Ooma
پرسش (1402/03/04):

سوپرایز خبر بارداریتون به بقیه چطور بود😍

هم شوهر هم خانواده ها رو بگید😁

کدومو بگم😆
منم همینه سوالم🤣
ب نظر منکه اصلا بارداری چیز خاص و مهمی نیست ک بخای کسی رو سوپرایز کنی.
برای خودم چرا خیلی مهمه ولی چرا خانواده شوهر باید انقدر براشون مهم باشه ک احتیاج ب سوپرایز باشه ؟
من ب خانواده خودم اول ب خواهرم ک صمیمی بودم زنگ زدم گفتم. ب بقیه خواهرامم عکس بیبی مو فرستادم. ب مامانمم گفتم خودتون بگین من روم نمیشه 😌
ب مادر شوهرمم خودش زنگیده بود شوهرم گفت زنت خوبه شوهرمم گفت ن چند روزه میگه دلم درد می‌کنه گفت چکاره گفت نمیدونم فک کنم حامله س
همین.
عاشق خبر دادن شوهرت شدم یعنی🤣🤣🤣
😂😂😂
من انقد رفتم زیر سرم همه فهمیدن😂😂
خیلی ناشیانه اول صبح بی بی چک رو به شوهرم نشون دادم گفتم مثبته بنده خدا هنوز خواب بود😆😅😅😅😅
هنوز تجربش نکردم که بگم
آفرین واقعا، منم واقعا این جوی که تو این سالا راه افتاده رو اصلا درک نمیکنم، چرا باید بقیه از حامله شدن ما سورپرایز بشن؟! مگه اولین نفر تو دنیا هستیم که حامله شدیم، والا کار شاق و عجیبی نیس، آپولو هوا نکردیم که، همه حامله میشن دیگه😑
بخدا واسه هیچکسم مهم نیست 😅😅😅
چیه آخه این داستانای سورپرایز خبر بارداری، جشن تعیین جنسیت، جشن اسمم که تازه مد شده، بعدش جشن پوشک و جشن پی پی و جشن کوفت و زهرمار،
قدیما زنا 10 تا 10 تا میزاییدن ازین جنگولک بازیا نداشتن والا، الان اینستارو باز میکنی حالت تهوع میگیری انقدر که فیلم تعیین جنسیت و فیلم خبر بارداری میبینی!
با شکم گندم سوپرایزشون کردن😂
چرا سرم عزیزم؟
من خودم 8 هفته بودم شوهرم به مامان و بابام سر سفره گفت الی نی نی داره، چند روز بعدشم دقیقا سر سفره نهار به مامانش همینو گفت، که الی جوجه داره
تموم شد و رفت، مادرشوهرم بعد از ان تب به بقیه خانواده گفته بود، ولی خودم هنوز به سمت فامیلای خودم نگفتم، لزومی ام نمیبینم😊
منم واقعا خوشم نمیاد. حاملگی خیلی دوران شیرینیه و منم از لحظه ب لحظه ش لذت بردم اما کارایی ک واقعا الان مد شده رو انجام ندادم. من حتی نتونستم الکی ادای حالت تهوع و ویار کردن رو در آرم. آخه بعضی ها رو میبینم بااینکه حالشون خوبه ناز میان و خودشونو ب حال بدی میزنن
من کار خاصی نکردم خیلی ذوق زده شده بودممم عکس بی بی چک واسه خانواده شوهرم تو گروه فرستادم خیلییی خوشحال شدن خانواده خودممم به مامانم گفتممم اولش باورش نمیشد فک کرد سر کاریه بعدشم کلی خداروشکر کرد 😂😂
