خواهرانه میگم گوش کنید بحرفم

این نیز بگذرد

افسوس از این عمر که با میگذرد، میگذرد ..

توکل کن به خدا و صبر داشته باش
انشاالله که تو هم ار این مشکلات به سلامت بیرون بیای

ممنونم عزیزدلم
خدا آرامشُ مهمون همیشگی قلب و زندگیت کنه♥️

هیییییی دس رو دلم نزار ک خونه💔

ان شاء الله مشکلاتت ب حق حسين حل بشه.
و خداوند کوچولوت حفظ کنه

کسی .کسی رو اذیت کنه .خدا هم اذیتش می‌کنه
ولی به مرد هم بستگی داره جلویی خانواده ی تخمیشی چه جوری دربیاد .که پاشونو از گیلیمشون دراز تر نکنن

بدبختی اینه خانواده هارم نمیشه شناخت با خود پسر میشه دوست موند یه سری رفتارا دستت بیاد اما با خانوادش چیکار میشه کرد؟من از همسرم راضیم بارهام پشتم در اومده ولی خانوادش هر دفعه ضربه بدتری از قبل زدن الانفقط دارم سعی میکنم محبت و سادگیمو کم کنم چون عوض بشو نیستن وقتی هم محبت کنی به همچین آدمایی بدتر میشن

بازم به نظرم همسرتون اگه توی روشون در بیاد ممکنه به کم آدم تر بشن خیلیا بخاطر بچه اشون کوتاه میان

چقدر حرفاتو با گوشت و استخونم درک کردم دقیقا همینه من قبلاً میگفتم مهم شوهره آدمه نه خانوادش ولی الان میگم فقط خانواده مهمه بقول یکی شاید خانوادش کنارت نباشن ولی ژنتیکشون کنارته

والا ما داریم خانوادش خوبن خودش عنه

احسنت
اول و آخر خانواده

صدرصد خانواده خیلی مهم
من خودم قبلا میگفتم فقط خود طرف
ولی الان میگم فقط خانواده
چون که این پسر یا دختر داخل این خانواده بزرگ شده ترکیبی از رفتارای پدر مادر

با خانواده ای وصلت کنید که پدر مادر بهم احترام بذارن
تو خانواده شون قهر نباشه
کوچیک ، بزرگ داشته باشن
بزرگ واقعا بزرگی کنه و کوچیک هم واقعا کوچیکی

والا هرکسی رو دیدیم مارو ازار داد خدا بیشتر بهش توان داد برای ضربه های گنده تر

نمیشه هیچ وقت این چیزا رو زودتر فهمید ، تا باهاشون زندگی نکنی متوجه اخلاق های شخمیشون نمیشی

منم کلی ذوق داشتم از در دوستی وارد شدم چی شد به بدترین شکل رفتار کردن نتیجه اش هم شده سه سال قهر دو تا خانواده و عروس و داماد

از بس که فتنه بازی در آوردن

اینم اضافه کن همینجوری که خانواده اش مهمه

اینکه دختر راه دور ازدواج نکنه هم مهمه ، واقعا توو شهری باشه که پدر مادرش فامیلش باشن

دور بودن دختر از خانواده اش خیلی بده خانواده پسر هم حسابی اتیش بیار میشن

نگین جان انقدر حسرت و افسوس نخور
همسرت یا خانواده اش اگه بدن شما روی خودت تمرکز کن
چرا همه توجه و انرژیتو با فکرای بیخود هدر میدی
به هرحال تصمیمیه که گرفتی
و کاریه که شده
بیشتر از این خود خوری نکن
روی پیشرفت خودت تمرکز کن نه اینکه مثلا مادرشوهرم دوساله پیش چیا بهم گفت و خودخوری و ....اینارو بزار کنار
ما مسئول بیشعوری دیگران نیستیم
فقط میتونیم نادیده بگیریم
اینطوری خیلی زندگی آرومی خواهی داشت

کاملا باهات موافقم... خواهرشوهر من اخلاقش زیادی شخمیه به قول دوستان... یه وقتایی خوبه یه وقتایی چشم دیدنتو نداره اوایل باهاش دوست بودم دیدم داره پررو میشه و یه جوریایی انگار دارم سرویس میدم حالا دیگه نه اصلا بهش اهمیت نمیدم کاریش ندارم... خیلی از اقوام از صمیمیت من سوبرداشت کردن که اره خیلی مهمن که من باهاشون صمیمیم و رفتن تو قیافه و از بالا نگاه کردن دیگه کلا کشیدم کنار و صمیمیتمو حرومشون نکردم چون واقعا هیچی نیستن و الکی خودشونو بولد کردن ادم پز دادن و کلاس گذاشتن نیستم اصلا ولی اگه ببینی هم روابط اجتماعیم بهتر از اوناست هم تحصیلاتم بالاتره هم شخصیت و شعورم اجازه ی خیلی از کارا و حرفا رو بهم نمیده ولی اونا نهایت بی شخصیتی رو داشتن درنتیجه کنار گذاشته شدن و فهمیدن همچینم مهم نیستن... خلاصه که تو روند زندگی میشه شناخت پیدا کرد

من توی زندگی فهمیدم پدرشوهرم بدبخت ترین و سمی ترین شخصیت رو داره و برخلافش مادرشوهرم واقعا بافرهنگ تره و هررفتار و حرفی که احیانا زده حاصلش اعتماد به پدرشوهرمه و بارها پیشم اعتراف کرده مثال بزنم بخوام برم ارایشگاه و ساعتها هم طول بکشه بچه هامو نگه میداره و خم به ابرو نمیاره چون میفهمه و اعتقاد داره من جوونم و باید به خودم برسم و از همه مهمتر برا پسرشه و دوست داره... ولی پدرشوهرم اصلاااااا قبول نداره که بچه هامو بذارم پیش مادرشوهرم و برم جایی اصلاااا حتی اخرین مسافرتمونم که کوفتمون کرد (و نتیجه اخلاقیشم این بود که باخانواده شوهر مسافرت نرید) دلیلش فقط و فقط این بود که من باردار بودم و مادرشوهرم دخترمو تروخشک میکرد و میبرد دستشویی و آشپزی میکرد و حسابی سوخته بود... اینجا هم من اصلا باهاش کاری ندارم و دیگه مثل سابق رفتار نکردم

به شددددت با این حرفت موافقم

حرفی که من همیشه میزنم اول خانواده مهمه و ۹۰ درصد پسر به پدر میره اخلاقشو همه چیش پس خودتونو گول نزنین