خیلی دلم گرفته دارم گریه میکنم

عزیزم خوب با مامانت منطقی حرف بزن بگو که شوهرتو دوست داری بگو خیلی خوبه و هواتو داره بگو خوشبختی مهم شوهره خونوادش اهمیتی ندارن.بگو با خونوادش رفت و امد نداری.متقاعدش کن بالخره مادره درک میکنه

بنظر من مادر هیجوقت از بچش نمیگذره اون فکر مبکنه تو خوشبخت نیستی میخواد بااین رفتاراش بهت ثابت کنه اون درست گفته

گفتم هزاربار گفتم ولی مامان مغروره هرکاری کنم حرف خودشو میزنه بخدا به خدا به خدا به یگانگی خدا به حضرت زهرا قسم مادرمن با مادرای شما فرق داره من شرایط خاصی دارم باردارم ولی ازم خبر نمیگیره دلش از سنگه به خدا باورکنید

سلام عزیزم شماانتخاب و کردی و درست یا غلط الان وسط ماجرایی و خدا بهت محبت کرده و فرزندداری الان تنها نیستی ناراحتی تو رویه اون بچه اثر منفی داره قوی باش و بلند شو به خودت تکیه درک میکنم ویار داری ولی باخودت بگو من اینقدرمحکمم ک نیاز به کسی ندارم ان شاالله آروم تر ک شدی برو با مامان منطقی صحبت کن ان شااالله به یمن قدم بچه ات مشکل حل میشه

دلم میخواد دادبزنم تا خالی بشم دوست دارم جیغ بزنم آخ

عزیزم فکر کن خارج از کشوری، غریبی، اون موقع چکار میکردی، بنظر من به خودت سختی نده، خودتو اذیت نکن، چون خیلی تاثیر بد روی بچت داره

بزن، خودتو خالی کن

البته بچه سنی، خیلی اذیت میشی

ولی باید کنار بیایی، ی دوست خوب پیدا کن

هر کس ی جوری گیره، خدا رو شکر اصل شوهرته که خوبه، الحمدلله، فرض کن ی شهر خییییلی دور داری زندگی میکنی، و کسی نمیتونه بیاد بهت سر بزنه

عزیزم معلومه که آدم دلش میگیره وقتی تنها باشه ولی یه بار بشین واسه همیشه تمومش کن ..تو الان قراره مادر یه بچه باشی و باید انقدر محکم باشی که همچی رو تحمل کنی فردا بچت دنیا اومد باید جای همرو براش پر کنی ..خدا خودش کمکت می‌کنه شک نکن وقتی شوهرتو دوست داری و دوستت داره دیگه چیزی مهم نیست پس به چیزی فکر نکن .. خوب و بد آدما رو بسپار بخدا

سلام خدا بزرگه نگران نباش،، هرکسی توی زندگیش سختی کشیده به نحوی،، برا هرکسی کم و زیاد داره،، به فکر بچه ات باش،، نشه شش ماه دیگه بچه ات به دنیا بیاد بگی وای چکار کنم نا آرومه،، فکر خودت و بچه ات باش،، سلامتی روحی و جسمی بچه از همه چیز مهم تر هست

باید خودتم با شوهرت می‌رفتی تو خونه تنها نشستی که بدتره

برای قلبم دعا کنید بی تابی می‌کنه آرووم نداره

سخت نگیر، من بدتر از تو سرم اومده،، بلند شو یه لیوان آب خنک بخور

اونم روحیش داغون شده بخدا گفتم بره دلش باز بشه منم با تنهاییم سرمیکنم

الهی.اول پیش پیش روزمادر مادرشدنت تبریک میگم.گلم همه چی درست میش.هیچ مادری بچه خودش دورنمینداز....بعدش بغص نکن.گریه کن سبک بشی.امایکساعت بعدفراموش کن باسه بچه ات خوب نیست...تنها نیستی خدای مهربون همیشه کنارت.مراقب خودت باش

خداراشکر کن بهترین معجزه و با ارزشترین هدیه خدا بهت داده خیلی ها آرزو دارن جای تو باشن فقط یه بچه داشتن باشن و دیگه هیچی نداشته باشن

