Ooma
پرسش (1402/03/07):

امشب شب آخری که دلبندم مهمان دلمه

نمیدونم چجوری باید ازش خداحافظی کنم،

مرسی از اینکه تجربه تو گفتی، حتما همین کارو میکنم ❤️
پارمیس جان خوبه عزیزم؟
من ۲۴ هفتم تموم شده بود شادی
بعد نشتی کیسه آب داشتم هی میگفتن نیس الکیه
بعد که افتادم تو پروسه سقط فهمیدم که بچم مشکل شدید قلبی هم داشت
روزای بدی بود اوایل کرونا
قرنطینه شهرا
من نمیتونستم تا شهری که دکترم هست با آرامش برم
از ترس کرونا من سونو آنومالی رو ۲۰ هفته انجام دادم اما یه ماه کاراش طول کشید تا بتونم مجوز بگیرم .حین مجوز گرفتن کیسه آبم نشت کرد میتونستن یه کاری کنن برام اما فرستادند دوباره دنبال کاغذ بازی
۶ ماهم کخ داشت تموم میشد گفتن برو سقط کن
شکر خدا جایی هستی که انقد درک دارن که زودتر کارتو انجام بدن
باورت نمیشه شادی یه دکتر عین فرشته پیدا شد رفتم برام تموم سونو هامو زد ۱۸ هفته
زد که بهم مجوز بدن مثل فرشته سر راهم سبز شد کمک کزد بهم خدا خیرش یده
ممنون عزیزم خدا رو شکر بهتره پارمیس هم وقتی تو بیمارستان بود گفتن نهایتا تا دوسال یا سه سال عمر میکنه اونوقت بود که گفتم خدایا ببخش که بخاطر دوقلوها همیشه ناشکری کردم حتما خیری توش بود که رفتن حالا پارمیس کلی زجرش میدن بعد بخواد بمیره اگه قراره اینجوره نزار از تو این بیمارستان بیاد بیرون دیگه که اومد بیرون حالا مطمعنم برام میمونه دیگه که خدا بهم داد چون جالبش این بود دکترا گفتن بچت جون سخته با این شرایط بچت زنده نمیوند حالا خدا رو شکر بهتره پس تو هم زیاد خودت رو اذیت نکن اگه سونو وازمایش تشخیص نمیداد بایدیه عمرمریض داری میکردی
ممنونم همینطورخدا دخترنازنین توروهم حفظ کنه
مهم اینه الان یکی یه کپی از خودمون داریم
شبیهتن بچه هات
انشالله شادی جانم به وقتش تو دلی سالم بیاد براش
وای چقدربد ک انقد کارتو طول دادن من یک هفته ای همه کارهام‌تموم شد دوتا سونو دوتا نامه پزشک اطفال بک نامه متخصص زنان ودرنهایتم پزشک قانونی بستری بیمارستان
الهی آمین این غم باتولد یک بچه دیگه خیلی کمرنگ میشه
تو بیمارستان بودم یه خانمی یه دختر دوساله داشت کاملا معلول وچقد زیبا
مادره میگفت سالم بود حتی تا ۵ماهگی
غلت خورده .خندیده بعد یهو هیچ تکونی نخورده بردن دکترگفتن کاملا معلول گفت الان دو سالش ولی چون سیستم ایمنی بدنش ضعیفه ۱۰بار تاحالا بستری شده هر بار۲۵روز بیمارستان بودم گفت کل زندگیم .جوونیم .همه چیزام نابودشده واقعا سخته
بازم خدا رو شکر کن ایشاالله خدا بهترینش رو بهت میده گلم
من چون ار آنومالی گذشته بود گفتن ۲۰ هفته روح دمیده شده مجوز نمیدادن
هرچی دکتر میگف برو شیاف بزار یه لکه که ببینی بستریت میکنن احتیاجی به پزشکی قانونی نباشه کیسه آبم نشت میکرد اما نمیترکید یا خونریزی نکردم
چقد پیاده روی چقدر کوه نوردی
دیگه آخری یه دکتری پیدا کردم تاریخ سونو هارو پایین تر زد که بشه
مهشید من بخاطر اینکه در مطبشون تخته بود سونو نرفتم
از ترس کرونا هیچ سونویی درست باز نبود
بعد میگفتن باید بری پیش معتمد ما سه روز تا غروب رفتم نشستم تا نوبت دادن بهم
کلا سونو تاییده نزدیک ۱ هفته طول کشید
بعد زد ۲۴ هفته که دیگه دکتر باهاش هماهنگ کرد زد ۱۹ هفته
چن تا اکو قلب جنین رفتم شیراز مجبور بودم برم بیمارستان مطبا نبودن
خلاصه روزای خاکستری بود برای خودش

انشالله عزیزم♥️خدا بچهاتو حفظ بکنه
بعدم بچم درشت بود هول و هوش ۱ کیلو اینا
میگفتن حتی به ۲۴ هفته هم نمیخوره