خواهرامم یکی یکی فهمیدن
👌😂😂😂😂
منم قوم خویشها شوهرم همه میفهمن ولی خودم نه
منم جشن تعیین جنسیت اینا نداشتم من این جشن درک نمیکنم دختر بشه یا پسر بشهه همه خوشحال میشن واسه خود پدر مادر هم فرقی ندارههه 😂😂
تو اینستا دیدی بعضی بابا ها ناراحت میشن میزنن همه چیو خراب میکنن؟
خب لعنتیا جنبه ندارین جشنتون چیه یا دختره یا پسر دیک
آخه دوران شیرینیه ولی واسه خود ادمو و شوهر‌ش، تموم شد و رفت، من ایام عید بود اوایل بارداریم، کلشم شهرستان خونه اقوام بودیم، اصلا نذاشتم کسی متوجه بشه که بخوان توجه خاصی یا حرفی بزنن، کی چی آخه
والا به خودم بود به اونام دوست نداشتم بگم ولی دیگه جلو مادرشوهرو نمیشه گرفت
آره دقیقاً 😕
خب ما یسال سقط دتشتیم تا یسالم درمان ....بعد مثبت شدن بی بی و ازمایش نامه نوشتم بهش دادم فیلمم گرفتم کلی گریه کرد....به بابا مامانمم براشون هدیه گرفتیم منو خواهرم بهشون گفتیم بابام تازه بعد ی عمل سخت از بیمارستان بستری شده بود اشک تو چشمش جمع شد دستاشو رو ب اسمون کلی خدارو شکر کرد به خانواده همسر هم ۱۲ هفته به بعد گفتیم خیلی عادی بودن
بارداری الانمم بی بی زدم و در کمال تعجب و گریه گفتم بی بی مثبت شد همسر خنثی بود به خواهرام گفتم خوشحال شدن مادرم ناراحت شد😄داداشم گفت چرا اخه ...بابامو نمیدونم به خانواده همسرم ...همسر گفته ۱۲ هفته بگیم باز
من ک روز تولد شوهرم بیبی زدم بدون اینکه متوجه بشه . به بهونه رفتن به خونه مامانم رفتم آزمایشگاه دیدم جواب مثبته بعد رفتم ی پستونک و لباس کوچولو داخل ی جعبه گذاشتم شبش که اومد دنبالم تو ماشین یه فیلم گرفتم بهش جعبه رو دادم گفتم کادوی تولدت 😊 اوخی چقدر خوب بود اون لحظه😍
به مادرشوهرمم بعد سونوی قلب که روز مادر بود تلفنی تو ماشین با همسرم گفتیم و فیلم گرفتم بهش گفتم روزت مبارک مادربزرگ😃
به خواهر شوهرمم بعد سونوی انتی خبر دادم.
خانواده خودمم که همون روز ازمایش گفتم .
بعد دیگه خانواده های درجه ۲ منو همسرمم فهمیدن
اووو مادر شوهرت به خواهر شوهرت نگففففت ینی
جشن تعیین جنسیتم با خانواده خودم گرفتم چون خانواده همسرم تهران نیستن . فیلم گرفتم همه رو یادگاری نگه دارم .
چه بامزه
سلام من چون خواهرم خودم مشکل بارداری داشتیم ومن بعد چهارسال نی نی دار شدم همه هم خوشحال شدن هم گریه کردن . ولی شوهر ریلکس بود بعد شنیدن بارداری .ولی از همه خوشحال تر داداشم بود . اون وقتی فهمید کلی ذوق کرد.
همسرم بهش گفته بود فعلا به کسی نگه اونم به هیچکسی نگفت .
