Ooma
پرسش (1400/09/14):

سلام خانوما دلم گرفته از دست کارای شوهرم

۶ ساله ازدواج کردیم چون خونه نداشت گفت بریم خونه برادر شوهرم ی سال بعد خونه رو تحویل میدیم قبول کردم تو روستا هس خونش ولی بردار شوهرم خودش رفته مشهد خونه خریده اومدم روستا الان ۶ سال خونه رو خالی نکرده خونواده شوهرمم همش بهم متلک میندازن یا میگن چرا خونشو خالی نمیکنید جاریمم ک کلا باهام یجوری هرچی ب شوهرمم میگم انگار ن انگار تلویزیونمون ی ساله شکسته شوهرمم نمیخره خیلی چیزا دلم خواسته بگیرم ولی گفتم بذار ولخرجی نکنم شاید بتونیم از این جا بریم بیشتر خرج خونه رو مامان بابام میدن واقعا دلم میخواد از خجالت اب بشم حالا شوهرم ۵۰ میلیون میخواد بده اسلحه بگیره برا شکار بهشم میگم نخر میگه ب توچه پول خودمه دوست دارم بخرم اصلا دوست دارم بقیه پولمم بدم ب تریاک بشینم بکشم واقعا بریدم از دست کاراش نمیدونم شایدم مشکل از خودمه

مگه نمیدونستی مادرشوهر رو نباید جایی برد😭😭
روزی هزار بار میگم واگذارت بخدا
اصلا ی کاری کرد شوهرم ی جور دیکه شد
بهش گفت زیادی بهش رو دادی
گربه رو دم حجله نکشتی
اهل جادو جنبلم هست
از عید ۹۹ زندگی من جور دیگه ای شد
کمکهای شوهرم هر روز کمتر شد
الانم شده صفر
فقط بچه هارو نگه میداره گوش شیطون کر ی وقت اینم دیگه نکنه
خاستی مامانای دوتاتونو ببرید درسته؟؟؟
واقعا فک کردی با مادرشوهر بری بت خوش میگذره
مادرشوهر من انتظار داشت حداقل یه احترامی بش بزارم ولی گفتم گوزززز😐
اخه شوهرم گفت اونم ببریم گناه داره منم گفتم اشکال نداره بد نیست ها ولی خیلی سیاست داره بخدا یه دیقه ازشوهرم جدانشد
چه بدجنس 😐😐
یادمه رفته بود شهرستان بدون خبر
والا خب مگه آدم چقد تحمل داره
من بردمش قم ولش میکردم هتل با شوهرم میرفتیم بازار🤣🤣
اشتباه کردم فرشته مامانم خیلی ناراحت شده میگه چرا شوهرت اصلا بهت توجه نمیکرد
نه میخاست بره
نزاشتم که
ننش کرونا گرفته بود
میخاست بره پیشش
اینا برعکس بودن همینکه ازخونه میرفتیم بیرون دیگه شوهرم نمیدیم
واای
وا
چه پرو
اشتباه بزرگی کردی
شوهر منم محل ننش نمیداد اون موقعها
منم مث کسخلها بهش گیر دادم ببریمش با خودمون سفر
یعنی ی کاری کرد که شوهرم با من دعوا کرد داد زد سرم
خو توهم برو بازار کیفت پر کن لباس بیا خونه
مادرشوهرمم خدایی خوبه اگه خواهرشوهرام بزارن
بخدا یه دیقه کنارشو ول نمیکرد شوهرمم یه نگاه نمیکرد پشت سرش ببینه من کجاموندم
عزیزم وقتی شوهرت به فکر نیس یه کاری کن به فکر بیوفته
نه
دو روز بعد رفتیم هممون
خودمم رفتم
فقطم نیم ساعت تونست بره به ننش سر بزنه
😐😐😐😐
خیلی دیگه توبه هیچ جانمیرم باهاش به شوهرمم گفتم بدترین مسافرتم بوده تااخر عمرم یادم نمیره
طلاق بگیرم ابروی بابام میره
درکت میکنم میدونم چی میگی
حالم از اینجور مادرا بهم میخوره
من مادرشوهرم میگفت خودتون برید بازار
گفتم ازین به بعد خواستی اون ببربرو من کجامیام دیگه
طلاق نگیر
همه چیزو به مادرت اینا بگو
دیگه خرج نکنن برا این عن ننه
بعد خیلی خوبه ها ولی اصلا کنارپسرش ول نمیکنه نمیگه این زن گرفته فقط میچسبه بهش
وای چه بد🥺🥺🥺🥺
