Ooma
پرسش (1399/08/11):

بچه مو از دست دادم

سلام من دخترمو آخر ۲۸هفتگی از دست دادم دو روزه خیلی حالم بده هر چی گریه میکنم غصه ی دلم تموم نمیشه، دخترمو دیدم ولی بغلش نکردم و خیلی ناراحتم، دخترم خیلی خوشگل و معصوم بود. دارم دیوونه میشم، چیکار کنم 😭😭😭😭😭😭

وای خدا چقد سخت فقط خدا حکمتشو میدونه ان شاءالله خودش ارومت کنه
عزیزدلم امیدت به خدا باشه انشالله ب زودی یه طفل مثل همون قبلی ولی سالم و سلامت خدا میده بهت
خدابهت ارامش بده
خیلی سخته😔😔😔
چه ربطی داره
انشالله که حاش خیلی زود سبز بشه خدا یه نینی صحیح و سالم بهت بده
اولش فقط گفتن یه صدای اضافه داره و مشکلی نیست خدا برای دکتر آقایی و گرگری نخواد فقط خدا جوابشونو بده تا چند ماه منو پاس میدادن و جواب درستی بهم نمیدادن
هیچکس به اندازه ی من برای بچه ش قرآن نخوند نزر نکرده خیلی التماس خدا و اماما کردم بچه م صحیح و سالم بیاد ولی... واقعا دین و ایمانی برام نمونده
😭😭😭😭😭😭فقط میخوام ببینم من چه گناهی به درگاه خدا کردم که اینطوری باید پس بدم😭😭😭😭
سلام عزیزدلم،دقیقامیدونم داری چه دردی میکشی من توسی وهفت هفته بچمواز دست دادم فکر کن!درست زمانی که بایدواسه زایمانم آماده میشدم
شیشم آبان قراربود بدنیا بیاد
بچه من که بدون دلیل رفت کاملا سالم بود،
امیدوارم خدا به دلت صبر بده زمان بگذره پذیرفتنش برات راحتترمیشه
کارخوبی کردی بغلش نکردی من بغلش کردم خیلی دلم براش تنگ میشه،دکترم گفت نه ببینش نه بغلش کن امامن گوش نکردم الان میگم کاش نمیدیدمش
عزیزم😔چقد سخت
خییییلی فقط گفتنش راحته
توهیچ گناهی نکردی منم گناه نکردم ایناهمش خاست خداست باورکن من این بچه روباقران توشکمم بزرگ کردم هرروز براش قرآن میذاشتم خودمم بلندبراش میخوندم نمازشب خوندم ذکرگفتم اما آخرش بچم مرد
بجان خودم همین گفتنش هم راحت نیست فقط خودش براتون بهترین هارو بخاد دلم یجوری درد گرفته ازبس غصه اتون خوردم
توکار خدا چرا نیار،میدونم برات سخته اما اولشه من روزای اول کلا ارتباطمو باخدا قطع کرده بودم هرچی اطرافیان بهم میگفتن قران بخون نمیتونستم
ممنونم عزیزم از خدابرامون صبر بخواه
اونایی که جوان هاشون از دست میدن یا هر عزیزی که از دست میدی دلیلش گناه ادم که نیست یا اونایی که بچه اشون مشکلی دارن بعضیا میگن گناه پدر مادر بچه رو ناقص میکنه که کاملا اشتباهه خواست خدا هست همش خدا سر عزیز ادم امتحان نکنه
اره عزیزم منم قبول کردم که این امتحان خداست باید سربلندبیرون بیام من اصلا ناشکری نکردم درسته گریه کردم ولی کفرنگفتم
ای خدا فدات شم
خدا صبر بده بهتون 😔
خیلی سخته منم بچه ام رو یک ابان توی ۲۶ هفته از دست دادم، پسر خوشگلم پر کشید و تنهام گذاشت هنوز باورم نمیشه رفته بعضی اوقات لگد هاشو حس میکنم جاش درد میکنه، منو سزارین کردن،همه چیزم خوب بود استراحت مطلق بودم و سرکلاز کردم توی ۲۰ هفته خیالم راحت بود اما یک دفعه ساعت ۱ شب لک دیدم لک صورتی و بعدش خونریزی شدید و تشخیص دکترها گفتن دکولمان ۴۰ درصد باعث زایمان زودرسم شد، بچه ام فقط یک ساعت زنده بود و بعدش پرکشید. دلم براش تنگ شده خدایا خودت صبر بده
