Ooma
پرسش (1401/11/08):

گریه های شدید دخترم وقتی میبرمش دکتر

سلام دوستان ،دخترم ۷ ماهشه وقتی میخوام ببرمش دکتر یا جایی برم ،وقتایی که همسرم نیست ،با آژانس میرم ب محض اینکه سوار ماشین میشم ب راننده که نگاه می کنه و میبینه باباش نیست شروع میکنه به گریه کردن تا مقصد اصلا اروم نمیشه ،هر بارم که برای چکاب میبرمش دکتر وارد ساختمون که میشیم استارت میزنه و موقعی که دکتر بهش دست میزنه دیگه اوج گریه هاشه ،میارمش خونه هم اونقدر گریه میکنه تا خوابش میبره و تو خواب هق هق میکنه ،نمیدونم چرا اینطوری میکنه ،با اشناها کاری نداره ،غریبه ها رو هم که میبینه تا جایی که بهش دست نزنن باز ارومه ولی به محض اینکه کسی میخواد اینو بغل کنه یا دست بزنه بهش دو ساعت تمام گریه میکنه و حتی شیر هم نمیخوره لج میکنه ,واقعا درمونده شدم ،از جاهای شلوغم میترسه

پسر منم از جاهای شلوغ و پر سروصدا وحشت میکنه ...جیغ میزنه ایقد گریه میکنه ک کبود میشه
وای خیلی سخته اینطوری ،شما چطوری ارومش میکنید ؟ دختر من اصلا اروم نمیشه
من ک دیگه عصبی میشم داغون
توماشین هم ک مشین از لحظه سوارشدن تا پایین شدن یسر جیغ بنفش میزنه😭
دخترای من انقد خوب بودن
اینبار رفتم یه بچه گریه میکرد ماهک با گریه اون شروع کرده تا وقتی برگشتیم داشتم دیوونه میشدم
ماهک هرکی گزیه کنه اینم میزنه کانال غربتی بازی
پسر من بشدت از ماشین بدش میلد تا میاریمش پایین ساکت میشه
اخی فداشبشم
خدا حفظشون کنه نی نی های جفتتونو از دست این وروجکا😍
یاسینم🥺
بچه ی خواهرشوهرم یه ماهه بود خونه مادرشوهرم گریه کرد بچم انقدر گریه کرد که
الانم انگشت باباشو گاز گرفت ک سوراخ شد خون میاد
گیرنده های وستیبولارش که مخصوص این حرکت هستن زیادی حساسن و احساس ناامنی بش دست میده اگ
😂😂😂
بهار جان دختر شما هم تو سن چسبندگی به مادرهست تازه غریبه ها رو میشناسه باید مراعات کنی فعلا ولی خونه اقوام نزدیک بیشتر ببرش
انداختش تو گهوارش😁میگه این بشر وحشی شده
دختر من خیلی خوب بود
تااون روز لعنتی تو بیمارستان کشتنش تا رگ پیدا کردن
الان از هر محیطی که میز و صندلی داره و مث مطباس میترسه و انقد گریه میکنه تا ببرمش ببرون


بخدا ماه پیش با شوهرم بیرون بودیم گشنمون شد رفتیم فلافلی میز و صندلی ها مرتب چیده بود این انقد گرررریه کرد ک نرفته اومدیم بیرون😐😐
خووودا باهاش همدلی کرده
دختر من که دکترا رو دوست داشت نازشونم میکرد بعد مریضی دکتر میبینه تا میریم داخل اتاق معاینه شروع میکنه بیرون تو سالن انتظار خوبه
واقعا یعنی اقتضای سنشه؟ همه ب من میگن این چرا اینطوریه ،خدا کنه این دوره سپری شه خیلی سخته ،واقعا مثل بچه کوالا همش به من میچسبه
یاسینم منو گاز میگیره با باباش کار نداره
عزیززززم 😂😂 حالا دختر من فیلم اکشن ببینه کتک کاری و دیش دیش گریه میکنه سریع 😐😐😐
😅😅😅
سمی خاهرم دست ایلدا رو گآز میگرفت تا ردش بمونه مبگفت برات ساعت درست کردم
اینم یاد گرفته استینشو میده بالا محکم خودشو گاز میگیره میگه تااااعت🙁😐😐

الانم سکوت کرده باباش داد زد ای دانگشتم فک کنم ترسید
یاسین عاشق دکتراس باهاشون میخنده،دست میده بهشون،معاینشم میکنن با گوشیشون بازی میکنه😂
اخه تو مطب دکترم ۳۰ تا بچه بودن چن تاش همسن حلما بود ولی هیچ کدوم اینطوری نمیکردن
وای ترکیدم😂😂😂😂😂😂
هیچم پیشمون نیس بچم😂
ماشالله ب چشماش😍😍
یادش بده چند تا چک هم بخابونه تو گوششون😂😂😂
اصلا کلا با غریبه ها خوب ارتباط میگیره😂
🤣🤣🤣🤣
بعضب از دکترا بچه هارو موقع معاینه اذیت میکنن بعد کلا ی برخورد خشکی دارن ک بچه ها ترسیده میشن
من تا دو سالگی هر بار پسرمو میبردم دکتر اینقدر گریه میکرد ک ب هق هق میوفتاد چون دکتره خیلی اذیتش میکرد برا معاینه بعد اصلا حرف نمیزد ک ترس بچه بریزه

