Ooma
پرسش (1403/08/02):

بارداری من و خواهرم

سلام خانومای گل... من قرار بود دوماهه دیگه اقدام کنم برا بچه دار شدن، ولی یه هفته اس فهمیدم خواهرم بارداره، خودم ۲۸سالمه و خواهرم ۳۱ و هردو بچه ی اولمونه... بااین تفاسیر من نمیتونم باردارشم تا خواهرم زایمان کنه و حداقل پنج شش ماهم بگذره، خیلی ناراحتم ازمایشامو داده بودم قرص و مکمل هامم داشتم استفاده میکردم یک ماهه و چیزای مغازه ایی رو گذاشته بودم کنار... اللن باید یک سال بندازمش عقب، من خیلی دلم بچه میخاست🥺 دیگه هیچ انگیزه ایی ندارم

عزیزم من که چیزی نگفتم ☹️
ینی بزارم عید اقدام کنم؟؟؟ خیلی دوست داشتم دی ماه اقدام کنم ولی انگار خدا نخاست
این تصمیم شخصی خودت هست ربطی خواست خدا نداره عزیز دلم
چه ربطی داره. اقدام کن ماهم این کارو کردیم متاسفانه بعدمتوجه شدیم باردارشدن ممکنه اصلا رخ نده 🖐🏻
درک میکنم شرایطو ممکنه واسه مامانت سخت بشه ولی خوب تو عقب ننداز اقدامو
از نظر ماها شماخودت اقدامت کن
اگر خدا خواست باردار شدی
تا دوسه ماهگی به کسی چیزی نگو
🤭🤭🤭از حرف اطرافیان و قضاوت هاشون میترسم. بخذا
اره سر تجربه ی قبلیم همین قصدو داشتم بخدا، مادرشوهرم بچه ی منو ندید و فوت کرد پدرشوهرمم پیره همش میگه من کی بچه ی شمارو میبینم
چی بگم خواهر، ایشالا هرچی صلاحه همون بشه
مامانتون سختش نبود؟؟؟
کاراتونو راحت انجام میدادین خودتون یا مامانتون میکرد ؟؟
اصلا بگو به خاطر پدرشوهرم خواستیم زودتر بچه دار بشیم
عزیزم شما الان اقدام‌کنی از کجا میدونی همون ماه اول جواب میگیری؟
اقدام کن اصن عقب ننداز اصن
خواهرتون بارداره چه ربطی داره من بچه اولم بود خواهرم بچه دومش مامانم برا هردومون باز سیسمونی خرید هر دو پسر بودن من سه ماه زودتر زاییدم
مثلا منم اگ باردار بشم، چون حاملگی قبلیم ویار خیلی بدی داشتم میترسم این حاملگیمم اینطوری بشه، و خب یکی یکمم که شده باید هوامو داشته باشه فقط از نظر اشپزی، اونم نه هر وعده، بلاخره یاخودم میپزم یااز بیرون میگیریم! ولی خب حرفاشون اذیتم میکنه مثلا من زایمان طبیعی میخام تو بیمارستان دولتی، ولی خواهرم سزارین تو بینارستان خصوصی، کلا با حرف و مقایسه دیونم میکنن 😔
بعد خواهر الان حداقل دوماهش هست تو هم تا بیاد بگیر یه ماه و دوماه شاید زمان ببره
ببین من حاملگی اول تا روز آخر ویار داشتم ولی دومی نه .اصلا مقایسه نکن
درسته ولی ببین کسی بخواد مقایسه کنه بعد زایمان خواهرتون هم شما باردار بشی بازم مقایسه میکنن
بچه ها خواهرم واقعا به معنای کلمه نازنازی و سوسوله حتی خودش و مامانم بقیه خواهرام اینو قبول دارن و اغراق نمیکنم حامله بشه دیگه جم نمیخوره... و بعد زایمانم کلا تا پنج شیش ماه مامانم باید بره پیشش و غذاهم درست کنه برا همین میگم من دیگه نمیتونم بااین شرایط باردارشم 😔
بیچاره مامانت 😕😕
کاش ویار نداشته باشم اشپزی ام خودم بکنم
حتی ظرفاشم شوهرش میشوره
نه اصلا
میگم که فاصله سه ماه سه ماه بودن

اره میدونم بازم میگن تااین باردار شد زاییید اینم دست ب کار شد
اگه استراحت مطلق نباشی با ویار هم میشه ماسک بزنی بوی غذا اذیتت نکنه یا همسرت شب غذا درست کنه خودش
دوست من استراحت مطلق بود خانواده هاشون دور بودن همسرش همه کارای خونه رو انجام میداد
خودمون انجام می‌دادیم
مامانمم کمک حالمون بود
اره با ماسکم میشه راستی، همسرمم خوبه خداییش کمک حال میشه ولی خب میدونم که میگه چرا به اون خواهرت میرسن و کمکش میکنن ولی به تو نه! اونو بیشتر دوست دارن
نمیدونم چیکارکنم دو دلم... کاش شماها تو دلم بودین و میفهمیدین چی اذیتم میکنه 🥲
آره اینم هست ولی خب مامانت قطعا یکم هم به تو میرسه نهایتا گاهی برات غذا بفرسته و... که حرف و حدیثی نباشه
اره نمیگم که نمیکنه، میکنه ولی خب بیشتر به خواهرم میرسه!
