کسی هست سگ پامرانین داشته باشه ؟

راستی برای حمل و نقلش حتما باید باکس داشته باشه ؟

نژادشو نمیدونم
ولی همسایه های ما ک سگ دارن سگشونو میزارن خونه میرن سرکارو برمیگردن
بعد اینکه بعد سرکارم یکی دو ساعت میبرنش پیاده روی
ما همسایمون ب سگش فیله مرغ سرخ میکنه تو کره میده و غذاهای مخصوص سگ
ی چیزی هم دارن تشویقی و ی سری ویتامینه هم دارن
اما خب هزینه نگهداریش بالاس
اصلاح و نمیدونم کیست معقدو ازین چیزا و واکسنو اینا هر سری باید کلی پول دامپزشکی داد

مجبورم بین بچه دوم و هاپو ، یکی رو انتخاب کنم 🥲🥲

لازمه بگم انتخابم چیه ؟ 😁😁

اینه سگش

من سگ نداشم
ولی خب میدونم خرجش خیلی بالاس

همسایه بغلیم دامپزشکه و باهاش دوستم .
نگران هزینه درمانش نیستیم.
اما حس میکنم مسئولیتش زیاده

اما خوراک و جایزه و ایناش هزینه داره به هرحال

اها خیلی هم بیرون باید مواظبش باشی
چون میان میدزدن بعد تو دیوار اگهی میکنن ک بفروشنش
طرفم ک میبینه سگشه مجبوره بره بخرش
همین سگ با اینکه شناسنامه داره دزدیدنش ۱۰ میلیون دادن ب طرف گرفتنش

یا خدا

همسرم گیر داده ، تازه میگه فکر نکنی کوتاه میام ، یه مدت از فکر بچه دوم بیرون میام . هرچند من در نهایت بچه دوم نمیخوام

اگر فقط بخاطر بچه دوم هست که بنظرم درمورد باهمسرتون صحبت کنید و به نتیجه برسید
حیوون نگه داشتن غیراز هزینه و مسئولیتش خیلی از نظرعاطفی و احساسی سنگینه
من یکسال و نیم اردک داشتم اینقدر وابسته اش شده بودم که یکبار که دیدم بیحال شده و درحال مردن هست از فشار ناراحتی حتی نتونستم نزدیکش بشم و پاهام انگارفلج شده بودو زبونم رو نمیتونستم تکون بدم و حرف بزنم و کمک بخوام و از یه جایی به بعد حتی نمیتونستم نزدیکش بشم
فقط بعداز یکی دودقیقه تونستم عقب عقب برم و به مامان بابام بگم کمکش کنن
درنهایت زنده موند ولی چندوقت بعد گذاشتمش تو دیوار برای فروش و فروختمش
تانزدیک یکسال هرشب به فکرش بودم و واسش گریه میکردم و تو دیوار دنبالش میگشتم که ببینم گذاشتنش واسه فروش که بخرمش
( فروختمش چون تصور کردم اگر جلوچشمم بمیره از نظر روحی داغون و متلاشی میشم)
تازه اردک وابستگی کمتری نسبت به سگ آدم بهش پیدامیکنه
اینو گفتم که بدونی همه اش هزینه نیست و این وابستگی ممکنه برای دخترت با سگش پیش بیاد و اگر خدایی نکرده سگ رو ازش دور کنید یا بلایی سرش بیاد آسیب میبینه

مردا درنهایت کارخودشونو میکنن .مطمئن باش با حضور سگ هم از فکربچه دوم بیرون نمیاد شاید بیشتر هم بهش فکر کنه فقط باید با صحبت متقاعدش بکنی

من عاشق حیوون نگه داشتنم ولی فقط و فقط از ترس وابستگی و احساسی که به حییون پیدامیکنم دیگه سمت حیوون نگه داشتن نمیرم
حیوون نگه داشتن در نهایت به یه خاطره تلخ میرسه یا اون حیوون میمیره( وحشتناک ترین خاطره) یا اینقدر زندگی با حیوون برای آدم سخت میشه که مجبوری اون حیوونو واگذارکنی که اینم حداقل یکسال ناراحتی و دلتنگی داره