از دو سالگی دکترشو عوض کردم
اینقد این دکترش با اخلاق و مهربونه ک حد نداره
وقتی میبرمش اول کلی قربون صدقه اش میره باهاش حرف میزنه
بهش با انتخاب خودش جایزه میده
اینقد دانیال دوسش داره ک همش میگه بریم خانم دکتر
پس چرا بچه های من اینجوری نیستن☹ حس میکنم اصا دوسم ندارن
هرجا بریم سریع با همه دوست میشن و انگار ن انگار من مامانشونم تو اون جمع
دوشب پیش رفتیم ی مهمونی دوسه ساعت اونجا بودیم من اصا نمیدونستم اینا کجان اصا آخرشبی هرکدومشونو از ی گوشه پیدا کردم پاشدم اومدم خونه
و پسر من ک از وقتی دخترم بدنیا اومده تا گریه میکنه گریه میکنه نشونش میده یعنی بغلش کنم و ارومش کنم زود وگرنه اونم میزنه زیر گریه🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
دکترم ک میبرن کم مونده از کول دکتر برن بالا موهاشو میکشن گوشیشو میکشن عینک دکتر بیچاره رو از رو چشاش برمیدارن هرهرم میخندن
اره طبیعیه
بگردمش پسر مهربونم🥺
😂😂😂
خب غریبی کردن بلد شده دیگه
حالا دختر من خداروشکر گریه نمیکنه ولی غریبی کنه میچسبه تو بغل منو باباش پایینم نمیاد هی برمیگرده اطرافیان رو میبینه باز یهو میچسبه بهمون🤣
طبیعیه اوج این چیزا از شش ماهگی تا ۸ماهگیِ
پسرمن همه جااکی میریم دکترقشنگ میزارم روتخت میخنده خوششم میادماشینم که عاشقشه ولی همسرم عطسه کنه پشت تلفن بلندحرف بزنه یاسرفه گریه میکنه انگارمیترسه خودمم خمیازه کشیدنی میترسه
خدانکنه🫂🥺💙انگار معنی گریه های کوچیکتراز خودشونو میفهمن
ای جان 😍
اتفاقا پسر من فقط تو ماشین آروم. میشه
اصن نسترن نمیدونم چرا نسبت ب هنه بچه ها حس مراقبو داره.فک میکنه ازشون بزرگتره حواسش بهشونه
همه نی نی هارو
چ حساسن
🤣🤣🤣🤣
اره گلاب خیلی خوب بود همیشه ولی اینبار نه
تازه بچه از اتاق اومد بیرون دیدش یه سر برا قیاقه شم گریه کرده🤣🤣🤣🤣
الهیییی
دخترت بزرگ حتمایه دختربااعتمادبه نفس وبادرک بالامیشه
دختر من فقط از دکتر می‌ترسه و صداهایی مثل همزن جارو برقی و مخلوط کن و آسیاب، یعنی تا خدا نکنه با اینا مواجه بشه خودش به زمین و آسمون میزنه، دکتر که موقع مریضی مجبورم ببرم هر چی بنده خدا دکترش مهربونه اما این بچه انگار نه انگار فقط گریه، بقیه اونایی هم گفتم استفاده نمیکنم مجبور بشم باید باباش ببرش بیرون، قبلا از غریبه ها می‌ترسید اما الان شکر خدا نه اما تا زمانی که کسی بغل نکنه واسه همین هر جا میرم میگم بهش توجه نکنین بعد چند دقه خودش با همه دوست میشه
عزیزم این نشون میده بچه رو از لحاظ عاطفی از محبت خودتون سیراب کردین اتفاقا نشونه خوبیه اینو ی روانشناس میکفت
وااای نگوووووو😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍ننه پر پر شه براش
ن بابا وقلوها کلا اینجورین🤣🤣پدر مادر نمیشناسن
جدی میگی؟
من خیلی ناراحت بودم بابت این موضوع ک چرا وابستگی بچه هام مث بقیه بچه ها نیس
خیلی سریع میرن بغل همه کسی ک بار اوله میبینن انگار چندساله میشناسن بغلش میکنن دستاشونو میندازن دور گردنشون صورتشونو میبرن جلو ک بوسشون کنن
اصلا از غریبه ها نمیترسن
واقعا طبیعیه این؟
نه آزاده عمه شوهرم دوقلو داره دختر وپسر
اصلا اینجوری نیستن
باور کن میرفتن ی جا وسط مجلس پامیشدن میرفتن بس ک این دوتا گریه میکردن و چسبیده بودن ب مادرشون الان ۴ ساله شدن اوایل اصصصصلا بغل کسی نمیرفتن
ما دوقلو زیاد داریم همشون اینمدلی مستقلن
ن ما زیاد نداریم عمه شوهرمه فقط و دخترعموی شوهرم که اصلا ندیدمش اونو فقط میدونم دوقلو داره

سوالات مشابه