Ooma
پرسش (1403/07/10):

بچهایی ک از وکالت و اینا سردرمیارن بیاین لطفن

یکم‌پیش خواب بودیم سروصدای دعوای همسایه اومدخیلی بدجور
ی زن و مرد جونن دوتا بچم دارن
ازپارسال ک اومدیم اینجا بارها صدای دعواشونو شنیدیم همیشم مرده عربده میکشه فقط فش میده خیلی بدجور
امشبم باز همون داستان واقعا ترسیدیم یهو زنه با لباس خونه دویید تو کوچه اومد زنگ مارو زد درو باز کردم با گریه اومد بالا
الان خونه ماست سر بچها دعواشون شده مثل اینکه دخترش توراه پله جیغ میزده مادره گفته بیا تو جیغ نزن اومده دمپایی پرت کرده سمت مامانش
مامانه هم هولش داده گفته برو اونور شوهره پاشده خیلی بدجور کتکش زده
جای پاش روی ستون فقراتش الان هست دستس ورم کرده کبود شده
میگه خیلی اینجوری کتک خورده ولی میخاد بره شکایت کنه
منم چیزی نمیدونم
کسی میدونه اول باید کجا بره؟پزشک قانونی یا اول بره شکایت کنه اونا میفرستنش اونجا

اینم میگه منم زدمش
پدرشوهرشم بازنشسته پاسگاهه چیه همین محله
میترسه بره شکایت اینا بکنه بخاطر اشناییتش با اون نتونه کاری کنه
خونه ما موندنش داستان نشه برامون🥴
چ داستانی
ی بیچاره پناه اورده
مگه تقصیر شماست

خانوادش نیستن نزدیکش؟
اول باید بره کلانتری شکایت کنه و صورت جلسه و بعد مراحل قانونی و وپزشک قانونی
به نطر من اول بره شکایت تنطیم کنه اونجا بگه که پزشک قانونی بهش معرفی کننن.تا قبل اینکه جای زخماش خوب بشه پرونده سازی کنه
ن میگه شوهرش قرص اعصاب میخوره چن ماهه انداخته اونور
حالا فردا ممکنه بره شکایت کنه بگه اینا زن منو بردن ازخونم
میترسه شر شه برا ما
تو نت الان نگا کردیم نوشته باید شاهد داشته باشه؟زدنی ما ک نبودیم صداشون اومد کل ساختمونشون قطعا شنیدن واحد روبروییشونم ک رفت امد دارن شنیدن
ولی میگه انقد شوهره سگه هیچکس ازترس نیومده کمک زن بیچاره
میگع فردا هیچکدوم نمیان شهادت بدن
سلام. فکر کنم همین الان باید زنگ بزنه ۱۱۰ بیاد صورتجلسه کنه
والا میترسم راهنماییش کنم باحرف من زنگ بزنه ۱۱۰ بیاد
همه کاسه کوزه ها سرمن بشکنه بگن بتوچ تو چرا اتیششو تند کردی
منطقیه، پس نمیخواد چیزی بگی
چقد بده ولی
همسایه خوبم نعمته
خودش میگه صبح پاشم برم شکایت کنم سرکار ک رفت جمع کنم برم خونه بابام
بچهاشم نمیخاد ببره
من گفتم بزار بپرسم اینجا بی گدار ب اب نزن.
گفتم بزاری بری پسفردا براخودت بد میشه شوهرت میگه ترک منزل کرده همچبن چیزی
یا هیچی نگو یا قشنگ کامل بگو 😂
چیو🥴😬
حالا که تا اینجاشو گفتی بگو همین الان زنگ بزن ۱۱۰ خودشون راهنماییش میکنن
😅😅
که گفتی بذاری پسفردا برا خودت بد میشه 😅
اگه قصدت راهنمایی کردنه پس کامل بگو دیگه
اگرم میخوای دخالت نکنی که دردسر نشه، هرچی پرسید بگو نمیدانم، اطلاعی ندارم 😅
خانواده خودش کجان؟
بگو همین الان زنگ بزن بابات یا بزرگترت هرکی...
خخخ ن گفتم تاصبح صبر کن بزار بپرسم ب فرزانم پیام دادم فک نکنم حالا حالاها ببینه

