بچه ها فاطمه ام میاین

فاطی بیا همشهری ببینم چطوری خوبی

همون بچه ای که باباش یه ماه مادرشو بهش ترجیح داده؟

بله اینجا خانوم صبح خیانت میبینه
شبش رو تخت داره بچه درست میکنه🥴
فقط با اعصاب و روان آدم بازی میشه

شوهرت خیلی بی مسئولیته ولی فاطی خودش دلش برا بچش میسوزه و نمیتونه زندگی تموم کنه اصن بحث شوهرش نیس

شوهرش

وقتی یماهه ازخودتو بچت سراغی نگرفته ینی اصلا براش اهمیتی ندارین
چرا پافشاری داری ک هنوز درستش کنی؟
تو اولین زنی نیستی ک جدا میشی اخریشم نیستی
شاید این سختیا و دردا قراره بعدا برات ی زندگی عالی در پیش داشته باشی
فاطی شوهرت درست بشو نیس عزیزم
اگه لاقل ی ذره ادم بود تو این مدت یکبار احوالی از تونه،از بچش میگرفت یبار میومد میدیدش

بابای بی مسیولیت به درد بچه نمیخوره
اینکه فاطمه خودش میخوادم بحثش جداس کلا

اخه اینهمه راه حل هم دیدی آخر هم کار خودشون حرف خودشون میزنن

دقیقا همینه ولی خب یعنی بخاطر همین عادت هم شده نباید ی زنگ میزد؟
تو این یک ماه ی بار تلاش میکرد زنشو برگردونه
اصلا عادت هیچ
این مرد این پدر نباید دلش برا بچه اش تنگ بشه؟

واقعا فاطمه دلشو ب چی خوش کنه

من میگم وقتی بچه ای این وسط هست بخاطر اونم ک شده همه راه هارو ادم باید بره اخره اخرش ب طلاق فکر کنه
این ادم درست بشو ک نیست
برای بچه هم ک شده یکم صبرکنه شاید برگشت و پشیمون شد
اگر اینجورشد دور ازخانواده شوهر زندگی کنن دید دراینصورت هم همونه دیگه طلاق برای خودشو بچش بهترین راهه

والا من تو این اوما دیگه حرف هیچکی باور ندارم

فاطمه اگه خودت میخوای برگرد
ولی شوهرت بی مسئولیته بچه ها راس میگن
ن شوهری خوب براتو میشه،ن پدری برا بچت

فاطمه خداروشکر حقوق داری ازنظر مالی به کسی نیازی ندای، شوهرت بیست سالش نیست که بگیم اره یکم خامه سی سالشه کی میخواد آدم بشه چهل سالگی؟؟؟اونموقع موهات شده عین دندونات، نمیگم شوهرت واقعااااا سرش بخوره به سنگ بدونخ هیچ کسی جز زن آدم براش نمیمونه

فاطمه خودش دلش نمیاد زندگی رو تموم کنه بحث دقیقا همینه

حرفاتون همه درست تا وقتی که این مرد بویی از پدر بودن و مسئولیت سرش میشد،این آقا این امتیازم نداره
خب شوهرای شما میتونن یه ماه از بچه بی خبر باشن؟
نمیگن چی میخوره؟ چی میپوشه؟ پوشک از کجا میاره؟
دلشون برا بچه تنگ نمیشه؟
باباهایی که من اطرافم دیدم اینجوری نیستن

شرایطش واقعا سخته اگر بچه نداشت ی تیپ پا میزد درکانش طلاقشو میگرقت
چی بگم خدا ادمش کنه☹️

تو اوما ازفاطمه بدتراش برگشتن ولی به والله ازروی خوشان خوشان نبوده شاید ازنظر مالی اوکی نبودن،خانوادشون پشتشون نبوده یا بحث بچه بوده

ولی بعضی بچه ها واقعا با تجربه ان وتاپیکی گذاشتم از نظراتشون استفاده کردم دمشون گرم

خب پس پای دلشو وسط بکشین نه بچه رو

دست تک تکشونم میبوسی😄

دقیقا چون طرف مجبور بوده برگشته واقعا آدم بخواد دوس نداره برگرده خیلی راحت جدا میشه ولی شرایط امان از شرایط

دقیقا بچه هان که پای ادمو گیر میکنن بچه هان که نمیزارن خیلی کارا ادم بکنه
همیشه ادم مبگه کی از بچه عزیزتر

مخصوصا اینکه پدر بعد هفت سال از آدم میگیرتش آدم چیکار کنه کباب میشه 🥲🥲😭

فاطمه هم دلش برا بچش میسوزه دیگه که دلش نمیاد همه چی تموم کنه وگرنه بچه نبود مطمعنن یه لحظه صبر کنه

آره واقعا دمشون گرم خوب مشاوره دادن 😍🌹

الان فاطمه نه دل رفتن داره نه پای موندن

دقیقا آفرین قطعا 👏

همینه هم عزیزم
هفت سال رو تخم چشماش بزرگ کنه زرتی بیاد ازش بگیره خوب ادم اتیش میگیره؟
بعد پدری که مسئولیت بچه هم گردن نمیگیره بچه چطور بزرگ میشه این وسط؟
این خودش از همه دردا بزرگ تره

چرا بچه رو میکنین سپری برا پیر شدنو بدبخت کردن خودتون؟
دوستم بهترین شرایط رو داره و الان بعده سالها با ی بچه میخواد جدا شه
بچشم همسن الینه
میگه منو شوهرم هیچکدوم ادمایی نیستیم ک برا بچمون کم بزاریم ی روز پیش اون ی روز پیش من...
و اینکه این حرفش حقه میگه من چرا باید بخاطر بچم بسوزم و بسازم
رنج بخورم
پیر بشم
لذتی از زندگی نبرم