خداجان راضیم به رضایت
هر وقت یادم میاد گریه میکنم
دلم براش تنگ شده. برای پسرم تازه همون روز لباس خریدم ولی فرداش بچه ام رفت و تنهام گذاشت
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
دلم خیلی گرفت
خدا بهتون صبر بده
ان شاالله شیرینی این صبر و دل شکستن چیز خوبی باشه که این روزای سخت رو فراموش کنید
الهی بمیرم سخته واقعا میدونم خدا خودش صبرت بده. ناشکری نکن شاید قسمتش این بوده انشاالله زود زود جاش سبز میشه دردات فراموش میشه. یکی از آشناهای شوهرم بچه 5ماه اش رو از دست داد 6 ماه نشد خبر بارداری‌ش اومد الان یه پسر داره
یلدا جون عزیزم، من خیلی خوب شرایطت رو درک میکنم
منم توی هفته 25 دو قلوهای نازنینم رو از دست دادم
جز صبر هیچ کاری از دست هیچ کس بر نمیاد
میدونم خیلی سخته، هیچ وقت هم فراموش نمیشه ولی این تقدیری هست که از دست من و شما خارجه
بمیرم واسه دل تنگت ولی همه چیز درست میشه، خودت و دلت رو بسپار به خدا که خودش ان شاءالله آرومت کنه
وای از این تکونایی که هیچی پشتش نیست😢😢
سلام عزیزم خیلی ها اینجا این شرایط رو داشتن منم تو ۲۲ هفته بچم رفت دختر منم خیلی خوشگل بود اما خدا نخواست بمونه
من الان باید زایمان میکردم دارم دق میکنم
چه خاطرات تلخی برام زنده شد
یلدا جون فقط پیشنهاد میکنم حتما تا اونجایی که میتونی خودت رو تخلیه کن
ولی به خودت بیا
نذار تو افسردگی بمونی
مادری همینه، هر گلی بوی خودش رو داره
خدا خودش به دلت آرامش بده
هرکی یطوری غصه داره
منم دلم خونه خون
چون سه سال پیش بایدحامله میشدم ‌
ولی نشد هیچ تازه سر ازبیمارستان هم درآوردم بعلت کنسر تیرویید والان همش بیمارم 😔😔😔 هرشب آرزوی مرگ میکنم
ایکاش میشد بمیرم ولی انقد زجر نکشم
خدایا مصلحتتتو شکر
خدا شفا بده انشالله
خعلی سخته منکه گریم گرفت حالم بد شد😢😭
خدا بهت صبر بده عزیزدلم میدونم خیلی خیلی سخته ولی خواست خدا بوده .خدا خودش بهت صبر و ارامش بده منم توی 18 هفتگی پسرم رفت از پیشم یه حالی داشتم و دارم که هیچ کس درک نمیکنه الان باید یک ماهش میبود ولی الان پیش خداست با دیدن تایپیکت همه اون خاطرات اومد دوباره جلوچشمم وکلی گریه کردم انشاالله خدا برای هیچ کس نخواد . گذشت زمان اروم ترت میکنه .توی خودت نریز تومقصر نیستی از ته دل برات بهترین ها و ارامش رو از خدا میخوم
میخوام
تازه بخدا من حال شوهرمم خیلی داغون بود نمیتونستم جلوش یه ذره اشک بریزم یا حرفشو بزنم اشکاش میریخت شوهرم تو بغل خودم کلی زار میزد ولی من فقط خودمو محکم میگرفتم که اون اذیت نکنم فقط یواشکی گریه میکردم جوری که احساس میکرد من ادم بی احساسیم همش بغض شد تو وجودم تو این کار رو نکن گریه کن و صحبت کن البته خودتم اذیت نکن ولی گریه ادم و اروم تر میکنه .
الهی بگردم گریه کن تو خودت نریز خدا ب زودی بهت ی سالم میده خیلی سخته .
