Ooma
پرسش (1403/11/15):

تجربه من از زایمان طبیعی برا کسایی که مامان اولی هستن

امیدوارم همگی زایمان راحتی داشته باشید. من یه مامان اولی بودم که فوبیا اتاق عمل رو داشتم و از اونطرفم تجربه ای درمورد زایمان طبیعی نداشتم هر انچه بود گفته ها و شنیده ها بودن. بچه من سفالیک بود ولی از اونجایی که جا نداشت تو شکمم حالت عرضی داشت یعنی کامل نچرخیده بود تو۳۸هفته و ۳روز ختم بارداری دادن بخاطر وزن کم بچه.ساعت یک شب رفتیم بیمارستان که تکونهای بچه کم شده بود تا ساعت ۴صبح اورژانس بودم که بعد گفتن باید ختم بارداری بشم. ساعت ۴رفتم بلوک زایمان یکساعت زیر ان اس تی بودم بعد یه قرص دادن یکساعت بعد یه قرص دیگه قرصهای کوچولو و ریز بعد دیدم ابی ازم خارج شد متوجه شدم کیسه ابم پاره شده با قرصها. ساعت ۷صبح بود باز قرص دادن و سرم وصل کردن و هرچی بود رو تو سرم ریختن. تا ساعت ۱۱ظهر دردهایی داشتم که میگرفت و ول میکرد و میتونستم تحمل کنم. از ساعت ۱۱رفته رفته این دردها زیاد شدن و تایمشون کمتر و تحمل منم کم و کمتر میشد. یکساعت اخر که بچه وارد کانال شده بود و نزدیک زایمان دردش برای من قابل وصف نیست و نمیتونم بگم چقد فشار روم بود.(من بشدت ادم کم تحملی هستم توی درد و حتی یه سوزن زدن معمولی هم برام درد اوره.) اون یکساعت حس میکردم این بدن مال من نیست انقد اون درد زیاد بود و غیر قابل تحمل که هیچ جوره نمیتونستم تسکین و تسلایی بدم به خودم.موقع زور زدن رسید این قسمت راحت ترین قسمت ماحرا بود چون میدونستی زور بزنی اون درد تموم میشه و یه قدرت عجیبی میگیری برای زور زدن و همینکه زور میزنی و سر بچه رو درمیارن دردات تموم میشه و باورت نمیشه که تو، تونستی، البته این و بکم من میکن معجزه خدا بود برام، داشتن زایمان طبیعی، هم بچم کامل نچرخیده بود هم خودم مساله دیگه ای داشتم، ولی ورزش و پیدا روی رو داشتم. بنظرم برای من هر دو زایمان ها سخته و اذیت کننده چون آستانه تحمل دردم بشدت پایین هستش. بچه دار شدن و زایمان سختی داره برا من و الان فقط خداروشکر میکنم که بچم کنارمه. و دلم نمیخواد دوباره برام تکرار بشه اون دردها.. خدا محافظ بچم باشه همین و برام نگهداره شکر گزارشم. اون هورمون درون من ترشح نشده مادر یادش میره اون درد موقع زایمان رو، شاید چند ساله اینده ترشح بشه😄😄.
نوشتم که بدونید فقط بدن خودتونه و استانه دردتونه که مشخص میکنه. کسی رو ملاک قرار ندید و خودتون رو با کسی مقایسه نکنید فقط از خدا بخوایید که هر نوع زایمانی که دارید کمکتون کنه براتون راحت بگذره. با اینکه همه دکترها به من میگفتن زایمان راحتی داشتی ولی من نظرم این بود برای من سخت بود و غیر قابل باور چطور تونستم این روند و درد و تحمل کنم و بگذرونم.

قدم نو رسیده مبارک
خداروشکر این مرحله رو هم به هر سختی و زحمتی بود پشت سر گذاشتی
میشه بگی اسم گل پسرتو چی گذاشتی؟
خیلی هم کامل و خوب 💚 انشالله که قدم گل پسرت پر از خیر و برکت باشه براتون
قدمش مبارک باشه عزیزم پر زرق و روزی باشه
مبارکه عزیزم خداقوت بهت💖 منم تحمل دردم کمه البته نه اندازه ای که گفتی امیدوار شدم که طبیعی رو از پسش برمیام
اما من ورزش نکردم باید شروع کنم کم کم به پیاده روی و ورزش
ممنونم قشنگم
هنوز با ثبت احوال درگیر اسمش هستیم دوستندارم دو اسمه بشه بچم.
