Ooma
پرسش (1402/01/03):

سلام دیروز شوهرم رفته خونه مادرشوهرم

مادرشوهرمم میگه هرچی به دهنش اومده بهش گفته و گیرای الکی بهش داده اینم نشسته فقط نگاش کرده و هیچی نگفته حالاهم شوهرم اصراررر میکنه ک بازم بریم خونشون ایندفه منم برم باهاش عیدو بهش تبریک بگم
بنظرتون چیکار کنم برم یان ؟
آخه من خیلی بی زبونم اینجوری میگم جوابشو میدم ولی جلو خودش چیزی نمیگم 😑😑

شوهرم ک عرضه هیچییی نداره خیلی هم ازش می‌ترسه
تازگیا هم خیلی چیزا از ترس بهش دروغ میگه
مادرشوهرم اینا هم انگار قرار بود برن مسافرت ک کنسل شده فکر کنم بخاطر همین اعصابش خورد بوده و سر شوهرم خالی کرده
شوهرم میگفت خوبه نیومدی اصلااا اعصاب نداشت گیر به توهم میداد
😵‍💫😵‍💫
حداقل چنتا فحش مادرشوهرم بدین دلم خنک بشه
😂😂
حالاهم میگه اگه نیای نمیزارم خونه بابات بری😐
چرا فقط میخونین خب بگین من چیکار کنم
بنظرم برو خب
بعد اگ رفتین خونه بابات ب بابات بگو ب شوهرت گیر الکی بده عین ننش فتوبش بگیره😐
تا بفهمه عصاب خوردی ینی چی
چ کاریه چرا این مردا اینقد نفهمن
شوهرم میگه اگه چیزی گفت جوابشو بده من مامانمه نمیتونم چیزی بگم 😐😐😐😐
اقا مادره تو مادرتوعه
تورو زاییده ناراحت نمیشی از وحشی بودنش
خودش با خودش چند چنده
از اون طرف حداقل نمیدمد تعریف نمیکرد
اینطوری راحتتر میرفتی
برو ولش کن عیدی دنبال دعواا نباش
مامان و بابام اینکارو نمیکنن
چیا میگ مگ؟
🤦🏼‍♀️
البته خب میگ جواب بده
مشکل ازخودته جواب نمیدی
خب خودش نباید یکم پشتمو بگیره؟؟
چ بدونم زنیکه عفریته
تعریف از زن پسرای بقیه میکنه
همین ک میگ جواب بده پشتته دیگ
میخواستی بزنه دهنه ننش؟
لبخند بزن بگو خدا نصیب پسرت هزاربرابر بهترشو کرده چشم بصیرت میخواد کوره
منم میگم تعریف از مادرشوهر بقیه کنم
اول جمله منو بگو ک خدا نصیب پسرت بهترشو کرده
بعد ازه مادرشوهر فلانی عید اینقد طلا داد ب عرپسش
عروسشو مث فرشته ها بالا بالا میبره
مث توعفزیته نیس
😂😂
بیخیال پاشو برو هرچی گفت توام حواب بده از عروسایی مردم تعریف میکنه توام از مادرشوهرای بقیه بگو
بهش بگو یه عیدو اومدیم خونتون اونم زهرمار نکن
گفتیم یه ده روزی میرن مسافرت یکم نفس راحت میکشیم ولی زهی خیال باطل 😑
عزیزم ب شوهرت بگو
شوهرم خره نمیفهمه
هرچییی مادرشوهرم بهش بدی کنه و باهاش دعوا کنه باز زودتر میره خونشون
اگ تیکه انداخت مادرت من جواب نمیدم چون ننه بابام درست تربیتم کردن ولی اگ تیکه بندازه من الکی گوشیو دست میگیرم میگم مهمان اومد خونمون باید پاشیم برگزدیم
خب مادرشه
اینجوری فقط شمارو میندازه وسط و خراب میکنه
خودش تکلیف نداره...
