درکت میکنم عزیزم
منم اول انتخابم طبیعی بود ولی الان در به در دنبال دکتر و بیمارستانم سزارین کنم
بیمه تکمیلی و دفترچه هم دارم اما نمیدونم چه بهانه ای جور کنم که سر اختیاری حساب نشه
عزیزم انشالله که بسلامتی بچتو بغل بگیری
اما اگر واقعا تو خودت نمی‌بینی که بتونی طبیعی زایمان کنی حتما سزارین کن چون اینجوری خیلی اذیت میشی هم درد طبیعی می‌کشی هم سزارین میشی بلایی که سرمن اومدچون مبترسیدم نتونستم همکاری کنم بعد ۱۶ساعت درد سزارین شدم
دوستان من بچه اولم ده سالشه سزارین بودم دومی هم سزارین میشم ؟؟
منم سزارین اختیاری مهرگان میرم
پارسال من ک‌میخاستم زایمان کنم بیمارستان مهرگان سز انتخابی ۱۰ تومن بود
واقعا خیلی زیاده کل عمل سزارین یه ربع هم نمیشه 🥴
من ۶ تومن دادم زایمان طبیعی با اپیدورال بیمارستان امام زمان اما پشیمونم میگم بخاطر ۴ تومن کاش میرفتم سز مهرگان
من همین الانشم کمرم درد میکنه
الان بلند میشم درد توی شکم میپچه
کلاسهای آمادگی زایمان نرفتید؟؟
چرا دکترتون قبول نمیکنه خب بخاطر بواسیرتون
یه زیرمیزی چیزی بدیدشاید قبول کنن
خب اصلا نمیگه که زیر میزی بده
نمیدونم یه وقت دکترتون شاید اهلش نیس
یه خورده ننه من غریبم بازی دربیارید شاید قبول کنن
چند سالتونه لگنتون پهنه؟؟
من تو معاینه ۳۸ هفته دکترم گفت دهانه لگنم تنگه ولی میتونم طبیعی گف اگه میخای سز شی همین الان نامه بدم برو مهرگان بستری شو ولی من طبیعی انتخابم بود
دکترم وحیده فربودی بود میخای ی تماس بگیر ببین سز میکنه برات یا نه
دکترم یکی دیگه بود بعد گفت برو پیش یکی دیگه چون خودش فقط سز انجام مبده اونم سز اجباری
از اون دکترهای معرف مشهد هست
دکتر شیبانی هم فقط سز انجام میده بیمارستان سینا
نمیدونم من اول تحت نظرش بودم خوب بود
ی تماس بگیر با مطبش ضرر نداره ک
خودش فقط سز انجام میده برا طبیعی ی دکتر دیگه میاد بالا سرت
بزنگ بگو بواسیر داری و تپش قلب و همه مشکلاتتو بگو ب منشیش جوابتو میده
برا نوبتم ساعت ۶ یا ۷ صبح باید بری دم مطب اسم بنویسی
نمیدونم چرا فک میکنید سزارین آسونه
استراحت مطلق باشی و درد داشته باشی و زایمان زودرس داشته باشی و سرکلاژ باشی دیگه خسته میشی
والا بلا عوارضش بعدیش که بماند ولی همینکه بعد از عمل در حالیکه بچه هم دنیا اومده تو محتاج این هستی یکی دستت رو بگیره بلند بشی و بشینی.
