Ooma
پرسش (1398/11/21):

اومدن بچه و رفتن باباش

سلام
دیگه کلافه شدم.
از دوران بارداری تصمیم گرفتم که یه تخت بگیرم بذارم کنار تخت خودمون که شبا بچه کنارمون باشه تا جداش کنم. اولی که پسرم دنیا اومد ‌شبا خیلی بی قرار بود و گریه میکرد. شوهر من هم صاحب یه کسب و کاری هست که نیاز به تفکر داره. و باید شب خواب کافی داشته باشه که بتونه از پسش بر بیاد. گریه های شبونه باعث شد راندمان کاری همسرم بیاد پایین. به پیشنهاد خودم که کاش لال شده بودم بهش گفتم بره تو اتاق جدا بخوابه تا بچه آروم تر بشه. الان پسرم 3 ماهشه. شبا می‌خوابه تا لنگ ظهر. اما من نمیتونم شوهرم رو متقاعد کنم که بیاد شبا کنار من بخوابه. میگه راحتتره و بهانه هایی مثل این که صدای زنگ ساعت بچه رو بیدار میکنه میاره. من نیاز به همراهی و بودن اون در کنارم دارم. اما نمیاد
بارها این مساله رو بهش گفتم اما هر دفعه بهانه ای میاره. دیگه نمیدونم چیکار کنم
کمکم کنین لطفا

واااای چقدر سخته
ای وای
چقدر ناراحت کننده
خب باهاش صحبت کنین و بگین ک نیاز دارید کنارش باشین
منم همین قصدو دارم
میخوام تخت بگیرم کنار خودم و بچه رو بخوابونم
و اگرم اقام چیزی بگه میگم ک اوهم نقش داره
کاش پسرتون رو تو اتاق تنها بزارید بخوابه و خودتون برید پیش همسرتون بخوابید
من کاملا برعکس تو بودم.من نیاز به تنهایی داشتم و شوهرم گیرمن بود
جاری من از۴۰ روزگی جای بچه هاش رو جدا کرد درسته سخته اما می ارزه والا
نگران نباش فقط موقعیکه بچه خوابید برو پیشش باهاش حرف بزن یکم خودتو واسش لوس کن.یجوریکه بدونه از وقتی بچه اومده اون دیگه مهم نیست.مردا عین بچه ها میمونن نیاز به توجه دارن.باید بهش بفهمونی اونم جاش مثل قبل ثابته
شما باید از اول بهشون این مسئولیت رو میدادین
مردا فکر میکنن وظیفه زنه
ولی بر عکس وظیفه دو طرفه
باید پیشش میبودین و میگفتین ک کمکتون کنه
ببخشید اشتباه شد.منظورم اینکه فکر نکنه از وفتی بچه اومده به اون اهمیت نمیدید.
مردا از بس غرور دارن.شاید بهش بر خورده اینجوری گفتی.از دلش دربیار
عزیزم بچه رو بخوابون و برو پیشش خودت،کم کم خوب میشه و به روال عادی برمیگردین....
من اگه بودم همسری ولم نمیکرد🤣🤣🤣🤣
هی میگفتم برو میخوام پیش بچه بخوابم هی کرم میریخت😁😁😁😁💪💪💪💪💪
تا بچه بخوابه همسر من خواب 7 تا پادشاه هم دیده. برم بیدارش کنم که دوباره داستان میشه چرا بیدارش کردم
🤣🤣🤣🤣🤣
انشاالله ک زودی برگردین ب قبل
واقعا سخته
مخصوصا اگه وابسته باشین
من ک همسرم خیلی وابستس منم مثل خودش کرده
ای بابا این مردا هم چقدر رو اعصابن؛ خوب گناه تو چیه این اینطوری می‌کنه ؛ ی کاری بود کردی ؛ الآنم که میکی بچت خوب شده باز مشکل چیه نمیاذش
کتک میخواد🤣🤣🤚🤚🤚🤚🤚🤚
من که خدارو شکر هرچی بهش گفتم برو نرفت☺
قبل از اینکه بچم به دنیا بیاد صبا پا میشدم صبونه درست میکردم براش و راهیش میکردم بره
اما الان از خستگی بی تاب میشم طوری که با صدای زنگ ساعت هم بیدار نمیشم
شوهرم هیچی نمیگه بنده خدا. خودش صبا یه چیزی سر راه می‌خره و میره
من به شوهرم خیلی وابسته ام. خیلی دوستش دارم. تا قبل اومدن پسرم تو همه چی همراهش بودم. حتی تو کارش. همیشه خودش میگفت من مثل دوست براش هستم جدای از زن و شوهر بودن. اما الان انگار فقط دوتا دوست هستیم که همخونه ایم
از وقتی پسرم اومده انگار یه دیوار کشیده دور خودش و اجازه نمیده بهش نزدیک بشم.
