Ooma
پرسش (1402/04/23):

داستان کوتاه و کاملا واقعی🤪🤪

🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃






🍃🍃🍃🌸🍃



زهرا خانم متأهله و 35 سالشه ، چهارتا بچه داره، دختر بزرگش دبیرستانی و کوچکترین بچه اش 5 ساله است....




🍃🌸🌸

شوهرش احمد آقا كار خوبي داره و در آمدش متوسطه . مستأجر نيستن اما خونه شون کوچولو و حياطي هست
زهرا خانم خيلي كدبانوه وشوهرش رو هم خيلي دوست داره
زهرا جون تعريف ميكنه:
بس که شوهرمو دوست دارم صرفه جويي عادتم شد كه تو زندگي به همسر جان فشار نياد هميشه هم آرزو می کردم کاش تحصیلاتم رو ادامه ميدادم تا کار کنم و بتونم کمکش کنم، اما به زور دبیرستانو تموم کردم. چون قبل ١٨سالگي نشستيم پاي سفره عقد و بعدش ....

مایحتاج خونه رو اعم از سبزیجات و میوه رو اغلب خود احمد اقا میخره یعنی خرج خونه رو بهم نمیده. با اين اوضاع بازار هم من ياد گرفتم كه چجوري كم خرج كنم تا فشار بیشتری بهش نیاد حتی با پول ماهانه خودم به كمك همسایه ها یه صندوق قرعه كشي راه انداختيم و نيت داشتم با پولش تو حیاط دو تا اتاق بسازیم و اجاره اش بدیم تا كمك خرجمون باشه
حتی تو سبزیجات هم صرفه جویی میکردم مثلا تو روز بیشتر از یه گوجه استفاده نمیکنم بعضی وقتام فقط نصف گوجه. سالادو با نصف گوجه و یک چهارم خیار و یک چهارم فلفل دلمه و یک چهارم هویج درست میکردم. و با بقیه اش یه چیز دیگه درست میکردم اینطوريا بود كه صرفه جويي شعار اول بود

هر روز شوهرم ازم میپرسه امروز چی بخرم؟ میگم هیچی، شکر خدا هنوز کلی سبزی و میوه داریم. یعنی یه کیلو گوجه نصف ماه باقی میموند.
بالاخره شوهرم هم حواسش بود تقریبا کی میوه و سبزیمون تموم میشه و به اين روند عادت كرد

