Ooma
پرسش (1402/04/28):

بچه ها از دست خودم ناراحتم

سلام. من تقریبا از سال ۹۸ ه دارم پیج های تربیت فرزند رو دنبال میکنم کلی کتاب خوندم و دوره شرکت کردم. اما نمی‌دونم چرا بعضی وقتها از دست دخترم عصبانی میشم و نمیتونم خودم رو کنترل کنم دعواش میکنم یا وسیله ای رو پرت میکنم . سر اینکه همه ش میگه بغلم کنید ببرید فلان اتاق و روی میز و بیرون و... . خیلی وقتها هم نمی‌فهمم چی میخواد کلافه میشم . منو می‌بره تو آشپزخونه به ظرف غذاش اشاره می‌کنه بعد براش میبرم غذا رو تو دهنش می‌کنه بعد تف می‌کنه . بعضی وقتها اصلا صبحانه و ناهار نمیخوره. یه چیزی که چند روز پیش دوست داشته نمیخوره ادا درمیاره. قبلا سه وعده میخورد یه میان وعده هم میخورد الان سه وعده ش رو هم کامل نمیخوره. بعد نق میزنه نمی‌دونم مشکل ش چیه . همه ش میخواد بغلش کنیم. یعنی یه دقیقه وایستی ظرف بشوری سریع میاد میگه بغلم کن. خواب روزش هم سبک ه نمیشه به کاری رسید. باید یه گوشه بشینی فقط کتاب بخونی و هیچ صدایی تولید نکنی . نمی‌دونم یعنی این همه دوره کنترل خشم و همدلی و.‌. شرکت کردم هیچ فایده ای برام نداشته یا بعدا که بزرگ بشه حرف بزنه بفهمم چی میخواد شاید رفتارم بهتر بشه 😢😢. چی کار کنم واقعا به نظرتون ؟

سلام
بخاطر اینکه یه مادری و مادرهاهم حق دارن خسته بشن منم کلی پیچ دنیال میکنم ولی بعضی وقتا واقعا کنترلمو از دست میدم
پسر منم یه دوره ای کلا بغل میخواست.الان بهتره واینکه قبلا منظورش رو دیر متوجه میشدم هر دو بهمون فشار میومد الان حرف میزنه راحت میفهمم یااینکه دستمو میگیره میبره چیزی که میخواد رو نشون میده.الان یکم رابطمون بهتر شده صبر کن توهم
ببین من اصلا بهش گیرنمیدم کل زندگیم رو به گند بکشه هم نمیگم چیزی فقط اگر ببینم براش چیزی خطر داره تذکر میدم یا وسیله باشه از جلو دستش قایم میکنم.بیشتر بحث منو پسرم سر اینه که دلش میخواد بیشتر بره بیرون هرکی از در بره بیرون پشتش گریه میکنه
آره منم برای به هم ریختن و کثیف کاری کردن کاری ش ندارم . اما اینکه غذا رو می‌کنه تو دهنش بعد میجوه و تف می‌کنه واقعا اعصابم رو خورد می‌کنه
برای غذاهم پسرم کلا بد غذانبود و نیست ولی شده گاهی الکی میبره منو سریخچال تازه فکرمیکنه چی باید انتخاب کنه😁انقدر نگه میداره منو تا صدای یخچال درمیاد آخرم میبینی آب برمی‌داره درو میبنده.کلا این بچه ها با بچگی خودمون زمین تا آسمون فرق دارند والا اگر ب ما انقدر توجه کرده باشن😂😂
نذار بفهمه رو اینکارش حساسی.یعنی پسر من یه مدت سمت گل میرفت جیغ میزدم نره دیدم وای این نقطه ضعف منو یادگرفته یکی دوتا گلا رو کند محلش نذاشتم دید نه دیگه برام مهم نیست سمتشون نرفت
پسر من تایکسالگی عالی بود.از یک تا دوسالگی تقریبا خیلی بهم فشار آورد.الان باز بهتره زبون میفهمه قشنگ.معنی ترس و تشویق رو میفهمه
هیچکسسسسسسسس فک نکنم اندازه من بچه اش بهونه گیر باشه
بخدا غروبی خودمو رفتم تو اتاق اینقدرررر زدم ک خواست جونم در بیاد
من دیروز خیلی ازش کلافه شدم کلی از اونجایی که میدونم همش سرکوفت میزنم به خودم که چرا داد زدم یا عصبی شدم
نفس عمیق کشیدم و خیلی تلاش کردم کنترلش کنم خزار بار اویزون پام شد بغلم کن با دست کفی گزاشتمش رو زمین دوباره اومد و از صبح تا شب تکرار کرد