😔😔😔😔😔
باهاش در میون گذاشتی؟
چقدر سخت ،منم میترسم از این وضع
همیشه خونه و زندگیم و خودم تمیز و مرتب بود. لباس خوب میپوشیدم و خونه هم همیشه مرتب بود
اما از، بس بچه کار داره به خودمم حتی نمیرسم
از حرف زدن راجبش طفره میره.😭😭
والا من نمیدونم چی بگم بهت که کمکت باشه
من دوتا بچه دارم ولی هیچ وقت جای خوابمونو عوض نکردم بجز اون ده روز اول که مادرم پیشم میخوابید
تخت بچه رو کنارتخت خودم‌گذاشتم بچه هم شبا گریه میکرد ولی شوهرم حاضر نبود بره جای دیگه بخوابه
نمیدونم چی تو فکر همسرته که دلش نمیخواد بیاد اونجا بهتراینوه باهاش حرف بزنی ودلیلش رو بپرسی شاید بتونی حلش کنی
تو بارداریم همیشه خودش میگفت بچه که بیاد دیگه مثل قبل نمیشیم ما
منم میگفتم نه اصلا اینجور نیست و نمی‌ذارم کار به اینجاها بکشه. اما الان دقیقا همینه
اصلا نفهمیدم کی اینقد جدایی بینمون افتاد
پس از قبل خود به خود این فکرومیکرده که اینجوری شده
عزیزم از نظر جنسی هم به مشکل برخوردین؟؟ یا فقط خواب می‌ره اونور؟
اصلا حاضر به رابطه هم نیست متاسفانه
از طرف دیگه بچه شب دیر می‌خوابه و تو کل روز هم فقط زیر سینه خواب میره
ای وای من
زمانی نیس که فقط خودمون باشیم
متاسفانه بچه هم اصلاااااا شیشه نمیخوره.
که بتونم حداقل بذارم پیش کسی
شوهرتون بچه دوست داره؟
باهاش بازی اینا میکنه؟
آره خیلی دوسش داره
باهاش زیاد وقت میگذرونه
یعنی سه ماه رابطه ندازین؟؟ از طرفی شوهرت گرم مزاج بوده یا نه؟
ای بابا چرا شوهرت انقد بی درک شده ؛؛ ببخشید اینو میگم مطعنین پای کس دیگه درمیون نیست؛ یعنی بهش اعتماد کامل داری؟
عه این چه حرفیه بهش میزنی خواهر ته دلش خالی نکن
بیشتر از 3 ماهه
از 4 ماهگی تو حاملگی تا الان
اندام برای شوهرم خیلی مهمه
تو بارداري به خاطر جلو اومدن شکمم میلی نداشت. از طرف دیگه میترسید به بچه آسیب برسه. هرچی میگفتم چیزی نمیشه قبول نمیکرد
الان هم یه شکم ول شده دارم به خاطر سزارین😭😭
قبل از بچه دار شدنمون هم همش به پیشنهاد من رابطه داشتیم
قبل بارداری من به‌خاطرِ خودم و اندامم 5 روز تو هفته باشگاه میرفتم
ببین این چیزا طبیعی هست مردها باید برن سرکار نمیتونن شب بدخوابی بکشن گناه دارن، وقتی بچه خوابید بالشتت بردار برو پیش همسرت و بخواب کنازش حتی شده برای یک ساعت باهاش همبستر باش، بعد که خوابید اگه بچه بیدار شد برگرد سرجات
🤔🤔
ببین این چیزا طبیعی هست مردها باید برن سرکار نمیتونن شب بدخوابی بکشن گناه دارن، وقتی بچه خوابید بالشتت بردار برو پیش همسرت و بخواب کنازش حتی شده برای یک ساعت باهاش همبستر باش، بعد که خوابید اگه بچه بیدار شد برگرد سرجات
چقدر ما زنا بدبختیم .. غم و غصه رو پیشونی ما نوشته شده😭😭😭😭
ببین منم گاهی میشه همسرم میره تو اتاق بچم گیگه شما راحت تر بخوابید چون عادت داره برم تو تختش بخوابونمش بعد میامدم تخت خودم، الان که باردارم به شوهرم گفتم تختش رو بیار کنار خودمون چون من نمیتونم برم تو تخت کنارش بخوابم، به مردها رو نباید بدی چون راحت طلب هستن سریع خودشون رو با شرایط وفق میدن
🤔🤔یسری ورزشا بعد زایمان هست که شکم و اندام رو به حالت اول برمیگردونه.من قبلن توی اینترنت دیده بودم با تصویر
عزیز سوال پرسیدم چه ربطی داره خوب آدم باید همه جوانب رو در نظر بگیره ؛ منکه نگفتم خدای نکرده با کسی هست
