از پوشک گرفتن کودک سه ساله

سلام عزیزم اول بنظرم از نظر روانی اماده اش کن
براش توضیح بده شعر و قصه در رابطه با این پوشک گرفتن بگو
بعدش شروع کن مثلا هر چند ساعت بگو بیا بریم توی دستشویی مثلادجیش کن
با برچسب و...تشویقش کن
بعدش که کم کم از نظر روانی آماده شد و پذیرفت ازش بگیر
چون اینطوری بخوای یهویی بگیری آسیب روحی میبینه و همکاری هم نمیکنه

بردمش دستشویی براش شعر خوندم ولی نمی‌دونم انگار که دیر گرفته باشمش از پوشک دیگه نمی‌خواد همکاری کنه

باید اول آمادش کنید همینجوری نمیشه
بعدم اینکه تصمیمتون عوص بشه اثرش خیلی بدتره
چون دفعه دیگم میگه پس گریه کنم پوشکم‌میکنن

انگار اون الان جزوی از بدنش و خودش می‌دونه حالت عادت و وابستگی شده
و بخاطر همین گریه می‌کنه چون ازنطر روانی پوشک رو‌جدا. از بدنش و خودش نمیدونه
بخاطر همین میگم
فقط باید صبوری کنی
تاراه بیاد
عجله نکن اصلا

ممکنه یکی دوماه هم طول بکشه چه بسا شاید بیشتر

آماده کردن منظور توی دسشویی نیستا
یعنی کتاب مرتبط بخونید از چند روز قبل بگید باهم بریم رو دسشوییت بشینی
کنارش اسباب بازی باشه

اره دقیقا منظور منم این بود آمادگی از نظر روانی یعنی بدون اقدام به پوشک گرفتن یا دستشویی رفتن اول قانع بشه و بپذیره که باید بره دستشویی
که باز این هم با توجه به روحیه پسرتون با اسباب بازی یا اب بازی وبرچسب و تشویق که ذهنش آماده بشه

پس بنظر شما فردا درش بیارم دیگه نزارم واسش؟...من از چند روز پیش توالت مخصوص گرفتم میزاشتمش روش همه ی این کارا رو از چند روز پیش دارم آمادش میکنم

چند روزه اینکار میکردم چون سر دخترم از قبلش اینکار رو کردم بعد دیگه به راحتی گرفتم از پوشک ...ولی پسرم کلا ناسازگاری میکنه

فعلا کمی بیشتر آمادگی رو ایجاد کن بعدش که پوشک رو گرفتی و حس کردی آماده شده و پذیرفته اصلا دیگه نباید با گریه کردن متوقف بشی
البته بنطرمن جوری باید قانع بشه که دیگه گریه نکنه یا حداقل بهتر راه بیاد
لجبازی و همکاری نکردن هم طبیعی هست اوایل ولی خب تدریجی پیش ببرین همه چی

خب دیگه روحیات بچه تا بچه متفاوت هست
اول حس تنفر از پوشک بهش بدین غیر مستقیم
که بپذیره این پوشک دیگه باید ازش جدا بشه 😅

مثلا مدام تکرار کنی ببین آبجی هم میره دستشویی ولی تو قوی تری زودتر میری
این پوشک دیگه مثلا واسه بچه های کوچولو هست
تو‌بزرگ‌شدی و قوی
و...
ایقد بگی و بگی که ذهنش بپذیره

در قالب بازی و اسباب بازی و شعر

سلام اصلا خودتو ناراحت نکنی که از پوشک دیر گرفتمش بخاطر اینه اینجوری میکنه خواهر جان
دخترمن دوسال وسه ماهش بود از پوشک گرفتمش تادقیقا یع ماه پیش جیش میکردم زندگی من رسما شاشی هستش تشویقش کردم برچسپ جایزه شکلات داستان قصه نصیحت اوه جلوش جیش کردم رفتم دسشویی یه کارا کردم به خدا آدم سالم از بیرون به قضیه نگاه کنه فک میکنه دیونه ام کم آوردم کتکش زدم همه کار کردم بخداتقریبا یه ماه کمتر خوب شدخودش می رفت ولی رفتم شهرستان خونه مادرم دوباره شاش بازی شروع شد دیشب برگشتیم بع امید اینکه خونه خودمون به تنظیمات کارخانع برگرده ولی متاسفانه امروز جیش کرد بچه بچه باهم فرق دارن واقعا با زمانش برسه ماهم فقط باید از لحلظ روانی محیط رو براشون امن کنیم ولی یه وقتایی هم خودمون روانی میشیم صبر کن آروم آروم

وای مامان نورا پیامتو خوندم قشنگ معلونه ذلت کرده 😃

فقط من میدونم که اگه تصمیم گرفتی که بگیریش دیگه نباید پوشاکو ببندی بعدشم راضیه جون خیلی قشنگ گفت پلند تو خونه اعلام کنین که من دارم میرم دستشویی بابا داره میره دستشویی ابجی میره دستشویی هرکی بزرگ شه میره دستشویی

سوره ی ولعصر زیاد بخونیدو توکل کنین انشاالله همکاری میکنه

بهش فشار نیارید اگه کار خرابی کرددعواس نکنین و اینکه یه هفته هیجا نرید فقط تو خونه خودتون بمونین که استرس هم نداشته باشین