Ooma
پرسش (1402/04/06):

با دروغ گفتن همسر

سلام‌خانما همسرم دیروز بهم دروغ گفت قرار بود بره درمونگاه بپرسه ببینه دکتر هست الکی گفت رفتم دکتر هست
رفتیم میبینم نیست منشی میگه کی گفته امروز دکتر هست بعد ازش میپرسم میگه نیومدم این بار اولش نیستا قبلا هم دروغ گفته
خیییییییلی ناراحت شدم ولش کردم اومدم خونه خواهرم
شما بودید چیکار میکردین؟
میخوام به بابام بگم

سلام عزیز من معذرت می خوام اما چرا عين بچه‌ ها شکايت می خوای پیش بابات ببری ! من جای شما بودم باهاش صحبت می کردم ببينم دلیل‌ چيه و با هم درستش کنيم تازه‌ اينجوری اعصاب بزرگترها خراب می کنيد
بابت هرچی که قهر نمیکنن دختر خوب
این چیزا که قابل حله و بیخ دار نیست رو خودتون حل کنین
خدای نکرده مشکلات بزرگتر رو به والدین بگین
سلام عزیز دلم اول باهاش حرف بزن ازش بپرس چرا؟وکجا بوده؟اگه جواب نگرفتی اول از پدر یا برادرش کمک بگیر
سلام عزیزم درسته دروغ اونم چنین بار باعث بی اعتمادی میشه ولی بنظرم اگه قصد دروغگویی داشت میتونست نره و به شما بگه رفتم گفت دکتر نیست
نه اینکه شما رو ببره
شاید در قبال کاری که شما ازش میخوای وقتی انجام نشه عکس العمل خوبی از شما نمی بینه و بخاطر اینکه اوضاع بدتر نشه متجر میشه که یه حرفی از خودش در بیاره
کار شما هم اشتباه بود که بخاطر همچین موضوعی همسرت رو ول کردی رفتی پیش خواهرت
حالا اگه این اشتباه از جانب شما پیش میومد همسرت باید فکر کنه شما دروغگویی
من خودم یه بار نوبت گرفتم پیش دکتر گفت ساعت ۴ بیا همسرم منو برد با در بسته مطب مواجه شدیم نگو دکتر زنگ زده نمیام منشی هم در مطب رو بسته رفته بدون اینکه حتی اطلاع بده یا در قبال بیمارایی که وقت داده خودش رو مسئول بدونه زنگ بزنه یا جواب تلفنش رو بده
بنظرت باید اون لحظه همسرم به من تهمت دروغگویی بزنه
احتمالا وقتی راستش رو میگفته واکنشت تند بوده برای همین رو آورده به پیچوندن
البته دروغ دروغه و شنیدنش اونم از طرف شریک زندگی خوشایند نیست
عزیزای دل ممنون از راهنماییتون
از قبل هم‌خیلی بدقولی میکرد همش میگفت کار دارم نمیرسم
پریروز گفت نمیرسم گفتم‌هرموقع
خواستی بریم دیروز گفت بریم
ولی باحرفاتون آروم شدم
ازنیاز داشتم شخص بی طرفی راهنمایی کنه
بله بدقولی کم ندیدم ازش منم بی جواب نذاشتم
شکایت نه میخواستم یه نفر غیر خودم باهاش صحبت کنه شاید اثر کنه
برادرش که مشکلات زیاد داره😅😂
باهاش حرف بزن اگه گفت باشه ودیگه دروغ نمیگم و قبول کرد بگو مرده و قولش
اینا که دروغ نیست خواهر حتما دروغ نشنیدی
🤣🤣
هیچ کسی بهتر از خودتون دوتا نیس برای مسائل زندگي هيچ کسی وارد نکنيد چون‌ نمی دونن حتی قضاوت بی جا می کنن و احترام‌ قبل بین اون دونفر ديگه مثل سابق نمی‌شه
بدبخت هوا گرم بوده فکرم نمیکرده دکتر نباشه نرفه 🤣🤣🤣شانس نداشه خب
بنده خدا گفته دوبار نرم بلاخره دکتر هست الکی میگم رفتم
مسئله رو برای خودت بزرگ نکن مثبت فکر کن
خخخخخ
همیشع هم‌مچشو گرفتم 😅
خب این بده


میگم‌مگه چقدر ازم میترسی که دروغ میگی من چیکار کردم
میتونی یه کاریم کنی عین خودش بهش دروغ بگو تا بفهمه چقد بده
شایدم ترسش ازتو باعث شده هردفعه دروغ بگه بهت...
سعی کن فضای آرومی همیشه براش مهیا کنی تا حقیقت رو بگه
بعضی مردا حوصله قشقرق بعدشو ندارن ترجیح میدن خیلی راحت دروغ بگن که به خیال خودشون اون لحظه آرامش و بخرن واسه خودشون فکرشو نمیکنن ممکنه بعدش اوضاع بدتربشه
دقیقا دیدم مردی که از زنش میترسید کلی دروغ می‌گفت هم زن دروغگو شد هم مرد برای همین دروغ به اطرافیان هم که گفتن زن و مرد زندگیشون پاشید کلا سر همین دروغا
نه این روش بدتره
بله اصلا کار درستی نیست
الان شما اگه اینو به بحث بزرگتری تبدیل کنی
مثال اینکه خونه رو ترک کردی رفتی خونه خواهرت یااینکه میخوای به بابات بگی
این خودش یعنی اجازه نداری هیچوقت به من حقیقت رو بگی چون ممکنه با واکنش بدی ازطرف من روبرو بشی
شوهر منم خیلی دروغ میگه واقعا خیلی ناراحتم میکنه 😭
شوهر منم همینه دروغ میگه اصلا رو حرفش نمیشه حساب کرد الان یه چیزی میگه فردا یه چیز دیگه . یا بعدها از حرفاش میفهمم فلان مورد دروغ گفته .من که نتونستم کاریش کنم ایشالا تو بتونی
با مثلاً یه اتفاقی افتاده خییلی هم مهمه ها ولی من از بقیه میفهمم خودش چیزی نمیگه بهش هم میگم میگه یادم رفته یا مهم نبوده ک. کلا اعتقادی نداره راجب مسائل باهام حرف بزنه 😐
وای عزیزم شوهر منم اینجوریه در مورد زندگیمون با خانوادش و دایی اش مشورت میکنه تصمیم میگیره نتیجه نهایی رو بهم میگه اکثرا هم نمیگه از اینو اون می‌شنوم قبلنا منم دعواش میکردم ولی بعد یه مدت منم مثل خودش رفتار کردم دیگه داره خوب میشه
حالا من امشب باهاش صحبت میکنم به قول دوستان ببینموچی میشه

سوالات مشابه