تو هر سونویی هم فیلم گرفتم از جوجه م فیلم سونوی انتی رو برای خواهر شوهرم فرستادم که من دارم میام اونم تا اول فیلم فیلم دید بهم زنگ زد و کلی خوشحال شد😃
من با شوهرم برنامه ریزی داشتیم، پریودیم عقب افتاد، صبح آماده شدیم بریم سر کار، بیبی گذاشتم مثبت بود نشونم دادم 🥰
تا ۱.۵ ماهگی به کسی نگفتیم تا قلبش تشکیل بشه و این داستانا، من هماتوم داشتم خیلی لکه بینی داشتم، خواستم از سلامت بچه مطمئن بشم. بعدش خواهرشوهرم نذری شله زرد داشت رفتیم خونه پدر شوهرم اینا همه اونجا بودیم، شوهرم یه جعبه شیرینی گرفت گفت برا فهیمه بدون زعفرون بردارید. همه ذوووووق کردن 😅😅
بعدشم زنگ زدن مامانمو گفتن شب بیا اینجا (فامیلیم) مامانم اومد، مادر شوهرم از شیرینی ها آورد گفت اینا رو فهیمه اینا خریدن اگه گفتی برا چی؟ مامانم گفت نمیدونم، همه گفتن اگه گفتیییی؟ گفت فهیمه حامله ست؟ و جیغ زد 😐
من قصد سورپرایز نداشتم ولی بقیه خیلی ذوق کردن
حتما حالت تهوع نداشتی دیگه من دارم میمیرم ارزوی مرگ میکنمم به خاطر حالت تهوع
الان دیگه یه استوری بزاری همه فهمیدن
استوری و باز کنن سوپرایز میشن
😐😐😐
وااای همچین مادرشوهری گلیست از گلهای بهششششت
بعضیاا دیونن ،جشن مسخره ایه
این قسمت شعله زرد بدون زعفران😁
نمی‌دونم فک کنم حاملس😂😂😂😂جررر
🤦🤦
من اول به جاریم گفتم اونم به همه زنگ زد گفت کلیم مژدگونی گرفت
شوهرمم که لال شده بودم فقط بی بی نشون میدادم اونم میگفت الکیه اشتباه شده الکی دلتو خوش نکن😂😂
🤣🤣
اون مژدگونی واقعا گرفتن داشته
بعد ۱۴ ساااال😍
فقط به مامانم زنگ زدم بعده جواب ازمایش جیغ میزد پشت گوشی گریه میکرد بابارو‌صدا میزد ،بنده خدا گوشیم قط نکرد رفته بدون کفش به زن عموهام گفته
همسایه ان
آره 😍😍کلیم پارچه و چارقد گرفت از خواهرو فامیل
من ک خیلی لذت می برم از این سوپرایز شدنا واقعا خاطره قشنگی تو ذهن میمونه .
کاش من جاش بودم🤣
ای جانم🤩
منکه شوهرمو تو هیچ چدوم از بارداریام نتونستم سوپرایز کنم، چون خودش لهتر از خودم تاریخ پریودیامو میدونست، موقع پسرم که همون ماه اول اقدام گرف، هر روز صبح که از تاریخدموعدم میگذشت، اول که بیدار میشد میگفت هنوز پری نشدی؟ 🤣
دومییم که ماه سوم گرفت بازم همون آش و همون کاسه بود، خودش از خودم دقيقتر بود😑😑😑😑
واقعا خوب و مهربونه خیلی دوسش دارم کلی ذوق کرد و خوشحال شد 😃
خیلی تهوع و سرگیجه داشتم
من تا بیبی دیدم به مادرشوهرم گفتم تو۱خونه زندگی میکنیم..بعد رفتم ازمایش گفتم به شوهرم نگه ازمایش دادم مثبت شد به دخترعموم که اول صبحی بیداربود گفتم خیلی رفیقیم بعد آجی بزرگم دیگه گفتم به کسی نگه تا سونوی قلب برم رفتم کیک بخرم برای شوهرم بهش بگم همون آجیم که نباید میگفت زحمتشو کشیده بود گفته بود 😂😂بقیه هم تا بعدظهر باخبر شدن یکی یکی بعدجالبه میگفت وای من نه نگفتم
