Ooma
پرسش (1400/03/09):

دل لعنتیم گرفته کمکم کنید

سلام اگر جدی سیدی ذکری چیزی میدونین ک باعث شه حال دلم اروم شع و جواب گرفتین توروخدا بهم بگین..خسته شدم از تکرار زندگیم و هیچ لذتی نبردن..هیچ انگیزه ای ندارم فقط شبمو روز میکنم روزمو شب.

باهاش حرف نزن محلشم نزار انگار وجود نداره اب غذاشو بزار جلوش پولشم بگیر با بچه هات خوش باش این شوهر میخای چیکار
دوست دارم شوهرم و دوست داشتع باشم زندگی کنم بی خیانت دروغ..ولی اون نمیزاره
توذاتم نیس این مدل خواهر..خودم بیشتر اذیت میشم..چرااخه زندگیم باید اینجوری باشه..چرا ذاتش حسوده اخه
بخدا نسترن جان راست میگه محلش نزار
من همیشه اینجوریم محل نمیزارم
همینکارا رو کردی بنظرم خودت با کوتاه اومدنات این مدلیش کردی اونکه میگه من هرکاری کنم ب سازم میرقصه ..نمیتونی ی حرف حساب باهاش بزنی یبارم مث خودش سرش داد بزن بفهمه زبون داری
هرکسی یه مدله یا باید بری جدا شی یا باید بشینی و صبوری کنی
نزارم بدترمیکنه..من اینکارارم کردم..یکم بی مخلی میبینه مث عقده ایا نمیزاره از در بیرون برم..توخونه بداخلاقه..من وسواس دارم توخونه یسره دستمال بدستم ازقصد میاد میریره وسیله رو...نمیدونین ک
من یکار اشتباه از شوهرم ببینما از همون اول محلش نمیزاشتم جوری رفتار میکزدم انگار وجود نداره زندگی زهرش میکردم دیگه ادم شده نمیتونه تحمل بی محلی بکنن مردا ..فقط با بی محلیا
وقتی میدونی زورت بهش نمیرسه کاریش نداشته باش اصلا فک کن وجود نداره
حرف زیاددارما
ولی نمیتونم بنویسم
بخدا اشکم قطع نمیشه
دعام‌کنید فقط همین
بخدا فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی
خودت کوتاه اومدی خاهر شدی کنیزش دهن زیپ گذاشتی هر بلایی سرت بیاره ک چی نمیراره از خونه برم بیرون بدتر میکنه یبارم تو بزن ب اون درش ادا مظلومارو در نیار ک بیشتر میرنه تو سرت
دقیقا
اون تو دلش داره بتو میخنده میگه چقدر این از من میترسه
عزیز بابام ادم بزرگیه..من دارم بخاطرش میسوزم چون تمام زندگیم بابام و دخترمن‌‌...اونا نمیدونن من اینه وضعیتم ک...همش میخندم ک فکرکنن خوشبختم..دارم میسوزم ولی نمیزارم اونا حرص بخورن
اسم طلاق و... بیارم انقدر ناراحت میشه بابام خودخوری میکنه ناراحتی قلبی داره یسره قرص میخوره
این ازبابام یکم میترسه
اشتباه میکنی ..اینجا باید پدر ب داد بچش برسه ..اونا بفهمن تو عذابیو دم نزدی جیگرشون اتیش میگیره چی فک کردی پیش خودت
بخدا زبونم لال بابام طوریش بشه این سوارمون میشه
بزا یبار برا همیشه بابات ادمش کنه
اوایل ازدواج ک بچه کوجیک داشتم خیلی منو میزد..خدا مادرو خواهرشو لعنت کنه همش دعا میکردن توگوشش میخوندن یسره میزد منو..درحد کشت
ان شاءالله ک هیچیش نمیشه ..سایه اش سالیان سال رو سرتونه ..مامان منم عمل قلب باز شده
اومدم یماه خ بابام همه فامیل فهمیدنا
ابرو برا مانموند..ما توفامیل خب خیلی توچشمیم ...اصلا توقع ندارن..بابام یسره توفکربود..میدیدمش جیگرمم کباب میشد همش بفکرابروش بود و حرف مردم
چی بگم دهن بینم هس شوهرت همه چیزای بد تو وجودش جمع شده
اره ....دهن بینه و خسیس،،از ی طرفم خیلی حسادت میکنه..خستم کرد