چمیدونم قسمت نبود یا هرچی گذشت اون روزا
خدا به دل شادی جان صبر بده
خدا به همه خانومای تلزی که این روزا رو تجربه کردن فرزند سالم ببخشه
خیلی متاسفم واقعا برای ماجرایی ک بهت گذشته اره شکر حداقل اینجا مسولیت پذیر هستن و استرس کم کاری و اهمال ازشون ندارم
آره من همیشه میگم کاش به اون روزایی برگردم که‌دغده هام کوچیک بودن و وقتی بهشون می‌رسیدم خوشحالی تموم عالم رو داشتم ولی سر قضیه بچه فهمیدم که سنگین ترین اتفاق هم بیفته تو‌ باهاش کنار میای شده گریه کنی زجه بزنی همه اینکاررم بکنی بازم بلاخره باهاش کنار میای ولی خاطره تلخش هیچوقت از دهنت پاک نمیشه مثل الان من که با قضیه سقطام کاملا کنار اومدم ولی خب هر وقت بهش عمیقأ فکر میکنم حس بغض و گریه دارم
عزیزممم🥺😭بچه کوچیک چه گناهی کرده آخه
چرا تو ایران باید حتما 18هفته باشه اینجا هشت ماه و نیم رو هم سقط میکنن
امیدوارم 120سال با سلامتی زیر سایه ت زندگی کنه
چون قانون هست که بعد ۱۸ هفتگی بهش روح خدایی دمیده میشه و اجازه کشتن و سقط کردن موجودی که روح داره نیست حتی اگه سالم نباشه 🤦
حالا من اوایل لک داشتم دوماه استراحت تقریبا مطلق بودم هی فرت و فرت لکه میومد، آدم بخاد چیزی اتفاق بیفته مگه پیش میاد میدونی چن لیوان زعفران خوردم دریغ از یک لکه
اینجا تا 12بری سقط حتی ازت میپرسن چرا، ولی بعدش باید دلیل پزشکی باشه ورضایت همسر هم واجب نیست
*نمیپرسن چرا
طبیعتا توی غربالگری باید مشکلات قلبی رو تشخیص میدادن
نه اینجا کاملا متفاوته حتی منی که جنین هام اصلا زنده نبودن باید سقط میکردم گفتن باید همسرت بیاد امضا بده 😑دور از جون بمیری هم باید صبر کنی شوهرت اجازه بده تا بمیری 😂
خیلی سخته اینجوری، آدم بدبختی خودش کم نیست برای چیزای مسخره هم باید بجنگه، چقدر زنای خودمون مظلومن واقعا
ولی من باز خدارو شکر میکنم که برا من خودش ایست قلبی کرد و تموم شد وگرنه اگه میموند داستانای غربالگری و ریسک رو منم باید تجربه میکردم تا صد درد مطمعن بشم که مشکل داشته و با درد بیشتری این پروسه طی بشه باور اینکه بچه آدم سندرومی باشه از میان هزاران بچه سالم واقعا دردناک و گاهی نفرت برانگیزه
خیلی خیلی برات خوشحالم الان بچه تو داری، فقط آدمای همدرد میدونن چی به سرشون اومده، خدا حفظش کنه، شما هم روزای سختی داشتی دورت بگردم
فاطمه جون من همسرم در تمام این مدت فقط دعا می‌کرد هر مشکلی باشه فقط سندروم داون نباشه وقتی باهام تماس گرفتن بهش زنگ زدم نمیتونست حرف بزنه، نمیدونم چرا اینقد براش سخت بود این بیماری، از اون روز یه جوری سکوت کرده که میترسم
هوووف باز میدونسته سندروم چیه اصلا چطوریه به ما از آزمایشگاه زنگ زدن البته تلفن همسرم گفته بودن جنین دختر مبتلا به سندروم ترنر بوده اصلا نفهمیدم اومد به من گفت اینو گفتن و منی که میدونستم این چیه قفل کردم یه لحظه 🤦نتونستم بهش توضیح بدم رفت تو نت سرچ کرد نمیدونم عکسارو دید یا چی دید بیچاره رنگش شد عین گچ دیوار چند روز کم حرف شده بود همش میرفت تو فکر می‌گفت چرا باید همچین اتفاقی برا من بیفته هنوزم که هنوزه میگه نکنه باز مثل اون دفعه بشه راستش خودمم میترسم
سلام شادی جان، عزیز دلم برات دنیا دنیا صبر آرزو می کنم.گلم اگه اپیدورال هستی،زیر سرت بالش بلند نزار، سرت و گردنت رو تکون نده،نسکافه بخور خیلی تاثیر داره.هرچقدر روز اول بعد اپیدورال،کمتر سر و گردن تکون بخوره و کمتر صحبت کنی عوارضش زودتر میره.