یه روز جمعه قبل از نماز ظهر شوهرم تنها رفته بود ديدن برادر بزرگش ( گاهي تنها ميرفت)
اخرای روز بود که جاریم پیام داد:
دیوونه فقط یه دونه گوجه فرنگی؟؟
تعجب کردم و پیام دادم: یعنی چی؟ متوجه نشدم!
جواب داد: با پیامک نمیشه ، بعدا که وقت مناسب شد زنگ میزنم و برات توضيح ميدم
تمام روز منتظر تماسش بودم و هی پیام میدادم: توضیح بده
اون جواب میداد: شوهرم که بخوابه زنگ میزنم.
شب شد و ساعت 11 احمدآقا خوابید و من بی صبرانه منتظر تماس جاریم بودم که توضیح بده. گوشیمو برداشتم و رفتم يه اتاق دیگه ، بلاخره زنگ زد.
و توضیح داد و گفت که وقتي احمد خونه شون بوده، داداشش بهش گفته امروز قراره خواستگار بياد برا دخترم ميخوام تو هم باشي
احمداقا هم گفته: والله داداش منم هوس کردم دوباره زن بگیرم! شوهرش تعجب میکنه و میگه: زن بگيري!خرج عروسی کم نیست كه!!! مهریه و اجاره خونه و خرجی و كلي چيزاي ديگه
احمدآقا جواب داد: خرج اوليه رو دارم خدا رو شکر که از حقوقم تونستم پس انداز کنم، خونه هم که نیازی به اجاره نیست تو حیاط قراره دوتا اتاق بسازيم !!!
خرجی هم که کاری نداره، عروس جدید با ما غذا میخوره، که اونم خرج زیادی نیست چون زهرا روزی یه گوجه بیشتر استفاده نمیکنه یعنی یه کیلو گوجه فرنگي نصف ماه تقريبا طول ميكشه تا اينكه تموم بشه!!!
داداشش که اینو شنیده گفته: خودت بهتر میدونی ، حالا که اینطوره پس توکل به خدا!
وهمه این حرفا رو جاریش يواشكي میشنید...
وقتی كه هر دوشون خواستن برن بيرون داداش احمدآقا از زنش پرسید چیزی میخواد که سر راه بخره؟
اونم همه مایحتاج خونه رو گفت، شوهرش گفت یه کم رعایت کن ، زنای مردم روزی یه دونه گوجه استفاده میکنن اونوقت تو اینطوری؟ اينقدر ولخرج!!!
زهرا ميگه:
... یعنی عاقبت صرفه جوییم اینه که بره سرم هوو بیاره؟!!
زهرا خانم میگه: فرداش که احمد آقا داشت میرفت سرکار، نپرسید که چیزی بخره یا نه ، چون هنوز وقت تموم شدن گوجه نرسیده بود.
سورپرایزش کردم و گفتم: یه کیلو گوجه بخر، لازم داريم تعجب کرد و گفت: پس یه کیلو گوجه ای که پنج روز پیش خریدم چی شد؟
بهش گفتم رفته ماه عسل...
زهرا خانم تعريف ميكنه : از اون روز دیگه صرفه جویی نکردم خصوصا تو گوجه فرنگی. یه جوری استفاده میکردم که انگار قسم خورده بودم شب بخوابيم یه دونه گوجه هم تو يخچال نباشه!
و حتی پول قرعه كشي ماهانه رو که از خرجی شخصی خودش شرکت کرده بود وقرار بود دوتا اتاق اون ور حياط بسازن رو هم وقتي تحويل گرفت رفت و برا خودش طلا خرید، و وقتی هم احمدآقا سراغش رو گرفت گفتم بدهي داشتم پس دادم اخه گاهي قرض میگرفتم تا کمک خرجت باشم، و گرنه تو واقعا فکر کردی یه کیلو گوجه فرنگی برا دو هفته کافیه؟
از این ماجرا سه سال میگذره و از اون روز احمدآقا مجبوره كاغذ ومداد بياره كه حساب کتاب کنه که چطور حقوقش کفاف یه ماهو بده
ازهمه مهمتر همه پس اندازی که واسه مهریه زن جدید کنار گذاشته بودو خرج کرد و از میوه فروشم نسیه جنس میگرفت و حسرت روزی یه گوجه فرنگی و یه کیلو برای دو هفته رو میخورد🍅

نتیجه این داستان چیه؟
اینکه به اندازه ظرفیت و معرفت هر کسی براش مایه بذارید


اره بابا
👌🏻
فقط داداش احمد اقا ک نگفت با ی زن و چهار تا بچه دیگه زن جدید واسه چیته!!!
فقط فکر مهریه و خرجی خونه جدید بود😐😑

ی دونه از این برادر شوهرا داشته باشی دیگه نیاز ب دشمن نداری😂😂
اما با نتیجه داستان موافقم👌🏻
از قدیم گفتن زنی ک خرج داره ارج داره😉
این ور قضیه رو هم ببین جاری ب دادش رسید
🤣
چه دک و پزی هم داش روزی نصف گوجه میندازم تو سالاد هنر‌ کردی🤣🤣🤣
این داستان جاری با معرفت😂😂
یه جا هم جاری به درد یه نفر خورد🤣🤣🤣
😂
بعد با هویج و فلفل دلمه😐
خب زن گوجه بریز🤣🤣🤣
سم خالص
سلین واقعیت داره ها
مردای قدیمم اینجوری بودن یا مردای جدیدا بی معرفت شدن؟
میدونم عزیزم به چشم دیدم

