Ooma
پرسش (1401/11/01):

دعوت شدن به مهمونی برای اولین بارجایی که تابحال نرفتیم

سلام دوستان خوبین،شبتون خوش
مافردامهمونی دعوت شدیم خونه یکی ازاقوام دور شوهرم اینا که همسایمونم هستن من با مادرشوهروجاریم یک هفته هس قهرم امروزمادرشوهرم زنگ زد که به زور جوابش دادم گفت دعوتیدو خودشون روهم دعوت کرده یعنی همگی باهم ،اولین باره دعوت کرده ماتاحالاخونشون نرفتیم،منم اصلاًنگفتم میایم یانه،بنظرتون بریم یانه اگه رفتیم چطور رفتارکنم؟!

مطمئنی اونا شمارو هم دعوت کرده؟
شاید مادر شوهرت از خودش گفته
اره بهم گفت دعوتید
اگه نرید هم زشت میشه
سلام عزیزم شب زیبات بخیر
به نظر من شما برو قهرتم نشون نده ولی گرمم نگیر با جاری یا مادرشوهر
شوهرت چی میگه
اره ، نمیدونم چیکارکنم
اره برو ولی با میزبان گرم بگیر تا خانواده شوهرو
اگه نری بعدا هم اون خانوم دلخور میشه و فکر میکنه شما ازونایی که حتی با دعوتم نمیری،ممکنه جاریت هم پشت سرت سوسه بیاد
میزبان نمیفهمن که ماقهریم؟
اون هنوز نمیدونه
اره حس میکنم جاریم اونجا خیلی خودشیرینی کنه
نری که خیلی زشته حتی اگه الکی ام بگی که دلیل موجهی داشتی
نه قهرتو نشون نده‌.یعنی در حد زیاد با مادرشوهر صحبت نکن یا مثلا به شوخی جاریت واکنش نشون نده....
سر چی قهری؟؟
اصلاًنمیدونم پیش کی بشینم با کی صحبت کنم
آقایون نیستن؟؟
بهشون سلام کن ولی حرفی زدن تو بحثشون شرکت نکن، فقط لبخند بزن و نگاشون هم نکن
هفته قبلی ماتوخونمون خوابیده بودیم بعدازظهر بعدمادرشوهرم در حالمون بازکرداومدداخل منم ناراحت شدم ...‌‌ قضیه داره
چندروزبعدشم رفتم خونشون مادرشوهرم اومد درحیاط بازکرد خودش بدوبدو رفت داخل منم پشت سرش میرفتم داخل درحال از رومن بست
هستن
کلا سعی کن بهت خوش بگذره عزیزم.زیاد به قهر و اینا فکر نکن
اووو🤨
اصلا نزار میزبان بفهمه که قهرید
ناخدا گاه یه انرژی منفی منتقل میشه به مهمونی بعد همیشه از اون مهمونی اینجوری یاد میکنن که اره فلان کس اومد با جاریشم قهر بود جو سنگین کرد حال همه رو گرفتن
منم دیگه به کل از ذهنم پاک کردم رفتن به خونشون رو
نمیدونم پیش کی بشینم اخه با میزبان هم زیادصمیمی نیستم
عزیزم من فکر کردم خانومانه است
اگه شوهرت هستن که حتما پیش شوهرت بشین
بقول مهربانو جان با لبخند حرفاشونو (جاری و مادر شوهر)دنبال کن.ولی هر از گاهی با صاحب خونه هم صحبت کن
میشه پسردایی پدرشوهرم نمیدونم خانومشو چی صداکنم
شوهرم میشینه پیش مردا
اصلاًذهنم درگیرشده کاش دعوت نشده بودیم
فاطیما جان حتی اگه قهر هم نبودین چون اولین باره میری زیاد نمیشه صحبت کرد و گرم گرفت
یه تیپ باکلاس و مودبی میشه بود.نمیدونم چجوری توضیح بدم😄😄خودت بلدی دیگه
.....خانوم
اسمشو بذار تو جاخالی
نمیشه چون سنش بالاست
اشکال نداره سبب خیر شده عزیزم.. همین که مادرشوهرت زنگ زده بهت یجورایی منت کشی کرده.میتونست به شوهرت بگه که ایشون به شما بگه
مادرشوهرت اینا چی صدا میکنن؟
اخه خانواده مذهبی ان،نمیشه راحت بود،کلافه شدم😕
اسمشو میگن چون یه جورایی همسنن
دوروبر۶۰،۶۵دارن
پس به نظرم شما هم اسم+خانوم بگو.واقعا بد نیست
من به جز خاله ها و عمه های شوهرم،بقیه رو که بعضیاشون سن مادرشوهرمم هستن با اسم+خانوم صدا میزنم
شوهرت چی صدا میزنن؟
حاجی بگم خوبه؟
مکه رفته
حاجی به مرد میگن
بهش میگن حاجی با اسمش
خب پس همینو بگو
حاجی+اسمش
روم نمیشه
😂😂
😄😄😄 فدات شم استرس نداشته باش اصلا صداش نکن😂😂
😂😂😂
راحتتره
اتفاقاً مطمئنم بری انقدر بهت خوش بگذره...دست پختشون که عالیه این سن و سالا
فقط پیش جاریت نشین و با اون گرم نگیر که اگه جوونه جاریت ممکنه اون یهو نشون بده قهره که خیلی بد میشه برات