حالا فردا باز همسرم میره ببینیم چطور میشه. فردا مشخص میشه و مینویسم. امیدوارم زبونی وشناسنامه ایش یکی بشه.
عزیزدلم ماریا جان خدا گل دختر تو حفظ کنه
ممنونم قشنگم ❤
عزیزم به دلخواه خودت روش زایمانتو انتخاب کردی یا به اجبار بیمارستان؟
انشاالله که نامدار باشه
قدم نو رسیده مبارک باشه عزیزم
نامدار باشه پسر نازت😍😍
انشالله صحیح و سلامت زیر سایه پدر و مادرش بزرگ بشه
سلام عزیزم
تبریک میگم خداحفظش گل پسرتو 😍❤️
قدم نو رسیده مبارک باشه
انشاالله قدمش پر از خیر و برکت باشه براتون
سلام نیلا جان؛
خدا رو شکر که از پسش براومدی🥰
خدا قوّت 💪🏻
الحمدلله که خودتو گل پسر سلامت کنار هم هستین ☺️😘
عاقبت بخیر شدنش رو ببینین🤲🏻🥰
عزیزم نامدار باشه ❤️
عزیزم تبریک میگم 🥰
منم طبیعی زایمان کردم و زایمان خیلی سختی داشتم یک روز تمام تو اتاق درد بودم و زایمانم پیشرفتی نمی‌کرد. طوریکه داشتن میبردنم سزارین. منم از اتاق عمل و جراحی وحشت دارم. ولی بعد از زایمان واقعا حس خوبی گرفتم و تمام دردام فراموش شد آخرش خیلی خوب بود😅
عزیزدلم امیدوارم بهترین زایمان رو تجربه کنی، حتما ورزش و انجام بده و پیاده روی هم داشته باشه اونجا عصا دستت میشه ورزش و راحت دهانه رحمت باز میشه، برا من راحت باز شد دهانه رحمم ولی مساله من انقباضات ناخوداگاه رو داشتم این خیلی اذیتم کرد.
من فوبیا جراحی دارم. انتخاب خودم بود
حتی مادرم و همسرم میگفتن سزارین بشو دیدم من ادم اتاق عمل نیستم و بدنم پذیرش داروها رو نداره. کاملا اختیار خودم و به اصرار و خواسته خودم بود.
ممنونم عزیزم
انشاءالله روزی خودت بشه بغل کردن گل زندگیت
ممنونم خدا گل زندگیتو حفظ کنه
عزیزم مبارک باشه قدمش، انشاا.... همیشه چشماتون از خوشی برق بزنه،
فقط چرا اپیدورال نگرفتی؟؟ من موقع زایمان اپیدورال گرفتم و اصلاااا ذره ای درد نداشتم، خیلیی خیلی راحت زایمان کردم، کاش بی حسی اپیدورال رو میگرفتی
ممنونم عزیزم ❤
متاسفانه بدن من نمیپذیرفت نه دارو نه اپیدورال سختی کار من این بود که آلرژی داشتم.
عزیزدلی مامان خانمی
خدا گل پسراتو حفظ کنه
ممنومم عزیزم روزی خودت انشاءالله
ای بابا، چقد بد، حالا ک تموم شد ، خداروشکر خودت و نی نی سالمین🧡
ایجانم خداروشکر.
من کلا کمتر از ده ساعت میشد تو بلوک زایمان بودم. همه میگفتن بچه اول هست عالیه و اون اخرش تو اوج دردام زیادتر میشد.
قدم نو رسیده مبارک💖
خداقوت🌷
منم به شدت ترس اون روز از زایمانو دارم... مخصوصا طبیعی و دارم خودمو اماده میکنم باهاش کنار بیام نترسم
امیدوارم بتونم مثل شما تحمل کنم تا زودتر بگذره تموم شه
ولی بنظرم لحظه شیرینش اون موقعی که بچت به دنیا میاد صدای گریشو میشنوی و تمام سختیاش یادت میره🥺

اره هم بدنم تحملش کم بود هم پذیرش دارو نداشت و هم انقباضات ناخوداگاه واژن رو داشتم. این کار منو خیلی سخت کرده بود. بنظرم اکه کسی موارد منو نداشته باشه کارش راحت تر هست و دردش کمتر.
مرسی عزیزم😍
انشالله🥺
میتونم به جرات بگم هیچکس اندازه من بد بدن و بی تحمل نیست، منکه میگم معجزه خدا بود برام که تونستم. چون هیچ فاکتور مثبتی درمن نبود برای تحمل و به دنیا اوردن بچه. حتما همراه اموزش دیده یاکاربلد
یا ماما داشته باشید خیلی کمک میکنه.
