Ooma
پرسش (1399/10/11):

خانوما دلم خیلی پره میشه بیایید راهنماییم کنید😔😔

سلام خانوما نزدیک سه سالو خورده ای میشه ازدواج کردم با پسر داییم تو یه خونه ی دوطبقه زندگی میکنیم ن اینکه جداباشم من تو یه اتاقم بالا هستم الان ۶ماهه که بچم به دنیا اومده واسه خودمون خونه ساختیم که تازه تموم شده حالا هرکاری میکنم شوهرم نمیاد بریم سر خونه زندگیمون میگه فعلا نمیتونم پدرو مادرمو تنها بزارم منم دیگه نمیکشم بخدا افسردگی گرفتم پدرومادرشم تنها نیستنا دوتا دختر دوتا پسر دارن توخونه کسی شرایطش مثل من بوده تروخدا بگید چجوری راضیش کنم که بریم 😔😔😔😔

سلام
یعنی چی سوسول بازیا چیه
زن گرفت مستقل باشه نمیتونم ننه بابام تنها بزارم چیه
دیگه جز وظیفه همسریش مسئولیت پدربودنم گردنشه مگه مامان باباش بچن نمیتونه تنهاشوون بزاره
این مردام واقعا یوقتا خیلی کسشر میگن
پدر شوهرم یکم مریضه بخاطر اون میگه ولی من دیگه اعصابم نمیکشه بخدا زندگی با خواهر شوهر مادر شوهر زهرماره
خب اگه نمیخاست پدرو مادرشو تنها بذاره براچی خونه ساخته؟؟؟؟ شاید داره لج میکنع
مگ طبقه بالا نیستی؟ دخالت میکنن؟
طبقه ی بالا هستم ولی تو یه اتاق ن اینکه جدا باشم
منم همینو بهش میگم میگه میدم اجاره فعلا
عزیزم اگ دخالت نمیکنن ی مدت تحمل کن ب شوهرت بگو ی مدت بخاطر تو تحمل میکنم شاید اینجوری دلش نرم بشه
اعصابم داغونه واقعا دیگه بریدم حوصله ی هیچیو ندارم
عزیزم بزار خودت جلو خانوادش بگو که بریم سر خونمون
اهان خیلی سخته اینجوری
من طبقه بالای مادرشوهرم هستم اما اصن کاری ب کار هم نداریم
همون جور که ما رو خانوادمون حساسیم شوهرامون هم حساسن
خدا شاهده الان دیگه ز تحمل گذشته
از اول هم قصدش همین بود؟ شاید خانوادش نشستن زیر پاش نمیذارن بره
من پایینم😁
هر چی حساس تر رفتار کنی مردا فک میکنن لج داری میکنی
یعنی چی چهار تا بچه دیگه توخونه دارن تنها گذاشتن دیگه چ صیغه ایه
شوهرت هم الان پدر شد و قدر پدرشو الان بیشتر میدونه بخاطر همین یکم دل نازکه سعی کن کم کم راضیش کنی ک ازشون جدا بشید
نمیدونم واقعا چیکار کنم یه خواهر شوهر دارم طوفانننننننننن
سلام عزیزم من درکت میکنم
منم چندسال همین بساط رو داشتم
منم میگم خب چهارتا بچه داره دیگه به ما احتیاجی نیست بعدشم خونمون نزدیکه هرروز میایم سر میزنیم
اوه 😱باز من پدرشوهرم تنهاس اول ک اومدیم خاهرشوهرم عقد بود داستانا داشتیم کثافت در مزد باز نمی‌کرد دستم بند بود میگفت خونه مفت نشستن درم باز نمیکنن😏
فقط با حرف زدن رامش کن
بله درسته با بحث همه چی بدتر میشه
شوهرت بهونه میاره
رستا راستی تو گروه ای وی افی ها جوابتو دادن خوندی؟
بخدا هر راهی بگید رفتم امتحان کردم ولی میگه ن
خیلی نذرکردم ختم کامل قران رو هدیه به آقا ابوالفضل ونمتز امام جواد رو بخون ان شالله راضی میشه برید
ی مدت بیخیال شو انقد حساسیت نشون دادی ک سرلج افتاده
نماز
ینی حل میشه اونجوری
نه تازه اومدم اوما
الان میرم میخونم گلم
شاید شوهرت به اجاره خونه میاز دتده بهونه میاره
با یکی از برادر شوهرام خیلی راهتم رفته خارج باهاش حرف زدم گفتم به پدرشوهرم بگه اونم بهش گفته بود پدرشوهرم گفته بود منکه حرفی ندارم برن سر خونه زندگیشون
ن اخه اصلا به اجاره ی خونه احتیاج نداریم خودشم خونه سه طبقه ست میگم دوتاشو بده اجاره یکیشو خودمون بریم لج میکنه 😔😔😔
عجب
با چوب بزن تو سرش عقلش بیاد سرجاش
چند بار خواستم اینکارو بکنم بخاطر بچم دلم نیومد😂
ول کن بابا بزن راحت شی من شوهرم از این اداها میاد چوپ میکنم تو ک...