فقط یه وقتا مردایی که ساده هستند میشن یکی مثل زنشون عادت میکنن فقط به نداشتن و نخوردن و بدبختی اینم دیدم که میگما
دخترعموم تعریف کرد یه دوستی داره از این خانم جلسه ای هاس موقع خوابم باحجاب میخوابه احمق
شوهرش کافه داره دست بر قضا با یه خانم جیگولی صیغه س طول روز خریدای زن اولشو انجام میده دیگه میره کافه شبم میره خونه اون یکی زنه عشق و حال ولی ب دروغ به زن اولش میگه خیلی شلوغم مجبورم شبا کافه بخوابم
دخترعمومم دست بر قضا دوست مشترک این دوتاخانمِ ولی گف هرگز لو نمیدم که شوهرش یه زن صیغه ای داره
من شبیه به همین داستان رو از نزدیکم دیدم
بااین تفاوت که حسین اقای کله کچل, رفت یه زن دیگه هم گرفت
و به هرکی میرسه میگه زنم خسیس بوده
زنم یه مرغو یک ماه میبرده
زنم ال و بل بوده
نه قدیمم همین بود

ببین چه زن چه مرد از اینکه مثل مردم عادی نباشن خسته میشن در صورتیکه بودجه شون میرسه که عادی باشن حتی بالاتر
قدیمم اینجور بود بابا
چیییییی حامله نمیشی ای زن فرومایه؟؟؟
بیستا هوو میورد سرش ازونا هم بچه دار نمیشد ولی همچنان معتقد بود مشکل از خودش نیس💩💩💩💩
یا خیلی مثال های دیگه
👀👀
😄😄
بله دیگه اینجوریاس
خب حسین آقا حق داشته دیگه زنش خسیس بوده🤣🤣🤣🤣
#مثل زهرا خانوم نباشید
آخ آره اینو دیدم ازنزدیک
البته بچه دارشده بودن ۱۲ تا دختر داشت بخاطر اینکه پسرنداست به زنش گفته بود دخترزایی رفت بایه خانوم که دوتاپسرازشوهر مرحومش داشت ازدواج کرد اونم دختر شدبچش😊
مهریه اشوداد بچه روهم داد به خانومه طلاقش داد
مردک کوته فکر ابله😤
غزیزم زهرا خانم شوهرش بهش رحم نکرده برادر شوهر رحم کنه
😄😄ولی خدایی نامردیه
هیچی نداشتن
بعد باهمین کارای زنه
خونه خریدن
ماشینشون رو مدل بالاتر کردن
ولی اخرش طرف رفت زن گرفت

من گاهی بهش میگم نمیترسی سر دخترت بیاد؟میگه دخترم اگه قراره مثل مادرش باشه بذار سرش بیاد😑

زن دومیه حسابی مغزشو شستشو داده
کلا وقتی زن کمتر خرج کنه وقتی هم چیزی لازمش بشه که پولش زیاد شه شوهر نمیده چون فکر میکنه لازم نداره
با حرف حسین اقا موافقم😐
اصلا چجوری ۶ نفر آدم روزی نصف گوجه ؟؟؟
جالب بود ولی نه به بی نمکی اول داستان نه شوری آخر داستان
به نظر من همه چی باید به جا باشه
ب اسم پس انداز خساست ب خرج میداده
وگرنه همه میدونیم با عقل جور درنمیاد نصف گوجه و نصف خیار و ...
من قبلا خیلی دوسش داشتم( اشنای نزدیکه)
ولی از وقتی اینکارو کرده
مخصوصا زمانی که سعی داره از خودش و زن دومی دفاع کنه
دلم میخاد سرشو ده بار بزنم تو دیوار تا خون بیاد( نقشه ی کتک زدنشم بیشتر اوقات با خواهرم میکشیم)
😂😂😂😂
آره نمیگم کار حسین آقا درست بوده