من بی بی چکم هاله انداخت، از سر کار اومد جشن گرفتم، گفت مناسبتش چیه، گفتم ولنتاینه مگه نمیدونی، کادو نگرفتی واسم، طفلی وا رفت😅😅😅 گفت نه خبر نداشتم، بعد یه جعبه پر از وسایل بچه و بی بی چک رو باز کرد ذوق زده شد😁
خانواده ها هم یه لباس گذاشتم تو جعبه گفتم باز کنید😁
من‌بی بی که زدم به شوهرم گفتم‌اونم باور نکرد تا آزمایش دادم بعدم شوهرم به مامانش گفت که فاطمه حامله هست به مامانم هم خودم زنگ زدم گفتم همین بقیه هم بعدا فهمیدن البته مهم هم نبود که بفهمن یا نه
به نظرم یه چیز شخصیه که فقط خانواده ها بفهمن مهمه بقیه که مهم نیستن
اره گلم نوشتم ک بعضی ها هم اداشو در میارن. وگر نه خواهر خودم تا ماه ۸ زیر سرم بود
پس چرا من هیچ کاری نکردم همینجور زنگ زدم گفتم حاملم 😶🥴
راستی یادم نبود به مامانم دوستم گفته بود اون خونه مامانش بود با هم خیلی خوب بودیم از بچگی بزرگ شدیم بهش گفتم اونم سریع رفته بود به مامانم گفته بود مامانم هم زنگ زد و کلی خوشحال شدن و خداروشکر کردن
والا من کسی سوپرایز نردم بیشتر خودم شدم
مراسم ۷ پدر بزرگم بود چون ۱۸ روز تاخیر داشتم رفتم آز دادم که آمپول بزنم .بعدش رفتم خونه پدربزرگم جوابشو شوهرم و بابام رفته بودن خریدن رفتن گرفتن با جعبه شیرینی برگشتن 🤣🤣
چیز خاصی نگفتن اخه اثن عادی بودن
والا ما به اون مراحل نرسید
حاملگی اولم چرا ذوق کردیم خیلی اما خیلی سریع از دست رفت
دومی هم صوهرم خیلی ذوق کرد همه زو هم خبردار کرد هیچی
سومی من شوهرمو کشوندم داروخانه تست از این ارزونا داشت گفت اگر نی نی باسه همینم نشون میده خلاصه که نشون داد کلی ذوق کردیم
همه این بارداریا انقد حالم بد بود وتهوع داشتم که زن همسایه پیش از بی بی چک میومد تبریک میگفت🫤
به شوهرم که تو تخت بود تو خواب و بیداری گفت چیکار میکنی گفتم بیبی چک گفت ول کن ای بابا باز توهم زدی 😂 یهو داد زدم. مثبته!!!!! بدبخت سیخ نشست تو تخت گفت چی؟؟؟؟؟ دروغ !!! اخه ناخواسته بود یکم😅
منم عید بود هر کی میومد یا هر جا میرفتیم اتقدر حالم بد بود و عوق میزدم همه فهمیدن😂 تازه سر جنسیت با هم شرط میبستن
🤣🤣🤣🤣🤦‍♀️
ما از خانواده هامون دوریم. هرکاری کردم تصویری با مامانم اینا صحبت کنیم نشد،اون موقع نت افتضاح تر از الان بود. آخر سر تلفنی گفتم خانوادمون داره بزرگ‌میشه،اتفاقا براشون مهم بود و کلی ذوق کردن. خانواده همسرم هم تصویری تونستیم بگیم و کلی اَشکی شدن از ذوق. حوصله کار دیگه ای نداشتم😅 بقیم خود به خود فهمیدن، سورپرایز نکردیم. برای جنسیت هم حوصله جشن نداشتم، البته حوصله نداشتن به منزله ذوق نداشتن نیستا.از این جشنای تعیین جنسیت خوشم نمیومد. ویارم داشتم حال نداشتم کسیو دعوت کنم😂
آخ دقیقا، سر جنسیت رفتار بقیه خیلی باحال بود. من فقط نگاه😂
