دوستان کسی بوده بچش به دنیا بیاد مادرش ازش مراقبت نکنه

آخی اونجا هم قشنگه...زن عموت چطور اونجا شوهر ازدواج کرده😁

من درکت میکنم چون خودمم درد کشیدم

با گوشی

خسته نمیشدی
بچت اذیت نمی‌کرد؟

جنوبیهای عزیز😍

اهاااا🤣🤣🤣

الانم هروقت به عقب برمیگردم نگا خودم میکنم میگم دست تنها بچم بزرگ کردم دست تنها زندگیم چرخوندم یه روز خونم ریختو پاش غذام مثلا اماده نباشه یا به خودم نرسم یا به بچم نبود

😜😜😜

شوهر خوبی تور کرد خدایی عمومو برد برا خودش

ای 😂😂😂😂

خسته میشدم خیلیم خستگی برام داشت ولی دلم میخاست و میخاد رو پای خودم وایسم اینطور حس بهتری دارم
بچمم اذیت داشت کولیک داشت رفلاکس تا سه ماهگی داشت

میترا جون دخترت چه نازه عزیزم🤩🤩

مرسی

نگار تو شیرزنی🤪🤪🤪

به نظرم تا میتونید سر پای خودتون بمونید از هیچکس انتظار کمک نداشته باشید حتی پدر مادرتون

یه پسر 17ساله ام دارم😜😜

آفرین بابا😄

عزیزم لطف داری

👌👌👏👏👏👏👏

اونو نزدم ریا نشه

میگم اخه😂

سنمو میپرسن سوال میشه

مثلا من میبینم یکی تا چهار ماه بعد زایمان خونه باباشه بعدم هرروز از صب میره تا شب اونجا پ این شوهر چی میشه پ مگه خودمون خونه نداریم😂بچه تو خونه بقیه بزرگ شد که

ای جان پسربزرگ داشتن فک کنم حس خوبیه من لحطه شماری میکنم واسه دوران نوجونی پسرم و ته ریش مسخره اش🤣🤣🤣🤣

مگ‌چنسالته؟؟؟

چقد خوبه بجای اینکه تو دل یکی رو خالی کنی اینطوری بهش حس قدرت بدی 🥰🥰

32

تو مث منی😂🤌

دقیقا خواهرشوهرمن همینجوره دوتاپشت هم داره تاالان ک بچه ها چهارسال و سه سالشون هفته ای پنج روز خونه باباشه

زود بردنت🤣

منم مامانم سنش بالاست واقعا نمیتونست،خودمم دوست نداشتم برم خونه خودم راحتر بودم،خواهرم ۱۰ روز اومد پیشم.ار روز ۱۱ام خودم تنها شدم.بنظرم اصلانم سخت نبود

فکرشم لذت بخش اخه❤️

من عاشق پسربچه هام ...خدا بهم لطف کرد پسربخشید

سعیده جون همه بچه ها اذیتی خودشون دارن ولی ادم باید مدریت کنه دیگه خوب زندگیه نمیشه با اومدن بچه که ولش کرد به امید خدا باید ادامه داد

همسن منی و ی پسر ۱۷ ساله داری؟

خیلیییی رودست بردنش ازمن سه سال بزرگتره ماشالله میترا بیا بچه ها عوض من پسربزرگ دوس داشت🤩❤️

اصن میگفتن دختر میاری دلم میشکست مهشید😂😂 اینقد پسرکوچولو دوسداشتم

اره

خیلی بده اینطور به نظرم
من به شخصه دوس دارم زحمت بچم خودم بکشه خودم بزرگش کنم الان هروقت یکی میپرسه یا یه چی میشه میگم از اول خودم بودمو خودم نه کمکی داشتم نه چیزی

🤣🤣🤣🤣
منم عاشق پسربچه هام دست خودم نیس ن بخاطرجنسیت زدگی هااصن ادا اصول هاش جذابه ببینم دخمل ام بیاد میتونه نظرموعوض کنه

