینجوری زایمان میکنن 🤣🤣🤣🤣
خودم سر دوتا زایمانم مردمو زنده شدم تازه سزارینی بودم
یکیشو ۳۱هفته دنیا اوردم یکیشو ۳۵هفته 😑😑😑😑😑
مامان بزرگ من سر زایمان اولش داشته لباس میشسته دیده یچیزی لاپاش مزاحمت ایجاد میکته شلوارو کشیده پایین دیده کله بچه لا پاشه تازه زایمان اولش بوده میگف از ترس جیغ کشیدم مامانم و همسایه ها اومدن رفتن یکیو صدا کردن اومد به دنیا اورد بچه رو دیگ ۱۰ تای دیگرو زودتر میرفته بیمارستان 🤣
بچه اولش عمه امه همیشه سر ب سرش میزاره میگ تو بغل دسشویی به دنیا اومدی😅
بنظرم اینطوره که واسه سزارین زایمان اول راحتتر از طبیعیه ولی بجاش از زایمان دوم به بعد زایمان طبیعی راحتتر از سزارینه
😆😆😆😆
بد خیلی ژن مامان بزرگم خوبه
۱دونه حتی ۱ دونه ترکم نداره شکمش الان ۷۰ و خورده ای سالشه.
کلا عمه هامم عین مامان بزرگمن فرتی میزان
ولی خب ازشون سوال بپرسی بدشون میاد مگر خودشون تعریف کنن
اون یکی عمم سر بچه سومش میگفت ب دنیا اومده بود سرشو دست میزدم حس میکردم ب شوهرم میگفتم بیا بریم میگفت بزار دارم دوش میگیرم باورش نمیشده🤣
سر ۲تای قبلی باید میرفنه بیمارستان امپول میزده سومی یهویی۱ هفته زودتر بدنیا اومد. میگفت منم دیدم نمیاد دیگ هی تو خونه پیاده روی میکردم و نوار گذاشتم اومد رفتن بیمارستان تا رسیده بود بچه رو کشیده بودن بیرون
امیدوارم خدا ب منم نی نی بده منم ب خانواده پدریم بکشم راحت باشم
ایشالا به زودی خدا دامنتو سبز می‌کنه
۳۹ هفته و ۶ روز
ایشالله عزیزمم
خدا به همه یه دونه از این ژن بده😂
🤣
ممنون از همگی
منم چون راهم دوره به بیمارستان میخواستم بدونم چقدر وقت دارم برای اینکه خودمو برسونم
چون بیمارستانم میلاده
خونم پرند
کار شوهرم تهران!
یعنی هر زمان دردام شروع بشه و بلافاصله به همسرم خبر بدم، یک ساعت طول میکشه اون برسه خونه
حدود دو ساعت هم از خونه تا بیمارستان
یعنی در بهترین حالت ، سه ساعت زمان لازم دارم!
همش استرس دارم بچه م تو ماشین به دنیا نیاد!!
نزدیک پرند جایی نیست؟
رباط کریم هست
ولی هیچ شناختی از بیمارستانش ندارم

سوالات مشابه