دوست خانوادگی یاکسی نیست تاباهاش راحت باشی بیادپیشت

بخند آهنگ شاد بذار با بچه گلت حرف بزن بخند براش ذوق کن از وجودش

ممنون از همگی

دلارام جون بخند،،، پسته بخور غصه نخور😀😀😀

عزیزمممم اینجوری نگو ب هرحال مادرته 😢😢😢

اینم از فالم الان زدم

یه دوست پیداکن بهش اعتماد کنی شده همسایه ت باشه دیگه نگرانی نداری

سلام دلارام جان

الهی بگردم ابجی

عزیییز دلم. خونه ات کجاست؟

گلم اینجور نینیت ازیت میشه

خودتو ازیت نکن

باشوهرت بگو بخند

عزیزم الان ناراحتی و بخاطر تغییر هورمونات حساس شدی.ببین گلم تو الان خودت مادری فکر کن مثلا ۲۰ سال دیگه بچه ات نمیدونم دختره یا پسر بخواد بسلامتی ازدواج کنه با یکی که دوستش داره اما تو مخالفی به هر دلیل بعد اون علی رقم میل باطنی تو ازدواج کنه تو چقدر ناراحت میشی الانم خودتو جای مامانت بزار گلم واینو بدون هیچ پدر و مادری بدِ اولاد خودشو نمیخواد بخدا
چون تحمل ناراحتی و غم بچه شو نداره و دلش نمیخواد اشکشو ببینه الانم مامانت ناراحته دوست نداره ناراحتیت رو ببینه.اونا بلاخره چندتا پیرهن بیشتر پاره کردن بعدم گلم هیچ دختر و پسری از خانوادش بریده نمیشن درسته شوهرت الان پشتته و حمایتت میکنه انشاءلله همیشه همینطور باشه و زندگیت مملو از عشق بشه ولی اگه خدای نکرده کم و زیادی بشه بحثی بشه اون وقت چی
پس هیچوقت فکر نکن مادرت دشمنته اون خیر و صلاح تو رو میخواست حالا که تو خدا رو شکر با شوهرت خوبی و مشکلی نداری سعی کن رابطه ات رو با مامانت خوب کنی هر چندوقت یکبار گل بگیر برو پیشش باهاش درد دل کن بگوش تو سنگ صبور منی شما پشت و پناه منید من دلم به بودن شما قرصِ بگو من انتخاب نکردم تو چ خانواده ای باشم ولی برای زندگیم بلاخره یه حق انتخاب داشتم دلم پیش اونی گیر کرد که خواستمش بگو میدونم شما بد منو نمیخوایین و آرزوی خوشبختی منو دارین ولی اگه شما حمایتم نکنید پشتم به کی گرم باشه بگو من اگه با عشقم ازدواج کردم ولی هیچ کس نمیتونه جای پدر و مادر من باشه چون تو دنیا فقط یکی هستن
تو باید کفش آهنی بپوشی تو باید پیشقدم بشی تو باید بخوایی عزیزم حتی اگه یکسال هم طول بکشه ولی بخدا تاثیرشو میزاره دل هیچ پدر و مادری از سنگ نیست عزیزم اون فقط الان دلش گرفته و ناراحته سعی کن بهش نزدیک بشی بگو با شوهرت خوشی ولی خوشیت با بودن اونا تکمیل میشه .
انشاءلله با دنیا اومدن بچه ات زندگی به کامتون مثل عسل شیرین بشه و مامانت دلش گرمتون بشه

سعی کن رو پای خودت وایسی

عزیز دلم بخاطر هورمونات هم خیلی حساسی البته بهت حق میدم این روزا دلت میخواد خانواده ات کنارت باشن ولی به چیزهای خوب فکر کن

بنظرت من که با شوهرت یه چند بار برید خونشون بگید بخندین تا بفهمن که اشتباه دربارش فکر میکنن

اگه باخانوادت با شوهرت رفت امد داشته باشید اوناهم دلشون قرص میشه که شوهرت باهات خوبه و چقدر دوست داره