اره آدم دلش میسوزه ولی خوبه شما نتیجه آزمایش تون تایید کرده که مشکل برحسب اتفاق بوده، امیدوارم ایندفعه فرزند سالم تو بغل بگیری مثل مامانای مهربون اینجا بیای با سرانجام خوبش بگی عزیز دلم
مردا خیلی میریزن تو خودشون من تا تونستم گریه کردم ولی اون اصلا گریه نکرده تاحالا حداقل من ندیدم بقول تر بیشتر از سکوت و گوشه گیریش ترس داشتم نمیزاشتم تنها بمونه که مبادا بلایی خدا نکرده سر خودش بیاره تو هم تنهاش نزار سعی کن با هم دیگه این درد رو تسکین بدین تو تنهایی نمونید
بعد زایمان منظورت بالش نذارم؟
قربونت بشم عزیزم انشالله شما هم اول از همه با این درد کنار بیای بعدش اتفاقات خوب برات رقم بخوره
ولی مگه این اتفاق هم برا شما شانسی و تصادفی نبوده؟
اگه تو فامیلا ندارید همچین موردی قطعا تصادفی بوده و هیچوقت دیگه تکرار نمیشه
من متاسفانه شوک این اتفاق برام خیلی زیاد بود نتونستم دلداریش بم
اره عزیزم خیلی تاثیر داره.
نداریم ولی میگفت شاید چیز پنهانی بوده که با چشم رویت نشه، نمیدونم من که برام مهم نیست
آها چه خوب که گفتی، اصلا نمیدونستم، مرسی، عزیزم شما آمنیوسنتز رفتی؟
این حرف رو دکتر ژنتیک به من هم گفت ولی خب کاریوتایپ دادیم و سابقه فامیلی کاملا چک شد چیزی نبود و جواب همشون فقط تصادف و شانس بود!
آدم خیلی زورش میاد تصادف باشه باور کن من بیشتر تسکینم میده بگن مشکل بوده و خبر نداشتین تا بگن بدشانسی
عزیزمم یه درد آدم از پا نمیندازه ولی آدم قوی تر میکنه از خدا میخوام قوی تر بری جلو و طبیعی باردار بشی
ممنون دوست خوبم
عزیزم این که میگن بعد فراموشش میکنی درسته ولی تا فراموش کنی زمان میبره من هنوزم بعد۳سال سقط،۱۸خرداد، روزی که زمان زایمان تعیین کرده بودن، گریه ام میگیره، با این که بعدش زود باردار شدم ولی همش یادم بود، اگه الان بود چند ماهش بود، ‌
بهم میگفتن ناشکری میکنی چون درک نمیکردن، باردار بودم ولی یک تیکه وجودم جدا شده بود.
فدات خواهر گلم 😘
خواهر شوهر خواهر شوهرم دخترش سندروم داون موزائیکی هست باور کن مادرش همیشه میگه کاش خدا از اول این بچرو نمیزاشت تو دامن من بعد از اون دختر دو تا دختر سالم بدنیا آورده ولی متاسفانه همه زندگیشون شده رسیدگی به اون دختر من وقتی میبینمش واقعا ناراحت میشم فک کن ۱۸ سالشه ولی اصلا مشخص نیست
🤦👌
تازه سندروم موزائیک خیلی بهتر از نوعی دیگه شه بچه یه رشد نسبی قابل قبولی داره، وای کلا بچه مریض داشتن سخته
دقیقا، زمان فقط آدمو بی حس میکنه وگرنه فک نکنم دردی باشه فراموش، شدنی...
