Ooma
پرسش (1404/04/27):

بچه ها میخوام یکم درد دل کنم باهاتون

من بعد شش سال از ازدواجمون بچه دار شدم و بی نهایت عاشق بچم هستم مثل همه‌ی شما مامانا که عاشق بچه هاتون هستید و قطعا همتون کاملا منو درک میکنید
بچه ی من پنج ماهش که شد بچه خواهرم به دنیا اومد ...ینی خواهرم یه مدت بعد از باردار شدن من باردار شد
خواهر زادمو خیلییییی زیاد دوست دارم
ولی وقتی جمع میشیم دور هم یا یه مهمونی که میریم چون خواهر زاده ام کوچیکتره همه توجهات می‌ره سمتش حتی پدر مادرم هم به خواهر زاده ام بیشتر توجه میکنند
و دختر من که فقط پنج ماه بزرگتره با حسرت نگاه می‌کنه بهشون...فقط هرزگاهی میگن حواستون به اونم باشه...ینی دختر من کلا تو توجه نیس تو حاشیه بهش هرازگاهی نگاهی میکنن
خیلی دلم برا دخترم میسوزه میترسم کمبود محبت بگیره
دخترم با همه بچه ها قشنگ بازی می‌کنه اما با خواهر زاده ام همش لج می‌کنه
ینی بچه کاملا درک کرده که چه اتفاقاتی داره دورش میفته که نسبت به خواهر زاده ام حساس شده
حالا بگید من چکار کنم
به نظرتون زیادی حساس شدم یا حق دارم؟

خب آخه این طفلک منم بچه اس و خیلی شیرینه
واینم نیاز به توجه داره ...اما هر جاااا که میریم یا خونه مامانم که میریم همه به بچه خواهرم توجه میکنند و باهاش بازی میکنن چون اون وروجک و بازیگوش تره
بچه من وقتی هم سن اون بود شیطنتش بیشتر بود مامانم همش میگفت وای چقدر اذیت می‌کنه اما به شیطنتای خواهر زاده ام با عشق نگاه می‌کنه و میگه شیرین بازی میکنه
کاملا حق داری
با خواهرت کمتر برو مهمونی و اینور اونور
به نظر من وقتایی که خواهرت اونجاست شما سعی کن نری
اینجوری بچه شما کار آسیب روحی میبینه و هیچ چیز و هیچ کس به اندازه ارزش آرامش و سلامت روحی فرزندت نیست
کمتر
اولا خدا گل دخترتو حفظ کنه
من قبلا سر این موضوع دیوونه شده بودم همش گریه میکردم که چرا توجه هات به پسر کوچیکترم بیشتر از داداششه
بعدش که دیدم هم خودم اذیت میشم همه بچم با بقیه تذکر دادم که به هردو به یه اندازه توجه کنین حتی اگه یکی رو‌ بیشتر از اون دوست داشته باشین
دیدم‌ زیاد تاثیر نداره با اونا کمتر رفت و‌امد کردم
خودم بیشتر بهش توجه کردم
مرسی عزیزای دلم
دلم میخواد متوجهشون کنم که کارشون اشتباهه
به عمه و دایی و خاله نمیتونم چیزی بگم
هروقت خواهرت جایی هست شما اصلا نرو تا خونوادت هم دلیل نبودتون توی دور همی ها بفهمن و به خودشون بیان و شرایط عوض شه
اما به مامانم یا خواهرم که میگم میگن چرا مقایسه میکنی
هر چقدرم بگی تاثیری نداره
بهشون بگو چند باری اگه دیدی تاثیر نداره سعی کن زیاد رفت و امد نکنی
خیلی رفت و امدمون کم شده با خواهرم درصورتی که خیلی هم دیگه رو دوست داریم
ینی کاملا حس میکنم که بچه منو کمتر دوست دارن
عزیزم حق داری
الان رفت امدتون کم کن بچه خواهرتم که بزرگ تر بشه کمتر نقطه توجه میشه
تو اون سن رفت آمد بیشتر کن
سلام عزیزم اگ بهشون گفتی و دوباره تکرار میکنن
فقط باید کمتر بری و بیایی
من خونه مامانم وقتی میرم ک تنها باشه یا نهایتش دوتا از خواهرام فقط اوکی هستم اگ بجز اونا کسی دیگ باشه اصلا نمیرم
چون بچهاشون شلوغن اذیت میکنن
همه هم میدونن چرا نمیرم
اگه من جای شماباشم اصلا چ خواهرم باشه چ نباشه نمیرم چرابایدنوه بانوه فرق کنه؟؟ بچم برای من دنیاس کسی اندازه سرسوزن بچه منونخوادمن قیدشومیزنم حتی اگه خانوادم باشه
دقیقاااا...منم مثل شما فکر میکنم
یکی که برای بچت ارزش قائل نشدیعنی برای شماارزش قائل نشده پس تلکیف روشنه قطع رابطه تازمانی که به خودشون بیان
اونم طفل معصوم دوساله که پاک و بی گناهه بازاگه بچه بزرگ مثلا۱۰ ساله و بی تربیتی بوداره حق داشتن نخوان ولی بچه دوساله چی کرده که بخوان محلش نزارن لطفابخاطرروحیه و شخصیت و غرور بچت هم شده قطع رابطه کن
وفتی خواهرت خونه مامانت نرو
روحیه بچه خیلی حساس اذیت میشه گناه داره.
