Ooma
پرسش (1403/06/29):

عذاب وجدان بخاطر ناراحت کردن بچه مم 😭😭😭😭😭😭

سلام بچه ها من خیلی حس بدی دارم فک میکنم مامان بدی هستم جدیدا چون دارم کتاب میخونم یکم اعصاب ضعیف شده سریع پرخاشگر میشه م دخترمم خیلی بهونه گیر به خودم وابسته ست امشب از بیرون اومدیم انگور میخواست یکم کار داشتم گفتم بهش کارامو کنم می‌شورم دیگه سوزنش گیر کرده بود هی می‌گفت سرش داد زدم کلی گریه کرد بعد دوباره گفت پفیلا می‌خوام کلی برا اون گریه کرد میخواست صندلی بیاره دستشو بشوره فک کردم میخواد بیاد پای گاز سرش داد زدم ،یه بارم پتو بالشت میخواست سرش داد زدم بعدشم با گریه خوابید الآنم بیدار شد گفت آب براش آوردم انگشت زد تو آب گذاشت دهنش گفت من چیزی نخوردم دوباره خوابید 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 هزار بار بوسش کردم تو خواب آیا منو می‌بخشه
بچه ها خیلی عذاب وجدان دارم جیگرم خون احساس میکنم مامان بدی هستم