عزیزم اینجوری فکر نکن حق میدم بهت خودم همین جوری بود فقط میگفت خدایا حکمتتو نشون بده تا دلم آروم بشه انشااله خدا بهترینا برات رقم بزنه 🙏🙏🙏🙏
قربون دلت بشم منم کشیدم خواهر تو 27هفته ایست قلبی کرد اصلا باور نمی‌کردم تا اینکه به دنیا اومد 12ساعت فقط داد زدم دردم زیاد بود طبیعی به دنیا اومد ولی بی فایده دلم خیلی تنگ شده برای دیدن خیلی دلم بی‌قراره نزاشتن بببینمش فقط جتسیتشو نشون دادن بردن از اونجا هم اومدیم خونه بابام امور مغزی داشت عمل کرده بودن دکترا گفته بودن باید استرس نداشته باشه با چشمای گریون اومدم خونه دیدم داره گریه میکنه چشمامو پاک کردم گفت آه بابا ولش. بچه هست دیگه جاش پر میشه من اصلا ناراحت نیستم خوب شد سقط شد ولی تو دلم قوقا بود شب وقتی همه می‌خوابید پا میشدم گریه میکردم که نکنه بابا بشنوه وقتی که شیرم اومد خیلی درد داشتم شوهرم رفت دارو بگیره ولی ندادن شیر دوش گرفته بود تا صبح شیرمو دوشیدم ناراحت بودم خیلیییی ولی نمی‌تونستم بغضمو بشکنم بخاطر بابام تو اخرای لحظش گفت می‌دونم دخترم فقط تا تونستی جلو من گریه نکردی ولی من از چشمات می‌فهمیدم چطور دلت خونه روز 21مرداد 98بچمو از دست دادن 21مرداد 99بابامو فقط تو این وقت میگفتم کاش بیشتر مراقب خودم بودم بابام زیاد غصه منو نمی‌خورد اصلا فکر کن تو سالگرد سقط بچم بابام فوت کرد تو یه روز خدا نمی‌دونم حکمتش چی بود ولی دلم برا 21مرداد پر می‌کشه اون روزو فقط میرم یه جا قایم شم میترستم خدا جون خودمم بگیره ببین تو چه شرایط بدی بودم ولی خدا نخواست که تو اون شرایط بابام بچمو بده شاید به بچه بی‌توجهی میکردم خدا خودش یه حکمتایی هست قربون خدا برم تو شری کار خیری هست تا میتونی صبور باش گلم بخاطر مامان و بابات و شوهرت اونا الان فقط چشمشون به تو هست ببینن اگه زیاد گریه بکنی اونا هم ناراحت میشن بخاطر اونا قوی بشن خیلیییییی سخته می‌دونم ولی خدا یه حرکتی داشت اگه به دنیا میومد 40روز بعد میمرد اون وقت چی خدادو شکر کن خدا خودش می‌دونه داره چیکار میکنه
ببخشین زیاد شد ولی دلم خیلی پر شده بود داشتم میترکیدم
عزیزم خدا صبرت بده
😭😭😭😭 اصلا نمیتونم خودمو ببخشم
هر چی گریه میکنم داغ دلم سبک نمیشه
منم بزور طبیعی زایمان کردم خیلی سخت بود خیلی درد کشیدم ولی آخرش دست خالی اومدم خونه 😭😭😭😭😭😭
من سزارین شدم با درد زباد الان هم درد دارم، دلم گرفته، اگر میموند الان امروز میرفت تو هفت ماهگی سزارین شدم و بدون بچه برگشتم. داغونه داغونم
عزیزم این اتفاق واسه خواهر منم افتاد با این تفاوت ک بچش دو روزم زنده بود بعد رفت
هممون داغون شدیم خیییییلی روزاس سختی بود اما خداروشکر خواهر من بچشو ندید اما شوهرش ک دیده بود افسردگی گرفت تا چند ماه قرص اعصاب میخورد
میخوام بگم ک خواهر منم قران میخوند ذکر میگفت نماز میخوند ادمی ک دل نمیشکنه بد واسه کسی نمیخواد اما ....
