رفتار با کودک ۴ساله

سلام عزیزم، ولا پسر من ده سالشه هنوز که هنوزه همینطور مونده رفتارش، تو جامعه تو فامیل و مدرسه بهترینه. تو خونه فقط من در حال جیغ زدنم و نفرین و بد و بیراه گفتن، واقعا کم میارم، همش داره فوش میده و لج و لجبازی

این بچه ها دنبال محبت بیشترن، باهاش خوب تا کن ازش تعریف کن با محبت باهاش حرف بزن، پیش بقیه بگو که تو خونه خیلی سعی میکنه کمکم کنه سعی میکنه بهترین بچه باشه برامب

بهش کار بدا انجام بده سرگرمش کن، کلاسهای ورزشی ثبت نامش کن، خودت و باباش باهاش بازی کنین، حتی بزن بزن، کشتی، خستش کنین، تا میتونی از در دوستی وارد شو، من متاسفانه منطقه ای که زندگی میکردیم خوب نبود موفق نشدم رفتارش رو درست کنم،مشاور هم ببرش ولی من بردم فقط گفت سرگرمش کن، کتاب بخونین براش و این چیزا

رفتار شما باهاش چه جوریه؟ بکن نکن زیاد میگین ؟ رابطتون باهاش خوبه؟

منم دیونه شدم از دست دخترم
روانی شدم از صبح ساعت ده بیدارمیشه تا یک شب جنگ اعصاب راه میندازه
از صبح تا غروب که باباش بیاد یه جور دیونم میکنه غروب که باباش اومد صدبرابر بدتر میکنه تا خوابش میبره
هیچ جور دروست نشده نمیدونم چیکار کنم
خونمم شده بازار اسباب بازی هر گوشه یه چیزافتاده الان عکس بدم ببینی

این یه قسمت از خونست
همش دعامیکنم کسی سرزده نیاد

یه پیشنهاد خواهرانه بهت میدم

چشه مگه؟
اسباب بازیه دیگه.
یه سبد بزار کنار بگو اخر شب خودش جمع کنه توش

سبدم گذاشتم میگم جمع کن میگع خودت جمع کن

جمع نکرد خودت جمع کن
تا یاد بگیره.

بابا بچه سه سال و نیمه اس .
انتظار بچه چند ساله داری ازش؟

همه ی اسباب بازی هاش رو بریز تو یه گونی بردار، یه گوشه از خونت رو پلاستیک بکش خاک رس بیار با دوتا بیل و کامیون کوچیک و چندتا قالب

الان یسریارو جمع کردم یه سبد خیلی بزرگ و پر گذاشتم بالاکمد جلو چشمش گفتم تا ایناروجمع نکنی اونارو بهت نمیدم

ولی هیچ انگار نمیخوادشون میگه خودت جمع کن

وقتی زیاد وسیله جلو چشمش باشه براش تکراری میشن

عصری گریه میکرد که دروباز کن برم کوچه بچها هستن بازی کنم گفتم باشه باز کردم چند لحظه اومدم تو سرغذا بزنم رفتم بیرون میبینم نیست کجاست بچهاروپرسیدم رفته اونیکی کوچه
خونه پدرشوهرم دوتاکوچه اونورتر ماست رفته بود اونجا

خب جمع کن اسباب بازیاشو کلا از جلو دستش .
دوتا عروسک و یه احر بازی ای چیزی بزار دم دستش

یا صاحب الزمان 🥶🥶🥶🥶

بزور گریه شوهرم اوردش خونه

بخدا

صبح از خواب بیدار شده با ذوق و مهربونی میرم پیشش میگم به به پسر گلم صبحت بخیر
جواب میده نخند برو گمشو زهرمار و بلند شده و هرچی اسباب بازی داشته پرت کرده
تمام صندلیهارو پرت کرده و خلاصه هر چی بوده پرت کرده و به هم ریخته همزمان داد و فحش و گریه
یک ساعت تمام به همین روال گذشته

