Ooma
پرسش (1399/10/28):

بچه ها روزمرگیهامونو بزاریم اینجا

درباره خانه داری اشپزی و.... اینجوری هم از هم دیگ چیزی یاد میگیریم هم واسه غذا نمی مونیم چی درست کنیم💖💞

همشون همینن غذای خوب
ي بار گفت عدسی درست کن شاخام داشت در میومد
مثلا املت و اینا رو با اه و پیف میخوره میگم بخور خدا تو شکر کن
تو همون هانی جونی؟؟
آره😎
من ۵ساله ازدواج کردم اونشب شوهرم برااولین بارباهام ظرف شست اونم مهمون داشتم نرسیدم واقعازیادبودشاخ درآوردم خودم
عادت نداریم به این اسمت
دقیقاهمشون اینجورن
ي بار خاهرشوهرم اومد دید بادمجون داریم گفت واقعا عباس میخوره بادمجون گفتم مجبوره ک بخوره همش ک نمیشه برنجی
من چی بگم بعد از ده سال اخرای بارداریم فقط گاهی ظرف میشست
باشه الان درستش میکنم میخاستم تنوع بدم خوب شد با فامیلم نذاشتم😂
خودمونم مقصریم عادتشون ندادیم که کمکمون کنن
😂 😂
شما هم کرد بودی؟
بله کرد ام
بنظرم از اول هر جور ک باشیم تا آخر همونجور پیش میره
تو روحمون واسه تربیت مردای کرد که فکر میکنن کار کنن از مردونگیشون کم میشه
دقیقا مثلا من رو به موتم باشم کارامو انجام میدم یه روز انجام ندم معلومه
🤣🤣🤣🤣
خانواده شوهر منم همین عقیده رو دارن خصوصا پدرشوهرم
مادرشوهرم ک مرد نمی‌دونست چیکار کنه مادرشوهرم تا روز آخر عمرش ی کارش رو زمین نمیموند
من تعجب میکنم اینایی که بچه دارن ۳تا یا۲تا چطور به کارشون میرسن😫😭
بچه هامن برم بساط شامموآماده کنم الان میاد
شوهر من تو بگو برو قله قاف برام چیزی بیار میاره ولی تو خونه این دستش به اون دستش میگه تو گه نخور😂😂
من همیشه اصلاح میکنم خودمو اصن آرایشگاه نمیرم الان ی هفتس اصلاح نکردم اونوقتی میگ سیبیلا رو میگم دیگ نمیخام اصلاح کنم میگ چرا میگم همینجوری حالشو ندارم عادت کرده ک تمیز باشه همیشه
من😭
از استراحت خودم میزنم
من خیلی وقته ازاستراحت چیزم نمیزنم بیخیال شدم دیگه مثل اول نیستم
اینم از بیرون هر چی بخام تهیه میکنه ولی ی اخلاق بد ک داره دوس نداره من برم نونوایی یا میوه فروشی
عزیز دلم فک کنم یکم برنامه ریزی کنی ب همه کارات میرسی
شاید بچت خیلی بیداره آره؟
میرسی ولی واقعا از خودت باید مایه بذاری
ولی اشتباه میکنیا یکم دیگ از انرژی میفتی
الان داشتم گریه میکردم پسرم بغلیه خیلی اذیت میکنه
سخته بنظرم واقعا
الان گفتم یکم بیام اوما حداقل یکم درد و دل کنم چند نفر مثل خودمو ببینم به خودم روحیه بدم
اوف بغلی رو اعصابه واقعا پسر داداشم بود الان 14 سالشه بهش میگیم بغلی بودی يا تو چادر میذاشتیم مثل گهواره ک بخابی ناراحت میشه😂
منم شبا میذاریمش تو پتو تکونش میدیم
بغلی بده مثلا بیدار باشه و ساکت باشه یکم میشه ب کارات برسی
براش ننو سفارش دادم امیدوارم تو اون حداقل آروم بشه