با خواست خدا نمیشه جنگید عزیزم فقط ازش بخواه ک بهت صبر بده ک بتونی تحمل کنی
ارامش بده ک بتونی فراموش کنی
توکل بده ک بتونی جاشو سبز کنی
انشالله سال دیگه این موقع ی نی نی ناز تو دامنت باشه
خدابهت صبربده😭
😭😭😭😭😭😭
ناراحت نباش عزیزم
عزیزم مگه کاری از دستت براش بر میومد که نکردی؟
چرا خودتو مقصر میدونی؟
احساس میکنم من نتونستم محیط درستی براش درست کنم که اینطوری شد من ویار وحشتناکی داشتم
بازم ویار دست تو نیست
عزیز دلم تو واقعا مفصر این ماجرا نیستی
😭😭😭😭 فقط دلم میخواد بیاد و بغلش کنم بگم مامانی منو ببخش
یلدا جان نکن اینجوری با خودت
تو مادر خوبی بودی
شش ماه سختی کشیدی
شش ماه چیزایی رو که دوست داشتی و مضر بودن استفاده نکردی
شش ماه چیزایی رو که دوست نداشتی به خاطر سلامت بچه ات خوردی
مطمئن باش که تو مقصر نیستی
حتما برو سر مزارش
من رفتم و دلم بعد از اون خیلی آروم گرفت
تحویلش ندادن به من خودشون بردنش😭😭😭😭
به پرنده ها دونه بده
دلت آروم میگیره
عزیزم منم اونجوری بودم درست میشه الان احساس گناه میکنی
بهتری یلدا جون؟
آروم تر شدی؟
سلام جلوی مادرم خودمو آروم نشون میدم ولی نه دیشب با همسرم دوتایی کلی گریه کردیم
خیلی حس بدیه
حتما امتحان میکنم مرسی
عزیزم خیلی سخته درک میکنم اما یواش یواش آروم میشید
جلوی خودتو نگیر بذار انرژی منفی و غمت تخلیه بشه
بعد که میبینی آروم میان سراغشون خیلی آرامش میگیری
عین ما منم بخاطر بابام سکوت کردم ولی همیشه که به لحظه تنها میموندیم گریه میکردیم حتی اون روز دختر و روزی که قرار بود به دنیا بیاد دیگه آنقدر اون روزا ناراحت بودیم هیچ کس حتی زنگ هم نمیرد چون میدونستن دوتانم حالمون بده خیلییی سخته اصلا نمیشه حسشو بیان کنیم الان که یک سال و نیم میگذره میگم هیچ من باردار نبودم یادم نرفته ولی آدم عادت می‌کنه برایش تو سعی کن اقدامت رو بکنی من شوهرم خیلی ضعیفه مارو نوشتن برا میکرو یا آی وی اف ولی هنوز میترسم هم از کرونا هم از خودم کرونا جوری کرده که آدم نمیتونه ارزوهاشو برآورده کنه خیلی از عروس ها بدون هیچ مراسمی رفتن سر خونه زندگیشون ولی من چون دیگه یه بار باردار میشم می‌خوام کلی از آرزو هامو برآورده کنم کلی برا اون یکی بچم آرزو داشتم جشن میگیرم دندونی میگیرم ولی نشد خدا نخواست همه آرزو هاش تو دلم موند می‌خوام اینو با کلی تشریفات بیارمش اگه کرونا باشه آدم چطور بتونه جشن اینا بگیره
خوب شد تحویلش ندادن گلم می‌دونی من چی کشیدم تو یه قوطی دادن دستمون آوردیم نذاشتن ببینمش ولی شوهرم و دایم برده بود قبرستون دانش کرده بود اون روز مامانم روز دختر خرید آورد اصلا یادم نبود روز دختره یهو دلم ریخت شوهرم گفت من میدونستم گفتم از کجا می‌دونستی گفت که سر مزارش گل برده بودم منو تا حالا نبرده سر قبرش
،😭😭😭😭😭😭😭😭😭👎😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
یلدا جان عزیزم، دیگه وقتشه که آروم بگیری
آره هر چه زودتر از یادت ببری خوبه من الان یکم بهترم ها چون کلا از یادم برده کلا نه یادمه ولی باید خودتو جمع جور کنی بچه بعدی انشالله
انشالله به زودی خبرشو میدی که بارداری
ولی از الان اقدام کن به حرف دکترا گوش نده زود اقدام کن
دکتر من گفت هیچ مشکلی نداره اقدام کن ولی من باردار نشدم بخاطر شوهرم خیلی ضعیفه
عزیزم قشنگ میفهمم چی میگی یدفعه تمام آرزوهاتو شادی هات نابود میشه
دارم تلاشمو میکنم
هنوز چکاب ۱٠ روز و نرفتم پیش دکترم برم ببینم چی میگه
یکم از لحاظ روحی اوکی شیم اقدام میکنم
انشاالله با دعای شما دوستان
مرسی از اینکه این مدت کنار من هستین و دلداریم میدین
گلم ما هم کشیدیم می‌دونم الان هم چی می‌کشی شما ها تو بدترین لحظه هامون کنارمون هستیم مثل خواهر ما هم مثل خواهر پیشتیم قوی باش این همه خواهر داری پشتت