جات بودم از پشت میزدیشون و خودتو قایم میکردی😂
این رفتارش باعث شده شوهرم من نبینه والا
منم الان شوهرم منو تنها گذاشت تو خونه رفت دنبال ننه باباش که بیرون کار داشتن
خیلی اعصابم خورده
چند بارم گفت بیا بریم من جوابشو ندادم
چرا باهاش نرفتی
این تازه به شوهرم‌میگفت بچهدهای خاهرت نفهمن ها
ی وقت ناراحت میشن نیاوردیشون
عین کنه میچسبید به شوهرم‌من اونور مینشستم
بخدا خنگم فقط غصه خوردم وگریه کردم انگار تنهارفته بودم دیگه
خوب توهم میرفتی
خانوما نمیشه که پدر مادرشونم بیخیال بشن😂😂
اگه کاری براشون میکنن دیگه ناراحتم نشید
ایقدم سخت نگیر نباشین دورت بگردم ن
پدر مادرشه کار داشتن وظیفشه ببره
باید میرفتی
چرا گذاشتی تنها بره پیش اینا
تازه رفته بودن تویه مغازه ها مخ شوهرم زده بود برای برادرش وشوهرخواهرشم لباس خریده بودن انگار من ادم نبودم باهام مشورت کنه یابرای برادر منم بخره
ننش زنگ زد بهش بعد هیچی نگفت که چکارش داشته، چند دقیقه صبر کردم دیدم هیچی نمیگه خودم پرسیدم تا گفت
اینطور مواقع باید سیاست داشته باشی
باید همونجا ول میکردی برمیگشتی هتل تا بفهمن
منم ناراحت شدم که حتما باید بپرسم تا بگه
والا منم کسی زنگ بزنه نمیگه باید خودم بپرسم
و من نیز🤣
هنشون همینن
تازه شوهر من اکثرا میگه چیزی نگفت احوالپرسی کرد
من نمیدونم این همه باشه و خوب جواب چه احوالپرسی هست
عزیزم من همیشه هرکی میگفت این حرفوبهش میزدم ولی برام پیش اومد فهمیدم سخته درسته مادرشه مابرده بودیمشون اما توخیابون مهلت میداد شایدمنم یه خرید داشتم مامان خودم بود چه میشد بااون راه میرفت میزاشتم دوتامغازه باشوهرم برم
۵سال ازدواج کردیم اولین مسافرت بود
من حاضر بودم خواهرشومو ببرم ولی مادرشوهرم نه
گفتم عروسی گوزززز نداشتم بعد ۲سال میخام برم مشهد اینم ببرم اونجا غصه بخورم و خلاصه نشد خواهرشوهرم ببریم ایقد این مادرشوهرم میخاست بزور بفرستش باهامون اخر نشد

اخرشم پدرشوهرم گله کرد ک چرا یه تعارف نکردی مارو ببری یعنی از داخل خاستم منفجر شم
خدا لعنت کنه مادرشوهرمو
خدا بزاره تو کاسش انشالله
شوهرم‌محل سگ بهش نمیداد
از اول سال ۹۹ تا الان انقد عزیز شده
منم نگا میکنم ۲۰ دیقه ربع ساعت حرف زدن میگه احوالپرسی🤣
ولی من ادمیم ک اکثرا همه چی ب تخممه💃💃💃
توی حاشیه ها زندگی نمیکنم
بهش گفتم معذرت خواهی کن بیام معذرت خواهی نکرد
گفتم مادرم متوجه نشه ناراحت میشه ولی همه رومتوحه شده بود
بس که گریه کردم سرم داره میترکه
خوب میکنی
منم دیگه حوصله ندارم اکثرا نمیمرسم اصلا
تو دلم میگم انشالله هنیشه گرفتار باشین و مشکلات داشته باشین که بخواین مخفیش کنین از من 🤣🤣🤣
بعضیا چکار میکنن که شوهراشون اینقدبهشون توجه داره
مادرها خیلی حولسشون جمعه خیلی
این دو دقیقه هم نشد صحبت کردنش
اره والا میگفت همیشه اینجوری باهات شوهرت گفتم نه والا همیشه همه جاحواسش به من هست این باراولش بود
بگفتی عشق ننه شد😏
مادرشدهرم زنگ میزد شوهرم‌جوابشو نمیداد میگفت حوصله حرفاشو ندارم
میخاست حضوری حرف بزنه میگفت ولم‌کن من سردرد میشم از حرف زیاد
ی وقتایی هم که جوابشو میداد انقد تند تند حرف میزد و وسط حرفاش میگفت خدافظ