ولی میگم خودتم بزاری جای طرف
اولش شوهرت قناعت کنه جمع کنه خونه بخرید ماشین بخرید زندگی لوکس و ویلا و همه چی
ولی بعد ۲۰ سال با اینکه همه چی داشته باشی بازم ببینی شوهرت همونجور خسیسه چه حسی داری
حالا قضیه اینه که مردا میتونن زن بگیرن😁😁
از این داستان ریدم به خودم 😂😂
وای اینو خوندم یاد یکی. فامیل های شوهرم افتادم دقیقا اینقدر زنش خسیسه خسیسه خسیسه شوهرش هم پولدار فکر کنم آخر عاقبت اونم همین بشه
چون دقیقا اون هفته گوجه خوشگل ۱۵ ت نخرید رفت گوجه خراب ۸ ت خرید
نصف گوجه فرنگی یک چهارم خیار😐 ناموسن این سالاد رو باقیشو با تف درست میکرد؟؟ هر جوری تحلیل میکنم اصلا نمیتونم هضم کنم که چجوری ۷ نفر آدم یه نصفه کاسه سالاد رو میخوردن
باز من خیلی ولخرجم . خصوصا تو حبوبات و سبزیجات 😀😀
اینو گفتید از این به بعد گوشت هم زیاد مصرف میکنم 😀😀😀
قناعت خواهر من قناعت🤨
منم هر کاری میکنم غذا کم درست کنم نمیشه همش زیاد میاد😁 بعدم شوهرم وقتی می‌ره میوه فروشی انگار پسر صدر اعظم هلند رفته خجالت می‌کشه میوه کم یا ارزون بخره باز من همیشه بهش سرکوفت میزنم مسخرش میکنم
ما خودمون تو فامیل زنای ولخرج خیلی داریم که هر ماه یه لباس جدید میگیرن
بعضی وقتا من با شوهرم دعوام میشه میگم چرا قدر منو نمیدونی ببین فلانی چجور خرج میزاره رو دست شوهرش
میگه خو حتما اون لیاقت داره زیاد خرج کنه
من از حرص یه سری رفتم بازار گفتم کارتتو بده وسیله میخوام اینقد لباسای گرون خریدم که به غلط کردن انداختمش🤣🤣🤣
چه حرفا من بودم کله ش رو میکندم یعنی چی لیاقت داره
والا همیشه به شوهرم میگم آقا ما دونفریم چخبره این همه میوه میخری منم که زیاد میوه خوری نیستم آخه بیشتر مواقع خراب میشه حیفه . بعد میگه خجالت میکشم کم بخرم 😐😐 الان فهمیدم چه کار خوبی می‌کرده از این به بعد خودمم تا دسته بهش جا میکنم😂😂
اخه شوهرم خیلی دوست داره من لباسای گرون شیک بخرم خودم نمیخرم یا اون خودش میخره باهاش دعوا میکنم
اونم از حرص میگه
ولی اون سری دیگه از اینطرف بوم افتادم اینقدر خرج کردم
ولی کلا من خودم به این نتیجه رسیدم هرکی خودش نشون میده تاچه حد واندازه لیاقت داره
وقتی ما میایم دل میسوزینم واسه زندگی کم خرج میکنیم شوهرمونم عادت میکنه
یا بعضی خانما شوهراشون کتکشون میزنن وهیچ نمیگن خب عادت میکنه
یا فحش میدن و خاتما به اسم حیا وبا ادب بودن جواب نمیدن مرد پررو میشه
کلا خودمون باید از روز اول واسه خودمون ارزش واحترام قایل شیم
بالاخره یجا جاری بودن به درد خورد😂😂
آفرین اصلا نباید به شوهر بگی فلان چیزو میخوام