تخم شوید تنبلی میاره گلم
شادی جان غمت عمیقه باور کن آدم نمیدونه چی بگه که یزره از بار غمت کم بشه این چند وقت همش به فکرت بودم و توی تاپیکا دنبالت بودم پیش خودم گفتم حتما خیر بوده ک نیستی
فقط میتونم بگم خدا به دلت صبر بده منم همچین غم بزرگی تو دلم دارم که هیچوقت نتونسم فراموش کنم شبی نبود که به یادش نباشم من رفتم بچه ۲۶ هفتم رو دیدمش تمام جزئیات رو توی ذهنم و دلم ثبت کردم و باعث شده هر لحظه بهش فکر کنم حتی الان ک خدا بهم لطف کرد و جاش رو برام سبز کرد بازم پیش خودم میگم اگر بود دوتا پسرم الان بزرگ شده بودن .بنظرم نبینیش راحتر کنار میای منو نمیذاشتن برم ببینمش انقد گریه کردم تا ببینمش ولی الان هربار یادم میفته دلم آتیش میگیره فک میکنم نبینی راحتر کنار بیای...
ودر آخر خدا بهترینا رو جلو راهت سبز کنه انشاالله
شادی جان ما هممون کلا درکت میکنیم من خودم وقتی گفتن سقط باید بکنی تو سونوگرافی کل بدنم سرد شد عرق میکردم ولی بدنم سرد بود
توخونه کلی دارو گیاهی خوردم روزی ۴ تا لیوان دارو گیاهی
انقدر تلخ بود که بزور میخوردم ولی متاسفانه نمیامد با پای خودم رفتم بیمارستان ۴ تا زیر زبونی گذاشتن نمیامد
اخر بعد ۶ ساعت امدوجفتش موند اونم با یچی مثل سیم چین کندنش بدون هیچ بیحسی
یادم نمیره هیچ وقت اون روزو ولی گذشت برای توهم میگذره سعی کن خودتو الان خالی کنی
بعد بلند بشی برگردی سر روزای اولت الان شوهرت بهت احتیاج داره
سعی کن باهاش کنار بیای میدونم سخته میدونم ولی روز بروز حالت اوکی میشه
از خدا میخوام که به قلب مهربون پاکت نگاه کنه و زود زود جاشو برات سبز کنه
شادی عزیزم امیدوارم خیلی زود دلت اروم بگیره
الهی بمیرم برات 🥲🥲آره واقعا دور از جونت کاش توام می‌فهمیدی به هر حال این درد یهوییه
منم خواهر زاده مشکل داره
طفلی خواهرم ذره ذره داره آب میشه اون بچه که چقدر اذیته بماند
واقعا خدا شادی رو دوست داشته که زودتر فهمیده
آفرین بهت واقعا بزرگترین لطف رو داری درحقش میگنی
عزیزم منم دو تا سقط داشتم , من هر روز که از خواب بیدار میشدم گریه میکردم تا شب ،جلوی شوهرم تظاهر میکردم که برام مهم نیست ،خدا دخترمو بعد ۶ سال بهم داد ،خواستم بگم خیلیا تو شرایط تو بودن تو نه اولی نه اخری ،فقط باید قوی باشه ،دنیا گریه های ما رو نمیبینه ،میگذره و میره ،اگه غصه بخوری و ناراحت بشی فقط شرایطو بدتر کردی ،انشاءالله خدا به حق مهربونیش و بزرگیش دامن همه منتظرا رو سبز کنه برای شما هم همینطور عزیزدلم ،خدا به دلت آرامش بده 🩵
بند دلم پاره شد با عنوان تاپیکت
شادی جان میدونم الان وقت خوبی نیس ولی ازت یک خواهش دارم بعداین سقط مقدمات سفرتوب ایران جورکن این دردانقد بزرگه ک ذره ذره میخوره ادمو بیاایران و ای وی اف کن و قبلش بده جنین هاتوبررسی ژنتیک کنن چون یکبارحامله شدی سریع باردارمیشی
الان شاید بگی مهشید وقت این حرفا نیست یاازبچه و دردسرهاش متنفرم ولی چیزی ک منوآروم کرد بغل کردن علیسان وآیسان من هنوز عزادارفرزند نوزده هفتمم اما غم الانم مثل قطره ای درباره دریاس اون غم اون موقع نابودم کرده بود
ببخشید عزیزم اگه بدموقع اینوگفتم بهت گفتم توخیلی منویاد عمه عزیزم میندازی همونجورک ب اون پیشنهادهام رک میدم خواستم ب توام بگم
عزیزم شما ک تو کشوری جز ایران داری زندگی میکنی چرا طرز تفکرت مث خانومای قدیم ایرانیه ک‌ ۳۶ سال رو پیر میدونن؟
۳۵ شش ساله های الان هنوز مجردن تو این زمونه یا تازه ازدواج کردن بعد شما میگی ن دیگ سنم بالاس ب بچه فکر نمیکنم؟
مامانم با خواهر کوچیکم ۳۸ سال فاصله سنی داره. خواهرم ۳۷ سالشه و هنوز میگه برای بچه دوم زوده چون فاصله ش با دخترم خیلی کمه دخترم اذیت میشه سال دیگ اقدام میکنم.