اما طبیعی نه درسته سختی داره ولی بعد زایمان دیگه خودت سرپای خودت هستی و به کارات میرسی
اینقد از این شکوفه حسینی بدم میاد ک نگو بد اخلاقه خیلی سر پسرم رفتم پیشش البته من زگیل تناسلی داشتم گفت بخواب ببینم زگیلت چقد نگا کرد گفت بلند شو بلند شو با این زگیل میشه طبیعی بیاری گفتم اخه میترسم ب بچم سرایت نکنه گفت نمیکنه و اینا اخرشم دکترم عوض کردم خیلی بداخلاقه
عزیزم منم مهرگان سزاختیاری شدم‌هیچ هزینه ای ازبیمه نمیگیری اما خب ب این ک دردنمیکشی می ارزه
راستی دوتا نامه روانپزشک ک خودشون معرفی میکنن سریع حل میسه کلاس آمادگی ام ب من آدرس دادن کلاس شرکت نکردم وفقط پولش دادم گواهی گرفتم
سامان دوازده تومن میده منم سامانم بودم
طرح هاش با هم فرق داره
برای من ۴ تومن میده توی قراردادش نوشته
سلام خوبی عزیزم
فک کنم دیروز تو مطب دیدم شمارو
منم دکترم حسینیه
بواسیر من خیلی شدیده و خونریزی دارم گفت لز جراح نامه بگیرم
جدی
من نشناختم شما رو
اون موقع ای یک خانم و اقای عرب امده بودند شما هم بودید؟؟
ولی من امروز دیگه زایمان کردم اونم طبیعی
خود دکتر اومد رو سرت؟سخت بود زایمان؟کدوم بیمارستان بودی
اگر ک میتونی بیا توضیح بده چجوری بود
من اون روز فکر کردم که کیسه ابم پاره شده رفتم پیشش معاینه کرد گفت نهدی
حالا نمیدونم بخاطر معاینه بود یا خودش دیگه میخواسته بیاد
۵ شنبه ساعت۹ صبح با دیدن خون ابه رفتم‌بیمارستان مادر
من روز چهارشنبه وقتی از خواب بیدار شدم و میخواستم بلند شم برم سرویس احساس کردم یک چیزی از من خارج شد که نمیتوستم کنترلش کنم با خودم فکر کردم شاید کیسه ابم باشه که سوراخ شده اما خب خیلی کم بود باز فکر کردم شاید نشتی پیدا کردم خلاصه همون روز وقت دکتر داشتم رفتم پیشش خدا خیرش بده داد ماما معاینم کنه گفتم خانم دکتر من سرکلاژیم خب نه میگم یواش انجام بدن ..حالا دو تا ماما نگاه میکنن هیچی متوجه نمیشن دکتر رو صدا زدند حالا دستگاه معاینه داخل من
دکتر امد گفت نه ترشحه کیسه اب نیست ولی همین الان برو سونو من رفتم خداروشکر کیسه اب نبود دیگه نشد برم پیشش وقت تمام شد ولی از شب درد داشتم به بقیه میگفتم میگفتن تو همیشه درد داری یکم اشکم در امد که حرفمو باور نمیکنن اما خب تحمل کردم تا ساعت ۴صبح پنج شنبه بیدار بودم بعدش تا ۸ صبح خوابم برد باز با درد بیدار شدم باز سعی کردم درد رو تحمل کنم اما ساعت۹ رفتم سرویس و خونابه دیدم دیگه به مامام زنگ زدم گفتند که باید بری زایشگاه بررسی بشی ..منم تا راه افتادم رفتم شد ساعت۱۰ صبح اونجا بررسی کردند و گفتند انقباض داری افاسه ۴۰ درصد اما یک فینگر ..خلاصه زنگ زدند به دکتر گفتند بیا سرکلاژت رو باز کن اونم میگفت خودتو باز کنید اونها هم میگفتن ما مسئولیت داره نمیتونیم بیایم خلاصه از اونها اصرار و دکتر انکار تا اینکه من بردند زایشگاه ...اونجا هر ۵ دقیقه دردم میگرفتم حدود۳۰تا۴۰ ثانیه بعضی اوقات تا ۷۰ ثانیه