یه خرج ماهیانه برات باید بریزه تازه جدای خرید و اینا اگرم نمیریزه پولو باید بیشتر بگیری ولی اندازه ای که میخوای خرج کنی😁😁
مگه شوهرامون خودش بیرون آبمیوه یا بستنی یا هرچی نمیخرن شاید ماهم بخوایم یه خرجی واسه خودمون انجام بدیم
برادرم ازدواج کرد روز اول زنشو آورد خونه بابام به همه گفت نگا کنین زن من عروستونه
وظیفه نداره هیچ کاری تو این خونه انجام بده اگه یه بار چای آورد یا ظرفی شست از خانمیشه نه وظیفه الان ۱۲ساله زنشه تا حالا نگفتیم کاری کن خواسته خودش انجام داده
هروقت هم میره خونه مامانم میره یه اتاق دراز میکشه سفره پهن میکنیم صداش میزنیم غذا میخوره
ولی من خودم عین یه کلفت تو خونه مادر شوهرم کار کردم اگه یه بار انجام ندادم شده قهر وناراحتی
ارزش واحترامی هم که زنداداشم تو خونه پدرم داره یه ذره شو‌من تو خونه مادرشوهرم ندارم
دعا نویس زن داداشتو می‌خوام 🤣🤣🤣
ببخشیدا ولی زن داداشت خیلی بی ادب دیگه اینو نمیشه احترام به خود اسمشو گذاشت
دقیقا همینه
هرجا واسه خودت ارزش قائل باشی مجبورن همونقدر بهت اهمیت بدن
منظورم اینه ماها خودمون باید ارزش خودمون رو باید تعیین کنیم به چه اندازه باشه
شوهر زهرا خانم بجای اینکه زنشو بزاره روش سرش
بیشتر زیر پاش دیده واسه اون خواسته زن بگیره
زن همیشه باید با ابهت باشه
کار دادشتم به نظرم اشتباه بود که جلو روی خود زنش این حرفارو به شما گفته
جالب بود
دعا نکرده بابا داداشم عاشقش بوده گرفتتش واسه اونه اینجور میکنه
والا هرچی هم عاشق باشی این طرز برخورد درست نیست دختره شاهه مگه
کلا میگن وظیفه دختره بهتون برسه
ولی وظیفه خانواده منه به عروس برسن
حالا گلگی کردن که چرا ما ماهی یه بار میریم اونجا اول واسه شوهر من غذا میزارن نه پسرشون که کلا شام ونهار با دوتا بچشون که همیشه اونجان
زن داداشت باید قدر همه شماها رو بدونه خدایی
همه میگن پدر زن داداشم مستاجرن هیچی هم ندارن البته این حرف من زشته نباید بگم
ولی خب بعد بابامم کرایه خونه داداشم رو میده یعنی خانم هرخونه ای که دلش میخواد رو میگیره بابام کرایه میده بعد دعوا داره من چقد برم مستاجری که خونه برام میخرین
الان بابام براش خونه خریده نمیه کاره هنوز هیچکس نرفته توش میگه از مرکز شهر دوره نمیخوام
بعد بابام ۳۰ میلیون داده من واسه رهن خونه میگن اون نفهمه هیچکس نمیدونه.
بخدا بیاد پدر شوهر منو ببینه بناست برای همه خونه ساخته جز پسرش مادر شوهرم هم زمین داشت بدو فروخت برای خودش خونه خرید

هنوزم که هنوزه از جیب شوهر من تیغ میزنن
هر چی اثاث کشی کرده داداشم رفتن همه دوستاشون رو اوردن باور یک ساعته خونه رو جابجا کردن ماشین هم خودمون میبریم بعد کار مامانم غذا درست میکنه میوه وشیرینی میخرن که دوستای اون داداشم بیان خونشون بخورن خستگی در کنن بعد البته داداش دیگم منظورمه
بعد همین داداش زن دارم هیچی نمیکنه فقط دستور میده
پول کم میارن شوهر من باید قرض بده نمی‌دونم هرچی ندارن شوهر من باید انجام بده خانواده شوهر بد گیرش نیومده ببینه چقدر خانواده مهمه
من بچم کوچیک بود توو اوج گرما میرفتم دنبال خونه مامانم کمک حالم بود ننه شوهرم خودشو زد به دست درد حتی نگفت بیاید یه شربت بهتون بدم هیچی که هیچی تهشش هم تر زدن به هیکل همه ماها
نگا زنداداشم دختر داییمه
مادرشوهرم خاله امه بعد خالم میگه یعنی اگه تو مثل اون بودی دو روزه طلاقت میدادیم خواهر بدبختم چی میکشه از دست عروس
بعد با مادرشوعرم میریم خونه مامانم
مادر شوهرم تا برمیگردیم غم باد میگیره
میگه والا هرچی واسه تو بکنیم کمه
دیگه آدم از خودی اذیت بشه دیگه خیلی زور داره
زنداداش من ۲۰ روز قبل اثاث کشی کارتش رو تموم میکنه خونشو قفل میکنه دیگه خونه مامانم تاموقع اثاث کشی
هوووف
سم خالص😂🥁🥁


