Ooma
پرسش (1403/10/29):

پدرشوهرم میگه ماشینتون و بفروشین بدین من باهاش یه ماشین بهتر بگیرم

خانم ها سرتون و درد نیارم پدر شوهرم ی مدته طولانی گیر داده ماشینتون و بدین من با ی ماشین بهتر برا خودم طاق بزنم شوهرمم جز چشم چیزی نمیگه
بخدا من طلاهام و فروختم و وام گرفتیم و پس انداز دادیم تا ماشین خریدیم
اگه دعایی آیه ایی سوره ایی چله ایی چیزی بلدین بگین من بخونم پشیمون بشه دارم دق میکنم از دست این خانواده بی ملاحظه
نمیگه دم عید تو این سرما پسرم و با بچه کوچیک پیاده نکنم ک خودم ماشینم بهتر بشه
اینم بگم اصلا راهکار ندین چون شوهرم اصلا و ابدا ب غیر از چشم هیچی ب پدر مادرش نمیگه حتی اگه بگن برو تو چاه
من دستم ب هیچ جا بند نیس جز دعا...

۱ هفته چیزی نمی‌گفت امشب دوباره داره میگه ی ماشین تو دیوار دیدم باهاش فردا قرار گذاشتم ماشینتون و ببرم نشونش بدم اگه شد معامله کنم


بدون اینکه اصلا نظر مارو بخواد
نمیخوام رابطم با شوهرم خراب بشه
ی بار باهاش صحبت کردم ک ماهم آینده داریم ماهم زندگی داریم
بدجور دعوامون شد و گفت من ب بابام نمیتونم بگم ن اگه بگه جونتم بده میدم
نمیخوام باز دعوامون بشه
واااااا
آدم چ چیزا میشنوه هااا
اون یکی برادر شوهرمم ماشین داره اون یکیشم داره جا ماشین خرج میکنه خونه می‌سازه

ولی ما مستاجریم
نمیگه این بیچاره اس چون شوهر من بی ادب و زبون دراز نیس همه چی و از این میخوان
بگو توکه مامان بابایی بودی چرا زن‌گرفتی
نمیفهمی منم تو این زندگی خواسته هایی دارم توکه یاد نگرفتی اینچیزارو بیخود زن گرفتی
کلا دکتر و عمل و دارو و آزمایش و اینا مادرشوهرمم کاملا با شوهر منه
بقیه هزارتومنم نمیدن
همین دیگه بد عادت شدن یکی دوبار جلوشون وایسته میفهمن دنیا دست کیه
نمیخوام دعوامون بشه ی بار گفتم میگه نمیتونم بگم ن
شوهرت بره با بقیه بچه ها حرف بزنه دونگی پول بدن باباش عوض کنه که بازم وقتی خودتون احتیاج دارین ظلمه واقعا
از قدیم گفتن چراغی ک به خونه رواس به مسجد حرامه
ادم این دور زمونه تو خرج مخارج یومیه اش میمونه کمک کنی یه نفر ماشین عوض کنه عشق حال کنه
😒
اصلا و ابدا این کار و نمیکنه
مثلا برا اون برادر شوهرم کمک میکنن خونه بسازه از این ور کرایه خونش و میدن خار و بار براش می‌خرن حتی پول رنگ سر جاریم و پدر شوهرم میده

ب من ک میرسه بخاطر اینکه شوهرم خره اینطوری میگن
اینو به پدر شوهرت مدام بخون فوت کن دهنش بسته شه
اینو به پدر شوهرت مدام بخون فوت کن دهنش بسته شه
پدر شوهرم خاور داره
میگه ماشین و بده من ۹۱۱ بخرم این ماشینم دیگه فایده نداره