هرچی میپرسیدم دکتر کی میاد میگفتن نیم ساعت دیگه ۳تا مریض دیگه هم داره
خلاصه این نیم ساعت دیگه تا ساعت ۵ بعدازظهر ادامه داشت تا اینکه برای یک مریضی که زایمان داشت امدند بعدش دیگه امدند که سرکلاژ منو باز کنن از اونجایی که خودشون انجام ندادند میگفتن خیلی بالا هست و دستم نمیرسه خلاصه اونجا من یک زایمان کردم ازبس که درد داشت درصورتی که شنیده بودم کشیدن سرکلاژ اصلا درد نداره و توی مطب انجام میدن ...ماما همراه من امده بود برای اون خانم قبلیه و اون زایمان کرد رفت امد منو معاینه کرد گفت خوبی ۴ سانت بریم که کار رو شروع کنیم اول دکتر بی دردی امد اپیدورال استفاده کردم بعدش اون بنده خدا مدیتیشن کرد که ذهنم اروم بشه که واقعا موثر بود و بعدش ورزش ها رو شروع کرد واقعا اونم خوب بود و ظرف ۲ ساعت فول شدم اما سر بچه پایین نیومده بود که هی گفت زور بزن منم یکم انرژیم کم شده بود چون از دیشب نه غذا خورده بودم و نه استراحت کافی داشتم خلاصه بدنم شروع کرد به لرزیدن اما باز سعی کردم قوی باشم با و چایی نبات (هیچم با خودم نبرده بودم نه خرما نه شکلات ) خب بعدش فهمیدم دیگه سر بچه پیدا شده اما باز دکتر جان دیر امد یعنی واژنم رو بی حس کرده بودند فقط منتظر دکتر بودند دیگه ماما گفت زور بزن اگر دکتر نرسید خودمون میگیریمش که دیگه دکتر امد چند دقیقه بعد یک چیزی سر خورد امد بیرون واقعا فکر نمیکردم بچه باشه
وقتی امد بیرون انقدر کوچولو بود ...ولی از درد زیاد دیگه حالت بیهوشی و منگی داشتم خیلی متوجه اطرافم نبود اهان راستی مامام برای سوره انشقاق رو باگوشیش گذاشت کنار گوشم
خلاصه باز دیدم چرا دست میکنن شنیدم دکتر به ماما میگفت جفت چسبیده باید سعی کنیم درش بیاریم ( اونم بخاطر عفونت های که در طول بارداری داشتم )وگرنه باید بره اتاق عمل
گفتن همکاری کن ۴ بار دیگه دست کردند داخل و تکه تکه جفت رو دراوردند و بعدش بخیه زد اما نگفت چندتا شد (اینم شنیدم گفت خوب شد رحمش پاره نشد حالا نمیدونم کی رو میگفت منو میگفت یا کس دیگه ای) یک چیز دیگه هم میگفت که واژنت ورم کرده برای همین اذیت شدی باز در این حین یکی دیگه داشت زایمان میکرد رفت سراغ اون بنده خدا و بعدش باز امده بقیه بخیه ها رو زد و شکمو چند بار فشار دادند تا رحمم تمیز بشه
دیگه بعدم بچمو فقط همون موقع که گذاشتن روی شکمم دیدم بعدش بردنش ان ای سیو
وای دختر چی کشیدیییییی تو
چ بد ک انقد بیخیال طی میکرده دکتر
منم همون روز معاینه کرد همون ماما دستش تا آرنج برد تو بعد هم گفت تقریبا ی سانت بازی سر بچه هم پایینه
شبش انقد کمر درد بودم عجیب ولی لک ندیدم و تحمل کردم
الان مثل قبل زایمان هست هنوز درد دارم با درد بخیه
چجوریه پس میگن بعد زایمان طبیعی درد نداره
ببین اون درد جراحی رو نداره
چون سزارینی ها بعدش درد جراحی دارند
ولی اصطلاحا بعد از زایمان اون شکم و اینها درد میگیره که میگن رحمومیخواد کوچک بشه و و لگن تحت فشار بوده یکم ارزده هست
