Ooma
پرسش (1400/10/24):

بعد زایمان تا کی نیاز به کمک داشتید؟

سلام‌ مامانا
سوالم اینه شما بعد از چند وقت تونستید بدون کمک بچتونو خودتون نگه دارید؟
من از روز زایمانم تا الان مادرشوهرم کنارمه
از کی میتونم خودم تنهایی از پس کارامون بربیام؟

سلام عزیزدلم
من هنوزم نیاز به کمک دارم اما وقتی کمکی نیس
از روز دهم تنها بودم
من تقریبا تا بیست روز میومدن پیشم.
من دوست دارم خودم کارامو انجام بدم
اما از روز پانزده دیگ ب زحمت خودم میتونستم کارامو بکنم
من چهل روز مامانم پیشم بود،البته که بچه ی من خیلی کوچولو بود،ولی همین الانم به مامانم احتیاج دارم واقعا
مادرشوهرم پیشمه
کارای خونه رو انجام میده و تا حد زیادی کارای بچه رو
اما امروز که یه گشتی توی خونه زدم خیلی ناراحت شدم انگار خونه من نیست
مامانت کجاس؟
پیش من نیس
اگ طبیعی زایمان کردی ک دیگ میتونی اگ سز شدی و میتونی بلندشی سر پا و بشینی ک دیگ شوهرت کارا خونه رو انجام بده توم‌کارا بچع رو انجام بده . راحته
الان داغی نمیفهمی واقعا بعد زایمان ادم باید کسی پیشش باشه
۹ روز اول یه روز که بیمارستان بودم، بعد اونم کارای بچمم خودم می کردم فقط آشپزی نمی کردم، روز اول تنها رفتم دوش گرفتم،کمکی که داشتم فقط آشپزی می کردن همین
فقط حموم نمی بردمش
سمیرا جان تو زاینان زود رس داشتی ؟چند هفته زایمان کردی؟
زایمان
اره واقعا کسیو لازم داری من ده روز اول خانوادم پیشم بودن بعدش ده روز خانواده شوهرم میومدن پیشم ک انگار هزار سال بهم گذشت اینقد اذیتم کردن سی نفره میومدن تا اخرشب خونم بودن سرصدا خودشون ب کنار بچها کوچیکشونم ب کنار واقعا تو عذاب بودم .
منم مامانم دوره ازم و سنش بالاس و مریضه، چند روز خواهرم کمک بود و چند روز خونه مادرشوهرم بودم که خیلی سخت میگذشت بهم اونجا
منم فردای عملم خودم رفتم حموم
پوشک عوض کردن و شیر دادن رو یاد گرفتم
مادرشوهرمم حواسش به پسرشه بیشتر
مثلا تا شوهرم نیاد به منم ناهارنمیده
وا عجب عفریته ایه
دو روز دیگ هم منتشو میزاره سرت
مامانت نیست پیشت؟
حالا نمی خوام بگم چیا شد ولی خیلی اذیت شدم خونشون، شوهرم می گفت یک ماه بمون یا بیست روز، ولی من اصرار کردم و روز دهم اومدم خونم، شوهرمم گف اگه بریم خونه باید خودت همه کارا رو بکنی خودت
به نظر من تا ۴۰ روز آدم احتیاج داره
عفریته نیست
کاراش از روی بدجنسی نیس گاهی واقعا نمیفهمه وقتی تذکر میدم درست میشه
خیلی اذیت شدم خیلی
آره دیگه وظیفش نیس بازم دستش درد نکنه
نه مامانم یه شهر دیگست و اینکه بابام مریضه مجبوره پیش اون باشه
اولین روز از بیست و هفت هفته
طبیعی بودی یا سزارین؟
😐😐😐😐😐
میفهمم من درکت میکنم خیلی بده خانواده شوهر کمکت کنن
تو برو پیشش
آره فقط گریه می کردم
اوخدا خداحفظش کنه گل پسرتو😍😍😍
مامان الارز بستگی به خودت داره و اینکه شوهرت کمک می کنه، درک می کنه یا نه
منم گریه میکردم اشکمو پاک میکردم میگفتن چشات چرا قرمزه میگفتم سرم درد میکنه
منکه شوهرم اصلا ن درک میکنه ن کمک تا دوماه عذاب کشیدم
ببین اگه شوهرت کمکت میکنه که هیچ اگه نمیکنه بزار مادرشوهرت بمونه،من الانشم شوهرم بچمو نگه میداره،غذا درست کردن و‌ظرف و شستن و اینام ببینه خسته ام برام انجام میده،مهم تر از همه سر غذا و اینا غر نمیزنه
ممنونم😘
من که از خونه مادرشوهرم اومدم شوهرم کمک نمی کرد اصلا، می گف کمک می خواستی خونه مامانم می موندی، بعد کم کم بهتر شد
من کمک ک نمیکرد همشم سرم غر میزد ک غذا نیست صبحانه نیست منم دوماهگی بچم قهر کردم هم بخاطر مزاحمت خانوادش هم غرزدناش دیگ بعد اون کاریم نداره یعنی گاهی غر میزنه اما کمتر مثلا میگم بچه رو بگیر تا غذا درستم کنم میگه نمیخاد
😄😄
اصن کاری بهم کردن ک دیگ شیرم قط شد اینقد حرص خوردم
خب بچه مال هر دو نفره، دو نفر تصمیم میگیرن بچه بیارن هر دو باید نگهش دارن دیگه
اصلا حتی نمیاد پیشش باهاش دو کلمه حرف بزنه
منم شیرم انقد زیاد بود می ریخت همش انقد گفتن چقد شیر داری چقد شیر داری، یک ماهگی دخترم شیرم داشت خشک می شد
بچه گناه داره که
یعنی همون ده روز اول ک خانوادم بودن شیر داشتم جوری ک بالیوان ازش میریختم اما بعدش کم‌کم قطع شد