الان زنگ میزنه میره جایی که من نباشم حرف میزنه
همشم بهش میگه جون جانم بله مادرحان 😐😐😐
خدا همه مردایی رو که زناشونو بی عزت میکنن لعنت کنه.به اندازه ارادتت به این حرف لایک کن😃😃😃
منکه میگم جادوجنبل میکنن واسشون
البته شوهر من اینطور نیس ها
ولی شوهر خواهرشوهرم قشنگ چسبیده به مادرش زندگی خودش ریده توش ولی مادرشو ول نمیکنه خواهرشوهرم زندگیش جهنمه
نمیدونم ادم ازدست این ادمای پرتوقع چکار کنه مگه مادر خودم نیست اصلا توقع نداره ازبرادرام والا
ناز نفست 😁
میگی اهل جادو جنبله؟
اوه اوه😳
واقعا ادم مشکوک میشه
فدات😁😁
😂😂😂😂😂
نه بابا
میدونم مادرشه
ولی در عجبم چطور انقد عزیز شده
آره خیلی خیلی خیلی
همیشه میبینم زیر لب هم ی چیزایی میگه فوت میکنه
سیاستم دارن ما بی زبونیم هرچی هم بگن من خودم یکی لالم فقط نگاه میکنم ولی دیگه میخام بگم
خب حواستو جم کن.ی کاری انجام میدن ک دعا سحر باطل نیشه.اتجام بده
ی مشت عروس خبیص اینجا جم شدیم🤣🤣🤣
دقیقا
میخاییم بریم جایی خودم مامانم دعوا میکنیم ک بشین جلو که خیییلی وقتا هم نمیشینه
ولی مادرشوهرم یه بار ک میگم زود میره جلو یعنی اون لحظه بجز داد زدن هیچی ارومم نمیکنه
درصورتی ک دخترش خودش میره جلو مادرشوهرم میره عقب زورم میاد حتی نمیزاره مادرشوهر خودشم جلو بشینه
الان ننه شوهرا هم تو کوچه نشستن بل پیرزنا پشت عروسا بد میگن🤣
تلاش کن.باخودت تکرار کن.من حتا نتوستم جواب همسادمونو بدم.اما اینجا بابچه هامشورت کردم.ی دفه رفتم قهوه ایش کردم ها
دوست عزیز صاحب تامیک
ببخشید ریختیم تو تاپیکت حرف خودمونو میزنیم
ولی بدون تو تنها نیستی
محل سگ به شوهرت نده
به مامانت زنگ بزن بهشون بگو چیکارا میکنه عنترخان
بگو خاستین چیزی بخرین بدین به خودم پولشو برا خودم بردارم
خاستن کمک کنن برات به نام خودت کاری کنن
وااای نه خاهر.ی مشت عروس ذلیل😄😄
خب میگم دعا کرده براش خواهر من
ای بابا
مگه من وقت و حوصله این چیزا دارم
بلدم‌نیستم والا
نه بخدا من اصلا هیچی نمیگم کاریم بهشون ندارم اما دلموشکستن
یاخدا.چقد نادونی تو🤨🤨🤨🤨🤨چراتعارف میکنی اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا جلو جای تو و تاماااااااام
بخدا ما مث ماه میمونیم
مادرشوهرم تا حالا از من یه تو نشنیده
ولی چقد تیکه انداخته به من
واااای‌مث زن عموی من خوراکش دعا کردنه
وسط یخچالا دعا میخوند و فوت میکرد🥺🥺🥺
شوخی میکنم حق دارین
کلا تو هر خونواده ای همچین بحثایی هس
یا مادرشوهر بده یا خواهرشوهر یا عروس
این تو کوچه نمیشینه بدش میاد
ولی گوشی برمیداره به دختراش گزارش میده
والا من اولا جواب نمیدادم الان تو رو خانوادش حرفمو میزنم
بپرس خب.اگ میبینی داره ب جاهای باریک میکشه🤨نمیدونم چی بگم
آپدیت شده س🤣
والا مادرشوهرمن فقط تو تختخوابمون نیست همه جا باماست
آره مطمعنم
ی بار شنیدم دلشت میگفت پیراهن برادرشوهرمو برده پیش ی دعا نویس چشم زخمشو بگیره
خب کار خرابی از خوته
یبار بروفی دیگ صدا نمیده
راز زندگیتون جلو مادرشوهر نگین خب
اره الان سرده و کرونا.😃😃
چ ترسناکه.خداوکیلی هربار میبینیش ایه الکرسی بخون.مولظب باش کجاها میره.