میخواد دیگه راحت‌تر کمک برادرشوهرم بده
تو ام از سر درد و دل با مادرشوهرت حرف بزن گاهی بگو خرج زیاده و از این حرفا
نمیشه فوتش نکنم؟
میفهمه خیلی تیزه
دستت درد نکنه
ولی این مشکل خیلی مهمه حتما با مشاور صحبت کن
فوت رو یواش کن
اره بابا میشه
عزیزم من شنیدم آیه صم بکم خیلی موثره توی دستت بخونی مشت کنی به روی صورت همسرت دستت رو باز کنی جوری که حالا متوجه نشه
بخدا میدونن خودشون منتها حس میکنم جادو شدن اصلا این گوششون دره اون دروازه
ممنونم گلم
جادو نیس چون شوهرت هیچی نمیگه بقیشون میگن ،با خودشون فکر میکنن اینا زندگییشون خوبه حتما
ولی یه جوری کاش میگفتی من طلاهامو فروختم پول طلاها و پس اندازهامو بدین حدقل
ولی تموم تلاشت رو کن اینکارو نکنه دیگه مال رفته بر نمیگرده
من جرا الان دارم از حرص میترکم
منم دقیقا توی همچین چیزی گیر کردم و الان پولمون رو نمیدن البته برای ما توی یه شب اتفاق افتاد نشد کاری کنم
باورتون نمیشه ماشین پدر شوهرم خراب شد من چارتا النگو داشتم شوهرم گفت دربیار بدیم بابام گناه داره
و من دادم رفت...
منتها اینا اصلا سیرایی ندارن
بعد ۲۰ تومن جا پول النگو ها داد ک شوهرم این و خرید
بخدا کم کم ب زووووور ازش گرفتیم نمی‌داد ک
حالا لقمه بزرگ گرفته
وااای چرا دادی دختر طلای خودتو
دیگه ببین من چ حالی ام

خدا شاهده زنگ زدم ب مامانم دفعه اول ک گفته بود گفتم تمام شب کابوس دیدم صبح گفتم دارم سکته قلبی میکنم
من بودم ماشینو آتیش میزدم ولی نمیدادم بهش
انقدم سکوت کردی هیچی نگفتی همشون سوارت شدن
سفت بگیر بابا میخواپ چیکارت کنه؟ تهش یه ماه قهره بعدش ممنونتم میشه
بخدا من زورم ب شوهرم نمیره نمیدونم دیگه ب چه دری بزنم اومدم اوما ببینم کسی میتونه کمکی بده😭😭😭
ب شوهرم میگم ماهم میتونستیم ب پولمون ی پراید بگیریم بقیش و عشق پ حال کنیم

اما خودمون و بدهکار کردیم طلا فروختیم وام گرفتیم ک ی پله پیشرفت کنیم این درستش نیس ک حق بچه من پایمال بشه ولی نمیفهمه میگه نمیتونم بگم ن
یعنی ماشینتونو مفتی بدین بهش؟؟
عجب آدم پروویه
حتما از مشاور وقت بگیر مطرح کن که چجوری باید با شوهرت رفتار کنی در اینجور مواقع اینجوری که نمیشه هر چی جمع کنید بدید به اونا شوهرت هم مطمئنا بعدا پشیمون میشه ولی اون موقع دیگه فایده نداره
ینی یه چیزایی توی اوما می‌شنوم که دلم نمی‌خواد بیام اوما .بگو‌لعنتی من خونه ام جداست زندگیم جداست بیام ماشینمو بدم بتو‌که چی
خودشم دلش نمیخواد مشکلش اینه اصلا پدرشوهرم نظر نمیپرسه فقط میگه بیا اینم روش نمیشه بگه ن
دختر دعوامون میشه چیه
بخدا دارم از حرص میترکم
یعنی چیییییس
مگه میشه این حجم از ....؟؟؟؟

ماشینتونو بفروشین ک اون بهترشو سوار شه؟
اصلا حالش خوبه؟

دعواتون بشههههههه ولی هیچوقت همچین اجازه ای نده

شوهر تو هم نوبرشو اورده انقد ننه بابایی بود زن گرفت براچی
خب اون پسرش رو شناخته میدونیه چیزی نمیگه میتازونه چه پدر هایی پیدا میشن والا
واقعا چجوری دلشون راضی میشه ک پسرش بی ماشین بشه
ب زبون میگه شریک ولی بعدش میدش ب برادر شوهرم تا حدی ک پیش پیش رفته ب برادر شوهرم گفته بابا برو پایه ۱ و بگیر
اصلا من دلم نمیخواد ماشینمون و بفروشیم
عزیزم مادرشوهر منم گفت بیاین جای عروسی خونه براتون بگیرم خودتونم پول بدین من کل طلاهامو دادم یهو توی بنگاه خونه رو زد بنام خودش ما لال شده بودیم الانم خبری از پول یا بنام شدن نیس بعد گفت ماشین دارین میگیرین بنام پدرشوهر بنویسین شانس بیشتر بشه برای قرعه کشی ولی دیگه ثصدام در اومد به شوهرم گفتم اگه بنویسی از زندگیت میرم تموم شد دیگه این قضیه ...تو هم با ارامش با همسرت حرف بزن
مشکلش اینه نمیتونه بگه ن روش نمیشه
تو جوگیری خودش ب باباش تعارف کرده باباشک تا تنور داغ بوده نون و چسبونده و ول نمیکنه
🥲🥲🥲
با دعوا نگو از راهی که بلدی با شوهرت وارد شو بهش بگو بیا فک کنیم چجوری ماشین رو نفروشیم غیر مستقیمی چیزی با هم بشینین همفکری کنید حالا که خودشم ناراضیه
یعنی من اشتراک نداشتما انقدر حرص خوردم ک همین الان اشتراکمو تمدید کردم
به حق چیزای ندیده و نشنیده
هیچوقت نذار هیچوقت
اون بدبختم قربانی شد