ناراحت نشی گلم ولی بزرگترای تو خیلی بیشعورن که بین یه بچه دوساله و یک ونیم ساله که یه سن‌حساب میشن فرق میزارن
چقد واسه دخترت دلم گرفت💔بخدا من بودم کمتر که هیچ اصلا نمیرفتم کسی که بچمو بهش ارزش نده خودشم برام بی ارزش میشه
حالا من ‌ میرم خونه مامانم مستقیم میگم این همه سال واسه بقیه مادر جونی بودی الان دیگه نوبت پسر منه ...باااااید بچه منو نگه دارین ....تا من ب کارام برسم ...
اونا هم انصافا همه بچه ها رو دوس دارن اما بچه من چون بعد از سالها بدنیا اومده خیلی میخوانش‌...البته اینم بگم ک از همه افراد خانواده کوچولوتره
کلا بچه کوچیک شیرینه ....اما بچه دو ساله و س ساله ک همسنن نباید فرق گذاشت
خواهر زاده و برادر زادم تفادت سنشون ی ساله....هر کدومو بگیرم بغل اون یکیم میگیرم ...دو تا شونو میزارم رو پام شعر میخونم واسشون....میگم ی وقت اذیت نشن ...یا ب دل نگیرن بچن
منم این مشکلو با جاریم دارم .من طبقه بالا مادرشوهرمم .هر روز هم میرم پایین .جاریم هرازگاهی میاد .خانه مادرشوهرم توجهشون ب دختر جاریگ بیشتر میشه .اونم ۲ماه کوچیکتر از دختره منه .من اولا وقتی اونجا بودم میدیدم اینجوریه ناراحت میشدم .خودم با دخترم بازی میکردم .
ولی الان .دیگ میزارم چند ساعت از اومدن جاریم بگذره بعدش میرم پایین در حد ۱.۲ ساعت میمونم میام بالا
اون خواهرزاده ات دختره با پسر
متاسفانه طبیعیه
چند روز پیش رفتم خونه برادر شوهرم همه اونجا بودن
همه پریدن پسرمو بغل کردن و من اینو حس کردم ک دخترم چقد ناراحت شد و حتی پیش عمشم ک خیلی دوس داره هم دیگه نرفت
عمش گفت چرا اینطوری میکنه گفتم جون اون لحظه اول داداشمو بغل کردی
مخصوصا تو جمع ها همش میاد بغلم میکنه و میخواد پیش من باشه
البته بچه شما ک دیگه پنج ماه فقط فاصله سنی داره
ب نظرم تایم هایی برید ک خواهرت نباشه
دختره
سلام عزیزم حق داری کلا بچه ها تو همه سنین به توجه نیاز دارن و توجه بیشتر به بقیه باعث حساسیت میشه آخرین نوه ما قبل از دنیا اومدن دخترم ۷ سالشه عید که رفتیم خونه مامانم به دختر من می‌گفت تو که بزرگ شدی من محبوبیتم و پس میگیرم 😂😂😂😂😂
بهش گفتم قشنگ خاله لیانا به مراقبت احتیاج داره نه که ما اونو بیشتر دوست داریم
یعنی فرق نمیکنه تفاوت سنی چقدر باشه بچه ها در هر صورت ناراحت میشن
بهتره با هم نرین اونجا و در ضمن مطرح کردنش با بقیه خانواده دردی و دوا نمیکنه چون اونا فکر میکنن شما یه مامان حساسی و اونا هر دوتا نوه رو یه جور دوست دارن پدر و مادرا هیچ وقت قبول نمیکنن که فرق میذارن
اها پس فرقیم ندارن میدونی چرا پرسیدم
چون بین پسر من و دختر خواهر شوهرم ۶ ماهه اما هردو هم شیطونن
پسر من بره خونه مادرشوهر یه کار اشتباهی کنه اشکال نداره
اما دختر اون همون کارو کنه میگن دخترت نگه دار
من قضیه شما رو از زاویه مقابل میبینم و واقعا برای اون دختر ناراحت میشم
