Ooma
پرسش (1404/05/07):

میخام برم آموزش رانندگی ولی...

سلام دوستان گل
من 3 سالی میشه ک گواهینامه گرفتم، ماه بعدش قرعه کشی ایران خودرو اسمم دراومد...همسرمم تو آموزش فوق العاده صبور و ریلکس...میگ نهایت میخوره ب دیوار..میبرم تعمیر، ایقد ک همسرم مشتاقه من یاد بگیرم 😢
ی ماه اول خیلی خوب یاد گرفته بودم ولی بخاطر هماتوم بارداری، ولش کردم
تا چند ماه پیش ک دوباره شروع کردم و تقریبا خوب بود..ولی دخترم اجازه نمی‌داد اصن بشینم
حالا میخام این تعطیلات ک میخام برم شهرستان، برم آموزش
اونجا خانواده ام هستن و میتونن دخترمو نگه دارن و اینکه داداشم هر روز ببرم تمرین...
ولی مشکل اعتماد بنفس و ترسمه...وقتی میشینم حس میکنم فلج شدن پاهام، هر لحظه حس میکنم یکی میپره جلو ماشین یا الان ماشین میخوره ب دیوار یا ماشین بغلی
بهم میگن چون ترس داری عیچ وقت یاد نمیگیری
من میترسم درست ولی عاشق رانندگی ام، شده ی آرزوی بزرگ برام
نمیدونم چکار کنم؟ حرفای بقیه بیشتر منو می‌ترسونه و ناامید

بنظرتون من میتونم؟
چکار کنم اعتماد بنفس بالا بره؟
یعنی همچنان این آرزو، نمیخاد اتفاق بیافته 😢 😢

بنظرم چندبار که بشینی آزمون خطا داشته باشی ترست میریزه دیگه نگران نباش طبیعی اولش بعد ی مدت اوکی میشی
سلام خانومی
آره حتما و قطعا میتونی
با خودت مدام تکرار کن من میتونم
این آرزو برات محقق میشه در صورتیکه خودت این ترس رو کنار بذاری
اولش همیشه ترس داره و این ترس طبیعیه. اما وقتی چندبار بشینی و ببینی که هیچ کاری نداره خودت به خودت میگی عه اینکه اصلا چیزی نبود انقدر ترسیدم و بزرگش کردم
چند باری تمرین کنی یاد میگیری.
نگران نباش
ب قول بابام میگه رانندگی ک ترس نداره
مردم هواپیما میبرن آسمون 😂😂
مثلا اعتماد بنفس میده
دقیقا حرفات حرفای دل من بود🖐🏻🤕
تا تنهایی نشینیم پشت فرمون راننده نمیشیم
من چند سال پیش چند تا مسیر کوتاه اطراف خونمو تنهایی مینشستم،اما از ترافیک و جای پارک واقعا وحشت داشتم و گذاشتم کنار☹️
سلام‌منم دوماه بعد از گواهینامه با شوهرم تصادف کردم خیلی آسیب دیدم تو اون تصادف بعد دو سال هنوز خیلی میترسم خیلی هم دوست دارم رانندگی را دوباره شروع کنم ولی کنار دست یکی هم می شینم اینقدر استرس دارم کاش این ترس از بین می رفت تا میتونستم دوباره رانندگی را شروع کنم‌.
وای منم میترسم مث چی
تا میام بشینم حالت تهوع و پاهام فلج میشن
من واقعیت رو میگم.کسی رو دیدم که ۵سال هر روز با ماشین میرفت سرکار ولی با استرس.جوری که میگفت از خدامه یکی بگه بیا من ببرمت.بعدم ازدواج کرد و دیگه پشت ماشین نشست گفت هرلحظش برام استرس بود و راحت شدم.
قشنگ با ترس جلو رو نگاه میکرد باهاش نباید حرف میزدیم که هول نکنه...
گاهی هم ترس قابل مقابله هست.اگر جزو علایقتونه پس انگیزه قویتری برای نترسیدن داری.
