Ooma
پرسش (1400/11/03):

بچها میشه کمکم کنید

سلام بچها یه راهنمایی میخوام
داداشم ۲۳ سالشه باهمکارش ک ۲۷ سالشه رفیق شدن الان شیش هفت ماه هست اولش جدی نبود قضیه و کم گم داداشم وابسته شده حالا داداش من ک اصلا اهل سیگارو مشروب نبود چندوقته تو جیبش سیگار میبینیم و اینکه همه فکرش شده دختره

دختره هم از خانواده ای هست ک آزادن تا ۱۲ ۱ شب بیرون باشن خانوادش عین خیالش نیست یا تا ۳ شب مکالمه دارن خانوادش کاریش ندارن ما با اینکه داداشمون پسره سر اینکاراش خیلیی بهش گفتیم ولی گوش نمیدا و پولی هم ک درمیاره همشو خرج لباس خودشو رستورانای مختلفو کادو برا دختره میکنه شما بودین چکار میکردین پریروز بابام ب دختره گفت بچه من بیخانواده نیست برو پی زندگیت داداشم فهمید سریع پاشد رفت پیشش وبا بابام قهرکرده چرا بهش اینجور گبتی امروزم من با دختره چت کردم گفتم من نمیگم با داداشم نباش ولی دوستانه تشویقش کن زندگیشو جم کنه برگشت گفت درمورد داداشت با من حرف نزنید ب من ربط نداره من دیگه با سجاد کاری ندارمو اینا بعد دیشب تا ۱۲ شب باهم بودن چطور پس کاریش نداری یه سرعه با همین
خلاصه من باهاش خوب حرف زدم ک داداشمم اگهدفهمید دلخور نشه ولی واقعا نگرانشیم اینجوری پیش بره معلوم نیست چی میخواد بشه

خیلی ها دوتا کالا هم قبول نمیکنن.
منم راهنمایی میخاستم
ها دیگه وقتی نشناسی تا ته میکنن تو کون ادم😂
الان همه زرنگ شدن
چند شب پیش عقد برادر زنداداشم بود یدونه فرش لباسشویی با تلوزیونو پسره گفت من میگیرم بقیه با دختر
فعلا بحث رو داشته باشید من برم ی کون ریزی بشورم و بیام تا خفه نشدم از بو
بوشهر هم اکثرا دختر میبره جهاز
اگر ب شوهرش بگیم شر میشه
حالا باید چیکار کنیم
شوهرم داره
خب این جنده اس دیگ
به شوهرش بگین شر بشه ول کنه دیگه
گوش ب گوش برسونید
چیکار کنیم 😔
بعدش داداشت مقصر میشه
واسه مام جهیزیه کلا برا خانواده عروسه
من که میگم این جور زنا باید شوهراشون بفهمن چه گوهی هستن
همین مشکل شما برا خواهرزاده شوهرم پیش اومده؛ البته اون دختره
اقدام درجه یکذ
نمیشه حرف بزنی
خون توشه
زنگ بزنید ب زنه تهدیدش کنید
اوه اوه.چه شجاع شدن این زن ها
ک ب شوهرش میگید
مطمئن باش ماه پشت ابر نمیمونه تا بدتر نشده جلوشو بگیرید
و البته کثیف
چشم از داداشم بر نمیداشت
اینجور زنا دریدن دریده
بعد داداشم کف بهم ابراز علاقه کرده
😳😳😳
کون بچم سوخت من رفتم
بخدا من اینجور چیزارو میخونم استرس میگیرم
داداشت مگه نمیبینه طرف شوهر داره ابراز علاقه میکنه فردا میره به یکی دیگه ابراز علاقه میکنه دیگه
۱۸ سالشه و با یه پسر ۲۰ سال که ۲ ساله با هم دوست ان. اومدن خواستگاریش چندباری اینام نه گفتن. با پسره فرار کرد برگردوندن. ولی باز میگه همون میخام.