من از یک سالگی مامانم تنهام گذاشته بابام هم از 3 سالگی پیش مادربزرگم بودم بعد پنجم ابتدایی بودم مادر بزرگ و پدربزرگم هردو فوت کردن موندم اواره پدرم منو نخواست یعنی بخاطر نامادریم جرات نداشت رفتم پیش عموم هزارا و یک بدبختی و حرف و تحمل کردم فقط بخاطر یه لقمه و یه جای خواب،همیشه مث خر کار کردم هر چی گفتن تحمل کردم همیشه سرمو بلند کردم،فک کردم شوهرم یه فرشته میشه برام از اسمون میاد وقتی وارد زندگی شدم دیدم نه این طرف زندگی خیلی بد و سختره بازم سرمو بلند کردم و صبوری کردم و زندگی کردم
ادم بسوزه داغون بشه ک مردم حرف نزنن ..والا این مردم پشت سر خداهم حرف میزنن ...ذهنیتتون خیلی اشتباهه ک همش بفکر حرف مردمین تا خودتون
بمیرم برا دلت ..ببین این بنده خدا شرایطش از توهم بدتر بوده و هس ...چ دختر نازیم داری😘
بابام تا ماشین عوض میکنه ازحسودی قیافش مشخصه ...اصلا از دل خوشحال نیس..خا بتوچه..مگع پول توعه..توشادباش..واسه خواهرم بعد ۱۰سال جهیزیه خرید هی قرقر واسه تو ۱۰سال پیش اینو گرفتن اونو نگرفتن خواهرت رحم نداره توساده ای.... .دامادم پولدارهه یسره میریزه برا خانوادم و خواهرم..این میبینه ازحسودی داره دق میکنه عقده بازیش از ی راه دیگ برامنه...
عزیزم زندگی صبر ایوب میخواد
خدا نکنه عزیزم
ممنونم 😘
توهم کلاس بزار جلوش بزار حالا ک اینجوریه بیشتر بسوزه والا همش بزن تو سرش دامادتونو‌
خدابهت سلامتی بده و دلتو خوش کنه
میگم عقده ایه خواهر...من هیچی نمیگم خودش میبینه داره دق میکنه..من بگم زندگی نمیزاره برام..یبار گفتم مثلا فرشاد برا الهه همه کارمیکنه الهه قدرشو نمیدونه درهمین حد فقط..تو نمیددنی چیکارکرد ک..داری ب رخ میکشی و.... شماها دهنتونو فقط پول میبنده و.... وای نگم دیگ
من خنده دخترمو که میبینم میگم خدایا شکرت که این همه خوشبختی به من دادی یه چیزی تو این زندگی به من دادی که اگه هر روز براش بمیرم بازم کمه
خوش بحالت..منم ب امید دخترمه ک هستم ولی دلم برا خودم میسوزه...نابود شدم تواین دوره زمونه ای ک همه داره کبف میکنن من تواوج جونیم فقط حسرت بدلم
لحظه ی که میاد میگه مامان و یا بغلم میکنه و یا بوسم میکنه با هیچی تو این دنیا عوض نمیکنم
چی بگم
خداحفظش کنه برات جان
سه شنبه تولدمه
ازالان ازخدامیخام فقط یبارم شده تواین ۲۹سال عمری ک بهم داد دلمو از تههههههه دل شادکنع
بعد فرداش بشه همون روال
عزیزم من از 3 سالگی دارم بدبختی میبینم بازم سر پام،قوی باش تو دار باش
فقط ی روز بی غم باشمم
فقط خودت باید به خودت کمک کنی
روزای سخت تموم میشه ی روز
دیگ جون ندارم
کاش جوون باشم فقط
و زجرشو ببینم
پس خیلی ضعیفی
از ته دل میخام یجوری معجزه بشه تو زندگیتون ک تا چن ماه باورتون نشه
الهی آمین
من ازخدا معجزه میخام
ولی نگام نمیکنه اونم جوابمو نمیده
اره زود جا میزنه نمیتونه دفاع کنه از خودش فقط بخاطر اینکه زنه و اون مرررررد ..بزن دهنش مردیکه رو والا
نیسی توزندگیم ک بدونی چجوریه..همچیم نمیشه گفت جان
تو باید سوار اون بشی ن اون رو تو ..تو ی دختر شهری اون روستایی
چرا به این چیزا فک میکنی؟؟؟