وقتی میشینی اول یکم ریلکس کن بعد توی مسیر ذهنت فقط توی رانندگی باشه نه اتفاقاتی که ممکنه بیفته.فقط خودت میتونی ذهنتو مدیریت کنی که چیا بیاد داخلش
من ۱۵ سال پیش گواهینامه گرفتم حین گرفتن گواهینامه خاهرم جلوی چشمم تصادف کرد و من ترسیدم البته به هر نحوی بود گواهینامه گرفتم منم دوست دارم یاد بگیرم و ترسم خیلی کمتر شده ان شاء الله هفته ی بعد میخام برم آموزش ترجیحا مربی مرد باشه بهتره
برو جلو عزیزم تو از پسش برمیای
من مطمئنم
ادامه بده ادامه بده ادامه بده
سلام عزیزم ، قطعاً تو میتونی رانندگی کنی اصلا شک نکن ... بفکر این باش که حتی میتونی حرفه ای رانندگی کنی ... یه دفتر بردار افکار منفی رو دور بریز و جملات مثبت رو روزانه برای خودت بنویس تا ملکه ذهنت بشه .
بگو خدایا سپاس بابت رانندگی حرفه ای که انجام میدم .
سلام عزیزم
یه همت کن و برو تو دل ترست
تنها راه مقابله با ترس همینه..که بری تو دلش و باهاش روبرو شی
همه این ترس هارو اولش دارن ولی مطمئن باش اینجوری نمیمونه
یه روزی میرسه انقدر به رانندگی مسلط میشی که به این روزات میخندی و میگی اینکه چیزی نبود اینهمه ازش میترسیدم
بنظرم همه خانم ها باید رانندگی رو مثل بقیه کارها و روتین روزانه انجام بدن ... رانندگی خودش یه حس شیرین هست و اعتماد به نفست رو بالا میبره
عزیزان اینجا همه از خاطراتشون بگن و اینکه چطوری راننده شدن تا بقیه خانم ها هم امیدوار بشن و به سمت رانندگی برن...🚗🚙🚗🚙
من بعد ۱۴ ۱۵ سال هنوزم استرس لحظه هایی که چندین بار وسط چهارراه تو ترافیک خاموش میکردم و ماشین های عقبی هی بوق و بوق رو یادمه
فقط سعی کردم جا نزنم و ادامه بدم
و الانی که شمال تا جنوب رو تو جاده کاملا مسلط و حرفه ای رانندگی میکنم رو مدیون همون جا نزدنم
احسنت ، اصلا نباید به بوق زدن بقیه اهمیت بدی...اگه جا هست و فضا هست که خودشون از کنارت رد میشن در غیر اینصورت صبر کنند دیگه
متاسفانه آقایون تا یه خانم پشت فرمون میبینن انگار بیشتر زور میارن
میخوان ثابت کنن ببین زنه که رانندگیش اینه دیگه
سلام عزیزم اول اینکه اون چیز سطحی که مربی بهت یاد میده رو کلا فراموش کن
رانندگی خیلی مقوله پیچیده تریه
مثلا مربی من میگفت سر دست اندازا فقط نیش ترمز بگیر دنده ۲ باشی هم اوکیه نمیخواد دنده عوض کنی
همسرم گفت کاملا اشتباهه دندتو باید یک کنی رد بشی سر بعضی دست اندازا که خیلی تیزن
و اولش همسرم خیلی میترسید بزنم به کسی
ولی الان خودم ماشینو برمیدارم میرم..