و کسایی که بخیه خوردند جای بخیه
میگن پس لرزه های زایمان ولی خوبیش اینکه با یک مسکن خوب میشه
اونجوری نیست که دردش دائم باشه
نه توی ان ای سیو اجازه عکس نمیدن
فردا باید بیام بیمارستان برا نامه گفتم اگ هنوز مرخص نشدی بیام ببینمت
من از کادر بیمارستان مادر راضی بودم
منم اون روز رفتم زایشگاه خیبلییی مهربون بودن
فدات شم حالا شاید بیام برای شیردهی
واقعا خوب بودند
من اگر دکترم زود میمود تجربه بد نداشتم
از ماماهاش ..کمکی ها ..ببین من ماماهمراه گرفتم خانم حیدرزاده خیلی خوب بود و دکتر بیحسی هم خوب بود
میدونی منظورم چیه دستشون درد نداره یا اصطلاحا ضرب
آره منم اگ طبیعی بودم خانم حیدزاده میگرفتم
ینی دکتر بد بود؟بهش هیچی نگفتی؟
خیلی مزحرف بود یک لباس و شلوار مادر رنگش قرمز یک لیوان قاشق و چنگال ۲ تا نبات نی دار
نه دیگه من درد داشتم
اما خواهرم به پرستارها و سوپر وایزر گفته بود اونهام تایید گردند
وا
پس دم بنت الهدی گرم لباس بچه میده
اره قبلا یک اغوشی و پتو دور پیج هم میداده
حالا من شنیدم همین ساک رو ۷۰۰ حساب کردند اما دقیقش رو باید برم توی حسابها ببینم
من بین رضوی و اینجا مونده بودم دکتر گفت بیا اینجا
آخرین سونو ک رفتی بچت چند کیلو بود؟
من ۵شنبه شب ساعت ۲۰:۱۵ زایمان کردم
فرداش ساعت ۱۰ صبح دادند
۴شنبه رفتم گفت ۲۹۰۰
دنیا امد۲۵۰۰
هم غذاش و هم پرستارها بسیار با ادب و محترم بودند
من سی ام آخرین سونو فک کنم
دوستم رفته پیش نرگس افضلی و بیمارستان بیت الهدی گفته بودند۳۳۰۰ بعد که دنیا امد۲۷۰۰
من دوستم بهش گفته بودن ۲۹۰۰ بدنیا اومد ۳۱۰۰ بود
اونجوری خوبه اما برعکسش میخوره تو ذوق ادم
منو احتمالا ۳۸ هفته کامل سز کنه
۳۸ و ۴ روز
۹ ماهش کامل میشه
حواست پرته ها 🤣 همین شکوفه حسینی دگ
حلما به معنی صبور و بردبار
سونو احتمالا شماعی یا غفاری
ای وای
از پیام های قبلی یادم رفته بود
ای جانم چ قشنگ
حتما برام عکسش بفرست وقتی پیشش بودی
باشه ان شالله بیارمش خونه ازش عکس میگیرم چون توی ان ای سیو اصلا نمیذارن گوشی ببری
گفت قند نداری چون درشته ماشالله
ندارم عزیزم خونه مامانم بودم
چون صاحب خونه مون خونشو فروخت
دیگه منم مجبور شدم اثاث کشی کنم از اونجایی که استراحت بودم نشد برم خونه پیدا کنم
عع اشکال نداره بابا انشالله خونه جدید
اره ان شالله اونجا میچینم عکس میگیرم
سلام فاطمه جان قدم نو رسیده مبارک
میشه شماره این خانم دکتر رو برام بفرستین
نوبت دهیش چطوریه حضوری یا تلفنی؟
من قبلا پزشکیان بودم اما خانم حیدرزاده گفتن شما مادر زایمان کن من رضوی نمیام منم گفتم دکترم پزشکیان اونجا نیس گفت خب برو زیر نظر شکوفه حسینی حداقل قبلش یه نسخه برو پیشش الان میخام نوبت بگیرم نمیدونم ممنونم راهنماییم کنی
عزیزم خانم حیدرزاده خیلی خوبه
اما شکوفه رو من ازش ناراحتم دیر امد
نمیدونم دکترهای دیگه هم همینجورن یا نه
شکوفه حسینی نوبت دهی تلفنی هست
همون تلفن شکوفه حسینی رو میخام مال حیدرزاده رو دارم
