تا حالا کسی از بچه داری خسته شده

نگین بچه دار شدن همینه من تا حالا ندیدم کسی که یک روزم بچه ش خوب نباشه یک ساله آرزو به دلمه یک روز فقط یک روز این بچه خوب باشه نه غذا میخوره نه بازی می‌کنه فقط گریه و جیغ روانی شدم

دکترم بردمش گفته جاییش درد نمیکنه مشکل نداره

پسر منم تا دو سالگی فقط نق و گریه و نا آرامی داشت.حتی شبا قشنگ یادمه میذاشت ساعت سه صبح که حسابی خوابمون برده با یک جیغ بنفش همه رو بیدار میکرد...هرشب و روز کارمون شنیدن صدای گریه هاش بود.منم یادمه سال اول همیشه گریه میکردم از دستش.
الان که ماشاالله از سه سالگیش آقایی شده.شیطون هست ولی فوق العاده مهربون و صبور شده.
خدارو شکر که سالمن.گریه که یک دوره ایی داره...
بالاخره تموم میشه و عاقل میشن.
ناراحت نباش....این نیز بگذرد.....

من دیگه کشش ندارم یک ساله واسه م اندازه ۱۰سال بیشتر گذشته دیشب همش یه صدایی تو سرم بهم میگفت خودت بکش راحت میشی

سلام بعضی ها از شانس خوبشون بچه های ارومی دارن ولی بعضی از بچه ها خیلی اذیت دارن برادر زاده ی من وقتی می اومد خونه ی مامانم که یه ویلایی بزرگه خونش همسایه ها تا میفهمیدن این اومده هیشکی تو خونه اش شب نمی موند اینقدر این جیغ وداد میکرد شبا

یه مقدار صبرداشته باش همین بچه ها یه مقدار که بزرگ بشن خیلی خوب واروم میشن تحمل کن چاره ای نداری

تو فامیل ما همه بچه ها ساکتن بخدا اگه برمیگشتم به قبل محال بود بزارم حامله شم

عزیزم بچه داشتن سختی های خودشو داره همه بچه ها همینن تنها شما نیستین ،تا دو سالشون تموم بشه خوب میشن من مادرای میشناسم که بچه هاشون شبا بیدارو گریه مکنن روزامنمخوابن ،بچه داشتن از دور قشنگه بیعضی وقتا ارومن بعضیا هم بیقرار میگذره

این چه حرفی

از من بعضی وقت ها نیست همش یک ساله هر روز کارش اینه نه غذا میخوره نه بازی اسباب بازی هاش همه نو و سالم فقط گریه

من یه دختر دارم انقدر شیطون و لجبازه که خدا میدونه ولی هیچ وقت ناشکری نمیکنم

خونه مامان منم ویلای هست وقتی میریم اونجا همسایه ها زنگ میزنن چی شده

از مادربزرگاش کمک بخواه.بزار چند ساعتی در طول روز پیش اونا باشه.خودتم یکم نفس بکشی.این حرف ها بخاطره افسردگی هست.بنظرم حتما کمک بگیر یا مشاور یا خانواده که تو نگهداریش کمکت کنن.
من که کلا از هر دو خانواده ها دور بودم و فقط و فقط خودم باهاش سرو کله میزدم .

خونه هرکی میریم هم کارش همینه میچسبه بهم فقط گریه مامانم مریضه اونجا بزارمش تنهایی نمیتونه

برو مشاوره

نگو این حرفو ناشکری میشه خدارو شکر کن بچه سالمی داری ،یکی از فامیلامون بچش شبا گریه میگرد جیغ میزد بنده خدا وقتی میخوابید بچه هیچکار نمکرد که سرو صدا بچه رو ناراحت نکنه نمیتونست راحت غذا بخوره چه برسه برای استراحت

ان شاالله بزرگتر که شدن بهتر میشن

خوب عزیزم اون هنوز خیلی زوده که خودش با اسباب بازی سرگرم کنه

اون الان به شما وابسته اس تازه یک سالشه

بچه اول منم خیلی اذیتم کرد ‌.مدام گریه وبهانه تا دوسال باهاش خیلی سختی کشیدم.بدغذا لجوج.اما فرز بود خیلی باهوش.