شوهرمم نشد سورپرایز کنم. چون اینقدر ذوق کردم سر بی بی چک و باورم نمیشد دیگه بدو بدو رفته نشونش دادم که تو هم خط دومو میبینی؟😂 کلی تمام مراحلش برام جذابه هااا،اتفاقا بقیه هم کلی ذوق کردن،ولی همین که قبول کردیم دیگه بچه بیاریم خودش شد سورپرایز😅
ولی بنظر من بستگی به پدر ومادر و خانواده ها داره، مثلا گاهی طرف تک پسره یا تک دختره یا مثلا پدربزرگ یامادربزرگ نوه ی دختریا پسر ندارن یا اینکه پدرو مادراصلا بچه دارنمیشدن الان شدن ،خب اینجوروقتا خیلی ذوق داره آدم که دیگرانو سورپرایز کنه، هیجان انگیز میشه، البته ماایرونیا بیشتروقتا ازاونور بوم میفتیم، بیشترجشنای تعیین جنسیت و فلان و بهمان واسه چشم و هم چشمی و پزدادنه، من بااینا مخالفم ولی همینجوری بی ذوقم حیفه دیگع، یه کم هیجانم خوبه،حاملگی نه اونقداکارشاقه که واسش چشم ملتو کورکنیم نه همچین بی اهمیت و ساده که خیلی عادی ازکنارش ردبشیم 🥰
همه رو بگو🤪
وااای اینجوری بدهههه🤕😭
دامن همه منتظرا سبز شه ان شاءالله💚
والا من ک کسی رو سوپرایز نکردم ب شوهرم ک از یک هفته قبل از مثبت شدن بی بی هی میگفتم حاملم می‌گفت توهم زدی 🤣 جمعه صبح زود ساعت ۷ پاشدم بی بی زدم بعد رفتم بالا سر شوهرم هی گفتم نگا مثبته نگا اونم هنگ بود 🤣
بعدش گ صبحانه خوردیم رفتیم آزمایش برگشت رفتم خونه مادر شوهرم بهشو گفتم کلی خوشحال شدن و ماچ و روبوسی . بعدم زنگ زدم ب مامانم گفتم کلی اونم زوق کرده بود ک گریه میکرد .شبم برام کیک گرفتن اوردن 😍🥰
جشن تعین جنسیت هم گرفتم چون بچم اولین نوه دوتا خانواده ها بود دیگه همه کلی زوق داشتن بدونن چیه . خیلیم خوش گذشت
نمیدونم نظرا متفاوته البته بنظرم به سن و سال خیلی مربوطه، آدم هر چقدر سنش میره بالاتر، بالغ تر و پخته تر میشه و تجربه کسب میکنه خیلی چیزارو بهتر میفهمه، و خیلی مسائل حاشیه ای ارزششو از دست میده، من خودم تک دخترم، بچه م میشه اولین نوه ی پدر و مادرم، بعد از 12 سال هم بچه دار شدم، مشکلی هم نداشتیم خودم بچه نمیخواستم، بچه دار شدن ما آرزوی خانواده هامون بود، خیلی ام ذوق داشتن و خوشحال شدن، خواهرشوهرم میگفت مامان با اینکه 5 تا نوه ی دیگه داره ولی اصلا یه ذوق دیگه ای واسه بچه ی شما داره، ولی در نهایت برای خود من یه مساله ی کاملا عادی بود، بنظرم چیز خاصی نبود که من بخوام باهاش کسی رو سورپرایز کنم یا یجور خاصی خبرشو بدم.
سلام حالا جشن نه ولی ی مدل خاص گفتن که هزینه ندارع!چه اشکالی داره آدم برای عزیزانش خاطره به جا بزاره
قطعا فامیل دور براشون مهم نیست
ولی مامان بابا خیلی خوشحال میشن
من نی نی نداشتم که بخواهم بگم ولی قشنگ ترینش لباس بچه یا جوراب یا کفش کوچولو با نامه ای که دلی نوشتی برای پدر و مادرهاست که یواشکی هم فیلم بگیری من این خیلی میپسندم
منم مخالف جشن های پر از هزینه و ب قولی مد های الان ام
تعیین جنسیت ، آسم و.....