حالا پسره هم قبل این یه دختر دیگه رو فراری داده، معتاده، مشروب میخوره
داداشم تا حالا چندتا سیم عوض کرده
احساس میکنم زنداییته
برو برووو
کصو شدن😂
والا.دیگه زن و مردا به حد خودشون قانع نیستن
زن عمو
واااااای
چن سالشونه مگه فاطی
حالا باید چ کرد
به عموت بگید از چی ترس دارید دیر تر بگید برای داداشت شر میشه دااداشت مگه باهاش رفیی شده
۶۸
فاطمه هر جوری شده باید اینا رو از هم جدا کرد😑
با زنعمو حرف بزنین خوب
تاپیک زدی سفره دل همه رو باز کردی. هرکی تو خانوادش از این مسائل داره
سال ۶۸؟
خیلی جامعه خراب شده
اره
ناگفته نماند داداش خودمم از اینجور مشکلات داره‌.هر کاری کردیم ولی ول بکن نیست
همه دارن عزیزم
خدا سر عقل بیارتشون
😀😀
وقتی گوش نمیدن
چ میشه کرد
گفتج شاید ۷۰ سالشه😂😂😂
شراب نابه😂
نه عامو😂
پسرم دیگه نمیشه بزاری گیرت بیاد
نمی‌دونم آدما فرزند صالح نمیدن بیرون
اگ ننم الان اینجا بود میگف تقصیر شبکه های جم هست😂😂
یا مقصر یکی دیگه هست
😂
اینجا ما ازین رسما نداریم ما 5تا بچه ایم هممون عروسی کردیم ازین داستانا نداشتیم. حدااقل تا 100 تا مهمان عروس رو داماد باید پذیرایی کنه. همونطور ک ما جشن عقد گرفتیم و کلی از فامیلای داماد شام دادیم.
حالا نوبت اینا شد رسم ندارن؟ اینا همشون دله دزدن.
شهرهای دیگه اره هرجا ی رسمه. اینا هم مثل خودمون شمالی هستن مال ی شهر دیگه نیستن ک.
اره چون از بس این خانومهای متاهل راحت پا میدن به پسر مجرد.پسرا از خدا خواسته که نه خرج بده همه چیزم جلوشون باز و راحت باشه میگن چی از این بهتر.تازه داداش من خودش متولد ۷۰ هست.میگه واسم زن بگیرین زیر ۲۰ سال.من خودم به شخصه واسش جلو نمیرم چرا یه دختر و بدبخت کنم وقتی میدونم داداشم چه کارا که نکرده
والا منم بابام مخالف ازدواجم بود. ولی خب بی منطق حرف میزد و منن پاش وایسادم. الان خودش میبینه حرفایی که من میزدم درسته و حق با من بود
اخ گفتی 😂😂😂😂
مهسا خواهرت ک وکیله چرا اینهمه سادس؟؟
ما مقصر بودیم داداشم ک بیست سالش شد واسش زن نگرفتیم
تو همه خانواده ها چنین اتفاقی افتاده و همه تجربه چنین چیزی داریم با اختلاف خونواده با نفر مقابل انگاری جری تر میشن عاشق تر میشن درحالی که لجبازیه خبری از عشق نیست چون بحث لج و لجبازیه میخوان ثابت کنن که ما میتونیم و بعدش هم که مشخصه چی میشه
فاطمه الان داداشت عاشق زن عموت شده؟؟؟؟

باهاش در ارتباطه؟؟؟؟
اصن گاوه من نمیدونم تو این خانواده ک انقدررررر داغونن و از ما پایین تر هستن چی دید واقعا. مامانم اصن از وقتی اینارو دید مخالف بوده. تو خانواده هامون اصن این چیزا نداشتیم ما.