بنظرم استرس جدایی میگیرن و چون نمیتونن درست حرف بزنن خودشونم عصبی میشن
میگه جا ادویه جات رو بده بریزم رو فرش
بزارم تو سینک ظرفشویی آب بازی
ظهرا میگه بریم تو حیاط آب بازی، اونم تو خوزستان با 60درجه گرما
هرشب پارک
و پسر من دهنمو صاف کرده😬
من اینکارو میکنم
تو ظرفشویی میشورمش چند دقیقه ای ساکت میشه😂
هر غذایی رو گاز باشه میگه با قابلمه بیار
میبرمش پارک دست به همههههههههههه چی میگیره
هرچی میدیم دستش میندازه رو فرش
با پا میره روش تا له بشه
الانم نون خریدم، از پلاستیک در آورده داره تیکه تیکه میکنه
میگم خدایا حکمتتو شکر رر، اما گاییده شدم زیرش
دست تنها
پدرشم ۴۰ روزه نیومده بگه بچه مو بده
حداقل یه ساعت ببرتش نفس بکشم
بخدا منم سینک میزارم اشپرخونه رو خیسسسسسس میکنه آخرش با گریه میاد پایین
این خود پسر منه.منم دادم بهش یه بار ریخت همه رو بعدم شستم جمع کردم کلا
اصلا ی وضعیه
میبرم پارک دست به دوچرخه بچه ها میگیره میگه اینو بدن به من😑
منم ی بار دادم، همه زردچوبه رو ریخت رو فرش،،، با قاشق همه رو هم زد، فرشم دیدن نداره
باباش هم ی کم حوصله میکنه باهاش بازی میکنه، اخرش ب عصبانیت ختم میشه
پسرم خیلیییییی بهونه گیره
وای شاهزاده کلا پسر منم اینجوریه.منم هرروز میبرم پارک
تو ماشین فقط روی پای راننده میشینه😪
پارچ آب رو میریزه رو فرش
الکی هر دقیقه میگه آب میخوام
ما پارک کنار خونمونه
دوچرخه خودشو دوس نداره، وسایل مردمو دوس داره
توپ خیلییییی داریم، فقط توپا بچه ها رو میخواد
بعددددد جیغ میزنه، انگار من نامادری هستم
اینکارو میکنه من نمیدونم چرا هم خندم میگیره هم عصبی میشم😬😄
کافیه یکی دراز بکشه میره انقدر میپره رو شکم و سرش که میگه غلط کردم پامیشه میشینه
منم خودمو ب بیخیالی میزنم، اما گاهی واقعااااا نمیزاره
از بس جیغ میزنه
نون ها رو برد
نون ها رو برد
من باباش میاد از سرکار شروع میکنم سر اون خالی میکنم اصلا از چهرم میفهمه چی بهم گذشته طی روز.اون بنده خدام میگه خالی کن نفس بکش😂😂
نمیدونم من کم طاقتم، یا بچه ام واقعا بهونه گیره
وای دقیقا دختر من. همه چی رو پرتاب می‌کنه اینور اونور بعد با پا می‌ره روش له بشه
انقدر گوشیم رو میزنه زمین از عمد که حرص منو دربیاره بخدا خوب جنسی داره نشکسته چشمش نزنم.به فکرم زد مبلا رو عوض کنم آقام گفت توروخدا نه میخرم برات ولی الان نه بذار امیرعلی بزرگتر بشه دهن وسیله ها رو سرویس کرده زبون داشتن فحشمون میدادن
والا من خونه ام انگار هیچ کس توش زندگی نمیکنه
همه وسایل و بوفه رو قایم کردم،
توپ یا میوه میگیره دستش پرت میده ب تلویزیون
بااین بچه خیلی نمیتونم مهمانی برم خصوصا اگر تازه عروس باشه یا وسیله نو خریده باشه که روش حساسه.بیشتر دعوت می‌کنیم خونمون تا اگرم خرابکاری کرد کسی ناراحت نشه
اینم الان سیب زمینی های شام رو جمع کرده داره له میکنه کاش میخورد
اینم الان سیب زمینی های شام رو جمع کرده داره له میکنه کاش میخورد
من گاهی شبا گریه میکنم وقتی خوایسد
عزیزم بچه ها همینن
زبونم باز کنه یه داستان
دختر من بمن میگه برو خونه مامانی تا من راحت بازی کنم😅
خوابید
مادر یعنی صبر صبر صبر صبر
مامانم و مادرشوهرم که نوه هاشون رو میبینن میگن والا بچه های قدیم این مدلی نبودن😂😂مادرشوهرم همیشه به آقام سفارش میکنه وقتی خونه هستی بچه رو بگیر زنت نفس بکشه از بس دیده چقدر اذیت میکنه