قابل نداره

دیر بشه دروغ نمیشه توهم بچت هفده ساله میشه

دقیقا منم عاشق تیپ ولاتی گریشونم😂😁

دقیقا منم ب عقب نگاه میکنم همه صحنه های بزرگ شدن علیسان خودم بودم یکجاهایی حتی همسرم زحمت بغل کردنشو ب خودش نمیداد اگه یادتون باشه اون زمان چقدچس ناله کردم🤣🤣🤣

دقیقا منم.
مثلا کسی میگه من شهر غریبم.میگم حالا من نزدیکم مگه چقد میرم؟کی میاد کمکم بچه داری؟منم خودم بودم و خودم

نمیدونم شماهم اینطورید یا نه😂
از این میترسم روزی بحثی بشه یکی دراد بگه مثلا ما بودیم کمکت کردیم ما بودیم بچت نگه داشتیم ما بودیم فلان کارو کردیم

خداببخشه برات

🤣🤣🤣🤣🤣
ای جانم

وای اون موقع من ۴۹ سالمه

قربونت

😘😘

البته من ۳۳ ام

بخدا من دوماهی یه بار میرفتم خونه بابام موقعه کوچیکی دخترم اینجاهم کسی نداشتم کمکم کنه شوهرمم بلد نبود 😂

خو جوونی ..۴۹ ساله ها با قدیما فرق دارن الان

پسر من از خودم بزرگتره

من عشق میکردم که کارام خودم میکنم🤣
فقط الان از اینکه درامدی ندارم از بعد زایمان برا خودم حس پوچی و بدرد نخوری میکنم باید کارم کنم که حالم خوب شه

دقیقا..من نیازی ب درآمد ندارم ولی دوسدارم مستقل باشم

بابای من بخاطرهمونوچندروز ک بامنت میرفتم خونشون اونموقع ها توخونه عمه ام گف بچشو مابزرگ کردیم فک کن پنج شش روز جمعا خونشون بودم همونجا بارموبستم ب شوهرم‌زنگ زدم گفتم میام خونم نون وکوفت میخورم نمیمونم جایی ک هم بچم هم خودم بی ارزش بشم و تاالانم اگه رفتم ماهی یکی دوروز اونم انقدزنگ میزنن میرم

دوسدارم سالن زیبایی بزنم

عکس پلیز🤩

بعد چی فکر کن هرکی میومد خونم بخدا خونم مث دسته گل غذام همیشههههه اماده مگر شوهرم اخر هفته ها میگفت غذا درست نکن از بیرون میگیرم یا امشب کباب میکنم وگرنه امکان نداشت غذا نداشته باشم😂😂هر دو هفته ارایشگاه میرفتم یه روز درمیون حموم بودم

👏👏👏👏

من میتونم درآمدداشته باشم امادرامدم تودل درامدشوهرمه ک خب بهم نمیده 🤣🤣🤣
فعلا بایارانه و دلودزدی زندگی میگذرونم البته خرج خونه وهمه چی بااونه این مبلغ ها واسه اینه ک بهش هی نگم پول بده

الان درد من درامده نمیتونم مستقل نباشم حس بی خاصیت بودن دارم در حال حاظر😑

من بستگی داره مثلا یهو دو هفته نمیرم بخاطر مریضی یهو هفته ای دوبار ولی مثلا بعدازظهر میرم شب میام مث مهمون.فقط تابستون ۱۰ ۱۱ روز رفتم اونم مریض شدم کشاله رونم کشیده بود میزد زانوم نمیتونستم راه برم.دکتر گفت ی چند روز استراحت کن.
وگرنه من دخترم ۵ام عید کرونا گرفت خودم تنها تا ۷ صبح بغلش کردم راه میرفتم که بخوابه.واکنسش تنها بودم