جشن تعین جنسیت بعضیا افتضاحه اصلا به این فکر میکنن وقتی جلوی دوربین دارن میگن پسر باشه یا دختر اون بچه بعده ها چه فکری میکنه
من فقط بادکنک گرفتم برای جشن با دوتای شوهرم و خواهرام رفتیم جنگل تو شمال فیلمم گرفتیم ولی فقط بخاطر هیجانش که یادگاری حس اونلحظمون بمونه برامون
من سالگرد ازدواجمون اینجوری شوهرمو سوپرایز کردم.شب یلدا هم با صدای قلب جنین بقیه رو
من سالگرد ازدواجمون اینجوری شوهرمو سوپرایز کردم.شب یلدا هم با صدای قلب جنین بقیه رو
وقتی فهمیدم باردارم با بی بی چک رفتم پیش مامانم گفتم مامان مثبت شده اونم بغض کرد گفت مبارک باشه و تمام ( تو عقد باردار شدم با بدبختی گذشت😄)
به همسرمم گفتم جوش شیرین بیار تست کنیم یکم به بازی گرفتمش و رفتم پشت دیوار تو خونشون قایم شدم اومد دنبالم دستمو باز کردم بی بیمو دید بغلم کرد و گریه کرد
خانواده خودم گفتم ولی مادرشوهرم اونروز بیرونمون کرد و تا ۳ ماهگی دخترم اونجا نرفتیم 😶
یعنی بعد بدنیا اوندن دخترم ۳ ماهش شد بعد اشتی کردم
تعیین جنسیت هم اینجوری شد که تیم پسر برنده شد😂😂😂
تعیین جنسیت هم اینجوری شد که تیم پسر برنده شد😂😂😂
🤩😍😍😍عالی خیلی خوب بود😍😍
ای واای چرا بیرووون🤔
عزیزم شما تشکیل قلب رفتی؟؟
چرابیرون؟😕
قصه دراز دارد 😁 یجورای دوران بارداریم یه هفتش خون گریه میکردم یه هفتش خوب بودم
حالا خوبه پسر خودشون کار دستت دادا خخخخ
چون ابروش میرفت سلیطه خانم حتی گفت شکمتم بزرگ شد نیا اینجا زایمانتم پیش مامانت بمون
بسی بی فرهنگ تشریف داشتن
واسه اینکه توعقدبود؟؟😑
شوهرم بهش گفت فاطی نی نی داره اونم رنگش پرید حتی تبریکم نگفت هزارتا بد و بیراه گفت و سریع زنگ زد به خانوادش گفت اینا رفتن مشهد زندگیشونو شروع کردن
😑😑😑
وا مگه نامحرم بودین الان دیگه عوض شد همه چی
چه مدت بعد عقد باردار شدیین
اره فقط بخاطر اینکه استرس پول خونه و وسایل داشتن و ابروشون میرفت
هیچ وسیله ای هم ندادن بهمون 😓
۶ ماه
چه بی فرهنگ
خدا به حق آبرو امام حسین هیچ بنده ای رو محتاج دست بنده اش نکنه من قشنگ این حس رو میفهمم😐
اتفاقا الان دارم میرم خونشون تو ماشینم 😂
😆😆 خوش بگذره عزیزم🥴
اووو بره خدارو شکر کنه🤣🤣🤣طرف ی هفته بعد عقد باردار شد خانواده دو طرف تن تن بسااط عروسی جور کردنننن
حالا بعد دنیا اومدن دخترت چطور شدن
ببین من چی کشیدم از این ور مامانم بهم فشار میورد از اون ور شوهرم افسرده شده بود خانوادشم هیچی از بدی کردن کم نزاشتن
حسرت یه بارداری خوب به دلم موند
و منی ک تا 7ماهگی ب هیچکس نمیگیم،، و هیچ گونه جشنی نداریم و اما خوشحال ترینیم
مامانت فشارچی دیگه؟؟
عروسی رو پیچوندن منم زیاد موافق نبودم ولی اینا از خداخواسته دعوا راه انداختن ریگه
اون میگفت چرا اینجوزی گفتن بهت اگه یکاری کنن شوهرت عوض بشه چی من خودم ندارم چجوری تو رو با یه بچه نگه دارم
یه حرفایی به مامانم زده بودن که فکر میکرد ما بچه ایم و نمیتونیم مسئولیت قبول کنیم ترسیده بود
چون پدر ندارم و دوتا خواهر هم دارم مامانم سختش شده بود
۲۵
والا همسر من پسر بزرگه بود، و بعد 10سال باردار شدم، اما از بس دلخوش نداشتم ازشون،، نگفتم تا همون 7ماهگی بارداریم،،، مگه الان چ میکنن برا بچم