ما رسم داریم حنابندان خانواده عروس شام میدن عروسی تا هزار تا هم پسر شام میده
متوجه نشدم سیما جدی بود الان حرفت😑😑😑😑😑
عاقا کاری ب کارشون نداشته باشید لطفا
جدی بود خدایی
الان نمی‌دونم هست یا نه سیمش عوض کرده. ولی قبلاً بودن
موهای تنم سیخ شد
همون ماهم همینیم من دیگه کف ماجرا رو گفتم. اینا کلا انگار میخوایم بریم پیکنیک میگن دنگی دونگی 😂
هرچی بیشتر گیر بدن اونا سرسخت تر میشن که ثابت کنن کارشون اشتباه نیست چون عقل درست حسابی ندارن دارن با احساس جلو میرن
چرا اون زن عموی الاغتو از وسط دوتاش نمیکنید واقعا از چی میترسید
ای مهتاب جان این داستانا زیاد شده
بعضیا خیلی خسیس هستن
بعد چرا نزدین این‌زن عمو رو به دوقسمت مساوی تقسیم‌نکردین؟
من بودم پارش میکردم گوه میخوره همچین کاری کنه
از اینکه این وسط یکی کشته بشه
واقعا زندگی داره خیلی ترسناک میشه
فکر میکنید بعدها با ارامش همه چی حل میشه؟؟؟
دقیقا.داداشم یکی رو میخواسته چندسال پیش.ما مخالف بودیم شدید.دختره با داداشم همه جا میرفته خلوت میکنن حتی عکس لختی هم میگرفته میگفته من زنشم.بلاخره ما دیدیم اینجور پیش میره رفتیم خواستگاری یه بعدازظهر خواهرام با مامانم.اونجا دختره گفت نه😳زنگ زدیم داداشم بیاد این چی میگه تا حالا لیلی مجنون بودین بدون هم نمیتونستین که.نگو دختره زیر سرش بلند شده دیگه روش نمیشه به داداشم بگه.ماهم کلی حرف بارش کردیم برگشتیم
هیچ وقت تو زندگیم اینقدر کوچیک نشده بودیم
راست میگه البته دعوای ناموسی بوی خون میده
مردای زن دار با زنای شوهر دار رفیق میشن شوهر زنه میدونه کاری نداره دیگه تا اخرشو بخونید که
نمیگم توشرایط داداش ودوست دخترش اما تقریبا همینجوری من وشوهرم بودیم ماخانواده راحتیم حالان درحدپارتی اما خب حجاب گیرنیستیم خانواده همسرم خیلی سفت وسخت تودوستی خون مون توشیشه کردن عاقا هرباراومدم باتهدیدها خواهراش ولش کنم دنبالم میفتادن ک خودشومیکشه اینجورباش اونجورباش واقعا هم همه چی شو خرج من میکرد اما من ازمشروب وسیگاربدم میادنذاشتم هیچوقت سمت گثافت کاری بره اگه پیله کنیدهمون خانم میشه زنداداشت و تاابدازتون دلخوره اگه پیله نکید اون دختره کم کم دوستیش کمرنگ میشه
والا تو رشت که حنابندون با خونواده دختره عروسی با خونواده پسر جهیزیه ام با خونواده دختره ماهم دونگی نداریم
اون عکس لختیارو چاپ میکردم میزاشتم جلوی اون یکی پسره تا دختره حالش جا بیاد بازی نده کسیو اینا این کارن تاپول یکی تموم میشه یکی دیگه
اونم خانواده من تا ی چیزی میشه میزنن سیم آخر هیچی جلودارشون نیست
اره دقیقا
داداشم نذاشت هنوز هنوزه دوستش داره
‌پس اینم بدونید الان ببخشید خدایی نکرده یه کشته بدید بعدها ۳ تا کشته میدید امیدوارم منظور منو بد متوجه نشی
مهشید جان شما که تاج سری و شوهرتو جمع کردی و نذاشنی سمت کثافت کاری بره ولی این خانم‌گویا داره داداششو سمت این مسایل سوق میده حالا من با اختلاف سنی اینا کاری ندارم زن دایی خودم هفت سال از داییم بزرگتره ولی واقعا خوشبختن مهم اینه که زن و مرد واقعا فرهنگهای خونوادشون رو نسبت به عرف اون جامعه رعایت کنن و هنجارشکنی نکنن
ترسناکترین اتفاق دنیا همینه که بالاخره یه جور باید تاوان بدی
عاقا من پیام هانخوندم اختلاف سنی شونم زیاده؟ماهم سنیم خخخ درکل من منظور دخالت تودوستی هاس زیادجدیشون بگیرین خودشون جدیش میکنن
ب اندازه کافی تاوان دادیم
ب خاطر گناه این دونفر
پس اگه تموم شده دیگه نباید کش بدین و باید مختومه کنین
چون ما کاملا ی خانواده مذهبی هستیم