ولی مادرشوهرت آبروداری میکنه
نمیدونم خوش بگذه یا زهرمارم بشه ولی میدونم جاریم میاد خودشیرینی میکنه چون اون بیشترمیشناسه و رفت امدکرده تامن اخه از من بزرگتره زودترم عروس ایناشده
مثلا ظرف میشوره بعدش و......
فاطیما جون هیچ وقت دفعه اول که جایی میری نباید ظرف بشوری خب‌...فوقش تو جمع کردن سفره یکم کمک کن
اهان
حس میکنم اگه نشورم و جاریم بشوره میگن همش اون کمک داد فاطیما دست نزد....چم
به شوهرم ازقبل بگم که اونجا پیش من بشینه
سلام گلم برو چون احترام گذاشتن دعوتتون کردن من خودم دوستا شوهرم دعوت کردم با زناشون یکیشون خودش اومد زنش نیومد بعدش دوستا شوهرم با زناشون کلی پشتش حرف زدن ک فلان و چطوره برو اما زیاد خانواده شوهر نچسب خیلی عادی و بیشتر میزبان تحویل بگیر
هعی تیام جون نگو که دلم خونه😭
جاری ک نبینمشون
منم دوتا جاری دارم درد دلن
خیلی اذیتمون میکنن مادرشوهروجاری
قربون دلت گلم خدا نکنه نگران نباش شیک بپوش با کلاس برو بشین تحویل بگیر جاری ظرفا شست هم بزار بشوره تو بشین
منم
آخ😒
دوست دارم زنگت بزنم درد دل کنم گریه کنم😭😭😭😭
من قدم خیلی بلنده از همه خانواده شوهرم قدبلندترم مادر شوهرم پری روز در اومد بهم گفت لباس کوتاه ک میپوشی عین فلامینگویی هیچی بهش نگفتم اومدم تا الان ب شوهرم گفتم گفت خدا چیکارشون کنم اگ زیادی حرف بزنیم دشمنت میشن
قربون دلت گلم
این شمارمه 😂
گرفتی
من هیچوقت کارشون نداشتم و ندارم ولی خیلی اذیتمون میکنن دوتاشون😭😭😭
اره گلم مرسی
بخدا منم اصلا هیچی بهشون نمیگم اما خیلی تیکه میپرونن بهم
تیام خانوم سیوت کردم عزیزم
فدات گلم اگ دوست داشتی پیام بده
اخرش آهی میکشم میگیرتشون
الهی آمین
باش من تنهام بهت زنگ میزنم اگه مزاحم نباشم
بخدا من خونه نشین شدم فقط دیوارا نگاه میکنم جرات نمیکنم باهاشون صحبت کنم زود پشتم حرف در میارن مجبورم فقط بشینم خونمون
مراحمی جونم 😘😘😘
خوب کاری میکنی
قربونت عزیزم💐❤️
بخدا افسرده شدم اما دیگه محلشون نمیزارم برام بی ارزش شدن ب شوهرم هم گفتم مادرت خودش از چشمم انداخت
خودشون کاری میکنن که ازچشم مابیوفتن وگرنه ما ازکجا اینارومیشناختیم و ازکجا میدونستیم اینجورین
اره بخدا من مادر شوهرم دختر عمم میشه اما شده مرگم
من اگه نون خالی توخونه داشته باشم میخورم تنهاهم باشم تنهاهم بخوابم بترسم هم میخوابم اما خونه اونا نمیرم نزدیکمونم هستن
ای بابا چرا حالا من تو تاپیک قبلیت بودم یادمه چقدر هرس درار بود رفتارش
من غریبه ام دوتا عروسشون فامیلن همش با اونا من انگار سر راهیم درحالی ک خانواده من بالاتر از اینا
آخ نگو خواهر😭
نه گلی بگو حاج خانوم
منم جاریم فامیل دورشونه ولی من غریبه ام که باهام اینجورن
اره این خوبه👌🏻
مرسی
ولی عین چی از خانوادم میترسه مادرشوهرم
فاطیما جون بستگی داره خودت خونگرم باشی یا نه ،من بارها شده برای اولین بار تو جمعی رفتم غریب بودن ولی سریع به قول معروف خودمونی شدم
بچه هاشم احتمالا دعوتن ممکنه بینشون همسنت باشه
ولی ترجیحا کنار شوهرت بشین سعی کن قشنگ بهش توجه کن خوش رو باشید که چشم جاری و مادرشو در بیاد
خواهر من اگه صمیمی شدم مادرشوهر هم میادجلو صمیمی میشه هی میخوادحرف بزنه نمیشناسی اینو.......
اینم حرفیه 🤔🤔🤔🤔
کاش باشن
ازقبل بهش میگم اونجا بشینیم پیش هم
حالا منم احتمالا ماه اینده خونم اماده بشه برم خونه خودم میخوام مهمونی بدم شوهرم میگه مادرو پدرم دعوت نکن نمیدونپ چکار کنم
اره بگو من اونجا غریبم اگه میشه کنارهم بشینیم 🥰
مادر شوهرت بهتون گفت ک این اشناشون شمارو هم دعوت کرده؟

