مامانایی که برای بجه هاتون پرستار گرفتید اطفا همفکری میکنید

مم پرستار نگرفتم، در نهایت بردم مهدی که مطمئن بودم و کلی پرس و جو کرده بودم راجع بهش

من...

هزینه پرستار خیلی زیاده، می ترسیدم تنهاشون بذارم و خب چه فایده داشت، مادر که خونه باشه بچه می چسبه به مادر، نه به پرستار

دقیقا

دغدغه بزرگیه.
از صمیم قلب درکت میکنم

۹ ماهگی زود نیست برای مهد؟

تو مهد نیکان از شش ماه به بالا میارن

نسیم جان میخواستم ازت تشکر کنم بابت پرسیدن شیشه شیر

ببخشید پیدا نکردم فرشته جون

عزیزدلم ممنونم ازت تنت سلامت باشه

فدات شم عشقم

چند روز تو هفته مهد میذاری؟اچند ساعت؟

نیکان من روزهای اول خیلی راحت می رفت داخل، ولی چند روز بعد که فهمید داره بدون من میره گریه میکنه متاسفانه
خیلی اذیت میشم
خیلی

الان ده روزه نبردم، سفر بودم و مریض شد.
معمولا هرروز
ولی سه روز در هفته قطعیه رفتنش
۴،۵ساعتی میذارم

من مادرم عمل داره رئس دانشگاه هم حرفی بهم زد بابت دیر اومدن یه عده اومدن زیر آب م را زدن اصلا یه روزم با مرخص ام موافقت نکردن

اوه اوه

من اصلا نمیدونم چه خاکی تو سرم بریزم شوهرم دوروز مرخصی گرفته لعنت به خودم فقط همین

من از وقتی بچه دار شدم همه کلر و کنار گذاشتم.باشگاه،زبان فرانسه رو که به جای خیلی خوبی رسونده بودم.

منم دائم خودم رو لعنت میکنم
بذارش مهد
برای تکلم و تکاملش عالیه

حالا گفتم اگه پرستار بگیرم کلاسم و میتونم آنلاین ادامه بدم.باشگاه هم پرستار باهام بیاد اونو سرگرم کنه

منم مجدد زبان رو شروع کردم برای همین می برم مهد بیشتر

نمیدونم شدنی باشه یا نه

آره مهد از این نظر عالیه اما نسیم جان شهرستان کوچک آنوقت الینا لوزه سوم دارا چه جوری بفرستند مهد

شاید خوش خیالم

خوش خیالی نیست، به امتحانش می ارزه یکتا. شاید شد. بچه من میدونم همکاری نمیکنه

یعنی کلا قصد ندارم بچه رو زیاد باهاش تنها بدارن.فقط میخوام به زندگی عادی برگردم

فک‌کنم تا دوسال این قضیه برگشت به زندگی عادی یه مقدار خیالی باشع

به خدا خیلی از همکارا و اطرافیام به همه کارشوم میرسن.حتی بچه رو به خانواده مبسپارن مسافرت دوتایی میرن.درس میخونن...
بدون کمک خیلی سخته

عزیزم اگه میخوای خودت هم خونه بمونی پرستار خیلی برات مفید نیست چون بچه کلا میاد پیش مادر ، من پرستار دارم روزهایی که خونه هستم پسرم کلا مثل جوجه اردک پشت سر خودم راه میفته

الهی میدونم چی میگی، چند وقت بعد بهتر میشه ، پسر منم اوایل راحت با رفتن من کنار اومد خودم تعجب کردم بعد دو هفته خیلی بدقلقی میکرد من میخواستم برم بیرون بدجور گریه میکرد ولی الان خودش میاد دم در بدرقه ام درو پشت سرم میبنده

خدا از اونا که زیر اب زدن نگذره.... اخه این دغدغه مهم شما، چ چیزی برای اونا داشت.... چقدر بعضی آدما بی فکر و بی خیرن.... الان یه مادر مجبوره بیاد سرکار با وجود بچه کوچیکش و ناارومی و بی قراری بچه اش برای دوری از مادر برای اونا نون و آب یا آب خیلی هنک و دلچسب براشون میشه؟؟؟خدا به اندازه نیت هاشون که پلیده ب همین اندازه سنگ تو کاراشون بندازه....
اعصابم خرد شد این پیامتونو خوندم .... خدا کمکتون کنه منم دنبال پرستارم😔🙏🙏🙏⚘⚘⚘⚘🌺🌺🌺🌺💐⚘⚘⚘⚘