Ooma
پرسش (1399/02/12):

مشکل با مادر شوهر!

سلام دوستان من یه جاری دارم که دقیقا تو یه روز با هم زایمان کردیم جفتمون هم بچه هامون دختره...
از روزی که اینا بدنیا اومدن مادرشوهر من شروع کرد مقایسه کردن این دو تا با هم. دختر من ۲و ۵۵۰ وزنش بود و اون یکی ۳و ۲۰۰. از وزنشون بگیر تا شیر خوردن و شیر سینه‌ی ما و رفتار و حرکات بچه ها. یه وقت به من میگه اون یکی دمر میفته مال تو نیفتاده یا بالعکس...
من دوست نداشتم این رفتارو تا اینکه چند روز پیش تصویری صحبت می کردیم باز یه چیزی گفت. منم بهش پیام دادم خواهشا این دوتا رو با هم مقایسه نکنید اینا دو تا بچه‌ی متفاوتن. این مقایسه کردنها نه برای منو جاریم خوبه نه برای بچه ها وقتی بزرگ میشن. اصلا هم بی احترامی نکردم. بهش برخورد که اشتباه می کنی و منظوری ندارم من. از اونروز با من رفتارش تغییر کرده. سر سنگین شده. من خونش نرفتم هنوز مسافرتم ولی واقعا رفتارش تو ذوقم خورد. من کار اشتباهی کردم گفتم؟ واقعا تحمل نداشتم چند سال بخواد اینطوری صحبت کنه.

عزیزم شاید واقعا منظوری نداشته
تو کار درستی انجام دادی پس ناراحت نباش عزیزم ..اگه الان جلوشو محترمانه نمیگرفتی بعدا باید با دعوا و بی احترامی اینکارو میکردی چون واقعا کارش زشته و مقایسه کردن دوتا بچه حتی اگه دوقلو باشن هم کار اشتباهیه...
تو کاراشتباهی نکردی عزیزم...
ن عزیزم کارت اشتباه نبود
من اگه مادر خودمم اینکارو بکنه حتما بهش تذکر میدم
اما اگه منظور داشته هم به نظرم نباید خودت می گفتی.شاید اگه شوهرت میگفت بهتر بود
رفتار مادرشوهرت زشت بوده چون اصلا دلیلی نداره ک باهم مقایسه بشن
آخه هم من و هم جاریم چند بار سر این مسائل خواستیم بهش بگیم که نگفتیم
ره شوهرم بگم اصلا به مامانش نمیگه که بهش برنخوره. کلا من هر چی به شوهرم بگم اون به خانوادش هیچی نمیگه حتی اگه حق با من باشه. برای همین من هر مساله ای باهاشون داشته باشم خودم مستقیم میگم
مادرشوهر منم وقتی بچه ی اولم بدنیا اومد با نوه بزرگترش که چهار سال پیش تر از بچه ی من دنیا آمده بود مقایسه میکرد
بابا مادر شوهرهای شما خوبن مادر شوهر من بچه من با بچه های خودش مقایسه میکرد
خوب بهش گفتی
اگه دوباره ادامه داد باز هم بهش بگو
دیگه کم کم یاد میگیره توی مسائل دیگران دخالت نکنه
بعدشم
به وزن موقع تولد نیست
به شیره
بعضی ها شیرشون مقوی تره
بچه سریع وزن میگیره
ولی برا بعضی ها بچه زیاد وزن نمیگیره با شیر، با غذای کمکی وزن میگیره
من خودم هیچوقت مستقیما از مادرشوهر و خواهرشوهرام انتقاد نمیکنم.همیشه به شوهرم میگم بهشون بگه.بالاخره اون بهتر میشناستشون
میگفت که جاریم به اون لوسیون میزده کرم میزده و نمیدونم از این حرفها
منم گفتمش بچه ی من بدون اینا هم خوب و نازِ اونم گفت اونم خوب و خوشگل بود فقط بخاطر لوسین ها سیاه شده