بنظر من سخت نگیر هم بچه هم خانواده آدم هر دوتا عزیز هستن نمیشه که بخاطر بچه از خواهرت دل بکنی یا بخاطر خواهرت از بچت برات مهم نباشه هیچ وقت توی مباحث بچه ها نباید دخالت کنی معمولا بچه کوچیکتر شیرین تر هست اونم بزرگتر میشه به اونم گیر میدن نمیدونم متوجه منظورم میشی یا نه بچه اسمش بچه باعث اختلاف روابط بزرگترها نباید بشه
بخاطر۵ ۶ماه؟؟؟چ بزرگترکوچیکتری این خانومم سخت نگیره بزرگه عاقله ولی اون بچه که این چیزارونمیفهمه متوجه رفتارشونم شده خواهریامادری که با وجودسن عاقلانه به بچه کوچیک بی توجهن بایدبهشون بی اعتنایی و بی محبتی بشه تااون طفل معصومودرک کنن
عزیز دلم، بچه‌ها این چیزا رو دقیق می‌فهمن، ولی واقعاً بدون که محبت مامانش از همه مهم‌تره براش ❤️
شاید بقیه حواسشون پرت اون یکی کوچولو شده باشه، ولی بچه‌ات وقتی نگاهتو می‌بینه، نفس می‌کشه باهاش.
این دوره که بچه خواهر‌ت تازگی داره، می‌گذره. دوباره تعادل برمی‌گرده.
فقط یه کم صبوری می‌خواد، که مطمئنم از پسش برمیای
اون وروجک خواهرتم فعلاً سوگلیه، ولی نگران نباش… یه مدت دیگه تبش می‌خوابه، بچه‌ی خوشگل تو دوباره می‌شه گل مجلس
دختر منم پنج ماه ازدخترجاریم کوچیکتره بعد دختر اون بچه دومشه و برای من اول بچه من بعد سالهاانتظار بدنیا اومده و خیلی ارومتره میریم خونه مادرشوهرم کنارخودم بازی می‌کنه دخترجاریم شیطونه و به همه جا سرمیزنه همینا باعث شده دخترمن بیشتربهش توجه میشه وهمه چیو از دست دختر جاریم میگیرن میدن دست بچه من بارهام گفتم اونم بچس فرق نزارین لازم نیست ازاون بگیرین بدین به این ولی باز دست خودشون نیست تادخترم پاش گیرمیکنه لبه فرش میوفته همه میدوان سمتش ولی اون میوفته همه میگن پاشو هیچی نشد🫢🫢🫣ولی جاریمم درکش زیاده و هیچوقت ناراحت نمیشه حتی گاهی خودشم طرف دخترمن میشه دختر اون مدام بچه منو گاز میگیره کبود میشه هرچقدم مراقبم باز تو یه لحظه دستشو یا یجاشو می‌کنه تودهنش گازمیگیره من به بچه اون هیچی نمیگم اما جاریم خودش دعواش می‌کنه مادرشوهرم اینا هم دخترشودعوامیکنن
ولی خوب ما جاری هستیم و به این چیزا توجه نمی‌کنیم جاریم همش میگه بخواهیم به این چیزا توجه کنیم باید رفت وامدو ببوسیم بزاریم کنار غریبه بشیم باهم حالاشما که خواهرین واقعا باید کوتاه بیاین تاروابط خواهری هم بهم نخوره بچها بزرگ میشن این چیزاتموم میشه اما خواهرتون یادش نمیره که بخاطر چه چیز ساده ای ازش گذشتین
ایول به جاری با درکت
هرچیزی جای خودش نمیشه صرفافقط بخاطر رفتوامد بچه روبسوزونیم جاری و خواهرهم نداره اون بچه فردا عقده ای و حسود و دچارکمبودمحبت میشه و هیچکس به فکراون بچه نیس الا مادرش که اونم گذشته بخاطررفتوامد این بزرگترین ظلم درحق بچس
به نظرت چرابچتوگازمیگیره؟؟فکرنمیکنی بخاطررفتاربقیس ؟؟