حسه ترسه بود ولی رفتم تو دلش
چون هدفای بزرگتری داشتم
و اینم بگم که اگه مثلا با سرعت ۴۰ تا تو خیابون اصلب برمو ویه آقا پشت سرم بوووق بزنه که برو و بخواد اذیت کنه اصلاااا اهمیت نمیدم
و با سراعت مطمئنه خودم تو لاین خودم حرکت میکنم
چون بخوام گااز بدم که این آقا رد شه خب من کنترل ماشینو توی سرعت بالاتر ممکنه از دست بدم چون تازه اول راهم
پس اهمیت نمیدهم چون یسریا از قصد اینکاراو میکنن
یا مثلا مربی میگفت اول فرمونو کامل بپیچ بعد دور بزن همسرم گفت اشتباهه فرمان به مرور زمان خرابی میده توی حرکت فرمونو بپیچ کم کم
و انقدر باید پشت سرهم رانندگی کنیددد تا کاملا یاد بگیرید
من خودم با اینکه نمیترسم و سوار میشم حس میکنم فقط ۴۰ درصد بلدم
دلم میخواد حرفه ای باشم یه دستی فرمونو بگیرم دور بزنم رانندگی کنم
اگه ام ماشین زیادددد زیر پاتون خاموش میشه اینو من بهتون میگم دیگه هیچوقت من خاموش نکردم شمام نمیکنید
به تناسبی که کلاجو دارید میارید بالا به همون تناسب پاتونو که روی گازه ببرین پایین
اگه ام دیدی ماشین داره ترر ترر میکنه و صدای عجیب میده موقع اینکار بدونید هشداره داره میگه الانه که خاموش کنم
شما سریع دوباره کلاجو تا ته بگیرید دیگه خاموش نمیشه و این بار به همون تناسب گازو فشار بدید
و تمام
و تا چند ثانیه که ماشین کاملا حرکت نکرده کلاجو کل نکنید
برای رفتن توی کوچه اول برید سمت منتهی الیه راست یعنی یکم ماشینو ببرید سمت راست سر کوچه تا بدنه ماشین به دیوار نخوره
آینه ات که از سر دیوار کوچه رد شد کامل فرمونو صاف کن و برو
یه چیزی که خیلی کمک کننده است اینکه بدونید چرخای ماشین الان از کجا رد میشن
که با تکرار و تمرینه
اینو یاد بگیرید دیگه رانندگی آسونه
مثلا فکر کن تو یه کوچه تنگ هستید و یه ماشین داره میاد سمتتون
اینجوری میفهمید که جا برای هر دو هست یا باید دنده عقب برید
من یه شب از یه کوچه خیلی باریک داشتم رد میشدم
یه آقا از سر کوچه با سرعت اومد تو
و من انتهای کوچه بودم
بوق زدم که دنده عقب بگیره نگرفت
گفت نمیرم شما باید دنده عقب بگیرید
طبق قانون کسی که اول کوچه است باید بره عقب چون مسیر کمتری اومده
خلاصه این نرفتو میخواست اذیت کنه
خداروشکر همسرم باهام بود و وارد شد و اون اقا رفت عقب
وگرنه به هیچ عنوان عقب نمیرفت و میخواست اذیت کنه
بشینی پشت فرمون ترست میریزه
دقیقا جمله آخرتو همسرم بهم میگ
قبلا سر درد میشدم انگار بی حس بودم و علاقه نداشتم
الان علاققققه خیلی پیدا کردم بهش
ممنون قشنگم بابت توضیحاتت

میدونی قبلا خیلی خاموش میشد بعد دو سال ک نشستم اصن خاموش نکردم جتی ی بار هم
همسرم گف این خیلی خوبه بهم انرژی داد ولی همش حواسم ب اینکه کی ترمز بگیرم الان چجوری سبقت بگیرم یا چجوری دنده عوض کنم!!
موقع دنده عوض کردن پاهام و چجوری بین پدال حرکت بدم اصن
شما هم میترسیدی؟
آره عزیزم..اوایل همه میترسن
من روزای اولی که جسارت کردم و خواستم خودم تنهایی بشینم هر آن حس میکردم یا الان من به یکی میزنم یا یکی به من میزنه
موقع رانندگی نه کسی باید کلامی با من حرف میزد نه موزیکی پخش میشد نه صدای اضافه ای میومد چون تمرکزمو بهم میزد
فرمون رو دو دستی میچسبیدم تا یه وقت کنترل اوضاع از دستم در نره..بعد صندلیم جلو و خودم شق و ۹۰ درجه رو صندلی😁
الان که حتی به اون حالت نشستنم پشت فرمون فکر میکنم خندم میگیره
من خداروشکر چسبیدم بهش و زود راه افتادم
بعدش من چون خودم شمالی ام و جنوب زندگی میکنیم، رفت و آمد شمال به جنوب و بالعکسمون زیاده
یه چالش بزرگ بعد رانندگی تو شهر رانندگی تو جاده بود..جاده های دو طرفه، گاها باریک، شیب دار، ماشینای سنگین، سبقت اصولی و به موقع، شب، مه، بارندگی و ...