خاست خودشیرینی کنه گفت بابا قابل نداره باباش هم گفت باشه پس بیارش
واقعا شوهرت ب مشاور نیاز داره
باید بتونه از خودش دفاع کنه

خب معلومه دیوارش کوتاهه هی ازش استفاده میکنن
وقتی باباشو میشناخت نباید تعارف میکرد
متاسفانه حرف من ب اندازه شما برای شوهرم ارزش نداره اونم ی داستان دیگس برا خودش
شوهرم اصلا ترس از دست دادن من و نداره میگه هروقت اذیت بودی ب سلامت
الان بگه بچه کوچیک داریم اینور اونور رفتنی بدون ماشین نمیتونم فکرامو کردم
توهم خوب صبری داشتی والا
همون با ارامش برو جلو آیه صم و بکم هم بخون ان شا...به حرفت نه نمیاره
قرار گذاشتیم بعد عید بفروشیم بزاریم بانک دو برابرش وام بگیریم زمین بخریم

ولی ب اشاره از خانوادش کافیه ک فراموش کنه
بجای کمک کردنشع؟
شرمنده والا
کل طلاهام تا نشونم رفت توی بنگاه خشک شده بودم انکار بدنم سر بود نمیشد کاری کنیم ففقط منو شوهرم به هم نگاه میکردیم انگار طلسم شده بودیم
ببخشید بچها شوهرم اومده همه رو میخونم اهر شب جواب میدم
اینطورم ک تو پیر میشی هی بخوای کوتاه بیای
پس تو هم باید ثابت کنی ترس از دست دادن اونو نداری
مردا متاسفانه تا میبنن زن توان دوریشونو نداره ظالم ترین میشه