هر کسی به طریقی ناراحت منم از وقتی باردار شدم شوهرم ازم زده شده صبح تا ظهر سر کاره وقتی اومد یا میخوابه یا هم سرشو میکنه تو گوشی بعد ساعت ۴ میره نمیاد تا ۱۰ و نیم اینا میاد با عجله یه شام میخوره میره والله تا الان نیومده همش تنها میره حمام و میگه نیازی به رابطه ندارم و همش سرش تو گوشی و پی ام میده به نمیدونم کی بعدش وقتی بیرون هر وقت زنگ میزنم بهش همش داره حرف میزنه احساس میکنم دارم بهم خیانت میکنه نا محبتی نه احترامی تا قبلش همه چی عالی بود قبلا وقتی میگفتم گوشیتو بده سریع بازش میکرد میداد ولی الان نمیده میگه میخوای چیکار گوشیمو قبلا اگه پیش من نمیخوابید خوابش نمیبره ولی الان جاشو جدا کرده وقتی میاد که من خواب باشم خسته شدم دیگه دیگه تحمل ندارم
منکه از الان حس میکنم زیر سرش بلند شده🤔🤔🤣🤣🤣
آها پس خیلی کم رابطه داشتین واسش عادی شده ؛ سعی کن غذاهای طبع گرم بهش بده ؛ شاید از نظر جنسی تقویت شه خودش بیاد سمتت گلم؛ نگران نباش و غصه نخور ؛ ی کوچولو به خودت بیشتر برس؛ انشاا زودی مشکلت حل شع
به این چیزا فکر نکن افسردگی بعد زایمان چیز طبیعی هست به خودت نگو شوهرم قیافه براش مهمه اون خود تویی که براش مهمی و میدونه قیافه تو بخاطر اینکه اون پدر بشه خراب شده و اگه الان کاریت نداره مراعاتت رو میکنه میگه شاید خسته ای، این وظیفه توعه که بری سمتش، تا مهر و عاطفه بینتون برگرده، وقتی بچت خوابید بالشت رو بردار و برو پیشش نوازشش کن بهش آرامش بده حتی اگه باهات کارای نکنه کم کم مهرت برمیگرده
اهوم باید مواظب روابطتتون باشی
رابطه ای نمونده که مواظبش باشم همش دارم فکر میکنم میگم این بچه بدبختی که تو شکممه افسردگی میگیره تا بدنیا بیاد یه دختر ۶ ساله هم دارم اگه نبود تا الان یا خونه بابام بودم یا دق کرده بودم
منم احساس میکنم سرد شده باید گرم بشه
الهی گلم شما الان باردار هستی نباید به این چیزا فکر کنی؛ انشاا که چیزی نیست و به دلت بد راه نده؛ یعنی واقعا اگه مردی که به زن باردارش که بچه خودش تو شکمش هست خیانت کنه از بدجنس ترین ادماست
وا خدا نکنه
ببین بخدا اینا بخاطر هورمون بارداری هست، منم قبلا تاحالا به فکرم اینچیزا خطور نمیکرد ولی باردار که شدم 2 ماه از همسرم بدم میامد از بوش حالم بهم میخورد پتوم رو جدا کردم ولی اجازه نمیدادم اون حس کنه من اینجوری شدم، بعدشم بد دل شدم خیلی شدید ولی روک بهش گفتم شرایط منو درک کن اینروزا خیلی بهت حساس و بد دل شدم، چون منو میشناخت اینجوری نیستم برای همین خودشم کمکم میکنه و مراعاتم رو میکنه، گاهی خیلی ساکتم یا بداخلاقم شدید، به همسراتون بگید تا اونا هم بهتر درکتون کنن
ببین بخدا اینا بخاطر هورمون بارداری هست، منم قبلا تاحالا به فکرم اینچیزا خطور نمیکرد ولی باردار که شدم 2 ماه از همسرم بدم میامد از بوش حالم بهم میخورد پتوم رو جدا کردم ولی اجازه نمیدادم اون حس کنه من اینجوری شدم، بعدشم بد دل شدم خیلی شدید ولی روک بهش گفتم شرایط منو درک کن اینروزا خیلی بهت حساس و بد دل شدم، چون منو میشناخت اینجوری نیستم برای همین خودشم کمکم میکنه و مراعاتم رو میکنه، گاهی خیلی ساکتم یا بداخلاقم شدید، به همسراتون بگید تا اونا هم بهتر درکتون کنن
خدا نکنه گلم انشاا نی نی میاد بهتر میشین