مرسی🌹🌹🌹🌹🌹
سلام یلدا جان، بهتری عزیزم؟
آره یلدا چطوری خبری نیس ازت
سلام نمیدونم بگم خوبم یا نه انگار رو هوام
لحظات زایمانم و دردایی که کشیدم
صورت دخترم
اصلا از جلو چشمم نمیره
من همین الان هم همین طوری هستم
ولی سعی کن دیگه بهتر باشی
قراره بازم برامون نی نی خوشگل بیاری
یکم اوضاع کرونا بهتر شه میرم پیش مشاور
خوب کاری میکنی
میدونی احساس گناهی که آدم داره از همه بدتره و حرفای دیگران
برای چی احساس گناه داری؟
فدای تو مرسی که به یادم بودین
حرف مردم رو هم بذار در کوزه، مردم فقط دهنشون بازه که حرف مفت بزنن
نمیدونم احساس میکنم مقصر اینکه دخترم نموند من بودم
و داغتو بیشتر کنن
چرا اینجوری فکرمیکنی
هیچ کدوم از ما مقصر نیستیم، خواست خدا این بوده
کاری از دستت بر میومد که براش نکردی؟
راست میگه زهره جون
چون من ویار وحشتناکی داشتم هر روز باید سرم میزدم اصلادیگه رگ نداشتم فقط دو هفته بود با قرص بهتر شده بودم
همه میگن چون خیلی بالا میاوردی اینطوری شده
نه همه کار کردم
افسوس میخورم که کاش یه لحظه بغلش میکردم
یعنی فشار بود روت
دوران خیلی سختی بود و بی نتیجه
میگن چون تو خیلی بالا آوردی بچه ت ضعیف مونده و نمونده ولی من میخوردم حتی اگه بالاشم میاوردم میخوردم
منم این دردو داشتم
فقط ازش برام یه لباس مونده که بغلش کنم😔
الانم دارم داغون میشم بچه ام ۲ گیلو هست میخان درش بیارن
چرا؟؟
ایشالا ی دونه دیگ میاری ب اون فکرکن
میگن بچه روشت نکرده
نگران نباش هم وزنش مناسبه هم هفته ت میزارنش تو دستگاه
دارم داغون میشم خدایی خیلی سخته
فعلا که تا 7-8ماه اجازه بارداری ندارم
منم ار این دارم میمیرم نمیخام بزار دستگاه
چرا
اشکالی نداره بره تو دستگاه
چون بارداری سختی داشتم دکترم گفت بزا یکم بدنت خودشو بازسازی کنه
همه غلط میکنن
اره خوب کاری میکنی
پس هر کس حرف زد بزن تو دهنش
بگو مگه دست من بود که ویار داشته باشم یا نه
مگه من میخواستم که بچه ام از دستم بره؟
دلم خون ه
ب منم گفتن بعد ۷ ماه باردار بشی
😐مگ فقط تو تودنیا بالا میاوردی
دستتو مشت کن بزن تودهنشون
آی زهره جون مردم فقط از سوزندن دل دیگران لذت میبرن
بهتر که نکردی
من دخترمو ندیدم ولی همش میگم کاش پسرمو هم ندیده بودم
اگر ندیده بودمش دل کندن هم ازش برام آسون تر بود
پودر سنجد بریز تو شیر و بخور بچه وزن میگیره
به قرآن میخواستن از پام رگ بگیرن
وقتی بالا میاوردم فقط شکممو میگرفتم تو بغلمو ازش معذرت میخواستم
از کجا بگیرم
😔😔😔😔😔
یکی از دوستای من با وزن دو کیلو و دویست زایمان کرد بچه هم اصلا تو دستگاه نرفت
دکتر به من گفت سه ماه
همسرمم که کلا تو این دنیا نیست
تورو خدا راست میگی دارم میگیرم بقران
دقیقا
خوش به حالت
دکتر گفته ۱ ماه روشت نکرده
خب خواهده‌من همینطور بود تا اخره ۷ماه اخرشم زنبور عسل نیشش زد خوب شد
چ ربطی ب توداره اخه
تو هم این اجازه رو بهشون نده
به منم خیلی حرف زدن ولی محکم جلوی همشون وایسادم
عطاری ها دارن
😐اولا رشد
بعدشم دستگاه نمیره
بچه دوست من ۳۶هقته بدنیا اومد ۲کیلو فیکس🤣الان خرس شده
۶ماهگیش دیدمش رون پاش با من یکی بود🤣🤣🤣
فقط خودتون میتونید به خودتون کمک کنید
به خدا
الان بچه چهار ماهشه
بعضی وقتا سکوت بهتره جواب پدرشوهرمو دادم مودبانه گفتم بابا دکتر گفته تو هیچیم نخوری اون از استخونت میکشه میخوره چنان دادی سرم زد که ترجیح دادم سکوت کنم
بقران ی جوری دکترم بهم گفت۱ ماه روشت نکرده ک دارم میمیرم
ب اون چ مرتیکه ی الاغ
شوهرت حرفش چیه
ب من میگه ی روز درمیون برم نوار قلب
🤦🏼‍♀️
دوس نداره رشد کنه ب بقیه چ😐سز شو درش بیارن نگران نباش
من که خونه مامانمم اونم خونه خودمون اصلا هیچی که هیچی بهشم گفتم فقط تو میتونی منو خوب مکنی ولی...