واقعا خیلی ترس و مسئولیتش بیشتر از رانندگی تو شهر بود
همینکه خاموش نمیکنی خودش خیلی مهمه
ترمز وقتی بگیر که فاصلت با ماشین جلویی کم شده
وزمانیکه با سرعت میخوای بپیچی حالا یا وارد کوچه بشی
یه کم ترمز بگیر
برای تعویض دنده اصلا به دنده نگاه نکن
یه دستتو از فرمان رها کن
بزار روی دنده
کلاجو تا انتها بگیر
و گاز رو ول کن
و دنده رو عوض کن و کلاجو رو ول کن و سریع گاز بده
ویدا من تو جاده افتضاحم
هنوز گواهینامم نرسیده میترسمم برم جاده
کف پات بچسبون به کف ماشین
و با پنجه پات کلاجو بگیر
پاتو تو هوا نزار رو کلاج چون ول میکنه خاموش میشه
پای چپ برای کلاج
پای راست برای گاز و ترمز
یهو نیای با پای چپ ترمز بگیریا کنترل ماشین سخت میشه
من اتفاقا برعکسم موزیک که باشه سرعت میگیرم
کلی با موزیک میخونم و رانندگی میکنم😂😂
صندلی ماشینمم طوریه که نمیچسبه به فرمون همون عقب میمونه
منم همونجوری عقب میزارم بمونه
بازم با همون روحیه سرتقم تونستم به اون ترسمم غلبه کنم
فقط بهت میگم تحت هر شرایطی بشین
حتی اگه میترسی، میلرزی، احساس میکنی الان میزنی به یه جایی، یا بقیه یه جوری نگات میکنن و تو خجالت میکشی از دست فرمونت و ...
پیه همه اینارو به تنت بمال و بشین
مطمئن باش مهارت و تسلط بعد این تداوم و پشتکارت خودش میاد
یه برعکس بودن دیگمم اینه که
وقتی تنهام خیلی حرفه ای تر رانندگی میکنم تا وقتی همسرم پیشمه
انگار بچه میشم
اصن
نه اینکه اون مهارتش زیاده
من هول میشم
تنها اصلی که هیچکس هیچوقت نمیتونه بگه من دارمش
احتیاطه احتیاط شرط عقله
ببین پدرهمسرم ۴۰ ساله رانندگی میکنه
یکماه پیش تو مسیری که ۴۰ ساله میره و برمیگرده
تصادف کرد و ماشین پرت شده بود روی یه درخت
حالا چرا؟چون تو داشبورد دنبال خرت و پرت میگشته
واقعا قبول دارم که رانندگی جاده خیلی سخت تره..مخصوصا وقتی به این فکر میکنی که همه آدمای تو ماشین رو اعتمادی که به تو دارن تو ماشین نشستن یا راحت خوابیدن
ولی نترس و از مسیرهای کوتاه شروع کن..همسرتم کنارت بشینه که دلت قرص تر باشه
اونم کم کم راه میفتی نگران نباش اصلا
هیچوقت هیچوقت اونقدر به خودتون اعتماد نداشته باشید مثلا یهو سرتون رو برگرونید یا پایینو نگاه کنید
اتفاق یه لحظه است
از یه مسیر کوتاه تنهایی شروع کردم و رفتم
با دنده ۳
برگشتنی همسرم با ماشینش پشت سرم اومد
من هول شدم دنده ۲ میرفتم
اومده بود بغل دستم میگفت شماره بدم😂😂😂میگفت برو سههههه😂
من بعدتر اینجوری شدم
روزای اول کاملا خنگولانه رانندگی میکردم😂
ویدا منم وقتی تنهام یهو باسرعت می پیچم توکوچه بعد میگم اگه همسرم بود دعوام میکرد خداروشکر نیست🤣
نمیدونم چرا ولی وقتی میخوام برم ۳ میرم یک🥲
انقدر استرس دارم سر دنده ۳ رفتن
آره اینم هست..شاید برات مث وقتیه که معلم میخواد ازت امتحان بگیره ببینه چقدر درساتو یاد گرفتی😁
من چون شوهرم معمولا خیلی شیرم میکنه باشه هم با بودنش مشکلی ندارم
خیلی ازم توقع داره
دستمو میگیره میگه زن من باید یه دستی و حرفه ای رانندگی کنه منم جیغ جیغ که یه دستی نمیتونم بپیچم😂😂
پسر خوبی بود شماره رو میگرفتی خب🤣
😂😂😂
من قبل بدنیا اومدن بچه ها رانندگی میکردم ،سرکار میرفتم نه اونقدر حرفه ای ولی خوب بود ۵سال رانندگی نکردم جدیدا کم کم میشینم چون از مهر باید بچه ها رو ببرم مدرسه
مهم اینه شوهرت بهت استرس نده باهات همراه باشه و استرس نداشته باشی