حتی یخچال؟؟ 🤣🤣🤣
متنفرم از اینجور آدمها
دیری چقدم دعاهاشون مستجاب میشه؟
میگن بزرگتره زشته و فلان
این عقده ای هست وگرنه دیگه عقب جلو چی هست
نزار پدرت خرج خونه و زندگیتون بده
پرو شده
آره بابا
انقد به خودش مینازه
برین سرش والا
ابن دیگه کیه
ایناهمه حرفه.تو باید کنار شوهرت بشینی.وسلام.حالا نیبینم احترام گذاشتیم اونام قدرشناس بودن.ولمون کنید سر جدتون
مشکل ماهمینه که پشت سرمون چیزی نگن خودمون بی ارزش میکنیم جاری من اصلا به اینا اهمیت نمیده خیلی دوسشون دارن کلی برا خودش وبچش لباس خرید
سگ‌تو روحت🤣🤣🤣🤣
من‌ی بار پریود شدم شوهرم از سرکار اومد گفت بدبخت به پسرم ک اومد و چیزی تو دسش نیس😑
فاطمه من با همه خوبم هیچ چیز پنهونی ندارم
جز حالا چن موردی
این وسط هر کی بام بد شه لیاقت خودشه
چون من خاکی ساده و دلسوز همه هستم دیگه اونی ک ذاتش با من خرابه اون مشکل خودشه
و معتقدم ک بالاتر از قدرت خدا هیچ قدرتی نیس
چ دعا و چ هر چیز دیگع ای
حتی با چشم خودم دعا و تاثیراتشو هم دیدم
ولی بازم میگم فقط خدا شوهری ک با دعا بد شه همون ور دل ننش بپوسه بهتره خو🤣
کلا میگم میخندم با عمه خوبم
مشکل اصلیم پیله🤣
ک ان شالله اونم خدا میده بم🤣♥️
من خیلی دیدم ازاین ادما.هرچقد بیمحلی کنی عزتت بیشتره
هیچی نمیگم اما رفتارش تومسافرت باعث شدازش متنفرشم دیگه قشنگ بین من وشوهرم فاصله انداخت
خخخخخخخ
همون عید ۹۹ که خونمون جنجال درست کرد
۴ روز دندون رو جیگر گذاشتم هر چرت و پرتی گفت من سکوت من نکاه
روز پنجم منفجر شدم
اولش رنگ از روش پرید ولی خودشو جمع و جور کرد
هر چی گفت جوابشو دادم
بعد اون کپیده دیگه هیجی نمیگه
ولی چه فایده
گند زد به اخلاق شوهرم
ینی چی؟
من میگم گناه دارن اما خودم گناه داشتم یکباردلش نسوخت برامن بگه جوون ایناباهم برن بگردن
نه کلا اخلاقش این مدلیه
از اینا نیست که زیاد جایی بره یا تو کوچه بشینه
شمارشم به همه نمیده که مزاحمش نشن 🤣🤣🤣
چ گوزی زد لنا😤
ترسوندم🤣
اره دوتا دوقلو داشتن وسط دوتاش میخوند و درهای یخچالو فشار میداد اون لحظه هم جواب هیشکیو نمیده

همینووو بسکه اعتقاد دارن من عموم رفته بود پیش دعا نویس گفت خونت اب دعا ریخته پرش دیگه فروختش
🤣🤣🤣🤣
از من دوره خداروشکر
ی شهر دیگس
ولی هر وقت میرم اونجا میاد خونمون
خوبش کردی.خداوکیلی دلم خنک شد.تو هم باتوجه و محبت شوهرتو جذب کن
خودمون از همه بیشتر گناه داریم.شک نکن
عزیزم منم شوهرم بخاد برا مادرش کاری کنه خودم پیشقدم میشم چون مادرشه و احترامش واجب البته اگه ادم خوبی باشه
خب خداروشکر ک دوره
می فهمم چی میگی
و معتقدم بعضی وقتا بخاطر شرایطت و بهم نخوردن ارامش زندگیت