چون پسر منم سفید برفی بود
شوهر من اصلا نمیگه. وقتیم خودم به خانوادش حرفی میزنم چیزی نمیگه که چرا گفتی یا اونجور ناراحت بشه
خوب کردی عزیرم
ببین اگه بخوایی پشت این حرفها بری تا آخر دنیا تمامی نداره فقط باید بی اهمیت باشی کاری که الان من بعد از سالها فهمیدم بهترین کارِ
پس،شما راحت باش حرفت بزن نزار تو دلت بمونه
من باهاش بد حرف نزدم. ولی تصویری با شوهرم صحبت میکنم. بهش سلام دادم مادرشوهرم جواب نداد. منم دیگه بهش سلام نکردم. خوب یا بد. منم غرور دارم
برات مهم‌ نباشه خودش باهات خوب میشه
اره بی خیال باش
همیشه این جاری ها مشکل ایجاد میکنن نمیدونم از چیه
باشه عزیزم.اما به هرحال باعث حرمت شکنی میشه به نظرم.هرچی باشه شوهرت بچه اشه. از اون به دل نمی گیره.اما از تو زود ناراحت میشه.اینطوری زندگی برای خودت سخت میشه.یه سری حرفا هم به خاطر سنشونه. هرکاری هم بکنی بازم میگن
آخه فقط اینا نیس. یه مدت اوایل ازدواج کلید کرده بود برو سرکار. من به شوهرم گفته بودم هیچوقت سرکار نمیرم. کلا زیاد تو زندگی ها مون وارد میشه
هیچی نیست عزیزم بجز حسادت
منم بیست روز بعد زایمان به اصرار شوهرم رفتم خونه مادر شوهرم
بهم گفتن خانوادت بعد از زایمان کله پاچه برات درست کردن ( البته من مادرمو از دست دادم بابام هم ازدواج کرده بعد مامانم ، زیاد اونجا راحت نیستم ، بعد زایمان مستقیم اومدم خونه خودم ، دو تا خواهر بزرگم همسایم بودن میومدن بهم سر میزدن و کمک میکردن )
گفتم نه
گفت خرما و روغن محلی و ... بهت دادن بخوری
گفتم نه
گفت استخوون لگنت رو جا انداختن
گفتم ببخشید من سزارین کردم طبیعی که نبوده جا بندازن
در ضمن اونها قبلا مامانم زنده بود این کارها رو براشون انجام میداد خودشونم زیاد تجربه نداشتن
شما که انگار تجربه ات زیاده خودت برام درست کن این چیزها رو
دیگه هیچی همچین خجالت شد بحثو عوض کرد
خودشم اینقدر نبات جوشوند داد به دخترم
بعد یک هفته هر دو طرف صورتش زخم شد از گرمی
کلی دعواشون کردم
بچه رو برداشتم اومدم خونه خودمون
چی میگی عزیزم میگم حتی اگه حق با من باشه هم شوهرم بهشون هیچی نمیگه. برای اونا کار میکنه شوهرم حقوقشم من بهشون یادآوری می کنم بریزن. این روش نمیشه پود خودشم بگیره. نیستی تو زندگی من داری قضاوت میکنی
اخه نبات جوشونده چرا میداده خودشم این همه تجربه داشته
عزیزم خوب گفتی والا باید دهنشون رو ببندی
من قضاوت نکردم.زندگی هرکس یه جوریه.من تجربه شخصی ام رو گفتم
حالا خوب به حرفت گوش میدن حقوق شوهرت میدن
شما خیالن راحته شوهرت طرفتو داره
خیالت
چه میدونم تا گریه میکرد
زود بهش میداد
میگفت دلش درد میکنه تو نمیفهمی
منم گفتم تو از کجا میدونی گریه اش بخاطر دلشه
شاید انگشت کوچیکش بخاره گریه کنه
گفت من کلی بچه بزرگ کردم چیزیشونم نشده
بعد که بردمش دکتر
دکتر گفت وقتی صورتش اینجوریه داخل روده هاشم اینجور شده
منم به مادر شوهرم گفتم دکتر گفته علت گریه اش اینه که الان داخل روده هاشم عین صورتش شده
گفت بیا ببر من دیگه بهش دست نمیزنم
حقشه باید بدن
عجب داستانی داشتی
ولی خدایی مادر شوهرم خیلی خوبیه و بعدها هم رفتم سر کار خیلی تو نگهداریش کمکم میکرد
فقط دوست داره احساس برتری بهش بدی و بگی تو خوبی و همه چی بلدی
حالا من مادر نداشتم فک میکرد دیگه هیچی حالیم نیست خودش بیاد برا بچه مادری کنه
جاریمم از این رفتار مادرشوهرم ناراحت بود چون دائم منو اون باید جواب بدیم که چرا الان بچه‌ی من کارِ بچه‌ی اونو انجام نداده
یا برعکس
بدتر از همه اینکه تیر موعد تخلیه خونمونه و قراره بریم بشینیم تو یکی از واحدای خونه ی مادرشوهرم
با هم هماهنگ کنید
اگه گفت چرا اون اینکارو برا بچش انجام میده
تو بگو منم انجام میدم
و برعکس
نمیشه اونجا رو اجاره بدید برید یه جای دیگه رو اجاره کنید ؟
بچه ها رو مقایسه میکنه. از ظاهرشون بگیر تا هر چی فک کنی
تو هم بگو انگشت های یه دستم مثل هم نیست
شما که کلی بچه آوردی همه مثل هم بودن
نه بابا گفتن پول پیشتونو بدید ما لازم داریم فعلا بشینید اینجا
با خنده جوابشو بده
بگو آخه قربونت برم
هر بچه یه جوره دیگه شما که دنیا دیده ای این چیزها رو بیشتر از ما میفهمید
اینجوری خر میشه
مشکل مالی داریم اگر نه میرفتیم جایی دیگه رو اجاره می کردیم
پناه بر خدا
خدا بزرگه
من باهاش بد حرف نزدم محترمانه گفتم مقایسه نکن
میدونم
ولی یه جور بگو خر کیف شه
منم با زن داداشم یک ماه فاصله زایمان کردیم بچم همش بااون مقایسه میشه
اون یک ماه بزرگتره میگن بچت ریزه اعصابم خراب میشه هرچی میگی این یه ماه کوچیکتره انگار نه انگار تازه من کلی تذکر میدم باز کسی گوشش بدهکار نیست رو اعصابم میرن
آفرین. آدم عصبی میشه
تازه من خونواده خودم هستن واقعا بهت حق میدم توکه خونواده شوهرم هست بیشتر ناراحت میشی
اره به همه چی کار دارن
ولی خودت رو حساس نکن
اگه بدنن روی یه موضوعی حساسی دیگه حسابی اذیتت میکنن
بازم میگم😁😁😁😁😁
من وقتی میرفتم سر کار میذاشتمش پیشش
خودشو کثیف میکرد
داخل پوشکشو میگشت بینم غذا چی بهش دادم
یه دفعه گفت عدس بهش دادی
گفتم از کجا فهمیدی
گفت داخل پوشکش دیدم
زنده بودن هضم نشده
منم گفتم نه قربونت من سوپشو کامل له میکنم حتما یکی دو تا پوست بودن
تو هم حوصله داری میری پی پی شو هم میزنی