تاببینم خدا چی میخاد
مگه نگفتی دوری؟
نه دور نیستیم نزدیکیم
دخترخالم با خواهرش باهم حامله بودن
تفاوت ۳ماه
الان خیلی خوبه بچه هاشون هم بازی ان
این فکر وخیالات چیه
من توشهر غربت
مامانم یک ماه پیشش بودم وتموم
مگه قراره همش مادر کنار آدم باشع
فقط فقط خودت میتونی به کارات وبچت برسی
حالا گیریم اقدام کردی
وحامله شدی برو خدارو شکر کن واین خیالات
واینکه مردم چی میگن بریز دور
مگه نونش بقیه میخان بدن
یا بزرگ کردنش بقیه میخان انجام بدن
بعدم از مادرتون توقع نداشته باشید .من به چشم دیدم مامانه ۱۰روز بوده وتموووم
همین دوتا خواهرین؟
بله
میفهمم ت . منم الان بارداری م رو به کسی نگفتم ته دلم فکر میکنم مثل شما بگن نمی‌دونم به خواهر شوهرم حسودی کردم و... خواستم عقب نمونم و...
سر دخترم هم ۵ ماه بعد زن دایی م باردار شدم ولی کسی چیزی نگفت
اینجوری خودم رو دلداری میدم 😄😄
بخدا اره همش از این حرفا میترسم وگرنه خودم تازایمانم همه کارامو ب امید خدا میکنم نمیزارم مامانم بیاد اصلااا
توروخدا به حرف بقیه اهمیت ندید
هرکی هرچی میخاد بگه
اینقدر مهمه براتون؟
ببین ایمجوری که از خواهرت تعریف کردی کلا بچه اشو مامانت باید بزرگ کنه پس تو همون دی اقدامتو بکن
ولش کن مردم سرشون به زندگی خودشون گرمه نهایتا یه بار بگن که احتمالش کمه
متاسفانه خیلی زود رنجم خیلییی اشکم دمه مشکمه
چه اشکال داره تازه چقد با مزه میشه اینطور خوب تو اقدام کن تا بیای باردار بشی و زایمان کنی خواهرت زایمان کرد و ۴۰ روزش تموم شد مگه مامانت همش میخواد هندل کنه نهایت یه ماه
اره دیگههه
خب خودتون آسیب میبینید عزیزم
من یه هفته اول فقط احتیاج ب مامانم دارم، از اخم و تخمشون حرفاشون میترسم که بگن چ خبربوده پشت هم حامله شدین
دست خودم نیس بخدا
اگ شما جای من بودید دوماه دیگه اقدام میکردین؟ و اگ حرفی زدن چی میگفتین بهشون؟؟
اصلا بگو نمی‌دونم چجوری شد برنامه مون برای چند ماه بعد بود و... 😄😄
فکر نکنم مامانت اینجوری بگه مخصوصا وقتی چندسال بچه نداشتین
اخم تخم کردن هم بگو مرسی برین خونتون🤭 خودت از پسش برمیای اصلا نگران نباش باور کن ده روز بسه یکی پیشت باشه
مامانا خیلی نوه دوستن سختش کردی پیش خودت
میگن هشت سال حامله نشدی حالا که خواهرت حامله شده، یهو گرف؟؟ چون میدونن جلوگیری دارم
من و خاهرم به فاصله سه ماه زایمان کردیم
دیگه کار خدا ست
خوش بحالتون خونواده و فامیلای سمی زیاد داریم
اتفاقا خاهرمم با بچش اومد پیشمون مگه یه بچه نوزاد چقد رسیدگی داره
تو باردار شو من میام پیشت 😅سخت نگیر خواهر مگه چند روز نیاز داری کسی پیشت باشه
اخه بچه دار شدن ربطی به کسی نداره برنامه زندگی مشترکتونه
قربونت برم خدا بچت رو برات نگه داره،،، ❤💋🫂
حالا ان شالله بچه های دوتاتون آروم و خوش خواب باشن مامانت کلا اذیت نشه
اره ربطی نداره ولی خب حرفو اخرش میزنن
ایشالاااا🥲🥺