واقعا توان بحث ندارم ، عاشق شلوغیه ، یک سال عروس هلندی داشتیم جونم به لبم رسید تا بخشیدش به دوستش .
چند سالی آکواریوم داشت ، نصف پولمون میرفت برای خرج ماهی و تلفاتش .
چند ساله با گل و گیاه خونه رو شلوغ کرده .
به زور کوچیکارو رد کردم بره چند تا بزرگ و خوشگلشون رو نگه داشتم .
حالا نوبت سگ شده .
دیگه توان مبارزه ندارم .
خونواده خودش خیلی مذهبی و مقیدن ، ممکنه رفت و آمدشون دو با ما قطع کنن اما نظرش رو عوض نمیکنه

وقتی درنهایت میدونید کارخودشو میکنه درمورد بچه هم پس کارخودشو انجام میده فقط الکی وقت و هزینه و احساستون رو برای نگهداری سگ میذارین

آره واقعا .
حس میکنم به خاطر اینکه راضی بشم میگه فعلا به جای بچه دوم .

سلام بنظرم سگ نیار چون دخترت ب شدت وابسته میشه بهش و نمیتونی ردش کنی بعدا
منم پرنده دارم ب شدت وابسته هستم بهشون و شوهرمم میگه تا زنده هستن نگهداری کنیم و دیگه ابدا حیوون نمیاریم

من حاضرم سگ داشته باشم تا خونوادش باهام رفت وامو نکنه🤣🤣🤣

سگ بی اندازه مسئولیت و مراقبت داره وقتیم مسئولیتشو قبول کنید نه خودتون نه دخترتون نه حتی شوهرتون دیگه نمیتونید بدید به کس دیگه اگه اول و اخر میخایید یه بچه دیگه به زور همسرتون بیارید و مجبورید راه بیایید بچه بیارید بهتره که چندوقت دیگه میگه بچه میخام هاپوهم مسئولیت و کاراش هست سگ واقعا یه چیزیه که بیاد نمیتونید دیگه ولش کنید ادم فوق العاده وابسته میشه

کسی که میخواد ازش بگیره همه اینا رو توضیح داده . که چقدر اون حیوون از نظر عاطفی وابسته میشه و دیگه عضوی از خانواده‌ست . اما همسرم مصره که میتونم ازش نگهداری کنم .
خیلی گوگولیه در ظاهر ولی میدونم مسئولیتش سخته

😂😂

ئه شوهرمن😑

ازکبوترو مرغ عشق مرغ و خروس تزئینی و لاری و لاکپشت و قرقی و اردک و بوقلمون و سگ گله و پاکوتاه۱۳ تان و عروس هلندی و فلان و بیسار تو خونه و حیاط بود

من خوشم نمیاددوست دارما حوصله کثیف کاریشو ندارم

اونا مال قبلا بود بعدش اشتی کردیم کبوتر توتراس اشپزخونه نگه میداشت😑

الانم کادوتولد آمین عروس هلندیه امسالش😑همین امروز از سرصدا جفتشون ۳تا قرص سردرد ۸وردم

این پامر خرسی هستش 😍😍😍

منم پامر دارم

صبح برات همرو مینویسم

عزیزم بخاطر این چیزا حیوون زبون بسته رو نیار. چون این بیچاره عا عادت میکنن بعدش شما خسته میشی میخای ردش کنی بره گناه داره واقعا اول فکرتو کامل بکن ببین میتونی عین یه نوزاد ازش نگهداری کنی یا نه بعدش بیارش . تا زمانی که زنده ست مریضی داره اذیت داره باید نگهداری کنی نه اینکه یهو ولش کنی یا ردش کنی .چون این نژاد وابسته هستش و بدون صاحب نمیتونه حتی تو خونه بمونه

