سلام دوستان و دکتر عزیز من ۱۷ روزه که زایمان کردم یه دختر با وزن۳و۱۷۰ از دکتر اومای عزیز و همه ی دوستان عزیز بابت راهنمایی های با ارزشتون کمال تشکر و دارم از دوستانی هم که پای درد و دل و حرفام بودن یه دنیا ممنون انشاالله همه ی منتظرا دامنشون سبز بشه و همه ی باردارا بسلامتی زایمان کنن و نی نی ها رو خدا حفظ کنه😘
2
1398/05/22
vajihe 🌸
ای جانم. مبارکه عزیز. برای ماهم دعا کن بسلامتی این دورانو بگذرونیم
2
1398/05/22
فاطمه A
مبارکت باشه خدا حافظش کنه
0
1398/05/22
فاطمه A
حفظش کنه
0
1398/05/22
فریما هاشمی
مرسی عزیزم انشاالله بسلامتی میگذره گلم
0
1398/05/22
فریما هاشمی
مزسی عزیزم انشاالله هر چی زودتر دامنت سبز شه گلم
1
1398/05/22
فاطمه A
ممنونم انشاالله
1
1398/05/22
vajihe 🌸
عزیزم هر وقت حالشو داشتی بیا از تجربه ی زایمانتم بگو برامون
2
1398/05/22
فاطمه
ان شاالله نی نی گلت همیشه سالم و موفق باشه،همه نی نیای تو راهم خداسالم و سلامت بیاره بغل ماماناشون
1
1398/05/22
ᴹᵃʳᶻⁱᵉʰ .
مبارک باشه😍😚🌱🙌
0
1398/05/22
elahe 💞
مبارکت باشه فریماه جان
ان شالا قدمش خیر باشه
اسمش و چی گذاشتی؟
و زایمانت طبیعی بود یا سز
ان شالا قدمش خیر باشه
اسمش و چی گذاشتی؟
و زایمانت طبیعی بود یا سز
0
1398/05/22
فریما هاشمی
باشه گلم من سزارین بودم تو ۳۸هفته و ۳روز نوبت داشتم شب قبلش بستری شدم و نفر دوم برا سز بودم شبش تا صبح همش استرس داشتم😀البته بعد فهمیدم استرسم الکی بود.ساعت ۱۱صبح رفتم تو اتاق عمل البته قبلش سوند زدن بهم 😓 اول سرم تهوع بعدشم امپول بی حسی زدن و پارچه رو کشیدن وسط دستامم دو طرف تخت بستن 😂البته نمیدونم چرا و دیگه هیچ حسی نداشتم فقط تکونای تخت و احساس میمردم ساعت ۱۲و ۴۰ دقیقه صدای دخترمو شنیدم البته یهو صدا قط شد و انگار آب رفته بود تو ریه هاش و تنفسش کم بود و بعد از کلی تکون دادن دوباره گریش دراومد (واسه همین دوشب بستری شد بیمارستان)بعدش اوردن رو صورتم گذاشتنش چه حالی داشت اون لحظه برام انشاالله همه تجربش کنن دیگه نی نی و بردن و منم بعداز بخیه بردن اتاق دیگه بعد از دو ساعت بردن بخش که دیگه ساعت ۴بعدظهر شده بود تا ساعت ۹شب خوردن ممنوع بود فقط شیاف استفاده میکردم البته میگذره ۹شب که شد گفتن باید راه بری😭البته قبلش دکترم گفته بود حتما شکم بند ببند بعد پاشو که من یادم رفت تا پاشدم جونم در اومد بعد یادم اومد شکم بند نبستم همون ایستاده بستم نمیدونین چقد راحت شدم انگار آب رو آتیش بود منم یکم آبمیوه خوردم و رفتم بخش اطفال بچمو ببینم روز بعدشم مرخص شدم ولی دخترم بستری بود رفتم خونه لباس عوض کردمو برگشتم دوباره بیمارستان تا روز بعدش که دخترم مرخص شد خیلی سخت گذشت مخصوصا با اون بخیه ها تو بیمارستان ولی گذشت و الان که بهش فکر میکنم با همه ی سختیهاش خاطره های زیادی واسه خندیدن و حرف زدن واسه منو دوستایی که مراقبم بودن داریم😉😂
0
1398/05/22
فریما هاشمی
مرسی عزیزم ان شاالله
0
1398/05/22
فریما هاشمی
مرسی گلم
0
1398/05/22
فریما هاشمی
ممنون عزیزم انشاالله .اسمش (رویسا)سز بودم گلم
1
1398/05/22
فرزانه ميراحمديان
مبارک باشه انشالله قدمش پر از خیر و برکت باشه
0
1398/05/22
Elnaz 🤱 💙
مبارک باشه😍😍😍
2
1398/05/22
vajihe 🌸
مرسی عزیزم. خداروشکر که الان جفتتون صحیح و سالمین.
1
1398/05/22
پ ن
سلام گلم مبارک باشه قدم گل دخترت
0
1398/05/22
فریما هاشمی
مرسی عزیزم
0
1398/05/22
فریما هاشمی
💝
0
1398/05/22
Nazi ❤🥰)
سلام عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه
0
1398/05/22
فریما هاشمی
مرسی عزیزم
0
1398/05/22
فریما هاشمی
مرسی گلم انشاالله دامن شما هم هر چی زودتر سبز بشه عزیزم
1
1398/05/22
Nazi ❤🥰)
ممنونم عزیزم انشاالله
1
1398/05/22
طاهره بهرامی
مبارک باشه.بسلامتی.خدا حفظش کنه.
0
1398/05/22
فریما هاشمی
ممنون گلم