من اصلا کار ب قهر شما با مادر شوهرت ندارم
اما ما اصلا جایی ک بواسطه کسی دعوت بشیم نمیریم
فقط جایی میریم ک خود میزبان بهمون زنگ بزنه دعوتمون کنه ن اینکه مثلا ب مادر شوهرم زنگ بزنه بگه ب پسرو عروستم بگو بیان


حالا یوقتا میزبان باهات خیلی صمیمی و نزدیکه اره
ولی خب خونه اشنای دور جایی ک ادم برا اولین بار میخواد بره اینجوری باید مهمون دعوت کنه؟


البته اینم بگما همه هم نظر نیستن
طرز فکر و عقیده ادما باهم متفاوته
من نظر شخصی خودمو گفتم
خب دعوت نکن وقتی شوهرت میگه
برا منم بارها پیش امده مثلا خاله ها شوهرم زنگ زدن مادرشوهرم گفته به بچهات بگو همه دعوتن بیان اصولا سن بالا ها ایجور دعوت میکنن
اگه تصمیم ب رفتن داری اصلا جوری برخورد نکن ک میزبان متوجه سرسنگینی شما با مادر شوهرت بشه


چون بنظرم همونطور ک ناراحتی و دلخوری زنو شوهر باید بین خودشون بمونه

دلخوری عروس و مادر شوهرم باید بین خودشون حل بشه
صورت خوشی نداره ک بحث شما بشه نقل میون مجلس دوست و آشنا
اره مادرشوهرم زنگ زد گفت فلانی شماروهم دعوت کرده ولی درصورتی که ما و میزبان داخل یه کوچه ایم خونمونم نزدیک همه سوال شدبرام که چرا خودش نگفته......منم سختمه الان نمیدونم برم یانه ولی کاش طوری بشه نریم
مادرشوهر پدرشوهرم میشن طبقه پایین ما ،حالا من بخوام دوتا برادرشو خوارشو دعوت کنم به اونا نگم یه جوریه اصن وجدانم نمیزاره از طرفی هردفعه دعوتشون کردن خون به دل همه شده بسکه اخلاقا مزخرف دارن
به دلت بد نگیر من یبار دقیقا تو موقعیت تو قرار گرفتم بسکه حالم بد بود قرص تپش قلب خوردم ولی اینقدر اون مجلس بهم خوش گذشت که هنوز یادم نرفته
کلاًدعوتی نگیر
اخه خونم تازه درست کردیم هنوز یک ماه دیگه وسایلم میچینم همه میگن میخواییم بیاییم خونت یه جورایی باید مهمونی بدم
ماهاعادت داریم دعوت کنیم بعدش پشت سرمون حرف و حدیث باشه،من دقیقاًروزی که مادرشوهرم این رفتارو کرد دوشب قبلش خونمون دعوتشون کردم ازبس دیگه خسته شده بودم دیگه اخرشب شوهرم وسایلا جمع کرد من پریودبودم
والا عزیزم میگم طرز فکر و برخورد همه مثل هم نیست