جالبه اون تو گهواره نمیخابی اما تو چادر می‌خوابید دیوث
یا باید بخوره یا بغل یا زر بزنه
منم امیدوارم برات😂😂بچه داداشم ک نمیخابی توش فقط چاااادر😂
اوف دلت پره ازش ب جیگر اینجوری نگو دوسش دارم😍
اینم همینطوره گهوارش موزیکاله من خوابم میگیره این نه
خیلی دیوثن😂😂
خیلی
دخترت رفتارش تغییر نکرده بچه ب دنیا اومده؟
وقتایی هم که لخته ارومه
خب لختش کن شاید گرماییه بچه طفلی
نه خیلی، چون مساوات رعایت شده بینشون
خب خوبه باز اگ اونم میخاس اذیت بده ک بیفته ب لجبازی بیچاره بودی
بچه ها روزمرگیهامونو بزاریم اینجا
جاریم دخترش 7 سالشه دومی 9 ماهشه انقد کمکشه
😍😍😍گرمه شه بخدا
الان بازش کردم که کمتر نق بزنه
موهاش مثل کوچولویی منه مامانم میگ ب دنیا اومدی قشنگ با کش خرگوشی میشد ببندیم موهاتو😍😂
موهای دخترم بیشتر بود قشنگ فشن وایمیساد
هنوز ک غلط نمیزنه پوشکشو باز کن با شلوار باشه زیرشم تشک پلاستیکی
دوسدارم اینجوری کچل بده باز دختر کچل ی تل میذاری پسر ک هیچی دیگ😂
ولش کن شاشوی پرروییه
😂😂😂😂
شب چله کجا بودین رو پروفایلت؟
دلم واسه وقتایی که لش میشدم رو تخت رمان میخوندم تنگ شده
خونه خودم
حال هم میده خدایی انشالله زودی بزرگ بشه بسلامتی بر گردی ب اون روزات😂
مهمون داشتی؟
خواهر شوهرام و مامانشون
بسلامتی عزیزم
البته خونه خودشون طبقه پایینه
ما برعکسیم انگار بزرگا میرن خونه کوچیکا
آها تو هم با مادرشوهرت اینا تو ی ساختمون؟ مثل من
در ورودیمون جداس
ما ک امسال رفتیم بالا 5 نفر بیشتر نبودیم منو شوهرم و پدرش و داداشش من غریب😭
ماهم همینطور
منم کسیو اینجا ندارم
من مامانم اینا هستن اما باباش امسال تنها بود دلم سوخت پارسال خونه مامانم بودم
خاهرشوهرم رفته بود خونه خواهرش ک دزفوله کسی نبود بیاد جای این
من خانواده و فامیل هام تهرانن اینم کلی فامیل بیخود داره که فقط چتر میشن
اینجوری بده خدایی کدوم شهری الان؟
ایلام
هروقت اذیت میشم میگم خدایا چه غلطی کردم به راه دور ازدواج کردم
باز من انقد دوست داشتم قسمتم نشد
ولی غریبی سخته
مزخرفه
نمیان تو نگهداری بچه دست کمکت باشن
فامیلی؟ تهران کجا ایلام کجا
نه بابا میگم که خیلی بیخودن، باز بزرگه خوبه ولی تا ظهر سرکاره
پسرعموی زن داییمه
آها نسبت دور دارین
آخه دست تنهاییم سخته خدا وکیلی
آره ولی ازدواج با خانوادشون زیاد داریم
قاطی پاتی هستین پس
ما ترکیم ترکا هم ازواجاشون قاطی پاتیه
من از صبح منتظرم ببینم پشتیبان کیو حذف میکنه ب کی اخطار میده 😂😂
ما کار از قاتی گذشته
😂😂😂
مزاحمت نمیشم عزیز کار آری ب کارات برسی
داری**
کارم فعلا گرفتن این زلزله اس
🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️😂
با عرض پوزش سوال داشتم😑
