Ooma
پرسش (1399/08/07):

دلیل توقف رشد فولیکول

سلام عزیزا وقت بخیر
من تو پروسه iui هستم و امروز 14 سیکلمه
دارو هم از 5 تا 9 پریودی شبی دو تا لتروزول خوردم،آمپول hmg هم 7 سیکل 2 تا 8 سیکل 2 تا و 9 سیکل هم یکی زدم
12 سیکلم ک سونو شدم دو تا فولیکول 16 داشتم ک دکتر بهم یه hmg دیگه داد ک گفت همون موقع بزنم و دو تا hcg ک گفت 11 شب بزنم و پس فرداش برم برا iui
امروز ک اومدم برای iui دکتر اینجا بهم گفت ک آمپول hcg رو زود بهت داده و امروز دوباره سونو شدم..فولیکولام دوتاش باز همون 16 بود و هیچ رشدی نکرده تو این دو روز
این چجوری امکان داره؟یعنی بخاطر اون hcg بی موقع اینجوری شده؟؟؟
الان اینجا هم موندن ک برام iui انجام بدن یا نه؟؟؟اسیر شدیم
توروخدا اگه کسی تجربه ای داره بهم بگه

کسی نیست؟؟؟
چه دکتر بدی
ام جیو باز روز ۵جم ۵ تا یک شب درمیون بزن بعد سونو بده فولیکول خوب داشتی دوتا هاچ سی جی روباهم بزتی خمراه با لتروزول از روز سوم دکتره چه بیحوصله بوده
تهرانی
راستی هزینه ای بو ای چنده
آره عزیزم احتمالش هست چون اچ سی جی زدی دیگه رشد نکرده باشه ؛ من دکترم که میرم اول میگه سه پریودی بیا بعد اگه مشکل نبود لتروزول و اچ ام جی میذه و میگه ۱۰ سیکل بیا اگه خوب بود فولی میگه که چه روزی آمپول آزادسازی بزنیم اگه هم زیاد خوب نبود باز بهم اچ ام جی میده و میگه ۱۳ سیکل بیا و ۱۳ سیکل هم میرم فولی خوب باشه میگه همون شب یا فرداش آمپول آزاد سازی بزنم( بستگی به سایر فولیکول داره بالای ۱۸ باشه همون شب میگه آمپول بزن ؛ اگه یکم کمتر باشه میگه فردا شب آمپول بزنم )
عزیزم سونو دوباره دادی چند سیکلت بوده ؟؟؟ ۱۴ سیکل ؟؟ ۱۱ سیکل زدی اچ سی جی چطور آزاد نشد؟
۱۲ سیکل اچ سی جی زدی اشتباه فکر کردم ۱۱ سیکل ؛ از طرفی دکتر آره زود داده امپول رو حداقل باید فردا یا پس فردا میداد ؛
نه عزیزم خودمون بوشهریم ولی برا iui اومدیم اصفهان
ما چون با اسپرم اهدائی باید iui کنیم برای 7 بار تزریق 5500
پس مال منم احتمالا بخاطر همین بوده
آره منم همه این مراحلو رفتم ولی چون 12 سیکلم دکتر خودم نبود رفتم پیش این دکتر برای سونو ک باهام اینجوری کرد
خیر سرش دکتر مرکز ناباروری هم هست
آره با فولیکول 16 نباید میداد
کاش نزده بودم
الانم اینجا بهم میگن ما فردا برات تزریق انجام میدیم ولی احتمال بارداریت پایینه
موندم چیکار کنم بخدا
چرا رفتی اصغهان
سهیل عباسی رحمانی تو بوشهر انجام میدن
رشدش متوقف میشه hcgبزنی چون واسه تخمک کشی دکتر گفت تخمکهات بزرگ شدنhcgبزن تا رشد متوقف بشه
5شبنه شب امپول زدم شبته رفتم واسه تخمک کشی گفت خوبه رشد دیگه نکردن