من هر روز از خدا میخوام شوهرم سالمو سر حال باشه که دخترم بی پدری نبینه
من میگم هرچی باشم باز خلق خدام اون ک بالاس اون ک بالاترازهمس اون ک قاضیه خب داری میبینی تودلم چخبره نمیتونم لب بازکنم خب بدردم بخور
البته توهین ب روستایا نشه ..ما روستایی داریم خیلی بهتر و فهمیده تر از هر شهری
سلام انشالله شوهرت سر ب راه شه روی خوش زندگی ببینی
نفرین نکن عزیز
نفرین حال آدمو بهتر ک نمیکنه هیچ بدترم میکنه
هیچ وقت منتظر معجزه نباش
هوف بخدا شبانه روز حاضرم نباشه فقط بس ک ازار روحیمون میده..دیگ ب حدی رسیدم ک اینو میخام..چون گلوم همیشع بغضه .ادمیم نیس ک بتونم ۴تا درد دل کنم سبک شم
راس میگن نفرین نکن نفرین تو بگیره باز بلند میشه بسپرش بخدا ک جوری بزنتش نتونه بلندشه والا
خدا شاهده زندگیای ماهم گل و بلبل نیس
ب زبون نمیاریم چ میشه کرد هرکی ی بختی داره مال ماهم اینطوره دیگ
بحث روستا نیس عریز..اینا با نداری و فقر بزرگ شدن..ازلحاظ محبتم چیزی ندیدن..جورشو منی ک زنش شدم بااخلاقاش دارم میکشم
دقیقا منم همینو میگم
دخترت چطوره عزیز؟
ما ادمای فقیر زیادی داریم ک اصلا هم عقده ای نیستن ب جا و منصب هم رسیدن هنو فراموش نکردن ک کجایی بودن ..شوهرتو مشکل روان داره
خوبه عزیزم خدارو شکر
ممنون که بیادش بودی😘😍
همیشه دعامه بخدا..میگم خدایا نمیگم بمیره نمیگم فلان شه..فقط ازت میخام ب حق دست بریده باب الحوائج،،اون دستی ک ب ناحق رو من بلند کرد و دم نزدم،اون فحشایی ک ب خانوادم داد و خوردم و لب بازنکردم،اون درد تن و کبودی و هایی ک با کرم پودر میپوشوندم ک خانوادم نفهمن و چنان درد بده ک من ببینم با چشام فقط و تواوج ضعیفیش ب روش بیارم دلم یکم اروم شه
خداروشکر
آره عزیزم یادم بود چون اون روز گفتی دعا کردمش طفلی رو
گناه دارن تحمل درد ندارن
خستم‌بچه ها،،خسته ب معنای واقعی
فداتشم تو نگی هم خدا میبینه ی روز چنان جوابشو بده ک خودت ندونی چجوری
شوهرت ی روانیه ..تو هم جلوش مظلوم گرفتی خودتو داره میتازونه
ممنون عزیزم که براش دعا کردی
خیلی درد کشید بمیرم براش😔
فدات
خداروشکر ک گذشت انشالله دیگ درد نبینید
دخترت چش شده؟؟؟میشه الان از خون بند ناف نی نیت بردارین ب دخترت کنک کنن
حالا هرچیه دیگ زندگیمه..دخترم ۹سالشه این توراهیمم ۲ماه دیگ مهمونمه..نمیتونم طلاق بگیرم فقط دعا کنید ی روز بیام اینجا و بگم ک راحت شدم
باید صبر کنی بچه هاا بزرگشن جلو باباشون در بیان
انشالله
ی چی بگم؟ مگ میشه مردی بره بیرون سرکار بعد دل زنش توخونه ازش خون باشه؟ اون کار برکت داره؟؟؟
طلاق ک اصلا منک الان بچه ندارم نمیتونم طلاق بگیرم
انشالله زندگیت درست بشه بحق پاکی تو دلیت
تومور تو زانوش بود
ببین چیزی که دلیل زندگیمه خدا صبرمو حتی با اونم امتحان کرد
ب این قسمتش فک کن خیلی مردا این خصوصیات رو دارن و سرکار هم نمیرن اینجوری ک بدتر لود
انشالهه..دیشب بچم تکون میخورد تودلم میگفتم تودلت پاکه اگ درد دل مادرتو میدونی ازخدا بخاه کمکم کنه
طفلی بچه ..خدا خودش شفاش بده ان شاءالله واقعا چ زجری کشیدی تو بمیرم من😭😭😭
اره واقعا همینه
بمیرم الهی الان بهتره؟