پسر منم همینه فقط گریه نمیکرد،

قشنگ درکت میکنم چی میکشی

پیر شدم به خدا
تمام موهای سرم سفید شده

مجبوری باهاش خوب تا کنی اگه میخوای خوب بشه، اصلا هم به گریش توجه نکن چون میدونی حالش خوبه و فقط عادت کرده به اینجور جلب توجه

دخترمن سنن سه سالشه اندازه ده ساله حرف میزنه یه چیزایی میگه ادم میمونه اینو از کجا یادگرفته

چند روز کمر همت ببند بذار گریه کنه تو بیخیال جارو بزن، موسیقی گوش بده، تا خودش خسته بشه

اره دخترا همینن، دختر منم دو سال و پنج ماهشه اندازه یه بچه پیش دبستانی حرف میزنه،، دخترا گودزیلان😂

خواسته های مزخرفشو چیکار کنم
امشب دوساعت همینطوری اعصابمو خراب کرده که ببرم خونه آقاجون آوردیمش
میگه بابا هم بشینه و دوباره جیغ و داد و به هم ریختن که زنگ بزن بابا بیاد یا بریم

یه شب موقع خواب بهم گفت تو عاقل نیستی فردا میفرستمت خونه مامانت
یعنی هنگ کردم هیچ وقت شوهرم همچین حرفی از دهنش درنیومده شوهرم گفتش تو چیکارشی میفرستیش میگفت تورم میفرستم سرکار پول بیاری برام

تنبیه کن بگو چون دفعه قبل رفتیم گریه کردی ایندفعه نمیبرمت هر چقدر هم دلت میخواد داد و گریه راه بنداز تو هم بیخیال بشین

بی خیال هم شدم بدتر میکنه و میاد آزار میرسونه وسیله پرت میکنه سمتم
میاد یه دفعه موهامو میکشه گاز میگیره

یه ازمایش ازش بگیر ببین کمبود ویتامینی، چیزی نداره دو سه جلسه هم حتما ببرش مشاور، و خودت هم حتما برو که حداقل تو مثل من عصبی نشی

من دیگه روانی شدم از عصبی شدن رد شده
چه دکتری ببرم؟

😂😂
دختر من یه دوست خیالی داره همش در حال حرف زدن با اونه گاهی میترسم😂

منم شبا میشنوم حرف میزنه ولی دقت نمیدم چی میگه

مشاور کودک ببر، تو مرکز بهداشت هم حتما دارن مشاور خانواده یا مشاور کودک، حرفاش کمکت میکنه،

این بچهای که توخونه پدرمادرو خوردن بیرون از خونه هیچ دفاعی نمیتونن بکنن از خودشون
دخترمن که اینطوره بیرون میبرمش همسایه ها بچهاشون کوچکترم هستن وسایلشو میگیرن میاد گریه که فلانی فلان چیزو گرفته پس نمیده من باید برم بگیرم
یه جورای توخونه شیرن بیرون از خونه موش

تمام وقتمو از وقتی به دنیا اومد براش گذاشتم سعی کردم همه جا ببرمش حالا میبینم اصلا فرقی به حالش نداره
به من میگه برو تو کوچه تا سگ بخورت

دخترمن دستشو میزاره روگوشش مثلا دلفنی داره حرف میزنه میگه ممدقلی بیامامانو ببر

تلفن*

سلام
یه سوال دارم ازتون تو طول نوزادی تا یک یا دو سالگی بغلش میکردین؟؟
مثلا وقتی گریه میکرد بغل میکردین یا میگفتین انجام ندم بغلی میشه؟؟
قصد جسارت ندارم فقط میخوام اینو بدونم
و اینکه دعوا یا رفتار تنش زا از خودتون با همسرتون رو دیده؟؟
اینکه همسرتون تو خونه باهاتون رفتارش چجوریه خیلی میتونه اثر داشته باشه حتی تو جمع کردن همین اسباب بازیا که میگین دقیقا تاثیر داره تو این مورد
بنظر من حتما با یه مشاور کودک صحبت کن عزیزم