ناامیدی ها رو از خودت دور کن عزیزدلم.
خدارو شکر ک بیماری این جنین هم ارثی نیست ک بخای برای بعدی نگران باشی.
در اینکه حکمت خدا رو نمیدونیم برای این قضیه اما حتی برای من ک تو شرایطتت نیستم بی عدالتیه اما اینو مطمئنم خدا ب جبران این دردی ک اینجا کشیدی و تحمل کردی ی فرزند صالح و زیبا میبخشه بهت
قربونت گلم راستش خیلی ترسویم سل فری دادم. از آمنیوسنتز خیلی میترسم.
ممنون از همه،❤️
خیره عزیزم، امیدوارم سرانجام هیچ بارداری مثل مال من نشه، با خبرای خیلی خوب از بقیه بارداری لذت ببری! ❤️
بچه ها من قرصو خوردم سه تا بود ندادن بیارم همونجا انگار بیمار روانی دارن آب دادن خوردم علائم خاصی جز دل درد و کمر درد ندارم یکمم تهوع دارم ولی چیز خاصی نبوده تا الان، پرستاره گفت شایدم علائم نداشته باشی تا دو روز آینده.
شادی گیان یانی ففط او ۳ قرصه؟؟
دی ایشالله هیچ نیه
اوان روند علمی تر طی اکن مطمنم به راحتترین شیوه حداقل له لحاظ جسمی و نجاتت ابی
منیش هر وا بوووو ایشی کاملا قابل تحمله فقط کمی نزیک زایمان اذیت ابی اویش هیچ نیه
مسئله قدرت باروری و یائسگی یک مسئله ارثی هست و حتی اینجا هم سن فاکتور محسوب میشه درواقع سن بالای 38رو زنگ خطر بیماری های خاص در دوره بارداری میدونن و بیمه بعد از چهل سالگی هزینه های درمان ناباروری رو بازپرداخت نمیکنه، شما خوش شانسید که توی خانواده ای بااین سلامت بخش تولید مثل به دنیا اومدید، من خواهرم چهل و یک سالشه و درگیر هزارو یک مشکله، همه اینا باهم منو نگران کرده عزیزم.
اره وتی دهانه رحم باز ئه کات، ولی سقطی ناکات
باور میکنی خوشحالم دیگه هی نزدیک تر میشه، من به خوردن قرص حساسیت دارم ولی از اینکه تسریع دهنده پروسه ست همه رو قورت دادم
هنوز نتیجه کامل آمنیوسنتز رو نگفتن برای اینکه منشا این بیماری چیه دو هفته دیگه خبر میدن، قربونت برم برام دعا کن فقط از این الم روحی رها شم❤️
دقیقا چون احساس اکه ی هم زجر خوت له لحاظ جسمی و تواو ابی هم مناله که
منیش احساسم اکرد نقل اخوم 🖤لیرا به من ۱۴ دا دانه قرص واژینال و ژیر زوانیان دا پیم هر بیچاره بوم
خوشحالم بوتو که حداقل داروی اضافه ت پی نادن
انشالله ام چند روژیشه تواو ابی
هوشت به خوتو بی 😘
مه ممنون ماله که م اره تەواو اویت نه فه سیک اکیشم
شادی جان چطوری از حالت بهمون خبر بده؟
درد نداری؟
اتفاقا میخاستم پیام بگذارم
بالا آوردم چن بار
طرف راستم میگیره ول میکنه درد، نمیتونم خم شم
چی بخورم حالم بهتر شه
من بالا نمی اوردم نمیدونم چی بگم
الان بچه ها میان راهنماییت میکنن
البته من مرتب زعفران رو میخوردم
نگران نباش الان بچخ ها میان
البته از عوارض قرصه هست ظاهرا ولی خیلی اذیتم،دستت دردنکنه
عزیزم عوارض قرصه
به من گفتن فقط یه چیز شیرین بخور مرتب هم سرگیجه خم تهوع
بستنی بخورم ایراد نداره
فکر نکنم جون اونم شیرینع
نه یه کوچولو بخور
شادی جان چه‌دارویی بهت دادن ؟
Mifegyne
ولی نمیدونم اسم علمی‌ چیه شایدم اسم علمی‌شه
آها دستت دردنکنه