پسرمن تا ۸ ماه اینجوری بود بعدش خوب شد..الان ۴ سالشه خیلی خوب شده

دختر منم از صبح تا شب فقط جیغ و گریه و بهونه بدون دلیل اول فک میکردیم مال حساسیتشه الان شیرخشکی شده بازم همونجوره
من درکت میکنم منم روانی شدم تازه من سه ماهه شما یکساله
همه میگن شکسته شدی اصلا اعصاب ندارم هرکی یک کلمه میگه دیگه داد میزنم سرش دست خودم نیست

دخترمن به سختی شیرمیدیم بهش گاهی میگم سرمو بکوبم دیوار از دستش همش میگه بغل باشه بغلشم میکنی میکنه جیغ و داد

من یه آدم شاد و پر انرژی بودم الان یه آدم عصبی و روانی

بخدا منم همینجور بودم شوهرم میگه به خودت برس خیلی بهم ریخته شدی ولی من واقعا کم آوردم حال روحیم داغونه بخدا

منم شوهرم میگه برو بیرون وقتی من نیستم میگم تا بخوام برم بیرون اینقدر جیغ میکشه دیگه پشیمون میشم از بیرون رفتن ، شدم مرده متحرک

تا کسی هم اینجور بچه ای نداشته باشه نمی‌فهمه

عزیزم با ارامش باهاش برخورد کن ببین تغییر میکنه

من از وقتی شوهرم میره سرکار تا چهار که میاد باید راه برم شدم چوب خشک اونقد لاغر شدم اگه گریه نکنه خوبه با بغلم بهونه میگیره باید با بدبختی شیربدم بهش اصلا وضعی دارم گاهی میگم بمیرم راحت شم بخدا

الان یکماهه خونه مادرم هستم اونقد اذیت بودم اومدم اینجا
ایناهم روانی کرده بخدا

آخه الهی پسر خواهر منم تا سه سالگی گریه کرد ، امان از مون برده بود بعد از سه سالگی خوب شد

منم زیاد خونه مامانم میرم ولی میبینم شب نه میزاره مامانم بخوابه نه بابام میگم گناه دارن اونا چه تقصیری دارن مامانم دیابتی همش انسولین میزنه میگم اذیتش نکنم ، خونه مامانمم اذیت می‌کنه

زن داداشمم بچه هم سن دختر من داره وقتی اینجاست فقط بچه منو بغل میکنه میگه دلم برات میسوزه من یه روزم تحمل نمیکردم جای تو بودم

بعضی بچه ها با سوراخ کردن گوش یا ختنه ، یا واکسن ، تغییر میکنن ، امتحان کنید شاید بهتر شدن ، چون بچه فک می‌کنه تننبیه شده

بچه من واکسنم زدم خوب نشده

تا حالا که چند دفعه واکسن زده تغیری نکرده اینقدرم اذیتم کرده هنوز جرات نکردم گوش هاش سوراخ کنم

مطمئن هستید ریفلاکس پنهان نداره؟!

دخترمن رفلاکس که داره ولی گاهی میگیرش همیشگی نیست

موقع بارداری استرس داشتین ؟!

دختر من که یک سالشه ، دکتر هم بردمش گفته خوبه نه دست و پاش مشکلی داره که درد کنه نه جای دیگه ش

آره

حتما بچه ات عصبی شده

من داشتم متاسفانه برادرم تصادف کرد بیمارستان بود همه بدنش خورد بود

همونه دیگه

خودتون تو خونه اروم هستید یا عصبی

تحمل کنید

عزیزم همه بچه ها همینن بخدا منم دوسال تمام حسرت یک مهمونی بی دغدغه یا یشب خواب اروم رو داشتم ولی الان دخترم ماشاالله 6سالشه بخدا کافی یلحظه من بغض کنم مثه یه مادر میشه برام الان شبا اون موهامو ناز میده من بخوابم😍😍😍😍