بابا فایده نداره این همه وقت ما جوابشو ندادیم چی شد بدتر روش باز شده هرچی به دهنش اومد میگه
چقدر همسره منه🥴
مادرش باشه
وقتی داره به من توهین میکنه باید لال مونی بگیره؟؟
خب مرض داری مگ جواب بده زن
ولی محترمانه
شخصیت خودتو له نکن
اونم میدونه این جواب نمیده😂
هزاررررر لایک
این نشون میده ک چون میذونه حرف نمیزنی میگ جوابشو بده
چیکار کنم ک اینقدر بی زبونم
پس حتما جوابشو بده
اصلا نژاراون حرف بزنه
مادرشوهر من هرررررچی ماهه اما نقطه مقابلش پدرشوهرم....
خونمون رو تو شیشه کرده.
امروز از شهرستان برگشتیم، موقع آمدن شوهرم به مامانش گفت دیگه پا نمی گذارم اینجا
تا رسیدی از مادرشوهرای بقیه بگو
من که هرررررچی بگن جواب میدم
دقیقا شوهرم فهمیده من جوابشو نمیدم میخواد بزوز ببرتم چون خیالش راحته
دقیقا مثل من
منم مادر فولاد زره رو میبینم زبونم لال میشه
البته مادرشوهره خودش لو داد ساقی داره.....
میدونه پسرش چیزی نمیگه
منم نمیتونم ج بدم
بدتر میتازونه...

بهترین کارو میکنی کاش منم مثل شما بودم اون موقع هیچ جوابی به ذهنم نمیرسه ک بهش بدم
چون شوهر منم اینجوری میکرد
چوبشو خوردم
بهت میگم...
ببین اونا مادر و پسرن...
گوشت همو بخورن استخونو بیرون نمیندازن
این وسط فقط تو میشی ادم بده و عروووووسسسسسسسسس!!!!!!!
بنظرت چیکار کنم چیزی نگم ک هرچی دلش خواست بگه
فقط خدا
به شوهرت بگو باهات میام پیشم
میشینی تکون نمیخوری
کوچکترین تیکه ای انداخت
هم سریع بلند شو و ترک کن خونشو
عمراااااااا این کارو نمیکنه
اینقدرر ازش می‌ترسه
خودش می‌ترسه بعد به من میگه جوابشو بده
میگم از ترسش خیلیییی چیزا رو بهش دروغ میگه
میگم چرا دروغ میگی میگه یه چیزی میگه حوصله ندارم
یه چیزی بگم پشماتون بریزه
۱ ماه پیش آمد مشهد من دانشگاه بودم هیچ جوره نمی تونستم خودم رو برسونم خونه به هر بدبختی بود کارم رو زود تموم کردم ساعت دوازده اومدم خونه اگر بدونی به چه سرعتی ناهار درست کردم باورت نمیشه ساعت یک و نیم ناهار من حاضر بود ناهارش رو خورد تشکر کرد و رفت دو هفته بعد رفتیم خونشون تا نشستیم سر سفره یک دفعه گفت من نمیدونم رسول چطور دستپخت تو رو میخوره تو که دستپختت از فلانی هم بدتره.
گفتم برای من رسول مهمه که غذام رو دوست داشته باشه که داره بقیه خیلی مهم نیست نظر رسول فقط مهمه
مادرشوهرم گفت مامان ناراحت نشی این مدلشه.
گفتم مثل این میمونه بزنی تو گوش یکی بگی این مدلش دست بزن داره تو دردت نگیره
گفتم انقدر برام آدم های مهم تر و مسائل مهمتری وجود داره که اینا هیچ...
بعد پدر شوهرم گفت تو مثل دختر خودمونی ناراحت نشو گفتم ولی شما اصلاً جای پدرم نیستی پدر من کجا شما کجا
بتازون برای یبارو همیشه
اون روزی کباب از بیرون گرفتیم، یهو مادرشوهرم اومد خونمون
سریع شوهرم گفت کباب رو قایم کن مامانم نبینه
گفتم خب چزا گفت آره اگه دید میگه چرا از بیرون گرفتین؟؟ 😐😐😐😐
وقتی هم بهش میگم ک تو از مامانت می‌ترسی عصبانی میشه
نه شما هم انسانی شخصیت داری
دلیل نداره هر کسی از جاش بلند شد بهت توهین کنه
بایستی نگاه کنی...
تیکه انداخت باخنده جوابشو بده

من از وقتی ک قرار شد همسرمو تنها نذارم بره باهاش رفتم گفتم ب این شرط میام ک تنهام نذاری
چون مامانت منو تنها ببینه تیکه بارونم میکنه
اونم با صدای ریز و آروم
من یهو اتیشی میشم صدام میره بالا
تو میگی تو مقصری....