آره میدونم کلاسهاشو رفتم خیلی مهربان ومتعهد
من که خیلی خیلی تعریفش رو شنیدم خانم حیدرزاده اونو معرفی کرده که برم پیشش
تعجبه دیر آمده
بی زحمت اگر میتونی تلفن دکتر حسینی رو برام بفرست عزیزدلم
ممنونم عزیزم کمک بزرگی بهم کردی کاش زودتر پیامت رو می دیدم اینترنتی نوبت گرفتم برای شنبه ۳دی
مرسی
دکتر خوبیه ولی
دکتر منم هست
حالا دکتر گفته فردا ببرم پیشش
مشکلم اینه سر سینه ندارم سینه نمیگیره باید با سرنگ بهش شیر بدم
ب منم نامه سز داد برا یکشنبه
میشم ۳۷ هفته و ۶ روز فک کنم
فاطمه جان تمام تلاشتوبکن شیرتویکم بدوش سینه ات سبک بشه بذارتودهنش باهاله قهوه ای بذار ک راحت تربگیره ک ازسینه زده نشه
بچه اون تایم کامل کامله استرس واسه چی
اره دیگه مشکل اینه سینم سنگین شده سر سینه ندارم نمیتونه بگیره
خودشم کوچکه توی این چند روز هم بیمارستان راحت شیر خورده
دیگه همه دست به دست هم دادند
ی وقت خدایی نکرده کامل نباشه۰
😭😭
عع خدا روشکر زیاد نبوده پس
نه بابا ۳۷ هفته کامل کامل هست
من توی اوما نوشته یکشنبه نوزاد رسیده و کامل هست
دقیقا همون روز هم از بیمارستان مرخص شد
سلام دوستان وقت بخیر
از دیشب رنگ روز شمار من تمام روز هاش قرمز شده مشکل از چیه ؟
فکر کنم اطلاعاتت رو اشتباه وارد کردی یا پریودی نامنظم
سلام هانیه جان من که ماماهمراهم معرفیش کرد تاحالا نرفتم پیشش خدا کنه خوب باشه چون میخام مادر زایمان کنم دکتر خودم مادر نمیاد راستی یه سوال لطفا اگر کسی اطلاعی داره بگه
من یک طرف لابیای واژنم واریس گرفته احتمال داره سز بشم بهداشت گفت احتمالا اگه داخل هم واریس داشته باشی سز میشی چون رگهاش دراثر فشار پاره میشه وخونریزی میکنی
کسی اطلاعی داره
از دکتر بپرس نمیدونم این مورد رو😓
نمیدونم خیلی نگرانم خیلیییی انقد این سایت اون سایت مطلب خوندم دارم دیونه میشم
یک چیزی میگم از منه استرسی قبول کنید
الان دیگه برای زایمان استرس نداشته باش
بچه کامله
فقط بگیر بخواب به خودت ارامش بده
وقتی دنیا میاد اگر شیر نخور ناراحتی
گریه ناراحتی
سر سینه ناراحتی
دیگه خلاصه که خواب نداری و استرس داری
پس الان رو بچسب و غصه چیزی رو نخور
سلام فاطمه جان خوبی میگم شما شماره سونوگرافی هاشمی عطار رو داری که برام بفرستین چون دکترتون شکوفه حسینی بود پرسیدم چون دکتر منم حسینی برام سونو نوشته پیش اون برم
نوبت اینترنتی داره یا نه
صبح ها هست یاظهر
اگه میشه اطلاعاتش رو بهم بدی اگر داری ممنونم
هاشمی عطار بزن توی گوگل برات میاد
بعداز ظهرها از ساعت ۳تا ۸ شب هست
نوبت تلفنی داره
اینترنتی نداره
من خونه نیستم تا شمارشو بدم گوگل کن
من اولش دکترم فاطمه تارا بود
ماه اخر ۲تا ۳ جلسه پیش شکوفه حسینی امدم
سونو گرافی هاشمی عطار هم خودم پیشش میرفتم شکوفه بهم نگفته بود
هاشمی جز بهترین هاست توی مشهد
از تو گوگل برداشتم بعد زنگ میزنم بوق میخوره کسی برنمیداره الان ۲روزه
نوبتهاش شلوغه؟
619
1401/09/24