من خودم بشخصه تا حالا همچین مهمونی نرفتم
احساس میکنم ی جور بی احترامیه
مگه ی زنگ زدن و دعوت کردن چقدر زمان میبره!
اونم خودشون خودشونو دعوت کرن😐
عزیزم 🤕🤕🤕🤕
همین انگارچقدروقت میبره ماکه تازه همسایه ایم😕
حالا من از اول عروسیم همیشه همسایشون بودم با فاصله چندتا خونه الان دیگه میشم هم واحدیشون ،اصولا زیاد اهل امد و رفت نیستن ولی همون ماهی یبارم که میان بسکه بد دهن و بد اخلاقه خون تو دل ادم میکنه
تازه داخل ی کوچه این و خودش ی زنگم نزده؟ 🤔
میگم مطمئنی مادر شوهرت خودش شمارو دعوت نکرده 😂😂😂
نه بابا مگه میشه سرخود دعوت کنه😑
الهی بگردم 😕😕
خدایی چقد ما خانما گناه داریم
به خدا چوب دو طلاییم
اینو ک شوخی کردم

ولی خب اینکه داخل ی کوچه ان اما طرف خودش حتی ی زنگ نزده عجیبه واقعا
دو سر طلا*
🤣🤣
نه بابا خواسته خودش راحت کنه به بزرگتره گفته به همه خبر بده
خواهر همون روز جاریم اومدخونمون با مامانش اینقدرنشستن تا شب شد منم بایدشام درست میکردم به شوهرم دیگه دیدم اینانشستن منم گفتم میمونید؟گفتن اره منم مجبورشدم درست کردم تازه سالادمیخواستم درست کنم مخلفاتش نداشتیم نوشیدنی نداشتیم......بنده خداشوهرم شب ازسرکاراومده بود خسته و کوفته فرستادمش بیرون وسایل بخره بعد ایناهم تادیروقت نشسته بودن نمیرفتن شوهرمم خسته و کوفته.......من نمیگم مهمونی نگیرم و نیان و فلان مهمون حبیب خداست ولی خب مهمونی رفتن هم وقتی داره حالا یه گوشت و برنج که توخونه همه پیدامیشه ولی اینجوری مهمونی رفتن هم اذیت کردنه😐
نه
خدایی من اصن از مهمون یهویی خوشم نمیا من هرکی بخواد بیاد از قبل حتما هماهنگ شده هست بدون هماهنگی بیاد به خودم سخت نمیگیرم .البته من الان ۱۰ساله عروسشونم با مادرشو پدرشو که دیگه اصن رو دروایسی ندارم تو غذا درست کردن
نمیدونم
حالا بزار یه چی تعریف کنم🤣🤣🤣
چم🤣
من تقریبا دو هفته پیش دعوتی خونه خواهرشو نهار دعوت بودیم به اتفاق دوتا برادرشو ،شوهر خواهر شوهرم امد از سرکار نهار خورد رفت تو اتاق خواب خوابید خیلی ریلکس تا حدودا ساعت ۴اونجا بودیم خوابید بیرون نیومد
من قبلا رفته بودم این رفتاش دیده بودم گفتم شاید دیده من تنهام شوهرم نیس خواسته منو خوارشو راحت باشیم ولی دیدم نه کلا ریلکسه جاری بزرگم خیلی بهش برخورد 🤣🤣🤣
نه عزیزم خیالت راحت باشه
گفتی شوهرم از سرکار خسته امده فرستادم خرید کرده یه لحظه یادم افتاد به شوهر خوارشو که اصن به خودش زحمت نداد ده دقیقه بشینه تندی رفت استراحت کنه
🤣🤣🤣
کاش میشد ولی ماخونمون کوچیکه نمیشد جایی دیگه استراحت کنه
اینا خودشون باید شعور داشته باشن که ندارن😐
فرهنگا فرق میکنه خانوم گل جان.منم بد میدونم و اصلا چنین خبری نیست تو فامیلامون ولی خانواده شوهرم یه شهر دیگن اونا همینجوری ان که به بزرگ فامیل زنگ میزنن بچه ها و عروس ودومادا رو خودش بگه.همشون اینجورین.دیگه منم دیدم فرهنگشون اینه و قصدشون بی احترامی نیست میرم به مهمونی هاشون
منم همنظرم باهات مام اینطور دعوتیارو نمیریم اصلا
اصلا نرو
اصلا نرو
فاطیما جان چکار کردی میری مهمونی؟؟

سوالات مشابه