البته الان هورمونات ریخته بهم و ازیتی

و اینکه حالت تهوع داری دوس داری خانوادت بیان پیشت

و کمکت کنن

فکر کن راهت دوره

و پیش خانوادت نیسی

خودتی و خودت

سعی کن بیشتر خودت کاراتوکنی

عزیزم استرس برای بچت خوب نیس گلم

سبک شدم گریه مردم

کردم

خونه تون کجاست؟

سیرجان

دلارام جان

جانم آبجی

حالتو درک میکنم اما مامانتم نمیخواد که تو زندگیت شکست بخوری

کاش نزدیک بودم میومدم کمکت

چون سنتم کمه میترسه ازیت بشی

اره والا کاش پیش هم بودیم دوستای خوبی میشودیم کمکتم میکردیم

خودش داره وضع منو میبینه می‌دونه خوشبختم

ولی خدا میاد کمکت و بهت قوت میده تا دوران بارداریتو راحت بگذرونی عزیییزم

برای حالت تهوعت دمیترون نگفت دکتر بگیری

🤷‍♀️🤷‍♀️🤷‍♀️

من فکر میکنم مادرندارم این همه یتیم منم یکیش

خدا نکنه اینجور نگو

یکشنبه نوبت دکتر دارم

🤨🤨🤨

تو که خوشبختی پس خوشحال باش. خیلیا مامان باباهاشون تردشون کردن ولی بعد یمدت اومدن سمت بچه هاشون

مطمئن باش همونجور ک تو بچه ی تو شکمتو دوس داری اونم دوست داره..حالا هر کی رفتارش یجوره دیگه

این روزات میگذره مثل اون روز های سختی که تلاش کردی به همسرت برسی

دیگه اگه خودشونم بیان من قبولشون نمیکنم وقتی نیازشون داشتم نبودن

خدانکنه عزیزم اینجور نگو الان ناراحتی ولی هیچ وقت اینو نگو

الکی نگوووووو😍 الان دلت پره

به جان بچم قسم خوردم قول دادم به خودم حالا هستیم باهم دوستیم که بهتون میگم

لطفا جون بچت الکی قسم نخور بذار موقش برسه مامانت فقط ی بوست کنه ها ببین چت میشه عشق مادر الکی نیست ک..هیچ بچه ای هم نمیتونه از مامانش بگذره

نه عزیزم اینطوری نگو به هرحال پدر و مادرت هستن. تو خوشی و ناخوشی پیشت بودن حالا چند وقتی از دستت ناراحتن ولی تو هم فرزند اونایی هیجوقت والدین از تههه دل از بچشون ناراحت نمیشین.

جون فندوقو قسم نخور. منم هزار بار گفتم از این حرفا ولی آدم دلش نمیاد که. تازه تو هم اگه اینجوری باشی پس چه فرقی داری با کسانی که تورو نمیفهمن و درکت نمیکنن. تو خوب باش و مطمعن باش جوابشو از خدا میگیری

تازه من همه خانواده ام خارج از ایران بودن و دور هم جمع میشدن عکساشونو میدیدم دلم میگرفت البته من تاحالا حامله نبودم بدونم چطوریه ولی یچیز رو فهمیدم که اول از هر کس خدا هم بابامه هم مامانم تازه تنهامم نمیذاره هیچ وقت

الانم بجای این فکرا به فکر اون لحظه هایی باش که نینی جانتو بغل کنی. و برای ما هم دعا کنی تا ما هم طعم مادر شدن رو بچشم

سلام عزیزم
پیامتو خوندم و از خدا برات خوشبختی بیشتر کنار همسر و فرزندت خواستم.
خواهر برادر نداری؟؟

چقدر شبیه زندگی منه....ولی مامانم اجازه داد ازدواج کنیم الان خانواده ی همسرم خیلی بدن خیلییییی....ینی وامیستن یه جمله بگم بعد ۱۰۰۰ تا حرف تیکه دار از توش پیدا کنن مغز شوهرمو بخورن منم از وقتی تو نامزدی فهمیدن اینجورین اصلا باهاشون حرف نمیزنم جالبشم اینه که از شوهرم میترسن هیچی به من نمیگن اگه اون باشه ولی منو تنها گیر میارن یه عالمه حرف و متلک و اینا میندازن...خواهر شوهرم یه بار بهم گفت خیلی لاغر بودیا از وقتی اومدی اینجا داری گوشت میزنی