والا من نمی‌دونم این زنای خراب کین ؛ که بلای جون زندگی مردم شدن ؛
آره احتمالا
نه بد متوجه نشو گلم، من میگم اصلا این فکر بد رگ حتی به زبونتون هم نیارید تو زندگی هاتون همین فکر ها هست که کم کم تو مغز میشینه و آدمو زجر میده
من بارداری اولم نیست که بگم شاید به خاطر هورمون باشه سر دخترم اصلا این طوری نبود بهم محبت میکرد یه جاییم که درد میومد جونش بالا میومد برام خیلی بهم اهمیت میداد همه چی واسم میخرید اصلا کاری به مادیات ندارم ولی اینا خودش محبت حساب میشه بخوره تو سرم اصلا کاری به این چیزا ندارم میدونم یا چیزی شده وگرنه این اینطور نبود همش دلش میخواد بده از خونه
آها فهمیدم ؛ عزیز در کل میگم منکه خدارو شکر به شوهرم شک ندارم ؛ میگم شاید شوهر ایشون ی کارایی کرده باشه که شک کنه بهش ؛ همین نگفتم خدای ناکرده که این کاره هست شوهرش
الان ساعت ۱ ولی نیست هر شب همین طوره اوضاعم خدایا کمک همه بکن کمک منم بکن دیگه خسته شدم 😭😭😔😔😔😔😔
نه از این بابت مطمئنم که کسی نیست تو زندگیش
منظورتو درست رسوندی سودی
منم مثل شما بارداری دومم هست بچه اولیم 7 سالشه، نمیدونم سر دومی چرا بد دل و حساس شدم، بهش میگم چرا به بچه تو شکمم محبت نمیکنی همش وقتت با اولیه، ولی میدونم که اونا تقصیری ندارن این تو شکم منه من باهاشم حسش میکنم اون بدبخت چیکار کنه، یه بار تو سونو دیدش تا یک هفته دستش رو شکمم بود
عزیز دلم انشاا خدا مشکلتو زودی حل کنه؛ اکرم هم خدای ناکرده شوهرت داره اشتباه می‌کنه خدا به راه راست هدایتش کنه و برگرده سر زندگیش الهیی امیین
از اول دنیا همه سختی های احساسی برا ما زنا بوده😭😭😭
خوش بحالت .کلا وقتی زن زایمان میکنه بجز اینکه تو افسردگی میگیری یه مقدار مرد هم میگیره چون فکر میکنه کل توجهت بچه اس و اونو بیشتر دوست داری باید جوری رفتار کنی که فکر نکنه بچه رو بیشتر دوست داری و همه توجهت به بچه نباشه باید تقسیمش کنی
فدات عزیزم
خوش بحالت .کلا وقتی زن زایمان میکنه بجز اینکه تو افسردگی میگیری یه مقدار مرد هم میگیره چون فکر میکنه کل توجهت بچه اس و اونو بیشتر دوست داری باید جوری رفتار کنی که فکر نکنه بچه رو بیشتر دوست داری و همه توجهت به بچه نباشه باید تقسیمش کنی
فدات عزیزم
از اول دنیا همه سختی های احساسی برا ما زنا بوده😭😭😭
خوش بحالت .کلا وقتی زن زایمان میکنه بجز اینکه تو افسردگی میگیری یه مقدار مرد هم میگیره چون فکر میکنه کل توجهت بچه اس و اونو بیشتر دوست داری باید جوری رفتار کنی که فکر نکنه بچه رو بیشتر دوست داری و همه توجهت به بچه نباشه باید تقسیمش کنی
از اول دنیا همه سختی های احساسی برا ما زنا بوده😭😭😭
از اول دنیا همه سختی های احساسی برا ما زنا بوده😭😭😭
خدا روشکر گلم ؛
همین که من بهت میگم، بچت که خوابید برو پیشش بخواب خودت نزار فاصله زیاو بشه، بقول مادرشوهرم اگه شوهراتونو نگیرید گرگ زیاده که بیاد جای شمارو بگیره
همین که من بهت میگم، بچت که خوابید برو پیشش بخواب خودت نزار فاصله زیاو بشه، بقول مادرشوهرم اگه شوهراتونو نگیرید گرگ زیاده که بیاد جای شمارو بگیره
والا آره واقعا؛ زنان بدکاره کل جامعه رو گرفتن؛ فقط منتظر ی نگاه هستن؛ که بیان تو زندگی آدم و رو سر آدم هوار شن
خدا برای هیشکی نیاره این روزا رو
ممنون از همگی
خیلی راهنماییهاتون بهم کمک کرد