پس بشین فرصت دست مامانت نده ...
ک بعد از مهمونی هم نگم مامانت فلان گفت
اینو گفت اونو گفت
همسرم اینکارو کرد
دید واقعا نه تیکه ای میشنوم نه بعد از مهمونی ب جونش غر میزنم
البته من این راهو پیش گرفتم ک وقتی همسرم‌ مجاب نمیشه و میره بعد از مهمونی غر میزدم
دیدم اخرا ب من میگه غرغرووو...
منم گفتم پیشم باش....
مامانه هم انگار نقشمو فهمیده
با قیافه و ادا داراوردن میخواد
اذیت کنه کنه نگاهش نمیکنم😁😁
یعنی کنارتم نمیشینه؟؟؟😲
پس رو خودت کار کن جوابشو بدی
ماهایی ک شوهرامون اینجورین باید خودمون دست ب کار شیم
این مشاور بهم گفت
گفت باید خودت گلیمتو از اب بکشی بیرون
ببین انقدر انرژیش منفیه ...
الان ۲ هفته است افتاده تو خونه
هر دکتری بردن
مشاور
روانشناس
هر چییی بگییی....
همه میگن جیزیش نیست
خودش نمیفهمه داره تقاص اذیتاشو پس میده

ب قول همسرم خونه انقدر انرژی منفی شده ادم سالم بره
مریض میشه....

ولی خب به خودشون نمیان😁
🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂
وای وای خدااا ترکیدم
شوهر منم اینجوریه
از مامانش پنهان میکنه😆😆😆😆
بارداری منو خودش میگفت تا ۵ماهگی نگیم...
ان تی دادم بعدش گفت بگیم
اخه حال بابام بده
بگیم خوشحال شه
چرا میشینه ولی عرضه جواب دادن نداره
فقط برای ما لاته کوچه خلوتن🤣🤣🤣
شوهرم برام شاخ بازی در بیاره
میگم
زنگ بزنم مامانت
رنگش عوض میشه😂😂😂
نه بابا مادرشوهرم ک سالم سالمه هیچیش نمیشه
وسواس میکنه ولی از منم سالم‌تره
برای منم نداره
پیش من میگه بهش ابینو بگو
اونو بگو
ولی جلوش ۱۸۰ درجه تغییر رفتاره....
خودت باید جوری رفتار کنی
دیگه دست و پاشو جمع کنه
😂😂
آره خودم باید جوابشو بدم
مال منم سالمه
از وقتی فهمید باردارم
تو این ۳هفته حالش بده...
چون مجبور بوده سقط ‌کنه
قرص میخورده...
از چشم شوهر من میبینه که اون زمان ۷ سالش بوده...
بنظرمن ب روی خودتم نیار ببخشیدا مردا همشون مرموزن دوروز دگ ننه شون میشن همه چیزشون بعد تو اگ نری این وسط ادم بده میشی
اصلا انگتر ن انگار اتفاقی افتاده
الان برای شوهر شما هم اینکه
برای خودش نمیتونه جلو مامانش وایسه
میگه نمیذارم بری خونه مامانت
البته این تهدیداشو جدی نگیر
🤣
اگ حرفی به تو زد مستقیم جوابشو بدی حرصم نخور طوری با لبخند جواب بده ک حرصش دارد و فک کنه اصلا مهم نیست برات
هزار بار گفته نمیزارم بری ولی بازم رفتم هارت و پورت الکی میکنه
ب شوهرتم بگو چیز داری میایی میگی بهم عرضه داشتی خودت ج ننتو میدادی😐😐
اگه جوابشو ندم دائم فکرم درگیرشه و حرص میخورم
ولی اگه جوابشو بدم اینقدر حس خوبی دارم
خوب جوابشو بدا همیشه
منم هرحرفی بهم بزنن همونجا ج میدم دیگ جرات نمبکنن چیزی بگن
اینطوری خودتم عصبی نمیشی
باشه سعی می کنم
میگم دیگه
اینا چون تحت سلطه مامانشون بودن
فکر کردن زن بگیرن از اون سلطه میان بیرون
و مقاومت میکنن زیر سلطه زن نباشن ...