بچه هاتون تووی شکمتون هم همینقدر شیطون بودن؟! 😄

آره خیلی عصبی هست

من بچم تو شکمم هم اصلا خواب نبود

عزیزم تست اوتیسم داده؟

با شوهرم خوبیم دعوا اینا نداریم

تاثیر هورمون های استرس هست

زیااااد

یعنی همش شیطوونی میکرد؟! 😐

پس از توی شکمتون نا آروم بودن😐

نه رفتارتون با بچه اتون چطوره

من پسر اولم استرس داشتم ، تا یک سال اذیتم کرد ، الان اینقدر آقا شده ، واسه دخترم خیلی ریلکس بودم یه بچه آرومی بود ، اصلا اذیت نکرد ، این یکی و با استرس کرونا 😅😅خدا بخیر کنه

من بچه م تووی شکمم خیلی ارومه، همش ناراحت بودم ک چرا انقدر ارومه تووی شکمم😐

اگر بعد دنیا اومدنش قراره اروم باشه، پس خداروشکر😐

عزیزم موقعی که باردار بودی و تو شکمت بود قران میخوندی؟

منم از دیشب بیدارم دیگه دارم نابود میشم🤕🤕🤕

😂😐

شوهرم صبح بیهوش شد دیگه گوشیش الان زنگ خورد نزدیک بود گریه کنه تو خواب میگفت ولم کنید😂😂😂

بچه ۲۰ روزه چه میفهمه بازی چیه این وروجک دیشب تا صبح فقط دست و پا میزد دلش بازی میخواست انگار انرژی زا خورده بود

آره بخدا یادمه هفته 38 نیم ساعت تکون نمیخورد من و همسرم استرس داشتیم چیزیش نشده باشه که بعد نیم ساعت افتاد حرکت حتی شبا زور میزد به سمتی که شکمم زمین بود میگفتم الان شکمم سوراخ میشه
تو سونوها همیشه به سختی میگرفتنش کلی سونو جنسیت رفتم تا فهمیدن چیه خیلی تکوناش زیاد بود دکتر میگفت اگه دردی چیزی داشتی از حرکت زیاد بچته

من سردخترم قرآن خوندم،، خرما زیادخوردم،، وقتی بدنیا اومد هم تختیم متوجه نشد،، انقدرساکت بود،، پنج ماهش بود،، شیر میخواست میدیدخوابم اصلا بیدارم نمیکردبچم،، خودشم می‌خوابید،، یه رو خسته بودم حال شیردادن نداشتم،، خودمو زدم به خواب،، بچم طفلی منو دیدخوابم،، خودشم خوابید،،الان که پنج سالشه،، ماشاا... شیطون حرف گوش نمیده

بچه برادرم اینجوری بود الانم ماشااله مث بت میمونه صدا ازش درنمیاد اونقدم خوش اخلاقه دردش بجونم

عزیزم تو بارداریت استرس نداشتی؟

اگه با منی اصلا،، من آدم بیخیالی بودم

الان برای بچم زیارت عاشورا میذارم،، خیلی دوست داره

خداکنه این بچمم ساکت باشه

بچه منم تو شکمم خیلی اروم بود روزا خیلی کم یا با شدت کم دگد میزد ولی شبا از ساعت۱۱تا ۷ صبح ندام تکون میخورد الان که میبینم این عادتش از همونموقع بوده😐

من تو بارداری شب ها سوره حشر چقدر زیارت عاشورا حدیث کسا و سوره والعصر هم خوندم یه عالمه هم خرما خوردم ولی اینجوری شده

من که برادرم تصادف کرد افتاد بیمارستان تا بیست روز کارم گریه بود بعدشم حساس شده بودم همش گریه میکردم

متاسفانه از رفتار و استرس خودم الان دخترم بی قرار شده و دایم گریه میکنه

خوبیم باهاش با اینکه اینقدر اذیت می‌کنه دعواش نکردیم

من بیشتر استرسم درس و دانشگاه بود

الانم یه دستم به شیره یه دستم گوشی همش دستمو میکشه شیر رو تو دهنش بازی میده مث آدمم شیر نمیخوره همش دستمو چنگ میزنه😔