منم بعضی وقتا همین حسو دارم دعواش میکنم یا میزنمش
خیلییییی حس بدیه درکت میکنم
سلام دوست عزیز این شرایط شما رو ماهم داریم و اینکه بچه من پسره و خیلی خیلی خیلی شیطنت داره طوری که نصف وسایلای برقیمو شکوند و مجددخریدم و بازم شکوند تمام لوازم آرایشی که خریدم شکست .و روزی دهبار بیشتر مجبورم لباسشو عوض کنم چون خیلی کثیف کاری میکنه رو لباسش اب میوه و خوراکی میماله باید بشورمش هر دقیقه .و اینکه فرشا رو دو ماهی یبار باید بشورم چون دیگه قابل نشستن نیس مبلا تمام خراب شدن .بعد اونوقت من شوهرم تمام روز کاره مغازس تا نصف شب خودمم دست تنهام اومدم تو یه شهری که نه مهد داره نه پارک درستی داره نه خانه کودک و نه بچه همسن پسرم پیشم هست خانوادمم شهر دیگه ای هستن .و اینکه باردارم و ریسک زایمان زودرس هم دارم . گاهی منم عصبی میشم داد میزنم گاهی حتی با دست میزنم رو باسنش چون دیگه واقعا گاهی کم میارم میشینم چندساعت گریه میکنم خیلی سخته که حتی وقت واسه خودت نداشته باشی
من باید اشپزی کنم همیشه باید غذای خونگی اماده باشه همسرم حاضری نمیخوره غذای بیرونم دوست نداره گاهی اون دیر موقع میاد دیگه خودش ظرفی یا لباسی باشه میشوره چون میدونه پسرم قابل کنترل نیست اصلا فکر نکن خودت تنهایی از این شرایط سخت داری ما هم گاهی کنترلمون رو از دست میدیم و عذاب وجدان میگیریم من فقط امید دارم با اومدن این یکی بچه حداقل همبازی بشن من یکم راحت بشم
الهی بگردم دلم برات کباب شد خدا بهت انقد قوت و صبر بده ک بتونی از پسش بر بیای ایشالله
من صبحا خوبم ب عصر ک میرسه دیگه انرژیم کم میشه
ولی من کمکی دارم .
عزیزم سعی کن در ماه یا در هفته یکی دو روز ب خودت اختصاص بدی برو ماساژ اروم میشی . این اتفاقها تو خونه همه کسایی ک بچه دارن میوفته
خدا به همتون قوت بده
من فک کردم بچه بزرگتر بشه راحتتره.زهی خیال باطل🤤
مامان فارا،این حالت و اتفاقی که افتاده طبیعیه،مهم ترمیم رابطه ی بعدشه.بخدا ربات که نیستیم.ولی همیشه به عنوان یه مادر طلبکار باش و نگو مامان بدیم😊
نسترن جون چطوری؟گل پسرت خوبه؟
عزیزم گاه پیش میاد که آدم کنترل‌شده از دست بده . اما ترمیم رابطه خیلی مهم تره..
اولا اینکه یکم روو خودتون کار کنید و ببینید که چی باعث شده کنترل اوضاع از دستتون در بره و آنقدر تحریک پذیر شدین. در واقع ریشه رو شناسایی کنید و اونو سعی کنید درست کنید.
بعدم اینکه فردا که بیدار شد در یک موقعیت آروم باهاش صحبت کنید بگید که مامان دیروز خیلی خسته بود و باعث شد که سر تو داد بزنه ازش معذرت خواهی کنید و بگید که تو مسئول احساسات بد و خشم من نیستی . بعدم پیشنهاد جبران بدید. به جاش امروز آنقدر باهات بازی می‌کنم یا فلان کارو میکنیم مثلا میریم پارک بستنی میخوریم. به این میگن ترمیم رابطه که خیلی مهمه..
بچه رو تنها با احساسات متناقض رها نکنید
گاهی پیش میاد ولی باید هی بیشتر تلاش کنیم تا به اعصاب خودمون مسلط باشین این فرشته های کوچیک وابسته به کمک ماهان
سلام ذقیقا دختر منم اینطوریه،دختر من برقا ک خاموش میشه میخایم بخابیم تازه یادش میفته گشنمه یعنی الان جند ماهه اینطوری عادت کرده منم هی سرش غر میزنم میگم اینو زودتر بگو من میخابم نمیتونم دیگ بلند شم،انروزی ب باباش گفته بود بابا من نمیدونم جرا وقتی میخام بخابم همش گشنم میشه اینقد دلم براش سوخت ازاونموقع دیگ خودم میارم میرارم بالاسرم هرموقع خاست میدم
متوجه ربط اعصاب ضعیف به خوندنِ کتاب نشدم مامان فارا
دقیقا منم همین مسئله رو دارم همش درگیرم
از طرفی واقعاً رو اعصابم راه. میرن و از طرفی تا ی چیزی بهشون میگم عذاب وجدان میگیرم
تازه من دوتا داذم یک دفعه همزمان میگن جیش همزمان اب
وقتی هم میگن اب دیگه طاقت ندارن همون ثانیه میخوان
با اینکه دخترن ولی خیلی کارای پسرونه و شری میکنن
هرروز ی خرابکاری دارن
از وقتی هم حامله شدم که شرایط صد برابر سخت‌تر شده
خودم تحملم کمتر شده
قبلا هرروز ی برنامه میچیدم پارک میبردم
الان توان اونم ندارم
فقط دلم میخواد دراز بکشم
موندم واقعا چیکار کنم
تا دعوا شونم میکنم انقد عذاب وجدان میگیرم که اعصاب خودمم داغون میشه
اینا رو گفتم بدونی تنها نیستی😂😂بدتر از تو هم هست
شاید نیم ساعت باهم بازی کننا ولی مداااام باید دعوا صاف کنی سر کوچکترین چیزا با هم کل کل میکنن
اون روز کاغذ ریز کرده بودن رو زمین بعد گفتم جمع کنن بعد
انقد همو زدن و دعوا کردن سر اون کاغذا که جمع کردن
اخرم دوباره همشو پخش زمین کردن
خدا قوت بهتون مامانا 💪
چه شرایط خنده دار ودر عین حال گریه داری 😅🥹
به جان خودم ی وقتایی نمیدونم بخندم یا بزنم تو سرم
مامان فارا منم ربط بین کتاب خوندن و اعصاب ضعیف نفهمیدم ینی نمیزاره بچه ات کتاب بخونی اعصابت خورد میشه
فکر کنم کتاب میخونن خسته میشن
خب کتاب نخون کتاب مهمتره یا بچه
بنده خدا بچه امروز هرچی خواسته تو یجوری زدی تو پرش
مامان فارا جون دارن درس میخونن ک انشالله برن سرکار ...میگه هی سرگرم درس میشم هی فارا ی چی میخواد تمرکزش و میریزه بهم ... وقت کمتری پیدا میکه واسه درس
اهان خب
آها
مامان فارا جان ایشالا موفق باشی
اینو خواهرانه بت بگم که سختی شاغل بودن و سر و کله زدن با بچه خیییییییییلی بیشتر از این مرحله ست که الان توشی. خیلی سخت تر از درس خوندنه و قراره همیشگی هم باشه

