سلام بچه ها،فردا تولد ۵ سالگی پسرمه،پسرم دو تا خاله داره ی عمو، خیلی دوسشون داره،عموش شهرستانه،هرنوقع میریم اونجا اکثرا میبرش پارک میگردونش یا باهم یا تنهایی...خاله هاشم دوسش دارن،ولی خب خیلی بهم نزدیک نیستیم تا حالا نشده مثلا دستش بگیرن ببرن بیرون،حالا فردا تولدشه ،خانواده خودمو خواهرامم دعوتن،یکی ابجیام همیشه میگف خیلی دوس دارم ببذمش بیرون یکم دوتایی بگردیم اگه میشه بزار قبلش بیام ببرمش بگردیم بریم خرید هرچی دوس داره کادوبخرم بعد بیایم خونه شما سورپرایزش کنید،منم تو واتس اپ گفتم اوکی،حالا امشب شوهرم چتمون خونده میگه چرا بدون اجازه از من کفتی باشه بهش،من باباشم باید قبلش از مناجازه بگیری،در صورتی ک همیشه با عموش میره بیرون اصلا کسی از من اجازه نمیگیره،حالاگفت بکو نه نمیاد باهاتون بیرون،یعنی کار غلطی کردم من؟
4
1403/10/27
fatem F
نمیخواست اجازه بگیری ولی بهش خبر میدادی ، اون الان بیشتر بهش برخورده چرا بیخبره لج کرده
2
1403/10/27
هــانی 🧡
من بودم با شوهرم هماهنگ میکردم
نمیدونم کار غلطی کردی یا نه
نمیدونم کار غلطی کردی یا نه
4
1403/10/27
leila 💜
بهش میگفتی بهتر بود
1
1403/10/27
هــانی 🧡
حالا بهش بگو توهم بدون اجازه من بچه رو میدی ب عموش مگه من چیزی گفتم تاحالا
3
1403/10/27
leila 💜
بگو حالا خوشیمونو خراب نکن
میخاستم بگم مشغول کارای تولد بود یادم رفت
میخاستم بگم مشغول کارای تولد بود یادم رفت
0
1403/10/27
مصی بانو
بگو چون جز بخشی از کارای تولد بود دیگه فکر مردم هماهنگیش با من بود.
میخواستم بهت بگم حالا .
میخواستم بهت بگم حالا .
1
1403/10/27
مامان هانا❤ ☆☆
بهش میگفتی بهتر بود.
شوهر منم بهش برمیخوره اینجوری
شوهر منم بهش برمیخوره اینجوری
4
1403/10/27
عاطفه موسوی
چرا شوهرت چتاتو با خاهرت خونده؟
0
1403/10/27
نسیم ...
چون فضوله
2
1403/10/27
عاطفه موسوی
به نظرمن که مسئله ای نیست که بخاد ناراحت شه
0
1403/10/27
مامان هانا❤ ☆☆
بنظرم باهاش زبون ب زبون نکن.
بگو حالا پیش اومد. هواسم نبود درگیر تولد بودم. دیگه بیخبر نمیزارمت
بگو حالا پیش اومد. هواسم نبود درگیر تولد بودم. دیگه بیخبر نمیزارمت
0
1403/10/27
نسیم ...
بدم اومد منتشو بکشم،ب خواهرم گفتم نمیخواد ببریش بیرون
0
1403/10/27
نسیم ...
حالم بهم خورده ازش
3
1403/10/27
عاطفه موسوی
چی بگم برای من خیلی عجیبه شوهرم اصلا گوشیم نمیره بهرحال بین دوتا خاهر حرفای خصوصی پیش میاد
0
1403/10/27
نسیم ...
قبول دارم ،خودشو همه کاره میدونه
0
1403/10/27
عاطفه موسوی
به خاهرت یجوری میگفتی ناراحت نشه مثلا میگفتی بچه یه کم حال نداره مینرسم مریض شخ
1
1403/10/27
پری خانم
بگو بیشتر به خاطر اینکه بره بیرون و اومدنی سوپرایز شه گفتم ببره بیرون بعدم کلی کار داشتم آخر شب میخواستم بگم بهت
0
1403/10/27
مامان هانا❤ ☆☆
شوهر من میپرسه با خواهرت چی گفتی براش تعریف میکنم چیزایی ک خیلی مهم. نیس. چون حساس نشه
0
1403/10/27
☆☆mahsa ☆☆
حالا واقعا نمیخاستی بهش بگی؟
خو فردا میومد میدید پسرت نیس ک بدتر میشد
بنظرم باید بهش میگفتی ک برنامتون چیه
خو فردا میومد میدید پسرت نیس ک بدتر میشد
بنظرم باید بهش میگفتی ک برنامتون چیه
0
1403/10/27
نسیم ...
