بگو ببخشیدا بچه توام هست ... مگه من دلم میخواد ک بیفتم رو جا نتونم از پس کارام بر بیام....
منم امروز شوهرم میگفت حواست هست این مدت چقد غر غر کردی و من سکوت میکنم هیچی نمیگم گفتم تو هم بیا جای،من دو روز فقط ی جا بخواب ...نتونی کوچکترین کاراتو انجام بدی هر شب هرشب امپول...نتونی ی دوش بگیری ..کل روزت با استرس بگذره ..خوب خسته میشم ی دو تا حرفم ب تو میگم ...
ولی خوب اون ب خاطر بچه هم شده سر ب سرم نمیزاره خدایی ...
کاش نمیرفتی خونه پدرت .... من خونه بابام طبقه پایینمونه ....نمیرم...بحث و قهر و چیزی،باشه تو خونه خودم میمونم جایی نمیرم...نهایت میرم ی اتاق دیگه تا وقتی دلخورم
منم همیشه نمیرم از خونه بیرون ، امروز نمیدونم چرا یهویی تصمیم گرفتم و گفتم اگر با وجود این حرفاش بمونم خونه انگار واقعا بی کس و کارم! ولی خب خونه بابام خیلی سختمه بدبختی
شوهرم منم همیشه تحمل کرده توی این ۷ ماه ، ولی امشب خیلی عصبی شد
عزیزدلم🥺 حق داشتی
ولی اگه اومد دنبالت سخت نگیر برگرد خونه خودت چون میگی همیشه هواتو داشته حالا از روی عصبانیت بوده از ته دلش نبوده خودتو اذیت نکن
ولی بشین سر فرصت باهاش حرف بزن
سلام گلم میشه بگی چرا عصبانی شد
تو بحث حلوا پخش نمیکنن اصلا ب دل نگیر
بخاطر فشار و عصبانیت اینجوری گفته نباید ب دل بگیری
بعدشم بخاطر نی نی اصلا بحث نکن
شاید شما ناراحتش کردی و توقع داشته یجورایی زحمات و کمک هاشو ببینی وقتی ۷ماه کمک حالت بوده بنظرم مرد خیلی خوبی میاد حتما از یک چیزی عصبانی شده شما سعی کن به دل نگیری الانم حتما از حرفاش ناراحته که زده
بنظر منم با وجود اینکه بارداری و استراحت مطلق نباید اینجوری باهات حرف میزد اما کلا از مردا نباید انتظار داشت چ تو رفتار چه کار کردن خونه
من خودم شوهرم اگر من رو جا هم باشم نهایت یه چیزی برا خودش درست کنه در حد املتی چیزی بقیه کارارو عمرا انجام نمیده حتی کوچک ترین کارارو
اونروز رفته بودم بالای چیزی میگفت بیا پایین بیا که افتادنت برام شر درست میشه کی میخاد این زندگیو جمع کنه غیر مستقیم میگفت واسه کارای خونه لازمت دارم
سعی کن بحثاتون خونه خودتون نگه داری اینجوری باباتم غصه میخوره آخه ببین یه بحث کوچیک و ساده است اما تووبچه ی اونایی یکم ب تو برخورده برا اونا انگار بیشتر بهشون برمیخوره
آره واقعا مرد خوبیه ، خیلیه هفت ماه کارهای خونه رو بکنه و غر نزنه 😔 من هیچی بهش نگفتم اصلا جواب حرفاشم ندادم فقط گریه کردم به حال خودم 😔
رفتیم بستنی بخوریم من تو ماشین نشسته بودم، ماشین رو بدجا گذاشته بود چون ترافیک بود ، پلیس اومد جریمه اش کنه با پلیس حرف زد جریمه اش نکرد اومد سوار بشه بستنی از دستش افتاد دیگه عصبی شد و نشست توی ماشین به من بد و بیراه گفتن که تقصیر توعه و توگفتی بریم بستنی بخوریم😔
آره دقیقا واسه همین ناراحتم که بابام هم ناراحت کردم چون اون طفلی هم کاری از دستش بر نمیاد برای من که ، اما خب وقتی بهم گفت مایه عذاب و زحمت و دردسری همش و حتی یه لحظه میخواست روم دست بلند کنه که خودشو کنترل کرد واسه همین اصلا یه حالی شدم و گفتم موندنم باعث خفت بیشترم میشه
پس حق داشتی گریه کنی ان شا الله زود میاد دنبالت به خوشی برگردی سر خونه زندگیت عزیزم از این حرفا پیش میاد
انشالله چون واقعا خونه بابام سختمه به خاطر شرایط بارداریم