جای دیگم رفتی سوتنو؟
اینا رو اول بسپار به خدا بعدم به شوهرت تا جوابشون رو بده
اون میگه ولشون کن
پس ولشون کن
شوهر من عمراااا جواب نمیده
والا بیشعورن چقد
اگ ب ماها بود بالا نیاوردن یا بالا اوردن
خب همه سلامتیو انتخاب میکردن ک بچشون جون بگیره
ملت گاوت
اره میکن ۱ ماه روشت نکرده ۷۰۰ گرم کم داره
رشد😐
روشت چیهههههه
خب کم داشته باشه مگ همه ی وزنن؟
میگن وزنش اندازه ۳۲ هفته هست
ولی شوهر من یه تنه همه رو پر پر کرد
من به طرز وحشتناکی بالا میاوردم آب دهنمم بالا میاوردم یه جوری پدرشوهرمو جاری م برخورد میکردن که انگار من از این وضعیت خوشم میاد
ای خاهر من دارم میمیرم بقران
دمش گرم
شوهر من کلا تلویزیون و دو دستی بغل کرده
عزیزم از هر کسی اندازه شعورش انتظار داشته باش
خب میرقتی پیششون😐
برگرد خونه خودتون هر چه قدر که سخت باید این دوران رو بگذرونی
اره استرس بگیر
استرس مفیده برای بچه😏
اتفاقا چند روز خونه شون بودم خیلی با حرفاشون اذیت شدم جمع کردم رفتم خونه ی خودم
من جات بودم میگفتم شما چشمم زدین🤣
حالا تو ویار داشتی همش بالا میاوردی من چی بگم که توی شش ماه بارداریم حتی یک بار هم اوق نزدم
ولی بازم بچه هام رو از دست دادم
انشالله نینی صحیح و سالم بدنیا میاری این بار
منم‌دوتا سقط داشتم🤦🏼‍♀️
من شهرستان م الان و راه هارو بستن
لابد مشکل تو این بود چون بالا نمیاوردی🤣🤣
همون
😂😂 پدرشوهرم دهن درستی نداره
مشکل منم از کسخلیم بود🤣🤣🤣
😂😂
میگفتی گُتو بخور بعدم فرار میکردی🤣
قطع ارتباط کن
من بعد از زایمانم با خیلی ها قطع ارتباط کردم
ایشالا اینبار نی نی تو صحیح و سالم بغل میکنی
😂
خوب کردی😑
ان شاءالله
به امید خدا خیلی زود قسمت خودت میشه باز
ای خواهر
یاد بگیر🤣حریف نمیشی فش بده فرار کن
ایشالا
انشالله😍
سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن
صد درصد
😂
🤣🤣🤣انشالله تاپیک بعدی خوش خبر بیای
آفرین عزیزم، همیشه بخند
ولی حامله شدی نرو خونشون
ب حق بیبی رقیه صحیحو سالم بدنیا میاریش
بعدم ی پیغام میدی ک شما چشم زدین اون بچم ازدست رفت ایندفعه نیومدم بچم موند😁
سلام یلدا عزیزم
بهتر شدی فدات شم؟
سلام عزیزم آره بهترم مرسی که به یادمی فقط گاهی اوقات دلم واسش تنگ میشه گریه میکنم
فدات شم عزیزم
کاملا طبیعیه
منم همین طورم، ان شاءالله خیلی زود دامنت سبز میشه
😭😭چه قد بد خدا به دلت آرامش بده عزیزم...نباید میذاشتن ببینیش اینجوری بیشتر عذاب میکشی..ان شالله زود زود جاش سبز میشه
مرسی عزیزم انشاالله شما هم نی نی تو صحیح و سالم بغل کنی💋♥
انشاالله
سلام خوبی گلم حالت چطوره
سلام یلدا جان خوبی عزیزم؟