بش گفتم بچه بزرگ شه نمیگم ک تو باباشی
😂😂😂
اونم ک عین خیالش نیس
بزرگ شن باهاشونو بیشترم دوس دارن
باباهاشونو*
سلام عزیزم.واقعا حداقل تا چهل روز، نیازه کمکی باشه، این دوران، به خاطر تغییرات هورمونی زن حساس میشه، خیلی از کارای اطرافیان از روی غرض نیست ولی ما چون حساسم به چشممون میاد، سعی کن اگه منطقیه باهاش صحبت کنی، وگرنه فقط به خودت و بچه ت برس، به راحتی خودت فکر کن، خونه رو بذار کنار،بعدا وقت زیاد داری خونه رو مثل روز اولش کنی،
شوهرم خوبه
منم کارم تا صبح گریست
خیلی کلافه ام
من واقعا بعد ۱۰ روز دیگه اوکی بودم
من دوس ندارم بیشتر از ده روز کسی پیشم باشه و دلم میخاد خودمو شوهرم روزای اول بچمونو تو ارامش و تو خلوت خودمون داشته باشیمش حالا نمیدونم اون موقع هم همینو میخام یا ن خیلی تا زایمانم مونده ولی خب دوستم ک پارسال زایمان کرد ۷ روزه بلند شدو کاراشو خودش کامل میکرد
میدونم‌کلا اینا قدرنشناسن بزرگ میشن میرن سمت باباشون
به مادرشوهرتو بگید که من ضعف دارم بچه شیر میدم گرسنه ام میشه غذامو میخورم
من میرم تو این دوران خونخ بقیه همینو میگم اونام درک میکنن
سلام عزیزم تو این دوران بهتره که یکی کنارت باشه حداقل تا 40 روز
چون تو روزای اول که زایمان میکنی خیلی حساس میشی و دل نازک.. درصد افسردگی تم خیلی بالاس
منکع سر هر دو زایمانم تا 2 ماه افسردگی داشتم
همش گریم می‌گرفت شبا تا صب فکر و خیال
به همه چی گیر میدادم. به شوهر طفلیم به پسرم🥺😞
خب شما ک مادر شوهرتو میشناسی بگو گشنمه مادر جان یا هر چی صدا میزنی ناهارمو میاری . یا خودت پاشو ناهارتو بکش بخور .
شاید بعضی کارهاش از رو سادگیه .اگه بعصی از کارها را نمیدونه خب بهش یه جوری بگو اونم ناراحت نشه
والا همین ک اومده و کارهاتو داره میکنه خیلی ادم خوبیه .
فعلا بزار یه ماه کمکت کنه . زنی ک تازه زایمان کرده هر چی استراحت کنه براش بهتره
من ۵ روز هم مادرم بود هم مادر شوهرم مادرم روز ۵ام مجبور شد بره سپرد ب مادر شوهرم ،اونم گفت من دخترم خونه تنهاس پاشین بریم خونه من ،منم رفتم ۴ روز اونجا موندم روز ۹ام اومدم خونم،خیلی سخت بود ولی زود اوکی شدم
والا من که روز دهوم اومدم خونه خودم هیچکسم کمکم نبود یعنی میگم هیچکس یعنی هیچکس ها خانواده شوهرم خودشون سرکارن خانواده خودم ازم دورن شوهرمم تا ده شب سرکار بود ولی همه کارامو میکردم
تو این یه سال همیشه خونم مرتب بوده غذام اماده خودم مرتب بچم مرتب لباسا شسته همه چی کامل سخته ولی وقتی میبینم که کارام انجا دادمو کاری برا انجام ندارم حالم خوب میشع
به نظرم ادم نیازه هرچه زودتر سر پا خودش بایسته من مامانم هرچی میگفت حدقل تا بیست روز بمون اینجا نموندم نتونستم خونه زندگیم ول کنم
😀من موندم بعضیا چطور طاقت میارن دو سه ماه میمونن خونه باباشون از خونه خودشون دور
اشتباه نکن بذار پیشت بمونه .من کسیو نداشتم همه زحمتا و خستگیا رو تنهایی به دوش کشیدم .فکر کن بچه نوزاد بود شب تا صبح کولیک داشت گریه میکرد یا توی بغلم تابش میدادم یا روی پام شبا خواب درست نداشتم صبح با عجله اگه میتونستم یه ناهار درست میکردم اگه نمیتونستم سر دستی چیزی می‌خوردیم. روزم نمیتونستم درست بخوابم درست استراحت نداشتم اصلا فرصت پیدا نمی‌کرد بخوام جارو کنم یا درست حسابی حمام کنم منتظر میموندم شوهرم از سر کار بیادبچه رو بگیره تا برم توالت نوبتی میگرفتیمش اون یکیمون ناهار میخورد به خاطر کولیکش خیلی اذیتمون کرد قدر مادرشوهرتو بدون من مادرشوهرم طبقه پایینمونه،چند تا پله زحمت نمی‌کشید بیاد بالا بچه رو کمکمون بگیره یا برامون ناهار بیاره
سلاام دقیقا منم همیتو میخاستم همونموقع هم میخای دوتایی با شوهرت باشی ،منم مادرشوهرم موند پیشم پونزده روز
من بااینکه مادرشوهرم پیشم موند ولی باور کن از همون روز ک مرخص شدم هیچ استراحتی نکردم حتی ی ساعتم من نخوابیدم ک استراحت کنم
امیدوارم تا وقتی دخترم ۱۰ روزه بشه خودم بتونم همه کاراشو بکنم
از روزی که اومدم اصلا استراحت نداشتم
حس و حال مریضی و استراحت رو دوست ندارم