😂😂😂😂دقیقا منم همینجوریم

شیر زیاد میخوره؟

اولا شیرخودمو میخورد خیلی میخورد اما برای حساسیت شیرمو دکتر قطع کرد شیر خشکی شده به سختی بهش میدیم بازی بازی میخوره گاهی خوبه گاهی کم

دختر من که بس که جیغ زد و گریه کرد بی حال شد نیم ساعت می‌خوابه دوباره تا شب گریه ، از صبحی هم هرچی دادمش نخورده

دقیقا دختر من عین ساعت کوک هست الان نیم ساعت دیگه بیدار میشه تا شب 😭😭😭😭😭😭

شماهم بچه بود تو بغل میخوابوندی میزاشتی زمین بیدار میشد؟دختر من همین که بره رو تخت چشاش باز میشه

عزیزم تحمل کن بزرگ بشه خیلی آروم و خوب میشه

دخترم خیییلی شیر میخوره من دیگه وسطاش غش میکنم وقتی نمیدم انقد جیغ میزنه کبود میشه ۲ساعت میخوره نیم ساعت میخوابه من اصلا به کارام نمیرسم حموم نمیتونم برم الانم مامانم ناهار داره میاره

برا من اینجوریه

رو پا توو بغل توو ماشین راحت میخوابه همین که میذارمش توو‌گهواره یا زمین بلند میشه

شیرت کافی هست؟من زمانی شیرمو میخورد فشارشیرم اونقد زیاد بود دهنشو میگرف زیرش مک نمیزد😂😂😂
یه ربع بیست دقیقه ای سیر میشد اما نیم ساعت بعد باز میخواست با وجود حساسیت بالا و به همه چی توی بیست روز800 گرم اضافه کرده بود دکتر تعجب میکرد میگفت بااین همه حساسیت چطور اینقد زیاد کرده اما شیرخشک خوب نمیخوره

دختر من تو بغل اصلا خواب نمیرفت چند نمونه گهواره داشتم همش تو گهواره بادش میدادم الان دیگه گهواره نیست به شوهرم و مامانم گفتم فقط این گهواره ها رو بدین به یکی یه کاری کنین من دیگه هیچ وقت نبینمشون اینقدر اذیت سدم

من سر اولی ریلکس بودم دهنم وصاف کرد.سر دومی خیلی استرس کشیدم‌.استرس مشکلات زندگی داداشم البته ‌.حرص وجوش میخوردم عصبی بودم.مدام سوره عصر وخوندم این دومی شکر خدا ماشاالله پسر خوبیه عشق مامانش .

دختر من تو ماشینم نمیخوابه باید راست بگیریش بیرونو ببینه میکنه دادوبیداد بخوابونیش

انشاالله مال منم همینجوور باشه
چون ساکته اذیت نمیکنه 😄

اره کل لباسام خیس میشه ازاینور میخوره ازاونور میریزه توی بیست روز ۵۰۰ گرم اضافه کرده چطوره بنظرت؟

😂😂😂
مال من ک فعلا ارومه، تازه از ارومیش ناراحت بودم. میگفتم چرا انقدر ساکته😐

من ماه اول اینجور بود گفت کمه ولی ماه دوم خوب اضافه کرد
برای شماهم حتما ماه دیگه خوب میشه تازه بچه به دنیا میاد ده روز اول کم میکنهچون باد داره بدنش

یا خدا😑
من تازه هر وقت میرم سونو انقدررر ساکته، میگم دکتر بیداررره!!!!
میگه اره بیداره 😐

ازاینا میشه که بدنیا اومد شاید گریههو نباشه ولی مثل دخترمن بیدارمیمونه نمیذاره بخوابی باید همینجور باهاش بازی کنی تا خسته بشه😅

مطمئن باش همینجوره بچه برادرم اینجوری بود تو سونوها همیشه خواب بود

حالا اینکه هی بخاد گریه کنه و نق بزنه بده
وولی اگر خوشن خنده باشه و ساکت باشه. فقط بخاد ک باهاش بازی کنی خوبه😂😐