لطفاً از همین الان تمرین کن ❤️
نمیتونی شبا درس بخونی یا یکم بچه زود بخوابه مثلا از ۱۱ شب بخون تا ۲ البته خوابت بهم میریزه
عزیزم مادر شدن این چیزا هم داره چه کنیم دیگه❤
همینکه با وجود دخترت میتونی کتاب بخونی یعنی دخترت خیلی گله ، قدرشو بدون
دقیقا منم بخاطر
همبنکه اعصابم نمیکشه موقع درس خوندن ،حوصله بچم نداره با اینکه بچم خوبه ولی موقع درس خوندن یکسره ازم چیزی میخاد منم تمرکزم بهم میخوره کلا گذلشتم کنار
سلام گلم من
خدا قوت بده
این شرایطتت به خاطر دست تنها بودنته
ولی خب الان با این تجربه حس بد اومده سراغتون دیگه باید یاد این حست بیفتی که سعی کنی این اتفاق نیفته و خودتو کنترل کنی

من مامانم نوه هاشو دعوا میکرد گریه مینداخت بعد بوسشون میکرد من از این حرکاتش بدم اومد
گفتم اگه دعوا میکنی بعدش نباید نازشو بخری
روزهای بعد دوباره میدیدی تکرار میگرد و این تو روحیه بچه خیلی تاثیر داره

عزیزدلمممم 🥲💔 دقیقا درک میکنم من هم همین شرایط رو دارم
مخصوصا ک امیر حسینمم بیش فعالی داره
پوستم کنده شه از ته قلبم درکت میکنم چقد سخته
خدا بهت توانایی و صبر بده جانم ❤️
صاحب تایپیک
عزیزممم اصلا خودتو سرزنش نکن میفهمم چ فشاری رو تحمل میکنی ولی یه وقتایی حق داری خسته و عصبانی بشی
اگه شرایط داری دخترت رو بسپار دست مادر شوهری،مامانی،خواهری ....
یکم واسه خودت وقت بگذرون تنها باش
منم چند روزه جونم در اومد دیگه
آخرم محمد حسین رو گذاشتم پیش مامانم
هلیا رو هم دیشب بردم خونه مادرشوهرم
ک بازم دوتا زلزله دارم کنارم ولی بازم خیلی از مسئولیتام کم شده
عزیزم انشالله که خدا یه توان مضاعف هم نصیب شما کنه هم من ❤
فداتشم
ان شاالله ✨️💖
عزیزم🌺🌺
خیلی حس بدیه ،اذیت میکنن دعواشون میکنی بعد عذاب وجدان میگیری
میدونم خیلی سخته مخصوصا پسر بچه که شیطونتر هر چند دختر منم دست کمی از پسر بچه ندارع
کمکی گلی از گل‌های بهشت 🤣🤗
منم تو شهر غریبم خانواده مم نیستن بعضی وقتا واقعا کم میارم
بعدش عذاب وجدان میگیرمممم
کتاب هم واسه آینده همین بچه ست که رفاهش ارامشش بیشتر بشه در اینده
یکی دوتا که نیست خواهر ما مادرای امروز خیلی گناه داریم مادران همیشه تنها و پر از استرس
دقیقا ما در قبالشون مسئولیم
خوبه دوتا هستن با همن حداقل حوصله ش سر نمیره ،دختر من که حوصله ش سر می‌ره تو خونه
مرسی از توضیحت ♥️
هی می‌خوام درس بخونم میاد آب می‌خوام غذا می‌خوام بازی میخواام آدم روانی میشه
مرسی عزیزم باید رو خودم کار کنم ♥️
کلا طول روز میخونم شبا هم با گوشی میخونم
فدات عزیزم
دایم دوست داره تو بغلم بیاد بهم میچسبه
دقیقا
منم از این میترسم رو روحیه ش تاثیر بد بذاره
مرسی عزیزدلم متاسفانه خانواده خودم اینجا نیستن خانواده شوهرمم خیلی درگیرن شاغلن واقعا کسی نیست پیششون بذارم واقعا کم میارم ،شوهرمم تا عصر سر کار
یکم رو خودتون کار کنین آروم باشین اون فقط یه بچه هست
شما خودتونو بزارین جای اون بچه که یه سری آدم که از خودتون قد بلندتر و گنده تر هستن از بالا به پایین به شما نگاه کنن و همش بکن نکن
تازه یه سره داد و بیداد کنن
اونایی که بچه رو میزنن دوستانه بهشون میگم پیش تراپیست برین چون این حرکت خیلی قفله دیگه
من یه کم فیلم هندی و احساساتی ام 😁
یبار تو اینستا یه مطلبی دیدم نوشته بود وقتی از دست بچه تون در حد انفجار عصبانی میشید، به دستای کوچولوش نگاه کنید، ببینید چقد کوچولو و ناتوان و بی پناهه... 🥺
آقااااا من اشکم همینطور میومد 😂😂