اره می‌دونم بخاطر فرق هایی که میبینه بادخترم لج شده اما بالاگفتم که بارها گفتم فرق نزارین اما همون دلایلی که گفتم باعث شده دست خودشون نباشه ناخداگاه رو دخترمن حساس ترن که مهم ترین دلیلش هم همون انتظار طولانی برای بچه دارشدنمون بود بخاطر همین دخترمنو یجوردیگه دوسدارن پدرشوهرم بامناسبت ولی مناسبت برای دخترم طلا میخره هرسری میگم کاش چیز ارزون بخرین ولی برای دوتاشونم بخرین مثلا یه دست لباس بخرین ولی برای جفتشون بعد پدرشوهرم ناراحت شده که آدم برای هدیه اما اگر نمیاره همینو دادم نمیخوای بنداز بره دیگه سکوت کردم جاریم هم میگه عیبی نداره گله نکن ازشون ماهم دخترتو دوسداریم ناراحت نمیشیم اینا هم بزرگ بشن باهم مثل خواهرمیشن حالادیگه ببینیم بزرگتر بشن چی میشه دیگه
همیشه هم اینطور نیست بچها تو خانواده اگه به اندازه محبت ببینن دیگه احساس کمبود محبت نمیکنن یامحبت رو از غریبه هاگدایی نمیکنن همین جاریم هم خودش مدام قربون صدقه دخترش می‌ره دخترش ذوق می‌کنه خودشو لوس می‌کنه براش من هرجا برم براش عروسکی چیزی میخرم بدو میاد بوسم می‌کنه ولی بامحبت من اصلا حالش تغییری نمیکنه که بایه فدات بشم مامانش ذوق می‌کنه مهمترین محبت همون پدر ومادره که اگه به اندازه لازم باشه بچه نه عقده ای میشه نه حسود نه ازکس دیگه محبت گدایی میکنه
مهمترین چیز همین رفت آمده توزندگی امروزی انقد سر هرچیزکوچیک رفت وامدهاقطع شده که بچها دیگه نمی‌دونن عمه کیه دایی کیه قدیم همه با پسرعموی بابارفت امدمیکردن اما الان بخاطر حساسیت های بیش ازحد همه اون رفت امدهاازبین رفته حالادیگه تمام تلاشمونو میکنیم حداااقل رفت وامدای خواهر برادری حفظ بشه لااقل بچه بزرگ شد یه خاطره ازبچگی داشته باشه
سلام شیوا جان
اصلا اصلا باهاشون بحث نکن شاید اونا متوجه رفتارشون نیستن
ولی شما از طرف خودت رفت و آمد رو کم کن یا به حداقل برسون
روزایی برید که خواهرتون نیستن یا بچه رو ببرید جایی که احساس بهتری دارید هم خودتون هم دخترتون
من نمیگم شمامقصری نه ولی اشتباه اشتباهه اول مادرش مقصره دوما دوروبریا اونابچن بچه نمیدونه کی کوچیکتره کی بزرگه کی باانتظاربه دنیااومده بچه روحیش خراب میشه فردابزرگ میشه عقده ای میشه اتفاقابرعکس هیچوقت مثل خواهرنمیشن چ بسا مثل دشمن هم میشن چون بینشون فرق گذاشتن
پدرمادرخیلی مهمن ولی اطرافیان هم به شدت تاثیرگذارن
عمه و دایی کمترمحبت کنن به نظرم بهتره تااین که پدربزرگ مادربزرگ بین نوها فرق بزارن خیلی بده رفتوامدباید مثبت باشه نه رفتوامد سمی و اعصاب خوردکن خاطره بایدشیرین باشه نه تلخ و پراز خشم
سلام فاطمه جان
من از سر پسر دومت که کوچیک بود میشناسمت
الان خواستم بگم خیلی خوشم اومد و بهت افتخار میکنم که قوی تر شدی و ی سری تغییر توی رفتار و تصمیماتت انجام دادی
خواستم بهت بگم ایول و کیف کردم
سلام متاسفانه این حقیقت همه جا وجود داره بچه ای که کوچیک تره توی جمع محبوب تره .حالا اتفاقا من نگران بچه اولم هستم که دومی انشاالله بیاد اولی دیگه توی چشم نیست میترسم افسرده بشه 🥲