Ooma
پرسش (1401/08/19):

سلام توروخدا کمکم کنید

من مدتهاست یه مشکلی دارم،همش فکرمی کنم خودم یایکی از افراد خانواده ام یه مریضی بددارندباکوچکترین علامتی نگران میشم بعدش میرم گوگل سرچ می کنم و استرس ونگرانی همه وجودم رامی گیره از آزمایش دادن ودکتررفتن هم وحشت دارم خیلی زجرآوره کسی تجربه داشته خواهش می کنم کمکم کنید😢

این حجم استرس بدتر مریضت میکنه
سلام عزیزم شما خود بیمار انگاری داری،بهتره با یه روانشناس چند جلسه کار کنی خوب میشی چیز زیاد مهمی نیست،دلبستگی زیاد داری به خاطر همین ترس از دست دادن اطرافیانت و داری
اصلآ چیز وحشتناکی نیستش ممکن بیشتر افراد این حس و داشته باشن فقط برا بعضی یکم سخت تره
هردفعه میگم دیگه سراغ گوگل نمی‌رم امافکرش مثل خوره می افته به جونم بعدشم اینقدرچیزهای بدمیادکه ...
سلام منم اینجوریم
من تو یه سال هم یه تخمدانمو از دستم دادم هم جنین ۵ ماهمو بعد این اتفاقا اینجوریم شدم انقد استرسی شدم الان پانیک دارم ...خودتو سرگرم کن سعی کن بهش فکر نکنی
عزیز دلم خیلی متاسفم
نا عزیزم بهتره حتمآ اگر برات مقدور پیش یه روانشناس بری چیز خاصی نمیکنه فقط باهاتون صحبت میکنه مطمئن باشید حالتونو خیلی بهتر میکنه،من خودم روانشناسم به خاطر همین میدونم اصلآ چیز خاصی نیس
منم اینجوری هستم تا میبینم بچم مشکلی دارم میرم گوگل استرس میگیرم از زمانی که بچم دنیا اومد همش دکترم
انشاالله خدا هر چه زودتر جاش و سبز بکنه و یه بچه سالم بیاد بغلتون و همه این اتفاقا از یادتون بره
ممنونم .انشاالله
بهترین کار بیخیالی طی کردن،هر وقت این فکرا اومد به سراغتون خودتون با یه چیزی مشغول کنید،تا جایی که بتونین اصلآ سراغ گوگل نرید،همش با خودتون تکرار کنید من سالمم من مشکلی ندارم قدرت بیان و فک کردن به یه موضوع خیلی مهمه
من دیدم که با همین فک کردن بودن خیلی از افراد سرطانشونو درمان کردن،اصلآ براشون مهم نبوده فقط با خودشون گفتن که مریض نیستن و همین فکر وانرژی باعث درمانشون شده
بعدشم چرا باید از چیزی بترسیم وقتی همه یه روز میمیرن همیشه این باور و اعتقاد و داشته باشین که خدا خودش مصلحت بنده هاشو بهتر از ما میدونه پس خودتون و به خدا بسپارین
درسته
خدا خیرت بده عزیزم بجای من بودی چکار میکردی دکتر دختر من قشنگ آب پاکی رو ریخت روی دستم گفت بچت تا۷سالگی پیوندکلیه نشه میمیره ولی هرشب وروز میگم تا دخترم بشه ۷سالش هزار تادرمان دیگه میاد وخوب میشه احتیاجی به پیوند نداره حالا شما سالمین توهم مریضی داری
عزیزم 😔
میشه بگین مشکل دخترتون چیه؟
شما افسردگی داری
باید بری دکتر
منم قبلا اینجور بودم
مگه زندگی دست دکتراس خدا خودش هست دلتو نمیشگونه
دفع سدیم وپتاسیم داره رشد خیلی کمی داره دکترش میگه هرچی بزرگتر بشه دارو حواب نمیده باید دیالیز بشه بچه کوچیک چقددیالیز بشه پیوند بخوره بهتره
یجایی خوندم از نظر گوگل یا حامله اید یا سرطان دارید،غیر از اینم نیس
منم هم دقیق اینجوریم
آفرین دقیقا اینجوره که میگین
ای وای خداکمکت کنه عزیزم امیدوارم دخترقشنگت هرچه زودتر خوب بشه
باداروخوب شدید؟
امروز یه مطلب خواندم درموردخالهایی که سرطانی میشن الان نگران خالهای بدن شوهرم هستم احساس می کنم دوتاشون همون خصوصیات رادارند😢😢😢
عزیزم خیلی راحت تره که به پزشک مراجعه کنید تا اگر هم خدایی نکرده مشکلی هست با تشخیص سریع خوب بشه نه اینکه بشینید مطالب گوگل رو بخونید.اینجوری هم نگران میشید هم گره ای از کار باز نمیشه
آنقدر شب روز فک میکردم و شبا ک می‌خوابیدم برا عزیزام ک زنده بودن گریه میکردم ،خودمو تو مراسم ختمشون تصور میکردم ،بعد نوبت خودم کوچکترین چیزی تو بدنم بدترین چیز تصور میکنم فک کن شبا نفس شوهرم چک میکنم چون آنقدر اینجوری خودمو اذیت کردم حمله پنیک گرفتم ی سال درگیر تنفس شدم
الان خوب شدید؟
قبل اینکه دخترم بیاد دنیا اینجور بودم چون خودم تک دخترم خیلی به مادرم وابسته ام همیشه قبل خواب فکر میکردم مامانم مرده خودمو تیکه تیکه کردم از شدت گریه یا خواب میدیدم دختر بزرگمو دور ازجونش از دست دادم ولی این دخترم رو دیدم فهمیدم چه فکرای بیخودی میکردم اینقد به این چیزا فکر کردم تا جذبش کردم والان دیگه تو دنیای واقعی درگیرش شدم نه خیالات