این حس رو باهات به اشتراک میذارم و عذاب وجدانتو ۲ برابر میکنم 😁😂❤️❤️
آره خداییش منم همینجوری ام به دستاش نگا میکردم میگفتم این موجود فعلا ناتوانه نباید ظلم کنم بهش😂😂😂
همین الان دخترمو دعوا کردم و سرش داد زدم .این پیامتو خوندم اشکم در اومد 😔
مهد کودک میتونی بذاری؟ چون فندقتم احتیاج داره ک انرژی شو خالی کنه واقعا اذیت میشن تو خونه
🥺🥺🥺💔
کوفت نگیردت
اون چند ساعتی که میخوای مطالعه کنی دخترتو ببر مهد
🤣🤣🤣🤣😁
من وقتی نگاه میکنم به جثه کوچیکش خیلی گریه میکنم و همش ازش معذرت خواهی میکنم ولی بازم عذاب وجدان ادمو راحت نمیزاره . البته هیچ مادری دوست نداره پاره ی تنشو ناراحت کنه یا تنبیه کنه بعضیا فکر میکنن ما از کوه ساخته شدیم بخدا اگر پدرا جای مادرا بودن بچه ها رو دو دقیقه تحمل نمیکردن حالا فکر کنید یه زن زایمانش هست .شب زنده داری و کولیک وهزار تا مریضی بچه هست تا یکی دوسالشم میشه خونتو خراب میکنه بازم پدرا یا کارن یا نیستن زن هم یه صبر و تحمل داره مثلا منی که پنج ساله توشهر غریب و تک تنها در طول سال خانوادم از یه شهر دیگه چندماهی یبار میان .همسرم هیچوقت خونه نیست تا سه شب مغازست.چون مخارج سنگینه اجاره و خرجای دکتر و هزار تا داستان .بایدبدوی دنبال بچه یوقت بلایی سرخودش نیاره
مثلا پسر من علاقه زیادی به ظرف و ظروف و وسایل برقی داره من با همین شکم هی میدوم دنبالش میبرمش تو حیاط بازم دست میزنه به ابزار الات همسرم مثلا اره برقی و دستگاه جوش و چیزای دیگه بعدباید دو دقیقه نشده برگردم تو خونه . نه مهد هست ن پارک درست حسابی چهارتانیمکت داره فقط.ن خانه کودک . خیلی از همین مادرا شرایط منو دارن و میدونن چی میگم بعدتازه یکی میاد میگه برین تراپیست .عزیز من شاید پیش شما امکانات واسه بچه هاباشه مهدببریش کلاسی پارکی چیزی هم اون بچه تخلیه میشه هم خودت یه حال هوایی عوض میکنی .هیچکس دوستنداره کودک ازاری کنه چه برسه بچه خودشم باشه این شرایط رو کسی درک میکنه که خودش تجربه کرده باشه و بس.🌺
منم دیروز همین حسو داشتم 😔
ببین عزیزم اگع یکبار اتفاق افتاده میشه چشم پوشی کرد
وگرنه ک اگه روزی یکبار یا دوبار همیشه اتفاق میوفته سر بچت داد بزنی ک باید یجوری حلش کنی

همه بچه دارن همع خسته میشن همه همینن اما این بچه ها ب خواست خودشون نیومدن ک ما بخوایم سرشون داد بزنیم و با گریه بخوابونیمشون

ی درصد فکر کن کسی و جز ما ندارن
ب اندازه کافی بخاطر اینکه تو این شرایط اقتصادی نمیتونیم درست بهشون برسیم و نیازشون و برطرف کنیم ناراحت هستیم نمیشه ک روح و روانشون و هم خدشه دار کنیم
گناه دارن
پیشنهاد میکنم مشکلتون و حل کنین چون مشکل از بچه نیس
همع بچه دارن باور کنین همه ب اندازه خودشون خسته میشن اینا دلیل موجهی نیس برای داد زدن سر بچه