خوردم زیادم خوردم چیز دیگه نمیتونم بخورم بالا میارم متاسفانه
مثل بقیه قرص سقط جنین هاست دیگه نگفت ممکنه به خونریزی بیفتی؟
منم قرص سقط جنین که مصرف میکردم بعدش حالت تهوع داشتم ولی نباید استفراغ کنی چون اثرش می‌ره
گفت لکه بینی و درد شکمی خواهی داشت ولی در صورت خونریزی باید بیای بیمارستان فعلا که فقط درد پریودی دارم و تهوع و بالا اوردن
نه تحمل کردم تا سه ساعت بعد بالا اوردم
اره چون هفتت بالا هست فقط لک میاد ازت من چون هفتم پایین بود بلافاصله میفتادم به خونریزی ولی انقباض میده به شکم این قرص ها اگه درد داشتی سعی کن مسکن نخوری اثرش میره
اشکال ندارع مهم بلافاصله بعد از مصرف قرص هست
آخ که چقدر متنفرم از قرص سایتوتک خدارو شکر کن از اونا نداده بهت زیر زبانی هست وقتی باز میشه زیر زبون احساس می‌کنی الانه که رودت بیاد بیرون 🥲💔خدایا سقطو به هیچکس نشون نده یادم میفته لرز میفته به جونم
نه مسکن نخوردم نمیتونم
عزیزم شما هم کم غصه نداشتی تو این بارداری ات بمیرم برات
خدا نکنه مهم اینه که میگذره یخورده طاقت بیار ♥️امیدوارم که زودتر تموم بشه
خیلی دختر مهربونی هستی دلت همیشه شاد باشه💕
سلام شادی جان واقعا زبونم بند اومده من چند روز پیش غربالگری دومم گفتن ریسک داره من مردم و زنده شدم فقط میگفتم بمیرم برات شادی چی کشیدی😭😭اصلا نمیدونم چی بگم آرومت کنم فقط من و هم. تو غم خودت شریک بدون💔😔
وای منم متنفرم 🥺🥺🥺
چقد بده لعنتی من اسهال و استفراغ شدید شدم گلاب به روتون
اینقد میلرزیدم که تخت میرفت و میومد باهام
هنوز که هنوزه یادم میاد لرز میفته به جونم از یاداوریش
دهتا پتو انداختم روم
گرمایش اتاقو زدن ولی لعنتی از عوارضش بود
خیلی سخت گذشت
خدا نصیب نکنه واستون الهی
خوبی شادی جان
شادی جان من الان تاپیکتو دیدم
این چند روزه خیلی بفکرت بودم
فکر کردم سقط کردی
نمیدونم باور میکنی یا ن اما اینقد ناراحتم انگار برا نزدیکترین دوستم همچین اتفاقی افتاده
امیدوارم درد زیادی نکشی و راحت سقط کنی
ازت خواهش میکنم اصلا نبینش
خواهر من ک بچه شو از دست داد ندیدش زودتر از شوهرش ک بچه شونو دیده بود تونست با این قضیه کنار بیاد
میدونم فعلا ب بچه دار شدن فک نمیکنی
اما بازم من دعا میکنم ی نی نی سالم بیاد تو بغلت و گریه ناراحتیتو ب گریه خوشحالی و رضایت تبدیل کنه
سلام عزیزم، سخت بودن‌ که واقعا نمیدونم چی بگم خصوصا که خیلی طولانی شد خستگی عمیق توی جونم ریشه کرده، امیدوارم دل هیچ بنده ای مثل من نشکنه، از صمیم قلب برات آرزو میکنم که با تو سالم و با دل خوش زمین بذاری
خوبم قربونت فقط درد پریودی و تهوع دارم ولی قابل تحمله
ممنون از همدلیت دوست خوبم، فک نکنم درد فیزیکی زیاد بکشم تالمم روحیه متاسفانه، آره تصمیمم گرفتم نمیبینمش، به اندازه کافی درد کشیدم نمیخام بشه کابوس شبانه ام تصویر حک شده اش تو ذهنم
انشالله به سلامتی و زودی تموم میشه
شادی جان خیلی برایت ناراحت شدم عزیزم
قربونت عزیزم ولی تا ۲۱ خرداد تو استرسم....ان شاالله بهترین ها برات رقم بخوره