میشه بیای بامن ازدواج کنی انصافا من ازبعدتولدعلیسان خونه ام همیشه تمیزنبوده اصن پسرمن متنفره ازنظم عین باباش کل جهیزیه اش وسط خونه اس

اوووووف قربونت بشم.حال کردم گفتی جوون

من مامانم به زور ده روز نگهم داشت🤣🤣میگفت میری بلد نیستی بچه رو خدانکرده میکشی ولی من حتی خودم حمومش میدادم پنج روزی یه بار 😂😂

دل ودزدی🤣🤣🤣

عشقی تو

برو دوره ببین
من که فروردین هم دوره شنیون میرم هم دوباره خیاطی شروع میکنم

وای نگار تو منی یا من تو.
منم بخاطر بی درآمدی حرص میخورم

این یک قسمت ازخونه ام همین الان یکهویی

و منی که بچه با وزن ۱۴۰۰رو خودم تنهایی میبردم حموم😁

خونه منم همینه🤣

منم پسرمو وسط پدیرایی توتشت میشستم توحموم نمیتونستم 🥲🥲🥲
چقدر شوهرم اذیتم میکرداون زمان خداازسر تقصیرات اونی ک میخواس زندگیموخراب کنه نگذره الان ک میبینم چ مرد گلی وقتی کسی نقشه واسمون نکشه

ومنی که تا حالا بچه زیر 40روز هیچ وقت بغل نکردم از ترسم میخوام چیکار کنم خدا داند

مهشید من تا قبل دنیا اومدن دنیز خودم مغازه داشتم لباس زیر فروشی موقعه هایی بود مثلا چند ماه شرکت شوهرم برا تعمیرات یا حتی عید تعطیل میشد با درامد من قسط میدادیم زندگی میگزروندیم برا همین الان سختمه
چقد پسنداز میکردم خرج برا خودم الان دوساله هیچی بخدا

چیکارکنم خواهرامروز رفتم بیرون توکارتم پول بود گفتم میخوام واسه خونه خریدکنم جای دویست تومن چهارصدازش گرفتم خب خداروزی رسونه دیگه اونم زد ب کارتم 🤣🤣🤣🤣

خوب شما نزدیکی عزیزم من دورم یه ساعت فاصله داریم

🤣🤣من وسواس دارم خبرم

مهشید من متنفرم بگم پول بده.حالم بد میشه.
متاسفانه جیبم خالی باشه عصبی میشم.
ی وقتایی پول میده بعد میگه تو که گفتی نیاز دارم میگم خرید نداشتم ولی کیفم پول نداشته باشه انگار اعتماد بنفس ندارم

ببین چ تفاهمی کلا پسربچه جماعت نمیتونه بهم نریزه

خیلی بی درامدی بده بخدا فقط منتظزم پولی که میخام دستم بیاد

منم بچم دو کیلو هفتصد بود😍انقده ریزه بود بعد خیلیم زرد بود😂

خاک تو سر اون انتر 🤣حرص نخور شکر خدا الان خوب شده به خودت یاداوری نکن

کاش جمع نمیکردی من کارمستقل نداشتم انصافا تاحالا یکمدت گریمورکودک بودم یکمدت صندوقدارشهربازی البته ایناتاقبل ازدواج بعدش دیگه شوهرم مخالف کارکردن من بود اماتوکارهاش کمکش میکردم و ازاون درامدجداداشتم ک ن من اصرارمیکردم بهم بده نه اون میداد

🤣🤣من که پولاش انگار مال خودمه

اصن نگاریادم اومدالان دلم میخوادباباسن محترمم ک ازغدابخاطربارداری گنده شده بشینم رو صورت شوهرم 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

چ تمیزی مهشید
من یه تایمایی از روز قشنگ خونه جمعه بازاره

الهی بگردم چون همیشه مستقل بودی

مهشید این اخرا وضعیت خیلی بد شده بود لباس زیری کردم هم لباس زیر هم لباس زنانه جوراب و شومیز و شال و روسری شوهرم میرفت سرکار دنیز باهام نمیکشید برم تو مغازه فقط به هزارتا بازی و خوراکی فقط یه ساعت میموند پیشم فروشنده هم قبلیم رفت ادم جدید پیدا نمیکردم 😑خیلی اوضاع بدی بود