چطوری تو دوران شیردهی از پریودی جلوگیری کنیم با قرص مخصوص شیردهی میشه پریود نشد؟
بفرما با عرض پوزش
🤗😁
با عرض پوزش من اطلاعی ندارم ولی فک کنم قرص شیردهی برای جلوگیری از بارداری میخورن تو نت چیزی ننوشته؟؟
چرا میخای پریود نشی؟
نه تو نت اصلا معلوم نیست چی میگه
میخای بخونم اگ فهمیدم بهت بگم
والا من ک نفهمیدم تو برو ببین میتونی😅
عزیزم کار بردش فقط برای جلوگیری از بارداریه
نوشته مزایاش اینه ک بعد از قطع باروری بهتره و اگ مرتب خورده نشه باعث بی نظمی در قاعدگی میشه
و چندتا دیگ مزايا و معایب داشت هیچکدوم نگفتن ک باعث جلوگیری از پریود میشه
😞
مرسی عزیزم
قرص ال دی بخورم چی ضرر داره؟
دقیقا این سوال منم هست
خوبه یکی مثل من پیدا شد
سومین باره که یه هفته در میون پریود میشم😢
چیکار کنم دست خودم نیس خیلی بیشعورم
از فردا منم میخا کم کار کنم ببینم مث سگ میتونم
😔🤣🤣
بخدا خودتون از بین میبرین
عزیزم بهتره ال دی مصرف کنید ضرری نداره اینجور پریود شدن بیشتر ضرر داره
منم مصرف کنم
همه دعوام میکنن
اگه بچه شیر خودتو میخوره ال دی نمیتونی بخوری
میگن خودتو اذیت میکنی
پس چیکا کنیم
دیگه نمیکنم قول میدم🤣🤣🤣
آره چند دوره مصرف کنید نا منظم بشید تعادل هورمون پیدا کنید اما طولانی مصرف نکنین
منم خونریزی داشتم رفتم دکتر دوتا قرص بهم داد
اگ بکنی منم دعوات مبکنم😂
ی هفته مصرف کنم پریود نشم دیگه نمیخوام
من برم ظرفای ظهرمو بشورم😂😂😂
🤣🤣🤣🤣بکن بکنه
شام چی دارید خانما
میگم چهار روز مونده ب پریودی قرص ال دی بخورم پریود نمیشم؟
😁😁😁یکم هستم
برنج و مرغ ک مرغش نذریه
داشتم غر میزدم که امیرعلی فقط باید وایسی تا آروم بشه بیشعور ضایم کرد بغل شوهرم خوابش برد
نه چرا اصرار داری نشی؟
😂😂😂😂👏👏👏👏👏
دقیقا از 6 تا 8 من بیچاره تو خونه چرخوندمش
می‌خوام برم جایی نمیخام پریود شم چهار مونده ب پریودی ☹️⁩
بوی پدر میخاسته😂😂
فدااا
هانی از بجای اینکه انقد چت کنی، قیف کن برو کارتو بکن
شلخته🤪🤪😂😂😂😂
زن انقد پلشت😒😒😒
خودت دلت سیاه نمیشه
من اگه خونم بهم ریخته باشه شب خابم نمیبره
😬🙄🙄🙄🙄
از شنبه دختر خوبی میشم برام دعا کنید😬😂
خونم تمیزه فقط رخت خاب پهنه 😂
تخت نداریم اول اتاق نداشتیم تخت اگ بود دیگ حل بود همه چی
شوهرم میگ میترسم تخت بخریم بشه جالباسی😂
🤣🤣🤣🤣راس گفته خب
ناراحت نشو شوخی کردم
😂😂دعا نمیکنم خودت قیف کن😂😘
اوف خیلی سخته بدون تخت ک
ن من راحتم تخت استفاده کردم خونه بابام راحت نبودم ولی شوهرم اصرار داره بگیره 🤦‍♀️
به نام خدا
موضوع انشاء: روزمرگیهای من
صبح زود ساعت ۶و ۴۵ دقیقه بیدار شده با موهای شلخته چشمهای نیمه باز و با کمک گرفتن از در و دیوار از تختخواب بلند شده و با گفتن جمله عههههه عنم توی این زندگی ی روز دیگه شروع شد راهی آشپزخانه میشوم.