خدا بزرگه گلم بخدا میفهمم چی میگی
خدا نکنه عزیزم
ازری متخصص بپرسین شاید بشه با خون بند ناف نی نیت دخترت کاملا معالجه بشه
اره شکر خدا عمل کردیم
دخترمنم پلاکت خونش پایین بود کلی دارو و دوا دکار کردیم تازه بهتر شد ب لطف خدا..یسره گریه ازمایش میگف سوراخ شدم مامان..من جیگرم میسوخت..مشکوک ب سرطان خون بود ازمایش نخاع ازکمرش گرفتن و.... من چقدر توزندگیم سختی کشیدم شماها نمیدونید ک
اینا همش بخاطر بد اخلاقیای شوهرته خدا جلو شش میاره ولی شوهرت نمیفهمه توبه کنه ازظلم
دکترش بزگترین دکتر خاورمیانه ست مخصوص تومور استخوانیه ریشه سوزنی میکنه با لیزر
بابام زائر میبرع کربلا و سوریع..اونجا برا بچم خیلی نذر کرد..یدونه نوس دیگه..خیلی دوسش دارن ولی شوهر بدبخت من همچیو ب پول میبینه...
خداروشکر ان شاءالله ک خوب بشه کامل دیگه مریضی ب چشمش نبینه ..
ی ذره نمیگه مقصرمنم..همش میگ تومقصری خیلی کله داره..خود خانوادش صدبار گفتن ما ی بحث شه نمیتونیم بهش بگیم این بدتره با این کلش
مرسی عزیزم امین
آمین
خدا خودش کمکتون کنه ان شاءالله
انشالاه
ب هممون کمک کنه ب داد هممون برسه
بچه ها دعام کنیدا توروخدا یادتون نره
انشاءالله 🙏😊
وقت اذان میشه بگین ی فائزه نامی توشماله ک محتاج دعامونه
ببخشید توروخدا
حلالم کنید سرتونو درداوردم
چشم
حتما
سوره یاسین بخون عزیزم خییلی خوبه خیلی برای همه چیز
چشم امروز میخونم
خداکنه جواب بگیرم
برای محبت بین زن و شوهر سوزه مزمل زیاد بخونین
انشالله که روز به روز روابط تون بهتر بشه
اگه شوهرتونم قبول نمیکنن که پیش مشاور برن کاش خودتون میرفتین و راهکار می گرفتین
نگاه منم دیدم اگه دقت کنی خیلیا دیدن و دم نزدن و شاید اگه تو هم نمیگفتی منم نمیگفتم ولی واقعا سخته و واقعا توان میخاد کاریش نمیشه کرد تو باهاش زندگی کردی تقریبا میدونی اللن کی و چی روش تاثیر خوب میذاره کی تاثیر بعد تاثیر خوبارو تو زندگیت بیشتر کن و ازشون کمک بخاه و تاثیر بدارو هم نه یهو و بلکه به آرامی و نامحسوس قطعش کن تو الان دیگه باید بدونی چطور میتونی همسرتو خام کنی اگه بده خواه یه رفتار خوب کوچیک هم داره تو اونو بولد کن و مدام بهش بگو تا بدونه وقتی کار خوب و رفتار خوب داره چقدر موردتایید خونواده اس
چه بکنیم چاره چیه با سیاست و بدبختی و برنامه باید اینارو راه آورد
عین مال من
سلام
ما زنا چقدر بدبختیم
من انقد دعا میکردم بمیره ☺
واقعا موندم چرا مردامون اینقدر پست شدن
منکه دیگه دلم میخواد سر بزنم به بیابون
فکر کردیم صبور باشیم میگن چقدر خانومه در عوضش جل زندگیمونو زهر مار خودمون مردیم
فاطیما تو خوب شد شوهرت اون شب سگ شده بود؟
