لطفا باهام حرف بزنید

کسی اینجا هست؟من خیلی دلتنگم دلم میخواد با یه نفر حرف بزنم می‌دونم همتون مشکلات زیادی دارین شایدم مشکلاتتون بیشتر از من باشه
شوهرم منو خیلی اذیت می‌کنه خیلی زیاد بددهنی می‌کنه نجس کثیف حیوان درحالی که من هیچ وقت بی احترامی به خودش یاخونوادش نکردم نامزد بودیم هم اینطور بود الان هرروز بدتر میشه حال جسمی و روحیم اصلا خوب نیست صرع دارم به من میگه تو دیوونه ای تعادل روحی نداری؟من از شما میپرسم کسی که مشکل مغزی داره دیوونس؟ من فقط وقتی حرف میزنه گریه میکنم اصلا نمیتونم چیزی بگم پدر و مادرم خیلی بهم احترام میذاشتن من بلد نیستم جواب بدم اصلا وجدانم اجازه نمیده یه نمونه از کاراشو میگم همین دیروز سراینکه بره صحرا من گفتم نمیتونم از کوه بیام بالا که نرو آخه اکثرا خونه نیست باشم سرش تو گوشیه بعد گفت تورو نمی‌برم بامامانم می‌خوام برم اینقدر دلتنگ شدم گفت باید مثله خواهرت پرتت کنم گوشه خونه وکلی بد و بیراه بهم گفت منم زنگ زدم مامانم گفتم شوهرم میخواد بامامانش بره صحرا من میام اونجا تابرگرده سراین یه جمله کلی حرف زد هولم داد فشارم خیلی رفت بالا گفتم بریم بیمارستان گفت تو بمیریم من نمیبرمت بیمارستان ترسیده بودم زنگ زدم بابام گفتم فشارم بالاست گفت بیاین اینجا پدرو مادرم خیلی آدمای خوبین کلی باهاش حرف زدن پدرم اصلا نگفت حق با من یااونه همش میگفت بهم احترام بذارین بهم محبت کنین سخت نگیرین شوهرم پیش اونا هم منو تحقیر کرد به مادرش می‌ره میگه ازشما بدش میاد درحالی که من فقط ازونا همش تعریف میکنم همه جا برگشتیم بازم ادامه داد اول گفت من نمیبرمت خونه من رفتم بعدش گفت دردی بهت میدم که بیاو ببین من بغلش کردم پسم زد گفتم توروخدا کوتاه بیا اما بدتر شد نشستم قرآن خوندم نمازخوندم اما دلم آروم نمیگیره که نمیگیره من دختری بودم که حتی تو حرف زدن با نامحرم همه چیزو رعایت میکردم ازشوهرم همون خواستگاری پرسیدم رابطه ای داشته یانه گفت نه حتی قسم خورد حالا الان خیلی وقیحانه میگه من بایه زن شوهردار بودم قبل از ازدواج !!!!اینا یه قسمت کوچیک از زندگی منه اینو بگم تو خیال خودش فکرمیکنه من ازخونوادش بدم میاد ولی من خیلی بهشون محبت کردم تو مریضیاشون توهمه چیز خیلی عذاب میکشم هیچ کاری نباید بکنم دکتر گفته ازخونم حالم بهم میخوره حتی نمیتونم جارو برقی اینا بکشم شوهرمو یه ماهه میگم تو رو خدا یه جارو بکش میگه مگه تو فقط حامله ای ... نمیدونم چکارکنم اینا رو گفتم فقط خواستم بدونین موضوعاتی که منو بخاطرش عذاب میده چه مسخرس و بچگانه موندم چکارکنم دلم برای دخترم میسوزه چون مدام حالم بده و غصه میخورم و گریه میکنم طفلک بیچاره من