الان خیلی خیلی دخترمو دوس دارن ولی من ۲ ماه یکبار میرم خونشون
دمت گرم
چه فایده ادم مگه فراموش میکنه یه زن حامله بدون پشت و پناه دل خوش نداشته باشه هر ردزشو گریه کنه
اول بسپار بخدا، دوم انشالله برای دخترای خودشون اتفاق بیفته، الهی آمین
اتفاقا این خیلی هم خوبه👍👍
پول وسایل ما رو میدادن به دومادشون که نزول میکرد
اونوقت شوهر من همه کار براشون میکرد دخترشون انقدر میکنه که حد نداره
من ۸ ماهم بود خونه گرفتیم حالم از اون دوران بهم میخوره رو زیر انداز سفری به دخترم شیر میدادم در صورتی که باباش داشت و نکرد
ولی اصلا جلوشون کم نیاوردیم هر سری میرم یه لباس جدید تن دخترمه که فکر نکنن ما از پس زندگیمون برنیومدیم فقط جوونا اول زندگیشون به یه هول دادن ریز احتیاج دارن منو درسته ۲ سال عقب انداختن ولی همین که دخترمو دارم و شوهرم دوسم داره براشون بسه تا از حیادت بمیرن😂
من این بلاها سرم نیومد،، اما بدتر از اینا سرم اومد، کادوها روز عروسیمو دزدیدن،،، بردن برا خودشون،،، هروقت دعوتی دارن کارا با من، عزت و احترام برا دخترشون
خوشبخت بشید الهی
والا دامادشون زندان بود،،، چنان خواهرشوهرم برا خودش میگشت و بخودش میرسید، انگار شوهرش وزیر بوده رفته جلسات خارج از کشور
اینا دل ادمو میشکونه انسانیت نیست
پدر بزرگ خدا بیامرزم همیشه میگفت تا میتوانی دلی بدست اور دل شکستن هنر نمیباشد حالا بزار تو همین جاهلیت بمونن انسانی پیش خدا عزیزه که دل کسیو بدست بیاره
خدا روشکر الان یکساله قهریم،، بقدری خوشبختیم، ک میگم خدایا انشالله یادی از ما نکنن
منم خوشبخت ترینم 😂
انشالله بارتو سالم زمین بزاری عزیزم
دل بی غم نیست
هرکسی دردش به دل خودش
خدا به حق آبرو امام حسین خودش کمک هممون کنه و آرامش بده به هممون🥺😞
خوبه ماهم انقد تا قبل دنیا اومدن پسرم مشکل داشتیم ...سالی یبار میرفتیم تونه هم تا پسرم اومد شد ماهی یبار یا دوماه یبار
ما شیرینی گرفته بودیم
روی شیرینی ام با جوراب بچه گونه و یه دونه پستونک
بردیم خونه مادر شوهرم😂😂😂😂
اونام اصلا خوشحال نشدن و بی توجه بودن حتی تبریک هم نگفتن 😂😂😂😂
دقیقا ما ام مشکلمون همینه گلم 😀😀
من خونه مادر بودم که تست دادم و همونجا به مادر و خواهرم اعلام کردم چون شب دیروقت بود فرداش رفتم سیسمونی یه پستونک و جوراب کوچولو خریدم با تست مثبت گذاشتم تو باکس یه کیک کوچولو که روش علامت سوال بود برای سوپرایز آقای همسر😅 به خانواده شوهرم چند روز بعدش گفتیم 😊
ایشالله ب همین زودیا ب خوشی و سلامتی تجربه میکنی
سوپرایزی در کار نبود. به محض دادن آزمایش خون همه خبردار میشدن
دوست داشتم دیگران در خوشحالیم سهیم باشن
چون کلا خانواده ی بچه دوستی هستیم از حاملگی همدیگه خوشحال میشیم
هر چند خواهرام گفتن اگ دیگه حامله بشی از خانواده طرد میشی 🤣🤣🤣
یاخدا😂😂😂