صبر کن تا رای مهریه و نفقه صادر بشه و بفهمه راه گریز نداره، خودش به غلط کردن میوفته
اینو طبق تجربه میگم
فعلا به جز دوری شما چیزی اذیتش نمیکنه
ولی وقتی ببینه چنتا رای به ضررش صادر شده میفهمه کت تن کیه

نتیجه ای داش عزیزم؟

خوب بهترین شرایط داره چرا بچه آورد دوستتون

فکر کنم از اول ازدواج این مشکلو داشته و فکر میکرده بچه پایبندش میکنه به خونه که خب اونم به هیچجاشم نیست نه بچه ای نه خونه زندگی ای
آدم یبار زندگی میکنه قرار نیست یه اشتباه کرد کل عمرش پاسوز اون اشتباه بشه
بچه اش الانم داره بدون پدر بزرگ میشه،همون موقع ای هم که میذاشتشون و میرفت خونه باباش بدون پدر بزرگ میشد

آره واقعا من حتی اسکرین هم گرفتم از حرفاشون کی باز گهگداری نگاه کنم یادم بیفته

عزیزم وقتی خودش تاخالا نیومده که دلت رو بدست بیاره یا هیچی مثلا دلت به چیش خوشه اون یعنی نمیخوادت

من که میگم بچه رو ما خاستیم بیاریم پس تا اخر عمرمون باید بچه رو رو چشمامون بزاریم یکی که زنو شوهر خوبن فقط باهم نمیسازن جدا بشن و به بچه اسیبی نزنن اون بحثش جداس

خوب بعد هفت سال که بچرو گرفت ونداد اصلا بچرو بهش با این بی مسولییتیش چی 😣

اوایل عروسی ناخواسته شد و سقط کرد ،و دفعه دومم دقیقا با من باردار شد شوک شد وقتی بی بی مثبتو دید ایقد گریه کرد ولی سقط نکرد گف یبار کردمو پاشو خوردم
بهترین شرایط چ ربطی ب بچه داره اخه ؟😕

ادم به در باز جایی نمیره با روی باز جایی میره
درسته درخونت بازه ولی آیا کسی هست با روی خوش ازت استقبال کنه؟؟

من حواسم رفت از لحاظ محبتی اینا فکرم نرفت به خونه زندگی اینا 🙏

عمرا بعده ۷سال بیاد دنبالش
همبن الانش ک بچه کوچیکه معصومه یادی ازش نمیکنه.
تا۷سال دیگه ک کلا یادش میره بچه ای هم داشته

اره ادم نباید بخاطر یه اشتباه خودشو پاسوز کنه ولی اگه فردا اومد بچه رو سر لج و لجبازی گرفت چی اونموقعه با این پدر بی مسئولیت نه مادر داره نه پدر
همه هم از شرایط و قانون جمهوری اسلامی خبر داریم بچه شیرخارم به زور میتونه ببره و تن بدن زن بدبختو بلرزونه

نمیفهممت عزیزم
نسیم اینجا هست بعد هفت سال بچه رو داد دوسال دیگه هم خود بچه انتخاب میکنه با پدر زندگی کنه یا مادر
فکر کنم آخر هفته ها میبینتش
ولی ارامش و اسایش زندگی الانش رو مدیون انتخاب درست اونموقعشه
همیشه هم برام قابل تقدیره با اینکه جونش برا بچه اش درمیره

بعضی از مردا هستن جوریه که زود عصبی میشن یا ایراد گیرن ولی فورا معذرت خواهی میکنن یاهر کاری میکنن که زنشون ببخشدشون باید به اینجور مردا فرصت داد نه مردای که یکماه هیچ تلاشی نکرد

من هم از اینش دارم میسوزم چون من خودم داداشم طلاق داد زنشو سر خیانت زنش دخترش هنوز هفت سالش نشده الان نزدیک شش سالش شده می‌گفت دادگاه گفت پنج سالش بود گفته الان میخوای ببری ببرش با خودت من هنگ کردم وقتی گفت

اخه اگه واقعا پدر خوبی بود جای تردید هم داشت
میگفت این مرد اگه شوهر خوبی نیست ولی پدر خوبی ک هست
اما فاطمه
میگه ن با بچه بازی میکنه
ن بیرون میبرتش
ن بهش محبت میکنه
حتی دلش براش تنگ نمیشه!!

پدری ک بچه و مادرشو میزاره میره چند روز خونه مادرش واقعا قراره چ گلی ب سر این بچه بزنه؟

وقتی فاطمه نفقه بخاد مهریه بخاد شوهرش سر لجم شده یه درصد ممکنه بچه رو بگیره خودش که بزرگ نمیکنه میندازه سر مادرش یا کسی دیگه

و واقعا گاهی جدایی خیلی بهتره تا تحمل ی زندگی تخمی

من بحث قانون. ولج ولجبازی مرد رو میگم اگه بخواد همین الانش هم بزور می‌تونه بیاد بگیره حرفم اینه عزیزم

فاطمه بنده خداهم میزنه به در بسته بلکه در باز بشه و پشتش چیزی باشه
من نمیگم کارش درسته یا غلطه ولی شاید اونم دلایل خودشو داره

قرار هم نیست چون هرکسی پدر شده پس بهترین پدره واسه بچش
گاهی وقتا دور کردن بچه از تربیت غلط پدر بهترین کمک برای تربیت درسته بچه هست

زوری در کار نیس طبق قانون تا7سال پیش مادره

نه فک می‌کنی مرد یادش بره مردسر بچه انقد اذیت می‌کنه فک نکن الان ساکت نشسته یادش نیست نه بخواد خیلی راحت می‌تونه همه کارکنه

من حس میکنم فاطمه فقط دنبال یک ویژگی مثبت از شوهرشه ک دلشو ب همون خوش کنه برگرده سر زندگیش