دلم یه ذره آروم گرفت😍
بچه شب بخیر اوما کلا هنگع. انشاا مشکل همه حل شع عزیزان
الهی آمین ؛ عزیز همینکه شوهرت به بچه توجه می‌کنه یعنی مرد زندگی هست و شماها رو دوست داره ؛ سعی کن به‌ خودت بیشتر برسی غذاهایی که طبیعت گرم دارن و شهوت رو زیاد میکنن؛ بهش بده انشلا زودی مشکلت حل شه
اینا طبیعی همه ما این مقاطع و گذروندیم به مرور با بزرگ شدن بچه درست میشه منتها این وسط خودتو جمع و جور کن که به این روال عادت نکنی وقتهایی که بچه خوابه همسرتم خونه اس کنار اون باش عیب نداره از وقت استراحتت بگذر من هم شاغلم هم دوتا بچه دارم سومی هم تو راه میفهمم چی میگی ولی با مشکلاتی که ما شاغلا داریم قابل مقایسه نیست نگران نباش
عزیزم حتما لج کرده باهات.مث بچه اول که با مامانش لج میشه.مردا بدترن.سعی کن توجه تو بیشتر رو شوهرت بذار بچه فقط یه شیر ونظافت میخواد.بهش بگو بدون تو دارم افسرده میشم.شیرم داره خشک میشه بعد مجبوریم شیر خشک بدیم.هم من ضربه میخورم هم بچه😆
من بچه دومم دنیا اومد هم اولی خیلی بهم ریخت هم شوهرم همش ازم همراهی میخواست با اینکه جونی برام نمونده بود اما باور کن داغون بودم اما حتی تو درس ودانشگاش هم کمکش بودم.چون فکر میکنم فاصله به هردومون ضربه میزنه.بچه اولم ولاغر شدن وسختی هاش یه طرف .کوچیکه وشب بیداریش .شوهرم وناز کردنش و...😣
زن ها مقاوم ترن.توهم میتونی خودتو وزندگیتو مدیریت کن هر چه زودتر.
شما برو پیش اون بخاب با بچت یه مدت بری عادت میکنه
عزیزم سعی کن ساعت خواب بچه رو تنظیم کنی تو روز چند بار بیدارش کن که خسته شه و شبا زودتر بخابه
عاخی حالا من زایمان نکردم ولی شوهر منم سرده تو رابطه حالا که حامله شدم کلا نداریم ولی اگه میدونی با عمل درست مبشه رابطه جنسیتون عمل لیپوماتیک شکم کن من این کارو کردم خوب شد
ریدم تو سر هرچی مرده
ولی ناراحت نباشااااا همه مردا یه بداخلاقیایی دارن باهاش باید ساخت اگه اون بد اخلاقیا بخشی از ارزش های زندگیته باید قلقشو پیدا کرد و درستش کرد
منم میخوووووم 😂😂😂
والا با این اورانگوتاهایی که مادرشوهر تحویلمون داده
حروم زاده ها فک کردن کی هستن که همه چی زندگی باید رو رفتار اونا بچرخه دوست عزیزم اعتماد به نفستو از دست نده به خودت برس شوهرتم به کون خودت حساب نکن خودش میفته دنبالت هرچی به این عوضیا بیشتر بها بدی پرو تر میشن
یه پااینور توالت گذاشتن یه پا اونور توالت ریدن جای زایمان
مشخصه اعصاب نداری ها🤣🤣🤣🤣🤣
همیشه این زن نیس که باید واسه زندگی بجنگه جنگ واسه دو طرفه
به اعصاب ربطی نداره زنا باید قوی باشن نه مث کنیز باشن
اونکه اره شوخی میکنم
کلا به مرد جماعت نباید رو بدی
با هرکی مث خودش رفتار کنی درست میشه ماها همه ملکه هستیم هر وقت درد زایمان کشیدن هروقت هرماه هورمون هاشون بهم خرید هروقت به خاطر زایمان هیکلشون بهم ریخت هر وقت فداکاری یه زن رو داشتن اونوقت بیان از برابری صحبت کنن
وگرنه هیچ مردی ارزش جنگیدن نداره مگر واست قبلا جنگیده باشه
خواهرم به کون خودتم حسابش نکن به درکک که نمیاد سمتت نه زشتی نه کوری ن......... هرچی واسه اون هست اسه توهم هست
بچه که خوابید.پاشو برو تو اتاق پیش شوهرت بخواب
هر وقت دیدی بچه بیدار میشه.برو بهش رسیدگی کن و برگرد سرجای خودت پیش شوهرت
کم کم درست میشه.
