Ooma
پرسش (1403/05/02):

راه رفتن و حرف زدن کودک ۲۲ ماهه

با سلام خدمت دکتر و اومایی ها
پسرمن ۲۲ ماهشه و هنوز نمیتونه کلمه ای بگه و فقط آوا و حرف ها رو میگه مثل گ گ د د و....خیلی هم باهاش حرف میزنم و تمرین میکنم،اما انگار بی فایده ست
و بطور مستقل نمیتونه راه بره ،اما مبل رو میگیره و اینور اونور میره و چهاردست و پا میره و ۲۰قدم حتی بیشتر تاتی میبرمش
انگار از راه رفتن مستقل میترسه
نمیدونم چکار کنم
ممنون میشم پزشک اوما پاسخ بده
و دوستان از تجربیاتشون بگن

دکترش چی میگه؟
حقیقتا الان باید راه افتاده باشه
چکاب دادی؟
با یه کاردرمان و گفتار درمان حتما حتما صحبت کن
۱۸ ماهگی باید حداقل ۱۰ کلمه هدفمند بگه و راه بره
به نظر من بعد از چکاپ گفتاردرمانگر ببرید تست بدید
عزیزم باید ببرید پیش دکتر اطفال خودش ارجاع میده ب گفتار درمان و کار درمان البته گفتار الان براش زوده چون همکاری نمیکنه ولی ب خودتون میگه ک چ کارهایی انجام بدید
از پسرتون آزمایش خون گرفتین؟ ویتامین دی بدنش کم نبود؟
دخترمن چندین ماه بود که میتونیست با مبل و دیپار راه بره ولی به هیچ وجه نمیتونست مستقل راه بره آزمایش خون گرفتم تا ویتامین دی بدنش کمه
بعداز یک ماه مصرف قطره ویتامین دی راه افتاد
اگر تلوزیون زیاد براش میذاری یا موبایل خیلی دستشه اینارو ازش بگیر
اگرم کسی گفت زوده و فلانی سه سالگی حرف زد و این حرفا توجه نکن.چون خدانکرده بعد پشیمون میشی
عزیزم ممکنه کم بود ویتامین باشه حتما ببرش دکتر تا آزمایش بنویسه و یه کاردرمانی ببرش چون تو این سن دوست دارن بتونن راحت راه برن اذیت میشن . چجوری خواسته هاشو بهتون میگه؟ توجه درک مطلبش چجوره؟
حتمن ببرش گفتار و کار درمانی
قراره ببرمش کاردرمانی
والا دکتراطفالش میگه طبیعیه
چون پسرم ۱ماه بستری بود بیمارستان بخاطر عفونت ریه
خیلی عقب افتاد از همه چی
اره عزیزم گرفتم..اوکی بوده..قطره هم ویتامین دی هم بهش میدم
فردا میبرمش کاردرمانی...خواسته هاش رو با حرکت دست با همون چند تا اوایی که میگه،من متوجه میشم...خودشم کاااااملا حرفام رو میفهمه و واکنش نشون میده
موبایل یه مدت خیلی دستش بود..گرفتم ازش..تلویزیون هم حالا خیلی کم میبینه
همههههههه میگن.مخصوصا مادرشوهر😒ولی نه من گوش نمیدم.میبرمش حتما..خودم ترسیدم و میدونم دیر شده
دکتر اطفال فقط واسه گفتار درمانی نامه ارجاع داد ولی واسه کاردرمانی نامه نداد
گفت اوکیه با توجه به موقعیتی ک داره
پسرم کلا خیلی ترس داره
چون ۱ماه بستری بوده،رگ گیری و سرم و انتی بیوتیک و این داستان ها
هرکسیو ک میبینه میترسه و گریه میکنه
خیلی از شلوغی میترسه