بخدا فقط مادرا توان تحمل دارن
نمیگم پدرا دلسوز نیستن هستن ولی مادر ایثار داره دلسوزیش چند برابره
شما حق داری عصبی شی خسته شی گاهی صدات بره بالا
خودتو سرزنش نکن
بخدا اینقدر تحمل و صبر میکنم، همش میگم ب خواسته ی خودش ک نیومده،، پس بزار خوش باشه،، اما ی کارایی میکنه ک گریه ام میاد
چه مادرشوهر خوبی
مادرشوهر من تو گوشش خونده بچه بزرگ کردن وظیفه مادره
ای خدا زبونشو😍😍بگو چشم الان رفع زحمت میکنم😂😂
من چند روز پیش تو دستشویی داشتم گریه میکردم
دیدم اومده میگه مامان ببخشید من عصبیت کردم
بغلش کردم گفتم نه مامان من صورتمو شستم
۲ دقیقه نشد دیدم کل رژ لبمو ماليده ب مبلام
ن آخه چون دیده منو خیلی اذیت میکنه واقعا دلش سوخته😅😅
باور کن از دست زبونش کم میارم
میگی عزیز دلم خوشگل نازم عصبی نشو🤣🤣
والا برای مام میبینه ولی دلشون نمیاد بگن از بس خیر خواهن😬
فلفل خانم❤😁
🤣🤣
چه باحال گفتی
پسر من دیگه عصبی بشم یکی ام میزنه تو سرم
الهی🤣
وای اینجور که شما میگید بزرگ بشن بدتر میشن که 🙄🙄
من عاشق دختر و همین ادا هاشم.خدا قسمتم کنه
بچه ها گناه دارن همش تو خونن طفلیا
خوب خسته میشن
یه سری چیزا بهتر میشه یه سری موارد بدتر
چی بهتر میشه
منم دختر خیلی دوست دارم
قسمت نشد داشته باشم
ولی یه چی بگم با گریه ام پسرم گریه اش میگیره
الهی ک قسمتت بشه
ولی داستان داری با دختر داشتن
من اصلا فکر نمیکردم انقدر ولوله باشه دخترم
روزی ده دست لباس عوض میکنه موهاشو میبندم میگه میخوام جیگر شم برای بابام
اووو خدایا 😍😍😍
پسر من خوابش بهتر شده.بعضی کاراش رو خودش میکنه من راحتم مثلا غذا خودش میخوره من راحتم سر سفره.خودش میره سرویس فقط باید برم بشورمش.خودش لباسشو درمیاره خودش کرم میزنه صورتش خیلی کارا میتونه بکنه که من قبلا براش انجام میدادم
اره خب پسر منم ادای گریه دربیاری بغض میکنه
ای خدا اون بیاد آقام منو نمیبینه دیگه😂😂😂
داستان هر روزم این میز آرایشش
ببین روزی هزار بار داره آهنگ آرون رو گوش میکنه دیگه حالم بده
روزی هزار بار میگه بشین موهاتو ببندم
باید با دل بچه ها راه اومد
همش خونن جایی ک نمیرن خوب چیکار کنن
باید براشون وقت گذاشت
بزار ب حرف بیفته
نصف مشکلاتت حل میشه ولی یه دردسرای دیگه داری😆
من خودمم گاهی طپش قلب میگیرم انقدر اذیت میشم فشارم میره بالا در این حد
فکر کن ۳ ساعته حق تلویزیون دیدن ندارم باید آهنگ ک رو تکراره رو گوش کنی حقم نداری بگی برو تو اتاقت گوش کن میگه باهم گوش بدیم 🤣
وای دختر من میگه منو بذار رو دراور همه کشورهای استند لوازم آرایشم رو باز می‌کنه همه چی رو می‌ریزه بیرون. امروز یاد گرفته در رژ رو باز کنه بدبخت شدم یعنی. دو تا عروسک موفرفری داشتم یکی بافتنی دستش بود یکی یه کاغذ مثلا دانشجو بود اونا رو برمی‌داشت بافتنی و کاغذش رو میکشید موهاش رو میکشید جمع کردمشون. حالا فکر کنم لوازم آرایش م رو هم باید جمع کنم کلا خالی شده رو دراورم
😀😀😀
پسر منم منو نابود کردع
رسما دیوونه شدم
همش کفر میگم و خودمو نفرین میکنم ولی خب اینا برا وقتای هس ک مثلا پریودم یا باباش هم اعصابمو خورد کرده
خیلی شیطون شدن بچه ها... والا قبلا من ندیده بودم ی بچه انقد ی دنده باشه همه چیو بخاد مدام بغل بخاد دس ب کارای خطرناک بزنه.