قدمش مبارک عزیزم با خوشی و سلامتی بزرگش کنی 💜
منم به همین دلیل پسرم و طبیعی دنیا آوردم همه اون موقع سزارین انتخاب میکردن 🤗
ممنونم عزیزدلم
خدا گل پسرتو حفظ کنه
دقیقا
همه اصرار میکردن سزارین کنم
من اصرار رو طبیعی. راضی ام که اتاق عمل نرفتم.
ولی نمیتونم بگم طبیعی هم برا من راحت بود. در کل نتیجه گرفتم بدن من برا اوردن یکی سنگ تموم گذاشت دومی رو شرمنده است😂😂😂
آره واقعا هر بدن فرق میکنه خدا حفظش کنه برات از خودت خوب مراقبت کن سهل انگاری کنی تا مدتها درگیر درمان خودت میشی از این روزهات نهایت استفاده رو ببر گلم 😘
الهی ...ان شاءالله به سلامتی گلم...چشمت روشن..چقدر خوشحال شدم 😍
مبارکت باشه عزیزم
ولی مگه میشه آدم یادش بره درد زایمان رو 😅
من گاهی وقت ها واقعا تنم میلرزه یادش میفتم ، منم مثل شما از جراحی خیلی میترسم
و اینکه هر بدن با بدن دیگه فرق میکنه واقعا درسته حتی زایمان اول هم با زایمان دوم متفاوته
نیلای جان مبارکت باشه
چشمت روشن😍
من درد طبیعی کشیدم اخر سر هم سزارین اورژانسی شدم اون هم با بیهوشی کامل ولی واقعا درد بعد از سزارین واسم یک هزارم درد طبیعی بود ۳ روزه هم بخاطر دخترم که بیمارستان بود سرپا شدم چون روزی ۲ بار میرفتم بیمارستان بهش شیر میدادم
ممنونم عزیزدلم
هنوز نشستن برام سخته
من از اون دسته نبودم که زود سر پا میشن.
ممنونم عزیزدلم
انشاءالله مثبت شدن خودتو ببینیم ❤❤ چشمت و دلت روشن بشه به بغل کردن گل زندگیت
ممنونم عزیزدلم
واقعا من ثانیه ای یادم نرفته هیچ تازه جزئیات بیشتری هم یادم میاد. 😄😄
ممنونم لیلای عزیزم ❤❤
عزیزدلم واقعا سخته
درد هر دو رو بکشی
باز هم خداروشکر بدنت توان سزارین رو داشته و پذیرفته و زود سر پا شدی
متاسفانه بدن من یه گزینه رو انتخاب کرد که از همونم لفت داد😄😄
منکه انگار دارم روز به روز بدتر میشم تا بهتر هنوز سر پا نشدم.
سزارین میکردم چون بد زخمم میدونستم تا دوسال هم سر پا نمیشم.
طبیعیه من تا دوماه همه چی کامل یادم بود ذره ذره یادم رفت الان فقط میدونم درد طبیعی خیلی زیاده ولی شدت دردش یادم نیست
خاله منو تا دم مرگ بردن تا طبیعی زایمان کنه آخرشم بچش ۱۰ روز بستری شد خودشم به جای استراحت ۱۰ روز سرپا موند بیچاره کردن
من دوتا تجربه کردم بعد عید قراره برم برای سومی😢😢خیلی سخته ولی انقدر تو بارداری بهم سخت میگذره حاضرم درد زایمان طبیعی رو تحمل کنم تا بارداریم تموم بشه
البته زایمان دوم من خیلی بهتر از اولیم بود ایشالله که سومی از اون دوتا هم بهتر باشه
عزیزم نگران نباش سرپا‌هم‌ میشی، بدو بدو وقت کم میاری الان حسابی استراحت کن
واقعا نمیدونم‌چه اصراریه به زایمان طبیعی، نمیزارن خود ادم تصمیم بگیره واقعا مسخره س
ان شاءالله به سلامتی دوران بارداری رو بگذرونی و نی نی خوشگلت رو صحیح و سالم بغل کنی عزیزم
مبارکت عزیزم الهی. با دلخوش بزرگش کنی❤️🤲🏻
سلام عزیزم
شما بی حسی اپیدورال گرفتین دیگه‌ بدنتون بی حس بود،درسته؟
خب چجوری دیگه زور میزدین ؟
من شنیدم سخته دقتی بی حس باشی نمیتونی زور بزنی اینا
قربونت عزیزم
قدم نورسیده مبارک عزیزم
سالم و سلامت باشه همیشه
زیر سایتون بزرگ‌بشه 🥰🥰🥰🥰
مبارکه😍قدم نورسیده مبارک
ان شاالله دومادش کنی
امیدوارم موقع دادن بچه تو بغلم نتونستم لذتش و ببرم انقد که دردها شدت داشتن، نذاشتن لذتش و ببرم.