از فردا بریز و بپاش و عشق و حال🤣🤣🥁🥁🥁🥁🔥🔥
گوجه زیاد مصرف کنیم😄🤣🤣🤣🤣
نتیجه میگیریم به اندازه خرج کنیم نه بیش از حد نه خیلی کم .. ..
مردی که لیاقت خوبی زنش رو نداره همون بهتر که بمونه تو دخل و خرجش
دهنت🤣🤣🤣🤣
آخ ک من تا دلتون بخواد دور و برم از این حسن آقا ها هست
تاااااااااا دلتوووووووووووون بخااااااااااااااااااد
ازقدیمم گفتن زنی که خرج نداره ارج نداره

بازززم افررررین به جاری که خبر داده
منم بیام؟عاشق قتلمو هیجانش🤣🤣
افرین تو گلی از گلهای بهشتی
نبینم ک باز نشستی🤣
زنداداشت کص طلاس😑💔
خیلییییی ام قشنگ و واقعی زنی خرج داره ارج داره
یعنی ک الکی قناعت نکنید چون مردا رو هوا برمیداره استثناعم نداره
الان من نتیجه گرفتم مصرف گوجه رو افزایش بدیم که برای جلوگیری از مشکلات پروستات آقایان مفیده😂😂😂
پروستاتش قوی میشه اونوقت میره زن میگیره ها😂😂
منی که گوجه تو سالاد خوشم نمیاد و اصلا نمیزنم 🙆‍♀️
شوهرم خوابه الان میرم یه لگد میزنم بهش میگم پاشو برو گوجه بخر 😂
داستان پندآموزی بود👏
🤣🤣🤣
زنی ک خرج داره ارج داره
ولی بنظرم ب طرفتم خیلی بستگی داره
یکی میبینی شوهره قدر دانه و ممنونه از خانمش
یکی میگه لیاقت زنم همینقدره ک کم خرج باشه

من ی جاهایی خیلی کوتاه اومدم ولی پشیمون نیستم چون قدر دانه و باعثم نشد ک خرج نکنه
خیلی حرص خوردم از این عروستون
خودمونم عروسیم ولی این دیگه شورشو دراورده حداقل ممنون باش از اینکه پدرشوهرت کرایه خونتو میده 😒😒😒😒😒😒😒
ماهمچین مواقعی میگیم مگه .... طلاست؟؟؟؟؟؟😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑
🤣🤣
من وقتی ازدواج کردم ۹ سال پیش خیلیییییی با سختی گذروندیم چون واقعا هیچی نداشتیم منم خیلی رعایت میکردم و سعی میکردم همسرم سختی زیاد نکشه ولی خب الان‌که شرایط بهتر شده منم بیشتر خرج میکنم

من میگم ادم باید به جیب شوهرش به شرایط و موقعیت نگاه کنه و خرج کنه به موقعش خوب خرج کنه به وقتشم قناعت کنه ...
خرج کردن بیش از حد یا قناعت بیش از حد جفتش آفت زندگیه
و کلا همون قدیمم یه جوری بهش میفهموندم که گوجه مثالی خود به خود دو هفته نمیمونه باید بیشتر باشه ولی خب من دو هفته میرسونمش که هوا برش نداره 😬😅🤭
چی شد این داستان نوشتی؟
من ننوشتم که😐
کپی کردم گفتم اینجا ب اشتراک بگذارم خانما بیشتر گوجه استفاده کنن😅🍅
اهان والا من چیزای دیگه بیشتر استفاده دارم تا گوحه
علی الخصوص حجم اینترنت

سوالات مشابه