دخالت کنن بدتر میشه بهترین کار دخالت نکردن و اهمیت ندادنه
تاوان کار داداشم هم پس دادیم
دقیقا هرچی بی محلی کنن بهتره خداروشکرمیکنم باهمسرم ازدواج کردم امااگه اونا دخالت نمیکردن آبروریزی نمیکردن اینقدبی فکرازدواج نمیکردیم
بنظرمن وقتی راجع بهشون‌زیاد حرف بزنین و گارد بگیرین اینا فکرمیکنن خیلی مهمن
من نمی‌دونم مگه زن شوهر دار از شوهرش ارضا نمیشه نیازهاشو کامل نمیکنه
مواطب اون خرس باش یکوقت گازنگیردت😅😅🤣🤣🤣
من بعد هفت سال دوستی شوهرم‌گفت بنظرت نباید ازدواج کنیم همونجا بله رو گفتم چون اصلا کسی بهمون گیر نداده بود که ماهم‌به ازدواج فکرکنیم😂😂😂
خرسم اسم داره خانوم😂😂😂 اسم خرسم احمده😂
دیگ چشم دنبال مجرد چرا کار میکنه
نیاز داریم‌تا نیاز😐 دورازجون بعضیا ذاتشون هرزگیه عزیزم
بنظرت واسش مجرد و متاهل فرقی داره؟؟؟
اره واقعا ذات خیلی مهمه
اصلا نیاز به چی میگن من متوجه بشم دقیقا ... شاید من دارم اشتباه برداشت میکنم؟
مادوسال دوست بودیم ک شلوغ کاری هاخانواده همسرم شروع شد یکی دوسال آزارم دادن شوهرم قهرکردازخونه خودکشی کرداصن حال آدم بهم میزدن بعدم من حس کردم باید ب همسرم کمک کنم رفتم زنش شدم ک همچی درست بشه ک درست نشد شوهرم پنج سال باپدرش قهره هیچکی عروسیمون نیومد اصن یک وضعی شب یلدا و سرویس عروسی و هیچ کوفتی نداشتیم خخخ
خوشگلی رقص لباس لختی لباس کوتاه همه چیزم برا شوهرم نه کسی دیگه
خخخ خدانکشتت مواظب احمدتون باش چ سفتم بغلت گرفته🤣🤣🤣
محبت کردن .عاشق بودن . نیاز جنسی بیشتر از بقیه
من رشتی هستم‌شوهرم گرگانیه ما هفت سال دوست بودیم هیچکی اذیتمون نکرد ولی وقتی اومدم مادرش پوستمون رو کند جوری که الان شوهرمو مجبور کردم شب یه سر بریم کادو مادرشو بدم‌میگه حالا واستا تا آخرهفته میریم عجله نکن
سلام فاطمه جان پیاماتو خوندم یکی از اقوام ماهم متاسفانه درگیر همین مسائل شده بود
کلا همینجوری چسب هست تو دنیای واقعی😐
همشون چه کم یا زیاد از شوهر میشه دریافت کرد مهم درخواست قلبی خود خانمه که ببینه با اینا راضی میشه یا نه
به گوش شوهرش رسوندن همچینم پشت زنش دراومد ک😏
دعا کنید برا داداشم ب راه راست هدایت بشه
چرا راه دور بریم دخترهمسایمون رو شوهرش با دوست پسرش رو تخت خونه گرفت بعد بردش مشهد گفت میخوام توبه بدم روش اب توبه ریختم‌برگشتنی دختره تو اتوبوس از راننده شماره گرفته بود
اصلا دیگه دین و ایمون سرش نمیشه
😂😂😂😂
پوکیدم
بفرما
توبه گرگ مرگه
بحث دین و ایمون دیگه نیست اینجا
اینم توبه
غیر مستقیم به گوش شوهره برسونید با کسی درارتباطه ولی اسم نبرید اصلا ببینین چه عکس العملی نشون میده ها
میخوام بگم به ذاته نه به کم کاری همسر
گاهیی اوقات هم به کم کاری هم به ذات
وقتی متعهد میشیم‌که زندگی کنیم قسم میخوریم تو کم و زیاد تحمل کنیم دیگه دلیل نمیشه با کم‌بودن یا نقص هرچیزی‌ما بزنیم‌بیرون
ولی کسی ک کمبود داره سراغ فامیل درجه یک نمیره حداقل میره دوتا غریبه
انسان ها خطا کارن هیچی از هیچکس بعید نیست هیچوقت یکی قتل میکنه یکی دزدی یکی خیانت اگه ازش درس بگیرن برگردن خوبه ولی ادامه بدن دیگه باید گذاشت به حساب ذات پلیدشون
بنظرم تو زندگی شخصی وانفرادی نظرت درسته ولی تو زندگی مشترک قوانین عوض میشه
این میخاره
عواقب خوبی نداره
مهسا الان خواهرات اینا میخوان چ کنن؟
ب کجا رسیدن؟
خونوادش ک هیچ پسره ادمی خوبی هست یا ن؟؟
ماهم همینیم. اینا اصن از پشت کوه اومدن. از موقع عقد بدونی چه کارا ک نکردن. خلاصه دیوونه شدیم از دستشون.