دست و صورت نشسته کتری را تا سر ریز شدن آب کرده و روی گاز میگذارم.
با یک دست گاز را روشن کرده و با دست دیگر باسن را میخارانم.
به حمام رفته موها را شانه کرده به توالت رفته شاشیده و دست و صورت رامیشورم.
در آینه چند جمله مثبت و انرژی زا مثل قربون خدابرم چی خلق کرده، کوفت شوهرم بشه چی هم گیرش اومده، ننه شوهر کجا همچین فرشته ای گیرش میومد ، چند تف در دسشور انداخته و مجدد به آشپزخانه میروم.
درب یخچال راباز کرده و با چشمانی خمار به مرباها خیره میشوم و با گفتن جمله چی بدمش امروز صبح کوفت کنه درب یخچال را میبندم.
ساندویچی برای همسر درست کرده.چایی را نیز دم میکنم. و با گفتن چند جمله زیبا مانند هوووی یرگه وخه صبح رفته همسر را بیدار میکنم( از اونجاییی که شوهرم زبون آدمیزاد نمیفهمه با لگد زدن به تخماش روز خوبی رو براش آغاز میکنم)
همسر به حمام رفته و خود را گربه شور کرده و سپس کون لخت به پذیرایی آمده و به دنبال کنترل تلویزیون با تخمها و شومبولی آویزان در برابر چشمان من پذیرایی را متر کرده و بعد از یافتن مقصود مجدد به اتاق میرود تا لباس بپوشد.
من پشم ریزان از دیدن چنین صحنه ای و آغازی چونین تخمی از روزم چایی و صبحانه خورده و به تی وی نگاه میکنم.
همسر صبحانه راخورده.ساندویچش را برداشته و با جمله کاری نداری من دیگه رفتن به سره کار میرود و من با جمله مراقب خودت باش او را بدرقه کرده و با بستن در با آهنگ حااااامد پهلاااانه بسی خوشحالی و شادی میکنم.
سفره و ظرفها را جمع کرده.
شسته و گوشی به دست به اوما آمده و تاپیکها رو یکی پس از دیگری جست و جو کرده و پاسخگوی سوالات تخصصی دوستان هستم.
تا اینجاشو داشته باشید تا بیام بقیه روزمرگیهامو تا شب بگم.