دو وعده غذا میدیم ما هم غذای خشک هم غذای تر ‌ که مثه مرغ وسبزیجات اینا هستش. بعضی وقتا دل مرغ .و گوشت . یا جگر گوسفند . خیلی بازیکوشن باید پیاده روی ببری. به شدت نژاد ناز دار وحساسی هستن . ما اصلا تو پارک نگه نمی‌داریم یه تشک گوشه خونه هست که جای خودشه می‌ره اون تو . یا البته بیشتر می‌ره زیر مبل😅😅 چند روز اول بزاری تو پارک تا جای دستشویی یاد بگیره خوبه و بعدش راحت میشی . ما الان مشکل دستشویی کردنش رو نداریم .فقط مثه یه نوزاد اوایل نگهداری حوصله میخاد

وای واقعا بچه دوم دغدعه است شوهر منم منو کشته از بس میگه بچه دوم

واسه تنها موندن پامر حتما باید آموزش ببینه چون نژادش جوری هستش ترسوعه .و جیغ جیغو که تنها بزاری جیغ بزنه . ببین صبروحوصله ت چقدره دیگه

چه جالب واقعا مثل نوزاد نگهداری میخواد
با این اوصاف من حاظر م بچه دومو بیارم😂😂😂

من حاضرم سه تا بچه بیارم اما مسئولیت یه حیوونو گردن نگیرم
خیلییی حوصله میخواد تهشم میبینی انرژیت رفته واسه یه سگ

شوهر منم میکه یه روزی سگ خونکی میگیرم
مامانش نمیزاره
خودم ناراصی ام چون رسیدگی میخواد همی الان دوتا قناری و یه فنچ داری من زورش میکنم قفسشو تمیز کنه

مثل من انرژی وقت و هزینه خیلی گذاشتم برا گل و گیاه
ولی الان دیگه مثل قبل نمیتونم وقت بزارم
برنامه جدید که میاد رسیدگی سخت میشه

اگر من بودم ترجیح میدادم این همه هزینه و نگهداری و مراقبت رو حداقل برای بچم بزارم که دو روز دیگه ثمرش رو ببینیم
حیوون خونگی خیلییی رسیدگی میخواد
بچه داری هم خیلی سخته ولی یه روزی میشن هم سن و سال الان خودمون، کمک حال پدرمادرشون
حداقلش اینه اگر 20 30 سال دیگه تنها شدم، دوتا بچه دارم که دورو ورم باشن

ممنونم از نظراتتون عزیزان

راستش من اصلا مسئولیتش رو قبول نمیکنم ، با خودشه.
حتی گلهای خونه رو آب نمیدم ، خودش کارهاشو میکنه ، چون از روز اول گفتم من به اندازه کافی مسئولیت دارم .
ولی میخوام بدونم تا چه حد مسئولیتش شاید بتونم منصرفش کنم

من نیکی رو هم مهد میذارم تا به کارهام برسم ، واقعا توان نگهداری از حیوون خونگی ندارم

سلام زهرا جان
بلخره قلق شوهرتو میدونی، یا منصرفش کن یا بچه دوم بیار 😄 اینو واقعا دارم جدی میگم
حیوون خونگی:
- خییییلی مسئولیت داره، میگی صفر تا صد با شوهرته، اوکی
- خیلی هزینه داره، میگی مشکلی نیست، اوکی
- خیییییییییییلی وابستگی میاره. زهرا من اصلا نگران وابستگی شوهرت یا تو نیستم اما نگران نیکی ام. سگ حداکثر عمرشم بکنم نهایت ۱۲ـ۱۰ سال عمر میکنه، بعد از از دست دادنش دور از جونت به معنای واقعی کلمه انگار عضوی از خانواده رفته و هرررررگز از فکرش بیرون نمیایید.