اولش خیلی عصبی بود میگفت صبح ک خوابه میرم جمع میکنم میرم خونه بابام
بعدش گفت ن برم شکایت کنم بعد برم نمیخام برگردم اون خونه
من گفتم اگه بری شاید بعدا ب ضررت بشه تاصبح صبر کن ببینیم چی میشه
فقط اینکه ترک منزل نکنرو گفتم اونم اینجا خیلی دیدم گفتن🥴
قراره امشب خونه شما بخوابه؟ 🫠
بچه هاش کجان؟ 🥺
اراکن اینجا نیستن
والا شوهر دربدرش تا الان زنگ نزده ببینه کجا رفته اصلا
بچهاشم موندن خونه خودشون
الهی بمیرم بچه ها بیچاره 😞
چرا نمیره خونه خودش؟ نمیکشش که
بره خونه خودش فردام هر تصمیمی داره انجام بده
بچه چند سالشونه. دخترن؟ پسرن؟
اعصابم خورد شد 🤦🏻‍♀️
الان مامانشون نیست 😭
از زیر دستش فرار کرده اومده بیرون چون با لباس خونه بوده زنگ مارو زده
منم روم نمیشه بگم برو خونتون گناه داره
همش گریه میکنه میگه از اول نامزدی کتکش میزده حتی وقتی حامله بوده
الان اون بچه میگه تقصیر من بود مامانم کتک خورد، الان مامانم کجاست... اشک میریزه 😓
گوشیشو‌ آورده؟
دخترش کوچیکه ۴سالشه پسرش کلاس اوله
نبابا هیچی
نگو برو خونه تون، بگو بچه هات میترسن تا صبح هزار و یه فکر میکنن، برو بچه هاتو حداقل بیار زهره ترک میشن

بعد که بگی برو بچه هاتو بیار اشاره ی غیر مستقیم میکنی که برو پیششون 🥺
خو پس شوهرش از کجا بدونه این کجاست؟
اگرم میدونه خونه شماست که خیالش راحته 🥴
اخه روبروی خونشون ماییم فقط بغل خونه ما نبشه اونورم کوچس
ازپله ها میگه دوییدم پایین دید میدونه با لباس خونه جای دوری نمیره
شوهرشم با شوهرمن سلام علیک داره جز اینجا میدونه جای دیگه نمیره با اون وضع
کاش توکِ انگشتم میشکست تاپیکتو باز نمیکردم 😂😂😂 خوراکِ آزار روحیم تا صبح فراهم شد 🥺 خدا شاهده من فقط به بچه ها فکر میکنم که چقد ترسیدن الان
اره میگع قبل ازاینکه منو بزنه عربده کشید بچها مثل گچ شدن زدن زیر گریه😭
میگما
به شوهرت بگو بره دم خونه شون بگه‌ خانمت امشب میخواد پیش خانمم بمونه بچه ها رو بده ببرم پیشش گناه دارن
آقا گناه داره بخدا
یا اینو راهی کن خونه شون، یا بچه هاشم بیار
خدا نکنه این چ حرفیه
اینجور ک این تعریف میکنه شوهره تعادل روانی نداره
میگه بچهامم نمیخام نگرداره فقط منو طلاقم بده برم ازاین زندگی
بیچاره تو این وسط 😵‍💫
نصف شبی اسیر اینا شدی
من بودم دلشوره میگرفتم 😵‍💫
وای خیلی دیوونس شوهره میترسیم شمشیر بکشه😁
چراغ خونشون روشنه معلومه نخابیده مرتیکه لجن
نیم ساعتم صبر میکنیم بهش پبام میدیم
من هم دندون درد داشتم هم معده درد دوساعتی میشد از دکتر اومده بودم قرص خورده بودم خواب بودم
شوهرم و رایانم جلو تیوی خوابشون برده بود یهو یجور عربده کشید مرده من ازترسم توخواب معدم لرزید بخدا
الانم حالت تهوع دارم
🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
اینم شانس تویه 🥴😅
میگه یجور با پاش زد ب کمرم ستون فقراتم تیر کشید دردش پبچید تو دهنم😭
دستشو محکم کوبیده رو لبه میز ورم کرده
حیوونم با همنوعش اینکارو نمیکنه🥲تعادل روانی نداره کاش سند بشه بگیرن بندازنش تیمارستان انگلو
یبار همکارم داشت صرفاً جهت درد دلِ کاملا معمولی، با لحن خیلی معمولی و عادی از کارای شوهرش میگفت (طلاق گرفته الان)، مشغولِ کاری بود و تعریف میکرد، یهو وسط حرفاش برگشت نگاه کرد دید من به پهنای صورت اشک میریزم 😂😂😂 بعد خیییییلی هم تلاش میکردم گریه نکنم که زشت نباشه یوقت اما اصلا نمیشد جلو اشکامو بگیرم
بعد این بنده خدا یهو منو دید بغلم کرد گفت تو رو خدا گریه نکن اشکال نداره تموم شد 😂😂😂 منو داشت دلداری میداد
بعد من اینور میگفتم ببخشید بخدا شرمنده
اون ازونور میگفت نههععععع تو ببخشید