بچه های من یخورده از کف دست بزرگتر بودن
انقد دوس داشتم بغلشون میکردم😍😍😍😍😍

مگه چکار کرده

بچه خود آدم فرق داره.
من بچم دو هفتش بود زنگیرم مادرشوهرم بیا ببرش حموم بعد این برنج ته دیگ ننداخته بود سر سفره گفت الین بردم حموم نشد.برادرشوهرم گفت نمیتونی ببری حموم؟من😑
ببین اومدم خونه گفتم واقعا نمیتونم؟چند روز بعد شوهرمم نبود بردمش حموم تنهایی

اشکال نداره عزیزم خداروشکر پشیمون شد و داره تلاش میکنه از اول همه چیرو درست کنه

تیکه میندازی ازاده 🥲🥲🥲
منم یک زمانی یک خونه داشتم ک روزی دوبار دستمال میکشیدم یکبارم جاروبرقی بااینکه اصن کسی آشغال نمیریخ الان یک بنده خدایی ازباسن اش آشغال تولیدمیکنه

سعیده اصن سخت نیس اگه میترسی حتما یه قنداق سوئیسی بخر من تا سه ماه همش تو قنداق سوییسی بود یا تشک گاردار

حالاانشالله اوضاع مساعد شد توکاری ک سررشته داری دوباره شروع کن واسه پولش نه اصن روحیت خوب میشه

ن والا تیکه چرا هیچی رو زمین و مبل کثیف نیس
دوتا دونه اسباب بازی

خریت خواهر🤣

اره خداروشکر ❤️❤️❤️

اره عید حتما میرم.دوره شنیون میبینم تو سالن خاهرم کار کنم خیاطیم میرم دوره حدقل برا دخترم و خودم یه چی بدوزم 😂

خیلی بده.من خواستم مغازه بزنم هی راه بی راه،خواستم برم آرایشگاه هی بهونه.کلا بدش میاد کار کنم

😍😍😍منم خییلی دوست دارم بخاطر همین میترسم از ترس فشار بدم خدایی نکرده چیزیشون بشه
من تا حالا جوجه رنگی ها هم دستم نگرفتم دنده شون و حس میکنم از ترس یهو فشار میدم

حالا من شوهرم خوشش میاد کار کنم میگه برا خودت درامد داشته باش حدقل نه برا من برا خودت

انشالله خدا دل و جراتشو به منم بده

خو اونا سرشب تمیزکردم 🤣🤣🤣
اتفاقا دسته مبل ها گندکشیده بودبالیف و شامپو بچه تمیزکردم فرش هم لک افتاده بودبا برس فرش و شامپو فرش تمیزکردم بعدش دیگه انقباض گرف منوک اومدم اوما

منم قبلا خرید و پولا دست خودم بود ولی از بارداری کشیدم کنار

ما کارت سر اپنه پیامک میره سرگوشی شوهرم ولی انتقالا سر گوشی منه که از هم خبر داشته باشیم😂

شینیون اگه یک چاشنی استعداد داشته باشی فوق العاده من متنفرم از اصلاح صورت و ارایش بااینکه هردو کارکردم شینیون کارتمیزیه

آره حتما میخرم واگرنه خودمو میشناسم حداقل تا چن روز که خودمو قانع کنم ترسم بریزه نمیتونم

🤣علاقه ندارم چون پول توشه میخام برم

حالا نی نی خودت ب سلامتی بیاد مجبوری بلندش کنی بعد استخون هاش اوایل همش صدامیده من خداینکرده فک میکردم دست وپاشومیشکنم🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