بزنن واقعا برات مهمه؟
مثلا چی میخان بگن؟
اخه حرفی نیس این وسط
پس دوماه دیگه به امیدخدا اقدام میکنم
حرف همیشه هس باور کن هر کاری کنی کسی که بخواد حرف بزنه حرفشو میزنه پس اهمیت نده
اتفاقا منو خاهرم باهم باردار بودیم باهم میرفتیم چیز میز میخریدیدم برا بچه ها
بگم نه مهم نیس دروغ گفتم، اره میگن حسودی کردی چه خبر بود میزاشتی این فارغ بشه بعد تو دست ب کار میشدی
بگو اره دوس داشتم با هم دوس باشن همبازی باشن
آخی چه باحال
اونی که این حرفو میزنه واقعا کند ذهنه
من و خاهرمو دختر عموم سه ماه بینمون بود برا زایمان حالا همه باید میگفتن حسودی کردید بهم😂تازه این سری منو دختر عموم یه هفته بین بچه هامونه منو دختر عموم مث خاهریم برا همین مقایسه کردم
منم دایی م دو ماه ازم کوچکتره پسرخاله م سه ماه خیلی خوب بود بچه بودیم
فکر کن مامان و دو تا دختراش با هم باردار باشن
حالا منو خواهرم چون مامانم از این کارا نمیکنه برنامه ریزی کردیم که به هم نخوریم چون باید خودمون مراقبت کنیم از همدیگه ولی مامان که باشه طوری نیست
اره خیلی اتفاقا من وقتی زایمان کردم خاهرمم اومد پیشم بچش سه ماهه بود اصلا کاری به ما نداشت من به بچه خودم میرسیدم اونم به بچه خودش مامانمم اگه کمکی نیاز بود کمک میکرد
چی بگم خواهر
کلا با هم هماهنگین
🤣🤣خیلی
منظورت جاریته؟؟ هم عروس چیه؟
کاش جاریم باردار بود غمم نبود
😂حالا ادم بگه به جاری حسودی کرد یه چیزی ولی به خاهر خودش کی حسادت میکنه اخه
ینی یک ماهت بود اومدی خبر بارداریتو دادی بعد یک ماه بغدش جاریت گف حامله اس، اونوقت پیش. خودت نگفتی چه سریع دویید بعد من حامله شد؟
دست خودم نیس، بخدا فرق میزارن
نه بخدا اخه به من چه کی بچه میخاد بیاره مگه خرجشو من میخام بدم
اونی که بخاد حرفی بزنه تو دوسال دیگه هم بیاری حرفشو میزنه
ببین کسی که بچه میخواد خودش می‌دونه همون ماه اول شاید نگیره شاید طرف چند ساله اقدامه به دل خواه خودش نیست که تا دید حامله ست سریع اونم بیاره
خب شماها باردار بودین ولی کسی خبر نداشت، خواهرمم اومد ب من گف اول که بیبی چک زدم یه خط پررنگ افتاده و یه خط خیلییی بی رنگ و کمرم و رحمم تیر میشه منم گفتم حامله ایی دیگه صدرصد
اخه من اسفندماه پارسال بااولین اقدام باردار شدم، کاش دی ماه ک اقدام کردم عید بفهمم حامله ام که چندماهی ام گذشته باشه، حداقل بدونم اقداممو کردم ولی هنوز نشده
ببخشید ولی من اصن درک نمیکنم بچه من چه ربطی مثلا به خاهرم میتونه داشته باشه که بخام برنامه زندگیمو براثاث زندگی خاهرم بچینم
شما مگه نمیگی دکتر رفتی دارو خوردی؟خوب شما قصد اقدام داشتی دیگه
همش بخاطر مامانم میگم، مامانم ممکنه اذیت شه
ولی به هیشکی نگفته بودم
نوزاد که رسیدگی زیادی نداره که ده نفر کمکی بخای ده روزه سرپا شدی نیاز به هیچکسم نداری
درستش همینه