ب دلم مونده ی رب بشینه با ی چیزی بازی کنه‌ . اهل تلوزیونم نیس ک ی برنامه در روز ببینه من یکم نفس بکشم
من دیدم سایه هام نابود شده براش گرفتم از این گیاهیاست ک مخصوص بچه هاست
میزنه ب عروسکش لاک براش از این پلاستیک‌ها ک کنده میشه خریدم بزنه ول کنه لاکای منو
دختر داستانش همینه
الانم جدیدا گیر داده میگه زحمت نکش من برات ظرف میشورم
من آدم وسواسی بودم ولی الان خونه زندگیم فاجعست خواهر
باید باهاش بازی کنی سرشو گرم کن حواسش پرت شه اگه کار خطرناکی میکنه
پس اصلا و ابدا خودتو سرزنش نکن شما بهترین مادر دنیایی برای دخترت
حق داری کم بیاری عصبی شی خسته شی
ب بازی کردن بیفته و حرف بزنه خیلی راحت تر میشی
اخه بازیای ک دوس داره مثلا تشت آب پر کنی خالی کنه کف اشپزخونه هی باز پر کنی
یا دوشاخه بزنه پریز و در بیاره
یا بره روی کابینتا راه بره پکیجو بگیره دکمه هاشو بزنه
در فریز باز کنه گوشتارو بیرون بریزه
اصن بازی های مناسب سنشو دوس نداره یکی دوبار بازی کنه میره سراغ بالایی ها ک گفتم
چن ماه دیگ یکم عاقل میشن ک حداقل خطر رو تشخیص بدن؟؟
عزیزم اگه واقعا کلاس رفته باشی میدونی که بچه تو این سن اضطراب جدایی داره و غریزی هست وباید بهش توجه بشه
آره ولی وقتی کنارشم چرا اضطراب جدایی . بغل کردن که میخواد برای اینه که ببرمش مثلا تو بالکن یا روی میز و...
چقد منی تو😅😅😅 فک میکردم پسرم انقد اذیت کن هس نگو اکثرا همینن
ما حتی ببخشید باهم میریم دسشویی هم اینک اگ تنها برم گریه میکنه همم یهو میره ی بلای سر خودش میاره تو ای مبلا و...