آره حسابی بغلم بود شیر خودمو فقط بهش میدادم دوسال تمام شیر بهش دادم چقدر لالایی و شعر و کتاب خوندم
من کمکی نداشتم خودم تنها بودم و حسابی بهش رسیدم
ولی رفتار تنش زا چرا دیده

چون من خودم با یه روان تن درمانگر که خارج از ایران هست صحبت میکردم
دقیقا به تمام نکات ریز اشاره کرده بود
تمام رفتارا و احساسات بچه از زمان تشکیل شدن لقاح و قلب و بارداری و نوزادی از ما(مادر و پدر)تاثیر میگیره
تمام حالاتشون برخوردشون رو ما خودمون شکل میدیم چه خودآگاه چه ناخودآگاه
سعی کنین حتی اگه تو حالت دعوا و بحث و قهر هستین جلو بچه اتون بزارین کنار میدونم سخته اما باید انجام داد
نزارین ببینه نزارین بشنوه حس امنیت رو ازش میگیرین و ازتون ناامید میشه و شروع میکنه به توهین و حساب نبردن و...داره تخلیه میکنه و یاد میگیره
درسته باید بهشم یاد بدین زندگی پستی و بلندی داره یه وقتایی پدر و مادرا با هم اختلاف نظر دارن که باهمدیگه درستش میکنن خانواده رو براش مهم و بزرگ و امن نشون بدین ازش نظر بخواین بهش عزت نفس بدین و اعتماد بنفسشو بالا ببرین اما دعوا و تنش رو دور کنین این مورد واقعا مهمه عزیزم
البته این موردا که من گفتم رو نزارید پای قضاوت چیزیکه کلی میدونستم رو گفتم که شاید خودتون هم اجرا میکنین و حتی بدونین.حرفه ای تر رو باید مشاور بهتون بگه چون از ریز ریز داستان باید باخبر باشه

وای پیام شما رو خوندم یاد بچگی های خودم افتادم. منم دوست خیالی داشتم😅😅😅 اونم چه دوستی ؟؟!!!!!!! فرچه دستشویی😅😅😅😅😅😅😅

و دونه انار

آخه نمیدونم قحطی دپست خیالی بود من با فرچه دسشویی دوست بودم ، والا😅

تا حالا دعوا و توهین بین تو و همسرت پیش اومده بچه ببینه؟
فوش چ جوری یاد گرفته؟

وقتی ۲سالش بود دعوای شدید
فحشم همین ۳تارو یاد گرفته از بیرون
گمشو بی‌شعور زهرمار

یه مدت بين منو شوهرمم بحث بود. دخترم تا میدید شوهرم بحث میکنه میگفت دعبا یعنی دعوا. حالت های پرخاشگرانه پیدا کرده بود. منو میزد جیغ میزد
بعد مدتیه من شوهرم بخاطر این حالت های دخترم بحث نمی‌کنیم. خیلی سعی می‌کنیم آروم حرف بزنیم.
اگه راجب چیزی حرف بزنیم ک. مطمئنم ممکنه بحث بشه موقعی دخترم. خوابه حرف می‌زنیم.
خیلی دخترم آروم شده. پرخاشگری نمیکنه.

با یه وجب قدش فوش یادگرفته بود. مثلا مرگ خر بیشور این کلمات یاد گرفته بود.

ببین هر رفتاری بچه انجام میده
ناشی از رفتار های پدر و مادره.
ک روش تاثیر گذاشته و می بینه این رفتار هارو
شما و همسرتون با محبت باهم رفتار کنید.
و دختر من جیغ بزنه سر باباش میگم مامان زشته بابایی
بعد باباش بوس میکنه

ولی شما پسرتون بزرگ شده. الان با مشاور صحبت کنید. تا راهنمایی کنن الان چطوری این بچه کنترل کنید.
و چکاب هم انجام بده. ممکنه کمبودی داشته باشه بدنش ضعیف باشه
باعث پرخاشگریش شده باشه

و چیز مهم تر
شما باید جلوی پسرتون ب پدرش احترام بزارید. توهینی نکنید. داد و بیدار نکنید باعث میشه بچه ب شما و پدرش احترام نزاره.
و همینطور همسرتون باید همینکارو کنه.