بچه دعا کنید بهترینا اتفاق بیفته برامون و بعدا به این فمر و خیالام بخندم، الان بغض گلومو گرفته 🥺اصن دپرس شدم
اصن نگران نباش اگه شرایطشو داری خودت اذیت نکن و به خودت استرس نده بچه داری روزا اول اصلا سخت نیس که برا خودت بزرگش کردی ادم یکی باشه براش اشپزی کنه یه خورده کوچیک کمکش کنه راحت این رازا میگزرونه
تا شیش ماه اصن سختی نداره سختی بچه داری از سه سال شروع میشه
اره بابا میدونم من خودم خوشم نمیاد کسی زیاد پیشم باشه بعد زایمان، میخام همین که بخیه هام و دردام یکم خوب شدم دیگه دورم خلوت باشه با بچم باشم و کاراشو بکنم، همون خواهرم مطمئنم میگه میزاشتی من زایمان کنم بعد هول میکردی! اخه همش میپرسید کی میخای بچه بیاری من همش میگفتم نمیدونم چون نمیخاستم کسی بفهمه کی میخام اقدام کنم
واقعا ادم میمونه چی بگه بگوش تو لنگ کمکی من مث تو نیستم که حالم خوب شه از پس خودم برمیاد بخاطر تو که نمیتونم برنامه ها زندگیم عقب جلو کنم
من از پس خودم برمیام اگ درد و بخیه اذیتم نکنه
همینارو میگم ولی میره به مامانم میگه روشنا حسوده تااینو گفتم پرید بهم
انشالله نمیکنه فوقش بخایی بدتر درد و بخیه داشته باشی یه ماهه بعد خوب میشی
البته خدانکنه دیگه بدترین و من برات گفتم
😐اخه بچه چیه که ادم حسودی کنه به خاهر خودش
من بنا به دلایلی از شب دوم تو خونه خودم و شوهرم تنها بودیم
از ده روزگی بچم خودم و شوهرم حمومش دادیم از چهل روزگی هم خودم تنها
بفکر کمکش نباش اگه شرایطت مساعده اقدام کن
من از ده روزگی رفتم خونه خودم بخدا انقدم راحت میگذشت برام
شوهرتو هست از اون کمک بخاه من شوهرم کمک میکرد هیچکس بعد ده روز یه کمک کوچیکم بهم نکرد حتی یه وعده غذا خودم همه کارام میکردم بچه کوچیک اصن دردسری نداره😍
ایشالا منم همینجور باشم❤🫂
والا منم بعد ده روز که مادرشوهرم رفت علاوه بر کارهای عادی خونه یه خونه تکونی هم کردم الان ناهار شام به زور درست میکنم
مرسی بابت دلگرمی و دلداریاتون عزیزای دلم، بهترینا برای قلب مهربونتون اتفاق بیفته و خدا نی نی هاتونو نگه داره
عزیزم من وقتی بچم بدنیا اومد بخدا یشب خونه بابام نرفتم یا مامانم نیومد شب بمونه پیشم خودم اینجوری خواستم. شاید باورت نشه اما خیلی بهتر از خواهرشوهرم که بچش همسن دخترم دخترمو بزرگ کردم.
من بچه دومم بود
خواهرم بچه اولش
من اقدام بودم ولی به کسی نگفته بودم.خواهرمم اصلا بچه نمیخواست یهویی شد
اون باردار شد منم دوماه بعدش باردار شدم
اتفاقا خیلی خوب بود خیلی تجربه ها رو بهم میگفتم
بعد زایمانم اول مامانم پیش اون بود بعد پیش من
بچه هامون الان همبازی خیلی خوبی هستن باهم
هردو هم دخترن
صاحب تاپیک عزیزم شما طبق برنامه خودت پیش برو و دوماه دیگه اقدامت رو انجام بده. اگرم همون ماه باردار شدی باز حداقل ۳ ۴ ماه فاصله هست با خواهرت.
خواهرتم نهاااااایت یکماه بخواد بمونه خونه مامانت بعد زایمان بالاخره ک میره خونه خودش.
