Ooma
پرسش (1400/05/11):

سلام خاطره زایمان 😊 البته با تاخیر😍☺

۱۱ خرداد رفتم دکتر وفت داشتم گفت دوسانتی میتونی بری بیمارستان چون بیمارستان تو شهر دیگ بود من اومدم وسایلامو برداشتم تا رسیدیم بیمارستان ۳ ساعت طول کشید رفتم معاینه کردن همون بودم آمپول فشار زدن ساعت ۲ ظهر تا ۶ و سی عصر که دکترم اومد گفت اصلا باز نشدی کیسه آبمو پاره کرد گفت تا دو ساعت اگه باز نشی میبرمت اطاق عمل بهد پاره کردن دردان ۱۰ برابر شد کمرم داش نابود میشد احساس میکردم دارم میمیرم تا اون حد ساعت ۹ دکترم گفت اماده شو بریم اطاق عمل دردام به حدی بود ک داشتم از هوش میرفت یه رب به ۱۰ نی نیم 😍😍به دنیا اومد
عملم خیلی خوب و عالی بود ❤❤❤

مبارک باشه عزیزم عاقبت بخیریشو ببینی😍
ان شاء الله ب سلامتی ذوقش بزنی🥰😍
مبارکه گلم ان شاءالله موفقیت هاشو رو ببینی خانمی
عزیزدلم مبارکت باشه 🥰😍
خوش قدم باشه انشالله🥰🥰
داشتی میمردی بعد خیلی خوب و عالی بود😂
😂😂😂
واسه طبیعی ک رفته بودم خیلی اذیت شدم
ولی سز ک شدم عمل ک شدم عالی بود هیچ دردی نداشتم
ولی درد طبیعی هنوزم یادم میاد کمرم درد میگیره🤦‍♀️
چرا گذاشتن هردو‌درد بکشی😑
چون من به شدت از سز میترسیدم مثل چی
تا اخربن لحظه دکترم میگفت من نمیخواستم اخر سر گفت تو هم‌نخوای از شوهرت امضا میگیرم باید قبول کنی ک قبول کردمب
بعد عمل میگفتم کاش از اول سزارین میشدم

سوالات مشابه