برامون هارت و پورت میکنن
جلو ننه هاشون موشن😂😂

هزار بارم ب همسرم گفتم از مرد سلطه پذیر بدم‌میاد
ولی خب ۳۵ سال با سلطه زندگی کرده......
موفق و پیروز باشی😂
ان شالله خدا جوابشو بده
من ک واگذارش کردم به خدا
من شوهرم ازهیچی حساب نمیبره من قاطی کنم سگ میشم جرات نداره نفس بکشه
کلا ادم ارومیمم خیلی اروم سالی یبار اخلاق سگیمو میبینه همون براش کافیه 😂😂😂😂😂😂😂
گذاشتی پیش خدا شک نکن جواب میدا
برام ثابت شده میگماااا
بشین و تماشا کن
منم اگه خیلی عصبانی بشم شوهرمو کتک میزنم 😐
من کردم دیدم خوردنشم😂
تو خودتو اذیت نکن
خداکنه والا
یجوری تقاص بده ک ندونه از کجا خورده
همیشه تو استوری درباره خدا و اماما و حرم اینا میزاره
میده و نمیدونه
بدبختی اینکه چون نمیفهمه لز کجا میخوره ب خودش نمیاد😂😂😂
الان مادرشوهرمن ب روز بد افتاده
ولی خب نمیدونه تاوان اون اشک و غم و .... ک ب من داد رو داره میخوره
فقط میگن نمیدونیییم چشههه😒
ولی ذاتش نجسه
یجوری دل میشکونه و زخم زبون میزنه
بگو تقاص بده برا من کافیه
ریپ بزن
بگو انشالا ائمه و معصومین انسان ها رو واقعاااا متنبه کنن
میده شک نکن....
ببین تو ادم بده نباش
تو دل نشکن
تو ازار دهنده نباش
اون بود
اونو خدا میبینه
خودش دهنشو عنایت میکنه....
دیگه طاقتم طاق شده تا کی باید ازش حرف بشنوم
دقیقا پنج سال پیش ک سقط کردم مادرسوهرم هرچی از دهنش دراومد بهم گفت
گفت ک بچتو کشتی و ازین مزخرفات
بابام کاری کرد ب غلط کردن افتاد بخاطر توهین و فحاشی بمن ازش شکایت کرد کشوندش دادگاه
منو برد مشهد سه ماه پیش خانوادم بودم نذاشت حتی شوهرم زنگ بزنه یا بباد دیدنم
کاری کرد مادرشوهرم از ساری اومد مشهد بمن گفت غلط کردم بی ادبی کردم هرچی گفتم ب خودم گفتم تا بابام رۻایت داد منم گفتم خدایا اگ من سیدم جوابشو بده
یسال بعد اون ماجرا دخترش و نوه سه سالش تصادف میکنن درجا میمیرن من بهش گفتم حالا تو بچتو کشتی
ینی جوری داغش زدم هنوز ک هنوزه جرات نداره چیزی بگه بهم
اینارو گفتم ک بدونی چوب خدا صدا نداره
بابا چقدر مگه عمر میکنی دختر ک همش ب عذاب و ناراحتی بره😶
یا کم کن رفت و امد رو یا میری یادبگیر جوابشو بدی
اتفاقا پدرشوهرم سیده
همه به مادرشوهرم میگن زن آغا
ولی نمیدونن این زن آغا چ مار هفت خطیه
رفت و آمدمو الان خیلی کم کردم
مادرشوهر منم دریده داداششو کتک زد فک کن
انقد چوسسسسسسسسسسن ینی خسیسسسس
واس سنگ قبر مادرشون بزن یزن کردن😐
فوقش هفته ای به بار برم خونشون
😐😐😑
سعی کن سنگین باشی چیزیم نگو تا کاریت نداشتن ولی جوابشو بده حرفی زد یادت باشه پیس این ادما هیچوقت ناراحت نباش ک اینا سواستفاده گرن
سلام بنظرمن برو شوهرتم‌میگه جوابشو بده حتما پشتته اگه چیزی گفت باخنده و اینا جوابشو بده که عین دعوا اینا نباشه
من چی بگم ک شب عید داشتیم میومدیم خونه بابام
تو جاده تازه حرکت کرده بودیم
۵ ساعت راهوو
به گریه برام گذروند
انقدر گریه کردم و برای خودم ارزوی مرگ کردم
ک چشمم و دور و بر پلکم خون مرده شد
و این چند روز با کانسیلر زدن
جلو خانوادمم ک نبینن
چیزی گفت جوابشو بده بدون ترس بدون هیچی
بابا من اصلا بلد نیستم ک مثل خودش باشم و تیکه بندازم
بهش گفتم مادرت ب بدتر از این روزش دچار بشه ک
بخاطرش اینجوری داغونم میکنی....