هیچ وقت برنامه های زندگیتو بخاطر اینوحرفا بهم نزن.ادم نمیدونه در اینده چی پیش میاد. واقعا آدم یکسالم زودتر بچه دار شه ب نفعشه چون بدنت بهتر جون داره
وا چه ربطی داره
سلام عزیزم.عزیزم برای چی باید یکسال صبر کنی مگه قراره مامانت تا یکسال خونه خواهرت باشه.اتفاقا باهم باردار باشین هوسونه و این چیزا رو برای دوتا میپزه.دوسه ماه که فاصله ی زایمانهاتونم باشه کافیه .مگه مامانت تا چند روز بعد از زایمان پیشته .نهایت یکماه
من دوقلو بود بچه اولم کلا یک هفته خونه مامانم بودم
خودم بود و خودم و دست تنها
اونوقت خواهرت حامله شده تو دیگه نمیشی؟
اخه چرا قیمه هارو میریزین تو ماستا
اتفاقا بچه هاتون همسن میشن و همبازی خیلیم خوبه
مگه خودتون نمیتونین هیچکاری بکنین؟
نهایتا ده روز بعد زایمان رسیدگی‌ و کمک زیاد لازمه
بعدش دیگه ادم خودش میتونه
در نهایتم کسی حرفی زد بگو مگه بچه دار شدن الکیه ک ادم تا کسی رو دید زرتی فرداش بره حامله شه. حداقل ۳ماه قبل باید مکمل و تقویتی و این چیزا بخوره بعد اقدام کنه
بعدشم مگه با همون بار اول حتما میگیره ؟
من خودم بارداری اولم هشت ماه طول کشید
ازمایش و سونو و همه چی سالم بود و هیچ مشکلی نه من داشتم نه همسرم ولی دکتر گفت تا یکسال طبیعیه رحم اماده بشه
از ۳سال؟؟؟!!😬
بنظرم از وقتی ک بچه راه میوفته شرو میشه.سه ک دیگه از پوشکو شیرم گرفتیش
به نظر من هیچی سخت تر از سه سالگی به بعد نیس تا بچه کوچیکه میشه یکم کنترول کرد بعدش اصلا
عزیزم اینکه فکرت اینه ک کارهاتو خودت انجام بدی خیلی خوبه ولی چون تجربه بارداری نداری اینو بدون ک تو بارداری هزارتا اتفاق ممکنه بیوفته یکی هماتوم داره یکی جفتش پایینه یکی استراحت مطلقه و....ک باعث میشه نیاز ب کمک داشته باشه آدم.
نمیخوام بگم برا همه اینجوریه برعکس خیلیها هم بارداریشون بدون کوچکترین مشکله و خیلی هم تر و فرز میشن.
فقط قصدم این بود ک بدونی باید ببینی شرایط چطور پیش میره.
ولی در کل هیچ کدوم اینا دلیل نمیشه ک اقدام نکنی
والا من تازه یکم اوضاع زندگیم بهتر شده
الانش خیلی بهتر از نوزادیشه
ول کن این حرفا رو
زمانو از دست نده
الان عزیز شما ۸ساله نخواستی بارداری شی بنده خدا پدرشوهرتم علاقه داره نوه ش ببینه از همه مهمتر که خودت همسرت بچه دوست دارین این همه دلیل اول زندگیتون نیس که بگن اووو هول کرده زود حامله شده هر چند اون موقع بود اشکالی نداشت بخاطر دغدغه داشتنتون میگم🌷
گیر ادم نیستن ولی کاراشون بیشتره
ممنون عزیزم ❤🥺
انشاالله ب امیدخدا دوماه دیگه اقدام میکنم
ینی بگم یهویی شد که باردارشدم؟؟
چرا میتونم منم هفته ی اول زایمان فقط سختمه بعدش اوکی میشم
بله من بودم اقداممو میکردم.حرفی زدن میگم برنامه ریزی زندگیم این بوده چندماه براش برنامه دارم و با همسرم صلاح دونستیم الان باردار شیم و اینقد کم عقل نیستم ک تا یکی باردار شد بخوام منم باردار شم من برنامه داشتم براش ببخشید ک برنامه مو اعلام عمومی نکردم!
چقدر خوب، مامانتون سختش نشد؟
اره باید قاطع حرفمو بزنم👌🏻
چقدر خوب، مامانتون سختش نشد؟
عزیزم مشکل شما اینه ک حرفِ مزخرف مردم بیشتر از شرایط جسمی و روحی خودت برات مهمه.