همه کارکردم خواهر..حرفم میدونی چیه..میگم انقدر بدی کرد بهم ناحق ک نمیتونم دوسش داشته باشم..هیچ محبتم دلی نیست فقط ظاهره..دوست ندارم اصلا اینجوری ولی چاره ندارم..ببین ب کجا رسوند منو ک نمیتونم نگاش کنم اصلامیبینمش تودلم میگم الهی ی روزی شه نبیتمت چن روز ..ببینم اصلا دلم تنگ میشه برات یا ن..خوبی کرد نمیگم نکرد ولی بدیش بیشتر بود.خوبیاش فقط زمان نامزدی بود..بعد عروسی همش بحث..اوایل خانوادش منو تامرز طلاق بردن حالا بیای پیشش بگی میگه تومقصری تورفتی توباعث شدی من دست روت بلند کنم تو بچتو میخاسی کنار بزاری..نمیگه منو چیکار کردتا اینجا رسیدم ک..بخدا قسم وقتی عصبیه خودش بارها گفت من ب بابامم رحم نمیکنم..رفت سرویس اشپزخونه چاقو گرف شانس اوردم سوهان بود گرفت زد توشکمم..یسره گلومو میگرفت میگفت نفس نکش..دیگ دیدم تاحد مرگ میزنه منو شروع میکردم ب خرکردنش ک ولم کنه..انقدر منو زد تمام تنم کوفته بود..مثلا چرا حرفشو گوش نمیدادم سر ی جریان این کاراومیکرد..موهام بلند بود موهامو میکشید سرمو میزد زمین..یبار چنان سرم خورد زمین ک انگار دریا میره صدای اب میاد توگوشت این مدلی شدم..سردردام شروع شد ازاون ببعد..واسه همه چی کوچکترین چیز چنان دعوایی راه میندازه ک نیا نپرس..الان یخرده بهتر شد ولی حسودا ذاتش..وقتی عصبی شه نمیگه مامان هس بابا هس حاملس یسره وسیله میزنه میشکونه دست بزن داره..واسه همین من دیگ ول کردم..ذره ای دوسش ندارم..نمیتونمم بگم بهش چون ب خیالش من دوسش دارم..ظاهرمو میبینه
اینجا چه خبرع ..چرا زندگیتونو یخت کردین ب خودتون ؟؟؟؟؟؟؟
نه بابا خوب نمیشه یروز خوبه یروز سگ سگ دیگه ازکاراش خستم
با این شرایطط چرا بارداری و یکی دیگ رو میخای بدبخت کنی؟
الانم نسبت ب خانوادمه..بابام یسره محبت میکنه این اصلا نمیبینه..تمام تولد سالگرد کادو تبریک هرکاری میکنن این باز طلبکاره ک چ کاریه سوسول بازیه.حالا اونور هیچی بلد نیستن ک..ی تبریک تهش اونم از استوری ما یاد گرفتن اگ بکنه این پر میکشه چنان تشکرمیکنه ک..ادم چجوری فرق قاعل نشه
دیگ گفتم منو بچه هام فقط..البته اون زدناش ک گفتم برا زمان اوایل عروسی بود..کم پیش میاد تااون حد شه..یعنی نمیزارم دیگ..با کوچکترین دعوا لال میشم ک حداقل دخترم نبینه..میسپارم ب خدا فقط.غسل حضرت زینب میدم صبورم کنه
وا خوب برو خونه بابات مگ دور از جون بی کس و کاری
ولی دلم داره میترکه..الان زنگ زد ناهار میام بخداوندی خدا قسم داشت میرفت صبح گفتم بری برنگردی من و بچه راحت باشیم..بخدا نیست راحتیم.هست همش استریس داریم..
بالا گقتم خواهر..نمیتونم بخون
اونقدر شوهرت بیشوره که حال خانم حاملشو درک نمیکنه؟؟؟
دم اذانه عزیز
باز داره اشکم درمیاد
😞😞
توروجون توراهیتون بران از خدا دعا کنید
ی نفس راحت بکشم..هیچ راهی ندارم خودش راه بزاره جلو چشمم من وسط بین خانوادن و بچم موندم
باش عزیز دلم انشالله ب حق فاطمه الزهرا مشکلت حل بشه
چند سالته
شوهرت چنده؟
من‌متولد ۷۱ اون متولد ۶۳
از الان سختی تا کی اونم ازدواج فامیلی
ازالان؟؟
من ۲۰ سالم بود حامله بودم ازاون موقع همش دعوا داشنم
خوب عزیزم باید ی کاری کنی تا می سختی بکشی
کمترشد یکم ولی کینه شد تودلم همش
همون موقع باید تموم میکردی کارو
هیچی تازمانیکه یا این بمیره یا من
خدانکنه
من شوهرم بزنتم میزنمش فقط فحاشی میکنه نمیتونم حرف بزنم
بچم اصلا دوست نداره باهاش باشه..واسه بابام داره میمیره ولی این عوضی نمیزاره ک..یکم بچه بخاد بگه مثلا بابابزرگو انقدر دوست دارم سریع حسادت میکنه میگه اره بچه اونوری شده و نرین و....