همیشه هم فکر میکردم اگه یکی از عزیزام چیزیشون بشه سکته میکنم میمیرم ولی دیدم نه اینجوریام نیست ۲۰روز دخترم تو بیمارستان هرشب میگفتن تا فردا ایست قلبی نکنه خوبه صبح دکترا میومدن میگفتن دخترت چقدجون سخته میخواد زنده بمونه اونجا بیهوش شدم ولی نه سکته کردم نه مردم پس اینقدخودتو درگیر فکرای الکی نکن
عزیزدلم
ان شاءالله ک ب زودی خوب میشه دختر گلتون و نه نیازی ب دیالیز پیدا میکنه و پیوند
پیش خدا هیچکاری نشد نداره
توکل بر خدا
ان شاالله عزیزدلم ممنون
من کلا ی دوره بد مریض شدم به خاطر این افکار پوچ ،دارو هم فقط اعصاب میدن ک آدم همش خوابه ،دیگه کم کم به خودم کمک کردم و اینو قبول کردم ک اگه چیزی بخواد اتفاق بیفته میفته، من زجه بزنم نزنم جر اینکه خودمو آزار اذیت بدم کار دیگه نکردم ،و اینکه این فکرای بی خورد باعث میشه از عزیزام از سلامتیم ک الان دارم نتونم خوب استفاده کنم و لذت ببرم
ی مدت زده بود به معدم فقط آروغ میزدم نفخ ،ی سره دکتر بودم آندوسکوپی اکو قلب یعنی جای از اعضا بدنم جا نزاشتم ،این مرورگر لعنتی آدم دیونه میکنه
الان خیلی خیلی بهترم زندگیم داشت از هم می‌پاشید ولی دروغ چرا بار بعضی اوقات تو بدنم جایم درد می‌کنه بدترین فکرا میکنم بعد دوباره خودم به خودم کمک میکنم ک ذهنم منحرف کنم ،ورزش یوگا اینا خیلی خوبن ذهن انسان خیلی قویه دیدی روانشناسا میگن ی جمله تکرار کنی ملکه ذهنت میشه من واقعا به این جمله ایمان آوردم .سری به خودم میگم بابا بیخیال مریضی من قوی ام واقعا بدنم هم بیخیال میشه
ممنون از راهنماییت گلم
گلم این‌مشکل منم هست
من تحت نظر روانپزشکم
گفت وسواس فکری و اضطراب داری
خدا روشکر الان عالی شدم
شبا اصلا خوابم نمی برد همش دور از جون مرگشون رو تصور میکردم
دارو بهم داد ک اصلا هم خواب آور نبود اتفاقا بهم انرژی داد برای کارهای روزمرم
دیگه نه فکرو خیال بیخودی میکنم نه عصبی میشم و خیلی بهتر شدم
دکتر سرچ کردن تو گوگل رو برام ممنوع کرد
چون هر جام درد می‌گرفت میگفتم درد نا علاج گرفتم گوگل هم ک چرت و پرت زیاد میگه
من دقیقا همین مشکل شما رو سالهاست که دارم☹️☹️☹️
یه مدت میگفتم ام اس دارم به خدا که علائمشم داشتم
یه مدت میگفتم سرطان سینه دارم تا سونو و مامو و دکترو اینام رفتم گفت نیس
الانم دختره بیچارمو گذاشتم جلو چشمم هر روز یه ایراد واسش درمیارم
دقیقا گوگل خوده شخص منو مریض کرده
من دستو پام گزگز میکرد تا مینوشتم گزگز میومد ms🙄🙄🙄بعد دیگه حالم بد میشد واقعا چند سال فکر میکردم ام اس دارم mri و دکتر و اینام رفتم گفتن مشکلی نیس😑😑😑شوهرمم دیگه هر چی میگم باور نمیکنه میگه عادتته☹️☹️
وسواس فکریه عزیزم
جلوشو نگیری بدتر میشه و خطرناک‌تر
از ی روانپزشک کمک بگیر حتما
وای منم یه مدت همینجوری بودم ولی همش فکر میکردم خودم یه بیماریه خاص دارم و متوجهش نیستم انقدر استرس کشبدم همش تاپینگ میزدم ک اینا علائم چیه الان اینجوری شدم چیکار کنم اخرش دیگه انقدر خانومای مهربونه اومایی دعوام کردن ک تو جوونی این چ وضعه خانم دکتر عزیز دل داریم دادن راهنماییم کردن تا دیگه اروم شدم خداروشکر خوب شدم
وای دقیقا همش فکر میکردم سرطان سینه یا کیست سینه دارم ک سینه هام کوچیکه یا فیبرومی چیزی دارم رحمم مشکل داره ک باردار نمیشم دوران بدی بود بعدش نصبت ب شوهرم شکاک شدم فکر میکردم داره بهم خیانت میکنه انقدر گریه میکردم داشتم میموردم😂بس بهم فوش دادن خوب شدم🤣🤣
من زبونم خواب میرفت گز گز میکرد فکر میکردم ام اس دارم 😶اخرشم حساسیت بود خداروشکر
خداراشکرعزیزم دعاکن منم راحت بشم ازاین فکرهای عذاب آور
مشکلات منو داشتی🤣🤣
اره بخدا😅😅
بهش فکر نکن عزیزم یا اگرم فکر کردی خودت خودتو دعوا کن هواستو پرت کن کم کم از سرت میوفته عزیزدلم
من الان مشکلات جدیدتری دارم😁😁
نمیدونم باز الکیه یا این سری واقعی🥺