از حالا بهت بگم بخوای اینجوری باشه فردا ک بچه دار شدی وضعت بدتر میشه خیلی بدتر چون اطرافیان ایدفه در مورد بچه هم حرف میزنن و نظر میدن
اره میدونم عادت بد و مزخرفی دارم
باید اماده باشی ک از بچت دفاع کنی و نذاری کسی حرف مفت بخواد بزنه از حالا تمربن کن ک یاد بگیری وگرنه بقول خودت هی اشکت دم مشکت میشه
ینی بیخیال باشم به حرف بقیه؟؟؟ برام مهم نباشهو اهمیت ندم؟؟؟
خب بزنن معذرت میخوام ،به جهنم!
نه خواهر.برا چی مهم باشه؟غیراز اینکه اعصاب و روحیه خودتو خراب میکنه چ تاثیری تو زندگیت داره؟یکی میاد یه حرفی میزنه میره سراغ زندگیش این تویی ک داغون میشی فقط
به من که خیلی بی محلی شد امیدوارم به تو بی محلی نکنن
تازه همه به من میگن خدای اعتماد به نفس
نه بگو من شیش هفت ماهی هست دارو مصرف میکنم و میخاستم اقدام کنم که شما تندتر من باردار شدی
خواهرتون بارداره الان شمادوماه دیگه اقدام میکنین خواهرت زایمان کردنی هنوزبعده۳ماه شمازایمان میکنی چه کاریه صبرکنی اون زایمان کنه بعد
خواهرای من زمان زایمانشون ۳۵روزباهم فاصله داشتن
عروس عموهام تویه یه روز عقدکردن تویه یه عروس عروسی فقط بافاصله۲۰روززایمان کردن
مگه همون بار اول میگیره اومدی دیدی چند ماه طول کشید
سلام عزیزم این آخه چه دلیلی داره ؟؟ من و زن داداشم فاصله بچه هامون دو ماهه ، پسر من دو ماه بزرگتره ،حالا بیام بگم تو چرا گذاشتی بچه دار شدی ... خواست خداست اول اینکه بعدم چه بهتر باهم بزرگ میشن، شما دو تا خانواده جدایید
گاهی آدم خودش پبش داوری میکنه و از اتفاق نیفتاده میترسه و بابتش مضطرب میشه
البته شما اطرافیانتون رو بهتر می‌شناسید ولی من حس کردم برای خودتون بزرگش کردید
😂😂
جاری منم دو ماهش بود من باردار شدم
من پیش از ازدواج اونها قصد داشتم یک بار هم باردار شدم و پوچ شد
مگه همه چیز طبق برنامه ذهنی پیش میره، گاهی تداخل زمانی پیش میاد
سلام عزیزم این فکرا چیه شما همون ماهی هم که برنامه ریزی کردی که انشالله با اولین اقدام هم موفق بشی و انتظار نکشی سه ماه فرقتون هست دیگه بیشتر از یک ماه که مامانت خونه خواهرت نمی‌مونه که بعدشم بچه هاتون همبازی میشن خوبه
دوتا خواهر منم به فاصله یک ماه باردار بودن مامانم هم برا هر کدوم یه هفته بیشتر نیومد البته شهر دیگه هستن دیگه تا چله بچه اش من صبحا سر میزدم خواهر دیگم هم عصرا در حد یک ساعت بچه رو نگه میداشتیم تا خواهرم استراحت کنه
بله بگو من خیلی وقته اقدامم کسی چه میدونه تو کی اقدام رو شروع کردی
عمرتو تلف نکن واسه اینکه بقیه باردار شدن تو بزاری تا زایمان کنه
از کجا میدونی شاید زایمان که کرد دوباره باردار شد یهویی بعد میخوایی وایسی تا بچه بعدشم به دنیا اومد اقدام کنی
منم دختر کوچیک خانواده بودم بچه من با کوچیک ترین نوه مون ۷ سال تفاوت سنی داره غصه ام شده که چرا بچه من همبازی نداره در صورتی که خواهرام بچه هاشون تقریبا تو یه رنج سنی هستن