ممنونم عزیزم انشالله به خیر بگذره
سلام عزیزم خدا رحمت کنه مادرتون روحش شاد
امیدوارم بسلامتی و دل خوش این مدت طی بشه بارداریت و اشک بعدیت اشک شوقی باشه که واسه بغل گرفتن کوچولت و ذوق کردنش باشه
دوم اینکه همسرت هم خدا بهش سلامتی بده
حتما مرد با درک و فهمی هست که این مدت همه جوره هوات داشته خدا برای هم نگهتون داره
خب ببین گاهی مردا توی عصبانیت یا ناراحتی انگار واقعا نمی‌دونن چی بگن و ممکنه کنترل گفتار یا رفتارشون از دستشون در بره
شوهرت دیده قرار جریمه بشه و بعدشم بستنی از دستش افتاده بنظرم حس بدی اون لحظه بهش دست داده و ناخواسته ویهویی این حرفا زده هر چند نباید میگفت واقعا
ولی سری بعد سعی کن آروم تر باشی و حداقل نری پیش بابات که اون بنده خدا هم ناراحت نشه
إن شاء الله که بزودی بیاد دنبالت و بادل خوش برگردی سر خونه زندگیت ولی اگرم اومد و خواست حرف بزنه دلیل ناراحتیت بگوکه تو هم بخاطر بچتون این شرایط داری و قدر دان زحمتش هستی و...تا خودش یه جورایی بقولا متوجه بشه نباید به روت میآورد
من فقط اعلانُ روشن گذاشتم تا صبح بیای بگی آشتی کردین♥️
میدونم اون لحظه چقد حس بدی بهت دست داده بابت حرفاش وچقد قلبت فشرده شده
و شاید بهترین تصمیمی بوده که خودت صلاح دیدی بگیری که منتی نباشه روی سرت
الآنم بخاطر کوچولو ذهن وفکرت آروم کن فکر کن دلت تنگ بابات شده اومدی بهش سر بزنی تا دچار نشخوار ذهنی نشی و استرس به کوچولوت هم ندی
اونم شاید مثلا حس غرور بهش دست بده تا فردا واکنشی نشون نده
شایدم عذاب وجدان بهش دست بده یا پیامی زنگی بزنه یا خودش بیاد
توکلت بخدا باشه
منتظرم که بنویسی اومده و برگشتیم خونتون
ممنونم عزیزم خیلی حرفات آرومم کرد ، انشالله همیشه توی زندگیت آرامش و شادی باشه
قربونت زهرا جان
الهی شکر که آروم تر شدی
به همچنین مامان جان🥰🌹🫂
بچه ها واقعا ازتون ممنونم خیلی بهم دلداری دادید و واقعا آروم تر شدم ، الهی همیشه دلتون شاد باشه
خدا نکنه
اعلان روشن میذارم
مارو بی خبر نذار جان دل
سلام عزیزم میدونم که ناراحتت کرده یکم هم به خاطر مشکلات هورمونی آدم دل نازک میشه
نگران نباش حال تو دلیت خوبه
حالت که بهتر شد همسرت هم اومد دنبالت برگرد
اونم مطمینن الان خیلی ناراحت و پشیمونه از کاری که کرده و حرفی که زده
خدا رحمت کنه مادرتونو
رفتار شوهرتو توجیه نمی کنم خوبه شوهرت کمک میکنه طلبکاره برای من کاری نمی‌کرد گِل بود بالای آب
ن گلم حق داری کاملا . منت نداره . بچه اونم هست
خدا خیر بده به شوهرت کمک می کنه. ان شالله حل میشه با خوشی بر میگردی
به نظر منم شوهرت فرد با اخلاق و با درکی هست که میگی تو این مدت هواتو داشته و کارای خونتو کرده ، من جای تو بودم مدااااام قدردانی میکردم ازش، درسته بچه ی هردوتونه و ممکنه بعضی یا بگن خب وظیفشه چون بچه ی اونم هست و ...
اما خب به اینم فکر کن خیلی ها هم تو شرایط تو ممکنه باشن اما شوهرشونم دست به سیاه و سفید نزنن ...
چیزی که تعریف کردی بنظرم واقعا طبیعیِ، مردا توی اون شرایط عصبی میشن، جریمه و ریختن بستنی تو ماشین ، که حساسن به ماشینشون و ... و جای پارکه بد و ...
تو ابن شرایط نمیاد قربون صدقه ت بره که بستنی هوس کردی که ...
بنظرم اصلا اینجور فکر نکن که خواسته خورد کنه تو رو و .... وگرنه تو این چندماه چیزی میگفت ...
بنظرم شرایط رو درک کن و بگذر ...