باور کن وحشیه
از باغ وحش ازاد شد😐😐😐😐
خدا لعنتش کنه
بخدا من چن روز بود شوهرم تصادف کرده بود بلایی سرم اوردن که داشتم دیونه میشدم
تیک ننداز چیزی گف ج بده
حتما
خودم به اندازه کافی حالم بد بود هی میگفتن تو کاری برا پسر ما نمیکنی تو نمیبریش دکتر تو فلانی
واقعا نمیدونم چی بگم
من ک همیشه نفرینشون میکنم
مت هیچوقت کم نیاوردم جلوشون
البته ناگفته نماد ک بابام هس جرات ندارن چیزی بگن
حرف بزنه بابام از مشهد میاد نفسشونو میگیره
تو بیخود کردی😡😡
توفکر طفلت نیستی؟؟؟!
الناز بقران خیلی خری ک بخاطر ی ادم بی ارزش اینجوری خودتو طفلتو عذاب ندی😑😔
خدااا ازش نگذره
میگفتی شما دلسوزین بیایین ببرین
باز خوبه از یکی میترسن من مامان بابامم مثل خودم مظلومن
چون عید ۴۰۰ دوبار رفتم خونشون
عید نیومدن خونم....
باز در پارکینگو زد گفت بریم خونمون خداحافظی و عید تبریک بگیم بریم
منم گفتم وقتی ۲ بار رفتنه منو نیومدن
چراااا بیام
برکشتیم میریم عید دیدنی...
اقا ناراحت شد
همون اول راه دلمو خون کرد با اشک منو بیاره خونه بابام...
بهم گفت مامانم تا حالا تورو اذیت نکرده
این ۴ سال.....
ن من بابام بد جور رومن حساسه اینارو پشمم ز حساب نمیاره
اون روزی دختر عموی شوهرم به خواهرشوهرم میگفت یک زن داداش مظلوم گیر آوردین و اذیتش میکنین
البته به شوخی میگفت از چیزی خبر نداشت
همه میدونن من چقدر مظلومم
مادرشوهرمم داره از مظلومیتم سواستفاده میکنه
پری برای اونم خواستم نیاد
گفتم نیا اینا معلوم نیست جنسشون چیه ...
بعش گفتم واگذارت ب خدا
بعد ک گریه کردم
تازه یادش افتاده بچه هست
نکن عذابش نده
گفتم هر چی عذابه بمونه واسه تو و مادر هنده جگرخوارت....
تو این دورو زمونه باید گرگگگ باشی گرگگگ
درهمه حال و شرایط
ان شالله خدا جوابشو میده
نباید بذاری دختر
دلت برای خودت بسوزه تمااام
بزار پیش خدا اشکات تقاص اینهمه ظلمشونو.میده
آره باید زبون داشته باشی وگرنه میخورنت
بااینکه من از روز اول بالاسر پسرشون بودم
والا بخدا انقدر روم فشار اوردن که یه شب انقدر گریه کردم چشام کاسه خون بود به برادرشوهرم گفتم بهشون چی .گفت گفت تو زندگی اینا دخالت نکنید
ببین چقدر درمونده بودم تو ماشین
شیشه رو میکوبیدم
میگفتم خدا اکر هستی و میشنوی
مادرش بمیره
عذاب من تموم شه
من عروسی میگیرم
همسرم سکوت بود
به تخمدانت بگیر
الان هی زنگ میزنه که غذا بهش میدی انگار من دارم از گشنگی میکشمش😐
دقیقا منم بعضی وقتا اینجوری نفرینش میکنم
الناز دیگه تحویل نمیگیری 🥲
چرا گریه میکنی خودت و اذیت میکنی
وواسه کسی اشک بریززززز ک ارزشششششششش داشته باشههه
نه ی مشت ادم اسمون جلللل ک بخاطر حرفاشون چشماتو تر کنی دختر
مثل مادرشوهر منه شوهرم بره خونشون همش میپرسه امروز چ خوردی شب زنت چی درست کرده
نه حتی بهم خبر بارداریتو دادی نه‌چیزی یعنی انقدر من غریبه بودم
حالیشون نمیشه النا
میگم ب بدبختی افتاده
ولی نمیفهمن...