ببین میدونم خیلی سخته واقعا ادم دوست داره توی این شرایط خونوادش به خصوص مادرش پیشش باشه ولی خوب حالا که اون نمیخواد توام اینو قبول کن خداروشکر که با شوهرت خوشبختی مطمئن باش مامانتم از کرده خودش پشیمون میشه وقتی ببینه شما باهم خوبید.مخصوصا که نینی ام بیاد.هیچ مادری نمیتونه دوری نوه اش تحمل کنه بزار بیاد انقد زود زود دلش واسش تنگ میشه همه اینا فراموش میشه!تنها چیزیکه الان مهمه بچته پس آروم باش تااونم اذیت نشه!!خیلیا شرایطتورو دارن ولی کاریش نمیشه کرد.هرکسی یجور گرفتاره این روزاهم میگذره خداروهزار بار بخاطر هدیه ای که بهت داده شکر کن و ناامید نباش

عیب نداره منم همیشه تنهام

توو خونه همه اش تنهایی واسه خودم میچرخم

منم همیشه تنهام خانوادم همش به زن داداشم چسبیدن و اونو پرستش میکنن و منو انداختن دور،۳ ماه یه بار که میرم خونشون اشک منو در میارن یا میگن برو خونت که عروسمون بیاد برو بیرون از خونمون

دلم پر از عقده بی خانواده بودنه،بزرگترین غم دنیاست که آدم خانواده خوب نداشته باشه،متاسفانه خیلی از آدمها هم چون خودشون از این نعمت سیراب هستن آدمهایی مثل ماها رو درک نمیکنن،واسه همین همیشه تنها میمونیم.‌..

تازه من تو غربتم فقط خانوادم اینجان،خدارو شکر همسرم پشتمه،البته اونم همیشه از دست اونا کفری میشه چون خانواده همسرم هم بلا سرم اوردن،کاملا کسو کاری ندارم 😪😪😪

فقط همسرم که اونم همیشه از این ناراحته که بچمون هیچکسو نداره نه خاله نه عمه نه دایی نه عمو نه مامان بزرگ بابا بزرگ

منم خانواده شوهرم بخصوص مادرشوهرم بده ازونموقه میخاستم سرویسارو شوینده بزنم بشورم نگفت ضرر داره دست نزن ،شوهرم ازم گرفت ک اون بشوره بشوهرم گف توچرا دست میزنی نمیبینی گلوت دردمیکنه ولش کن دست نزن.شوهرم گف یه زن حامله بشوره؟براش ضرر داره گف میخاس دست نزنه

خدانگزره از همچین ادمایی

ولی من بخودم قول دادم دیگ جوش کارااونارو نزنم خداروشکر کنم ک شوهر وبچمو دارم.توهم خداروشکر کن ی شوهرداری ک هواتوداره ،مامانتم به مرور باهات خوب میشه غصهنخور هیچ مادری بچه شو ول نمیکنه.همینطور که تو عاشق بچه ت هسی

مگه مامان من نیست
کلی پشت سرمون حرف میزنه تازه
البته من مادر شوهرم خیلی خوبه
یه نظرم شوهرت رو بیشتر از همیشه دخیل کن و بیخیال بقیه بشو
منم حس تورو داشتم
دی خیلی حالم بد بود و خیلی حس تنهایی داشتم
مادر شوهرم هم خیلی خوبه و خیلی کمکم کرد اما باز خب آدم حس غربت میکنه
فقط همسرت برات می‌مونه