دیگه خودشم خجالت کشید
روز اول زایمانو هیچوقت یادم نمیره. بچم ریز بود و بالاخره نوزاد روز اول خیلی خوشگل نیست. یه جوری بود تو بیمارستان. عین غریبه ها. بهش میگفتن بچه شبیه باباشه یه جوری میشد
من کلا آدم حساسیم. مخصوصا رو زندگی و روابط شخصیم. دوست ندارم کسی از حدش بیشتر وارد زندگیم بشه.
من الان هفت سالشه
کپ منه
حتی دوستای قدیمم هم میبیننش میگن اِ
چقد دخترت کپ خودته
ولی اونها میگفتن شبیه باباشه
منم گفتم بهشون همش دعا میکردم از لحاظ ظاهری به باباش بره
از لحاظ باطنی و هوش به خودم بره
دیگه نگفتن
یه بارم جاریم جلو همه گفت شبیه باباشه یا مامانش
گفتم هر کسی با بقیه فرق داره
یعنی بچه از خودش وجود نداره که بهش بگیم شبیه کیه
معلومه فقط و فقط شبیه خودشه
اونها همه تایید کردن و گفتن اشتباهه بگیم شبیه کیه به هر حال بچه هر ژنشو از یه نفر گرفته کامل شبیه هیچکی نیست
سلام
سلام عزیزم
خوب کردی کفتی مادرشوهرا کلا دخالت میکنن
همه اینجوری هستیم
منم خیلی اینجورم
اصلا دلم نمیخواد یه نفر بگه چقدر میخوری
چقدر میخوابی
بجتو چطور بزرگ میکنی و ...
هر دفعه در جا با زبون خوش بهشون میگم
خورشون دیگه کامل متوجه شدن اخلاقم چطوره

