Ooma
پرسش (1401/11/26):

سلام غزل جان اگه ممکنه خواب منو تعبیر کن همین الان بود

خواب دیدم :
توی یه ساختمان بزرگ هستم بهم گفتن اینجا رو تمیز کنین قراره مهمونی بشه من بودم و خواهرم.
نمیدونستم قضیه چیه ..فقط دو سه تا پیرمرد بودن ک هیلی هم پوددار بودن توی یه اتاقی از همون ساختمان دراز کشیده بودن و نقشه میریختن برای مهمونا.یکی از برادرهای شوهرم هم بود.من پرسیدم قضیه چیه .بهم گفتن میخوان از جد پدریم انتقام بگیرن چون از گذشته باهم مشکل داشتن.خلاصه قرار بود دختری رو بیارن و توی مهمانی لخت کنن و ازار و اذیتش کنن و بهش تجاوز کنن و کسی ک قرار بود این کارو انجام بده یعنی دختره رو بیاره شوهر خودم بود.
یعنی شوهرم سوار یه مرکب باشه و یسری مدارک هم باهاش باشه دختره هم باهاش بیاد توی مهمونی و جلوی همه بهش تجاوز و ازار و اذیت بشه.
من اینو ک فهمیدم گفتم به شوهرم خبر بدم قبل رفتن به داخل ساختمان.
خلاصه من ترسیده بودم و همزمان دیدم شوهرم اومد و اطرفش هم خیلی بودن.فقط سریع بهش گفتم ک قضیه از این قراره و این کارو نکن و فرار کن و خودم و پسرم و خ اهرم و دخترش و چند نفر دیگه فقط از اونجا فرار گردیم اومدیم توی خیابون ماشین گرفتیم و فرار کردیم.
بعد دیدم ک شوهرم ک رفته توی ساختمان به همون پیرمردا گفته نمیتونه این کارو انجام بده و تونسته از دستشون فرار کنه.و فک.کنم دختره هم نجات داده.
ولی من برگشتم به ساختمان ببینم چ خبر بوده دیدم همه حمعیت و ادمهایی ک اونجا بودن توی دریایی از خون مرده بودن.زن و مرد پیر و جوون.
همه لخت.زنایی بودن ک دستاشون پر النگو ولی لخت و در حال گناه کنار مردای دیگه مرده بودن و یا داشتن جون میدادن.
صحنه وحشتناکی بود بوی خون کل ساختمون گرفته بود.شوهرم ک برگشته بود تا حالش خوب بود و از اینکه تونسته بودم بهش خبر بدم ک قضیه چیه خوشحال بودیم.

ببخش عزیزم طولانی شد.
اگه تعبیری داره لطفا بهم.بگو.خوابم همین الان دیدم.

عزیزم خون دیدی خوابت باطل دیگه
سلام سمیه هروقت هستی بگو شماره یه حاج اقایی هست بهت بدم زنگ بزن تعبیر کنه
چه خواب عجیبی
هوم خیلی عجیبه
سلام بانو هستم
واسا عزیزم
برداشتی بگو پاک کنم
حاج اقا آیت الهی
برداشتم عزیزم
ممنونم
فدات زنگ بزن نیم ساعت قبل و بعد اذان نباشه فقط
والا اینوخوابو ک دیدم تا چقد وقت بیدار بودم همش فکرم درگیر بود
من اینقدر زنگش زدم دیگه تک بزنم خودش زنگ میزنه😅😅😅
ان شالله خیره و خوب تعبیر میشه
الان بیدارم عادی شده وگرنه اون موقع شب خیلی ترسیدم مخصوصا وقتی دیدم جمعیت زیادی توی خون غرق شدن و دست و پا میزنن
اینقد زنایی بودن ک دستاشون پراز طلا بود ک کنار مردا بودن ولی داشتن جون میدادن
😑
خو الان زنگ بزن خبرشو بده دلم بند شد
الان پسرم خوابه شیر میدم
بیدار بشه یا ولم.کنه میرم زنگ میزنم
حله
کلا من خواب زیاد میبینم ولی توجهی نمیکنم چون هیلی فکرم درگیره
ولی اینو نمیتونم بگذرم😅
میشه بیای تعبیرشو اینجا بگی برای من خیلی جالب شده بدونم تعبیرش چیه؟!
زنگ.زدم تعبیرشو گفت
گفت خیره و مشکلی نیست.
شما و خانواده و اون دختری ک دیدید توی خواب توی امنیت هستین و مشکلی براتون پیش نمیاد.
و یه صدقه هم بدید
نگران نباشین امنیت برقراره😅
بانو این بنده خدا با لهجه یزدی صحبت میکرد
زور زدم تا متوجه بشم😅
😅😅😅😅
یزدیه خب
خدا خیرت بده ممنون
فدات

سوالات مشابه