میدونی شاید چون مدام بهش فکر میکنی
یه هل کوچیک متمایل به راست کارو درمیاره
ولی خدایی به نظرم مرد اینجوری خیلی بهتر از مردیه که هی بخواد بترسونتت و بهت بگه تو نمیتونی
یا همش جوش ماشینو بزنه که وای الان یه چیزیش میشه
همونه فکر کنم🤦‍♀️
اره موافقم
خواهرم انقدر که همسرش جوش ماشینو میزنه
میترسه سوار شه
من بخاطر اینکه میزم مدرسه و باید دخترمو هم ببرم مهد و بیارم خیییلی نیازمه
قبلا میگفتم اسنپ راحت میرم میام
ولی حالم بد میشه دیگ از اینکه نمیتونم رانندگی کنم یا ی خانم میبینم پشت فرمون، دلم میگیره میگم کاش منم بتونم
نه نه منظورم طرز ترمز گرفتن اینا نیس
منظورم اینه همش حواسم پرت میشه ب این چیزا
ترمز و اینا رو بجا میگیرم ولی ظول مسیر میگم خب حرکت بعدی چیه اگ ی چی اومد یهو سر جاده پامو بزارم کجا
دقیقا جملات بعد حتی انگار خودمم
خب طبیعیه بخاطر اینکه زیاد ننشستی
سلام غزل جون منم دقیقا مثه تو بودم چند سال قبل تازه بااین تفاوت ک تو شوهرت کنارت بود اما من شوهرم هروقت کنارم می‌نشست فقط سرو صدا میکرد که تو بلد نیستی کدوم پلیسی بتو گواهینامه داد و فلان
منم قیدشو زدم تا اینکه سه سال پیش وقتی دیدم همه اطرافیانم خانم هستن و همه راننده خیلی بهم ریختم گفتم من از همه زودتر گواهینامه گرفتم اما الان بهترین راننده ام از نظر همه
یه روز باخودم‌کفتم باید از امروز روی هدفم متمرکز بشم من باید راننده بشم هرروز ساعت پنج عصر ماشین رو سوار میشدم با دنده یک حرکت میکردم همش میگفتم وای الان باید چیکار کنم حرکت بعدی چیه خداکنه ماشین نیاد تو پست من بخوره خدا کنه بچه نیاد جلو ماشین همش بااین جملات جلو‌میرفتم اما اینو بهت بگم تا نشینی پشت ماشین فایده نداره وقتی بشینی به مرور اتوماتیک همه‌چیو میری نگران این نیستی کی بری دنده دو وای ماشین اومد حالا دنده رو چیکار کنم و اینا
کی ترمز بگیرم کی کلاچ بگیرم
فقط تا میتونی بشین پشت ماشین به درست غلبه کن
من مثلا شوهرم می‌گفت فردا بریم رانندگی کن شبش تا صبح به این فک میکردم خبربغد از دنده دو اگه ماشین اومد جلوم چیکار کنم اینقدر استرس داشتم
ترست
همین وقفه طولانی ای که میفته بعدش یکم سخت میشه ولی بازم بعد یه مدت راه میفته آدم
من دور و بر خودمم خیلیارو اینجوری دیدم
که البته حقم دارن بترسن
یکی مدام بخواد به آدم نق بزنه و هی ایراد بگیره واقعا کارو سخت میکنه
حالا شما که میگی الان نیازمه و باید یاد بگیرم و بشینم به هر حال
ولی اصن یه وقتایی میبینی یه کارایی رو آدم فقط واسه اینکه به خودش ثابت کنه میتووونه باید انجام بده
این الان برا شما از اون کارا شده..حتی اگه نیازم نداشتی باید انجام میدادی
فقط واسه اینکه خودتو به خودت ثابت کنی و اون لذت بالاخره تونستم رو ببری
دقیقا بعد یه مدت رانندگی میره تو قسمت ناخودآگاه مغز و دیگه بدون اینکه به چیزی فکر کنی همه چیزو اتوماتیک وار و به موقع و درست انجام میدی
الان رانندگی میکنی پریسا جون؟
ی مدت ک می‌نشستم همراه همسرم..خیلی خوب بود
ن استرس میداد ن چیزی
میگف این خودت اینم ماشین

اما این روزا بدجور رفتم تو فکرش
دعا کن ک از پسش بربیام ❤️
ویدا جان
این روزا فقط میگم یاد بگیرم حتی نیازم نشه ، میبینی شبا آخر شب دلم میگیره با خودم میگم کاش بلد بودم بزدم تو دل جاده تو شهر...