البته من یه اخلاقی دارم هیچوقت کنجکاوی تو کارشون نمیکنم مگه خودشون چیزی بگن
اونم میگم هر جور خودت میدونی
کلا دخالت نمیکنم تا اونها هم دخالت نکنن

الانم ازشون شنیدم که گفتن از بین همه عروسها فقط همین خوبه بی حاشیه است و کاری به کار بقیه نداره
اگه کمکی از دستش بر بیاد میکنه و اگه هم نتونه بین بقیه رو خراب نمیکنه

گفتم خوب حداقل پشت سرم حرف خوب میزنن😂
بچه من با ناخوناش صورتش زخم کرده بعد من ناخوناشو گرفتم میگه ناخوناشو نگیر قالب ناخوناش کوچیک میشه ـ. منم گفتم قالب ناخوناش کوچیک شه بهتره تا صورت بچم نابود شه
ماهم طبقه پاینمونن خیلی حرص میخورم از دستش😁😁
منم کلا کم حرفم کاری به کار کسی ندارم
موندم چه کنم با اینا. شوهرم اینا خیلی به خانوادشون وابستن همش اونجان
آدمای بدی نیستن ولی یه رفتارهاییشون سخته تحملش
شوهر منم خیلی مامان دوست بودولی از وقتی عروسی کردیم دیگه خونشن نمیره مگر این ک دعوت کنن
مادرشوهرم از الان بهم میگه یکی دیگه بیار. بابا به خودم مربوطه
نگران نباش
اگه کاری نداشته باشی بهشون کم کم اخلاقت دستشون میاد
ولی هر دفعه چیزی گفتن
همون موقع نه معمولی بلکه با زبون خوش و قربونت برم و عزیزم و اینها درجا جوابشونو با خنده بده
تا بگن اها اینم جیزی حالیشه
نمیدونم چرا این خانواده ها شوهر ها فکر میکنن عروسها بچه ان و هیچی حالیشون نیست
شاید چون خودشون تو بچگی ازدواج کردن و هیچی حالیشون نبوده
فکر میکنن ما هم اینجوریم
ولی وقتی با قاطعیت حدفتو بزنی
دیگه کمتر گیر میدن
اوه اوه اینا اول مامان باباشونن
اره خب از منم خدایی اخلاقشون خوبه ولی تو مسائل بچه خوشم نمیاد دخالت کنه
مثلا تا میرسید بیبیشو باز میکرد منم میگفتم تازه بی بیش کردم دیگه دست بش نزد
عزیزم شما کار اشتباهی نکردی اما بنظر من بهتر بود شوهرت با مادرش صحبت کنه چون مادر از پسرش دلخور نمیشه این وسط شماهم ادم بده نمیشدی
خخخ توهم بگو. دیگه بچه نمیخوام تا حرص بخوره
عزیزم الان شما عروس اونهایی سخت نگیر
ما قبلا کوچیک بودیم با خواهر برادر خودمونم آبمون تو یه جوب نمیرفت
این چیزها طبیعیه
نمک زندگیه
کم کم صبرت بیشتر میشه
زیادی مودب بودی به نظرم🤣🤣
بر....ین بهش
بدبختی شوهرا نمیگن
چون فکر میکنن این چیزا مسئله مهمی نیس
جوابتون اون بالا هست. یه دوست دیگم نظرش شبیه شما بود
خب حتما دیده این یکی رو خوب نگهداری میکنی اینجور گفته
حتما از اون یکی جاریت بهتر بهش میرسی
آفرین
نه بابا کلا تو کار مسابقه اس یکی تو فامیل میاره میگه بیارید. میگه یکی کمه
منم بچم ب سختی میخوابونم تا از راه میرسه بیدارش میکنه
ده بار ب شوهرم گفتم ث بچه اذیت میشه خواب زده میشه میاد بیدارش میکنه گفت خب بگو بیدارش نکن گفتم زشته من بگم