این خیلی میتونه بهت کمک کنه راحتت میکنه گاردارم دسته داره باهمون بغل میگیری تو گهواره میزاری رو پاهات میزاری خیلی خوبه

وای مهشید منم یه بار اومدم بلندش کنم شونش تو دستم صدا داد خاستم قش کنم میگفتم شونشو کندم🤣🤣زنگ زدم شوهرم گریه که بیا دنیز ببریم دکتر من.شونه بچه رو.کندم

خواین میشه انگیزه من شینیون یکدوره رفتم اب روغن قاطی کردموقبلا باتوربود یک چی سمبل میکردم بعدا شد خطی وخامه ای وکوفت رهرمار ارور دادم

وای نگو میترسم 🤭

🤣🤣از خطی متنفرم هی باید حرکت روش پیاده کنی

ممنون از راهنماییت،🌹🌹

اره یادمه قبلا موهارو میزاشتن تو تور بعد پرش میکردن گیره میشد شنیون عروس🤣🤣

فدای تو😍

🤣🤣🤣🤣
دقیقا اینکارها منم کردم یا یکوقت گردنش نمیتونست کنترل کنه ب یک طرف کج میشد یاموقع پوشک عوض کردن‌پاشومیدادم بالا میگفتم نکنه خداینکرده ب نخاعش آسیب زدم زیاددادم بالا حالا خودشو ببینی یکدوره خودشوگره میده

شوهر من نوفهمه.خیلی باش کلنجار رفتم.حتی شریکی با برادرشوهرم مغازه زدیم ولی کلا دوبار رفتم.که بعدش پشیمون شدم.

😂تازه به دوران رسیده بودیم

من ازهمش متنفرم یک سشواربکشن بسه😅😅😅

میده مطمئن باش

🤣از همون سشوارم بدم میاد

مغازه داری خیلیییی بده😑متنفرم ازش

والا ... این بار مهشید جدیدمیبینید بچه میبندم ب کمرم توخونه باهم کارمیکنیم این دختره باید ببین چ ننه شیرزن نترسی داره🤦‍♀️

بیا نروآرایشگری همون لباس زیرفروشی بزن 🤣🤣🤣

ماشالله مشهدی میترا؟

یعنی ما زندگی نداشتیم پا مغازه اول که شریک داشتیم بعد سوا کردیم زنونه زدیم اول بچه گانه و زنانه بود با لباس زیر
یعنی تا سر کوچه هم نمیشد بریم باید همیشه مغازه باز میبود نه تعطیلی نه هیچی نبود روزا اول عید که فروش بیشتر بود باید مغازه باز میبود تا ده یازده شب همه تو عید عشقو حال میکردن من کابوسم تعطیلات عید بود😑

اوشیم🤣🤣

🤣غلط بکنم دیگه مغازه بزنم

🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
والا

اره ارمانع

ببین چ تیزم البته اینکه اونجا کارکردمم بی تاثیرنیس😅😅😅

از خودم بلند تره

توکدومی

شوهر من ا نجا عسل فروشی داشت

بغلم کرده

الهی بگردم اره قدش بلندتره من پسر بزرگ میخااااااام

ماشالله میترا چهارتا بچه داری 😍

اره

چندسالشونه ۱۷ ساله و...؟؟؟

خدا بهت کمک کنه این بچه تو راهیت چیه دختره😍

اصن توجه نکردم ک باردارم هس ماشالله

اره یه دختر نه ماهه داره الانم حاملس😍

خداببخشه حیف من‌پاره ام واگرنه خانواده پرجمعیت دوس دارم البته اگه یک پرستارو یک خونه ویلایی چهارصدمتری و چندتاخدمتکارداشتم عالی بود

ماشالله بهتون🤩🤩🤩

7ساله 9ماهه

مهشید باور نمیکنی اولا تز میدادم خیلی بچه میخام🤣خرجا الان میبینم زحمت و نگرانی و تربیت بچه رو میبینم میگم.دنیز درست بزرگ کنم شاهکار کردم پاره شدم بخدا