دعا کنید ک یاد بگیرم...
انشالله هفته آینده شروع میکنم...
نتیجه اشو تو همین تایپک بهتون میگم
ممنون از راهنمایی ها و دلگرمی هاتون ❤️
voice:|~|638894273562357190|~|2025-07|~|0:27
اره عزیزم کلا کارای بیرون با منه حتی بیرون از شهر هم میرم
ان شالا که از پسش برمیای
از همین فردا شروع کن حتی به یه روز دیرتر هم فک‌نکن توی دوماه هرروز روزی نیم ساعت رانندگی کنی کافیه و ان شالا و به امید خدا اول مهر خودت دخترتو می‌بری مهد
من مطمئنم از پیش برمیای
مگه اونایی ک راننده هستن توی شکم مادرشون که بودن راننده بودن نه عزیزم
اراده و همت کن موفق میشی
وقتی انقدر خواستن پشتشه پس اصلا به نتونستن فکر هم نکن
از پسش برمیای عزیزدلم
مطمئن باش
قربونت خانوم گل❤️
خدا رو شکر
انشالله ک بتونم
ممنونم ازت ❤️
سعی خودمو میکنم
ممنونم گلم ❤️
آره دقیقا
میبینم همکارام قشنگ میشینن پشت فرمون خودشون میرن میان بچهاشونو میبرن مهد یا مدرسه
من میگم اخه اینا از اول ک راننده نبودن بقول پریسا جون
غزل یه دوتا دالو بنه عقب
همو باغملک دور دور کنشون تا ترست بریزه😂😂😂😂😂😂
یه عالم صلوات ایگن سیت😂😂😂😂
من آخرین بار سال ۹۴ رانندگی کردم
دیگه سراغش نرفتم
فقط تو خواب میبینم همیشه چقد قشنگ‌میرونم😂😂😂😂😂 بیدار میشم میگم دوباره شروع کن باز بی حوصله میشم
آخه یبار تو دنده بود روشن کردم پرید هوا رفت تو جدول😂😂😂😂😂😂
🤣🤣خدانکشتت بانو
الان دارم میرم جایی حالا هی پشت فرمون یاد حرفت میفتم
به جان خودم دوماه قبل ازاینکه ارغوان رو باردار بشم اینجور شد😂😂😂😂😂😂 نشسته بودم داخل ماشین تا شوهرم خاست بگه یلحظه من جوگیر شدم استارت زدم یهو گف بمب😂😂😂😂😂😂ولی خیلی همون روز زور زدیم دوتایی تا بیرون اومد🥲
😆😆😆😆😆😆😆وااای
😬😬😂😂😂خیط شدم رفت
اون شد اول و آخر بارم🤕
اوه دالو خو باید هی بگوی ایسو زینه چ و موشین روندن
زینه دنگ ایدروری بشین ار راس ایگوی بچ بیار میره نِیه کن 😂
سال 92ی بار نشستم پشت فرمون ماشین بابام.تو حیاط
بابام گف هر وقت گفتم استارت بزن، من هم بلد نبودم تا بهم گف پشت سر هم چند بار استارت زدم...اونم محکم زد تو دستم گف چرا ای همه تند تند استارت میزنی...دیگ ترسم هزار برابر شد
بابام در آموزش رانندگی ب شدت عصبی و گاها همراه با تنبیه فیزیکی 😀
😂😂😂😂😂😂😂 حتمی باید کُر بیوری😂😂😂😂😂ایگن زینه دنگ دنگی ایبینی چی ایدراره😂😂😂😂😂
😂😂😂😂😂من تبیه م هول دادن بود ازبس هول دادم تا از تو جدول دراومد
زدی تو خال
😂
وهنه وشون بخره😄😄😄😄
🤕😬😄