مردا یه مقدار راحت طلبن.خواب و خوراک راحت رو دوست دارن‌روز اول اشتباه کردی و بهش پیشنهاد دادی.الانم اشکالی نداره.تو برو پیشش بخواب شبا.وقتی ببینه شبا واسش ارزش قائلی و پیشش میخوابی.کم کم برمیگرده سرجاش.غصه نخور.یه مقدار سخت هست .ولی ارزشش رو داره.
مرداهمینن الان من باردارم هیچ همسرم اکثرانیستش بخاطرکارش همیشه خونه بابامم بیشترم بهش زنگ زدنی میگه چرااینهمه زنگ میزنی دیگه تصمیم گرفتم بهش اهمیتی ندم غلط کرده نمیگه بارداره تنهاست چندهفته چندهفته نیستم چیزیم گفتنی میگه اخلاق توبده به همه چی گیرمیدی
من سایز سینه هام کوچیک بود باردار شدم یهو بزرگ شدن. شوهرم میبیندشون جوگیر میشه. یعنی اگه بزارمش یه شب درمیون رابطه میخواد. میگم خو بچه. میگه بچه جاش خوبه. از الان نگرانم بعد زایمان که حداقل تا 40 روز نمیتونه رابطه داشته باشه چیکار میکنه😣
راس میگه فک میکنن خبریه من که شوهرم کاری ازم میخا انجام بدم اول بلند میشم کار خودمو راه میندازم بعد کار اونو فک نکنه واسه خاطر اونه
هیچی فقط ناز کن بهشم هی نگو اعتماد به نفستو پایین نیار بزار بدونه هیچ زنی مث تو نیس تو عالی هستی
خلاصه اجیای عزیز با خودتون مث یه ملکه رفتار کنین تا شوهرتونم از خود شما یاد بگیره
شما همه عالی هستین و حرف ندارین
شوهر منم اونجوره یکم بهش بها میدی بد عنق میشه این مدت باردار بودم شبا تو خواب گشنم میشد الان دیگه اینجور نیستم بیدار میشدم میگفت سر و صدا میکنی نمیزاری بخابم انتظار داشت دیگه بیدار نشم منم چیزی میخوردمو همون اول شب کنار تخت میزاشتم دیگه صداشو برید
هنو اول بارداریته بذار شکمت بیاد جلو هورمونا همه چیو داغون میکنن
دقیقا
خودمون کم درد و بدبختی داریم باید حرص اونام بخوریم
خدایا🙄
الدهنم السرویس😩😩😩😩😩
ولی خدایی یه چیزی هست که شوهرا نمیتونن حال ما رو درک کنن. خیلی وقتا از حالتام میگم تعجب میکنه میگه چجوری میشه آدم اینجوری بشه
من که گشنم میشه بيسکوئيت میزارم بالا سرم نصف شبا پا میشم خرت خرت بيسکوئيت میخورم
تا حالا که هیچی نگفته😂
حالا که بچتون آرومه با بچت برو پیش شوهرت بخواب هم مسئولیت و سختی بچه داری رو درک کنه هم کم کم به سمت شما برگرده

سوالات مشابه