اما هر چی گشته هر چی منتظر مونده همینم پیدا نکرده

اگه بحث قانونه وکیل داریم
تا هفت سالگی مرد نمیتونه بگیره بچه رو حتی اگه بخواد بدزده

من خودم یه پسردایی دارم که هم معتاده هم بیکاره هم زن بازه
زنش باهاش زندگی میکنه هزار بار هم زنش خودکشی کرده اصلا واسه پسر داییم مهم نیست میگه سختته برو اونم نمیره
بخاطر بچهاش میمونه پسرداییم هم میدونه نمیره هرغلطی دلش بخواد میکنه
بعضی وقتا ما زنا مردا رو هار میکنیم

نه بخدا من دیدم بچه همون موقع از شکم مادرش اومده بیرون مرد گرفته برده بخدا دیدم که میگم حتی میگم به داداش خودم دخترش پنج سالش بود گفته بود دادگاه میخوای الان ببریش یا نه بقران میگم

توروخدا ایقد این مردایی ک بی مسئولیتن و هیچ پخی نیستن رو بزرگ نکنین
اینا هیییچ عنی نیستن و هیچ غلطی نمیتونن بکن
طرف بکن بود،میومد زنشو میبرد و زندگیشو میکرد مث ادم

دقیقا بدبختی همینه🙄
تو همین اوما چقد بچه هارو از مادرا گرفتن
محبوبه عزیزم شوهرش بچه شیرخارو ازش گرفت چقد بنده خدا اذیت شد چقد یه اوما براش غصه خوردن

منم حرفم همینه که به راحتی می‌تونه

خلاصه که نه به حرف منه نه به حرف شما کار خودشو میکنه قرارم نیست یکی چون بچه آورده با گوه کاریا شوهرش بسوزه و بسازه زندگی بعد طلاق سخته خیلی سخته ولی سگش شرف داره با همچین مردایی زندگی کرد

بزرگشون نمی‌کنیم سر قانون وسختی مادر من حرفم که اصلا قانون پشت مادر بیچاره نیست

خب لابد مادرش نمیخواسته

دقیقا همینه میخاد یه نقطه برا درست کردنش پیدا کنه برا همین به همه جا چنگ میندازه

بچه شیرخوار رو چطور ازش گرفتن؟

شوهرش به زور ازش گرفت بچه بنده خدا از شیر گرفته شد نزدیک فکر کنم یه هفته بچه دست شوهرس بود تا به زور گرفتن و مجبور شد برگرده

محدثه مامان ائلشنم بچه رو ازش گرفته بودن با کمک همین فرزانه بچه اش الان پیششه
پس قانونی بخوای حرف بزنی بچه تا هفت سال با مادره
پدرم بعد هفت سال عذب نمیمونه زن میگیره

بچه ها اون محبوبه بچشو بزور گرفته بودن برده بودن
ک با قانون بچه رو برگردوند پیش خودش

نه اینجور هم نبوده یعنی من هنگ بودم خودم که بچه تازه دنیا اومده پدر برد حتی به داداشم گفتن اصلا مادر حرفی نزده بود من آنقدرخودم اعصابم خورد شد مادر چه زجه ها نمی‌زد تو بیمارستان زایمان کرد نذار بچرو ببینه مرتیکه بردتش

مگه قانون زور من و زور اون حالیشه؟ یه وکیل میگرفت چوب توکون شوهرش میکرد بچشم میگرفت
حالا خودشم خواست برگرده که خداروشکر

هی بگیره هی بده تن و بدن ادم بلرزه بدرد چی میخوره

ایشونم یادتون باشه فرزانه بهش راهکار دادن با پلیس رفتن در خونه بچه رو قایم کردن بعد شبش آوردن دادن
ببین قانونی با وکیل بری جلو هیچ گوهی نمیتونه مرد بخوره
اونیم که میان بچه رو ازش میگیرن متاسفانه دانشش تو این قضیه کمه نمیدونه چیکار کنه

اون اقا دزدی کرده بود که میشد از طریق قانون بچه رو پس گرفت

زنی که پشت نداشته باشه پدرومادرش پیر باشن برادر کوچیکتر خودش داشته باشه راه به کجا داره از قانون سر درنیاره پول نداشته باشه این زن هم همین بود شرایطش پدر برد بچرو ☹️

خب ما الان بحثمون سر فاطمه است که هم شغل داره،هم درآمد داره،هم خانواده پشتشن
کاری به اون زنا نداریم فعلا

اصلا یه زن خیلی ساده ای بود وهیچی نمیدونست پدرومادری داشت طفلی که خیلی سن بالا خیلی وداداش کم سن. بنده خدا هیچ راهی نداشت و ولی نداشت که وکیل بگیره اصلا هیچی وشوهرش هم از این قلدارا دعوایی یا خدا چی بودن یعنی

عزیزم ببین اگر یه مرد نتونست همسر خوبی باشه ولی تونست پدر خوبی برای بچه باشه اون موقع میتونی بگی با مشاوره واین چیزا رفتارشو تغییر بدی و بتونی همسر خوبی برای خودت بسازی . ولی اگر یه مرد نه همسر خوبی بود نه پدر خوبی لطفا دیگه برای بچه هم خودت رو پاسوز نکن چون بود و نبود اون پدر تو زندگی بچه تاثیری نداره و اتفاقا اگر بدون اون پدر بزرگ بشه خیلی بهتره چون حداقل از اخلاق های بد اون پدر یاد نمیگیره

فاطی این زندگی الان تموم شه بهتراز 5 سال دیگه اس عزیزم
میدونم الان باز اشتی کنیو بری ‌،باز چندسال یا حتی چندماه دیگه باید این راهو بری
بازم صلاح دست خودته عزیزم

آدم یه جایی باید دلش برا بچه بسوزه که اون مرد هرچند شوهر بدیه ولی پدر خوبیه که خب شوهر فاطمه نه شوهر خوبیه نه پدر خوبی