سلام عزیزم.درکت میکنم مامان منم خیلی بی احساسه.تازه پدرم ندارم.این روزارو ‌تنهایی دارم طی میکنم.تازه شوهر همراهیم ندارم.بعد از ازدواجم خیلی ناراحت بودم ولی بعد۴سال دیگه کنار اومدم با شرایطم.چکار میشه کرد.ولی تو‌دوران بارداری ادم حساس تر میشه بعضی وقتا خیلی دلم میگیره بخصوص شبا.میشینم یه عالمه گریه میکنم.امیدوارم بچم بدنیا بیاد و تنهاییامو پر کنه.مادرمم هیچ‌وقت نمیبخشم.با اصرار اون ازدواج کردم تازه.ولی خودشو‌مشغول کرده با خواهرام و انگار من وجود ندارم.هر کسیم میگه مادره و قبول نداره خودش تو این شرایط نبوده ودرک نمیکنه.دوبار باردار شدم و بسکه شرایطم سخت بود هردوش سقط،شد افسردگی بعد سقط و بد بختیاشو تنهایی گذروندم

دلم نمیخواد انرژی منفی بدم اینارو گفتم که بدونی تنها تو نیستی این شرایطو داری.

امیدوارم به سلامتی بچتو بغل بگیری و اون بیاد همه دلتنگیاتو جبران کنه و قدمش پر از خوشبختی و برکت و سلامتی باشه واستون

واسه منم دعا کنین

اصلا باورم نمیشه این کارایی که میگین رو مادرا میکنن🤦‍♀️😥

باور کن عزیزم.همه ادما مثل همدیگه نیستن.امیدوارم هیچ‌کسی این غصه هارو نخوره خیلی سخته حتی نمیشه درموردش با کسی صحبت کرد کی درک میکنه.غز اول ازدواجم میترسیدم از بچه دار شدن.فکر میکردم نکنه منم مثل مامانم بشم.خشک و بی محبت.تا وقتی پدر داشتم محبت اون بیمهربای مادرمو‌ پر میکرد.تا۱۱ سال پیش که اونو از دست دادم تو تصادف

منم دلم گرفته
من زایمان کردم فقط یک ساعت فاصله دارم تا مادرم
فقط یک ساعت اومدن بیمارستان پیشم و رفتن تو بیمارستان مادرشوهرم بود و جاری هام
خواهر هم ندارم فقط ی زنداداش دارم
فکر کنید تو بیمارستان شیاف میدادن همراه بذاره من پیش مادرشوهرم سختم بود گفتم نمیخام مردم از درد
زودتر از بقیه اصرار کردم سوندم بکشند تا مادرشوهرم نخواد خالی کنه

الانم بچم ۵۰روزشه تقریبا هنوز کسی نیومده پیشم همسرم هم لج کرده میگه نمیبرمت

دل منم از بی کسی خودم گرفته

پدرمنم فوت شده
ک اگر بود جای همه چی بود

هرکسی خواهر داره قدرش رو بدونه

عزیزم واقعا ناراحت شدم
انشالله خودت خیلی مامان خوبی میشی🤦‍♀️

تو دقیقا اینده منی.خیلی ناراحت شدم واست ولی چکار میشه کرد شانس امثال ماهاس دیگه.قوی باش انشاالله شرایطت بهتر میشه سختیام زود زود تموم بشه

بهت تبریک میگم انشاالله قدم نی نیت مبارک باشه😘😘

دلارام نمکی توکه گوله ی انرژی بودی چیشد پس چرا خودتو باختی؟ هرکی تودنیا مشکلی داره که هزار برابربدتراز مشکل توعه قوی باش گریه نکن اون بچه چه گناهی کرده اینهمه ادم تنهان توام یکیش اراده کنو یه یا علی بگو زندگیتو پراز شادی کن حتی شده تنهایی💪💪تومیتونی

فدامدات عزیزم الهی نی نی شماهم صحیح و سلامت بیاد

خاله من ک خارج از کشوره تکو تنها داره زندگی میکنه محتاج هیچکسی هم نیس دوتا بچه رو خودش تنهایی به دنیا اورد و بزرگ کرد قدو نیقد هستن یکی پنج سالشه یکی سه سالو نیمشه

تو هم خودت هوای خودتو داشته باش هدارو شکر کن ک شوهرت ادم خوبیه .مال منکه بی خانواده هس تربیت نداره اصلا هرچی دهنش میاد میگه بهم اصلا اخلاقو رفتارش برا من خیلی زشتو ناپسنده ولی خودش براش عادیه