کارتم اشتباه بود که رفتی خونه ی بابات،
نهایت بقول دوستمون قهر میکردی تو خونه ی خودت میرفتی تو یه اتاق دیگه
میدونی خیلی وقتها ادم تو خونه میمونه و سرِ یه چیزی ادم به هم میخنده،لبخند میزنه یا شبها دله هر دوتون نرم میشه
اما رفتن فقط ناراحتی رو بیشتر میکنه، اونم ممکنه غرورش اجازه نده بیاد دنبالت،سره یه چیزه الکی رابطه تون خراب شه و کش پیدا کنه
شوهر من نه که کمک نکنه اما باید مثلا ۱۰ بار بهش بگی
😕 انقدر میگم خونه کثیفه تا جارو کنه یا آخر برم بگم خودم جارو رو میارم دیگه بپره ازم بگیره
اگه دوبار هم پشت سر هم بلندش کنم میگه الهه خانم حواست هست هر چی کار تو دنیا بود و امروز بهم گفتی کلا یه جوری کار انجام میده که میگم خودم انجام بدم بهتره
الان که میبینم شوهر بقیه هم همینجورن یکم دلم آروم میشه
اشتباه کردی که قهر کردی رفتی خونه بابات. سعی کن بجای قهر کردن مشکلتو با حرف زدن حل کنی
آره واقعا شوهر من هیچی بلد نیست بپزه 😅 یعنی در حال مرگم باشم یا باید غذا درست کنم یا بخریم
دقیقا مثل شوهر من
منم در هر حالی باید بالاخره غذارو درست کنم
شوهره منم اصلا کاری انجام نمیده
باز شوهره تو با چندبار گفتن انجام میده
شوهر من یه جارو تا حالا برام نزده، اصلا تابحال ظرفی نشسته
گاهی تا ناهار میخوره کنار سفره دراز میکشه من مسخره میکنم میگم خی استراحت کن، کار کنی برا بچه ت ضرر داره🤭😂
یجوری رفتار میکنه انگار اون حامله س 😂
یعنی تازه از مطب دکتر اومدیم دکتر هم تاکید به استراحت کرده میگه این هفته که دکتر تأکید کرده بیا ناهار بگیریم 😕 یعنی کلا جز این راه حل چیزی بلد نیست
همش میگه خونه تمیزه اون روز مهمون میومد بهش گفتم سرویس بهداشتی بشور میگفت تمیزه تازه هم پساری گذاشته بودم بهش گفتم جون خودت و این بچه که دنیا ارزش داره بلند نشدی خودم میشورم روم نمیشه مهمون بیاد بگم این خونه زندگیمونه رو خودش نذاشت بلند شدم رفتم خودم بشورم دیگه بدو اومد یعنی یا باید تهدیدش کنم یا ۱۰۰ بار بگم
الهی تن خودت و تو دلیت سالم باشه آدم منت همسر جماعت نکشه
انگار می‌خوان کوه بکنن من خودم شاغلم الان تو استعلاجی هستم هی چپ می‌ره راست میاد میگه خوشبحالت همش خونه ای
عزیزم تو عصبانیت ی حرفی زده ب دل نگیر،ممطعن باش الان خودشم از رفتارش پشیمونه،سخت نگیر
به نظرم رو نادونی و یهویی حرفارو زده مطمینا الان از حرفاش ناراحته
اینکه ادم قهر کنه بره خونه باباش برا این عصر جواب نمیده ففط میرفتی تو یه اتاق دیکه که نبینش و دهن به دهن نشین که کار باریکتر بشه
چون زن باردار واقعا هورمونی به هم میریزه و خیلی غصش میشه و از شریک زندکیش همچین حرفهای بشنوه دلش درد میاد
خلاصه هیچ کدومتون مقصر نیستین شرایط بوجود اومده و باید قبول کنیم عصبانیت تو ذات همه هست و یه وقتهای مرد عصبانی میشه بزار پای نیازش
درسته حق با شماست خودمم پشیمونم که اومدم خونه بابام
من تنهادقهرم ۳ روز بود. اونم خونه پدر شوهرم نرفتم بعد دوبار ای وی اف منفی بهم گفت کسی که بچه نداره بدرد نمیخوره هر وقت یادم میاد گریه ام میگیره با اینکه الان باردارم
زهرا جان خدا رحمت کنه مادرتونو
عزیزم حق داری ناراحت بشی
منم بودم ناراحت میشدم
اما اینطور ک از حرفات متوجه شدم انگار همسرت یا خیلی خسته بوده ک از کوره در رفته
یا هم دلش از جای دیگه پر بوده سر شما خالی کرده