باید احترام بذاری ب خونواده شوهرت اگ بد هم باشن بشنوی و بگذری
فقط بخاطر ارامش زندگی خودت و شوهرت
جم کن برو خونه بابات بابا
یعنی نمیتونه بکنه😑
مگه مجبوری تحملش کنی
🤣🤣🤣🤣🤣
بچها شیکم من خیلی پایینه عیبی نداره؟
لگداشو تو اونجام حس میکنم یا زیر دلم😑
من مادرشوهرم هرچی میگه از سر دلسوزی میگه مجبورم چیزی نگم برعکس باید سیاست داشته باشی هم شوهرت و واسه خودت نگهداری هم مادرشوهرتو خودتون و خوب نشون بدین ک فردا بدو نشین
من که سعی خودمو میکنم
ولی حوصله و اعصابم خیلی کمه
دو تا کلمه خوش که بگم سومی رو تشر میزنم دیگه
آره خدا روشکر
اگه نزدیک بود من بدبخت میشدم
دقیقا
مادرشوهر من یه مدت خیلی عن بازیشو دراورد جوری ک تیکه دخترشو ک برنج کم مصرف میکنه رو بم من مینداخت خلاصه منم همشو گذاشنم تلنبار شد چن ماه پیش رفتم خونه بابام خواهرشوهرم اومد بابام بش گفت اگ یه بار دیگه دخترم اومد دیگه راه اخرشه اونم گفت باشه خلاصه رفته بشون گفته دیگه مامانش هیچیییییییییی نمیگه🤣🤣🤣🤣
نرگسی
منه خر هنوز احترام میزارم
ی دو سه ماهی شوهرم راهش نداد بیاد خونمون
بعدش زنگ زد اجازه میدی بیارمش بچه هارو ببینه؟
خودم مث کسخلها گفتم بیاد اجازه نمیخاد بگیری که
هنوزم صداش میزنم مادر
هر چند سعی میکنم تو شرایطی قرار نگیرم‌که مجبور بشم صداش بزنم
مگه چیکارت کرده😂😂
وای بچه من ب دنیا اومده هرروز شوهرم میبرتش بالا اگر نبره خودشون میان میبرنش
یاخود خدا.ب اونم کار داره.بزن لهش کن🥵🥵🥵
اجازه نمیگیره ک
سر کرونا دخترشو راه ندادم بیاد خونمون
دعوا راه انداخت
بهم حرف خیلی بدی زد
فقط دوسدارم یه عروس دیگه بیارن ک من از زبونشون بیفتم همونو بزارن سوگولیشون ک مطمعنم همینم هس منکه بزرگه بودم هیچ احترامی ازشون ندیدم
باهاش برو
م
میرم میارمش
اما باز شب میان میبرنش
شک نکن عروس بعدی که بیاد
هر روز قدرتو بیشتر میدونن
رفتم مشهد اومد تو خونم رفت تو یخچال بسته گوشتامو هم شمرده رفت به خواهرشوهرم گفت
هردفعه برو با بچت
خدایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟اووق حالم بد شد
کرونا گرفته بود؟
مث روز برام روشنه ک میگن قربون همو فرشته ک روزی یه بار بهمون سر میزد خودشونم همین الان میگن
لو داد جلو خودم دید مات مبهوت شدم
گفت ک خواهرشوهرم گفته برو ببین یخچالاشون کار میکنه😑

کاش مث دخترش بود حداقل
خب اینو حق داری دوتا بچه داری
خدایی نکرده اتفاقی می افتاد براشون کی جوابگو بود
همین دو تا بچه هات خدایی نکرده مریض میشدن غیر از باباشون هزار صاحاب پیدا میکردن
نه
اوایل کرونا بود
خیلی میترسیدیم
بیشتر بخاطر بچه هام
خانواده من اصلا نمیومدن شوهرمم میگفت نیان هیجکس نیاد