اره بدنیا اومد ۲۴۹۵ بود از بیمارستان اومدم خونه انگار شده بود ۲ کیلو خیلی ریزترشد

خدا از زبونت بشنووه
😂
مال من توی سونوها بیداره، وولی خیلی اروومه

شوهر من یه بار اومد میگفت داره هلیکوپتری میزنه اونقد میچرخه😐

عزیزم میگن این بی قراری های بچه ها سرچشمه از دوران بارداری میگیره.هرچی دوران بارداری از استرس ب دور باشی بچه ارومه.حالا هم کاری از دستت برنمیاد مگر اینکه برای چند ساعت پرستار بگیری و خودت از خونه بزنی بیرون اگه واقعا خسته شدی؟

خیلی جاالبه
تعریف میکنین میخندم😄😄

اره منم همینطور هروقت رفتم سونو انقدر ارومه دکتر انقد میزنه ب شکمم تا بیدار بشه حالا پناه برخدا تا ببینیم بدنیا هم میان امین مدلین

شوهرم گفت پرستار بگیرم ولی می‌دونم پرستار کتکش میزنه هرچی هم بهترین پرستار باشه چون نمیتونه تحمل کنه من مادرشم دیگه نمیتونم تحمل کنم اون دیگه هیچی

انشاالله ک آرومن
من حرکاشتم الان خیلی اروم هستاا، اصلاا شیطون نیس، تو هم همینجوره؟!

فقط هم چسبیده به خودمه پیش پرستار نمی‌مونه

بخدا همینجوری بود سونو ان تی هرکی میرفت پنج دقیقه ای بیرون بود من بیست دقیقه تو بودم تا دکتر بتونه بگیرش اعصاب دکترم خراب کرده بود
اومدم بیرون شوهرم فک میکرد مشکل داشته که اینقد طول کشیده میگفت همه زود اومدن چرا تواینقد طول کشید گفتم اجازه نمیداد ازش عکس بگیرن

نه واسه ی شبانه روز سه چهار ساعت .پرستارهای خوب و صبورم هست هیچ پرستاری برای ۴ ساعت بچرو کتک نمیزنه

ای جااان عزیزم😂😂😂😐😐
چقدرررر شیطووون بوده ماشاالله
پ بگوو چرا الان انقدر شیطوونه، سرچشمه از دوران جنینی داره😐

اره حرکتاشم ارومه.یعنی وقتی خودم میخوابم اونم میخوابه ولی وقتی بیدارم اونم بیدار میشه قشنگ متوجه میشم

از شیطنتش؟

اره بچه ی منم با خودم خواب و بیدار میشه، وولی مثلا صبحها زودتر بلند میشه، ی دوتا لگد میزنه، میبینه خوابم باز میخابه😄😐

شوهرم دیشب میگفت پدرسوخته بخوااااااب چرا نمیخوابی
الان هم چین افتاده انگار بیهوش شده سرکارم نرفته همش بهش زنگ میزنن 😂

خاله م میاد میگه یکی دو ساعت من نگهش میدارم خودش می‌کشه بغل خاله م نمیره

آره توشکم خیلی فعال بود آهنگ میزاشتم آروم میشد الانم برای اینکه آرومش کنم آهنگ میزارم ساکت میشه

وووای چقدر خندیدم😂😂😂😂

😂😂😂خوبه درکش بالاس

حالا نی نی من از تنبلی دکترو اسیر خودش کرده بود پاهاشو گذاشته بود رو هم خوابیده بود دکتر هرکاری میکرد بیدار نمیشد

من برا اینکه ب حرکت درش بیارم. اهنگ میزارم😂
😂

والا میگن اگه تو بارداری استرسی باشی بچتم جیغ جیغو میشع
حالا نمیدونم برا همه صدق میکنه یا ن

الان جفتشون گرفتن خوابیدن منه بدبخت باید برم توو اشپزخونه انگار بمب زدن

بچه م قدرت درکش بالاس، مراعات میکنه😂😂

ای بابا .پلاک ون یکاد نداره ببند ب گردنش .یا دعایی برای ارامش بچه بخون فوت کن روش شاید تاثیر داشته باشه