در هر حال ناراحتیت ب جا هست اما میتونستی خونه بمونی و سرسنگین برخورد کنی
یا ناراحتیتو طور دیگه ای بهش بفهمونی
چون وقتی بری خونه بابات هم بابات غصه میخوره و کاری از دستش بر نمیاد
هم اینکه شما زن و شوهرید ممکنه حرفایی ک بهم میزنید یادتون بره خوشی جای ناخوشی هاتونو بگیره
اما خانواده ها فراموش نمیکنن متاسفانه
و همین قهر کردنا ب مرور وقتی تکرار بشه باعث میشه طرز فکر اون شخص نسبت ب طرفمون عوض بشه
پس بهتره تا جایی ک ضرورتی نداره و مسئله جدی و مهم نیست خانواده هارو دخالت ندیم
حالا ک رفتی انشالله هر چ زودتر همسرت بیاد ازت دلجویی کنه با دلخوشی برگردی خونت
آره میدونم حق با شماست
حتی قبل از بارداری چند باری دست روم بلند کرد اما قهر نکردم که بیام خونه بابام ، چون واقعا دلم نمیخواست رابطشون خراب بشه و بابام ناراحت بشه ولی امشب اصلا نتونستم تحمل کنم و یهویی بدون فکر تصمیم گرفتم که بیام و منت نباشه به سرم
سلام عزیزم
شاید اون بنده خداهم خسته بوده که اینجوری گفته
اون تو عمل مرامش رو گذاشته برات، به قول خودت همه کاری برات کرده، حالا تو عصبانیت یه حرفی هم زده، شما ناراحتیت رو نشون میدادی ولی کاش خونه رو ترک نمیکردی
منی ک میگم الان نمیرفتی بهتر بود
اگه اونموقع ازم میپرسیدی میگفتم حتما پدرتو در جریان بزار
چون دست ب زن داشتن چیزی نیست ک بشه ب سادگی ازش رد شد
امــــا شرایط و خط قرمزای هر کسی با بقیه متفاوته
همه با توجه ب شرایط زندگی و شناختی ک از طرف مقابل دارن تصمیم میگیرن چیکار کنن
اما اینکه الان هیجانی تصمیم گرفتی
بخاطر بارداریته
کلا تو بارداری ما خانما خیلی زود رنج میشیم و نسبت ب قبل حساسیتمون خیلی بیشتر میشه
برا همینم نتونستی تحمل کنی
باید میگفتی خب حالا چرا واسه یه بستنی قهر میکنی، بیا بریم خودم برات بخرم
شاید خجالت میکشید
سلام کار همسرت اشتباه بوده ولی کار توام بدتر
لطفا وقتی برید خونه باباتون که میخواین جدا شین خیلی خیلی کارت اشتباهه عزیطم بار اولتم نیست متاسفانه چند بار این اشتباهو کردی امیدوارم دیگه نکنی
حالا بازم میتونی کشش ندی، بهش پیام بدی، یا خودت برگردی ، مثلا بگی دفتم که یکم ارومتر شدم بیام، یا رفتم که پیشت نباشم که خدای نکرده بحواد حرمتا بیشتر شکسته بشه ...
ولی منتظر نمون اون بیاد
چون شاید اونم غرورش اجازه نده بیاد، الکی و بیخود و بیجهت کش پیدا میکنه این ماجرا
ولی بعد سرفرصت بشینین حرف بزنین
منم خیلی دوست دارم وقتی یه چیزی باعث دلخوریه بین منو همسرم میشه، بعد که اشتی میکنیم درباره ش حرف بزنیم و رفع و رجوع کنیم ... اما خیلی وقتا همسرم دوست نداره
من میگم بیا حلش کنیم که دیگه تکرار نکنیم
اما خب خیلی وقتا میدونن اشتباه از اونا بوده منتها غرور دارن ،
من همه اینکارا رو خودم باید انجام بدم، دسشویی و حموم خودم میشورم
تازه پسرمو قبلا یخورده پیش میومد ببره حموم، الان حمومه اونم مدام با منه
کاش شما هم ازش کمک بخوای بعد دست تنها با دوتا بچه کوچیک اذیت میشی
خانما من آشتی کردم اومدم خونه خودم!
ممنونم از همتون که دیشب کنارم بودید و راهنماییم کردید و نذاشتید احساس تنهایی کنم♥️
انشالله همیشه زندگیتون پر از سلامتی و آرامش باشه💝
انشاالله دیگه هیچوقت با قخر از خونه شدهر نری خونه ی بابات
الهی که همیشه دلتون خوش باشه
خدا رو شکر انشالله سه تایی با هم همیشه شاد و سلامت باشید
ممنونم گلم همچنین شما انشالله
1336
3 روز قبل