شما با زدنم تو خونه میمونید اصلا شوهراتون چطور دلشوننننن میادددد 😟
من لالم چون هرکارکنم بدتر میکنه سگ میشه
بدبخت نمیشه مادری مثل این داره قوی که تا آخر عمر بچه با قدرت تمام از بچه هاش حمایت میکنه
بخت سیاه منه
ن عزیزم اومجوری ام نیست ک فکر میکنی
دلم داره میترکه بچه ها..اولین بازه دارم مینویسمم ب هیشکی نمیتونم بگم ..همش تودلمه
خوب با پدر شوهر مادر شوهرت در میون بزار
عین شوهر من حالا شوهر من یه کم با مردم رفت و آمد کنه میفهمه ملت چه جور زندگی میکنن بسختی میبرمش جایی ولی میفهمه ملت چه جور خوشبختن
فقط دعا کنید اگ جد کسی میدونید جواب میده نذر کنید بخت برگشتم برگرده ازدستش راحت شم..یجور شه خودش بره نباشه توزندگیم منو بچه هام نفس بکشیم یا خوبه خوب شه من زندگی کنم
من خودم نمونشم من حتی میخاستم سقط کنم بچه امو دکترم که دوستمم میشه مانعم شد
خدا کمکتون کنه اصلا نمیشه درکش کرد شرایط خیلی سختیه
انشالله اون مدل که خوش میشی و حالت خوب میشه بشه برات عزیزم
هه اونا؟؟اونا داغونن ..ی روستایی ک فکرو ذکرشون دخترشونه ک خونه دارشه..خوشبخت شه..پسره خودش جونش درمیاد کارمیکنه..یکمم بفهمن ما بحث داریم ذوق میکنه مادرشوهرم
واسه بچت روشن سازی کن و سعی کن محبتی رو که از سمت پدرش کم داره تو جبران کنی سخته ولی انشالله میشه و قوی هستی
ب خانوادمم نمیگم چون انقدر وابستم هستن ک ذره ای بفهمن من توخونم چقدر ذجر میکشم شب وروز غصه میخورن من باز دل ندارم اونا جیزیشون شه..حاضرم خودم داغون شم ولی اونا نفهمن فکرکنن دخترشون خوشبخته
عزیزم ربط ب شخصیت و خانوادت داره ربط ز روستا و شهر نیست که اتفاقا خیلی از اون روستایی های با اصالت هست که محل ب شهری نمیدن
ن همه رو نگفتم ک اینا این مدلین
مث منی منتهی من شوهرم کوچکتریت بحث رو خودش زنگ میزنه گزارش میکنه به مادر و خواهرش
بخدا دخترم همش میگه کاش بابام اینجوری نبود..کاش مث فلانی بود.و... میفهمه دیگه..
ن شوهرم اصلا نمیگه ب کسی این مدلی نیست
خدا از بابا و مامانت راضی باشه محبتشونو ازش دریغ نمیکنن
کجایی هستید؟
امین
بابل
وقت اذانه خدا کمکتون کنه همتونو
آمینننننننننن
انشاءلله مشکلاتتون حل شه
آمین خواهر آمین
اونقدری ارامش داشته باشین که بی نیاز از هر کسی باشید
خدازدهنت بشنوه
دعا کن خدا نگام کنه بشنوه حرفامو
چهله حدیث کسا شرکت کن چهله سورع یاسین خیلی تاثیر داره
همسن منی ولی شوهر من 64
چله نتونم یوقت چی
ولی یاسین میخونم
الان
کاری نداره ۴۰روز حدیث کسا کمم هست من گروه قرانی دارم الان ۱۶امین روزشه
نیت ۴۰روزه کن خواستتو ب خدا بگو نتیجه میگیری حتما
هستین بچه ها

سوالات مشابه