کی راست گفته😂
يا ابوالفضل ی دفه اومد اسمو ندیدم گفتم پشتیبانه😂😂
😂😂😂دهن سرویس منکه فقط پامیشم دمنوششو میذارم غذاشو میبندم باقی کارا بخودش قبل رفتنشم میگم جراغو خاموش کن😂😂
بچه ها چیکار کنم ب کار خونه علاقه مند بشم😅😕😕
نه بابا من باید خونه و زندگیم مرتب باشه
ولی وسواسی نیستم
ماهی یکبار قششنگ حموم‌ و دسشویی رو میشورم ولی هفته ای یکبار همین طوری سرسری ی آبی میگیرم
ولی مرتب کردن و جمع و جور کردن و جمعه ها لباس میندازم لباسشویی لباسای شوهره رو میشورم اتو میکنم دیگه کدبانویی شدم وقت دوباره شوهر کردنمه
خب منم اینکارا رو میکنم ولی دسشویی نمی‌شورم خودش میشوره خونه هم فقط جامو اون جمع میکنه نکنه من نمیکنم
ولی شوهرم اساسی کار میکنه و تمیز من انجام میدم ولی اصلا علاقه ای نداررررررم اصلا
خیلی باحال بو 😂😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣👏👏👏💐
شوهر من خیلی تمیز کاره اگه یخورده آشغال ریخته باشه گیر میده. ولی حیاط که پای اونه همیشه برق میزنه
چقد خندیدم😀😀😀😀
من ماهی یبار خونه جارو میکنم.چون تنهام زیاد نمیریزه بهم.... کاره ثابتم فقط یه ظرف شستنه.اونم اگه شوهرم خونه باشه غذا پختن و ظرف شستن و گاز پاک کردنه
اگرم خونه نباشه که دوروز یبار چندتا لیوان و بشقاب جمع شده باشه میشورمشون
وقتاییم که میخوا بره سر کار.خودش آماده میشه میره.دمه در خداحافظی میکنه.منم که چشمامو باز نمیکنم خوابم بپره.میگم خداحافظ
میخوابم تا ظهر...ظهر بلند میشم میرم دشویی... بعد میام دوباره میخوابم تا شب😅😅😅😅 شبم دوباره میخوابم تا صبح.... ای مابینا دقایقی که بیدارم هم میام قری تو گوشیم میخورم
یکی از آشناهامون میگفت ایقد خواب و کسلی تز علائم افسردگیه
ادامه انشاء روزمرگیهای من:
بعد از چرخیدن در اوما به تلگرام رفته کانالها را چک کرده چند جوک خوانده ،خود را زیر و رو کرده تا زخم بستر نگیرم از تلگرام خارج شده و با دادن چند فحش مانند هم هیییچی توی این گوشی نداره عصبانیت خودم را خالی کرده و به سراغ چند بازی میروم .
بعد از سوختن در بازی ها و تمام شدن جونها مجدد با جمله عن توی این بازی ساختنشون چقدر مراحلش سخته از بازی خارج شده و به اوما می آیم.(در این بین خودم را زیر و رو کرده تا ته نگیرم)
این پرسه تا ساعت ۱۱ الی ۱۲ ظهر ادامه پیدا میکند(ی چیزی هم این وسطا میخورم تا زیر بار این همه فعالیت ضعف نکنم)
ساعت ۱۲ ظهر با جمله خاااک برسرم چه زود ۱۲ شد گوشی را به گوشه ای پرت کرده و دو دستی بر سر زنان به آشپزخانه میروم.
به یخچال خیره میشوم👀
به گاز خیره میشوم👀
مجدد به یخچال خیره میشوم👀
دوباره به گاز خیره میشوم👀
آشپزخانه را ترک کرده به پذیرایی رفته و روی مبل مینشینم.
و با گفتن جمله چقدر طلایی که سره عقدم بهم دادن چسکی بود من از سر شوهرمم زیادم حالا نوکریشم کنم تصمیم به درست کردن عدس پلو به ساده ترین شکل ممکن میگیرم.(برنج و عدس پخته شده رو توی قابلمه ریخته بعد دم کشیدن سره قابلمه رو گذاشته و تمام)
غور غور کنان از این حجم از کار و خستگی به روی مبل خود را انداخته و مشغول تماشای فیلمهای آبکی شبکه نمایش میشوم.
بعد از گذشته ۵ دقیقه خسته شد با گفتن خاک برسرشون با این همه سانسور کردنشون تی وی را خاموش میکنم.
مجدد اوما.تلگرام.بازی.اوما.تلگرام.شاشیدن.بازی.اوما.آب خوردن.سوراخ هوا کردن.تلگرام.بازی.
ساعت ۳_۴ همسر به خانه می آید.
به پیشواز رفته و با گفتن جمله چقققدر دلم برات تنگ شده بود( ته دلم: هنو نرفته که برگشتی) به همسر خوشامد گویی میگویم.