خدارو چه دیدی بلکه یکی دیگه آوردی دخترت تنهانموند
من ب فاصله ۳ ماه از خواهرم حامله شدم
ینی بهترین دوران عمرم بود
هر روز بهم زنگ میزدیم و تمام سونو هامو باهام میومد
روزی ۲ ساعت باهم حرف میزدیم در مورد بارداریمون و همه چی
یادم افتاد دلم گرفت 🥲
والا منم قصدم بود ۲۵ سالگی بچه دار شم ۳۲ سال در خدمتتون هستم
خدا اینجوری خواست راضیم به رضای خدا عزیزم
برنامه خدا همیشه با ما یکی نیست😂
من سلطان بی بی چک بودم بسته ۱۰۰ تایی از دیجی کالا می‌گرفتم و از روز ۲۰ دورم هم میزدم تازه گاها صبح و شبم میزدم تو این ۶ سال هم از رو نرفتم 😆😆😆😆😆😆😆
سلام عزیزم
چه ربطی داره مردم هم سرشون تو زندگی بقیه است
بگو اینکه منو زنم کی برنامه میکنیم به کسی مربوط نیست
چقدر مردم فضول هستن
والا بچهای ما ک اصلا باهم راه نمیان
تو دورهمیا و اینجور چیزا کوفتمون میکنن تا جایی ک مبتونیم کنار هم ظاهر نمیشیم😁امان از روزی ک من برم خونه اون یا برعکس بچها رسما دیونمون میکنن ن خوابشون سر وفته ن غذاشون دائم هم سر اسباب بازیاشون باهم دعوا میکنن
اینجوریشم واقعا بده
ولی پشت تلفن جونشون براهم در میره دائم تماس تصویری میگیرن باهم
من یه ماه پیش یکی از پرسنل داروخانه اومد بالا بهم سر زد گفت مبارکه بارداری گفتم آره گفت دیدم چند ماهه نمیای 😂😂😂 من خودم تو درمانگاهم
همه همکارام چند برابر من ذوق کردن
منم. از همه مدل از هر کدوم ۲۰
یه داروخانه نزدیک خونمون بود فک میکرد برا مطب دکتر زنان میخرم 😆
خدا همین و به ما ببخشه به حق بزرگیش دیگه بسمونه
😂😂😂 خب پس آواز دهل از دور خوشه
سه تا خواهرم اولین بچه شون فاصله ها خیلی کم بود مثلا اولین نوه که دنیا اومد خواهر دومم گفت دو ماهه بارداره دومین نوه که دنیا اومد خواهرم اعلام کرد که بارداره
برا بچه بعدی هم تقریبا نزدیک بودن
اما نزدیک ترین به من میشه ۷ سال
عزیزم چندتابچه داری
🤣🤣🤣🤣
سلام عزیزم من بودم تغییری تو برنامم نمیدادم.
همین ماه که داروهات رو استفاده کردی و فکرمیکنی بدنت آمادست اقدام‌کن البته با آرامش خاطر
من و دوستم‌همزمان تو اقدام بودیم.‌ البته اون چندین ماه قبل شروع کرده بود.

اول من باردار شدم، کلی غصه خوردم براش که چرا اول خدا به اون نداد.

خلاصه یکی دوماه بعدش اونم باردار شد. کلی داستان براش پیش اومد فکرمیکردن خارج رحمیه و بستری شد و... اما خداروشکر همه چی خوب بود

بعدش ضربان قلب مال من متوقف شد و سه ماهگی ناچار ب سقط شدم.

میخوام بهت بگم هیچی قابل پیش بینی نیست تو بارداری‌های امروزی.

یهو دیدی اگه صبرکنی چندماه زمان برد تا باردار شی. یا همین ماه فرصت طلایی بوده و نباید از دستش بدی
انشالله همین صحیح و سالم به دنیا بیاد به لطف خدا میشه اول
بخدا😂😂😂😂
والا😂😂😂ما به موقع تصمیم گرفتیم اونا بی برنامه بودن.فقط گفتن بچه قشنگه بچه خوبه لابد اونا مشکل دارن بزار ما ثابت کنیم بی مشکلیم... این فکرا رو کردن پیش خودشون.
🫰🏻🫰🏻😂😂😂😂
والا بابا بخدا.