مامانم بهشون گفت خودتون عروسی بگیرین هرکار میکنین بکنین من هیچکدوم از فامیلامون نمیارم تو اون عروسی خودمون جدا ی جشن کوچیک میگیریم خانوادگی.
فقط پدر و مادرم بعد شام میرن تالار کادو عروسی بدن همین. ماها نمیریم کادو هم قبل عروسی میدیم بهشون. فعلا برنامه اینه
وای ن مهسا گناه داره خواهرت
ادم خوبی هست ولی خانواده دوسته تک پسره ب حرف اوناست جلو ما یجوره جلو اونا یجور. کلا اصلااا بهم نمیخوریم. خواهرم گاوه نمیشه حرفم بهش بزنیم سلیته بازی در میاریم. همینجوری خرکی گرفت عقد کرد مشخصه عروسیش هم خرکیه
خودش دوس داره چیکارش کنیم؟؟؟ پدرشوهرش داشت از خونمون میرفت میگه حالا ما اینقدرم پست نیستیم تا 15 20 نفر خواهر برادرا بیاین عروسی 🙄🙄🙄🙄 بابام مامانم خواهر بزرگترم همشون زدن ب سیم اخر. هیچکی نمیره. تاحالا این مدلی کسی توهین نکرده بود
حالا اون پدرش ی همین پسری رو داره زورش میاد خرج کنه
همینو بگو. عوضی. بابام میگه الان بیاد اینجا بگه هرچی مهمون بیاری خرجشو میدم عمرا قبول کنم تمام. گدا گشنه ی شام اینا ک نیستیم.
مهسا میدونی الان اینجور میگی اگ عروسی بگیرین و شما نرین همین مامان بابات چقد غصه بخورن همون شب
حتی مطمئنم حتی اشکشونم در میاد
مگه میشه دخترشون عروس‌شه و پدرمادرش نرن دخترشونو ببینن
حالا خداکنه این مردک یگم عاقل شه بگو نکبت همین تک پسره میخوای پولو بذاری سر قبرت
حتی شما خواهر برادرا هم تو دلتون میشه همون شب و چقد ناراحت میشین
عزیزم داداشتون باید خودش سر عقل بیاد وگرن هر چی شما بگین لج میکنه
.الان چشم و گوش داداشتون بسته هست و فقط و فقط اون دخترو میبینه .
زیاد هم لای پا فشاری کنین ممکنه از خونه بره .
ولش کن بابا حرص نخور بزار بره تا تهش برمیگرده
اونکه اره از الان همه دپرس هستیم هممون دلمون میسوزه براش ولی چیکار کنیم نمیتونیم فامیلا ببریم ابرو حیثیت ما میره اصن
حالا شاید تا اونموقع ب امید خدا همه چی درست شد
ان شالله
بابام راضی بشه خب ماهم بخاطر خواهرمون مجبوری میریم. ولی درکل شام نمیریم اصلا خونه خودمون مادرم شام میده بعدش میریم.