اونم خب وقتایی ک بیدارش میکنه خونه نیس ک ببینه و بگه بیدارش نکن
خخخ
من راحت بودما طبقه بالا پایین بودیم اصلا همو نمیدیدم حالا بچه اومد هروز باید تحملشون کنم😁
خیلی بده
این خب خوارکشونه
من قبل کرونا هر وقت میوند خونمون
یه دفتر اسم حفظ میکرد
فلانی یه دختر داشت بعدش یه پسر اورده
همسایمون یه پسر داشت الان یه پسر دیگه اورده
فلان نوه فلان کس
سه تا بچه داشت چهارمی رو هم اورد

منم نشستم پیشش گفتم یه همکار داشتم سی و پنج سالش بود
یه پسر داشت بعدشم یه پسر دیگه اورد
سرطان گرفت
پنج ماه بعدش هم مرد
کاشکی اصلا بچه نمی اورد که الان تو اون دنیا عذاب بچه های بی مادرشو نکشه
اونم گفت قرار نیست همه مثل هم بشن
منم گفتم اره دیگه بهتره سرمون تو کار خودمون باشه
قرار نیست همه مثل هم بشن

الانم که حامله ام هنوز بهش نگفتم
اگه بفهمه ذوق مرگ میشه
خخخخ. نگو. بش تا جنسیت هم. مشخص بشه
من که بچه نمیخوام دیگه. سر این مساله هم میدونم باز باهاش بحث دارم
منم تا نزدیک. سه چهارماهگی بشون نگفتم
من میگم هر دفعه که چیزی میگه نذار تو دلت بمونه
مادر شوهرته ، دشمنت که نیست
با زبون خوش نظر خودتو بگو
دیگه یاد میگیرن کمتر نظر بدن
خدا ی صبر عظیم عطا کنه تا نزنیم دهن مادرشوهرا رو سرویس کنیم😁😁
سلام به نظر من شما خیلی کار خوبی کردی که گفتی...
😁😁😁
نه نمیگم 😂😂😂
پسر دوسته
موندم اگه دختر شد چی بگم
یه بار گفت چرا بچه نمیاری
گفتم دخترم هر وقت میریم زیارت میگه خدایا من تنهام یه خواهر بهم بده
دیگه میترسم بچه دار شم
دخترمو صدا زد گفت چرا اینجور دعا میکنی
بگو خدا بهم یه داداش بده
دخترم گفت وقتی خواهر دوست دارم به خدا دروغ بگم 😂😂😂
ای جانم عزیزم راست میگه بچه خب نمیتونه ک دروغ بگه
ایشالله هرچی هست سالم باشه
والا😁😁
ممنون عزیزم
خدا پشت و پناه بچه و خانواده شما هم باشه
ممنونم
کار خوبی کردی عزیزم.
کار خوبی کردی عزیزم تو هم سنگین باش
خخخخ بازم مادرشوهر 🙈🙈🙈 این کرونا چیکار می کنه مادرشوهرا رو هم مورد عنایت قرار بده ، راحت شیم 😅😅😅
ای جانم خدادخترتوحفظ کنه.چقدراینوخوندم دوست داشتم دخترتوببوسم😍😍😍😚😚😚😚
😂😂😂😂
مادرشوهرا یکی با دختر خودشون این رفتارا رو داشته باشه چکار میکنن
من فقط عاشقه این هماهنگیه دوتا داداشم 😂😂😂😂😂
همه همینو میگن
😂😂😂😂😂😂
😂😂😂😂
دختره رونالدوعه پروفت؟
😘😘😘ممنون عزیزم
ان شاالله خدا اولاد سالم و صالح بهت بده
بهترین کارو کردی قوی باش تو مادری هرکسی بود همین کارو مثله شما در کمال احترام انجام میداد👌
نی نی رو میگی؟؟
خوب کاری کردی دیگه مقایسه نمیکنه
حرصم نخور
خخخ اینا فقط تو حرف زدن زرنگن عمل نه !