ولی خاهر ش که خواست بیاد هیچی نگفت من خودم گفتم
ننش هم بهش برخورد
آخرشم از ننش و برادرشوهرم و زنش کرونا گرفتیم چند ماه پیش
نرگس خیلی اذیت شدم سر این قضیه
بیشتر بخاطر اینکه بعد دعواهاش اخلاق شوهرم خیلی عوض شده
شوهرم یه طرفداری ازم میکنه اون زود فاز منفی میده

مثلا اونسری شوهرم گفت خانمم ایقد کم توقعه هواسش هست و میدونه دستم خالیه چیزی نمیگه درجا دراومد گفت نه نه تو اون خونه اولی که کرایه بودین خیلی ولخرجی میکرد همش میگفت چرا چیز نمیاری
منم گفتم ولخرج نبودم اول ازدواجمون بود نمیدونست ک باید چیز بیاره تو یخجال فک کرده هنوز مجرده
من دو سال و نیمه خونه ننش نرفتم
تا حالا خونه برادر و خاهراشم نرفتم
اینا میان فقط
الان چند ماهه نمیرم خونه باغ فقط چون نمیتونم ریختشونو ببینم
هی خدا من تا صب بگم کم گفتم ولی بیخیال
تو مشاوره ک رفته بودیم مشهد گفته اونا به اقتضای سنشون حرف میزنن از ادم ۶۰ساله چی انتظار داری ولشون کنین منم الانم میشنوم هیچی نمیگم فقط میخندم
میگم ن
بخاطر ارامش زندگیت خودتو شوهرت بعضی وقتا باید کوتاه اومد مجبوری وگرن مث الان الان ک میگی هر روزت بدون ارامش باشه
شوهر من تا حالا یک کلمه جلو ننش اینا از من تعریف نکرده
حتی دور میشینه
بعدنا فهمیدم سر این قضیه حسادت میکنن شوهرم خودش میدونسته بهونه نمیداده دستشون
باورت میشه اوایل قفل میزد به فریزر که ننش نبینه میگفت بعدا میاد دعوا میکنه چرا قبلا برا خونه نمیخریدی انقد
در ای حد یعنی🤣
🤣🤣🤣
الان که دورم ازشون شوهرم‌چیزی نمیگه
ولی کمک‌کردنها و شوخی و خنده هاش چیزی ازش نمونده
بیشتر خستگیام بخاطر رسیدگی به بچه ها و خونس
ولی یادم‌میفته دوباره حالم بد میشه
وای مث مادرشوهر من اه اه

من اگه طرفداری شوهرم نبود اونا تا الان زندگیمو نابود میکردن هرچی بشه به شوهرم میگم اونم میره باشون دعوا میکنه
مرجان
ب نظر من بچسب ب خدا
دنبال دعا معا و باطل کردنشم نباش
تو همی گوگل بزن دعای مهر و محبت همش از قرانه بخون
ان شالله ک شوخی خنده هاشم برمیگرده
من تا قبل دعوای ننش
لب تر میکردم شوهرم‌میگفت چشم
تو هر چیزی
الان هر چی بگم اول میگه نه بعدا بهش فکر میکنه گاهی میگه باشه گاهی هم همون نه
بخدا جام کردم دراز کشیده بود درجاااا بلند شد گفت
شوهرم خندش گرفت گفت دیدی چطور زود گفت
آره چهل کلیدو گفتن بچه ها
یادم رفت انجام بدم
شاید باوتون نشه ولی هر ملایی ک من اسمشو میارم مادرشوهرم میگه میشناسمش قبلا رفتیم پیشش😂😂😂😂😂😂
خسته نباشی ک یادتم رفته
جاوشی گرفتنت
ای خدا لعنتشون کنه که انقد نرن پیش ملا
گوشی
ایقد میترسممممممم ک نگو