این لطفو در حق نیکی بکن و نذار حیوون خونگی بیاد توی خونه ت.
البته من به شدت احساسی ام شاید بقیه اینقدر مثل من تحت تأثیر قرار نگیرن. من هنوز سالگرد فوت لاکپشتمو گریه میکنم، ۲۷ اسفند ۸۳
۲۰ سال گذشته ولی من هنوز به فکرشم، عکساشو میبینم و خاطراتو مرور میکنم

من از بچگی تا ۶ ماهگی هانا حدود ۸ تا لاک پشت داشتم که یکیش مرد و هرگز از فکرم بیرون نمیره.
۵ تاشو زمانیکه داشتیم از شهرکرد می‌رفتیم اصفهان زندگی کنیم و اونجا حیاط مناسب نداشتیم با اشک... با خون دل در واقع، سپردم به طبیعت
بعد که برگشتیم شهرکرد باز ۲ تا آوردم و تا ۶ ماهگی هانا داشتم. اما هرچی فکر کردم دیدم من نمیتونم دیگه... توانشو ندارم... ینی اگر اتفاقی براشون میفتاد خیلی سخت میتونستم خودمو جمع و جور کنم. دیگه اون ۲ تام با اشک سپردم به طبیعت

ممنونم از توصیه‌هات عزیزم.
همین الان داشتم باهاش صحبت میکردم و دوباره تاکید کردم که کل مسئولیتهاش باخودشه .
ببین من از نظر روانی پُر پُرم ، واقعا جا برای به غم دیگه ندارم ، و همینم شده استرسم . خودمو میشناسم وابسته نمیشم اما به قول شما نیکی رو چکار کنم .

سر همین حیوون دوستیم هم که یبار خودمو به فنا دادم که اونقد اون فنا عمیق بود که هنوز جاش درد میکنه 😑😑😬😄 و اسم هرنوع حیوونی بیاد جیغ میزنم فقط
یبار برا بعضی بچه های اوما تعریف کردم نمیدونم در جریانی یا نه، ولی متأسفانه رعایت نکردم، سگ خیابونی تصادف کرده بود اومده بود دم خونه مون، منم شستم و زخماشو بستم و چند روزی مراقبت کردم، خیلی اوضاع بدی داشت و اشتباه کردم دستکش نپوشیدم. متأسفانه بیماری ناخن خیلی بدی گرفتم که مقاوم به درمان بود. توی آخرین درمان مجبور شدم ۶ تا از ناخنای دستامو ۷ مرتبه جراحی کنم تا به بدبختی خوب شدم.

این تجربه آخرو گفتم صرفا جهت اینکه بترسی و قبول نکنی 🥲🥲😬😵‍💫😄

یکی دیگه بود میگفت ۳ سال و نیمشه ، گفتم حداقل توله جوان بیار که عمرش کوتاه نباشه ، بچه‌م غصه بخوره

بگو فردا که میای چند بسته فولیک اسید بیار من شروع کنم خوردن 😄😄😄

خواهر فولیک اسیدو شروع کن یه نی نی برا نیکی جونم بیار، والا بصرفه تره 😂

به خدا سوای هر چیزی ، من دیگه تحمل اون بارداری کشنده رو ندارم

منم تحمل اون بارداری رو ندارم اما نمیذارم دخترم عین خودم بی خواهر باشه

اگه یه مقاله راجع به عوارض بارداری بنویسن من برای همه‌ش مدل زنده‌م .
من هنوزم بعد از ۳ سال دارم عواقبشو تحمل میکنم

کاش میشد رحم اجاره‌ای بگیرم ولی باردار نشم 🥲🥲

دقیقاً
حتی عواقب فیزیکی و جسمیشم بره عواقب روحی و خاطرات گندش تا آخر عمر بامونه 🤢

😄😄
حالا یه کم امیدوار باش، شاید دومیمون مث اولی افتضاح نشد

نه خواهر ، مامان خدابیامرزم ۳ تا بارداریش همین بوده ، پسر و دختر هم فرق نداشته .
۲ تا بعد من باردار شد و سقط شد ، دقیقا حال منو داشت

زنداداشم همینطور بود ، یه دختر ۱۴ ساله داره و دیگه باردار نشد از ترس

خدا رحمت کنه مامانتو، روحش قرین نور و آرامش
حالا به هرحال اگه نمیتونی حریف شی که همسر گرام هاپو نیاره، در نتیجه احتمالأ نمیتونی هم حریف شی که دیگه خبری از نی نی دوم نباشه
درنتیجه....؟

خدا اموات شما رو هم بیامرزه .
در نتیجه برم فولیک اسید ...