همسر به حمام رفته تا مجدد گربه شور کند.
ظرفهای غذا را آماده کرده.
همسر مجدد بعد حمام با کون لخت و تخم و شومبولی آویزان به آشپزخانه آمد و با گفتن جمله نهار چی داریم اظهار گرسنگی میکند.
نهار خورده .ظرفها شسته.و مشغول دادن میشوم.
بعد انجام عملیات خوابیده بیدار شده چایی گذاشته و از پنجره به بیرون مینگرم و خدا رو بابت طی کردن یک روز شخمی دیگر شکر میکنم.
با همسر جان عصرانه چای و کیک خورده و با گفتن شام نداریم گرسنت بود ی چیزی درست کن بخور به استراحت مشغول میشوم.
این وسطا هم هی میگم مردم از کمر درد چقدر امروز کار کردم چقدر خسته شدم کلی منت سره شوهره میزارم و خودمو بابت این همه زحمت برای زندگی لعن و نفرین میکنم.
این بود انشای ما😊😊
همه چی هست جز روزمرگی😅😅😅
دیگه صاحب تاپیک گفت در مورد آشپزی و خانه داریتون بگید منم از سیل عظیم فعالیتام و خم شدن کمرم نوشتم.
انشالله که دوستان استفاده کنن
خدا خیرت بده غشششششش کردم بابت انشایی که نوشتی. خیلی باحال بود. استعدادتون تو نوشتن مطالب کمدی خیلی خوبه. جدای از شوخی به عنوان یه هنر یا سرگرمی دنبال بگیر. قلمتون عالیه افرین👍👍👍😂😂😂😂😂❤️
قربونت عزیزم
واقعا خوشحال میشم بعضی دوستان به اندازه ثانیه ای لبخند به لبشون بیاد😘😘
اتفاقا من خیلی وقتا تو تایپیکا دنبال تایپیکتون میگردم. از نوشتنتون لذت میبرم💋❤️😍❤️😍
نفسی عزیزم
آره ی وقتایی حس طنزم بیاد و چت طولانی ی چیزایی واسه بچه ها مینویسم حال و هواشون عوض بشه
😂😂😂😂😂
دهن سرویس
بخدا هیشکی توی اوما اندازه من توی زندگی حروم نشده
بس که از خودم مایه میزارم
یارو تابلوعه که اومده داره تبلیغ فامیلشو یا خودشو میکنه برای رژیم هی تایپیک میزاره اونوقت یچیزی میگیم میگه برنامه نمیخوای زرنزن
خداوکیلی هیچ کس نیست این بیشعور هارو حذف کنه😣
اعصابم خورد شد اینجا گفتم😐
وایییی خدا چقدرم خندیدم
خدا دلتوشاد کنه😀😀😀
الهیییی
توی تاپیکایی که دوست ندارید نرید
دیگه نمیشه آدم چیزی بگه
بعضیا زود ناراحت میشن
چقد عصبی شدی خواهر
سرچ کردم ببینم کسی همچین رژیمی گرفته یانه.هی اومد تعریف کرد که فلانه و بثاره
خب آره تبلیغ اینجوری میکنن
چیز خاصی نگفتما‌.انگار ک برنامه رو اون میده برگشت گفت برنامه نمیخوای چرا دیه زر میزنی😐
اشکال نداره بیخیال خودتو واسه این چیزا عصبانی نکن
نوزاد ۱۰ماهه هم داره بگم از اقدام کفری شده😂
ایشالا همیشه دلت شاد باشه عزیزم
اینم. بخشی از روزمرگی من 
کیک زرافه ای😋😋
اینم. بخشی از روزمرگی من کیک زرافه ای😋😋
افرین چه خوشگل. نوش جونتون
مرسی عزیزم
عزیزم شما گلستانی بودی؟
نمیری هانیه
مردم از خنده عجب رمانی شد😂😂😂😂😂

سوالات مشابه