ما خودمون اینقدر حسرت تو دلمون هست و اینقدر برنامه و ارزو داشتیم واسه عروسیش. چ میشه کرد
اقا اون لای اضافه اومده 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
منظورت دقیقا از فشار لای پا چیه😂😂😂
بخاطر خواهرت هم که شده شما باید صبوری کنین و حرف نزنین که تشنج ایجاد بشه بعدا خدای نکرده بگن فلانی حرف زد خراب شد تصمیم رو به عهده پدرتون بذارین و کل خونواده از پدرتون تبعیت کنین
انشالله عاقبت بخیر بشه شما براش دعا کنین باهاش لج نکنین بهرحال بچه نیست وکیله مملکته میتونه شر و خیرشو تشخیص بده شاید تو وجود اون آقا یه چیزی دیده که تو زندگیش میخواسته
عزیزم منم تا 12 شب بیرون بودم با دوسپسرم ولی خراب و هرزه نبودم که اگه ینفر اجتماعیه و دوست و رفیق زیادی داره ولیل نمیشه دختر بدی باشه
بنظرم داداشتم مقصره به هر حال خودش دوس داره همچبن دختری وگرنه چاقو زیر گلوش نزاشنه که
ما تو خانواده هامون بزرگامون شراب میخورن و قلیون میکشن اما هیچوقت به خانواده هایی که اینجوری نیستن توهین نمیکنن
خانواده شوهرمم کلی منو اذیت کردن از پوشش گرفته تا فرهنگ و دین و اعتقاد
ولی اخرش من زن پسرشون شدم چون عاشق هم بودیم مسافرت هم میرفتیم 3 سال عشق و حال کردیم مامانمم میدونست
پس بزارین خودش تصمیم بگیره 23 سال کم سنی نیست عزیزم
منم یمدت دوستای بد داشتم همشون سیگاری بودن مهمونی میرفتن ولی هر چیزی یه تایمی داره خودش بهتر از شما میدونه داره چیکار میکنه پسرا زرنگ تر از این حرفان فداتشم خیالت راحت باشه بی نصیب نمیمونه
میدونی بحث دهاتی و شهرستانی و تهرانی و اصن این حرفا نیست
اینو من بشخصه قبول دارم اخلاق و رفتار و مدل زندگی تهرانیا کلا با همه شهرا فرق داره چون مرکز کار و درس و مد و اینچیزاست و مردمی که اینجا زندگی میکنن زیاد دیدن براشون عادی شده الان خیابون ولیعصر تهران از هر 10 تا دختر 9 تاشون در حال سیگار کشیدنن ولی بی شخصبت هم نیستن
خواهر کوچیکه من بازیگر سینما و تئاتره حدودا 20 30 تا رفیق پسر داره همشون همکارشن تازه 18 سالش شده درسشم تموم شده ولی دختر موفق و سنگینیه
رفیق خودمم لیسانس کارگردانی داره ملایری هستن خانوادش قم زندگی میکنن این بنده خدا بخاطر کارش اومده چندسالی تهران
کلی اذیتش میکنن که چرا تنهایی چرا با این مرده حرف زدی حالا طرف مسلط به دوتا زبان هم هست میدونی چی میگم؟
ولی اصلا اهمیتی به خانوادش نداد و الانم نویسندگی میکنه هزارتا دوست و رفیق پسر و دختر داره ولی نه سیگار میکشه نه مشروب میخوره
لای اضافه بود دیگه پاک نکردم 😂
شاید داداشت بتوته یکاری کنه اگه اون دختر بدی شده مسیر درست خودشو پیدا کنه خودتون میگین گفته من همینم پس تحت فشار نزارین بیچاره رو حتما دوسش داره
بودن با کسی که دوسش داری لذت بزرگیه تا اینکه بری با یکی که مثل فرشته هاست ولی بهش حسی نداری
حتما مادر شوهر منم مثل شما به خانواده من میگفته ولنگو باز ولی حریف عشق پسرش نشد تازه بدتر هم شد چون قطع رابطه هم کرد
میدونی چیه من خیلی خوشحالم که 3 سال همه جوره تایم داشتم شوهرمو بشناسم و همینجوری نرفتم زنش بشم که بعدا با به بچه برگردم خونمون بشم مطلقه و بیوه
من انقور رفتم اومدم تا بفهمم واقعا میشه باهاش زندگی کرد یا نه اگه همه مادر پدرا یکم اینو درک کنن بچه هاشون خوشبخت ترن پس ما خانواده بی حیایی نیستیم ما با چشم باز و اگاهی انتخاب میکنیم یه عمر بغل کی بخوابیم
دقیقا ما اصن باهاشون کار نداریم. حتی خانوادم هم همین با اینکه کلا از اول مخالف بودن بازم همش بهشون گفتن هرجور خودتون تصمیم بگیرین ما کاری نداریم اصلا هرجور صلاح میدونید.