همین که بدونن زن رفتن براش راحته ب پاش میفتن
دست ب دامن دعا شدم😭😭😭
جلل الخالق🙄🙄🙄🙄
بگو تا جایی که ما دیدیم پدر به پسرش کمک میکنه شوهر تو دیگه پسر نیست واسه باباش پدری میکنه
نمیخوام خدایی نکرده حرفی بزنم که دعوا بندازم تو زندگیتون ولی خب واقعا این چیزی نیست کوتاه بیای
اگه میبینی شوهرت چیزی نمیگه خودت نزار
با باباش جدی صحبت کن یا اینکه ببین تو خانوادشون حرف کی بیشتر برش داره با اون صحبت کن و بگو راضی نیستم و همین مسئله باعث اختلاف من و شوهرم شده
ولی در آخر اگر واقعا میخواد بده
بگو به اندازه پولی که میدیم ما هم شریک کن تو ماشین جدید و درآمدش
۹ بار سوره کوثر بخون فوت کن به پدر شوهرت
سلام ببخشید اینو میگم خدا بدادت برسه، احترام پدر و مادر مهمه ولی مردی که ازدواج میکنه اولویت اولش خانم و بچه هاشن ،دعا که میکنم شوهرت سر عقل بیاد......
زنگ بزن به پدر همسرت محترمانه بگو همسرت تو رودروایسی مونده و خودتون با بچه کوچیک به ماشین احتیاج دارین
عزیزم متاسفانه این مسئله با دعوا حل میشه ، بخوای ساکن بشینی همه زندگیت رو میبرن
مقصر خودتی جلو پدر شوهرت واستا بگو بجای اینکه شما بما کمک‌کنین دارین ازما میگیرین یبار جلوشون واستی یبار دعوا میشه بعدش دیگه میفهمن دنیا دست کیه
همونجا که پدرشوهرت گفت ماشینو بدین تو باید میگفتی یعنی میخواین تو کار شریک بشین خداخیرتون بده اینجوری زندگی ماهم بهتر میشه چون من طلاهامو دادم که زندگیمون روبراه بشه
ولی اصلا تو مغزم نمیگنجه شوعرت گفته طلاهاتو بده واسه پدرش تو هم بدون هیچ مقاومتی گفتی بفرما
دارمممم بجات حرص میخورمممم...
خیلی حرف طلاهاتو بفروشی بدی پدرشوهرت
یا مثلا ‍ماشیتنتو بفروشی بدی پدرشوهرت 😐😐
بنظرم شوهرت مشکل داره توانایی نه گفتن نداره و این خیلی بد راضیش بکن بره مشاوره
داره به زندگیت آسیب وارد میشه
طلاق بگیری شرف داره تا اینکه بشینی و سکوت کنی
چه پدر مادر بی ملاحظه ای چطور تحمل میکینی خدایا صبرت بده.دختر من بودم اژ وسط نصفش میکردم شوهرمو با پدر و مادر خواهرش
خدا صبرت بده میخای چیکار کنی با این اخلاق شوهرت
نمیدونم چرا احساس میکنم داری سر به سرمون میزاری قابل هضم نیست واسم
ماشین و بنداز تو دره
بخدا کاملللل درکت میکنم چون شوهر خودمم همینطوری بود هررر چی باباش میگفت میگه چشم بگه بیوفت تو چاه چشم از زبونش نمیوفته حالا اون یکی برادرش کاملا برعکس شوهرم هست
من از اول تو گوشش خوندم اینجوری نباشه چندین و چندیبین بار دعوامون شد کارمون ب قهر کشید ولی خداروشکر الان بهتر شده الان کاری بخاد انجام بده اول مشورت میکنه با من
عزیزم خواهرم بخدا این راهش نیست ک سکوت کنی اون پدر از خدا بیخبر داره از سادگی بچش سواستفاده میکنه شما وظیفته جلوشون در بیای حداقل بخاطر حق بچت تورو خدا ساده نباش فوقش چند روز قهر میکنین ولی اون سرمایه زندگیتونو از دست نمیدین یبار جلوشون در بیا سفتو سخت دیگه دمشونو جمع میکنن وای خدا من دارم اتیش میگیرم شما الان چ حالی داری خدا میدونه
خوب خودش خریده بوده برا هدیه زایمان
نتونستم بگم ن
بچه ها کم کم جواب میدم ک شوهرم متوجه نشه
اما جواب میدم
عزیزم با این روش زندگی که درپیش گرفتی ممکنه بدتراز این هم برات اتفاق بیافته. بالاخره یه جایی باید نه گفتن رو یاد بگیری و از زندگیت و حقت دفاع کنی .تو یک مادر و زن هستی که باید برای خودت ارزش قائل بشی.اخه با ذکر و دعا که نمیشه زندگی کرد. باید تغییر رو از یه جایی شروع کنی....
تا الان آدم به این پرویی و مرد به این ساده ای ندیده بودم
خودتم خیلی صبوری من بودم یه کاری میکردم جرعت نکنن بهش فکر کن
خودت با پدر شوهرت حرف بزن
عجب آدمایی پیدا میشن
عوض اینکه دستتونو بگیره داره ماشینتونو از زیر پاتون میکشه بیرون برای خودش
آفرین
من یه بار داشتم سر اینکه شوهرم ضامن یه عوضی میشد شناسنامه هامونو آتیش میزدم
صد تا صلوات نذر آقا امام زمان کن
پدرشوهرت چون میدونه ک شوهرت رو حرفش نه نمیاره داره سوءاستفاده میکنه از شوهرت
اینبار ک حرفش پیش اومد محترمانه و به خنده بهشون بفهمون ک شوهرت بخاطر احترام بهشونه ک رو حرفشون نه نمیاره وگرنه دلی راضی نیست به کارایی ک مجبورش میکنن
تا زمانی ک رضایت قلبی تو و همسرت نباشه اون ماشین و دارایی سودی براشون نداره بلکه درست و درمون هم ضرر میزنه بهشون
با راننده ؟ 😂
ب نظر من دعوا ی جاهایی لازمه ی زندگیه
سودش بیشتر از ضررشه
من سر این جور چیزا اعصابم نمی‌کشه با آرامش حتی حرف بزنم تا طرفم بخواد به ضرر من برای خودش کاری کنه
یه داد و قالی راه میندازم
کولی بازی درمیارم تا از دماغش بیاد بیرون🤣
منم خیلی آدم صبوریم ولی بعضی جاها واقعا چشمامو رو همه چی می‌بندم
در اون لحظه شاید شوهرم نخاد ب من ببازه و کم نیاره
ولی در عمل میبینم ک نتیجه داشته
تو ک زنشی با ماشین تصادف کردی یکم خط افتاده بهت گفته باید ببری پی دی ار خرجشم خودت باید بدی
بعد باباش گفته ماشینو بده من ی ماشین بهتر برا خودم بخرم گفته چشم بعد تو ام صدات در نیومده!!!!
ماشالله پدر و پسر هر دو عجوبه ان