کلا من خیلی بی ظرفیتم تو این قضایا، اگه همسایه من بود پا به پاش گریه میکردم 😅
پاشو یه دوتا مسکن هم بده به این بنده خدا
منم دل نازکم ولی ن اندازه تو
الان خودم دوتا دردم پبچیده توهم
ازصدای اینام ترسیدم لرز داره بدنم تو شوکم
گریم نمیاد🫠
اب قند دادم بهش😓
دندونتو چیکار کردی؟ رفتی عکس بگیری و دکتر؟
ن رایان اسهال شد اونو بردم دکتر غروب بارون میزد هوس اش رشته کردم پاشدم پختم
معده درد وحشتناک گرفتم تا صبح نخابیدم
صبح وقت دکتر گرفتم غروب رفتم همون داروهایی ک شمال دکتر داده بودو داد
ینی انقد درگیر معدمم ک وقت نکردم برم برای دندونم
پنجشنبه وقت گرفتم برم ولی دردش همچنان هست
وای چرا رایان توی این ماه دو سه باره حالت استفراغ و اسهال داره و درگیرشی 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ انشالا همگی از بلا دور باشید عزیزم چند وقته میبینم یا ویروس گرفتید یا دندونت درد میکنه، حالا هم میگی معده 🙁🙁🙁 انشالا خیلی زود همگی خوب میشید عزیزم
انشالا مشکل این بنده های خدا هم حل بشه، بچه هاش گناه دارن 🥺
اره میبینی از تولدش ب اینور یروزم حال خوش نداشتیم
معدم ک ازبعده تولد رایان یهو شروع کرد یبار اونموقع رفتم دکتر دارو داد بهتر شدم چنروز بعدش رفتیم شمال اونجا رفتم دکتر ترسوند گف یا اپاندیسه یا سنگ کلیه
خلاصه یدورم اونجا رفتم
امروزم باز رفتم
سرم و امپول زد ولی معدم ی حالیه توش😖😖
قربونت عزیزم
ویروسه عزیزم.
من که یه هفته تمام یجوری دلدرد میشدم به خدا اصلا تو عمرم اونجوری نشده بودم اصلا میمردم از درد.
یه چی میخوردم به معده ام نرسیده دلدردم شروع میشد.
الانم که مامان و خواهرم از معده درد امون ندارن
اگر قبلا مشکل خاصی نداشتید ویروسه
انشالا از بلا دور باشید فداتشم
همسایه چیکار کرد؟ اتفاق جدیدی نیفتاد؟
اره میدونم ویروس بود دکترم همون بار اول گفت ویروسه
حالا من خوب شده بودم امشب دکتر گف چیا و چیا اصلا نباید بخورم.معدم خیلی حساس شده ابم میخورم میمونه سردلم عین سنگ میشه هرچند دیقه یبار ی درد وحشتناک میپیچه تو معدم فشارم میوفته از درد😩
پسرمم طفلی اونشب هم دلستر خورد هم شیرکاکائو شبش یجور وحشتانک نفخ کرد ساعت ۵صب بیدارم کرد گف پی پی دارم
انقد دلپیچش شدید بود نمیتونس بشینه روسنگ توالت پاهاش میلرزید از درد گریه میکرد
خیلی ویروس بدیه انشالله بلا ازهمه دور باشه
بیچاره دلش طاقت نیورد لباس دادم پوشید رفت
گفتم فردا بیاره بچهاشو بزاره اینجا بره دنبال کاراش
اگه تافردا نظرش عوض نشه
🥺🥺🥺 توکل به خدا
انشالا مشکلشون حل بشه، خوب شد رفت، بچه ها خیلی میترسیدن
انشالله🥲

سوالات مشابه