من قانون رو میگم کاری تونست کنه این زن قانون همچین رد میرنه بهت تونست بره بچشو پی بگیره بعد هفت سال هم میگیره ازش اونوقت چی کنه این مادر این مردا یک آدمایی هستن که خدا هم نمیشناستشون قانون هم که ماشاالله پشتشون 😕

من اگه بچرو بعد هفت سال نمیکرفتن از طرف آدم نمیسوخت ولی بگیره اون مادرش بزرگ کنه این چی کنه ولی این قانون مضخرف کاش نبود بنده خدا هم فاطمه مونده این وسط اگه بتونه مهریه بگه ببخشم مثلا بچرو بده بهم باز این ضمانت خوبیه

انشالله هر تصمیمی میگیری به صلاحتون باشه عزیزم

دقیقا چون بنده خدا خودشم دودل 🙏

من خودم پدر و مادرم جدا شدن مادرم سال های قبل وقتی من کوچیک بودم میخاست جدابشه که متاسفانه همش بخاطر حرف مردم واینکه من کوچیک بودم جدا نشد وصبر کرد وبعدش خواهرم به دنیا اومد وشدیم دوتا دختر بازم بخاطر خواهرم سوخت و ساخت ولی در آخر چون نمیتونست با پدرم زندگی کنه بعد از 15سال زندگی جدا شد. و به نظرم اگر مادرم تو همون کودکی من جدا میشد حداقل مثه الان آنقدر مریض روحی و جسمی نبود واز جوونیش هم لذت میبرد . در کل میخام بهت بگم زندگی که درست بشو نیست هرچقدم زمان بگذره هیچ تغییری نمیکنه و در آخر آدم یه جایی کم میاره وقید همه چیز رو میزنه پس الان بهترین تصمیم رو بگیر که چندسال دیگه باز به فکر طلاق نیوفتی و اون موقع یه بچه بشه دوتا یا سه تا بچه که شرایط خیلی سخت تر میشه

بچه ها شاید حرفای خیلیاتون درست باشه ولی بحث اینجاس فاطمه خودش نمیتونه یه تنه همه چی رو خراب کنه و تموم کنه شاید هنوز امید داره که یه چیزی حدقل درست بشه
اصن شاید بچه رو بتونن بگیرن شایدم نتونن
شاید بچه رو اصن نخاد شوهرش یا شایدم بخاد
هیچی مشخص نیس ما که اون اقا نمیشناسیم
تنها حرف یه سریامون اینه فاطمه خودش دل تموم کردنشو نداره
یا بخاطر پسرش یا دل خودش یا مسائل دیگه ای

سلام عزیزم حرف همه دوستان درسته وماشالله توخودتم دستت توجیبت بود ف کنم فعلا بشین وهمه چیو بسپر ب خدا
من بعداز۳ماه ب غلط کردن افتاد اونم ن بگه غلط کردما باپررویی ک اگ مبخای برگردو بعد بابچه تهدید کنه وبعدش گوه خوردم
الانم نمیدونم راه درستو اومدم یانه زمان مشخص میکنه اینده میفهمم
اگر خوب بود ک خداروشکر
اگر بد بود هم بچه مو تایه سنی بزرگ کردم وعذاب وجدانم ندارم وبعد میرم
البته که تواین حینم دارم پس انداز میکنم چون اعتماد ندارم!
بنظرم توام فعلا بسپر ب زمان

ن اون یکی دیگه بود

کمتر نارگیل بخوری بیشتر پس انداز میکنی🤣

می خوان ژن شوهرای عوضی و دیوثشونو تکثیر کنن و چند تا بچه بی گناهو بدبخت کنن وگرنه من خودم شاید یه بار دوبار از شوهرم عصبی شدم ولی بعضیها دیگه انقد از شوهراشون بد میگن بعد هی دارن بهش میدن و میزان براش

تلاش باید دو طرفه باشه تو خودتو پیر کنی تلاش کنی به خاطر بچت شوهرش به تخمش باشه

دقیقا

من بعضی پیام هارو خوندم ولی یه چیزی بگم؟!
شاید چون هنوز بچه ام دنیا نیامده اینجور فکر میکنم ولی من میگم یا بچه اونقدر ارزش نداره که خودتو فدا کنی یا از زاویه دیگه همون بهتر که بچه با یک والد زندگی کنه ولی تو تو قهر و دعوا و اختلاف بزرگ نشه.
زنداییم 11 سال پیش دو تا پسر، یکی کمتر از یک سال یکی هم 4 ساله رو گذاشت رفت، گفت یا همیشه مدست من باشن یا کلا دست خودت. ما نه میتونیم با هم زندگی کنیم نه میخوام به بچها دل ببندم که بعدا نتونتم دل بکنم. و الان میفهمیم چقدرررررر زن عاقلی بود. الان هم که بچها بزرگ شدن به انتخاب خودشون دلتنگ که میشن میرن سر میزنن از مامانشون. ولی الان هم داییم و هم زندایی سابقم خیلیییی زندگی خوبی دارن و خوشبخت تر از قبل هستن. هردوشون ادم های فوق العاده ای هستن ولی اصلا به درد هم نمیخوردن

فاطمه وقتی شوهرت هیچ کاری نکرده برای برگشتنت یا دلش برای پسرش تنگ نشده رفتن تو یا حرکتی ازتو باعث میشه پرو تر بشه فقط

سلام فاطمه جان
اگه دنبالت نیومده و اعتنایی هم به بچش نداره
اونوقت تو برگردی و خودتو بی عزت کنی
دوباره که عرصه بهت تنگ شد و چیزیش گفتی تو سرت میزنه که من نیومدم و خودت برگشتی
یه کم دیگه هم صبر کن ببین چی میشه
میدونم بخاطر بچت زندگیتو میخوای ادامه بدی
اما این باید دو طرفه باشه
ما هم دعوا میکنیم اما باز هردو واسه آشتی تلاش می‌کنیم