باباش خیلی مریضه؟؟
واقعا بنظر شمام غیر منطقی نیست وقتی خودم خونه دارم چرا باید با دخترم تو یه اتاق باشم 😔😔
ن بابا مغازه داره خودش میره کار میکنه فقط یکم کسالت داره اونم ماله الان نیست ماله خیلی وقت پیشه که قرص میخوره خوب میشه
والا الانم داریم خونه میسازیم اونروز پدرشوهرم گفت دو طبقه کنیم حالا کمک نمیکنن میخوان مارو بندازن تو خرج منم جلو شوهرمم نگفتا بمن تنهایی گفت من اوار شدم رو سر شوهرم که من خونه دو طبقه نمیرم مسخره که نیسم اصلا نمیشه دعوا کنین😂
میگه بابام اینا به دخترمون عادت کردن الان چجوری بریم
بگو خفه شو زر نزن😐
وای نگو شوهر منم گفت ماله خودمونو میفروشیم با بابام دوطبقه میگیریم مستقل گفتم عمرا من دارم از اینا فرار میکنم بعد بیام بشم همسایشون
واقعا بعضی وقتا میخام خفش کنم
دوسندارم با ناراحتی حل بشه میخام با یه دل خوش برم اونم صدقه سریه شوهرم میدونم اخرشم با کلی برنامه میریم
من ریختم سرش گفتم بابات چرا اینجوری گفت اصلا من شاید بخوام سر لخت برم راهرو شاید میخوام یکی بیاد خونمون اونا نفهمن یه پی بگیرم اونا نبینن مگه مسخره ام
چمدونتو ببند به همراه بچت به منزل نو کوچ بفرما..بگو هروقت دلت برا ما تنگ شد بیا خونه..
کی حوصله داره دو ساعت منطقی بشینی حرف بزنی بعد آخرشم بی فایده باشه..در عمل انجام شده قرارش بده
بخدا منم میخام همین کارو بکنم دیگه واسم راهی نزاشته میخام خودم برم با پدر شوهرم حرف بزنم اگه از اونام ابی گرم نشد خودم دست به کار میشم
حالم اصلا خوب نیست 😔
اره بابا...با ی بچه اونم با پنج شش نفر دیگه زندگی کردن سخته...در واقع الان با هم توی ی خونه این...هیچیت دست خودت نیس نه راحتی نه آرامشی..
دلم میخاد برم خونه ی خودم دلم میخام ساله نورو تو خونه ی خودم باشم بنظرتون خواسته ی زیادیه 😔
نه...کاملا منطقیه..
دقیقا خداشاهده اختیار هیچیرو ندارم مادر شوهر نگو بلا بگو انگار اومدم خونشو بگیرم یجوری چسبیده به خونش
من فقط میخوام برم خونه خودم یه دل سیر بدو ام تو خونه یا از ته دل سرشوهرم هوار بکشم😂ازبس سه سال مراعات همسایه پایینی رو کردم خونه بابامم که میرم هی میگم یواش صدا نره پایین😂
اره واقعا درکت میکنم جهنمه بخدا اصلا نمیدونم روزا چجوری میگذره اگه دخترمم نبود الان دیگه مرده بودم بخدا
😅😅😅😅...امان از مادرشوهر...بگو من از خدامه برم سر خونه زندگی خودم...ببین از طریق مادرشوهر وارد عمل شو..بگو من اینجا نمیتونم اذیتتون میکنم عذاب وجدان دارم..میخوام برم خونه خودم..
من چپیدم تو اتاق خواب 😂
اصلا اونا نمیگن چرا نمیرین خونه خودتون
بابا اونا از خداشونه ما بریم بخدا من مطمعنم ولی نمیدونه شوهرم چرا نمیبینه
پس بحث بنداز..با پدرشوهرت حرف بزن بگو من خونه خودم راحت ترم اینجا دوتا پسر دیگم هست معذبم همش با شال و کلاه توی خونه را برم..