درستع الان خیلیا نظر مخالف ب من میدن اما شما نظر خواستی منم محترمانه گفتم
منم با اینکه دخترم ۱ سالشه تازه
کابینت هارو میریزه بیرون لباس عارو میریزه بیرون تمام کشو عای میزهارو میریزه بیرون نسبت ب سنش هرکاری بتونه برای ریخت و پاش میکنه
من وسایل خطرناک و میگیرم اجازه میدم حداقل تو همین چاردیواری آزاد باشه
اخه بچه های الان ک مثل دوره ی ما نیستن ک برن کوچه بازی کنن و همبازی داشته باشن وقتی بیان خونه خسته باشن
فقط تو اپارتمانن
میره روی کشوهای مواد غذایی ماکارانی حبوبات هرچی دستش بیاد میریزه بیرون😄
مامان فارا🙄🙄🙄🙄
واقعا میگی بچه ۳ ساله انقدر باید مستقل باشه ک اجازه بده شما بری ب درست برسی خودش وایسه تشنش نشه تا شما کارت تموم بشه؟
🤌👍
در اخر حرفم خدایی نکرده با شما نیست مامان فارا جان
کلا میگم شما ب دل نگیری
من ترجیح میدم در اینده بچم سلامت روحی و احساس صمیمیت و امنیت بهش بدم تا اینکه بگم من تحصیل کردم شغل دارم اگع پول خواستی ب مامان بگو...
اره مشکل منم همینه که بیرون نمیره اصلا وگرنه طوری نیست که من هرروز دادبزنم سرش یا تنبیهش کنم بخدا گاهی میشینم دیگه بیخیال نگاش میکنم تا هرکار خرابی میخواد انجام بده .ولی بعضی خراب کاریاش دیگه خیلی زیادیه مثلا تا رفتم حمام اومدم دیدم تلوزیون شکسته .دیگه هیچی بهش نگفتیم یکی دیگه که خریدیم دو برابر هزینه کردیم بابتش این فقط کوچکترین خرابکاریشه☺️
ولی خب دیگه عادی شده واسم کاراش . فقط به خودش اسیب نزنه همین کافیه
حرف شما درسته ولی هرچی هم بزرگتر میشن کارای خطرناکتری میکنن
تا یکی دو سال فقط در حد ریخت و پاشه منم چیزی نمیگفتم بهشون تا دلشون میخواست خونه رو میریختن
ولی از سه سال ب بالا واقعا کارای خطرناکی میکنن و لجبازی هم شروع میشه
خیلی طرز برخورد سختتر میشه
کمتر به حرفت گوش میکنن و از هر یک کلمه ای که میگن یکیش خودم خودمه😅😅
ولی در هر حال داد زدن کار خوبی نیست و من خودمم همش با خودم درگیرم
چون ی وقتایی دیگه انقد عصبانی میشم از دستم خارج میشه
دقیقا دخترای منم مدااام میخان بچسبن به من
مادر شوهرم میگه وقتی خواستی بری زایمان کنی بستری شی ما باید خونه رو کل اتاقا رو قفل کنیم یکی خالی کنیم واسه پسرت 😂ازش میترسن دیگه از بس وسیله خراب کرده ازم میگه ترو خدا رفتی بیمارستان برگشتی زود خوب شو فقط خودت میتونی نگهش داری هیچکس حریفش نمیشه اخه
فکر کنم دخترا ارومترن و پسرا اینقدر شیطونن چرا پسرا اینجور شدن اصلا بخدا ما بچه بودیم با پسرای فامیل که کوچیک بودن اونا هم با ما عروسک بازی میکردن مثل الانا نبودیم اصلا اینا انگار از فضا اومدن همه چیزشون فرق داره .
اره ولی بچه با بچه فرق داره دخترای من واقعا از پسرا کم نمیارن
هرکار شری و خطرناکی بگی انجام میدن
علاقه زیادی به صعود دارن😂😂از هرجا فکر کنی میگیرن بالا میرن
چون دوتا هم هستن پشتشون بهم گرمه بیشتر کار خطرناک میکنن
😂 نمیدونیم بخندیم یا گریه کنیم بحال خودمون بخدا .داستانی شده
خدا خودش کمک کنه

سوالات مشابه