وووای اخی، خیلی سخته😐

منم همینجورم ،سمتی ک شکمم ب زمینه انقد زور میزنه سوزن سوزن میشه اونجام هی میگم نکنه کج وکوله شه دست وپاهاش اینجوری خابم، باز ب پهلو دیگه میخابم بازم همینجوره😐دیروز بهداشت بودم صداقلبش گوش میکردیم یهو ناپدید شد ترسیدم ،باز دستگاهو گزاشت سمت دیگم دیدم رفته بود اونجا 😐

دقیقا همینه جاری من توی بارداریش پدرشوهرم فوت کرد بعد ازون جفتش پایین بود خیلی خطرناک بعد انسولینی شد خیلی استرسو عصاب خوردی داشت .الان بچش یکسالو سه ماهش خیلی بی قراره تازه یکم بهتر شده

از وقتی دنیا اومده یه و ان یکاد داره که پشتش هم ۴قل هست

دیشب زدم زیر گریه از درد پشت و کمر و سر و....شوهرم یجوری مظلوم نگام کرد قشنگ داد میزد از قیافش پشیمونه😆

دختر من با آهنگای شاد آروم میشه
من لگداش اونقد دردناک بود تو خیابون میزد منم آخ میگفتم اونم بلند😅😅😅
گاهی چنان میزد نمیتونستم نفس بکشم تا روزی اومد دنیا تکوناش زیاد بود
زمانی اومد دنیا آب تو حلقش بود باهمون حال چنان جیغ میزد خخخخ

😂😂😂😂

زنداداش منم بچه اولشو باردار بود خیلی استرسی بود دائم تو بیمارستان بود
وقتی بدنیا اومد تا چند ماه بشدت بی قرار بود خیلی گریه میکرد
اما من تو بارداریم خیلی ریلکس بودم بجز یکی دو مورد اصلا استرس نداشتم خداروشکر بچمم ارومه

مشاور نوزادان هم هس تو هر شهری هستی شمارشو از گوگل پیدا کن شاید اونا راهکاری برای بی قراری بچه ها داشته باشن

خود ماماهم ترسیده بود دیروز😂😐 دیدم رفته سمت راست

مث بچه منه تازه من دستگاه ضربان قلب میزاشتن رو شکمم همش میزد زیرش خط های روی کاغذ جدا میشدن کاغذ رو پاره میکردن از اول چند بار اینجوری میکرد یه نوار قلب کوتاه ازش میگرفتن

ولی من میدونم ژنتیکی همینجوره چون باباش دقیقا همینجور بوده 😑

😂😂، انشالله بزرگتر میشه راحت میشی
بعد دنیا اومدن تازه دردسرا شرووع میشه

واقعا حقیقته همچین چیزی .اصلا میگن بچه هایی ک کولیک هم دارن بخاطر استرسیه ک مادر تو بارداری داره‌.چون استرس مادر مستقیم ب جنین منتقل میشه

ای جاان عزیزم چ باحال😂😂🤩🤩🤩

اره اینو منم شنیدم
واقعا چقد بده استرس
ب دردسرای بعدش نمی ارزه😅

این وروجکم همیجوره ،ی بار دوسه روز تکوناش کم بودنگراک شدم رفتم دکترم ،تا دسگاهو گزاش یهو زد زیرش ،دکترم گف کجا تکوناش کمه تومانیتورنگامیکردم دیدم راس میگه

اره خیلی بده .من ک شهرمون همش زلزله میاد استرس این زلزله ها منو کشته وای ب حال نی نی .اول بارداریمم ک با کرونا شروع شد استرس اون از همه بدتر

کدوم شهرین ؟

دماوند

پ خودتو اماده کن واسه جیغ جیغای نی نی😅😂
اخه این استرسارو نمیشه کاریش کرد بالاخره چیزیه ک همه ازش میترسن
اما حداقل میشه استرسای الکی رو از خودت دور کنی