😂😂😂

😂😂😂

فردا ۹ صبح میره هاپوه رو میاره 😭😭😭

دلت میاد فقط یدونه از نیکی داشته باشی؟ 😍

فهیمه اگر خدا بهم بگه دومی هم دختره شاید راضی بشم

منکه دومیم‌ دختره اننننننشالا
امیدوارم خدا به دلت گوش بده و مال تو هم همین باشه.‌ ببین من چقد مطمئن و امیدوارم 😄

من عاشق دخترم ، قبلا میگفتم ۴ تا دختر میارم .
انشالله

کنسلش کن، تو قوی تر از این حرفایی 😄
پ منکه اینهمه مرد ذلیلم میتونم حریف شم، تو نمیتونی؟ 😂

ببین ماهی ، پرنده ، گل رو از سر راه برداشتم .
ببینم اینم میتونم 💪💪

حتماً میتونی
بگو به حرفم گوش بده، دورمو شلوغ نکن، حواسمو پرت نکن تا به یه ثبات فکری برسم انشالا اقدام کنیم برای بچه دوم

بعد ۳ ماه که باید فولیک بخوری و بعدم آزمایش و اقدام و... حداقل ۷ـ۶ ماهی طول مبکشه

دیگه سن نیکی هم کاملا مناسب بچه دومه
سن خودمونم داره میره بالا
از من میشنوی دومی رو بیار، من هرررگز دلم نمیخواد هانا تک فرزند و تنها باشه. همیشه به تنها شدنش فکر میکنم اشکم میاد

حالا اگرم بخوام و بخواد ، تا ۵ سالگی نیکی صبر میکنم .
حس میکنم بهونه بچه رو میاره که راضی بشم برای هاپوه 🥲

😄 چی بگم والا

فهیمه خیلی تنهام ، من کسی رو ندارم اگر ویار بد داشته باشم یه لقمه غذا بده دست بچه‌م

نصف بارداریم غذای بیرون گرفتیم .
خدایی زنداداشم و خواهرشوهرم غذا میفرستادن ، اما بازم تنها بودم و مریض

روزی چند ساعت اشک میریختم برای حال و روزم
بابام یا برادرزاده ۱۱ ساله‌م میومدن پیشم که اگر بیهوش شدم یا مردم به همسرم خبر بدن

هیییی بازم سر دردودلم باز شد 😔😔

😞

نگرانم من ۹ ماه تو رختخواب باشم چه بلایی سر نیکی میاد

درک میکنم عزیزم میفهمم
هرکاری که به نظرت بهتر و درست تره انجام بده.
اگر توان مالیشو داری میتونی روزی چند ساعت برا پخت و پز و تمیزکاری کارگر بگیری. اگر نه که هیچی فعلا صبر کن

خواهر شوهرم ۱۲ سال به خاطر ترس بارداری بچه دومو نیورد. آخرش انقد پسرش گریه کرد تا مجدد باردار شد. خیلی بهتر از اولی بود خدا رو شکر

امشب پرِپرما الانه ک باخوندن اینا سیل راه بندازم

منتظرم ی اهنگ غمگین بیاد شروع کنم🥲

منکه گریه کردم زهرا
یاد انگشتامو و بارداریم و مشکلاتم افتادم اشکم اومد

بیا بغلم🫂😓

عزیزم
ببخشید ناراحتتون کردم

😢🫂🥺

ن قربونت

هعییی🥲

نه عزیزم چه حرفیه، دیگه به قول زهرا ما آمادگیشو داشتیم منتظر تلنگر بودیم که توی این تاپیک زده شد 😄

دقیقا
منکه همیشه آمادم😁

فدای مهربونیتون .
به خدا من بعد از زنداداشهای مهربونم فقط شما دخترای اوما رو دارم .
میام اینجا که ببینم همه یه طوری چالش مادری داریم و قدرت بگیرم و ادامه بدم

عزیزمی فداتشم. خدا همه ی عزیزانتو حفظ کنه برات

انشالله با شما ❤️

stk: |~|11|~|18_col