همین همسر خودم بارها گفت مامانم فلانه
مامانم بده
میدونم
حق داری
اونشب گفت کاریت نکرده
انگار کبریت انداخت تو انبار باروت
توروخدا نکن الناز😑😢
گریه نکن دیگه
خدا هست میبینه بموقعش خودش کمکمون میکنه😔
به شوهرمم گفته بود ک زنت خونه تکونی کرده خونه تمیز شده؟؟
آخه به توچه زنیکه جنده
وای من اگ بودم میگفتم ن از میخ اویزونش کردم من دارم لازانیا میخودم این ببینه غش کنه😐😐
خاک عالم بر سرشون ک انقدر بدبخت و ذلیلن ک باید جوری زندگی کنن
ک بقیه ارزوی مرگشونو کنن
بخدا خیلی دلم گرفته بود حس میکردم من خیلی تنهام خیلی بیکسم بخدا من از وقتی تصادف کرده بود شوهرمو ول نکردم یبار نشد مادرشوهرم شب تو بیمارستان پیش پسرش بمونه منو بابام و داداشش دورشو گرفته بودیم مادرشوهرم امد وای وای کردو رفت
دورت بگردم
اونروز زنگ زدی حالم خوب نبود
بعدم گفتم شاید خط دست مادرشوهرت باشه زنگ نزدم
اصلا انگار بدیای مامانشونو نمیبینن کور شدن
پس بهتره تو دلت واگذار کنی بخدا و کلا بیخیال بشی
اینطوری خودتم اذیت نمیشی
بالا بخون مادررشوهرم با مت چه کرد و چیشد
ولش کن بابا
گفت من نمیتونم بمونم من فلان دررفت رفت خونش من انفلانزا گرفتم سخت بعد از مرخص شدن شوهرم انقدر میاوردم بالا تب ولرز داغون بودم
دورت بگردم
اتشالا قسمت خودت بشه
چیز خاصی نبود خبر بدم
انشالا خودت مامان بشی
که برادرشوهرم برد منو دکتر دوبار رفتم زیر سرم
حالا هم هی میگن نذار بره بیرون خب من چجور جلو اینو بگیرم نره
عجب مارمولکیه
ولشون کنین اصلا حرفشونم نزنین ک اعصابتون بهم بریزه به چیزای خوب فکر.کنید حالت و خوب کنه
جواب تلفنشونو نده
والا من چیزی نگفتم بدم بگم واویلاس رفته به همه میگه فاطمه میخوره میخوابه هیچکاری نمیکنه سرش توگوشیه اصلا موندم به این چه من توخونه خودمم
پری بد اتیشم زد
الهیییی سر هیچ کس نیاد
بهش گفتم خبر مرگ مادرت بهم رسید شک نکن عروسی میگیرم ...
فکر نکن ناراحت میشم
انشالله بهتر بشی سونو نرفتی جوجو چیه
انشالله سالمو صالح بیاد بغلت من توقع داشتم گلی دوس داشتم بفهمم خاله شدم یکی بحسابت😉😁
اون روزی می‌خواستیم بریم یه جایی مادرشوهرم زنگ زده ک هادی لباس خوب و قشنگ تنش کن😐😐
منم گفتم من همیشه لباس قشنگ تنش میکنم
گفت آره میدونم
خب پس مرض داری ک میگی
یه حرومزاده به تموم معناس
بخدا بهش گفتم دیگه بهت اعتماد ندارم
تا حالا میگفتی من تورو شناختم
مامانمم میشناسم مامانم بده
الان اینو میگی...
چند روزه باهاش سرسنگینم جلو جمع تک و توک صحبت میکنم.