من بعد هشت سال خدا بهم بچه داد خواهرم سه تا بچه داشت
تا دید من حامله ام چهارماهه بودم دوباره باردار شد
خواهر من میدونست من درگیر درمانم زرت و زرت بچه اورد تا دید حامله شد دوباره اورد
خدا گل دخترتو حفظ کنه و خیرشو ببینی، یه کم روی طرز فکر و قضاوتت کار کن
قرار بود خرجشو بدی که گفت بذار ۴ تا بیارم خرجش بیفته گردن خواهرم؟
یا قرار بود شما براش بزرگ کنی؟
یا قرار بود شما به جاش زایمان کنی؟

شاید دلش خواست ۴ تا دیگه هم به دنیا بیاره به کسی چه ربطی داره؟ همین حرفا رو میزنید بقیه چشمشون از قضاوت بقیه ترسیده
شما کارخودتو بکن
چه ربطی داره؟
یکی از دوستان ما عروساش هم زمان با فاصله ۳ هفته از هم باردارن یکی دختر یکی پسر...

بچه نعمتیه که خدا میده
و هر وقت صلاح بدونه کِی بده و به کی بده..
شمااقدامتو بکن بقیه شو بسپار بخدا
چرا نمیتونی عزیزم دلیلت چیه؟
من هنوز اقدام نکردم دارم مراحل پزشکیمو پشت سر میزارم
ولی داخل دیجیکالا چندتا خودکاری اضافه کردم به لیست خریدم تا هرموقع اقدام کردم سفارش بدم تا موعدم اومد بزنم 🤣🤣🤣🤣🤣
سیاسیت که میگن یعنی این
زیاد بی بی چک نمیخوام بزنم فقط استرس خالصه لعنتی
😂😂😂 آینده نگریتو خیلی دوست داشتم
من خیلی دوست داشتم و دارم
هر روز میزدم هر روزا
😂😂😂ممنون عزیزم
من هرروز بزنم قلبم میاد تو دهنم میزنه از استرس
استرس واسم سمه

۶ تا سقط داشتن همین عواقب رو داره آخه
منم ۴ـ۵ تا سقط داشتم دور از جون دخترم
اما کلا خیلی پررو بودم بچه های اوما مسخرم میکردن اما من کاری به کسی نداشتم
همین تو دلی جان و هم یک هفته قبل موعد فهمیدم
منم همیشه قبل موعدم می‌فهمیدم باردارم
از بس بی بی چک میزدم 🤣🤣🤣
سالم باشه گل دخترت عزیزم
بسلامتی بغلش کنی کیف کنی
مرسی عزیزم انشالله شما هم با اولین اقدام مثبت بشه و به شادی بغل بگیریش
خواهرم دوست داره موقع حاملگی مرکز توجه باشه و کسی ازخونواده حامله نباشه
بنظرم این فکریه ک خودت میکنی وگرنه خب دوس داشته باشه مرکز توجه باشه مشکلِ اونه نه تو.

حالا ما هم از دیرورز هی میگیم اقدام کن ولی میدونم تاثیری نداره گلم
عزیزم منم دوست داشتم مرکز توجه باشم ولی جاری و زن داداشم با یه ماه فاصله باردار شدن😂😂😂 دیگه مامانم به منو زن داداشم باهم میرسه زن داداشم هوس غذا میکنه من میخورم خودم بد غذا هستم هیچی دوست ندارم ولی اون میگه مامانم درست میکنه منم میخورم به نفعم شده
😄😄
سلام عزیزم منم دوتا ابجیم باهم باردار شدن بچه هاشون همبازی ان، خیلی خوب بود
توجه ام والا هرچی بود برا جفتشون بود . بچه عاشونم ی هفته فرقشون بود آنقدر کم .شما ک الان باردار شی بازم زایمانت فاصله میفته نظر منو میخوای ب این دلیل عقب ننداز
من همش فکر میکنم باردار شم جاریمم باردار میشه 😂😂
از ی جهاتی خوبه
ممکنه ی جاهایی سخت باشه اما بخوبی هاش فکر کن
نه تصمیمو گرفتم دی ماه ب امیدخدا اقدام میکنم وتا سه ماه ب کسی نمیگم
چ خوبیایی داره واقعا؟
همین ک بچه ها بعداً همبازی میشن و بعداً با هم درس میخونن
شرایط تون شبیه همه هم را درک میکنید
برای مهمونی رفتن و....

سلام والا بخدا میگم ازاین بعد بعد میگم بیایید شما به ما یاد بدین چجوری حامله بشیم😐🤣
چه بقیه پررو هستن
واقعا چطور روشون میشه این حرفا رو بزنن