بیایید ببینید چ گذشت بر سرمن این چند روز 👇👇

🙋‍♀️🙋‍♀️چهار روز به موعد پریودیم مونده بود که کمر درد خیلی شدید گرفتم ،گفتم خب پس این علائم حاملگیه چون تو بارداری اولم کمردرد شدید داشتم ،خیلی خوشحال شدم با درد کمرم خوشحال ترم میشدم بعد دوساعت ابریزش بینی اومد سراغم که همسرم گفت پاشو ببرمت دکتر، سرما خوردی حتما. گفتم نه سرما خوردگی از علائم حاملگیه بریم دکتر دارو میده واسه جنین خوب نیست
خلاصه بعد گذشت یک روز کمردرد من همراه با کلیه درد شدید شروع شد که بازم حاضر نشدم دکتر برم.
شبش از درد کمر و پهلو کلیه درد وتب ولرزی که داشتم نتونستم بخابم خیلی سخت برام گذشت حتی یه دونه مسکنم نخوردم گفتم شاید نی نی توی دلم دارم، صبح که همسرم بیدار شد گفتم برو بی بی بگیر اگ منفی بود بریم دکتر ودارو مصرف کنم.
ساعت 9صبح رفتم بی بی زدم همین که ادرارو ریختم دیدم بی بی دو خط شد ومن همون لحظه از خوشحالی زار زدم😭😂 چشمام سیاهی رفت.بعد از چهل ثانیه که چشمامو باز کردم دیدم هیچ خط دومی نیست، اقا منو بگی خشکم زده بود همش میگفتم عه این که دوخط شده بود پس خط دوم کو چقدر حس بدی بود چقدر ضایع شدم نمیدونستم بخندم یا گریه کنم مات ومبهوت بی بی رو نگاه میکردم 😂
خلاصه عصری رفتم دکتر،دکتر گفت باردار که نیستی؟ مثل خل وچلا بازم گفتم معلوم نیست🤦‍♀️ تروخدا دارویی بده برام ضرر نداشته باشه. اخه من سه روز قبل پری همیشه لک میدیدم ولی همون لکم این دفعه ندیده بودم وچقدرم نذر ونیاز ودعا خودنده بودم حق بدید توهم حاملگی داشته باشم
بعدش👈 فردا صبحش که میشه یه روز قبل موعدم پریود شدم حالا هم درد پریودی هم امیکرون هم نا امیدی از بارداری واینک چقدر بد ضایع شدم، همش اون دوخط بی بی جلوی چشمم میادخب چرا اول دوخط شدی اخه😬🥴 الهی سر هیچ کس نیاد😅
واگ میشه واسه ارامش دلم یک صلوات بفرستید اینک اگ قسمتم نیست بچه دوم داشته باشم خدا ذوق و شوقش رو از دلم بیرون کنه وراضی بشم به رضای خدا 💚🙏