Ooma
پرسش (1401/12/18):

کسی بیدار هس بیاد تاپیک

سلام خانما
همکار شوهرم کاری براش پیش اومد رف ی شهر دیگ . چون دوستمم تنها بود و ... من میرفتم بهش سر میزدم و پیشش میموندم
ی روز ی مشکلی برا خونشون پیش اومده بود . شوهرش ب شوهرم گف پیگیر بشع آخه خودش نبود . حالا توی همون چند روز ک میرفتیم میومدیم و .... بعد چن روزش یکی دیگ از همکاراشون ب شوهرم گفته چیه چرا زیاد اطراف خونه فلانی میپلکی ( فک کردن قضیه عشق و عاشقی ) چون شهر کوچکی زندگی می‌کنیم و کلا توی شهرکی هستیم ک همه همکاران و همو می‌شناسن. اخلاقی هم دارن زود حرف در میارن ...
شوهرم باهاش بحث کرده ک این حرفا چیه و ....
حالا اونشبنی اومدن خونمون . بعد شوهرم ب همکارش گفته بود ..(طوری ک ما خانما متوجه نشیم ) شوهرشم خیلی عصبانی شد و تا شام خوردن سررریع رفتن ...
روز بعدش با دوستم حرف می زدیم و.. ( خبردارشدیم چخبر بوده ) گف عصر بریم بیرون. بعد چن ساعتی پیام داد امروز نریم ی روز دیگ بریم . از همون روز ن زنگی ن پیامی هیچی نمیگه ..‌
ولی من چندباری پیام دادم و زنگش زدم

امشب زنگ زدم و فلانی میان اینحا شماهم بیاید دورهم باشیم یجوری باهام حرف زد و نیومدن

خیلی ناراحتم . چون توشهر غریب هستیم و باهم صمیمی بودیم مث خواهرم بود
چ رفتاری کنم من حالا

عوض دستت درد نکنه و درست کردن سوتفاهم کونم میندازن براتون💩👎
عجب بابا🐄😵‍💫
سلام عزیزم
خب شهرغریب باشی
بقیه حرف درآوردن بعد شما باید تاوان بدید😣
بیخیال بابا
نمک نشناسا
ماهم یه دوست داشتیم بعدهفت سال رابطه وخوبی.ریدبه هیکل ما.
آخه برای اوناهم خیلی سنگینه حرف مردم
داغون شدیم بخاطرسادگی مون وخوبی هامون
عزیزم مگه شما مقصر حرف مردین؟
خوبی کردن بشون نیومده
توی روز هم آنقدر زنگ میزد و پیام میداد الان هیچی
الان که باکسی رابطه نداریم دیدیم هیچ اتفاقی نیفتاد وخیلی هم سخت نبود
بعد من خیلی پشیمون شدم و خودم لعنت فرستادم ک چرا امشب زنگ زدم گفتم بیاین شماهم
خب پریسا توهم سراغش نگیر
خب شوهر دوستت باید با اونیکی همکار فضولشون حرف بزنه خرفهمش کنه دیگه
سنگینه چیه😑
دیگه زنگ نزن خواهر.خودت هم سرزنش نکن
بنظر من شما نیاز نیس غصشو بخوری اونا اشتباه کردن مطمعنن پشیمونم میشن
ولا اشتباهه آدم زیاد صمیمی بشه
شوهرم گفتم ناراحت شدم . گف روزی ده بار زنگش میزنی حقته
خب چه نیازی داری بهشون
چرااینقدرخودت کوچیک میکنی
نزن دیگه اصلا
اتفاقا شما باید ناراحت بشید ک خوبی کردید اینجور قضاوت شدید
ولا مااین راه تورو رفتیم خواهر
چون اینجا ب جز دوستامون هیچ کس نداریم

این دوستم خیلی کمکم میکرد باهم جایی میرفتیم پایه هم بودیم
واس افسردگی دارو میخورم
از وقتی با این دوستم بودم دارو هم اگ نمیخوردم حالم بد نمیشد
احساس میکنم وابسته اش شدم
منم شهرغریبم وهمه کس م فقط خداست
عزیزم ارامشتون مهمتره بیخیال این دوست بشی بهتره
الان فک میکنم دیگ چقدر تنهام کسیو ندارم
خودتو با چیزای دیگه سرگرم کن یادت بره
باورت میشع هرطور کاری میکنم انگار ی چیزم کمه
ول کن خواهر
سری ک درد نمیکنرو دستمال نمیبندن
الان دیگه حتی دوره زمونه خودهرو برادری نیس
چ برسه ب غریبع ها ک دوستت باشن
اولش سخته ولی ب مرور برات کمرنگ میشه
ای خواهر خودتو واس چه چیزای ناراحت میکنی
یه دوست دیگه پیدا میکنی
مشکل از اوناست که بجایی اینکه باشما قطع رابطه کنن
دهن ملت و نمیبندن
یه‌چنباری اینجوری بی دلیل قضاوت بشی
ب کار نکرده محکوم بشی
ب حرفم میرسی
کجا زندگی میکنن
چابهار
پروفت چقدر قشنگه
خونه تکونی کن یادت بره
دوتا هم که نی نی داری با اونا مشغول شو دلت گرفت با بچه هات بزن بیرون
خیلی اذیت میشم حالم بد میشه
دعاکنید برام ‌زودتر بهتر بشم افسردگی میگم
تا میزنم بیرون ب غلط کردم میندازنم
این دوستم ک بود یکیشون واس اون بود
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
واقعا درستشم همینه
دقیقا یه حد وسط باید باشه
شوهرت و بچه هاتو بچسب تو دوستی ها چیزی نیست خواهر
یکم اوایل سخته
بعدش عادت میکنی به نبودش
رفتامد زوری نیست ک
آدما هر چه قدر هم که خوب باشن باید هر لحظه منتظر ریدنشون به تموم خوبیات باشی حالا این که دوسته خانواده ها بدترن.نمک نشناسی تا کجا
ازت توقع دارن ولی انتظار دارن تو بی توقع باشی منت میذارن میگن بی منظورن بدی میکنن میکنن میگن قصدی نداشتن
هی تا دنیا دنیاست فقط به شوهرت و بچه هات بچسب از بقیه آبی برا تو گرم نمیشه ببین کی گفتم
حق تاابد🖐️

سوالات مشابه