اره

میگم دنیز ده سالش شد یه بچه دیگه میارم😂

من اگه اون شرایط رو داشتم قطعا ۳ ۴ تا میاوردم

قربون شما

به سلامتی دنیا بیاد عزیزم

الآن چهارمی بارداری؟

فدات

اره دیگه

ایول بهت.بسلامتی خودت خواستی؟

اخری رو نه

همشون دختر خواستن اوردم خوشحال بودم گفتم دیگه تمام خدا نخواست

ولی ایول داری.من تو خودم نمیبینم

من تنهام بچه کلاس اولی بچه کوچیک

بازم بچه هات کمک میکنن

من نه خودم تمایلی به بارداری مجدد دارم نه شوهرم.

بزرگه تا الان که میخونده برا کنکور اصلانم بهش کار نمیگم

خدارو شکر کن شوهرمن هی میگه بچه

دیگه بچه بیاد ذوق میکنه هی میاد میگیردش

وزنم سنگین شده انقد اذیتم

بگوش بله شما که اذیت نمیشین

الانم فقط کمکش اینه بچه رو میگیره

میگه هزینه هاشون با من فک میکنه همش پوله

آره.سن بالا وزن بالا اذیت میکنه.
من بچه اولم بود ۹ ماه اذیت بودم

نگو سن بالا غصه ام میشه

باز خوبه آدم مشکل مالی نداشته باشه.
ولی بچه ها الآن وقت میخواد.اصن تربیتشون باید با دقت باشه مثل قبلنا نیست

من خودم ی سال بزرگترم ازت🤣🤣🤣🤣

من ۶۸ام

خیلی سخت شده

1دونه کمه

خیلی

سلام
مامان من از همین الان میگه
ولی واقعا هم بلد نیست فقط من و تنها داره منم خالم بزرگم کرده و مامان بزرگم🤣

سلام من از وقتی بی بی چکم مثبت شده اومدم خونه مادرم هزارتا مشکل دارم اوایل بارداری هماتوم داشتم الانم دارم همش خونه مادرمم رفتم ان تی جفتم پایینه یعنی همش استراحت مطلقم خونه مادرمم حاضری برام میاره فقط برا دسشویی بیدار میشم

بچمم دنیا بیاد همینجام خدا کنه همیشه تن نادرم سلامت باشه خیلی کار میکنه اذیتم نمیتونم کمکش کنم

مادرم🤣

راستشو بگو نادر کیه؟🤣🤣🤣

دیشب انقد این مهشید و نازنین و میترا حرف زدن من خوابم برد

ایشالا همیشه تنش سلامت باشه

عزیزم منم یه شهر دیگه زندگی میکنم از اول تا اخر بارداریم فقط ۳ بار رفتم خونه پدرم اونم هر بار ۲ روز زایمان هم مادرم تا ۸ روز پیشم بود خودشم چون پاهاش درد میکنه با وجود بخیه زیاد خودم کمکش میکردم شبها بچه رو میبردم‌پذیرایی نگه میداشتم که مادرم از خواب بیدار نشه اذیت بشه بعد رفتن مادرم هم خودم کارهامو انجام دادم البته همسرم شبها که خونه بود کمکم میکرد

عزیزم نمیخوام دخالت کنم یا فزولی قصد ناراحت کردنت رو هم‌ندارم .میشه یه سوال بپرسم ؟
زمان ازدواجت یا مجردی دل پدر مادرتون رو نشکستین ؟ شوالم از اونایی که گفتن مادر پدرامون دوسمون ندارن و ربط دادن به زشتی و زیبایی و این‌جور چیزا

خانواده من دورن خودم نگ داشتم

و منننننن من ک خیلی ساله قیافشونم ندیدم

الهی فدات شممم چ دلسوزز گفتی چن سالته مگ

😔😔😔😔😔

سلام 32

عزیزم خوده مشهدی یا شهرستان