میگم که کسخل شدم مغزم پلاسیده دیگه
اون ملا کصکشه ک دعای بد می نویسه ن خدا اونو لعنت کنه🤣
اینحوری نگو همه چی حل میشه ب مرور زمان
ببین اینکه نمیره بگه دعا کن عروسم بدبخت بشه
میگه پسرم خیلی مظلومه زنش بهش زور میگه پولشو به باد میده
ی دعا بده مطیع پسرم بشه زبونش بسته بشه پسرم به حرف خودم بشه زندکیشون درست کنم
🤣🤣🤣🤣🤣
هزار به من گفتن برو حتی یه چله بر کن هم ترسیدم نرفتم گفتم نمیخام خدا بده میده میترسم برم پیش ملا خدا قهرش بیاد دیگه بم بچه نده تا ی حد اسکول
انشالله انشالله
دعا کن اگ دعا کن باشه باید بفهمه ک زنه بده با نته شوهره🤣ملاها هم اووکی شدن🤣
ولی هزاربار جلوش تیکه پروندم ک مردم میرم برا عروس پسرشون دعا میکنن ک زندگیشون برگرده عاشق هم بشن نکه بره دعا کنه خراب بشع
😆😆😆😆
تف تو لنگشون
صاحب تاپیک
فاطمه نوروزی جان
کجا رفتی دختر
عزیزم خودت پروش کردی تمام
اشتباهه ک خونوادت خرجی خونتو میدن .. یه چن بار ک ندن این گرسنه بمونه ادم میشع
پاشو برو خونه بابات بگو تا خونه رو عوض نکنی و تلویزیون نخری حق نداری بیای دنبالم. بعدشم دیدی لجبازی میکنه و کاری نمیکنه برو مهرتو اجرا بذار تا هم خودش و خانوادش به غلط کردن بیوفتن. طلاق نگیر فقط بترسونشون. نذار از این بی زبونیت سواستفاده کنن. اینا فک میکنن ازشون میترسی یه کاری کن که همشون بشینن سرجاشون حتی شوهرت. همه ما مشکل داریم ولی من به شخصه نمیتونم این بی مسئولیتی رو تحمل کنم. ادم تا یه جایی میتونه تحمل کنه نه اینکه همش بگیم بخاطر بچه، بخاطر فلان، مگ ما چقد عمر میکنیم که بسوزیمو بسازیم. یکمم اونا بسوزن.
میترسم ابروی بابام بره
جانم
😒
من الان چی بگم ب شوهرت ک دلم خنک شه
یکی بیاد منو اروم کنه
چه ابرویی؟؟ ابروی بابات زمانی میره که بهش بگن نتونستی از دخترت تو شرایط بد زندگیش حمایت کنی. یه پدر باید همیشه پشت بچش باشه مخصوصا دختر. تو موضوع رو درمیون بذار، ماری که میخوای بکنی هم بهشون بگو ببین کمکت میکنن یا ن
همین آبرو آبرو کردنا مردا پرو کرده خواهر من آبروی پدرت زمانی میره که تو کار خطایا نامشروعی بکنی اونموقع آره ولی الان چی؟
مرد یبار شیونم یبار بچتم پس فرداتوسری خور به دنیا میاد جاریت بیاد حرفی بزنه به بچت نمیتونی بکشی پنجاه میلیون داره به اسلحه بده مطمئن باش زیادم داره بهت نگفته یه حرکتی بزن بخاطر خودت وبچت
جانت سلامت
با خاتوادت حرف بزن
کمکت کنن
شوهرت فکر نکنه پشت و پناهی نداری
خیلی راحت حرفتونو بزنید
بگو از زندگی تو روستا خسته شدی
خانواده شوهرت میگن خونمونو پس بده
از اونطرفم شوهرت بلند نمیشه
بیخیالیاش نسبت به زندگیتون
اینطوری که نمیشه

سوالات مشابه