از منه ناچیزم بهت نصیحت عزیزم
سعی کن جوابشو بدی
ک توام ۲ روز دیگه مثل من اینجوری نشنوی
شوهرای ما گربه کورن
دستمون نمک نداره براشون برای خانوادشون
گوه تو اینجورمادرشوهرا،منم دیروزمادرشوهرم داشت چرتو پرت میگفت جوابش دادم.....من هیچ موقع جوابش نمیدادم میریختم توخودم گریه میکردم بعدش میرفتم به شوهرم میگفتم اونم اعصابش خوردمیشد باهم دعوامون میشد و منم تصمیم گرفتم هرچی گفت همون موقع جوابش بدم
قربونت عزیزم
باشه جوابشو میدم
خوندم
الهی خدا ب زودی جاشو برات پر کنه...
دل سوزوندن بد تاوان داره...
همین اول سال دهن سگ بازکردرومون
رفتم گفت ۶۰ درصد
ب پسر
ولی نه اسم انتخاب کن
نه خرید
فعلا خبر ندارم ازش
من که میگم نرو خونشون خودتو بی ارزش میکنی
میدونی وقتی ادم جواب میده خودش سبک میشه
قربونت بشم
کوتاهی منو ببخش
من از بارداریت خیلی خوشحال میشم ❤🥰
شوهرم به زور می‌بردم
دقیقا
اره واقعا،من اینقدر دیروزراحت شدم که نگو به گوزمم نگرفتمش
دیشب به مادرشوهرم میگم رسول مو سفید دراورده. بعد از اون طرف پدرشوهرم یک ک.. س شعری تف داد دقیقا نفهمیدم چی گفت. ولی تو مایه های این که تقصیر منه و...
منم از تو اتاق با خنده گفتم اگر به این چیزا باشه الان رو سر مامان از دست شما نباید یک تار مو مشکی باشه.
حرفاشو
سعی کن یادبگیری جواب بدی حالا ن ب بی ادبی
ولی خب جوری ک حساب کار دستشون بیاد
شوهر منم اصلا کاری نداره نه ب اونا چیزی میگه ک چرا این کارو کردین یا چرا اینو گفتین نه ب من

اتفاقا اینجوری خیلی بهتره و من راضی ام چون خودم از پس خودم ک برمیام حداقل اونم چیزی نمیگه ک بره رو اعصابم و بحثمون شه
خوبه تو اجازه حرف زدن بهت داده که جوابشون بدی من حتی حق اونم نداشتم هرچی بهم گفتن به شوهرم گفتن هیچی جوابشون ندادیم خدا لعنت کنه هرچی مادر شوهر حسود و عفریته رو
الناز هسی
جونم
انشالله خدا برات حفظش کنه بنظرمن گودباباش ولش کن اون ننشو بذار پسرت بیاد بشه همدمت دیگه هیچکس برات مهم نیس بنظرم یه گوشتو بکن در یکی دروازه اصلا برات مهم نباشه که اینا چی میگن اصلا بگیر به تخمت والا دنیا مگه چن روزه که بخوای غضه بخوری من که دیگه هرچی بگن جوابشون میدم قبلا تو خودم نگه میداشتم برو خودم نمیاوردم الان هرچی میگن باخنده جوابشون میدم تا بفهمن من خر نیسم
اون روز هی میگفت چرا نمیرید دکتر و فلان گفتم عمه من مشکلی ندارم پسرت مشکل داره بگو اون بره دکتر من دیگه چکار باید میکردم هرچی رفتم گفته مشکلی نداری
انگار مثلا به اینا ربط داره دیروز رفتم خونشون درشده دست میذاره رو شکمم خدا کنم تو این عید شکمت پر بشه خواستم یچیزش بگم باز گفتم ولش کن
همسرت خیلی اشتباه میکنه ، جای اینکه مدیریت کنه داره بدتر یه کاری میکنه شما تو روی مادرش وایسی ، حالا معلوم نیست جواب مادرشو بدی برگرده اونجا شما رو ضایع کنه
به نظرم برو حرفی زد چیزی نگو خودت هم خیلی سرد برخورد کن ، آخرش بهش بگو من به احترام همسرم اومدم لطفا کاری نکنین همین یکم رفت و آمد هم قطع بشه
تا فیها خالدونم سوخت😐اخ
آره منم میترسم پشت مامانشو بگیره
حالا پدرشوهرم رو دیدیم گفت فردا داریم میریم مسافرت
واقعا خداروشکر
انشاالله عزیزجان