شاید اگر قرار بود با همون روش جنگ و دعوا و قهر و... زندگی کنن بچها هم تباه میشدن جونی جفتشون هم از بین میرفت

یه وقتهایی واقعا راه چاره هست
اما نه همیشه
من به همه نمیگم طلاق بگیر مخصوصا وقتی پای یه بچه وسطه
اما تو صبر کن ببین شاید کمی بیشتر طول بکشه یا نامه دادگاه واسه شوهرت بره
و ببینه تو جدی هستی تلنگر بخوره

من چرا🤣🤣🤣🤣
اشتباه گرفتی داداچ

گفتنش راحته چون هنوز بچت دنیا نیومده بزار بیاد میفهمی حتی یه ساعتم نمیتونی بیخیالش بشی ادم باید خیلی دل گنده باشه که بزاره بچش بره
شایدم بعضیا بتونن ولی من هیچوقت نمیتونم بیخیال بچم بشم
اخه هر بچه ای بیشتر از هرکسی نیاز به مادر داره

کاری با بحث و دعوا و اینا و عمر تلف شدن کنار ادم اشتباه ندارم هرکی برا زندگیش خودش تصمیم میگیره به حرف منو امثال منم نگا نمیکنه

بچه رو تا خونه مادرشوهر نمیفرستید یه ساعت نگهش داره بعد میگید بیخیال بچه میشیم میزاریم میریم😐

الان اونی که گفت بچه رو ول میکنیم و میریم رو نشون بده😐

سلام عزیزم بنظر من زود اقدام کردی برای مهریه و نفقه

کلی گفتم که بعد هفت سال ممکنه بره پیش باباش برا اون گفتم
و سر صحبتم ب اون خانوم بود که گفت زنداییم بچه رو ول کرد رفت و الان میگه چقد عاقل بوده

با تجربه۱۰ سال حقوق خوندن و دفتر وکالت کار کردن میگم کاش قبلش فکر میکردی که فعلا اقدامی نکنی حال‌ که کردی بذار تمکین بگیره برات اونوقت میتونی برگردی خونه با حکم دادگاه

منتی هم نداره اگه با حکم تمکین برگردی خونه ولی من همیشه گفتم و میگم هیچوقت اینقدر زود شونه خالی نکنید زیر بار فشار زندگی
زندگی همه پر از مشکلات فقط برخورد آدمها با هم فرق داره

😑چرا پیامام پاک میشن

میگه بچه ارزش نداره اگه بچه ارزش نداره بچه نیار انگار بچه رو همسایه زاییده به زور داده ما

سلام مجدد دوستان

ببخشید پسرم کار داشت رفتم بهش برسم

سلام عزیزم

خانوادت چی میگن عزیزم

کلی نگو دیگه
چون اینجا کسی نگفت من این کارو میکنم یا نمیکنم
شما میگی باهم زندگی کنن،حتی اگه هر روز دعوا باشه،حتی یادمه کتک کاری هم داشتن،نظرتون اینه به هر قیمتی شده بمونن پای بچه هاشون کل حرف شما اینه
کل زن ارزشی نداره
برو پیامارو بخون خودت هرچی از فاطمه پرسیدی که بلکم یه اخلاق مثبت در این مرد پیدا کنی نبود که نبود
والا من از پیاماشم حس نکردم که وابستگی هم حتی بهش داشته باشه خود فاطمه
اینجا هم تبادل نظره وگرنه به حرف من و تو که عمرا گوش نمیدن که

شوهر من نه برای من شوهره
نه برای پسرم پدر
نه برای مادرش پسر
نه برای خواهرش برادر

ازین مطمینم زندگی بعد از طلاقم ازین زندگی راحت تره

و حس میکنم این حال روحی من تو این برهه زمانی چیز عادی باشه

پس دودل بودن وشکت برای چیه 🤔

اینطوری فکر میکنی نمیدونی با یه بچه چقدر سخته اسم بیوه روت بیفته دندون مردهای هرزه تیزتر میشه برات

به خاطر شرایط الانمه
چون دارم جدا میشم
در هر صورت قول بچه ها آدم به گل و گیاه عادت میکنه شوهر که بالاخره زندگی مشترکی بوده

خانوادت چی میگن

شوهرت بهت خرجی میده پول میده برای خودت؟

نه اصلا غلط میکنه کسی بد نگاه کنه
سه تا داداش دارم مث کوه پشتمن

میگن جدا شو
و تو این دوره خیلی هوامو داشتن همه جوره

بعدهفت سال بچرو گرفت میخوای چی کنی

نظر هرکی برا خودش محترمه
من به هیچکس نمیگم طلاق بگیر چیزی بندازم گردن خودم من برا زندگی خودم حق تصمیم گیری دارم
من نمیگم به هر قیمتی بسازه من میگم خودش برا زندگیش تصمیم بگیره خودش شوهرشوبهتر میشناسه
شماهم بهش میگی فقط طلاق بگیر شاید در جریان خیلی چیزا تو زندگی این خانوم نباشید
برا بچه هم خوبه خودتون میگید بعد هفت سال از مادر میگیرن بعدش اون بچه چیکار کنه؟
من با کسی بحث نمیکنم نظرمو بهش میدم هیچکسم کاری به نظر منوشما نداره خودش راهشو انتخاب میکنه

بعدهفت سال بچرو گرفت میخوای چی کنی

تا بودم خونه اش نه
الانم نه
خودم شاغلم

من خیلی هارو دیدم جدا شدن و پشیمونن و نیگن کاش با یه بچه نمیومدم خونه پدرم میدونی چرا چون تا یه مدت عزیزی بعدش حوصلتو ندارن بخاطر اینکه قبلا از اون خونه جدا شده بودی