۲ سالگی ب بعد کم کم معنی خطرو می‌فهمن
باید بست بزنی ب پریزای برق
در یخچالتو قفل کن
آره دختر منم میاد پشت در دستشویی در میزنه صدا می‌کنه . بالای مبل هم می‌ره دیگه خودش یاد گرفته بیاد پایین
من عمرا تنها باشیم حتی الان در بسته برم حموم یا دستشویی🤣
باباش پریشب با لباس دوش گرفت گیر داده بود درو نبند ببینم بلدی خودتو بشوری
😀😀😀
تو چقدر منی

من به بچه کاری ندارم خودمو میزنم🤣🤣🤣🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
پسر منم امروز شدیدا خستم کرده. امروز رفتم خونه مامانم حموم کنم همه چی رو زد شکست همه ی خونه رو بهم ریخت.پاشدم اومدم خونه خودم حمومم موفق نشدم برم🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
بچه داری خیییییییییلی سخته خییییییلی.فقط از خدا میخوام به همه ی مامانا توان بده
من یه مدت اینجوری بودم دیگه کسی رو نمی‌زنم 😀😀
۱۱ ماهشه یا یه بچه دیگه دارید ؟؟
نه خواهر همین که 11 ماهشه هر بلایی سرم میاره😑😑😑
واقعا اعصابم نمیکشه دیگه خیلی خستم خیلی.مخصوصا وقتی میریم خونه یکی اذیتش بیشتر میشه
خیلی کوچولوعه سعی کن رو خودت کار کنی
واقعا درکی از محیط ب اون صورت نداره
الان زوده انقدر خسته باشی
اره باید تلاشمو بکنم خیلی عذاب وجدان دارم
اخه همش کارای خطرناک میکنه وگرنه خونه رو هم خراب کنه بازم کاریش ندارم
چه شیطون 😀😀
پسر منم خیلی منو اذیت میکنه،لجبازی ،دست ب همه چی میزنه،ب همه جا سر میکشه،منو هم وسط گرما میکشه حیاط میگه توام بشین پیشم تو حیاط بازی کنم،بعضی وقتا ب شدت بد غذایی میکنه،کارای خطزناکشم ک دیگه نگم،جونم شبا دراومده س ،وقتی میخوابه من غش میکنم شوهرم میگه سرت نرفتع رو بالش خوابی،ولی الان مدتیه فهمیدم مشکل کلیوی و مجاری ادرار داره،دارم دق میکنم،همش میگم کاش هیچوقت گله نمیگردم از شبطنت هاش از آزار اذیتاش،ترخدا دعاش کنید ،ترخدا قدذ سلامتی و شیطنت هاشونو بدونید،خیلی گناه دارن،قسمتون میدم ب این شبای محرم پسرمو دعا کنید،من دیوونه میشم ی خار بره تو دستش ولی حالا مشکلاتشو فهمیدم،زندگیم تیره و تار شده😭😭😭😭
آخی ان شالله مشکلش جدی نیست و زود حل میشه
🥹🥹🥹 عاشق دخترت شدم 😍🍬
تادوسالگی باید تمام نیازای احساسیشو براورده کنی چون شخصیتش شکل میگیره خب میخواد همه چیو تجربه کنه و به اطلاعاتش اضافه میشه
طبیعیه
کار خونه همیشه هست ولی دیگه یسالگی و دوسالگی بچت فقط یباره انقدرزودبزرگ میشه دلت تنگ میشه
آره ولی خب یه سری کارا ضروری ه نمیشه انجام نداد.
من موهای پسرتو دیدم غش کردم براش😍😍😍
منم خیلی کم اوردم ۲۴ یا دارم خونه جمع میکنم یا دخترمو میشورم یا غذا میدم یا میخوابونمش ....
ولی دوست عزیز در کل من ب این نتیجه رسیدم عصبانیتم رو باید کنترل کنم چون هم تربیت دخترم خراب میشه هم خودم عذاب وجدان میگیرم ،موقع هایی ک دخترم بهونه میگیره میبرمش حموم میگذارم تو وانش بازی میکنه اروم‌ میشه ،یا میبرمش بیرون چند دقیقه میگردونمش ، یا پارک میبرم ،یا تو خونه باهاش بازی میکنم ،بیشتر وقتا هم غر زدنش برای گشنه بودنشه که سریع میان وعده میدم اروم‌ میشه ،بهش یاد دادم وقتی شیر میخواد بالششو بیاره بده بهم اینطوری خیلی راحت شدم ،موقع تشنگی هم ب لیوان اب روی اپن اشاره میکنه ،فقط باید کنار بیای تا یکم بزرگتر شه چاره ای نیست.
آفرین چه خوب. آره راست میگی
عزیزم😄😘
لطف داری
ممنون گلم،انشالله
وای منم الی
بخدا ی چندتا کلیپ دیدم اینستا اصلا دلم گرف
چجوری انقد عالی تربیت میکنن
عزیزم بچه ها که چیزی از موقعیت نمیدونن حالا یه بچه کمتر یه بچه بیشتر اذیت می‌کنه ماها هستیم که باید کنترل اعصاب داشته باشیم ‌.من خودم انقدر اذیت شدم .زدمش دعواش کردم داد زدم بعدش انقدر عذاب وجدان گرفتم که چرا به خاطر یه چیز بی ارزش اینجوری کردم .ماها هممون حق داریم خسته بشیم ‌. هر چند هم آدم کتاب بخونه وسوادش بالا بره باز یه جایی تو عمل کم میاره . فقط خدا کنه بتونیم خودمونو کنترل کنیم تا این سنشون هم رد کنن

سوالات مشابه