شادی جان الان خوبی
خوبم عزیزم،فقط درد پریودی دارم که زیاد نیست، تهوعم هم فروکش کرده، ممنون، از احوالات خودت؟
آره اینا همه عوارض اون قرصای لعنتیه من تو هر سقطم یبار استفراغ کردم دوباره آوردن زیر زبونم گزاشتن از یه طرف گریه میکردم از یه طرف مامانم میگفت دهنتو اصلا باز نکن نزار مزش در بیاد دهنت که بالا بیاری اصلا خیلی فجیع بود بعدش هم که منو بردن کورتاژ گفتم کاش همون اول میوردین منو اینجا هیچییی نفهمیدم
منم خوبم ممنونم عزیزم همش تو فکر توهستم انشالله راحت باشه برات فقط از خدا میخوام بهت صبر بده
ممنون، امیدوارم به زودی یه کوچولو بیاد توو دلت
سلام شادی جان حالت چطوره
الهی بمیرم برای دلت که الان این پیام هاروخوندم یک ساعت دارم گریه میکنم دو هفته پیش منم تو همین شرایط بودم
قوی باش عزیزم ،خدا بالاخره یروزی یه نگاهی ام به ما میندازه،
سلام شادی جان خوبی حالت چطوره
ممنونم عزیزم
شادی گیان نگرانتین خاسی؟؟
سلام عزیزم، آره یادمه ،خدا صبرت بده، یعنی اونقد سخته که فقط آدمایی که سرشون اومده می‌فهمن که چی گذشته برما.... خدا نکنه آدم مجبوری به همه چی تن میده، خیلی محکم تر شدم نمیدونم شایدم بی حس تر، غم غربت و درد از دست دادن موجود عزیز باهم داغونم کرد ولی آدمیم و همه چیز رو از سر اجبار قبول میکنیم
فعلا که فقط درد پریود شدن رو دارم ولی قابل تحمله ولی زمان برام نمیگذره انگار تموم شدنی نیست، دلم میخاد چشمامو ببندم و باز کنم بگن تموم شد
گله کم تو بو چا اونه قلبت پاکه😍خاسم باوان گیان، ئیشم نیا فره فقط ایتر چاوه ریگم صبحا بیتو بچم تەواو بیت نفس بکیشم خەریکم ئه خنکم حز اکم فقط تەواو بیت
سلام اگه اینجا بودی کمکت میکردم گلم نمیدونم اونجا داروگیاهی هست یا نه
ولی میگن ترب سیاه باعث میشه زودتر سقط بشه
که الان فکر کنم وقتش نیس
ممنون عزیز دلم، فک نکنم تو این هفته دارو گیاهی اثر کنه، نه؟
الهی بگردم حالتو کامل میفهمم کاش پیشت بودم مثل خواهرم ازت مراقبت میکردم دورت بگردم
قربونت برم شما نمیدونی هم پیاما چقد بهم انرژی میده، اینجا شده خونه برام
من بخاطر امپولایی که زده بودم سخت سقط کردم میدونی تا ۴ روز روزی ۴ تا لیوان دارو گیاهی خوردم اصلا یه ذره تکون نخورد فقط یکم خونریزی کردم و بعدش قطع شد بعدش ۴ تا قرص زیر زبونی گذاشتم وای زمینو گاز میگرفتم از درد انقدر پیچیدم بخودم
فکر کن از ساعت ۱۲ ظهر تا ۵ ونیم عصر
من درد زیاد ندارم، تمامم ت بارداری منم متاسفانه شیاف پروژسترون مصرف کردم
که دکتر گفت نمیاد خودم درش میارم ولی امد افتاد ولی خب جفتش موند که باهمون برام کندنش
شما خیلی درد کشیدی بمیرم برات،
الهی دورت بگردم درسته دوریم ولی قلبمون بهت نزدیکه🫂
اوه اوه، من که از همون اول اپیدورال میزنن راحت میشم، تحمل درد الکی رو ندلرم
خدانکنه به هرحال هرکسی یجور درد میکشه ولی میگذره به مرور زمان زمان بره
اره آدم بهتر میشه منم بهترم ولی خوب زمان میگذره یکم زیادی طولانی شد خستم شدیدا
زمان نمیگذره..