فاطمه خودت بهتر شرایط زندگیت میدونی اگه میدونی این زندگی برات زندگی نمیشه تصمیمت بگیر

حالا شاید تا هفت سال دیگه شوهرش و ننه شوهرش باهم رفتن زیر خاک
از الان دارین دلشو خالی میکنین بعدا چی میشه؟

سلام عزیزدلم من به عنوان کسی که پنج سال اول زندگی گذروندم چون اگه درجریان باشی پنج سال اول زندگی قسمت پر چالش هست میگم بشین باخودت حساب کتاب کن آقای ایکس همسرمن چ قسمت های مثبتی داره همه روزهازندگیمون دعوابود یاماهی یکباربود تو اون زندگی نقش ات چی بود به مشکلاتت دامن میزدی یا با سیاست سعی درتغییرجهت زندگی ات داشتی توباخودت صادق باش
درنهایتم منم بانظردوستان موافقم بهتره منتظرعکس العمل ازطرف همسرت باشی مردها دیرمیفهمن چ غلطی کردن فهمید با یک تعهد خوب برگرد سر زندگیت ساختن یک زندگی سخته و خراب کردنش لحظه ای
من زندگیمو ازخرابه ب شکرخدا ب آبادی تبدیل کردم و حالا میفهمم نباید به نسخه خاله خانباجی های اوما و بقیه جاها که کیف میکنن زندگی خودشون بهم بریزه و خودشون باشوهرها پلشت شون رندگی میکنن و به به چه چه میکنن توجه کرد واگرنه الان من باید خونه پدرم میبودم همسرم با بچه من و همسرجدیدش بود

فقط آدم با یه راه می‌تونه خونه جدا داشته باشه از پدرو مادر چکار داشته بااش سخت نمیشه ولی خونه پدرو مادر واقعا یه مدت چون اون آزادی راحتی رو‌ادم نداره هرکارکنه

خوب پس چرا دودلی؟

تا هفت سال هنوز کلی وقته
شوهر من اینقد بی مسیولیته از پس خودش برنمیاد
بچه شو یک ماهه ندیده واسش مهم نیست
نهایتا مقداری از مهریع مو میبخشم

من میگم صبر کن یه مدت بذار به خودش بیاد

واقعیت زندگی ربطی به خالی کردن دل نداره اون خودش هم می‌دونه از قانون

هیچکس برای ترسوندن مهریه و نفقه اجرا نمیزاره اگه مایل به زندگی باشه

ببین نگار بچه ها میگن با یه بچه
یا فلانی تو اوما با وجود خیانت برگشت
یا زندگی با بچه تو خونه پدر سخته
ولی من نمی تونم زیر بار یه آدم برم
اصلا آدم کوتاه اومدن نیستم
شاید یکی بتونه ولی من نمی تونم
اینکه شوهرم معتاد نیست خیانت نکرده سر کار میره درست ولی از خوبیاش هیچی مال من نیست
آخرش بسازم پیر میشم کی قدر منو میدونه

قرارهم‌نیست بچه کلا مال فاطمه باشه از خونه باباش نیاورده که
بعد از هفت سال کلا نمیگیرن بهش ندن که!!! اونم پدره شاید بعد از هفت سال اصلا نیومد دنبال بچش همونجور که یکماهه اسم بچه رو نیاورده

خیلیا میزارن
من یا شما ندیدیم دلیل بر نبودنش نیس

چه اصراریه حتما حتما باهرقیمتی زندگی کرد؟؟؟ شان و شخصیت هرکسی یه معیاری داره شاید ایشون تو زندگیش شخصیتشو له شده ببینه و نخواد ادامه بده
معیارهای هرکسی به درد زندگی تودش میخوره یه نسخه رو واسه همه نپیچین لطفا

من دیدم کلی زن میذارن رفتم دفتر قضایی ازشون می پرسیدم میگفتن برای ترسوندن مرد میداریم

شوهریم با مهریه اجرا گذاشتن آدم شد و سر عقل اومد میخوام اصلا نیاد

شرایطت خیلی سخته فاطمه واقعا
اگه نمیتونی واقعا زندگی کنی و حس میکنی به اخرخط رسیده و شوهرت درست بشو نیس جدا بشی بهتره برا زندگی خودتو پسرت پس عزیزمن همون کاری که میدونی درسته انجام بده

واقعیت من دلم نمیاد به کسی بگم طلاق بگیر بخدا اصن به زبونم نمیاد بگم خودش عقل داری درک داری بهترین تصمیم برا خودتو پسرت انشالله میگیری

ان شالله

باقسمت آخر حرف ات کامل موافقم هیچ نسخه واحدی برای زندگی دونفرنیس اما بنظرمن تلاششو بایدواسه درست کردن زندگی بکن ک پیش وجدانش و بچه اش شرمنده نباشه تلاش کردنشد اونموقع کبریت بزنه ب این زندگی

اهان
پس به نظر هرکس برمیگرده
من شخصا مردی که از ترس مهریه بیاد باهام زندگی کنه رو سر ساعت نه میزارم دم در
یکی مهریه رو اهرم خودش میکنه خرش بره
اینجوری بگید بهتره
چون مسلما شدت علاقه اگه از بین نره خیلی خیلی پایین میاد و زندگی میشه از سر اجبار
اعتمادیم نمیمونه

من خیلی تلاش کردم ولی دست تنها که نمیشه
من درست کنم اون به یه حرف مادرش اذیت میکنه
طرف من شوهرم نیست یه خانواده است

یا کلا موافق من باش یا خینتو میریزم🤨🤨🤨

دقیقا حرف من همینه
من همیشه میگم تلاشمو میکنم روزی زندگی نابود شد برگشتم عقب نگا کردم به زندگی بگم من تلاشم کردم و شرمنده خودمو وجدانم نیستم
یه دست صدا نداره برا زندگی باید هردو بخان این وسط تلاش کنن و همه چی درست بشه