من شوهرم هیچی اسپرم نداره سلما جان..چون با اسپرم اهدائی باید iui کنیم برا همین اومدیم اصفهان
خدا لعنت کنه این رحمانی رو
من تحت نظر سهیلم ولی چون 12 سیکلم میفتاد دوشنبه و سهیل خودش نبود گفت برم پیش رحمانی سونو بشم
رحمانی هم یه سونوی مسخره کرد و با فولیکول 16 بهم hcg داد و گفت پس فردا برو برا iui
حتی یه گزارش سونو هم بهم نداد..ماما رو منت کردم برام داخل برگه 2 خط با خودکار نوشت
آخه این یعنی همینقدم نمیفهمید؟؟؟اسم خودشم گذاشته دکتر
برسم بوشهر حتمااا میرم مطبش چند تا حرف درشت بهش میزنم..لااقل این یادش بمونه کس دیگه رو اینجوری اسیر نکنه
منم ذخیره تخمدانم خیلی پایینه
یه ماهم برام یه ماهه
واسه منم پانکچر شدم پیش رحمانی روز 5شنبه اندازشون 16بود گفت شنبه بیاواسه تخمک کشی
وووی دلم خالی شد ویدا
کار رحمانی خوب نیست
منم دقیقا همینجور تخمک کشی کردم
نه سلما جان بد ب دلت راه نده عزیزم..ان شاء الله ک مال شما ب نحو احسن پیش میره و نتیجه میگیری
ولی من واقعا از رحمانی انتظار همچین چیزی نداشتم..از این زورم میاد من همون موقع بهش گفتم 16 برا iui کوچیکه الان فقط hmg بزنم hcg رو فردا شب؟گفت نه همینجوری ک میگم بزن 15 سیکل بخای بری iui دیگه دیره تخمکتو از دست میدی
ولی من واس ای وی اف با تخمک 16 انجام.دادم
6تاجنین دارم
واسه ivf فک کنم 15 تا 22 مناسب باشه ولی میگن هرچی بزرگتر باشه بهتره
ولی خب وقتی میگی جنین تشکیل شده پس حتما کیفیتش مناسب بوده
چند تا داشتی ک 6 تا جنین تشکیل شد سلما جان؟
10تاتخمک داشتم
متنها مقدار اسپرم شوهرم خیلی کم بود
یعنی اونقدی نبود ک برا 10 تا تخمک کافی باشه؟؟؟
سهیل ک ب من گفت بزرگ شدن فولیکول دلیل قطعی برا داشتن تخمک نیست..ممکنه اندازشون غالب باشه ولی پوچ باشن
نه خسته وشب کار بود از عسلویه حرکت کردیم ساعت 4 صبح به بوشهر واقعا میدیدم قدرت نداره ولی بنده خدا همراهی کرد
اره به منم گفتن ولی گفتن واسه شما اون قدر نبود ما بدونیم بقیهش جنین میشه یا پوچه
موقع پانکچر کردم بیدارشدم شوهرم خود پیش پیش گفت من نتونستم درست کارمو بکنم خسته بودم قدرت ونا نداشتم منم گفتم توکل به خدا هرچی شد
ویدا اسپرم اهدایی مگه توایران انجام میدن
آخی پس شرایط سختی بود..این خستگی زیاد هم واقعا تاثیر بد داره رو این مسئله آقایون آخه
حالت طبیعی هم همینطوره
آها پس یعنی بقیه تخمکاتو فریز کردن دیگه نه؟؟؟
باز خدا خیرش بده ک باهات همراهی کرد
دیگه بقیش دست خداست..ان شاء الله هرچی ک خیره
والا من تا دلت بخاد مراکز ناباروری تو کل ایران تماس گرفتم..هرجا یه چیز میگفتن
یکی میگفت نه غیرقانونیه کلا..یکی میگفت فعلا نداریم..یکی میگفت باید منتظر بمونین و ...
