Ooma
پرسش (1401/12/02):

اونایی که بچه دوساله دارن و از شیر بربدن میشه بیایید؟

سلام من روانی شدم این مدت واقعا یکی بیاد بگه این عادیه من چیکار کنم
دنیزو از برج ده شیر خشک نمیدم دیگه الان دوسالو یه ماهشه
دخترم از اول اصن وابستگی نسبت به من نداشت ولی از وقتی از شیر گرفتمش خیلی حساس شده مخصوصا این یه هفته ده روز اخیر یعنی اخمم میکنم.گریه میکنه تا ازش معذرت خاهی کنم بوسش کنم یعنی حتی یه بلایی سر خودشم بخاد بیاره بهش تذکر بدم بغض میکنه و گریه میکنه من الان چیکار کنم نه دلم میاد چیزی بهش بگم و واقعا کم اوردم تمام روز دنبالمه هرکار میخام بکنم اویزون میشه بهم یعنی اصن نمیمونه تو اتاق پنج دقیقه بدون من شما بگید بچه هاتون اینطور بودن؟چیکار کردید خوب شدن

الان جدیدا گریه میکنه که پوشکم نکن دیشب دو بیدار شده پوشکش دروردم بردم شستم یه پارچه گذاشتم لای پاش گفتم جیش کرد کثیف کاری زیاد نشه چهار صب پاشده اونم کنده خابیده هرسری سر پوشک کردن خون منو کثیف میکنه همکاریم نمیکنه برا از پوشک گرفتن خودمم میگم حدقل شیش ماه بین از شیر گرفتنو پوشک گرفتن باشه ولی همکاری نمیکنه نزدیک یه هفته پیش همه چیزارو شستم ولی دوباره جیش کرده به همشون نمیدونم چیکار کنم😐
تمام روز میبرم بیرون جیش میکنه ولی بهم نمیگه که مثلا جیش داره یا پی پی تاحالا هزاربارک بهش گفتم که بگو بهم اینو
عزیزم اینکه بچه مدام بهت بچسبه خیلی سخته، دخترمنم یکماهه همینجور شده. ی پتو هم داره که به جونش بسته ست، دیروز بغلم بود غذا درست میکردم نزدیک بود پتو و خودمون بسوزیم 😐😐😐😐😶😶😶
تنها راهش انگار فقط صبوری کردنه، الحمدالله هیشگی هم که درک نمیکته🙄
سختم نیس بچه بهم میچسبه میترسم موقعه کار بلایی سرش بیاد وگرنه یه بغله منم همین پتورو داره دومتره بزرگه با اون بغلش میکنم
یا میاد اویزون میشه به دسته فر هی میکشه طرف خودش حالا من قابلمه سرگاز دارم غذا درست میکنم بدو بدو میکنم که کارام تموم شه اینم با پتو و بالشت بعضی وقتا عروسکم میاره همه رو باهم بغل کنم😐
منم علیسان سه ماه ازشیرگرفتم وابسته ک شده اما خب من بابت شرایطم بیشترسعی میکنم با باباش تنهاش بذارم یک مقدار صبوری کن دعواشم نکن الان فهمیده شدن اگه علیسان دعوا کنم یا میزنه زیرگریه یا میادتلافی اینادیگه اون جوجه ها قبل نیستن
مهشید من اصن باباش خونه نیس در روز شاید یکی دو ساعت ببینش
بعصی وقتا میگم ابت نبود نونت نبود از شیر گرفتنت چی بود🤣
همش خودمو خودش خونه تنهاییم
اره این بده خب خونه مامانت اینانزدیک نیس هرچی ادم های دوربرش بیشترباشن ازوابستگی ب توکمتر میشه من میرم خونه مادرشوهرم اثن علیسان دیگه یادش میره من مامانشم یکسره بغل مادرشوهرم وبرادرشوهرامه و با پسرعمه هاش بازی میکنه
منظورم همین بود عزیزم وگرنه بغل کردنشون که لذت هم داره ولی موقع کار کردن خطر داره و سخته
نه مامانمم نزدیکم نیس کلا زیاد بیرون نمیریم مگر دوری بخوریم یا اخر هفته ها بریم بیرون وگرنه همش خونه ایم
اره بخدا میترسم یه بلایی سر خودش بیاره تا هم بهس میگم این کارو نکن میشینه گریه میکنه از گفته خودم پشیمونم میکنه