بخدا اگه ببینی قشنگ مثل دختر 18سالع ک کر و کور شده. شوهرشم اصلا مالی نیست یعنی ماکه اون دوست داشتنی ک میگن رو نمیبینیم. هیچ کاری نکرد اصن واسه خواهرم.
🤣🤣🤣🤣🤣چه باحال
مهساجون مازندران عروسی همینه دیگه!
میگن یا یک شب بگیرن هر دو خانواده
هزینه به تعداد نفرات هر طرف تقسیم
یا دو شب بگیرن هر کس صفر تا صد هزینه با خودش...
مال ما اینجوری نشد
فقط به تعداد مهمونایی ک عقدم دعوت کردم اومدن
برای عروسی هم تعداد محدود دعوتمون کردن
به کجاچنین شتابان😐چرااینجوری شده کاری به مجرداندارم چون اکثراقصدشون اردواجه ومتاهلاچی میگن این وسط
نه واسه ما اصلا اینجوری نبود کل فامیلا همسایه ها هرکی ک میشناسیم اینجوری نبوده.
داماد وظیفه داره عروسی بگیره و پذیرایی کنه. همونطور ک عروس نامزدی میگیره شام میده.
ما هممون ازدواج کردیم ازین داستانا نداشتیم.
😂😂😂😂میخوایم بریم پیکنیک انگار 😂😂😂
خوش بگذره🤣🤣
مهساجون خیلی خوشحال شدم وقتی خبربارداریتوخوندم انشالله بسلامت بگذرونی😍🧿.شهریورپارسال روزای سختیوگذروندیم خداروشکرمعجزه شد
فدات شم عزیز دلم 😍😍 خداروشکر دختر نازتو بغل کردی خدا حفظش کنه برات عزیزم 😍😍😍❤❤🤲🤲
مرسی عزیزم خداروشکر اون روزا گذشت دعا کن برام بسلامت بگذره واسم 🤲❤🥺❤
خدانکنه مهربون❤😘همچنین.انشالله که بسلامت میگذره اصلانگران نباش همه چیوبسپاربخدا🌹😘😘😘
.بچها ممنون از نظراتتون
همه رو خوندم
و نتیجه گرفتم کاری ب کارشون نداشته باشیم
مرسی عزیز دلم انشالله 😍😘❤🌹
کدوم شهرین؟
آره عزیزم‌بذار به عهده خودشون دخالت کردن تو این مورد اصلا به نفع هیچکدومتون نیست انشالله که هرجی خیره پیش میاد
ممنون عزیزم چشم
ی دوستی دارم قائمشهر میگفت اونام همین مدل جشن میگیرن
پنج شنبه هم من ی جشنی رفتم خانواده دختره ۳ شب قبلش جشن گرفته بود
پسره برای خودش
واقعا رسم مسخره ایه ب نظرم
ادما وصلت میکنن بزرگتر و بیشتر بشن بشناسن
الان قربون خدا برم دیگه هیچ کس هیچ کسو نمیشناسه
ی جشن و ی عزا میمونه همو ببینن ک اونم مهمون من و تو جشن من و تو دارن
از هم دورن
🤦🏼‍♀️😑
ولی ما اولین باره همچین چیزی پیش میاد برامون. هممون عروسی کردیم هرچی فک و فامیل داشتیم دخترخاله پسرخاله همسایه هیچ کدوم این مدلی نبودن.
واقعا چیز بیخود و من در اوردیه.