Ooma
پرسش (1400/02/27):

بچه هامن خسته شدم افسردگی گرفتم شوهرم۸تا۹شب سرکاره

جمعه هاتعطیلی نداره شهرغریبم خانوادمودیر دیرمیبینم بازپیش مادرشوهرم بودم بچه رونگه میداش الان دیونع شدم اونایی ک مثل منن چجوربرنامه ریزی میکنن چیکارمیکنن خیییلی دلم میگیره چیکارکنم

پس منکه بچه ندارم چی
منکه شوهرم یه شهر دیگه س
کلا ماهی 4،5 روز هست بقیه ش نیست
کتاب بخون....
رمان بخون
چطور باوجود بچه کوچیک حوصلت سر میره
با بچه ت سرت گرم کن
بافتنی کن
خیاطی کن
تنهایی؟
کلاس انلاین تو اینستا هست ثبتنام کن
اره
دلت نمیگیره
شب تا صبح، صبح تا شب تنها
چرا همش گریه میکنم
تازه هم سقط کردم
بمیرم
افسردگی گرفتم
ولی قراره بریم تهران تابستون
خدانکنه
حتی تاسرکوچم نمیتونم برم
اخه تو که بچه داری
چرا افسردگی؟
ازخانوادتم دوری؟
نمیدونم چمه
من که میرم پارک نزدیک خونه و خرید و اینا
یه جورایی
هفته ای یه بار میرم پیششون
منم از خانوادم دورم خیلی سخته
دقیقا شوهرمم صبح تا شب سرکاره
چیکارمیکنی؟؟
ولی وقتی میرم اینقدر که میگن بمیریم برلت تنهایی و بچه مون بختش بده و فلان میگم نرم بهتره
چرا نمیری بیرون؟
قبل بارداری باشگاه میرفتم بیرون میرفتم ولی الان مطلقا خونم خیلی سخته منم همش گریه میکنم و روزانه با مامانم اینا صحبت میکنم
کار شوهرت چیه که حتی جمعه ها نیست؟
دقیقا موندم بعد بارداری بچه داری دست تنها خیلی سختم میشه
اما چاره ای نیست
اما شوهرم جمعه ها و تعطیلیا هستش با هم بیرون میریم گاهی
بیشتر فیلم و سریال و رمان میخونم
عزیزم ان شاالله ب زودی باردار میشی
منم دقیقا عین تو ام تازه خانوادمو سه چهارماهی یکبار اونم شایییید اگه اونا بتونن بیان. تازه با این شرایط شوهرم اکثرا اجازه نمیده من برم. یکم که بگذره بچه که بزرگ بشه مسئولیت هات بیشتر میشه وقتت پر میشه. غم ها تموم شدنی نیست ولی چاره چیه آدم نمیتونه خودش رو نابود کنه باید بسازیم
شوهرم روزهای تعطیلم میره سرکار. اون یکی دوساعتم که خونست به ایراد گرفتن میگذره. تنها چیزی که آرومم میکنه اینه که بلاخره یه خدایی هست و یه حساب و کتابی
ممنون برام دعا کن
حتما دعا میکنم عزیزم ان شاالله ب زودی زود خدا دامنتو سبز کنه و تاپیک بارداریتو ببینیم🤩
چرا اخه؟
بچه تو بذار کالسکه و برو ی دور تو پارکی جایی بزن
منم همینطور
باز شماها بچه دارین،یا باردارین
بچه کوچیک
منم شوهرم سه روز تو هفته ۵صبح می‌ره هشت شب میاد
سه روزم ۵عصر می‌ره هشت صبح میاد
تو شهر غریبیم با دخترم تنها عادت کردیم دیگه بالاخره خودمونو سرگرم میکنیم
رمان خوب معرفی میکنید
من شوهرم ۳.۴ صبح میاد چی🤣
چندمیره؟؟
من همسرم ۴ صبح میره ۶ عصر میاد مرخصی که نداره اصلا جمعه ها هم میره ... مادرم اینا هم خیلی وقتا میرن روستا نیستن ....نمیدونم پسرم دنیا بیاد چی میشه
من خانواده ام تهرانن،خودم شهرستان،شوهرم ۵ صبح میره سرکار ۴ نیاد خونه،تا ۸ استراحت میکنه،۸ به بعدم مای لپ تاب یا گوشیه،بیش از خد حس تنهایی میکنم،تازه ام سقط کردم،تهرانم که میرم خونه بابام زود باید برگردم،نمیزاره زیاد بمونم،حالم به هم میخوره از این زندگی بدون خوشی و یکنواخت،ولی تنها خودم میتونم خودمو آروم کنم چاره ای نیست جز توکل به خدا وامید
اگه پیش هم بشینیم بیشتر از ۱ ساعت تبدیل میشه به بحث و دعوا،جدیدا دوست دارم اصلا نیاد خونه،اینجوری راحت ترم،کاش شغلش یه جوری بود میرفت ۳ ماه یکبار میومد خونه،دیگه بودونبودش واسم فرقی نمیکنه
چند ساله ازدواج کردی گلم ؟
کدوم شعری
عادت کن .خیلیا تنهان غریبن . تو ک بچه اتم هست سرتو گرم کن ب چیزای بد فکر نکن .
منه بیچاره که تازه دوهفته بود زایمان کرده بودم
رمضون شد شوهرم شبکار شد
هر دوروز یکبار دوساعت میومد باز میرفت
بچه هامم حسابی شیطنت میکردن
از خواب و خوراک افتاده بودم
یه دستشویی نمیتونستم برم
همش گریه میکردم
واقعا تنهایی سخته
۶ سال
شوهر منکه ۱۲ شب میاد🙃😐
بچه داری خودتو باهاش سرگرم کن .مثل اینکه خیلی دوس داری برگردی پیش مادرشوهرت 🤨
تهران

سوالات مشابه