نه بابا چرا نمیخواستم بگم،امروزم یادم رفت بکم
0
1403/10/27
نسیم ...
اصلا انقد اعصابم خرد شد هیچیم ب فکرم نرسید بهش بگم ...فقط گفتم ی دفعه دیگه باهم برید بیرون
0
1403/10/27
☆☆mahsa ☆☆
خوب همینو بهش میگفتی یادم رفت بگم
بعدم حساسیت نشون نمیدادی
مردا رو بچها حس مالکیت دارن😑 چون حس کرده میخاستی بیخبر ازش اینکارو کنی بهش برخورده
بعدم حساسیت نشون نمیدادی
مردا رو بچها حس مالکیت دارن😑 چون حس کرده میخاستی بیخبر ازش اینکارو کنی بهش برخورده
0
1403/10/27
عاطفه موسوی
حالا اعصاب خودتو خورد نکن واقعیتو بهش بگو شاید از خر شیطون بیاد پایین قبول کنه اگه نکرد هم خودخوری نکن
0
1403/10/27
پری خانم
آخه واقعا هم چیز خاصی نیس همونطور که با عموش میره با خاله اش هم بره بیرون
1
1403/10/27
نسیم ...
گفتم ،قبول نکرد،منم دیگه منتش نکشیدم
2
1403/10/27
☆☆mahsa ☆☆
زیادم حساسیت نشون نده ک چرا عموش ببره خالش نبره مردا بدتر لج میکنن
2
1403/10/27
عاطفه موسوی
مردا واقعا بچه هستن بعضی وقتا الکی حساس میشم اصرار هم کنی بدتر لج میکنن
1
1403/10/27
leila 💜
یبار با عموش خاست بره توهم ادا بده😑
2
1403/10/27
Mehrnaz gh
😐چرا باید نذاره خب بچه توام هس اختیارش دست خودتم هس
1
1403/10/28
مصی بانو
به نظر من که با عموش که مقایسه نکن قضیه رو.
0
1403/10/28
مصی بانو
به نظر من زیاد قضیه رو کش نده که پر رنگ بشه براش.
0
1403/10/28
مصی بانو
ساده رد شو ولی بزار یه جای دیگه چند وقت دیگه بهش بفهمون که بچه دوتاتونه و تو هم صاحب نظری
1
1403/10/28
مامان فارا 🍒❤
اصلا با شوهرت بحث کل کل نکن ،فردا هم جشنتون خراب میشه یه سری مواقع آدم باید کوتاه بیاد حتی اگه بدون حق باهاش
بهش بگو درگیر کارا بودم فراموش کردم بهت خبر بدم
یا بگو چون با عموش میرفت بیرون مشکل نداشتی گفته م شاید با خواهر منم بره مشکلی نباشه
یا مثلاً هندونه بذار زیر بغلش بگو من میدونستم تو شوهر فهمیده عاقلی هستی همیشه تو زندگی به نظراتم اعتماد داری دیگه نگفتم حالا اگه ناراحت میشی دفعه بعدی باهات مشورت میگیرم....
بهش بگو درگیر کارا بودم فراموش کردم بهت خبر بدم
یا بگو چون با عموش میرفت بیرون مشکل نداشتی گفته م شاید با خواهر منم بره مشکلی نباشه
یا مثلاً هندونه بذار زیر بغلش بگو من میدونستم تو شوهر فهمیده عاقلی هستی همیشه تو زندگی به نظراتم اعتماد داری دیگه نگفتم حالا اگه ناراحت میشی دفعه بعدی باهات مشورت میگیرم....
0
1403/10/28
MaMaNe Deniz❤Delana
باید اول بهش میگفتی
من هرچیزی ک در رابطه با بچمون باشه هرکسی هم باشه حتی مادرم میگم به باباش بگم خبرمیدم
من هرچیزی ک در رابطه با بچمون باشه هرکسی هم باشه حتی مادرم میگم به باباش بگم خبرمیدم
0
1403/10/28
مامان قندعسلم
بیرون بردن بچه چه از طرف خانواده پدر چه مادر مسئولیت داره بهتره بهم بگید و در جریان بزارید همو
همین مطلع کردن یعنی دورازجون اتفاقی براش رخ بده بیوفته زمین یه خراش برداره ازقبل این احتمال رو میدادید و داستان نمیشه.
رو گوشیتم قفل بزار وقتی به حریم شخصیت ورود میکنه.