الان چن تا قرص خوردی؟
من ۵ تا زیر زبونی گذاشتن برام
سه تا دیروز باهم خوردم
من اگه‌میدونستم که برام‌نمیمونه هیچ وقت پروژسترون و امپول نمیزدم که بعدش جگرم خون بشه🥲
فک کنم هفته شما پایین تر بوده برا همین زیر زبونی دادن
منم اتفاقا ،خیلی نگران اینم
من ۳ماهونیم ولی تو۶ هفته ۶ روز مونده بود
کیسه تا ۳ ماهونیمه رشد داشته
وای خدا چقد دیر فهمیدن، چرا اخه
ولی خب همونم پاره شدم ازدرد
آدم تو رویا بچه دار شدنه یدفعه کاخ آرزوشو داغون میکنن
من همش میگفتن برو هفته دیگه بیا
توهمون سال ۴ونیم خرج کردم‌ولی هیچ‌
بخدا من کلا از بچه آوردن زده شدم
نمیخام یکبار دیگه تو این مسیر بیفتم
اره واقعا منو شوهدم انقدر داغون شدیم من توسونوگرافی یهو عرق سرد کردم بدنم میلرزید
خیلی سخته آدم نه میشنوه نه میفهمه، منم همین حال بودم تمام لباسم و تخت سونو خیس شده بود
شوهرم یه ذره امید داشت ولی انگار خودم بعد آن تی کلا امیدم صفر شد و یک ماه توی انتظار آمنیوسنتز پیر شدم
اصلا نمی‌گذشت برام شبا ساعت دوازده میگفتم خوبه شد روز بعد یک روز دیگه گذشت
همون موقع از فشار روحی خونریزی دادم بعد آن تی دو سه روز
دیگه نشد نمونه از جفت بگیرم و یک ماه منتظر موندم
باور کن هر وقت به اون بیمارستان لعنتی نزدیک میشم انگار میبرم جهنم
نمیدونم فردا شب رو اونجا چجوری بگذرونم
قوربانت شادی گیان خوت گوڵی❤️❤️امشووویش اگوزری ایشالله بیانی وک ام دو روژه کمتر له لحاظ ایش جسمیووو بگوزری بوت
سوزی شه و ام وخته نجاتت بوه ❤️❤️❤️
اره چتکی نماگه،یاخوا تەواو بیت🤲نه فه س بکیشم
الهی بمیرم کاملا درکت میکنم منم بخدا وقتی گفتن مشکوکه و ازمایشام مشکوک بودن برام گفتم این بچه بچه نمیشه هیچ امیدی نداشتم حسم میگفت اخر به سقط ختم میشه و اخرم شد همش هفته به هفته منتظر نتیجه بودم
انشالله بزودی جاش برات سبز بشه نگران نباش جونیم خدا بازم بهمون میده ولی حتما پیگیر سقطت باش ببین مشکل از کجا بوده انشالله بزودی خبر بارداری موفقت بشه و کنار اسمت نوزاد چن ماهه🥰😘
قربونت برم امیدوارم دلت با رسیدن ب آرزو هات شاد بشه، آره منتظر نتیجه آمنیوسنتز هستم دو هفته دیگه بهم خبر میدن
فدات گلم‌انشالله که خیره من برم‌گلم فردا باز پیامت میدم شوهرم یکم اوکی نیس قرصشو بدم بخوابه تا باز نگه بریم بیمارستان😁
خدا شفاش بده برو عزیزم مرسی از پیگیریت💕
سلام عزیزم درد نداری؟ بهتری؟
سلام گلم، نه ولی میترسم از امروز
دلهره دارم
نمیدونم چی در انتظارمه
نترس مطمن باش به راحتی تموم میشه مطمنم قسمت سختش تموم شد
خدا کنه از استرس هی دارم بالا میارم
تمام بدنم میلرزه
منیش تقرییا چن ساعت اخری مانده به زایمان لرزم بووو
انشاللع اخریه
له عوارض قرصه که س لرز
سلام‌خوبی شادی جان الان بهترهستی من خیلی بفکر هستم نترس مطمن باشه به راحتی تموم میشه
انءشاالله جاش به زودی سبز بشه برایت
همش به این فک کن که امروزم مث این یه ماه سختی که داشتی میگذره و تموم میشه
به فردا فک کن که همه چی تموم شده
سلام عزیزم ان شاءالله این روزها میگذره،روزهای بهتری در انتظارت هست توکل بر خدا
سلام شادی جان بیمارستانی؟؟
چی شد؟حالت خوبه
از صبح جایی بودم انتن نداشتم ولی همش تو فکرت بودم
من خیلی نگران شادیم
کاش کارش راحت بوده باشه بیاد خبر بده 🥲
آره خبری نیست ازش
بچه ها تاپیک شادی که ازمایششو فرستادو کسی داره؟
شادی گیان بشکم له حال خوت خبری بده ی
فره نگرانتم😔
سلام، ممنون از پیاماتون،آره تموم شد والان ترخیص شدم.
ماله که م، ئاخری نجاتم بوو😔
اوی دله که م خوشحال بوم ایسراحت که کامل❤️❤️❤️
حه تما ممنون له فکرم بوی💕
من تاپیکو پاک میکنم بهار جان، اینجا یادآور خاطرات تلخه برام، یک مدت هم اوما نمیام، بازم ممنونم هر جا تاپیک زدیم بودین ❤️
انشااله هر دلخوش و سلامت بی ❤️❤️

سوالات مشابه