انشالله صحیح وسالم باشن همشون حالا جیغاشو یکاریش مبکنیم😐🙄

اون ک اره هیچی مهمتر از سلامتی نیس
من ماه اخر بودم هر کی میدید میگفت از این چند روز باقی مونده استفاده کن تا میتونی استراحت کن بخواب ک وقتی دنیا بیاد ارزو میکنی یکساعت راحت بخوابی
منم همش میگفتم میخوام زودتر دنیا بیاد سالم باشه اصلا نمیخوابم
اما دیدم راست میگفتن واقعا سخته ی روزایی بس ک بیخوابی میکشیدم همش ضعف و سرگیجه داشتم کلا تو شکم باشه خیلی راحتتره😂😂

خیلی جالبه خوندم پیام هارو ازخنده مردم 😂😂😂

تازه شما خوبین یکی هست کمکتون من بد بخت تااین بچه هارو این قد کردم داغون شدم

دوماه اول خیلی اذیتم میکردن ولی الان خدا روشکربهترن

شبها ساعت 12میخوابن دیگه ساعت 4یا5صبح همین طور چند ساعتی میخوابن بیدار میشن شیر میدم میخورن باز میخوابن تا 12ظهر من هم باهاشون می‌خوابم

روزها هم یه سه چهار ساعتی میخوابن

کدوم شهرین عزیزم؟

عزیزم یه چیز بگم سو تفاهم نشه بهتره با مشاور صحبت کنی تا بتونی بچت رو به زبون بگیری و نذاری گریه کنه دختر عموی منم اونجور بود بچش واسه چند تربیتی شدن اینجور شده بود چون با خونه عمم که مادر شوهرش میشه تو یه ساختمون بودن هرکی یه نظری تو تربیت بچه اعمال میکرد رفتن پیش مشاور با شوهرش درست شد

وااااای عزیزم من درکت میکنم چون نی نی های منم سه ماهه وسه روزشونه .این زمان برا من خیلی دیر گذشت چون خیلی سخت بود ودست تنها بودم .ولی الاهی شکر الان خیلی بهترن .روزها نمیشه بخوابم چون یه پسر چهار ساله دارم اما باز هم میگم میگذره.خداروشکر سه ماه گذشت

عزیزم ببرش پیش روانپزشک کودکان. ‌شاید دلیلی داره.‌چیزی اذیتش میکنه. یک دوره دارو میدن درست میشه

آره فکر کنم باید ببرمش مشاوره خودمم برم

عزیزم خوب هم دیگه روپیدا کردیم

سلام عزیزم
برادرزاده منم زیاد گریه و جیغ جیغو بود بردن سونو فهمیدن طفلی سنگ کلیه داشته ی ماه شربتو و قرصو دادن دفع شد همش
ی سونو ببرینش

اره عزیزم .دقیقا کی زایمان کردی شما ؟

پسر دوست منم همینطور شد

علائمی به جز جیغ جیغویی هم داشت؟

من دوم بهمن زایمان کردم شما کی زایمان کردین

چند هفته بودین

من نوزده اسفند ۳۶ هفته .شما چن هفته

من 35هفته پنج روز

دکتر این تاریخ روبراتون زدن یه یدفعه بچه ها اومدن

اذیتت میکنن بچه ها شوهرت کمکت بود یانه

من سی وشش هفته ویه روز

نه کیسه آبم پاره شد

بچه ها یکی ۱۸۰۰ ویکی ۲۳۰۰بودن

من فقط ده روز کمکی داشتم شوهرم هم تا دوماهگی در حد روزی یک ساعت کمکم بود بقیه فقط خودم

بچه ها گاهی ارومن گاهی بیقرار .بیشتر نا آروم

شما چی ؟

منم کیسه آبم پاره شد

بچه هام2400و2500بودن

روزهای اول خیلی اذیت میشدم از اول هم تنها بودم

شوهر منم همیشه با دعوا یه دقیقه میاد کمکم

الان پشت کتف هام اینقد درد می‌کنه انگار استخوانش شکسته چون بیشتر بغلم هستن چون همش خودم تنها باهاشون هستم

الان چه شیر خشکی استفاده می‌کنی وزن دهیشون چطوره

بدار یه تاپیک بزنم بیا اونجا شاید دوست گلمون ناراحت بشه

باشه