خودتم خیلی شل گرفتی
تو میگی نمیخوام رابطمون خراب شه نمیخوام دعوامون شه
بعد شوهرت میگه ناراحتی بسلامت!!!
سکوت کردی خب الان اوضاعت اینه دیگه
شوهرت فهمیده ب هر قیمتی میخوای زندگیتو حفظ کنی
برا همین هر کاری دلش میخواد میکنه
مرگ ی بار شیونم ی بار
برا چیزی که حق خودت و بچته بجنگ
همیشه کوتاه اومدن جواب نمیده
طرفو پررو تر میکنه
چ شوهر احمقی داری خدا صبرت بده
ن خدایی اون نگفته بود ببر من خودم میخواستم بدم ک نزاش
ن عزیزم حال و روز شوخی ندا م
من اگه بودم یا تا حالا سکته کرده بودم یا شوهرمو سکته داده بودم انقدر گفته بودم
ما یه فامیل داریم
آب بدون دعانویس نمیخوره
من اعتقاد ندارم ولی اون همه کاراش با این چیزا راه میندازه.
نتونستی راضی کنی. یه سر بزن 😂😂😂😂
😂😂😂😂😂 دقیقا قابل هضم نیس
مگه میشه زن انقد بی زبون باشه نتونه از حقش دفاع کنه
یا قمر بنی هاشم آدم چه چیزا می‌شنوه از زمین به آسمون میباره تو این دوره زمونه
ولی یه نصیحت خواهرانه بهت میکنم از دعوا با همسرت و سر و صدا نترس اینو تجربه من داره میگه چون خودم متاسفانه همینطور بودم و خیلی جاها ضربه شو خوردم و همسرم خودش بهم گفت کاش دعوام میکردی کاش هرجور بود منع میکردی منو از فلان کار ولی چه فایده من بخاطر دعوا و سر و صدا و قهر هیچی نمی گفتم و این خیلی جاها به ضرر زندگیم‌تموم شد
به شوهرت بگو یه جا از زندگی تو از پدرت مال شو بخواه اگر بهت نداد یا مقاومت کرد دیگه حق نداری جلو پدرت کوتاه بیای و بگی چشم من پدر شوهرتو نمی‌شناسم اما مطمئنم‌که از مال خودش نمیبخشه به شما
یک بار برای هميشه بگو اسم فروش ماشین اومد یه فندک میگیرم زیرش آتیشش میزنم ولی نمیذارم بابات سگ خورش کنه. اگه راست میگه پول بده ماشینو بهتر کنی برا خودمون، پول بده خونه بخریم وسیله بخریم نه ازمون بچاپه بده به داداشات گردنشون کلفت تر بشه... شده خون به پا کنی ولی کوتاه نیا. من چند شب پیش حرف شد پدرشوهرم گفت طرح مادران کی ثبت نامشه شوهرم گفت بچه ب دنیا بیاد بعدش هروقت ثبت نام زدن میشه گفت هروقت شروع شد ثبت نام کنید تارا دنده اتومات😐 که آقا هوس تارا کرده ب شوهرم گفتم من اسمم دربیاد حوالمو مفتی نمیدم حداقل ۱۰۰ تومن میفروشمش اولش ک باباش گفت، گفت با ۱۰۰ تومن میخوای چیکار کنی گفتم دوتا النگو هم بشه بسمه ولی مفتی نمیدم حالا به باباش گفته اگه اسممون دراومد ۱۵۰ می‌فروشمش. حالا ما قرار نیست پولی بهش بدیم من راضی نشدم فک کن ماشینمونو بفروشه برا خودش رسما لهش میکنم

سوالات مشابه