و اینکه میتونی به خواهرت بگی باباش گفته میخواد ببرش خرید یا ارایشگاه یادم رفته بهش بگم تو میبریش بیرون برنامه ریخته. انشاءالله بعد تولدش یروز باهم برید بیرون.
بزار فردا به خوبی بگذره بینتون بحث نباشه بخاطر بچه.
و بعد تولد بگو هروقت هرکسی چه از طرف من یا شما
خواست بچه رو ببره بیرون باید همو مطلع کنیم.اینو یه قانونش کنید براخودتون. که هر دو صاحب نظر هستید و بچه هر دو شماست. چقد خواهر زاده هامو میبردم بیرون یادش بخیر داماد خوبی داریم قدرشو بدونیم خودش امادش میکرد میوردش پیشم که ببرمش بیرون.
همین مطلع کردن یعنی دورازجون اتفاقی براش رخ بده بیوفته زمین یه خراش برداره ازقبل این احتمال رو میدادید و داستان نمیشه.
رو گوشیتم قفل بزار وقتی به حریم شخصیت ورود میکنه.
و اینکه میتونی به خواهرت بگی باباش گفته میخواد ببرش خرید یا ارایشگاه یادم رفته بهش بگم تو میبریش بیرون برنامه ریخته. انشاءالله بعد تولدش یروز باهم برید بیرون.
بزار فردا به خوبی بگذره بینتون بحث نباشه بخاطر بچه.
و بعد تولد بگو هروقت هرکسی چه از طرف من یا شما
خواست بچه رو ببره بیرون باید همو مطلع کنیم.اینو یه قانونش کنید براخودتون. که هر دو صاحب نظر هستید و بچه هر دو شماست. چقد خواهر زاده هامو میبردم بیرون یادش بخیر داماد خوبی داریم قدرشو بدونیم خودش امادش میکرد میوردش پیشم که ببرمش بیرون.
0
1403/10/28
نگین ♥
شاید سن خواهرت هنوز کمه برای اون ترسیده
0
1403/10/28
نگین ♥
یا پسرت حرف شنوی از خوهرت نداره
0
1403/10/28
نگین ♥
یه چیزی هست که نمیذاره وگرنه فرقی نداره خاله و عمو
0
1403/10/28
نسیم ...
سن خواهرم کم نیست خودش ازدواج کرده، بهش گفتم میگه نه کلا نمیخوام باهاش بره بیرون،کلا انکار مشکل داره و خوشش نمیاد با خواهرم بره بیرون،در صورتی ک خواهرم و شوهرش خیلی پسرم رو دوست دارن،میخواد فقط منو اذیت کنه میفهمم ،ادم مزخرفیه
0
1403/10/28
نسیم ...
فقط من نمیدونم ازین ببعد عکس العملم چی باشه،چون عموش همیشه خیلی راحت پسرمو میبرن بیرون ،من هیچوقت مشکلی نداشتم،اصلا فکرسم نمیکردم سوهرم اینطور رفتار کنه
2
1403/10/28
نگین ♥
فعلا سر اینکه میاد سراغ گوشیت چتات میخونه عصبانی باش
بگو یه وقت یه عکس میده یا حرف خصوصی میزنه رفتارت درست نیست
بگو یه وقت یه عکس میده یا حرف خصوصی میزنه رفتارت درست نیست
0
1403/10/28
مامان بهار خانم
اصلا کار اشتباهی نکردی از نظر من ولی بعضی اقایون ادعای رئیس بودن دارن همه زحمتا با مادر هس انوقت برا یه بیرون رفتن بچه باید اجازه بگیری والا حرف زور میزنه
0
1403/10/28
m 00 0
به نظرم همین الان به خواهرت بگو که شوهرت خوشش نمیاد تو تنهایی ببریش بیرون
که دوباره فردا و پس فردا خواست تو رو بمونی که چی بگی یا که همش باید دروغ بگی
همون اول قال قضیه بکن
که دوباره فردا و پس فردا خواست تو رو بمونی که چی بگی یا که همش باید دروغ بگی
همون اول قال قضیه بکن
0
1403/10/28
m 00 0
بعد هم از خدات باشه نزاره بره
خدایی نکرده فردا و پس فردا یه اتفاقی بیفته چیکار میخوای کنین؟
اره بچه است ممکنه هرجایی باشه اتفاق بیفته ولی اینکه دست خانواده تو باشه و خدایی نکرده چیزی بشه من یکی نمیتونم هضمش کنم
خدایی نکرده فردا و پس فردا یه اتفاقی بیفته چیکار میخوای کنین؟
اره بچه است ممکنه هرجایی باشه اتفاق بیفته ولی اینکه دست خانواده تو باشه و خدایی نکرده چیزی بشه من یکی نمیتونم هضمش کنم