اگه یه نفر این وسط نخاد هیچی درست نمیشه

یک چیز دیگه صاحب تاپیک جوگیرنشو نه به حرف من ک میگم برو تلاش کن نه ب حرف کسی ک میگه طلاق بگیرمردی ک ال بل ب دردنمیخوره حدا داداش هات وخانوادتم حفظ کنه اما تکیه صددرصد ب اونا نکن خودت اگه قوی هستی برای تنهایی زندگی کردن بسم الله داداش دامادمیشه ومیره و همسرو بچه هاش ازهمه چی مهمتره
بعد طلاق تو میمونی وجامعه قوی باشی میشی یکی مثل نسیم میرزایی عزیزم ک ادامه تحصیل داداستاددانشگاه و ازدواج موفقی داشت
ضعیف باشی که..‌‌

دقیقا
من شوهر پولی نمیخوام
زندگی توش عشق نباشه میخوام چکار
آدم باید با عشق برای زن و بچه اش کار کنه نه با اجبار

فاطمه جان شما هم بهتر بود تایپک بزنی میخوام جدا شم روحیم بهم خورده سردرگمم
وگرنه که به حرف کسی نیستی از اول تایپک که چه عرض کنم از وقتی میشناسمت مایل به طلاقی

طرف میبینه چاره ای نداره میگه شاید مهریه بذارم اجرا بلکه آدم بشه چون پشتوانه ای نداره خیلی ها به همین خاطر میذارن ولی کلا مردی که بخاطر پول و مهریه نفقه برگرده واقعا بدبخت کلا مردا مالشون براشون خیلی مهمه 😑😑

یک چیز دیگه صاحب تاپیک جوگیرنشو نه به حرف من ک میگم برو تلاش کن نه ب حرف کسی ک میگه طلاق بگیرمردی ک ال بل ب دردنمیخوره حدا داداش هات وخانوادتم حفظ کنه اما تکیه صددرصد ب اونا نکن خودت اگه قوی هستی برای تنهایی زندگی کردن بسم الله داداش دامادمیشه ومیره و همسرو بچه هاش ازهمه چی مهمتره
بعد طلاق تو میمونی وجامعه قوی باشی میشی یکی مثل نسیم میرزایی عزیزم ک ادامه تحصیل داداستاددانشگاه و ازدواج موفقی داشت
ضعیف باشی که..‌‌

دقیقا
کلمات پیدا نکردم برای این حالم😭

اگه تلاش کردی پس باهمین رویه ادامه بده اما یک جای کوچولو واسه برگشتت تودلت بذار شاید همین دیشب متوجه اشتباهاتش شده وعاقل بشه

واقعامادرش نمی‌فهمه که داره زندگی پسرش خراب میشه آنقدر نفهمه🤔😒

نه خانواده من همون متاهلاشم هوامو دارن
از شوهرم خیلی بیشتر دلشون میسوزه برای من

وقتی بر میگرده که من با خودم کنار اومدم
کلا آدمیم سعی میکنم زیاد تو یه اتفاق آزار دهنده نباشم

ببین شما بری از همسرتم بپرسی من مهریه امو بزارم اجرا چیکار میکنی،میگه من مهریه اتو که میدم طلاقتم میدم،حالا نه همشون نصف بیشترشون
مردای ایرانی اینجورین دیگه
من یکی کلا مهریه امپ بخشیدم به شوهرمم گفتم یه روزی منو نخواستی بگو این برام راحت تره تا اینکه از ترس فلان قدر سکه ریز ریزکی کارتو بکنی و منم خر فرض کنی

دیکتاتور عاشقتم🤭🤭🤭

خب همه موافق این جدایی هستن گویا
چه خانواده شما چه خونواده شوهرتون؟؟ کسی برای رفع این مشکل حرکتی نزده و شما از این دلخوری که چرا انتخابت از اول اشتباه بوده؟

ببیم مهتاب مسلما خانواده شوهرم ناراضی نیستن
چون من چیزی کم نداشتم
منم که مشکل درم با این زندگی
اره انتخابم اشتباه بود
ولی به خودم میگم چرا من؟😭

اینا زیر بار مهریه میرن مردا که بدن اصلا بخدا عمرا همچین عدم تمکین میزنه مرتیکه من خیلی خوشم میاد ازت کلا مردا رو حساب نمیکنی خیلی /😁😁

خب ببین دیگه هرکسی تو زندگیش یه اشتباهی میکنه هممون یه جا ریدیم با این انتخابهای بین بد و بدتر زندگیمون حالا هر کی به یه نحوی اشتباه میکنه دیگه انقدر خودزنی نکن کاریه که شده ازین به بعدشو درست تصمیم بگیر

چون تو جدایی این چیزا عادی این سوالا برات پیش میاد بخدا منم بخدا خیلی حرصم میگیره ولی قوی نیستم احساسی هستم خیلی ساده ودلسوز واین منو میسوزونه

به قول مهتاب معیار ادما هم باهم فرق میکنه
یکی خیانت میبینه میمونه زندگیشم میکنه
یکی حتی نمیتونه پنهوون کاری رو تحمل کنه میره
کلا مردا رو جدی نگیرین به خدا اینا تا شمارو از دست ندن نمیفهمن چی دارن از دست میدن که دوره ی سوگشون بعد از دست دادنه

واقعا لایک 👍👍

ان شالله بتونم اروم باشم

لطف دارین

پشیمونی اون واسم من مهم نیست
خوشبختی خودم بعد جدا شدن مهمه
ولی سمیرا همش ته دلم میگم یعنی این آدم پشیمونم میشه؟

خب خداروشکر ازته دل دعامیکنم اتفاقی واست بیفته که هم ب نفع گل پسرت باشه هم خودت❤️