اره میخام با پدرشوهرم حرف بزنم ولی نمیدونم چجوری شرو کنم چون هیچوقت زیاد باهاش راحت نبودم با اینکه داییمه ولی بازم همیشه ازش خجالت میکشیدم
دقیقا منم همش تو اتاقم دختر بیچارم دیونه شد ازبس تو اتاق بمونه
بگو تنها نیستن چن تا پیششون هست اه
میگم جدی چه فکری پیش خودش میکنه اینجوری میگه
کسی که با یه بچه هنوز نمیتونه از پدر و مادرش دل بکنه نباید زن میگرفت
اره واقعا بهش میگم اگه انقد وابستشون بودی میگفتی میموندم خونه مامانم عمرا ازدواج میکردم
اینطور بگو که..دایی جان ما مدتیه که پیش شما زندگی میکنیم میدونم باعث زحمت شدیم..به هر حال هر کسی ی حریمی داره..حقیقتش من دوس دارم رفع زحمت کنم..تا هم شما راحت باشین..هم خودم بهتر میتونم به بچم برسم..
عزیزم با حرف قانعش کن مگه اینجوری هم میشه آخه ؟
خوب تونستی تا الان طاقت بیاری من که عمرا قبول کنم با خانواده شوهر زندگی کنم
نه اول با شوهرش هماهنگ کنه که بعدا شوهرش شر درست نکنه
خداشاهده من دختر که بودم انقد شوخ بودم سرحال بودم همش میرقصیدم از وقتی اومدم انگار اومدم تو قفس شوهرم از همه لحاظ عالیه هیچی واسم کم نزاشته فقط از این لحاظ باهام راه نمیاد که نمیاد
آخه باید پدر شوهرش با شوهرش حرف بزنه..چون خودش نتونسته شوهرشو قانع کنه
اره دقیقا منم از این میترسم که بفهمه باباباش حرف زدم زیاد لج کنه
ولی خب چیکار کنم ناراحتم شد بهش میگم خودت دیگه واسم راهی نزاشتی
راضیش کن مثلا بگو بچه اذیت میکنه و سر و صدا مبکنه شاید خوششون نیاد شاید اذیت بشن بعدم من میخوام باهات راحت باشم لباسای راحت بپوشم این همه وقتم بخاطر تو اینجا موندم و با شرایط ساختم الان دلم میخواد خونه خودم باشم اینجا خونه پدرته خونه من و تو و بچمون نیس
نه خو با داییت حرف بزن بگو شوهرت راضی نیس..تو قانعش کن..وقتی اونام راضین شما برین سر خونه زندگیتون پس ی راهی پیدا میکنه برا قانع کردن شوهرت..به هر حال پسرشه
نه شاید پدرشوهرش از اون دسته آدما نباشه که برخورد منطقی داشته باشه شاید بگه حتما یه چیزی بوده که پسرم مخالفت کرده و کلا بدتر بشه
واقعا عجیبه ها..شوهرت بایددرک کنه با ی بچع چجور سر بار خونوادش میشه..
تو قراره با شوهرت از این خونه بری پس تا شوهرت رو راصی نکنی هیچ کاری درست نمیشه
نمیدونم..چی بگم
میگم چجوری کاراتو میکنی چجور حموم میری چجور به بچه رسیدگی میکنی؟
حالا اینا به کنار چجور با دخترا و مادرشوهره سر میکنی؟
بالا همه چی هست آشپزخونه نیست ولی دخترمم اصلا نمیزارم به عهده ی اونا خودم همه کاراشو میکنم بالا آبم بعضی وقتا هست بعضی وقتا نیست خلاصه نمیکشم اصلا
ن پدرشوهرم خیلی خوبه اتفاقا از همه ی بچه هاش منطقی تره بنظرم بخاطر همون میخام فقط با خودش حرف بزنم
وای نگو هر روز یه سال از عمرم میره تا باهاشون میگذرونم
کاش حداقل کمکت میکردن تا بشه ی بهونه برا رفتن..
خب خداروشکر..پس بشین منطقی و قشنگ با داییت حرف بزن..بگو که دوس داری سر خونه زندگی خودت باشی..راحت نیستی..صادقانه حرفاتو بزن..مطمئن باش حلش میکنه..
از کجا معلوم زن داییت تا حالا نگفته باشه به داییت که کاش برن خونه خودشون..بعد خجالت میکشن بهتون بگن و منتظر ی اشاره از شما باشن..پس حتما حرف بزن
اره همین کارو میکنم ممنونم عزیزم بابت کمکات راهنماییات واقعا ممنونم ازتون
واااای شاشیدم😂👌
من نمیدونم چرا این پسرا تا ازدواج میکنن یهو یادشون میوفته که باید همه ی وظایف فرزندی رو یه تنه انجام بدن .
حالا تا قبل از ازدواج یه نون نمیرفتن از سر کوچه بخرنا

سوالات مشابه