کار شاق و عجیبی نیست اما بعضی خونواده ها انتطار بارداری رو میکشن. ما خودمون بچه نمیخواستیم ۸ سال بود ازدواج کرده بودیم. هر دو خونواده کنتظر باردار شدن ما بودن. حتی زمزمه افتاده بود تو خونواده شوهرم که ما مشکل داریم. شبی که خبر بارداریمون رو دادیم به خونواده شوهرم یه دورهمی بزرگ داشتن که در همین مورد هم صحبت شده بود . خیلی خوشحال شدم اینقد جیغ کشیدن. همین طور خونواده خودم. خواهر بزرگم خیلی دلش میخواست خاله بشه وقتی شنید کلی جیغ کشید و خوشحال شد. بستگی داره به ذوق خونواده و انتظاری که دارن. نمیشه گفت هیچ کس ذوق نمیکنه از خبر بارداری
ما کیک سفارش داده بودیم با عکس بی بی و ازمایش و سونو قلب و جوراب و پاپوش و یه پیرهن با ژرح چاپی و جمله ای خودمون دادیم چاپ کنن و تزیینات دیگه ای روی میز چیده بودیم تماس تصویری گرفتیم فقط میز رو نشون دادیم خودشون همه چیز رو فهمیدن
اخییی😍😍😍
اینارو بالاتر واسه ینفر دیگه ام گفتم😊
نظرا متفاوته البته بنظرم به سن و سال خیلی مربوطه، آدم هر چقدر سنش میره بالاتر، بالغ تر و پخته تر میشه و تجربه کسب میکنه خیلی چیزارو بهتر میفهمه، و خیلی مسائل حاشیه ای ارزششو از دست میده، من خودم تک دخترم، بچه م میشه اولین نوه ی پدر و مادرم، بعد از 12 سال هم بچه دار شدم، مشکلی هم نداشتیم خودم بچه نمیخواستم، بچه دار شدن ما آرزوی خانواده هامون بود، خیلی ام ذوق داشتن و خوشحال شدن، خواهرشوهرم میگفت مامان با اینکه 5 تا نوه ی دیگه داره ولی اصلا یه ذوق دیگه ای واسه بچه ی شما داره، ولی در نهایت برای خود من یه مساله ی کاملا عادی بود، بنظرم چیز خاصی نبود که من بخوام باهاش کسی رو سورپرایز کنم یا یجور خاصی خبرشو بدم.
شما اگه 8 سال صبر کردی من رکورد زدم، 12 سال مقاومت کردم در برابر بچه دار شدن، اتفاقا خیلییی ام حرف پشت سرم بود که نازا هستم. هر چقدر هم بگین باز هم از نظر من این یه اتفاق عادیه که واسه همه میوفته، درسته خانواده ها خوشحال میشن و ذوق میکنن ولی اصلا نیازی نیست که واسه خبر دادنش برنامه ی خاصی چیده بشه، و متاسفانه نکته منفی این قضیه اینه که این حرکتا تا چند سال پیش نبود، و وقتی چیزی هم مد میشه تو این مملکت همه اصرار دارن انجامش بدن، چون فکر میکنن اگه اون کارو نکنن امتیاز اون مرحله رو از دست دادن.
هیچکس به مفهوم اون حرکت فکر نمیکنه که اصلا چه معنی داره، مثلا جشن تعیین جنسیت، واقعا ینی چی؟! 🤣 خب بچه یا پسره یا دختر، در هر دوحالتشم همه خوشحال میشن، پس واقعا فلسفه این حرکت پوچ چیه؟! همه ام فکر میکنن چون مد شده همه انجام میدن منم باید حتما این کارو بکنم تا جا نمونم، بعد رفته رفته همچین حرکتای بی معنی میشه رسم و رسوم تو یه مملکت🤦🏻‍♀️
در کل بحث بی فایده س، چون مردم ما کلا طرفدار تقلید هستن، بدون اینکه حتی بدونن از چی دارن تقلید میکنن!
همه گرفتار الگو برداری از فضای مجازی شدن، حرکتای بی ارزشی که چهار تا بلاگر واسه جلب توجه و گرفتن فالوور و ویو انجام میدن میشه سرمشق واسه مردم! هر کی ام که مخالفت کنه میشه عقب افتاده و چیپ و بی ذوق! 🙄😅
😍😍
من ب مادر شوهر م گفتم این عکس دخترمونه ،گفت گوه خوردین بچه دار شدین بی خود کردین خلاصه من می خواستم سورپرایز ش کنم خودم سورپرایز شدم
وااا😶
😐😐😐
واقعا؟
خب چرااا؟
اکثرا مادرشوهرا آبرو عروسو میبرن که بچه بزاد
چرا مال شما این مدلیه؟😂
😲😲
عزیزم
خدا برات حفظش کنه

سوالات مشابه