کلا مردا غد هستن 😕الان برای فاطمه نرفته بود مسافرت مگه عوض اینکه بیاد دنبال زن وبچش 😑

چنان به پات بیفته بعدا خودت تعجب کنی فعلا اولدورم بولدورم داره بادش که خوابید بعد یادش میاد که نباید جای سفت میشاشید

از این بابت میگم عاقل بود که گفت نمیخوام تو جنگ و دعوا باشن بچها، پسر بزرگش چون شاهد تمام دعواها بود تا سه سال بعد طلاق هنوز بچه دچار تنش بود. تا داییم دوباره داماد شد و به قول بچها مامان زهرا (خانم دوم) درمان بچهارو شروع کرد و چقدرررر اروم شدن.
بچه هارو گذاشت و رفت چون نمیتونست شرایط ایده آلی براشون فراهم کنه، نمیتونست چند سال جای خودش نگه داره و این وابستگی بیشتر بشه و بعد دل بکنه. اره به نظرم واقعا عاقل بود

دقیقا آفرین 👍

شک نکن میشه

فعلا فک می‌کنه چون همه دورو برشون خوبه ولی بخدا ول کنی مامانش هم پرت میده از خونه بیرونش ولی چون هنوز سرش به سنگ نخورده نمی‌فهمهه خبر وگرنه مادر بعد طلاق پسر مگه می‌تونه پسر رو تحمل کنه نه بخدا

اون اگه قدرت فکر کردن داشت که زندگیش به اینجا نمیرسید..

بچه رو خودمون به این دنیا دعوت میکنیم و تا قیام قیامت مسئولیم. و از همین جهت اگر روال زندگی از دستمون در رفت یا نتونستیم به هرررررر دلیلی به زندگی ادامه بدیم قرار نیست این بچه تباه بشه تو این زندگی، و با خودمون به ته چاه بکشیمش و من معتقدم، این عقیده شخصی منه و به کسی تحمیل نکردم و اول جمله ام گفتم (به نظر من) بچه انقدر ارزش نداره که به خاطرش خودمو از بین ببرم و بگذارم زیر پا. چون کسی که نتونه خودشو دریابه نتونه به خودش کمک کنه به اون بچه هم نمیتونه کمکی کنه

کلا مردا مثل بچه میمونن از بچه هم کمتر هستن غددلجباز حرف حرف خودشون مازنا هستیم اینارو تحمل میکنیم

خانومایی که پسر دارین توروخدا پسراتونو مامانی بار نیارین
اعتماد به نفس بدین
از یه سنی به بعد اجازه ی تصمیم گیری بدین بهشون
بزارید باهاتون مشورت کنه ولی تصمیم رو به عهده ی خودش بزارین
آینده اشون رو از بچگی تباه نکنید
اینا قراره تکیه گاه بشن

متاسفانه دلسوزی نا بجا یاد دادن های الکی پر کردن هاشون گند زده به زندگی همه واینا همه از ناآگاهیشون بوده که نه مطالعه کردن دونستن نه گذاشتن بچه هامون زندگی کنه نه راه وچاه به بچه هامون یاد دادن

دختر و پسر نداره
ولی لوس کردن و تامین فوری خواسته های بچه ها اصلا خوب نیست و اونا رو پرتوقع و بی مشئولیت میکنه

ممنون دوستان که همراهم بودین
دعا کنید برای حال دلم
وگرنه من به خودم برای درست کردن زندگی پسرم و خودم ایمان دارم

حتی تو سن پایینم مسیولیت بدین
شوهر من من ازش جدا میشم آخرشم مال بد بیخ ریش صاحبشه
باید برگرده به مادرش

منم میگم بارها و گفتم به خانواده ام پسر گلم با موافقت منو پدرش به دنیا اومد پدرش جا زده نمی تونه من میخوام و میتونم بزرگش کنم

سلام عزیزم

تصمیم خودت چیع

اون ک فعلا نیومده بنظرم تابری پیش مشاورهای دادگاه خودت یا ی مشاوره صحبت کنی طلاق اصلا اسون نیست همه فکراتو کن بعد دنباله شو بگیر
از همه مهم ترم خودتی بعد پسرت
ببین میتونی بامردی ک خودت تعریف کردی چجوریه ادامه بدی یان ؟
هیچکس اینجا نمیتونه بهت بگه ادامه بده زندگیتو
یاطلاق بگیری چون هیچکس اینقدر ب زندگیت واقف نیست
خودت بشین فکر کن ن فکر ی هفته ای یا یک ماهه الان سرلجید هردوتون
بشین بایکی ک دانششو داره صحبت کن
بچه هام خوب راهنمایت کردن

نمیدونم چرا 😂😂😂😂

توی اوما زیادن خانم هایی که خیانت شده بهشون اولش داغند کلی درددل و خط نشون وراهکارمیخوان اخرش میبینی شوهره مخشو میزنه جالب اینه آخرش توجیه میکنه کارشوهره رو وهمه چی گردن مردم و اطرافیان و این واون میندازن تازشم چقدرم دلشون به شوهر و زندگیشون تنگ میشه... ادم اصلامیمونه چی بگه

دقیقا دقیقا دقیقا....

بعدشم باردار میشه رو جا گذاشتی

علی الخصوص توجیهای بعدش که کاملا مرد بی گناه میشه و بقیه از حسادت اینکارو کردن😑

چشمشون کردن چشمممممم😂

ان شاالله هیچ زندگی داغون نشه
چندروز پیش همکارای شوهرم رفتن بررسی صحنه
دوتا دختر ۳ساله و ۸ساله تو ماشین مرده بودن باباشون بهشون سم داده خودشم‌خورده بیمارستانه
مادرشون ولشون کرده بوده

دقیقا

😂🤣🤣🤣

وای بچه های بیگناه فقط😟

الهی 🥺 روانی چجوری دلش اومد، حالا هیچکاریشم نمی کنن چون پدره