ببرش مهد درویش شلوغ کن مهمونی خرید که یادش بره
دیگه قرارنبود تا موقع عروسیش ک شیرش بدی این چالش ها هممون باید رد کنیم من ازحالا واسه پوشک غصه ام گرفته چطوری بگیرم مادرشوهرم میگه ازهمون اول دسشویی نبر و ببرش توحموم قصری شم حموم بزار وقتی تعادل داشت ببر اماخب کلا علیسان این چیزا نمیفهمه یکروز یکساعت باهاش حرف زدم شاشید روشلوار من 🤣🤣🤣🤣
اصلا بهونه شیر نمیگیره
مهد میگه الان نمیپزیره کوچیکه
من باهمین اوضاع هام یکروز درمیون یا تنهایا باباش میبرمش پارک .نگاربچمو خیلی توخونه نگه داشتی جزخودتم کسی نمیبینه وابستگیش کاملا طبیعیه
😂😂من دنیز جیش میکنه اگه خودم ببرم اما نبرم میشاشه هرجا دوس داشته باشه
اره بخدا همش خونه ایم امروز دیگه اعصابم خورد شد به شوهرم گفتم خیلی برا دنیز کم میزاری
این نه خیلی سرب هواس دیگه خودمم حوصله سروکله زدن ندارم گفتم دونیم سال میگیرمش خواهرشم انشالله تااونموقع بزرگترشده
انشالله
من دلم میخاد از پوشکم بگیرم نمیزاره پوشکش کنم الان از صب شاشیده همه خونه🤣🤣
انشالله هوابهترمیشه دسشو بگیر مادردختری برید پارک علیسان عاشق سرسره بابچه هادوست میشه تازه باباش دوچرخه ام گرفته اونم انشالله میبریم برای بازی . کاری ب شوهرت نداشته باش اومدک خوبه نیومدم خودتون ارتش دونفره اید
مهشید ما پیشمون نزدیکمون نه پارک هست نه هیچی وسط بازاریم حتی همسایه هم نداریم بچم بره تو کوچه با بچه ها بازی کنه
🤣🤣🤣🤣
خونه تکونی ام ک کردی دیگه هیچی داره فرش وسرامیک آبیاری میکنه پوشک شورتی بگیر حداقل ازجیش خودتون نجات بدید اون نمیتونه دربیاره
در باز میکنیم میریم تو جاده و شلوغیو بازار
دیگه هیچی این خونه ک شماگرفتید حداقل یک فضاسبزک باید نزدیک خونتون باشه
اونم خریدم مث شلوار درش میورد پرتش میداد😑
نه بخدا هیچ
دیگه بذار جیش کنه این دخترهمه راه ها بسته
🤣چه کنم مجبورم
🤦‍♀️🤣🤣🤣🤣
وای بچه من دیگه داره دوساله میشه وابستگیش خیلی شدید شده واقعا من رد دادم دیگه
مگه نمیگن هر چی بزرگتر بشه بهتر پس چرا بدتر داره میشه 🤔
من که هنوز جرات نکردم از مای بیبی بگیرمش تا بزرگتربشه بفهمه حداقل
والا من دخترم محل من نمیزاشت 😂الان اینطور شده
برای منم میگن مادرو می‌شناسه تو این سن اینکارو می‌کنه
فکر کنم برا همینه بیشتر درک میکنن مامانشو کیه و چیه
دقیقا برای من که اجازه ندارم دستشویی برم میاد اونجا هم وایمیسه میگم اینجا هم آسایش ندارم از دستت
دخترتون حرف میزنه کامل
منم میاد دستشویی باهام😂
منکه از بچه تا چند سال توبه کردم همین یکی دیوونمون کرده به اندازه کافی
اره تقریبا همه چی میگه
منم هنوز هنوز خجالت میکشم ازش میرم دستشویی میگم برو اونور جان مادرت 🤣🤣
بچه.بزرگ تر میشه مسئولیتاشم بیشتر میشه منم میگم تا وقتی ده دوازده سال نکنه بعدی نمیخام
🤣🤣من درو میبنده میشینه پشت در
منم بخدا اعصاب نمونده برام واقعا
برای من درو ببندم درومیشکونه آنقدر در میزنه پشت در گریه می‌کنه
واقعا رعشه میافته توتنم بعدی بیارم 😣🤣
🤣🤣🤣عادیه
🤣🤣اعصاب نداره پسرت
هنوزم پسرت کوچیکه بابا
آره بابا همینو من به ثمر برسونم اعصاب بمونه برام
پسرا شیطون ترن اشکال نداره این روزاهم میگزره

سوالات مشابه