واقعا اصرار رو متوجه نمیشم از طرف پزشک.
فرد خودش باید تصمیم بگیره با توجه به روحیاتش و تحملش.
انشاءالله انقد راحت باشه همونجا بفکر چهارمی هم باشی عزیزدلم.
بسلامتی بغلش کنی گلم
دریا هنوز کارای شخصیمو شوهرم میکنه
با دوره بارداری هیچ فرقی نداره برام. دیشب میگه اگه بدونم کی گفته طبیعی راحته
بعد گفت نیلا سزارین هم برا تو همینقدر اذیت کننده بود
هم بد زخمی هم تحمل درد نداری. گفتم اره به همین خاطر تو حین زایمان گفتم ما را همین کافیست😄😄
بخدا میگفتم چطور با وجود این دردها با دومی وسومی فکر میکنن.
اونا واقعا شکست ناپذیر هستن و ماورائی تو ذهن من زمینی نمیگنجه. دیگه چشیدن اون درد رو ولی بازم به استقبالش میرن خیلی شهامت میخواد ها.
عزیزدلی بانو جان
گل زندگیتو به وقتش به سلامتی بغل کنی عزیزم.
ممنونم عزیزدلم
انشاءالله روزی خودت
به زودی تاپیک مثبت شدنت رو ببینیم❤و بسلامتی وبه وقتش بغلش کنی
ممنونم عزیزدلم
انشاءالله بسلامتی و به وقتش گل زندگیتو بغل کنی
خدا خیرت بده از این دعاها برای من نکن😅
ایشالله این یکی رو که دنیا بیارم دیگه سفت و سخت جلوگیری میکنم بسمه
فاطمه تو راهیت گل پسره یا گل دختر
نمیدونم راستش انومالی نرفتم
شنبه میخوام برم سونوگرافی
انشالله صحیح و سالم باشه
بعدشم خواسته ی دلتون💖🌻
ممنونم عزیزم ❤️
بخدا من اگه بهم خوش میگذشت صد درصد وسوسه میشدم برا دومی. ولی لفت د گروه شدم😄😄😄.
جان و تنتون سلامت باشه.
نه والا به منم خوش نمیگذره🤣🤣فکر نکنم به کسی هم خوش بگذره
بلخره اسمش روشه زایمان طبیعی
بعضیا واقعا میگن خوب بوده و راحت بوده
من کاش از اون دسته بودم قول میدادم ارتش تشکیل بدم😄😄😄
واااای خدایا استرس گرفتم😵‍💫
دوس دارم گریه کنم🥲
سلام نیلا. چیکار کردین برا اسمش
با زره رفتین یا کلاهخود؟😂
طبیعیه خب عزیزم نزدیک زایمانتی هممون نزدیک زایمان میشیم استرس میگیریم
ععععع🥲
من تو زایمان دومم بااینکه آشنایی داشتم با محیط ولی باز خیلی استرس و ترس داشتم ولی ماما همراه داشتم ، بعد ۴ سانت که اومد استرسم نصف شد به نظرم اگه شرایطش رو داری ماما همراه بگیر پیشت باشه
من الانشم که زایمان دوممه هرروزم اشک و آهه و استرس😩 همش نگرانم
من هنوز به استرس زایمان نرسیدم ولی شما نزدیک زایمانی بخاطر همونه
کاش منم زودتر ۳۸ هفته میشدم راحت میشدم حالت تهوع دیوونم کرده
من اصن نمیتونم راه برم با عصا میرم تا دسشویی
پاهام خشک شده
بنظرت میتونم طبیعی زایمان کنم؟
این آخرام ک اصن نمیگذره
هرروزش ۱ ماهه
استراحت مطلق بودی؟
چرا پاهات خشک شده؟
آره واقعا آخراش خیلی دیر میگذره
نه ولی دکتر همش میگفت استراحت کن چون سقط داشتم
ایشالله به سلامتی نی نی تو دنیا بیاریش
دکترت نگفته طبیعی باید زایمان کنی یا سزارین؟
ممنون
نه هفته بعد میرم پیشش
ایشالله هرچی خیره برای خودت و کوچولوت پیش بیاد❤️
انشالله
همچنین برای شما

سوالات مشابه