بنظرم بهترین کارو کردی..اینکه خودت حرفتو زدی خیییلی بهتره تا اینکه شوهرتو وارد اینجور مسائل کنی ..تا میتونی خودت مشکلتو باهاشون مستقیما حل کن تا به شوهر نرسه
بعضی ها میگن به شوهرت میگفتی به مادرت بگه بنظرم خییلی این حرف اشتباهه چون هییچوفت هییچ بچه ای نمیره به مادرش بگه این کارش اشتباهه...درضمن تا بوده مشاور ها میگن هرررر مشکلیو خودتون با خانواده شوهر حل کنید تا به شوهر نرسه چون مردا حوصله این حرفا و بهثارو ندارن
شوهر منم حوصله این حرفارو نداره و نمیگه. چرا من حرص بخورم بریزم تو خودم و حرفم رو نزنم
😀😀😀😀
به نظر من هم خوب کاری کردی حرف خود تو خودت بزن.مگه آدم زنده وکیل و وصی میخواهد
جواب خانواده شوهر و ندی سرت خراب میشن
حالا برعکس شما ها من مادر شوهر خوبی دارم.کاری نداره برعکس پدر شوهرم .چاره داشته باشه تو رابطه ما هم نظر میده😤😤😤
مادر شوهرم فقط تو کار خونه و غذا پختن و این ها البته بچه ندارم ببینم چه دخالت های کنه .میاد خونه ما انگار من مهمان هستم اون صاحب خانه .خودش برداره .بگیره. بپزه. اصلا سوال هم از من نمیپرسه من اولیل خیلی حرص می خوردم.الان میگم به درک من کارمندم و دارم بیرون کار میکنم انقدر کار کنه تا جونش در بیاد.می ایستم یک کنار اون انجام میده😁 طوری که بعضی موقع شوهرم تذکر میده .خانم فلان چیز بیار یا اون بردار.منم با لبخند میگم مامان هست😡😡
نترس بزار بچه بیاری شروع میشه. خودشونو صاحبش میدونن
😁😁اگه بزرگش میکنه. به قولی همه زحمتش مال اون باشه. هزینه هاش هم بدن هیچ اشکالی نداره.بزرگش کنن.بچه خودش که به یک سنی برسه میفهمه. چون یک سال واقعا از دستش عذاب کشیدم.مهمان بودن کلی خونه ام صبحانه آماده کرد پنیر و ریخته تو نعلبکی.نمونه ای از کارش.شوهرم بهش گفت تو سی سال زندگی کردی کی تو نعلبکی پنیر ریختی.میگه ظرف ها تون و پیدا نکردم😀من هم فقط خندیدم و گفتم خوب حق دارید جا همه چیز بلد نیستید ظرف پنیر تو اون کابینت😕😕بهترین کار بی خیالی .وقتی میخواهد کار کنه من هم میگم انجام بده .به درک .من استراحت میکنم حالا میخواهد بچه رو هم بشوره و هر کار انجام بده چه بهتر .
جونش درآد بزار کار کنه 😜😜حالشو ببر
بنظرم اگه همون موقع حرف زدن بهش میگفتین بهتر از پیام بود، چون طرف وقتی یه متن رو میخونه میتونه لحن شمارو هزارجور قضاوت و برداشت کنه شاید اونم واقعا فک کرده شما با عصبانیت و شماتت اینجوری نوشتی ولی اگر بهش تلفنی یا حضورن میگفتی میفهمید لحنت آرومه و قصد بدی نداری
به لحن ربطی نداره. کلا میگه تو اشتباه میکنی من منظوری ندارم اما در عمل اینکارو میکنه. حتی دو تا جاری رو با هم مقایسه میکنه. جاریم میگه همش تورو تو سر من میکوبه که ازش یاد بگیر😂😂😂