خلاصه بعد کلی این در و اون در زدن فهمیدیم یه دکتری تو اصفهان انجام میده و اومدیم پیشش
اره
ویدا قبلش حتما بپرس ولی از نظر شرعی فکرکنم درست نیست چون شوهر داری اسپرم کسی دیگه بهت بدن اسم یه چیز دیگه میشه
امیدوارم بحق ناله های حضرت زینب خدا بهترین ها برات بخواد واقعا سخته
این دکتر بدبختم انقد اذیت کردن ک نگو..مراکز دیگه ازش شکایت کردن گفتن داره مردمو فریب میده دادگاهیش کردن و کلی دردسر براش درست کردن ولی تهش تبرئه شد و الان داره کارشو انجام میده
شوهرت قبول کرده
آخه چرااینجوره قربون خدا برم هی شکرت بزرگی وکرم ت
من خودمم خیییلی رو این مسئله حساس بودم سلما جان..یعنی بیشتر از مسئله قانونیش مسئله شرعیش برام مهم بود
این مسئله چون یه روش جدیده نظر مراجع هم راجع بهش مختلفه..یکی میگه نه کلا حرامه یکی میگه تحت یه شرایطی مجازه و یکی میگه نه مشکلی نداره
من بابت همین مسئله هم خیلی پرس و جو و تحقیق کردم..تهش گفتن نظر مرجع خودت شرطه
دیگه زنگ زدم دفتر مرجع خودم آقای خامنه ای..اونجا شرایطمون رو گفتم و برای جنین اهدایی پرسیدم
دیگه گفتن وقتی خودت سالمی چرا از اسپرم اهدائی استفاده نمیکنین؟؟؟خلاصه حدود یه نیم ساعتی باهام صحبت کرد تا قانع شدم و تصمیم قطعی گرفتیم
حتی گفت کی گفت غیرقانونیه ما تو تهران بانک اسپرم داریم برا مشکل زوجایی مثل شما
فقط چون هنوز تو مجلس قانونی براش تصویب نشده مراکز اینجوری میگن ک براشون دردسرساز نشه
قربونت عزیزم..بهترش برای خودت ان شاء الله
اولش ک نه اصلا دلش راضی نمیشد
حتی یادمه میخاست رضایت نامه رو بنویسه دستاش میلرزید و چشاش پر اشک شده بود
همش فک میکرد اگه اون بچه بیاد و منو پدرش ندونه چی؟؟؟خلاصه انقددد باهاش حرف زدم تا دلش یکمی آروم گرفت
خداروشکر الان خیلی بهتره و ذوق بودنشو داره
واقعا قربون خدا برم حکمتش نمیدونم چیه
بخدا نمیدونی چقد حرف میشنویم از اینور اونور..یکی میبیننت قبل سلام دلش میخاد بپرسه حامله نشدی؟؟؟
آخه چقد بگیم هنوز نمیخایم آمادگیشو نداریم
یه مدت بهونه دانشگامو گرفتم یه مدت کار یه مدت دوری خانواده یه مدت نخاستن خودمون..دیگه واقعا نمیدونم چ بهانه ای باید بیارم
8 سال گذشته..حالا جدای از بقیه خودمون داریم له له میزنیم برای بچه..من دیگه یه بچه ای تو تلویزیون یا هرجا ببینم چشام خیس میشه و آه حسرتم بلند میشه ولی بخاطر شوهرم خودمو جمع و جور میکنم دیگه
الهی ک خدا حسرت مادر و پدر شدنو رو دل هیچ زن و مردی نذاره
الهی امیین گلم الهی امیین
انشاله خدا بغلت رو پر کنه
سلام رشد فولیکول ارتباطی ندارد به آمپول اما بهتر بود در روز ۱۳ یا ۱۴ سیکل آمپول تزریق میشد، چون در دو جای متفاوت سونو دادید ممکنه اندازه فولیکول متغییز باشه